eitaa logo
معارف الشیعه
3.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
698 ویدیو
307 فایل
نگرشی بر مکتب معارف خراسان و معارف الهی در برابر افکار بشری و معارف یونانی کتابخانه مجازی "مکتب تفکیک" @k_maktabtafkik ارتباط با ما: حجت الاسلام طوغانی @Yanooor59 حجت الاسلام توحیدی اسدآبادی @alhojjat14
مشاهده در ایتا
دانلود
⚫️ هجوم و ورود به منزل سلام الله علیه ! 👈🏻 از ابن ربيع ملعون نقل است: ... آخرِ شب بمنزل آن حضرت رسيدم و نردبانی گذاشتم و به خانه او بی‌خبر وارد شدم. ديدم که پيراهنی پوشيده و دستمالی بر کمر بسته و مشغول نماز است. چون از نماز فارغ شد، گفتم: بيا که خليفه تو را می‌طلبد. فرمودند: بگذار دعا بخوانم و جامه بپوشم. گفتم: نمی‌گذارم، فرمودند: بگذار بروم غسلی بکنم و مهياي مرگ گردم. گفتم: وقت ندارم نمی‌گذارم! پس آن مرد پير ضعيف را که زياده از هفتاد سال از عمرش گذشته بود، با يک پيراهن و سر و پای برهنه از خانه بيرون آوردم❗️چون پاره‌ای راه آمد، ضعف بر او غالب شد و من رحم کردم بر او و او را بر استر خود سوار کردم. چون به در قصر خليفه رسيدم، شنيدم منصور به پدرم می‌گفت: وای بر تو ای ربيع! دير کرد و نيامد. پس ربيع بيرون آمد، چون نظرش بر امام عليه ‏السلام افتاد و او را با اين حالت مشاهده کرد گريست! زيرا که ربيع اخلاص بسيار بخدمت حضرت داشت و آن بزرگوار را امام زمان می‌دانست. حضرت فرمودند: ای ربيع، می‌دانم که تو بجانب ما ميل داری، اين قدر مهلت بده که دو رکعت نماز بجا بياورم و با پروردگار خود مناجات کنم... 📚 جلاء العیون، علامه مجلسی رحمه‌الله، ص ٨٧٣ کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
⚫️ وقتی در شرایط حساس، دعای سلام الله علیهما را می‌خوانَد ▪️ وقتی امام به قصر منصور دوانیقی لعنه‌الله رفت و از توطئه‌ای که برایشان ترتیب داده بودند، سربلند بیرون آمدند، ربیع می‌گوید به حضرت گفتم: دیدم چیزی زیرلب زمزمه کردید که در اثر آن خطر از شما دفع شد. چه دعایی خواندید؟! فرمودند: دعای جدم امام حسین علیه السلام را خواندم: «یَا عُدَّتِی عِنْدَ شِدَّتِی وَ یَا غَوْثِی فِی کُرْبَتِی احْرُسْنِی بِعَیْنِکَ الَّتِی لَا تَنَامُ وَ اکْنُفْنِی بِرُکْنِکَ الَّذِی لَا یُرَامُ.» 📚 بحارالانوار، ٤٧/١٧٥، به نقل از "الارشاد" شیخ مفید رحمه الله کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
▪️ و دیگران گفته اند که: به امرِ منصورِ دوانیقی ملعون، سلام الله علیه را به زهر شهید کردند و گویند که: انگور زهرآلودی به آن حضرت خورانیدند. 📓جلاء العیون، ص ۸۸۴ کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
⚫️ روایتی پر از اسرار ... ▪️حتى نمک را هم با هم تقسيم می‌كرديم... معلى بن خنيس گفت: شبى بارانى سلام الله علیه از منزل به قصد سايه ‌بان بنى ساعده بيرون شد، من نيز از پى ايشان رفتم؛ متوجه حضور من شدند و فرمودند: همراه من بیا! 🔸رسيديم سایه بان بنى ساعده، ديدم عده‌اى در خواب هستند؛ شروع كرد براى هر نفر يک يا دو نان گذاشت، بعد برگشتيم. 🔸عرض كردم: آقا فدايت شوم، اينها عارف به امامت شما هستند؟ 🔹فرمود: اگر امام شناس بودند هر چه داشتيم با آنها می‌خورديم، حتى نمک را هم با هم تقسيم می‌كرديم! 📚 بحار الأنوار، ج۴۷، ص۲۰ کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
ظهر_شهادت_امام_صادق_علیه_السلام_6026131148294324413.mp3
10.09M
⚫️ معارف " سلام الله علیه ". عالم ربانی حاج شیخ عبدالحسین کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
⚫️ سلام الله علیه و رسیدگی شبانه به فقرا ▪️عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ قَالَ کَانَ أَبُو عَبْدِ الله علیه السّلام إِذَا أَعْتَمَ وَ ذَهَبَ مِنَ اللَّیْلِ شَطْرُهُ أَخَذَ جِرَاباً فِیهِ خُبْزٌ وَ لَحْمٌ وَ الدَّرَاهِمُ ، فَحَمَلَهُ عَلَی عُنُقِهِ ثُمَّ ذَهَبَ بِهِ إِلَی أَهْلِ الْحَاجَةِ مِنْ أَهْلِ الْمَدِینَةِ ، فَقَسَمَهُ فِیهِمْ وَ لَا یَعْرِفُونَهُ . فَلَمَّا مَضَی أَبُوعَبْدِالله علیه السّلام فَقَدُوا ذَلِکَ فَعَلِمُوا أَنَّهُ کَانَ أَبَاعَبْدِالله علیه السّلام. هشام بن سالم میگوید ، وقتی تاریکی شب همه جا را فرا میگرفت ، إمام صادق سلام الله علیه کیسه‌ای از نان و گوشت و پول برمی‌داشت و بر دوش خود گذاشته و نزد مستمندان مدینه می‌برد و در میانشان تقسیم می‌کرد ، ولی آنان او را نمی‌شناختند . وقتی امام صادق علیه السّلام بشهادت رسید ، دیگر آن صدقات شبانه را ندیدند و فهمیدند که آن مَرد ، إمام صادق سلام الله علیه بوده است. 📓 کافی ۴ / ۸ ، باب صدقة الليل ، حديث ١ . کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
⚫️ حکایتی شنیدنی از سلام الله علیه در مجلس " علیه لعائن الله " رحمَهُ الله مینویسد ؛ وقتی منصور دوانیقیِ ملعون به إمام گفت تو بر علیه من توطئه کرده‌ای و توسط غلام خود معلّی بن خُنیس سلاح و یار جمع می‌کنی ، حضرت تکذیب کردند‌ . منصور فرستاد و آن بدبخت را که به دروغ چنین مطلبی گفته بود طلبید و در حضور حضرت از او پرسید. گفت بلی چنین است و آنچه در حقّ او گفته‌ام صحیح است. حضرت به او گفت سوگند یاد می‌کنی؟ گفت بلی و شروع کرد به قسم خوردن و گفت و الله الّذی لا إله الّا هو الغالب الحیّ القیّوم . حضرت فرمود در سوگند تعجیل مکن و به هر نحو که می‌گویم سوگند یاد کن. منصور گفت این سوگند که او یاد کرد چه علّت داشت؟ حضرت فرمود حقّ تعالی صاحب حیا و کریم است ، کسی که او را مدح کند به صفات کمالیّه و به رحمت و کرم ، او را معاجله به عقوبت نمی کند. پس حضرت فرمود بگو بیزار شوم از حول و قوّت خدا و داخل شوم در حول و قوّت خودم اگر چنین نباشد. چون آن بدبخت چنین سوگند یاد کرد ، در حال افتاد و مُرد و به عذاب الهی واصل شد. منصور از مشاهده این حال بر خود لرزید و خایف گردید و گفت دیگر سخن کسی را در حقّ تو قبول نخواهم کرد. 📓جلاء العیون / باب ۸ ، فصل ۲ . کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
⚫️ خواندن توسط " سلام الله علیه " و قتل استاندار مدینه ▪️پس از آن كه داوود بن علىّ استاندار مدینه از طرف خلیفه ، مُعلّى بن خُنیس ‍ را احضار كرده و به قتل رسانید، امام جعفر صادق سلام الله علیه با او قطع رابطه نمود و به مدّت یك ماه نزد او نرفت . روزى داوود بن علىّ، ماءمورى را فرستاد كه امام علیه السلام را نزد او ببرند؛ ولى حضرت قبول ننمود. محمّد بن سنان گوید: در حضور امام جعفر صادق " سلام الله علیه " بودم و با عدّه اى از دوستان ، نماز ظهر را به امامت آن حضرت مى خواندیم كه ناگهان پنج نفر ماءمور مسلّح وارد شدند و به امام صادق علیه السلام گفتند: والى مدینه دستور داده است تا شما را نزد او ببریم . امام فرمود: اگر نیایم ، چه مى كنید؟ ماءمورین گفتند: والى دستور داده است كه چنانچه نیامدید، سر شما را جدا كنیم و نزد او ببریم . حضرت فرمود: گمان نمى كنم بتوانید فرزند رسول خدا صلى الله علیه و آله را به قتل رسانید. گفتند: ما نمى دانیم تو چه مى گوئى ، ما فقط مطیع امر والى هستیم و دستور او را اجراء مى كنیم .حضرت فرمود: منصرف شوید و بروید، كه این كار به صلاح شما نخواهد بود. گفتند: به خدا سوگند، یا خودت و یا سرت را باید ببریم . امام "سلام الله علیه " چون آن ها را بر این تصمیم شوم جدّى دید، دست هاى مبارك خویش را بر شانه ها نهاد؛ و پس از لحظه اى ، دست هایش را به سوى آسمان بلند نمود با انگشت سبابه اش دعائى خواند، كه فقط ما این زمزمه را شنیدیم : ((السّاعه ، السّاعه )) ؛ پس ناگهان سر و صداى عجیبى به گوش ‍ رسید. در این هنگام حضرت به ماءمورین حكومتى فرمود: هم اكنون رئیس ‍ شما هلاك شد؛ و این داد و فریاد به جهت هلاكت او مى باشد؛ و ماءمورین با شینیدن این سخنان از كار خویش منصرف شدند و رفتند. بعد از رفتن ماءمورین ، من به حضرت عرض كردم : مولایم ! خداوند، ما را فداى تو گرداند، جریان چه بود؟ حضرت فرمود: او داوود بن علىّ دوست ما مُعلّى بن خُنیس را كشت ؛ و به همین جهت ، مدّتى است كه من نزد او نرفته ام بنابر این ، او به واسطه افرادى پیام فرستاد كه من پیش او بروم ؛ ولى من نپذیرفتم تا آن كه این افراد را فرستاد تا مرا به قتل برسانند. و چون من ، خداى متعال را با اسم اعظم دعا كردم تا او را نابود گرداند، خداوند نیز ملكى را فرستاد و او با نیزه ای به شرم گاه او زد و او را به هلاكت رسانید. پس پرسیدم: دلیل بالا بردن دستانتان چه بود؟ فرمود: «ابتهال». پس پرسیدم دلیل قرار دادن دست ها بر شانه چه بود؟ فرمود: «تضرع». و پرسیدم دلیل بالا بردن انگشت سبابه چه بود که فرمود:«تملق خدا و حالتی بین خوف و رجاء». 📓 بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلى الله علیهم،ج‏1،218     📓بحارالا نوار: ج 47، ص 67،ح 9 کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
▪️آجرک الله یا مولای یا و ساعدالله قلبک العزیز و عجل الله تعالی فی فرجک الشریف فی مصیبت جدک المظلوم کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
1_76947225.pdf
135.4K
⚫️ امام صادق سلام الله علیه با طبیب هندی کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
سلام الله علیه ⚫️ زن و بچهٔ مرا ترسانده، بخداوند قسم هر روز بعد از هر نماز نفرینش می‌کنم... 👈🏻 ربیع گوید: در مدینه بدستور منصور (لعنه الله) درب خانه جعفر بن محمد ( سلام الله علیه) رفتم، دیدم در اطاق خلوت خود نشسته، بدون اجازه وارد شدم. دیدم صورت بر خاک گذاشته و در حال ابتهال و زاری است اثر گَرد و خاک زمین که چهره خود را بر آن گذاشته بود روی صورتش بود. به احترام این حالی که داشت چیزی نگفتم تا نماز و دعایش تمام شد. بعد رو بمن نمود، عرض کردم سلام علیک یا ابا عبد اللَّه. فرمودند: علیک السلام برادر برای چه کاری آمده‌ای؟ گفتم: منصور سلام رسانده و شما را طلبیده. امام سلام الله علیه به خشم آمد، پس از تلاوت چند آیه قرآن، فرمودند: «انا والله قَدْ خِفْنَاکَ وَ خَافَتْ لِخَوْفِنَا النِّسْوَةُ اللَّاتِی أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِنَّ وَ لَا بُدَّ لَنَا مِنَ الْإِیضَاحِ بِهِ فَإِنْ کَفَفْتَ وَ إِلَّا أَجْرَیْنَا اسْمَکَ عَلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی کُلِّ یَوْمٍ خَمْسَ مَرَّاتٍ.» ✍🏻 به منصور بگو: بخداوند متعال قسم، ما از دست تو در بیم و هراسیم و بواسطه وحشت ما خانواده و زنانمان که خود بهتر آنها را می‌شناسی در ترس و وحشت هستند، مجبورم که پرده از این راز بردارم، اگر دست از ما برنداری پنج مرتبه در شبانه روز پس از هر نماز شکایت ترا پیش خداوند متعال می‌کنم... 📚 بحارالانوار، ٤٧/١٨٨، به نقل از "مهج الدعوات" کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴 صبر کردن زن بر اذیت های شوهر ▪️پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»: مَن صَبَرَتْ عَلی سُوءِ خُلقِ زَوجِها اَعطاهاَ اللهُ مِثلَ ثوابِ آسِیَةَ بنتِ مُزاحم. هر زنی که بر بداخلاقی همسرش صبور و شکیبا باشد خداوند همانند اجر و پاداش آسیه دختر مزاحم (همسر فرعون) را به او عطا می‌فرماید. 📚 مکارم‌الاخلاق، ص ٢١٤   کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa