eitaa logo
معارف الشیعه
2.8هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
600 ویدیو
299 فایل
نگرشی بر مکتب معارف خراسان و معارف الهی در برابر افکار بشری و معارف یونانی کتابخانه مجازی "مکتب تفکیک" @k_maktabtafkik
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💦 تبرک شدن آب در موقع ورود به حرم " سلام الله علیها " 📽 عالم ربانی حاج شیخ عبدالحسین " حفظه الله تعالی " کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🔴 حکایتی از شفای یک مریض با عنایت " سلام الله علیه " و با دلالت مرحوم آیت الله العظمی " اعلی الله مقامه " 🔻مرحوم آیت الله حاج " رضوان الله تعالی علیه" نقل فرمودند : ◾️ آقای سید محمد باقری بود اهل دامغان که در مشهد ساکن بود و از علماء و شاگردان مرحوم آیت الله العظمی میرزا مهدی اصفهانی بود و زیاد خدمت معظم له می رسید . وی مدت متمادی بود به مرض سل مبتلا شده بود و آن روز ها این مرض غیر قابل علاج بود و همه از او مایوس بودند و بسیار نحیف و ضعیف شده بود . ◾️یک روز دیدم که او بسیار سرحال و سالم و با نشاط و بدون هیچ کسالتی نزد ما آمد همه تعجب کردیم و از او علت شفا یافتنش را پرسیدیم !!! ◾️گفت یک روز که خون زیادی از حلقم بیرون آمد و دکترها مرا مایوس کرده بودند ، خدمت استادم آقا میرزا مهدی رسیدم و به ایشان شرح حالم را گفتم . معظم له دو زانو نشست و با قاطعیت عجیبی به من فرمود : ◾️ مگر تو سید نیستی ؟ چرا از اجدادت رفع کسالتت را نمی خواهی ؟؟ چرا به محضر حضرت بقیه الله الاعظم ( سلام الله علیه ) نمی روی و از آن حضرت طلب حاجت نمی کنی ؟ مگر نمی دانی آنها اسماء حسنی پروردگار هستند ؟ مگر در دعای کمیل نخوانده ای که فرمود : ( یا من اسمه دواء و ذکره شفاء) ؟ تو اگر مسلمان باشی و سید باشی و اگر شیعه باشی باید شفایت را همین امروز از حضرت بقیه الله ( سلام الله علیه ) بگیری ! ◾️مرحوم میرزا اینقدر این مطالب را به من فرمود که با گریه از جا بلند شدم ، مثل آنکه می خواهم به محضر حضرت بقیه الله ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) بروم . لذا بدون آنکه متوجه باشم اشک می ریختم و با خود زمزمه می کردم و می گفتم ( یا حجت بن الحسن ادرکنی ) و بطرف صحن مقدس حضرت علی بن موسی الرضا ( سلام الله علهما ) می رفتم و وقتی به درب صحن عتیق رسیدم آنجا را طوری دیگر دیدم . صحن بسیار خلوت بود تنها جمعیتی که در صحن دیده می شد چند نفری بودند که با هم می رفتند و در پیشاپیش آنها سید بزرگواری بود که من فهمیدم آن سید حضرت ولیعصر ( ارواحنافداه ) است . با خودم گفتم که چون ممکن است بروند خوب است بروم و ایشان را صدا بزنم و از ایشان شفای مرض خود را بگیرم ، همینکه این خطور در دلم گذشت دیدم که آن حضرت برگشتند و نگاهی با گوشه چشم به من کردند . عرق سردی بر بدن من نشست ، ناگهان صحن مقدس را به حالت عادی دیدم ، دیگر از آن چند نفر خبری نبود ، مردم بطور عادی در صحن رفت و آمد می کردند ، من بهت زده شدم . ◾️در این بین متوجه شدم این حالت کسالت از مرض سل از من مرتفع شده ، به خانه برگشتم و آنچنان حالم بهتر شد که هرچقدر می خوام سرفه کنم نمی توانم . 📚 متاله قرآنی ص۲۴۰ کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴 توسل علماء به کبری سلام الله علیها 🔻شبلنجی از علمای اهل‌سنت از قول شیخ عبدالرحمن آجهوری چنین می‌نویسد: قال الشیخ عبد الرحمن الآجهوری المقری فی کتابه مشارق الانوار: قد حصل لی فی سنة سبعین ومائة بعد الالف کرب شدید من کروب الزمان فتوجهت الی مقام السیدة زینب المذکورة وانشدتها هذه القصیدة فانجلی عنی الکرب ببرکتها و هی: آل طه لکم علینا الولاء... الخ. در کتاب شیخ عبدالرحمن آجهوری که نامش مشارق الانوار است خواندم که [نوشته بود]: در سال هزار و صد و هفتاد برایم گرفتاری شدیدی از گرفتاری‌های زمانه حاصل شده بود. به مقام سیده زینب که مذکور است توجه کردم و این قصیده را سرودم، به برکت آن قصیده سختی از من برداشته شد و آن قصیده این است: آل طه، ولایت شما بر ماست تا آخر شعر. 📚 نور الابصار ص۳۷۹ کانال معرفتی "معارف الشیعه " @maaref_shiaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ تواضع نسبت به آستان مقدس حضرت موسی ین جعفر " سلام الله علیهما " 🎥 مرحوم آیت الله " رضوان الله تعالی علیه " ( اخوی مرحوم مرجع فعلی ) و از بزرگان کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🔴 توسل یک گرگ به " سلام الله علیه " 🌿 روزی زین العابدین علیه السلام به مزرعه ای که داشت رفت؛ ناگهان مشاهده کرد گرگی موی ریخته و خشمگین راه را بر مردم گرفته. گرگ نزدیک آن جناب رسیده و ناله ای کرد، امام فرمود: برو، ان شاء الله انجام می‌دهم! گرگ رفت. عرض کردند: چه می‌گفت؟ فرمود: پیش من آمد و گفت: زایمان بر ماده‌ام سخت شده! به داد من و او برس و دعا کن نجات یابد، من پیمان می‌بندم که خودم و فرزندانم هرگز متعرض آزار شیعیان تو نشویم، من نیز خواسته او را پذیرفتم. 📚بحارالانوار، جلد ۴۶، صفحه ۲۷ 🔽 کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🔴دستور توسل خاص به حضرت ولی عصر سلام الله علیه از مرحوم " رضوان الله تعالی علیه " جناب حجةالاسلام و المسلمین آقای حاج سید حسین هاشمی نژاد نقل کردند: روزی یکی از دوستان طلبه ام برای حاجت بسیار مهمی به من مراجعه کرد و پس از بیان حاجتش تقاضا نمود تا با هم خدمت آقای مجتهدی برویم و از ایشان کمک بگیریم. بنده که تشخیص دادم حاجت او واقعاً سرنوشت ساز است، در خواستش را پذیرفتم و با هم به منزل آقای مجتهدی رفتیم. ایشان با این که کسالت داشتند بزرگواری کردند و ما را پذیرفتند. پس از این که قضیه را خدمتشان عرض کردیم، به دوست طلبه ام فرمودند: شما به مسجد جمکران مشرف شوید و نماز حضرت را بخوانید و ثوابش را به روح منوّره ی مادر بزرگوارشان بی بی نرجس خاتون علیها السلام هدیه کنید. و پس از پایان صلوات هایی که در سجده بعد از نماز گفته می شود، رو به قبله بنشینید و سیصد و سیزده مرتبه 《 یا حجّة الله》 بگویید. سپس به حضرت نرجس خاتون علیها السلام عرض کنید: 《 شما به فرزند عزیزتان امام عصر علیه السلام بگویید مشکل مرا رفع کنند.》 چون احسان و اکرام والدین واجب است، حتماً حضرت عنایت می فرمایند.پس از این که بیانات حضرت آقای مجتهدی تمام شد، از خدمتشان مرخص شدیم. عصر همان روز دوستم به مسجد جمکران مشرف شد و به همان صورت که آقای مجتهدی فرموده بودند اعمال را انجام داد. او فردای آن روز به سراغم آمد و گفت: به عنایت آقا امام زمان علیه السلام آن مشکل بزرگ، به راحتی حل شد! از آن زمان تاکنون حدود بیست سال می گذرد و بارها خودم و هر کس را که به این دستور و توسل واداشته ام، به لطف حضرت، حاجت روا دیده ام. امید است در این عصر غیبت که زمان پریشانی و غم و ابتلاست، دوستان امام زمان علیه السلام با توسل به حضرتش_مخصوصاً توسلی که حضرت آقای مجتهدی به آن امر فرمودند_ دردهای خویش را درمان کرده و خود را از مهلکه ها نجات دهند. 📚 لاله ای از ملکوت ج۳ ص۲۰۱ کانال معرفتی "معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴زندگانی و سیره مرحوم آیت الله حاج 🔻مرحوم آیت الله حاج " اعلی الله مقامه الشریف " : ▪️چیزی که من در ایشان به عنوان یک تشخیص دیدم تصلبش درباره درباره ترویج دین بود و در مطالب اهلبیت ( خالص از کلام دیگران ) . ایشان فلسفه را هم درس می دادند ولی معتقد بودند مطالب اهلبیت باید خالص باشد ، مخلوط نشود با فلسفه و عرفان و در این موضوع خیلی پافشاری داشتند و صریح هم بودند ، کسی را اگر می دیدند مخلوط می کند به او اعلان می کردند که این کار نباید بشود ، دراین قسمت بیان روشنی داشتند و صریح بودند و این برای من بسیار جالب بود . گذشت و من آمدم قم و مشغول تحصیل بودم تا رسیدم به مسائل انقلاب و امام نیز از قیطریه آزاد شده بودن و به قم تشریف آورده بودند . من نامه ای به ایشان نوشتم که مناسب است با امام دیداری داشته باشید ایشان هم تشریف آوردند از مشهد با عده ای از طلاب . خودشان و یکی دو نفر از طلاب اظهار لطف کردند و به منزل محقر بنده تشریف آوردند و این باعث شادی ما شد . آمدند اینجا و من درخدمتشان رفتیم خدمت امام و می خواستند با امام صحبتی داشته باشند و من احساس کردم که شاید صحبت خصوصی باشد و نمی خواهند که ثالثی باشد و من اجازه خواستم که بیرون باشم دیدم که مایلند بعد که بیرون آمدند دیدم سه جمله کوتاه فرمودند : این مرد مرد حق است ( امام ) جمله دوم : همراهان ، همراهان نیمه راهند و تا آخر همراهی نمی کنند جمله سوم : این مرد یک تنه ادامه می دهد تا پیروز می شود 📚متاله قرآنی ص۲۰۴ کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴 حکایتی از شفای یک مریض با عنایت " سلام الله علیه " و با دلالت مرحوم آیت الله العظمی " اعلی الله مقامه " 🔻مرحوم آیت الله حاج " رضوان الله تعالی علیه" نقل فرمودند : ◾️ آقای سید محمد باقری بود اهل دامغان که در مشهد ساکن بود و از علماء و شاگردان مرحوم آیت الله العظمی میرزا مهدی اصفهانی بود و زیاد خدمت معظم له می رسید . وی مدت متمادی بود به مرض سل مبتلا شده بود و آن روز ها این مرض غیر قابل علاج بود و همه از او مایوس بودند و بسیار نحیف و ضعیف شده بود . ◾️یک روز دیدم که او بسیار سرحال و سالم و با نشاط و بدون هیچ کسالتی نزد ما آمد همه تعجب کردیم و از او علت شفا یافتنش را پرسیدیم !!! ◾️گفت یک روز که خون زیادی از حلقم بیرون آمد و دکترها مرا مایوس کرده بودند ، خدمت استادم آقا میرزا مهدی رسیدم و به ایشان شرح حالم را گفتم . معظم له دو زانو نشست و با قاطعیت عجیبی به من فرمود : ◾️ مگر تو سید نیستی ؟ چرا از اجدادت رفع کسالتت را نمی خواهی ؟؟ چرا به محضر حضرت بقیه الله الاعظم ( سلام الله علیه ) نمی روی و از آن حضرت طلب حاجت نمی کنی ؟ مگر نمی دانی آنها اسماء حسنی پروردگار هستند ؟ مگر در دعای کمیل نخوانده ای که فرمود : ( یا من اسمه دواء و ذکره شفاء) ؟ تو اگر مسلمان باشی و سید باشی و اگر شیعه باشی باید شفایت را همین امروز از حضرت بقیه الله ( سلام الله علیه ) بگیری ! ◾️مرحوم میرزا اینقدر این مطالب را به من فرمود که با گریه از جا بلند شدم ، مثل آنکه می خواهم به محضر حضرت بقیه الله ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) بروم . لذا بدون آنکه متوجه باشم اشک می ریختم و با خود زمزمه می کردم و می گفتم ( یا حجت بن الحسن ادرکنی ) و بطرف صحن مقدس حضرت علی بن موسی الرضا ( سلام الله علهما ) می رفتم و وقتی به درب صحن عتیق رسیدم آنجا را طوری دیگر دیدم . صحن بسیار خلوت بود تنها جمعیتی که در صحن دیده می شد چند نفری بودند که با هم می رفتند و در پیشاپیش آنها سید بزرگواری بود که من فهمیدم آن سید حضرت ولیعصر ( ارواحنافداه ) است . با خودم گفتم که چون ممکن است بروند خوب است بروم و ایشان را صدا بزنم و از ایشان شفای مرض خود را بگیرم ، همینکه این خطور در دلم گذشت دیدم که آن حضرت برگشتند و نگاهی با گوشه چشم به من کردند . عرق سردی بر بدن من نشست ، ناگهان صحن مقدس را به حالت عادی دیدم ، دیگر از آن چند نفر خبری نبود ، مردم بطور عادی در صحن رفت و آمد می کردند ، من بهت زده شدم . ◾️در این بین متوجه شدم این حالت کسالت از مرض سل از من مرتفع شده ، به خانه برگشتم و آنچنان حالم بهتر شد که هرچقدر می خوام سرفه کنم نمی توانم . 📚 متاله قرآنی ص۲۴۰ کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
Hekayate Javane Khadem Valedein_5850387928424909673.mp3
4.72M
▪️این جوان، جواب سلام سلام الله علیه را می‌شنید!!! » حکایت زیبایی از عنایت امام حسین علیه السلام به یک جوان، بخاطر احترام به پدر و مادر. 📚 داستانهای شگفت (مرحوم دستغیب)، داستان 88. کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ حفظ حرمت بدن مطهّر در قبر توسط عنکبوتی که... 💠 ماجرای سفرهای متعدّد برای کسب روایات و زحمات بی‌امان شیخ صدوق رحمة‌الله‌علیه 🎙حضرت آیت‌الله العظمی مدظلّه العالی کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🔴 حکایتی از شفای یک مریض با عنایت " سلام الله علیه " و با دلالت مرحوم آیت الله العظمی " اعلی الله مقامه " 🔻مرحوم آیت الله حاج " رضوان الله تعالی علیه" نقل فرمودند : ◾️ آقای سید محمد باقری بود اهل دامغان که در مشهد ساکن بود و از علماء و شاگردان مرحوم آیت الله العظمی میرزا مهدی اصفهانی بود و زیاد خدمت معظم له می رسید . وی مدت متمادی بود به مرض سل مبتلا شده بود و آن روز ها این مرض غیر قابل علاج بود و همه از او مایوس بودند و بسیار نحیف و ضعیف شده بود . ◾️یک روز دیدم که او بسیار سرحال و سالم و با نشاط و بدون هیچ کسالتی نزد ما آمد همه تعجب کردیم و از او علت شفا یافتنش را پرسیدیم !!! ◾️گفت یک روز که خون زیادی از حلقم بیرون آمد و دکترها مرا مایوس کرده بودند ، خدمت استادم آقا میرزا مهدی رسیدم و به ایشان شرح حالم را گفتم . معظم له دو زانو نشست و با قاطعیت عجیبی به من فرمود : ◾️ مگر تو سید نیستی ؟ چرا از اجدادت رفع کسالتت را نمی خواهی ؟؟ چرا به محضر حضرت بقیه الله الاعظم ( سلام الله علیه ) نمی روی و از آن حضرت طلب حاجت نمی کنی ؟ مگر نمی دانی آنها اسماء حسنی پروردگار هستند ؟ مگر در دعای کمیل نخوانده ای که فرمود : ( یا من اسمه دواء و ذکره شفاء) ؟ تو اگر مسلمان باشی و سید باشی و اگر شیعه باشی باید شفایت را همین امروز از حضرت بقیه الله ( سلام الله علیه ) بگیری ! ◾️مرحوم میرزا اینقدر این مطالب را به من فرمود که با گریه از جا بلند شدم ، مثل آنکه می خواهم به محضر حضرت بقیه الله ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) بروم . لذا بدون آنکه متوجه باشم اشک می ریختم و با خود زمزمه می کردم و می گفتم ( یا حجت بن الحسن ادرکنی ) و بطرف صحن مقدس حضرت علی بن موسی الرضا ( سلام الله علهما ) می رفتم و وقتی به درب صحن عتیق رسیدم آنجا را طوری دیگر دیدم . صحن بسیار خلوت بود تنها جمعیتی که در صحن دیده می شد چند نفری بودند که با هم می رفتند و در پیشاپیش آنها سید بزرگواری بود که من فهمیدم آن سید حضرت ولیعصر ( ارواحنافداه ) است . با خودم گفتم که چون ممکن است بروند خوب است بروم و ایشان را صدا بزنم و از ایشان شفای مرض خود را بگیرم ، همینکه این خطور در دلم گذشت دیدم که آن حضرت برگشتند و نگاهی با گوشه چشم به من کردند . عرق سردی بر بدن من نشست ، ناگهان صحن مقدس را به حالت عادی دیدم ، دیگر از آن چند نفر خبری نبود ، مردم بطور عادی در صحن رفت و آمد می کردند ، من بهت زده شدم . ◾️در این بین متوجه شدم این حالت کسالت از مرض سل از من مرتفع شده ، به خانه برگشتم و آنچنان حالم بهتر شد که هرچقدر می خوام سرفه کنم نمی توانم . 📚 متاله قرآنی ص۲۴۰ کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
⚫️ مرحوم و مصیبت " سلام الله علیه " ▪️آقای محمد علی مجاهدی (پروانه) می گوید : روزی در باغی به خدمت آقای مجتهدی رسیدم . آن روز حال بکا و گریه ی شدیدی داشتند.  گریه های بی اختیار ایشان را بارها دیده بودم و برایم تازگی نداشت، ولی چیزی که فکر مرا مشغول کرده بود استمرار این حال گریه در آن روز بود. بعد از مدتی که آقا آرام تر شدند علت را جویا شدم. فرمود: آقا جان روز عجیبی است امروز در و دیوار گریه می کنند. آسمان و زمین گریه می کنند باید امروز شهادت یکی از ائمه باشد . اتفاقا یکی از روحانیون به دیدار آقا آمد و از وی پرسیدند که امروز مصادف با چیست؟ روحانی مذکور پاسخ داد به روایتی روز شهادت سلام الله علیه است... 📓در محضر لاهوتیان کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴زندگانی و سیره مرحوم آیت الله حاج 🔻مرحوم آیت الله " رضوان الله تعالی علیه " : از جمله مطالبی که گفتند و درخواست کرده بودم که آنچه دیده اید بگویید ، ایشان دایی شان نقل کردند . .فتند من به دایی یعنی مرحوم شیخ علی اکیر الهیان گفتم : دایی آیا این آیه (( و الّنا له الحدید )) که درباره حضرت داود هست یعنی بی کوره و بی آتش آهن را ذوب می کرد ؟ چگونه است ایشان می خواست دایی را تحریک کند ( البته خود ایشان ( ) هم اهل بخیه بود و من نمی دانستم که خودشان هم دارند و بعد فهمیدم ) ، دایی تحریک شد و گفت آهن نرم شدن برای داود پیامبر که چیزی نیست ، داود مقامش بالاتر است ، خدا آهن را برای طلبه ای نرم می کند . بعد فرمود سینی مسی بزرگی که کنار دیوار بود را بیاور ، آوردم . گرفت و مثل کاغذ از وسط پاره کرد ، این آنکه به چشم دیدم ... 📚 متاله قرآنی ص۲۰۳ کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴زندگانی و سیره مرحوم آیت الله حاج 🔻مرحوم آیت الله حاج " اعلی الله مقامه الشریف " : ▪️وقتی مرحوم حاج شیخ مجتبی امام را دید رفت و مشهد را شعله ور کرد و تحریک مشهد بواسطه ایشان شد ، فانی در حقایق دین بودند و آنی بودند که من دوست دارم در زندگی ام ببینم ......اُحِبُّ الصادقین دوست دام بویی از این ها به مشام ما برسد که برای ما کافی ست و محترم می شماریم ولو نتوانیم مثل آنها باشیم . خدا را شاکرم که چند صباحی مرحوم میرزا و مرحوم شیخ هاشم و حاج شیخ مجتبی قزوینی را دیدم و این مرد که در تصلبش در دین امتیازی داشت برود به قلندر آباد و برود به فردوس و بند این حرف ها نباشد . ای کاش خدا توفیق به همه می داد که از خودمان حالی می شدیم و از حقایق پر می شدیم 📚متاله قرآنی ص۲۰۴ کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ تواضع نسبت به آستان مقدس حضرت موسی بن جعفر " سلام الله علیهما " 🎥 مرحوم آیت الله " رضوان الله تعالی علیه " ( اخوی مرحوم مرجع فعلی ) و از بزرگان کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🔴زندگانی و سیره مرحوم آیت الله حاج 🔻مرحوم آیت الله ( رحمت الله علیه ): بنده با مرحوم حاج شیخ مجتبی قزوینی ، مرد صالحِ والای بدیع ، در مشهد آشنا شدم یعنی ایشان را یک مدرس عزیز مطلوب می دیدم که مشغول تدریس کفایه بودند . شاید من یک مختصری درس ایشان را دیدم ولی عمده آشنایی من در فردوس بود ، هفت ماهی ایشان در فردوس مانده بودند و از بنده خواستند خدمتشان مشرف شوم ، رفتم و چهره پاک و منبسط ایشان را دیدم و در عین زاهدانه بودن زندگی، بسیار برای من جالب بود ، نوعا افراد زاهد خیلی گرم بگیر نیستند ولی ایشان در عین زهد آن روز برای ما شامی کباب درست کرده بودند و یک انبساط وجهی داستند که هنوز هم یادم می آید لذت می برم ، حتی ایشان نقل کردند که در طول هفت ماه نهصد تومان خرج کرده بودند که برای مردم فردوس هم اعجاب انگیز بودند . 📚متاله قرآنی ص۲۰۱_۲۰۲ کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴زندگانی و سیره مرحوم آیت الله حاج 🔻حضرت آیت الله علامه ( ادام الله ظله الوارف ) ▪️اینکه من عرض کردم از نوادر روزگار بودند به جهت مشاهداتی است که من در طول مدتی که در محضر ایشان بودم مشاهده کرده ام ، ایشان جامع بودند و در جامعیت بی مثل و مانند ، در علوم اعداد سرآمد همه در فقه و اصول و فلسفه و حکمت استادی بسیار لایق و از نظر تواضع و فروتنی بی نظیر . ندیدم در تمام مدتی که در محضر ایشان حاضر می شدیم ایشان را که به دیوار یا متکی تکیه کنند بلکه همیشه با مقداری فاصله از دیوار می نشستند و درس می گفتند . یا اگر با کسی صحبت می فرمودند هیچ گاه ایشان را متکّی به دیوار نمی دیدیم و همیشه ایشان در حال دو زانو می نشستند ، هیچ قت ما ایشان را در غیر اینحال نشسته مشاهده نکردیم و با هرکسی که در محضر ایشان بود با کمال مهربانی و صفا رفتار می نمودند و هرکس در منزل ایشان بود در وقت رفتنن کمال تعظیم را درباره او ملحوظ می داشتند ، سرآمد اخلاق بودند در زندگانی خودشان ، رحمت الله علیه و حشره الله مع النبی و آله ..... 📚متاله قرآنی ص۲۰۱ کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴 توسل علماء به کبری سلام الله علیها 🔻شبلنجی از علمای اهل‌سنت از قول شیخ عبدالرحمن آجهوری چنین می‌نویسد: قال الشیخ عبد الرحمن الآجهوری المقری فی کتابه مشارق الانوار: قد حصل لی فی سنة سبعین ومائة بعد الالف کرب شدید من کروب الزمان فتوجهت الی مقام السیدة زینب المذکورة وانشدتها هذه القصیدة فانجلی عنی الکرب ببرکتها و هی: آل طه لکم علینا الولاء... الخ. در کتاب شیخ عبدالرحمن آجهوری که نامش مشارق الانوار است خواندم که [نوشته بود]: در سال هزار و صد و هفتاد برایم گرفتاری شدیدی از گرفتاری‌های زمانه حاصل شده بود. به مقام سیده زینب که مذکور است توجه کردم و این قصیده را سرودم، به برکت آن قصیده سختی از من برداشته شد و آن قصیده این است: آل طه، ولایت شما بر ماست تا آخر شعر. 📚 نور الابصار ص۳۷۹ کانال معرفتی "معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴 توسل یک گرگ به " سلام الله علیه " 🌿 روزی زین العابدین علیه السلام به مزرعه ای که داشت رفت؛ ناگهان مشاهده کرد گرگی موی ریخته و خشمگین راه را بر مردم گرفته. گرگ نزدیک آن جناب رسیده و ناله ای کرد، امام فرمود: برو، ان شاء الله انجام می‌دهم! گرگ رفت. عرض کردند: چه می‌گفت؟ فرمود: پیش من آمد و گفت: زایمان بر ماده‌ام سخت شده! به داد من و او برس و دعا کن نجات یابد، من پیمان می‌بندم که خودم و فرزندانم هرگز متعرض آزار شیعیان تو نشویم، من نیز خواسته او را پذیرفتم. 📚بحارالانوار، جلد ۴۶، صفحه ۲۷ 🔽 کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🔴دستور توسل خاص به حضرت ولی عصر سلام الله علیه از مرحوم " رضوان الله تعالی علیه " جناب حجةالاسلام و المسلمین آقای حاج سید حسین هاشمی نژاد نقل کردند: روزی یکی از دوستان طلبه ام برای حاجت بسیار مهمی به من مراجعه کرد و پس از بیان حاجتش تقاضا نمود تا با هم خدمت آقای مجتهدی برویم و از ایشان کمک بگیریم. بنده که تشخیص دادم حاجت او واقعاً سرنوشت ساز است، در خواستش را پذیرفتم و با هم به منزل آقای مجتهدی رفتیم. ایشان با این که کسالت داشتند بزرگواری کردند و ما را پذیرفتند. پس از این که قضیه را خدمتشان عرض کردیم، به دوست طلبه ام فرمودند: شما به مسجد جمکران مشرف شوید و نماز حضرت را بخوانید و ثوابش را به روح منوّره ی مادر بزرگوارشان بی بی نرجس خاتون علیها السلام هدیه کنید. و پس از پایان صلوات هایی که در سجده بعد از نماز گفته می شود، رو به قبله بنشینید و سیصد و سیزده مرتبه 《 یا حجّة الله》 بگویید. سپس به حضرت نرجس خاتون علیها السلام عرض کنید: 《 شما به فرزند عزیزتان امام عصر علیه السلام بگویید مشکل مرا رفع کنند.》 چون احسان و اکرام والدین واجب است، حتماً حضرت عنایت می فرمایند.پس از این که بیانات حضرت آقای مجتهدی تمام شد، از خدمتشان مرخص شدیم. عصر همان روز دوستم به مسجد جمکران مشرف شد و به همان صورت که آقای مجتهدی فرموده بودند اعمال را انجام داد. او فردای آن روز به سراغم آمد و گفت: به عنایت آقا امام زمان علیه السلام آن مشکل بزرگ، به راحتی حل شد! از آن زمان تاکنون حدود بیست سال می گذرد و بارها خودم و هر کس را که به این دستور و توسل واداشته ام، به لطف حضرت، حاجت روا دیده ام. امید است در این عصر غیبت که زمان پریشانی و غم و ابتلاست، دوستان امام زمان علیه السلام با توسل به حضرتش_مخصوصاً توسلی که حضرت آقای مجتهدی به آن امر فرمودند_ دردهای خویش را درمان کرده و خود را از مهلکه ها نجات دهند. 📚 لاله ای از ملکوت ج۳ ص۲۰۱ کانال معرفتی "معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴 بر سلام اللّه علیها به دستور خود حضرت 🔻در توسلات مخصوصی که مرحوم قدرت اللّه رحمة اللّه علیه داشتند، شبی حضرت زهرا سلام اللّه علیها در عالم مکاشفه به ایشان می فرماید: در خصوص صلوات مخصوص من، اسم مادرم حضرت خدیجه سلام الله علیها را هم بیاورید و بدین کیفیت صلوات را بفرستید: أللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ أَبیها وَ بَعلِها وَ أُمِّها وَ بَنیها بِعَدَدِ ما أَحاطَ بِهِ عِلمُکَ وَ عَجِّل فَرَجَهُمْ 📚راه وصال ص ۱۲۵ کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴 حکایتی از شفای یک مریض با عنایت " سلام الله علیه " و با دلالت مرحوم آیت الله العظمی " اعلی الله مقامه " 🔻مرحوم آیت الله حاج " رضوان الله تعالی علیه" نقل فرمودند : ◾️ آقای سید محمد باقری بود اهل دامغان که در مشهد ساکن بود و از علماء و شاگردان مرحوم آیت الله العظمی میرزا مهدی اصفهانی بود و زیاد خدمت معظم له می رسید . وی مدت متمادی بود به مرض سل مبتلا شده بود و آن روز ها این مرض غیر قابل علاج بود و همه از او مایوس بودند و بسیار نحیف و ضعیف شده بود . ◾️یک روز دیدم که او بسیار سرحال و سالم و با نشاط و بدون هیچ کسالتی نزد ما آمد همه تعجب کردیم و از او علت شفا یافتنش را پرسیدیم !!! ◾️گفت یک روز که خون زیادی از حلقم بیرون آمد و دکترها مرا مایوس کرده بودند ، خدمت استادم آقا میرزا مهدی رسیدم و به ایشان شرح حالم را گفتم . معظم له دو زانو نشست و با قاطعیت عجیبی به من فرمود : ◾️ مگر تو سید نیستی ؟ چرا از اجدادت رفع کسالتت را نمی خواهی ؟؟ چرا به محضر حضرت بقیه الله الاعظم ( سلام الله علیه ) نمی روی و از آن حضرت طلب حاجت نمی کنی ؟ مگر نمی دانی آنها اسماء حسنی پروردگار هستند ؟ مگر در دعای کمیل نخوانده ای که فرمود : ( یا من اسمه دواء و ذکره شفاء) ؟ تو اگر مسلمان باشی و سید باشی و اگر شیعه باشی باید شفایت را همین امروز از حضرت بقیه الله ( سلام الله علیه ) بگیری ! ◾️مرحوم میرزا اینقدر این مطالب را به من فرمود که با گریه از جا بلند شدم ، مثل آنکه می خواهم به محضر حضرت بقیه الله ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) بروم . لذا بدون آنکه متوجه باشم اشک می ریختم و با خود زمزمه می کردم و می گفتم ( یا حجت بن الحسن ادرکنی ) و بطرف صحن مقدس حضرت علی بن موسی الرضا ( سلام الله علهما ) می رفتم و وقتی به درب صحن عتیق رسیدم آنجا را طوری دیگر دیدم . صحن بسیار خلوت بود تنها جمعیتی که در صحن دیده می شد چند نفری بودند که با هم می رفتند و در پیشاپیش آنها سید بزرگواری بود که من فهمیدم آن سید حضرت ولیعصر ( ارواحنافداه ) است . با خودم گفتم که چون ممکن است بروند خوب است بروم و ایشان را صدا بزنم و از ایشان شفای مرض خود را بگیرم ، همینکه این خطور در دلم گذشت دیدم که آن حضرت برگشتند و نگاهی با گوشه چشم به من کردند . عرق سردی بر بدن من نشست ، ناگهان صحن مقدس را به حالت عادی دیدم ، دیگر از آن چند نفر خبری نبود ، مردم بطور عادی در صحن رفت و آمد می کردند ، من بهت زده شدم . ◾️در این بین متوجه شدم این حالت کسالت از مرض سل از من مرتفع شده ، به خانه برگشتم و آنچنان حالم بهتر شد که هرچقدر می خوام سرفه کنم نمی توانم . 📚 متاله قرآنی ص۲۴۰ کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ حفظ حرمت بدن مطهّر در قبر توسط عنکبوتی که... 💠 ماجرای سفرهای متعدّد برای کسب روایات و زحمات بی‌امان شیخ صدوق رحمة‌الله‌علیه 🎙حضرت آیت‌الله العظمی مدظلّه العالی ✅ انتشار بمناسبت ایام بزرگداشت شیخ صدوق ( رضوان الله تعالی علیه ) کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🔴 آب گرفتگی قبر مطهر سلام الله علیها ▪️مرحوم آیت الله حاج میرزا هاشم خراسانی، در کتاب منتخب التواریخ می‌نویسد: سیّد ابراهیم دمشقی، سه دختر داشت و اولاد ذکور نداشتند. شبی دختر بزرگ ایشان، جناب رقیه بنت الحسین (سلام الله علیه) را در خواب دید که فرمود: «به پدرت بگو به والی بگوید میان قبر و لحد من آب افتاده و بدن من در اذیّت است، بیایید و قبر و لحد من را تعمیر کنید.» دخترش به عرض سیّد رساند و سیّد از ترس حضرات اهل تسنن به خواب ترتیب اثر نداد. شب دوم دختر دوم و شب سوم دختر سوم، بدون ترتیب اثر تا شب چهارم خود سیّد این ماجرا را در خواب دید. بنا‌بر‌این صبح روز بعد، سیّد نزد والی شام رفت، والی با علما و صلحای شام پس از غسل و پوشیدن لباس‌های نظیف و پس از نبش قبر توسط همین سیّد سه روز مشغول به تعمیر قبر شدند. سیّد در طول این سه روز فقط در اوقات نماز این بدن مطهره را که کفن آن سالم بود در مکان نظیفی می‌گذاشت و پس از نماز دوباره او را در بغل می‌گرفت وگریه می‌کرد و از کرامت حضرت رقیه (سلام الله علیها) این بود که سید ابراهیم در این سه روز نه احتیاج به آب و غذا پیدا کرد و نه محتاج به تجدید وضو شد، و مدتی بعد صاحب فرزند پسری شد. کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴 فرش زیر پای شان را هم دادند... 🔹یکی از طلاب درحضور ایشان از احتیاج شدید تأمین هزینه معالجه و درمان خانواده اش سخن به میان آورد! مرحوم حاج « قدس الله نفسه الزکیه » ، به دلیل اینکه وجه نقد دراختیار نداشت، با اشاره به یکی از دو فرشی که در اتاقشان پهن شده بود، به آن طلبه فرمود: این فرش را بردار وبفروش و پول آن را خرج کن! 🔸حاج شیخ پس از تقدیم فرش گفت: فعلاً جای آن را با کیسه گونی مفروش کنید تا فکری برای آن کنیم!!!» کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa