eitaa logo
معارف الشیعه
3.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
791 ویدیو
311 فایل
نگرشی بر مکتب معارف خراسان و معارف الهی در برابر افکار بشری و معارف یونانی کتابخانه مجازی "مکتب تفکیک" @k_maktabtafkik ارتباط با ما: حجت الاسلام طوغانی @Yanooor59 حجت الاسلام توحیدی اسدآبادی @valiyollah14
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 نظر استاد محمد حسین مورخ و پژوهشگر تاریخ اسلام ، راجع به اظهارات خلاف واقع رئیس جمهور 🔽 محمدحسین رجبی دوانی مورخ و پژوهشگر تاریخ اسلام در گفت‌وگویی درباره اظهارات روز گذشته حجت‌الاسلام روحانی درباره سیره پیامبر(ص) در مواجهه با پیمان‌شکنی کفار، گفت: این اولین‌بار نیست که رئیس جمهور برای توجیه سیاست‌های خود و نیات و مقاصد خودش از سیره معصومین(ع) آن‌هم با تحریف مسلمات تاریخ اسلام مایه می‌گذارد، ظاهراً منظور ایشان از اینکه "پیامبر بزرگوار اسلام با کفار پیمان می‌بست و آنها پیمان را می‌‌شکستند، پیمان دوم را می‌بست" اشاره به آیه پنجاه و ششم سوره انفال دارد که در این سوره خداوند می‌فرماید، "الَّذِینَ عَاهَدْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ یَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ فِی کُلِّ مَرَّةٍ وَ هُمْ لَایَتَّقُونَ" یعنی کسانی از آنان که با آنان عهد بستی، عهد خود را در هر مرتبه می‌شکنند و راه تقوا نپیمایند، این آیه شریفه به‌گفته همه مفسران درباره یهود مدینه است. وی افزود: مدینه پیش از هجرت پیامبر ــ کنار اکثریت جمعیت عربی که داشت ــ سه گروه مجزا از همِ یهودی را در خود جای داده بود که اینها عبارت‌ بودند از بنی‌قینقاع، بنی‌نضیر و بنی‌قریظه که مستقل بودند و گاهی با هم رقابت داشتند. گهگاهی پیش از اسلام بین دو طایفه «اوس» و «خزرج» در مدینه درگیری پدید می‌آمد، این یهودی‌ها که با هم رقابت داشتند برخی‌شان به یکی از این دو گروه عرب می‌پیوستند و در این درگیری‌ها شرکت می‌کردند، بنابراین قرآن که می‌فرماید "کسانی که با آنها عهد و پیمان بستی" منظور کل یهود مستقر در مدینه است. رجبی دوانی با بیان اینکه پیامبر بزرگوار اسلام هنگام ورود به مدینه با این سه طایفه پیمان همزیستی امضا فرمودند و روابط اسلام با یهود را مشخص کردند و از اینها امضا گرفتند ولی هرکدام از اینها یک نوبت پیمان خود را با پیامبر نقض کردند و با همان یک مورد، پیامبر(ص) پیمان را کان‌لم‌یکن اعلام کرد و  با آنها مقابله کرد، خاطرنشان کرد: در مجموع این یهودیان سه بار عهد خود را شکستند نه اینکه یک طایفه با پیامبر عهد بسته باشد و اینها هردفعه پیمان خود را بشکنند. در این آیه هیچ اشاره‌ای به این نیست که پیامبر مجدداً با آنها پیمان بسته باشد. اینجا اشاره می‌کنند که دشمنان هربار عهد خود را شکستند و از خیانت و پیمان‌شکنی ابا ندارند. مورخ و پژوهشگر تاریخ اسلام تصریح کرد: در دو آیه دیگر خدا تکلیف پیامبر و مسلمانان را در برابر این دشمنان پیمان‌شکن مشخص می‌کند، آنجا که می‌فرمایند "وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِیَانَةً فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ عَلَىٰ سَوَاءٍ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَایُحِبُّ الْخَائِنِینَ" یعنی چنانچه از خیانتکاری گروهی از معاهدین خود سخت می‌ترسی در این صورت تو نیز با حفظ عدل و درستی، عهد آنها را نقض کن و پیمان را به‌سوی آنها پرتاب کن، آقای روحانی یا آیات بعدی را نخواندند یا عامدانه و عالمانه بدون اینکه به این آیات مراجعه کنند، "یؤمنون ببعض و یکفرون ببعض" برخورد کرده‌اند یعنی به آیاتی استناد می‌کند و برخی را نادیده می‌گیرد. وی افزود: این آیه نشان می‌دهد حتی اگر دشمن رسمی و علنی عهد خود را نشکست و شواهد و دلایل دلالت می‌کرد که پیمان‌شکنی کرده، پیمان را به‌سوی آنها بیفکن. همان‌طوری‌که رهبر معظم انقلاب فرمودند اگر آمریکا بخواهد برجام را‌ پاره کند، ما آن را‌ آتش می‌زنیم. این استاد دانشگاه با تصریح به اینکه "اگر به این صحبت‌های رئیس جمهور خوش‌بینانه نگاه کنیم در حقیقت باید گفت ایشان مطالعه و اطلاع دقیقی از مسائل دینی و سیره پیامبر ندارد"، خاطرنشان کرد: کاش‌ آنقدر که رئیس‌جمهور در عملیات روانی برای مقابله با منتقدان خود و سیاست‌های غلطی که کشور را به این روز انداخته وقت می‌گذارد و از همفکرانی که دارد مشاوره می‌گیرد و مرزهای اخلاق و ابتدایی‌ترین اصول اخلاقی اسلام برای از صحنه خارج کردن منتقدان خود را زیر پا می‌گذارد، به مطالعه سیره معصومین می‌پرداخت و به تفسیر قرآن مراجعه می‌کرد چراکه اگر ما به‌خلاف مسلمات قرآن و سیره ذوات مقدسه چیزی را  اضافه کنیم، گناهی نابخشودنی مرتکب شده‌ایم. /خبرگزاری فارس منبع : http://farhikhtegandaily.com/news/33580/چرا-اظهارات-روحانی-درباره-پیمان‌های-پیامبر---ص--مستند-نیست؟/ کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
8.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻در روز محرم چه گذشت 🎙استاد محمدحسین کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
📜 استاد محمدحسین 🚦آیا علیه السلام دختری به نام داشته اند؟ 📍برخی به کلی داشتن دختری به نام رقیه را برای علیه السلام نفی کردند. 📍برخی معتقدند امام حسین علیه السلام فقط دو دختر داشته به نامهای و . لذا از نظر آنها داستان حضرت بی مبنا است. 📍 اما من خدمت شما عرض کنم اگرچه تعداد دختران امام حسین علیه السلام را دو تن به نامهای فاطمه و سکینه نامیده است، ولی این تنها نقل ما نیست بلکه ما نقل های دیگری هم داریم که تعداد دختران امام را بیش از دوتن ذکر کرده است. 📍مثل کتاب که نَسَب شناس است و تخصصی این کاررا کرده و حال اینکه نسب شناس نیست. 📍 همینطور در مازندرانی، تعداد دختران امام حسین علیه‌السلام را سه یا چهار دختر ذکر کرده اند. 📍این منابع از نظر اعتبار یکسان هستند و نمیتوانیم بگوییم فقط نقل شیخ مفید برای ما ملاک است، پس احتمال اینکه امام حسین علیه السلام دختر دیگری غیر از این دوتن داشته باشد از نداشتن آن بیشتر هم هست. 📍 اما راجع به خرابه شام که عده ای سوال کرده‌اند که چرا در منابع اولیه چنین نقلی نیامده است، اتفاقاً در کتاب شیعی متعلق به قرن هفتم آمده است. 📍پاسخ بنده به این نکته این است که اولاً صاحب کتاب کامل بهایی از طرف علمای بزرگ شیعه توثیق شده است. 📍ثانیا او معاصر صاحب است. سید‌بن‌طاووس هم در لهوف مطالبی دارد که مورخان و مقتل نویسان پیش از او چنین نقلی را نیاورده‌اند. 📍حالا چرا ما از سیدابن طاووس به قول معروف چشم بسته می پذیریم چیزهایی را که دیگران نقل نکرده اند و اختصاصی اوست، اما از عمادالدین طبری که معاصر سیدابن طاووس است و از سلامتش هم شک نداریم وقتی مطلبی را با ذکر سند معرفی و مطرح کرده است، نپذیریم. میگوید داستان خرابه شام و شهادت حضرت رقیه علیهاالسلام در کتاب از که پیرامون زشتی‌های و کارهای خلاف آنها نوشته شده بوده گرد آوری کرده است. 📍 به قول معروف حاج عباس قمی میگوید: آثار و کتاب ها و منابعی در دست ایشان بوده است که دیگران از آن بهره نبرده بودند. پس می توان این داستان را پذیرفت مضافاً براینکه اگر مرقد حضرت درجای دیگری غیراز واقع بود می‌توانستیم تردیدی بکنیم که گروهی چنین چیزی را ساخته باشند. 📍اما در که پایگاه ، دشمنان قسم خورده اهل بیت علیه‌السلام بودند، چطور میتوانند چیزی برای قرن ها آنجا بدرخشد و جلوه کند و بزرگانی از علمای برجسته ای به زیارت آنجا بروند و نذرها بکنند و خواسته‌هایی داشته باشند که اجابت بشود. 🔸حال آیا می‌توانیم بگوییم چنین جایگاهی واقعیت ندارد و امام حسین علیه السلام چنین دختری نداشته است؟ 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین 🚦غربت علیه السلام میان یارانشان 📍امام مجتبی علیه السلام میدانستند که لشگرشان ناهمگون است. همین لشگر در صفین که تقریبا یک دست بودند با یک حیله و فریبی که معاویه به کار برد بهم ریختند. 📍لذا امام مجتبی علیه السلام خواستند اینها در کوفه را تصفیه کنند. لذا حضرت سخنانی را ایراد کردند و فرمودند آنهایی که انگیزه های مادی و غیر الهی دارند کنار بروند و فقط عده‌ای که واقعا پای کار هستند بمانند. 📍در این سخنان حضرت فرمودند من تا حالا کینه کسی را به دل نگرفتم و میدانم که آرامش بهتر از ناآرامی است. اینجا بعضی ها سخنان حضرت را بر این حمل کردند که حضرت قصد بر این دارد که با معاویه کنار بیاید، در حالی که قضیه این نبود. 📍لذا نگذاشتند اصلا صحبت امام تمام بشود و یک نفر که از ظاهر سخنش برمیاید که از خوارج باشد، داد زد -نعوذبالله- حسن کافر شده همانگونه که پیش از این پدرش کافر شده بود. با حرف این فرد لشگر بهم ریخت و امام نتوانست ادامه بدهد. حضرت از منبر پایین آمدند و داخل خیمه رفتند. 📍اما بعضی از لشگریان داخل خیمه حضرت ریختند و هرآنچه داخل خیمه بود غارت کردند، عبا را از دوش و سجاده را از زیر پای امام کشیدند. حضرت سوار اسب شدند که حرکت کنند و وارد مدائن شوند که یک ملعونی حمله کرد و روی اسب با خنجر چنان به ران امام زد که به استخوان رسید. 📍چند نفر به یاری امام آمدند و آن ملعون را کشتند. حضرت به شدت مجروح شدند. امام را به خانه سعد بن مسعود ثقفی عموی مختار که حاکم مدائن بود بردند و آنجا بستری کردند. 📍جاسوسان معاویه خبر دادند که لشگر امام از هم پاشیده است، معاویه نامه ای برای امام فرستاد. حتی منابع تاریخی نوشته‌اند که معاویه نامه‌های برخی از فرماندهان لشگر امام را که خطاب به او نوشته بودند که اگر تو بخواهی حسن را زنده یا مرده تحویل تو می‌دهیم را به نامه حضرت ضمیمه کرد و عنوان کرده بود با این وضع فرماندهان لشگرت میخواهی با من بجنگی؟ صلاح تو اینست که کناره گیری کنی و با من صلح کنی و من هرشرطی که تو بگذاری میپذیرم. 📍 معاویه این نامه را برای امام فرستاد. در اینجا امام حسن علیه السلام بسیار هوشمندانه عمل کردند. چون معاویه هرگز فکر نمیکرد که امام حسن علیه السلام پیشنهاد او را بپذیرد و تصور معاویه این بود که امام رد میکند و حضرت حاضر نیست حکومت را به او واگذار کند و در نتیجه قبل از اینکه معاویه بخواهد او را بکشد همین خائنینی که در لشگر حضرت هستند امام را از بین خواهند برند و به قول معروف توپ هم در زمین امام حسن علیه السلام است. حتی اگر جنگی هم در میگرفت چون امام حسین علیه السلام پا به پای برادر است هر دو برای این میروند و امامت همانجا نابود میشود. 📍 اما امام مجتبی علیه السلام وقتی این نامه را دریافت کردند این نبود که فوری صلح را بپذیرند. حضرت آمدند در بین لشگری که از هم متلاشی شده و با همان حالت جراحت فرمودند مردم من بلدم خودم به تنهایی خدا را چگونه عبادت کنم که از من راضی باشد. اگر ایستاده‌ام به خاطر شماست. معاویه دارد به چیزی دعوت میکند که نه خیر دنیا در آن هست و نه آخرت. اگر پیشنهاد او را بپذیریم میبینم آب و نانی که خدا برای شما مقدر کرده، بچه‌هایتان میروند درب خانه اینها درخواست می‌کنند و آنها دریغ میکنند. 📍 اگر رضای خدا و مرگ با عزت را ترجیح میدهید پیشنهاد او را نادیده بگیرید و به جنگ او بروید که جز شمشیر بین ما و او نباید باشد. اما اگر دنیا و باقی ماندن در دنیا را ترجیح میدید پیشنهاد او را بپذیریم. 🔸اینجا بود که از جای جای لشگر به صراحت فریاد بلند شد: دنیا و باقی ماندن در دنیا... یعنی ما تو را نیمخواهیم معاویه را میخواهیم. اینجاست که امام صلح را میپذیرند . 📲 @rajabidavani
📜 استاد محمدحسین 🚦غربت علیه السلام میان یارانشان 📍امام مجتبی علیه السلام میدانستند که لشگرشان ناهمگون است. همین لشگر در صفین که تقریبا یک دست بودند با یک حیله و فریبی که معاویه به کار برد بهم ریختند. 📍لذا امام مجتبی علیه السلام خواستند اینها در کوفه را تصفیه کنند. لذا حضرت سخنانی را ایراد کردند و فرمودند آنهایی که انگیزه های مادی و غیر الهی دارند کنار بروند و فقط عده‌ای که واقعا پای کار هستند بمانند. 📍در این سخنان حضرت فرمودند من تا حالا کینه کسی را به دل نگرفتم و میدانم که آرامش بهتر از ناآرامی است. اینجا بعضی ها سخنان حضرت را بر این حمل کردند که حضرت قصد بر این دارد که با معاویه کنار بیاید، در حالی که قضیه این نبود. 📍لذا نگذاشتند اصلا صحبت امام تمام بشود و یک نفر که از ظاهر سخنش برمیاید که از خوارج باشد، داد زد -نعوذبالله- حسن کافر شده همانگونه که پیش از این پدرش کافر شده بود. با حرف این فرد لشگر بهم ریخت و امام نتوانست ادامه بدهد. حضرت از منبر پایین آمدند و داخل خیمه رفتند. 📍اما بعضی از لشگریان داخل خیمه حضرت ریختند و هرآنچه داخل خیمه بود غارت کردند، عبا را از دوش و سجاده را از زیر پای امام کشیدند. حضرت سوار اسب شدند که حرکت کنند و وارد مدائن شوند که یک ملعونی حمله کرد و روی اسب با خنجر چنان به ران امام زد که به استخوان رسید. 📍چند نفر به یاری امام آمدند و آن ملعون را کشتند. حضرت به شدت مجروح شدند. امام را به خانه سعد بن مسعود ثقفی عموی مختار که حاکم مدائن بود بردند و آنجا بستری کردند. 📍جاسوسان معاویه خبر دادند که لشگر امام از هم پاشیده است، معاویه نامه ای برای امام فرستاد. حتی منابع تاریخی نوشته‌اند که معاویه نامه‌های برخی از فرماندهان لشگر امام را که خطاب به او نوشته بودند که اگر تو بخواهی حسن را زنده یا مرده تحویل تو می‌دهیم را به نامه حضرت ضمیمه کرد و عنوان کرده بود با این وضع فرماندهان لشگرت میخواهی با من بجنگی؟ صلاح تو اینست که کناره گیری کنی و با من صلح کنی و من هرشرطی که تو بگذاری میپذیرم. 📍 معاویه این نامه را برای امام فرستاد. در اینجا امام حسن علیه السلام بسیار هوشمندانه عمل کردند. چون معاویه هرگز فکر نمیکرد که امام حسن علیه السلام پیشنهاد او را بپذیرد و تصور معاویه این بود که امام رد میکند و حضرت حاضر نیست حکومت را به او واگذار کند و در نتیجه قبل از اینکه معاویه بخواهد او را بکشد همین خائنینی که در لشگر حضرت هستند امام را از بین خواهند برند و به قول معروف توپ هم در زمین امام حسن علیه السلام است. حتی اگر جنگی هم در میگرفت چون امام حسین علیه السلام پا به پای برادر است هر دو برای این میروند و امامت همانجا نابود میشود. 📍 اما امام مجتبی علیه السلام وقتی این نامه را دریافت کردند این نبود که فوری صلح را بپذیرند. حضرت آمدند در بین لشگری که از هم متلاشی شده و با همان حالت جراحت فرمودند مردم من بلدم خودم به تنهایی خدا را چگونه عبادت کنم که از من راضی باشد. اگر ایستاده‌ام به خاطر شماست. معاویه دارد به چیزی دعوت میکند که نه خیر دنیا در آن هست و نه آخرت. اگر پیشنهاد او را بپذیریم میبینم آب و نانی که خدا برای شما مقدر کرده، بچه‌هایتان میروند درب خانه اینها درخواست می‌کنند و آنها دریغ میکنند. 📍 اگر رضای خدا و مرگ با عزت را ترجیح میدهید پیشنهاد او را نادیده بگیرید و به جنگ او بروید که جز شمشیر بین ما و او نباید باشد. اما اگر دنیا و باقی ماندن در دنیا را ترجیح میدید پیشنهاد او را بپذیریم. 🔸اینجا بود که از جای جای لشگر به صراحت فریاد بلند شد: دنیا و باقی ماندن در دنیا... یعنی ما تو را نیمخواهیم معاویه را میخواهیم. اینجاست که امام صلح را میپذیرند . 📲 @rajabidavani
دکتر محمد حسین رجبی دوانی4_5771781093376133355.mp3
زمان: حجم: 1.36M
🚦در غدیر خم چه گذشت۱ 🎙استاد محمدحسین سالروز عید سعید غدیر 📲 @rajabidavani
دکتر محمد حسین رجبی دوانی4_5771781093376133356.mp3
زمان: حجم: 1.38M
🚦در غدیر خم چه گذشت۲ 🎙استاد محمدحسین سالروز عید سعید غدیر 📲 @rajabidavani
8.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻در روز محرم چه گذشت 🎙استاد محمدحسین کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
📜 ولادت امام‌حسین علیه‌السلام استاد دکتر محمدحسین 🚦به دخترم فاطمه چیزی نگو!!! 📍سالروز میلاد باسعادت سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام بر همه مسلمین جهان و شیعیان آن حضرت مبارک باد. 📍درباره ولادت حضرت امام حسین علیه‌السلام باید عرض کرد وقتی آن وجود مقدس به دنیا آمد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم به خانه دختر بزرگوار خود وامیرمومنان علیهما‌السلام آمدند و ولادت امام حسین علیه‌السلام را تبریک گفتند و آن حضرت را در آغوش گرفتند و در گوش راست او اذان و در گوش چپ امام حسین علیه‌السلام اقامه گفتند و از حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها سوال کردند که نوزاد خود را چه نام نهاده‌اید؟ 📍 آن حضرت فرمود من و علی به احترام شما برای او نامی انتخاب نکردیم. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هم فرمود من هم به احترام خداوند برای او نامگذاری نمی‌کنم. 📍جبرئیل برحضرت محمد نازل شد و عرض کرد که خدای تبارک و تعالی سلام تورا رساند و فرمود از آنجا که جایگاه علی سلام‌الله‌علیه نسبت به تو همچون جایگاه هارون به موسی علیهماالسلام هست، اراده کرده‌ایم که نام پسر کوچکتر هارون که شبیر است را بر فرزند دوم علی علیه‌السلام بگذاریم. 📍پیغمبر فرمود که معادل عربی شبیر چه می‌شود. جبرئیل عرض کرد که او را حسین نام نهید. بدین ترتیب همچون امام حسن علیه‌السلام که نام فرزند بزرگ هارون به نام شَبَر را برخود گرفت، نام امام حسین علیه‌السلام هم از آسمان آمد. 📍 پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم در حالی که نوزاد عزیز دختر گرامی خود را میبوسید گریست و فرمود که برای تو مصیبتی بزرگ در پیش است. سپس فرمود: خداوندا کشنده او را لعنت کن. بعد حضرت به که آنجا حضور داشت و امام حسین علیه‌السلام را به آغوش پیغمبر داده بود، فرمود که این خبر را به بازگو مکن. 📍در روز هفتم ولادت امام حسین علیه‌السلام پیغمبر اکرم به میمنت ولادت نوه گرامی خود گوسفندی را عقیقه کردند و موهای سر امام حسین علیه‌السلام را تراشیدند و هم وزن آن نقره صدقه دادند و بعد باز هم گریان شدند و خطاب به امام حسین فرمودند: چقدر کشته شدن تو برای من سنگین است. اسماء بنت عمیس به پیغمبر عرض کرد که این چه خبری است که هم در روز اول ولادت حسین فرمودید هم در امروز بیان می کنید؟ 📍حضرت فرمود که از این می‌گریم که این فرزند عزیزم را گروهی کافر و ستمگر از خواهند کشت. خداوند شفاعت مرا به آنها نرساند. بدین ترتیب در همان آغاز ولادت امام حسین علیه‌السلام، رسول خدا خبر از پایان غمناک زندگی آن وجود مقدس که فدا شدن در راه خدا برای بقای اسلام بود می دهد. 🔸نکته‌ای که باید بر آن توجه داشت این که این نقل صرفاً نقل شیعه نیست. بلکه در بسیاری از منابع اهل تسنن این سخن آمده است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از همان موقع ولادتِ امام حسین علیه السلام، از شهادت جانگداز آن حضرت خبر داده است. 📲 @rajabidavani
8.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻در روز محرم چه گذشت 🎙استاد محمدحسین کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
📜 استاد محمدحسین 🚦غربت علیه السلام میان یارانشان 📍امام مجتبی علیه السلام میدانستند که لشگرشان ناهمگون است. همین لشگر در صفین که تقریبا یک دست بودند با یک حیله و فریبی که معاویه به کار برد بهم ریختند. 📍لذا امام مجتبی علیه السلام خواستند اینها در کوفه را تصفیه کنند. لذا حضرت سخنانی را ایراد کردند و فرمودند آنهایی که انگیزه های مادی و غیر الهی دارند کنار بروند و فقط عده‌ای که واقعا پای کار هستند بمانند. 📍در این سخنان حضرت فرمودند من تا حالا کینه کسی را به دل نگرفتم و میدانم که آرامش بهتر از ناآرامی است. اینجا بعضی ها سخنان حضرت را بر این حمل کردند که حضرت قصد بر این دارد که با معاویه کنار بیاید، در حالی که قضیه این نبود. 📍لذا نگذاشتند اصلا صحبت امام تمام بشود و یک نفر که از ظاهر سخنش برمیاید که از خوارج باشد، داد زد -نعوذبالله- حسن کافر شده همانگونه که پیش از این پدرش کافر شده بود. با حرف این فرد لشگر بهم ریخت و امام نتوانست ادامه بدهد. حضرت از منبر پایین آمدند و داخل خیمه رفتند. 📍اما بعضی از لشگریان داخل خیمه حضرت ریختند و هرآنچه داخل خیمه بود غارت کردند، عبا را از دوش و سجاده را از زیر پای امام کشیدند. حضرت سوار اسب شدند که حرکت کنند و وارد مدائن شوند که یک ملعونی حمله کرد و روی اسب با خنجر چنان به ران امام زد که به استخوان رسید. 📍چند نفر به یاری امام آمدند و آن ملعون را کشتند. حضرت به شدت مجروح شدند. امام را به خانه سعد بن مسعود ثقفی عموی مختار که حاکم مدائن بود بردند و آنجا بستری کردند. 📍جاسوسان معاویه خبر دادند که لشگر امام از هم پاشیده است، معاویه نامه ای برای امام فرستاد. حتی منابع تاریخی نوشته‌اند که معاویه نامه‌های برخی از فرماندهان لشگر امام را که خطاب به او نوشته بودند که اگر تو بخواهی حسن را زنده یا مرده تحویل تو می‌دهیم را به نامه حضرت ضمیمه کرد و عنوان کرده بود با این وضع فرماندهان لشگرت میخواهی با من بجنگی؟ صلاح تو اینست که کناره گیری کنی و با من صلح کنی و من هرشرطی که تو بگذاری میپذیرم. 📍 معاویه این نامه را برای امام فرستاد. در اینجا امام حسن علیه السلام بسیار هوشمندانه عمل کردند. چون معاویه هرگز فکر نمیکرد که امام حسن علیه السلام پیشنهاد او را بپذیرد و تصور معاویه این بود که امام رد میکند و حضرت حاضر نیست حکومت را به او واگذار کند و در نتیجه قبل از اینکه معاویه بخواهد او را بکشد همین خائنینی که در لشگر حضرت هستند امام را از بین خواهند برند و به قول معروف توپ هم در زمین امام حسن علیه السلام است. حتی اگر جنگی هم در میگرفت چون امام حسین علیه السلام پا به پای برادر است هر دو برای این میروند و امامت همانجا نابود میشود. 📍 اما امام مجتبی علیه السلام وقتی این نامه را دریافت کردند این نبود که فوری صلح را بپذیرند. حضرت آمدند در بین لشگری که از هم متلاشی شده و با همان حالت جراحت فرمودند مردم من بلدم خودم به تنهایی خدا را چگونه عبادت کنم که از من راضی باشد. اگر ایستاده‌ام به خاطر شماست. معاویه دارد به چیزی دعوت میکند که نه خیر دنیا در آن هست و نه آخرت. اگر پیشنهاد او را بپذیریم میبینم آب و نانی که خدا برای شما مقدر کرده، بچه‌هایتان میروند درب خانه اینها درخواست می‌کنند و آنها دریغ میکنند. 📍 اگر رضای خدا و مرگ با عزت را ترجیح میدهید پیشنهاد او را نادیده بگیرید و به جنگ او بروید که جز شمشیر بین ما و او نباید باشد. اما اگر دنیا و باقی ماندن در دنیا را ترجیح میدید پیشنهاد او را بپذیریم. 🔸اینجا بود که از جای جای لشگر به صراحت فریاد بلند شد: دنیا و باقی ماندن در دنیا... یعنی ما تو را نیمخواهیم معاویه را میخواهیم. اینجاست که امام صلح را میپذیرند . 📲 @rajabidavani