eitaa logo
معارف الشیعه
3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
636 ویدیو
301 فایل
نگرشی بر مکتب معارف خراسان و معارف الهی در برابر افکار بشری و معارف یونانی کتابخانه مجازی "مکتب تفکیک" @k_maktabtafkik ارتباط با ما: حجت الاسلام طوغانی @Yanooor59 حجت الاسلام توحیدی @alhojjat14
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻رسیدن حضرت بر بالین پدر " سلام الله علیهما" ▪️در سرا را بسته در میان خانه محزون و غمگین ایستاده بودم، ناگاه جوان خوشبوى مشکین موى را در میان سرا دیدم که سیماى ولایت و امامت از جبین فایض الانوارش ظاهر بود، و شبیه‏ترین مردمان بود به جناب امام رضا علیه السلام، پس بسوى وى شتافتم و سؤال کردم که: از کدام راه داخل شدى که من درب را محکم بسته بودم؟ فرمود: آن قادرى که مرا از مدینه به یک لحظه به طوس آورد، از درهاى بسته مرا داخل ساخت، پرسیدم که: تو کیستى؟ فرمود که: منم حجّت خدا بر تو اى ابو الصلت، منم محمّد بن على، آمده‏ام که پدر غریب مظلوم و والد معصوم مسموم خود را وداع کنم. آنگاه در حجره‏اى که حضرت امام رضا علیه‌السّلام در آنجا بود رفت، چون چشم آن امام مسموم بر فرزند معصوم خود افتاد، از جاى جست و یعقوب وار یوسف گم‏گشته خود را در آغوش کشید و دست در گردن وى در آورد و او را به سینه خود فشرد و میان دو چشم او را بوسید و آن فرزند معصوم را در فراش خود داخل کرد، بوسه بر روى وى مى‏داد و با وى از اسرار ملک و ملکوت و خزاین علوم حىّ لا یموت رازى چند مى‏گفت که من نمى‏فهمیدم، و ابواب علوم اوّلین و آخرین و ودایع حضرت سید المرسلین صلّى اللّه علیه و آله و سلّم، را به وى تسلیم کرد، آنگاه بر لبهاى مبارک حضرت امام رضا علیه السلام کفى دیدم از برف سفیدتر، حضرت امام محمّد تقى علیه‌السّلام آن را لیسید، و دست در میان سینه پدر بزرگوار خود برد و چیزى مانند عصفور بیرون آورد و فرو برد، و آن طایر قدسى به بال ارتحال ارتحال کرد، تعلّقات جسمانى از دامان مطهّر خود افشانده به جانب ریاض رضوان قدس پرواز کرد. 📚 عیون أخبار الرضا ج۲ ص۲۷۱ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🔴 غسل و کفن سلام الله علیه و رفتن تابوت تا عرش الهی ▪️پس حضرت " سلام الله علیه " فرمود: اى ابو الصلت به اندرون این خانه رو و آب و تخته بیاور، گفتم: یا بن رسول اللَّه در آن خانه نه آب است و نه تخته، فرمود: آنچه مى‏فرمایم چنان کن و تو را به اینها کارى نباشد. چون به خانه رفتم، آب و تخته را حاضر یافته به حضور بردم، و دامن بر زرده مستعد آن شدم که آن جناب را در غسل دادن مدد نمایم، فرمود: دیگرى هست که مرا مدد نماید، ملائکه مقرّبین مرا یاورى مى‏نمایند به تو احتیاج ندارم. چون از غسل فارغ گردید فرمود: به خانه رو و کفن و حنوط بیاور، چون داخل شدم، سبدى دیدم که کفن و حنوط بر روى آن گذاشته بودند، و هرگز آن را در آن خانه ندیده بودم، برداشتم و به خدمت حضرت آوردم، پس پدر بزرگوار خود را کفن پوشانید و بر مساجد شریفش حنوط پاشید، و با ملائکه کرّوبین و ارواح انبیاء و مرسلین بر آن فرزند خیر البشر نماز گزاردند. آنگاه فرمود که: تابوت را به نزد من آور، گفتم: یا بن رسول اللَّه به نزد نجّار روم و تابوت بیاورم؟ فرمود که: از خانه بیاور، چون به خانه رفتم تابوتى دیدم که هرگز در آنجا ندیده بودم که دست قدرت حق تعالى از چوب سدرة المنتهى ترتیب داده بود. پس آن حضرت را در تابوت گذاشت و دو رکعت نماز بجا آورد، هنوز از نماز فارغ نگشته بود که تابوت به قدرت حق تعالى از زمین جدا گشت، و سقف خانه شکافته شد و به جانب آسمان مرتفع گردید و از نظر غایب شد. چون از نماز فارغ گردید گفتم: یا بن رسول اللَّه اگر مأمون بیاید و آن حضرت را از من طلب نماید، در جواب او چه گویم؟ فرمود: خاموش شو که بزودى مراجعت خواهد کرد، اى ابو الصلت اگر پیغمبرى در مشرق رحلت نماید و وصىّ او در مغرب وفات کند، البتّه حق تعالى اجساد مطهّر و ارواح منوّر ایشان را در اعلاى علّیین با یکدیگر جمع نماید. حضرت در این سخن بود که باز سقف خانه شکافته شد، و آن تابوت محفوف به رحمت حىّ لا یموت فرود آمد، و آن حضرت پدر رفیع قدر خویش را از تابوت بر گرفت و در فراش به نحوى خوابانید که گویا او را غسل نداده‏اند و کفن نکرده‏اند. پس فرمود: برو و در سرا را بگشا تا مأمون داخل شود. 📚 عیون أخبار الرضا ج۲ ص۲۷۱ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🔴 ثوابِ زیارت " سلام الله علیه " و اشاره به مسمومیت و مظلومیتشان، از لسان مبارک آن حضرت. ▪️حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ زِيَادِ بْنِ جَعْفَرٍ الْهَمَدَانِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ يَاسِرٍ الْخَادِمِ قَالَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ مُوسَى الرِّضَا لَا تُشَدُّ الرِّحَالُ إِلَى شَيْ‌ءٍ مِنَ الْقُبُورِ إِلَّا إِلَى قُبُورِنَا أَلَا وَ إِنِّي مَقْتُولٌ بِالسَّمِّ ظُلْماً وَ مَدْفُونٌ فِي مَوْضِعِ غُرْبَةٍ فَمَنْ شَدَّ رَحْلَهُ إِلَى زِيَارَتِي اسْتُجِيبَ دُعَاؤُهُ وَ غُفِرَ لَهُ ذُنُوبُهُ‌. از ياسر خادم مروى است كه گفت حضرت رضا سلام الله علیه فرمودند: مبنديد بارهاى خود را و كوچ نكنيد براى زيارت بسوى قبرى از قبور، مگر برای قبر ما. آگاه باشيد همانا من به زهر از روى ستم شهيد شده و در غربت مدفون شوم! پس كسى بار خود را ببندد و به زيارت منِ غريب بيايد، خدا دعاى او را مستجاب كند و گناهانش را بريزد. 📚 عیون اخبار الرضا علیه السلام، ٢/٢٥٥ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🔻 تعیین محل دفن " سلام الله علیه" توسط خود حضرت اباصلت هروى روایت کرده است که چون امام مظلوم به سناباد طوس رسید، داخل قبّه‏ اى شد که قبر هارون در آنجا بود، و در پیش قبر او خطّى کشید و فرمود: این تربت من است، و من در اینجا مدفون خواهم گردید، و حق تعالى این مکان را محلّ ورود شیعیان و دوستان من خواهد گردانید، به خدا سوگند که هر که از ایشان مرا در این مکان زیارت کند یا بر من سلام کند، البتّه حق تعالى مغفرت و رحمت خود را به شفاعت ما اهل بیت براى او واجب گرداند... 📚امالى شیخ صدوق ص۶۵ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🔻رسیدن حضرت بر بالین پدر " سلام الله علیهما" ▪️در سرا را بسته در میان خانه محزون و غمگین ایستاده بودم، ناگاه جوان خوشبوى مشکین موى را در میان سرا دیدم که سیماى ولایت و امامت از جبین فایض الانوارش ظاهر بود، و شبیه‏ترین مردمان بود به جناب امام رضا علیه السلام، پس بسوى وى شتافتم و سؤال کردم که: از کدام راه داخل شدى که من درب را محکم بسته بودم؟ فرمود: آن قادرى که مرا از مدینه به یک لحظه به طوس آورد، از درهاى بسته مرا داخل ساخت، پرسیدم که: تو کیستى؟ فرمود که: منم حجّت خدا بر تو اى ابو الصلت، منم محمّد بن على، آمده‏ام که پدر غریب مظلوم و والد معصوم مسموم خود را وداع کنم. آنگاه در حجره‏اى که حضرت امام رضا علیه‌السّلام در آنجا بود رفت، چون چشم آن امام مسموم بر فرزند معصوم خود افتاد، از جاى جست و یعقوب وار یوسف گم‏گشته خود را در آغوش کشید و دست در گردن وى در آورد و او را به سینه خود فشرد و میان دو چشم او را بوسید و آن فرزند معصوم را در فراش خود داخل کرد، بوسه بر روى وى مى‏داد و با وى از اسرار ملک و ملکوت و خزاین علوم حىّ لا یموت رازى چند مى‏گفت که من نمى‏فهمیدم، و ابواب علوم اوّلین و آخرین و ودایع حضرت سید المرسلین صلّى اللّه علیه و آله و سلّم، را به وى تسلیم کرد، آنگاه بر لبهاى مبارک حضرت امام رضا علیه السلام کفى دیدم از برف سفیدتر، حضرت امام محمّد تقى علیه‌السّلام آن را لیسید، و دست در میان سینه پدر بزرگوار خود برد و چیزى مانند عصفور بیرون آورد و فرو برد، و آن طایر قدسى به بال ارتحال ارتحال کرد، تعلّقات جسمانى از دامان مطهّر خود افشانده به جانب ریاض رضوان قدس پرواز کرد. 📚 عیون أخبار الرضا ج۲ ص۲۷۱ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🔴 غسل و کفن سلام الله علیه و رفتن تابوت تا عرش الهی ▪️پس حضرت " سلام الله علیه " فرمود: اى ابو الصلت به اندرون این خانه رو و آب و تخته بیاور، گفتم: یا بن رسول اللَّه در آن خانه نه آب است و نه تخته، فرمود: آنچه مى‏فرمایم چنان کن و تو را به اینها کارى نباشد. چون به خانه رفتم، آب و تخته را حاضر یافته به حضور بردم، و دامن بر زرده مستعد آن شدم که آن جناب را در غسل دادن مدد نمایم، فرمود: دیگرى هست که مرا مدد نماید، ملائکه مقرّبین مرا یاورى مى‏نمایند به تو احتیاج ندارم. چون از غسل فارغ گردید فرمود: به خانه رو و کفن و حنوط بیاور، چون داخل شدم، سبدى دیدم که کفن و حنوط بر روى آن گذاشته بودند، و هرگز آن را در آن خانه ندیده بودم، برداشتم و به خدمت حضرت آوردم، پس پدر بزرگوار خود را کفن پوشانید و بر مساجد شریفش حنوط پاشید، و با ملائکه کرّوبین و ارواح انبیاء و مرسلین بر آن فرزند خیر البشر نماز گزاردند. آنگاه فرمود که: تابوت را به نزد من آور، گفتم: یا بن رسول اللَّه به نزد نجّار روم و تابوت بیاورم؟ فرمود که: از خانه بیاور، چون به خانه رفتم تابوتى دیدم که هرگز در آنجا ندیده بودم که دست قدرت حق تعالى از چوب سدرة المنتهى ترتیب داده بود. پس آن حضرت را در تابوت گذاشت و دو رکعت نماز بجا آورد، هنوز از نماز فارغ نگشته بود که تابوت به قدرت حق تعالى از زمین جدا گشت، و سقف خانه شکافته شد و به جانب آسمان مرتفع گردید و از نظر غایب شد. چون از نماز فارغ گردید گفتم: یا بن رسول اللَّه اگر مأمون بیاید و آن حضرت را از من طلب نماید، در جواب او چه گویم؟ فرمود: خاموش شو که بزودى مراجعت خواهد کرد، اى ابو الصلت اگر پیغمبرى در مشرق رحلت نماید و وصىّ او در مغرب وفات کند، البتّه حق تعالى اجساد مطهّر و ارواح منوّر ایشان را در اعلاى علّیین با یکدیگر جمع نماید. حضرت در این سخن بود که باز سقف خانه شکافته شد، و آن تابوت محفوف به رحمت حىّ لا یموت فرود آمد، و آن حضرت پدر رفیع قدر خویش را از تابوت بر گرفت و در فراش به نحوى خوابانید که گویا او را غسل نداده‏اند و کفن نکرده‏اند. پس فرمود: برو و در سرا را بگشا تا مأمون داخل شود. 📚 عیون أخبار الرضا ج۲ ص۲۷۱ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
⚫️رسیدن حضرت بر بالین پدر " سلام الله علیهما" ▪️در سرا را بسته در میان خانه محزون و غمگین ایستاده بودم، ناگاه جوان خوشبوى مشکین موى را در میان سرا دیدم که سیماى ولایت و امامت از جبین فایض الانوارش ظاهر بود، و شبیه‏ترین مردمان بود به جناب امام رضا علیه السلام، پس بسوى وى شتافتم و سؤال کردم که: از کدام راه داخل شدى که من درب را محکم بسته بودم؟ فرمود: آن قادرى که مرا از مدینه به یک لحظه به طوس آورد، از درهاى بسته مرا داخل ساخت، پرسیدم که: تو کیستى؟ فرمود که: منم حجّت خدا بر تو اى ابو الصلت، منم محمّد بن على، آمده‏ام که پدر غریب مظلوم و والد معصوم مسموم خود را وداع کنم. آنگاه در حجره‏اى که حضرت امام رضا علیه‌السّلام در آنجا بود رفت، چون چشم آن امام مسموم بر فرزند معصوم خود افتاد، از جاى جست و یعقوب وار یوسف گم‏گشته خود را در آغوش کشید و دست در گردن وى در آورد و او را به سینه خود فشرد و میان دو چشم او را بوسید و آن فرزند معصوم را در فراش خود داخل کرد، بوسه بر روى وى مى‏داد و با وى از اسرار ملک و ملکوت و خزاین علوم حىّ لا یموت رازى چند مى‏گفت که من نمى‏فهمیدم، و ابواب علوم اوّلین و آخرین و ودایع حضرت سید المرسلین صلّى اللّه علیه و آله و سلّم، را به وى تسلیم کرد، آنگاه بر لبهاى مبارک حضرت امام رضا علیه السلام کفى دیدم از برف سفیدتر، حضرت امام محمّد تقى علیه‌السّلام آن را لیسید، و دست در میان سینه پدر بزرگوار خود برد و چیزى مانند عصفور بیرون آورد و فرو برد، و آن طایر قدسى به بال ارتحال ارتحال کرد، تعلّقات جسمانى از دامان مطهّر خود افشانده به جانب ریاض رضوان قدس پرواز کرد. 📚 عیون أخبار الرضا ج۲ ص۲۷۱ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
⚫️ غسل و کفن سلام الله علیه و رفتن تابوت تا عرش الهی ▪️پس حضرت " سلام الله علیه " فرمود: اى ابو الصلت به اندرون این خانه رو و آب و تخته بیاور، گفتم: یا بن رسول اللَّه در آن خانه نه آب است و نه تخته، فرمود: آنچه مى‏فرمایم چنان کن و تو را به اینها کارى نباشد. چون به خانه رفتم، آب و تخته را حاضر یافته به حضور بردم، و دامن بر زرده مستعد آن شدم که آن جناب را در غسل دادن مدد نمایم، فرمود: دیگرى هست که مرا مدد نماید، ملائکه مقرّبین مرا یاورى مى‏نمایند به تو احتیاج ندارم. چون از غسل فارغ گردید فرمود: به خانه رو و کفن و حنوط بیاور، چون داخل شدم، سبدى دیدم که کفن و حنوط بر روى آن گذاشته بودند، و هرگز آن را در آن خانه ندیده بودم، برداشتم و به خدمت حضرت آوردم، پس پدر بزرگوار خود را کفن پوشانید و بر مساجد شریفش حنوط پاشید، و با ملائکه کرّوبین و ارواح انبیاء و مرسلین بر آن فرزند خیر البشر نماز گزاردند. آنگاه فرمود که: تابوت را به نزد من آور، گفتم: یا بن رسول اللَّه به نزد نجّار روم و تابوت بیاورم؟ فرمود که: از خانه بیاور، چون به خانه رفتم تابوتى دیدم که هرگز در آنجا ندیده بودم که دست قدرت حق تعالى از چوب سدرة المنتهى ترتیب داده بود. پس آن حضرت را در تابوت گذاشت و دو رکعت نماز بجا آورد، هنوز از نماز فارغ نگشته بود که تابوت به قدرت حق تعالى از زمین جدا گشت، و سقف خانه شکافته شد و به جانب آسمان مرتفع گردید و از نظر غایب شد. چون از نماز فارغ گردید گفتم: یا بن رسول اللَّه اگر مأمون بیاید و آن حضرت را از من طلب نماید، در جواب او چه گویم؟ فرمود: خاموش شو که بزودى مراجعت خواهد کرد، اى ابو الصلت اگر پیغمبرى در مشرق رحلت نماید و وصىّ او در مغرب وفات کند، البتّه حق تعالى اجساد مطهّر و ارواح منوّر ایشان را در اعلاى علّیین با یکدیگر جمع نماید. حضرت در این سخن بود که باز سقف خانه شکافته شد، و آن تابوت محفوف به رحمت حىّ لا یموت فرود آمد، و آن حضرت پدر رفیع قدر خویش را از تابوت بر گرفت و در فراش به نحوى خوابانید که گویا او را غسل نداده‏اند و کفن نکرده‏اند. پس فرمود: برو و در سرا را بگشا تا مأمون داخل شود. 📚 عیون أخبار الرضا ج۲ ص۲۷۱ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
⚫️ ثوابِ زیارت " سلام الله علیه " و اشاره به مسمومیت و مظلومیتشان، از لسان مبارک آن حضرت. ▪️حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ زِيَادِ بْنِ جَعْفَرٍ الْهَمَدَانِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ يَاسِرٍ الْخَادِمِ قَالَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ مُوسَى الرِّضَا لَا تُشَدُّ الرِّحَالُ إِلَى شَيْ‌ءٍ مِنَ الْقُبُورِ إِلَّا إِلَى قُبُورِنَا أَلَا وَ إِنِّي مَقْتُولٌ بِالسَّمِّ ظُلْماً وَ مَدْفُونٌ فِي مَوْضِعِ غُرْبَةٍ فَمَنْ شَدَّ رَحْلَهُ إِلَى زِيَارَتِي اسْتُجِيبَ دُعَاؤُهُ وَ غُفِرَ لَهُ ذُنُوبُهُ‌. از ياسر خادم مروى است كه گفت حضرت رضا سلام الله علیه فرمودند: مبنديد بارهاى خود را و كوچ نكنيد براى زيارت بسوى قبرى از قبور، مگر برای قبر ما. آگاه باشيد همانا من به زهر از روى ستم شهيد شده و در غربت مدفون شوم! پس كسى بار خود را ببندد و به زيارت منِ غريب بيايد، خدا دعاى او را مستجاب كند و گناهانش را بريزد. 📚 عیون اخبار الرضا علیه السلام، ٢/٢٥٥ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
◾️ مأمون ملعون، آن‌قدر امام رضا علیه‌السلام را اذیت می‌کرد که آن حضرت همانند مادرش فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها تمنّای رفتن از دنیا را می‌نمود... در آمده است: به قدری از ناحیه مأمون به آن حضرت ناراحتی روحی وارد شد که روز جمعه در مسجد جامع دست به دعا بلند می‌کرد و می‌فرمود: اَللّهُم اِنْ کانَ فَرَجِی مِمّا اَنَا فِیهِ بِالْمَوْت فَعَجِّلْ لِیَ السّاعَةَ ▪️خدایا اگر گشایش کار من در چنین وضع ناگواری که هستم با مرگ انجام می‌شود، هم اکنون در مرگ من شتاب کن. 📚منتخب التواریخ ص۵۸۱ ✍ این دعای «عَجِّلْ وَفَاتِی» دل یک دلسوخته را به همان روزهایی می‌کشاند که یک مادر هجده ساله پهلوشکسته ، دائماً با خدای خود اینگونه نجوا می‌کرد: یَا إِلَهِی عَجِّلْ وَفَاتِی سَرِیعاً ؛ فَلَقَدْ تَنَغَّصَتِ الْحَیَاةُ یَا مَوْلَائِی ▪️ای خدای من! مرگ مرا به سرعت برسان که دیگر زندگانی در این دنیا برای تیره و تار گشته است. 📚بحارالانوار ج۴۳ ص۷۷ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
◾️ امام رضا علیه‌السلام در لحظات احتضار، روضه «عطش» سیدالشهداء علیه‌السلام را می‌خوانَد ... یکی از اثراتی که زهر بلافاصله می‌گذارد ، تشنگیِ فراوانی در بدن انسان به وجود می‌آورد؛ لذا در آمده است: وقتی که امام جواد علیه‌السلام بر بالین پدر حاضر شدند و سر آن حضرت را به دامن گرفتند، امام رضا علیه‌السلام به او فرمودند: بُنیَّ مُحمّد! عَلَیَّ بِشَئٍ مِنَ المٰاء ▪️پسر جانم ای محمد! اندکی آب برای بیاور فَلمّا أدنَی الماءَ مِن فَمِهِ بَکیٰ و قالَ ▪️ وقتی‌که امام جواد علیه‌السلام ظرف آب را به نزدیک لب‌های مبارک پدر آوردند، امام رضا علیه‌السلام به گریه افتادند و خطاب به «آب» فرمودند: یٰا مٰاء! أنتَ الّذی مُنعَ مِنکَ جَدّیَ الحُسین علیه‌السلام بِکربلاء؟! ▪️ای آب ! تو همانی أستی که جدّم حسین علیه‌السلام در سرزمین کربلا از تو محروم شد؟! 📚العبرة الساکتة ج۲ ص۵۱۴ 📚الطریق،کاشی، ج۳ ص۵۴۸ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
◾️غسل‌دادنِ بدن مطهّر امام رضا توسط حضرت جواد الائمه ...سلام الله علیهما مرحوم‌ شیخ صدوق نقل می‌کند: وقت غسل دادن بدن مطهر امام رضا علیه‌السلام رسید که حضرت جواد علیه‌السّلام رو‌ به اباصلت نموده و فرمودند: ابا صلت! حرکت کن از انبار تخت با آب بیاور تا پدرم را غسل دهم! عرض کردم: در انبار تخت و آب نیست! فرمود: هر چه می‌گویم بجای آور! داخل انبار شدم؛ در آنجا تخت و آب بود. آنها را بیرون آوردم و دامن به کمر زدم تا امام را غسل دهم. اما امام جواد علیه‌السلام فرمودند: تَنَحَّ یَا أَبَا الصَّلْتِ فَإِنَّ لِی مَنْ یُعِینُنِی غَیْرَکَ ▪️تو یک طرف برو. کسی هست که به من در امر، یاری برساند. 📚عیون اخبارالرضا علیه‌السلام ج۲ ص۲۴۵ لا یوم کیومک یا اباعبدالله الحسین این عبارت‌ها دلِ یک «دلسوخته» را به این‌ سو و آن سو می‌کشاند... در اینجا امام جواد علیه‌السلام فرمود: «فَإِنَّ لِی مَنْ یُعِینُنِی غَیْرَکَ» همراه من کسانی هستند غیر از تو که مرا در این امر کمک می‌کنند... 🔻مثل این عبارت هم در یک جای دیگر از تاریخ‌ آمده است: ... مردان بني اسد پیش آمدند تا امام سجاد علیه‌السلام را کمک کنند... اما امام علیه‌السلام با یک حالت خضوع و خشوعی فرمودند: أنا أكِفيكُم أمرَه. ▪️من به تنهایی کفایت می‌کنم. به امام گفتند: ای برادر! چگونه تو تنهایی می توانی این بدن را خاک کنی؟! ما همگی نتوانستیم حتی یک عضو از اعضای این پیکر را تکان بدهیم ... فَبَکٰی بُکاءً شَدیداً ▪️در این هنگام امام علیه السلام به شدت گریه کردند و فرمودند: «إنَّ مَعیَ مَنْ یُعینُنی عَلَیه» ▪️همراه من کسانی هستند که مرا در دفن پیکر مطهر پدرم کمک دهند... سپس با دست مبارکشان، بدن مطهر سیدالشهدا علیه‌السلام را بلند کردند و فرمودند: بسم اللّه و باللّه و في سبيل اللّه و علَى مِلّةِ رسول اللّه... 📚الدّمعة السّاكبة، ج۵‌‌ ص۱۱ 📚مقتل الحسين عليه‌السّلام،بحرالعلوم، ص۴۶۶ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
⚫️رسیدن حضرت بر بالین پدر " سلام الله علیهما" ▪️در سرا را بسته در میان خانه محزون و غمگین ایستاده بودم، ناگاه جوان خوشبوى مشکین موى را در میان سرا دیدم که سیماى ولایت و امامت از جبین فایض الانوارش ظاهر بود، و شبیه‏ترین مردمان بود به جناب امام رضا علیه السلام، پس بسوى وى شتافتم و سؤال کردم که: از کدام راه داخل شدى که من درب را محکم بسته بودم؟ فرمود: آن قادرى که مرا از مدینه به یک لحظه به طوس آورد، از درهاى بسته مرا داخل ساخت، پرسیدم که: تو کیستى؟ فرمود که: منم حجّت خدا بر تو اى ابو الصلت، منم محمّد بن على، آمده‏ام که پدر غریب مظلوم و والد معصوم مسموم خود را وداع کنم. آنگاه در حجره‏اى که حضرت امام رضا علیه‌السّلام در آنجا بود رفت، چون چشم آن امام مسموم بر فرزند معصوم خود افتاد، از جاى جست و یعقوب وار یوسف گم‏گشته خود را در آغوش کشید و دست در گردن وى در آورد و او را به سینه خود فشرد و میان دو چشم او را بوسید و آن فرزند معصوم را در فراش خود داخل کرد، بوسه بر روى وى مى‏داد و با وى از اسرار ملک و ملکوت و خزاین علوم حىّ لا یموت رازى چند مى‏گفت که من نمى‏فهمیدم، و ابواب علوم اوّلین و آخرین و ودایع حضرت سید المرسلین صلّى اللّه علیه و آله و سلّم، را به وى تسلیم کرد، آنگاه بر لبهاى مبارک حضرت امام رضا علیه السلام کفى دیدم از برف سفیدتر، حضرت امام محمّد تقى علیه‌السّلام آن را لیسید، و دست در میان سینه پدر بزرگوار خود برد و چیزى مانند عصفور بیرون آورد و فرو برد، و آن طایر قدسى به بال ارتحال ارتحال کرد، تعلّقات جسمانى از دامان مطهّر خود افشانده به جانب ریاض رضوان قدس پرواز کرد. 📚 عیون أخبار الرضا ج۲ ص۲۷۱ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
⚫️ غسل و کفن سلام الله علیه و رفتن تابوت تا عرش الهی ▪️پس حضرت " سلام الله علیه " فرمود: اى ابو الصلت به اندرون این خانه رو و آب و تخته بیاور، گفتم: یا بن رسول اللَّه در آن خانه نه آب است و نه تخته، فرمود: آنچه مى‏فرمایم چنان کن و تو را به اینها کارى نباشد. چون به خانه رفتم، آب و تخته را حاضر یافته به حضور بردم، و دامن بر زرده مستعد آن شدم که آن جناب را در غسل دادن مدد نمایم، فرمود: دیگرى هست که مرا مدد نماید، ملائکه مقرّبین مرا یاورى مى‏نمایند به تو احتیاج ندارم. چون از غسل فارغ گردید فرمود: به خانه رو و کفن و حنوط بیاور، چون داخل شدم، سبدى دیدم که کفن و حنوط بر روى آن گذاشته بودند، و هرگز آن را در آن خانه ندیده بودم، برداشتم و به خدمت حضرت آوردم، پس پدر بزرگوار خود را کفن پوشانید و بر مساجد شریفش حنوط پاشید، و با ملائکه کرّوبین و ارواح انبیاء و مرسلین بر آن فرزند خیر البشر نماز گزاردند. آنگاه فرمود که: تابوت را به نزد من آور، گفتم: یا بن رسول اللَّه به نزد نجّار روم و تابوت بیاورم؟ فرمود که: از خانه بیاور، چون به خانه رفتم تابوتى دیدم که هرگز در آنجا ندیده بودم که دست قدرت حق تعالى از چوب سدرة المنتهى ترتیب داده بود. پس آن حضرت را در تابوت گذاشت و دو رکعت نماز بجا آورد، هنوز از نماز فارغ نگشته بود که تابوت به قدرت حق تعالى از زمین جدا گشت، و سقف خانه شکافته شد و به جانب آسمان مرتفع گردید و از نظر غایب شد. چون از نماز فارغ گردید گفتم: یا بن رسول اللَّه اگر مأمون بیاید و آن حضرت را از من طلب نماید، در جواب او چه گویم؟ فرمود: خاموش شو که بزودى مراجعت خواهد کرد، اى ابو الصلت اگر پیغمبرى در مشرق رحلت نماید و وصىّ او در مغرب وفات کند، البتّه حق تعالى اجساد مطهّر و ارواح منوّر ایشان را در اعلاى علّیین با یکدیگر جمع نماید. حضرت در این سخن بود که باز سقف خانه شکافته شد، و آن تابوت محفوف به رحمت حىّ لا یموت فرود آمد، و آن حضرت پدر رفیع قدر خویش را از تابوت بر گرفت و در فراش به نحوى خوابانید که گویا او را غسل نداده‏اند و کفن نکرده‏اند. پس فرمود: برو و در سرا را بگشا تا مأمون داخل شود. 📚 عیون أخبار الرضا ج۲ ص۲۷۱ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
⚫️ ثوابِ زیارت " سلام الله علیه " و اشاره به مسمومیت و مظلومیتشان، از لسان مبارک آن حضرت. ▪️حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ زِيَادِ بْنِ جَعْفَرٍ الْهَمَدَانِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ يَاسِرٍ الْخَادِمِ قَالَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ مُوسَى الرِّضَا لَا تُشَدُّ الرِّحَالُ إِلَى شَيْ‌ءٍ مِنَ الْقُبُورِ إِلَّا إِلَى قُبُورِنَا أَلَا وَ إِنِّي مَقْتُولٌ بِالسَّمِّ ظُلْماً وَ مَدْفُونٌ فِي مَوْضِعِ غُرْبَةٍ فَمَنْ شَدَّ رَحْلَهُ إِلَى زِيَارَتِي اسْتُجِيبَ دُعَاؤُهُ وَ غُفِرَ لَهُ ذُنُوبُهُ‌. از ياسر خادم مروى است كه گفت حضرت رضا سلام الله علیه فرمودند: مبنديد بارهاى خود را و كوچ نكنيد براى زيارت بسوى قبرى از قبور، مگر برای قبر ما. آگاه باشيد همانا من به زهر از روى ستم شهيد شده و در غربت مدفون شوم! پس كسى بار خود را ببندد و به زيارت منِ غريب بيايد، خدا دعاى او را مستجاب كند و گناهانش را بريزد. 📚 عیون اخبار الرضا علیه السلام، ٢/٢٥٥ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
◾️ مأمون ملعون، آن‌قدر امام رضا علیه‌السلام را اذیت می‌کرد که آن حضرت همانند مادرش فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها تمنّای رفتن از دنیا را می‌نمود... در آمده است: به قدری از ناحیه مأمون به آن حضرت ناراحتی روحی وارد شد که روز جمعه در مسجد جامع دست به دعا بلند می‌کرد و می‌فرمود: اَللّهُم اِنْ کانَ فَرَجِی مِمّا اَنَا فِیهِ بِالْمَوْت فَعَجِّلْ لِیَ السّاعَةَ ▪️خدایا اگر گشایش کار من در چنین وضع ناگواری که هستم با مرگ انجام می‌شود، هم اکنون در مرگ من شتاب کن. 📚منتخب التواریخ ص۵۸۱ ✍ این دعای «عَجِّلْ وَفَاتِی» دل یک دلسوخته را به همان روزهایی می‌کشاند که یک مادر هجده ساله پهلوشکسته ، دائماً با خدای خود اینگونه نجوا می‌کرد: یَا إِلَهِی عَجِّلْ وَفَاتِی سَرِیعاً ؛ فَلَقَدْ تَنَغَّصَتِ الْحَیَاةُ یَا مَوْلَائِی ▪️ای خدای من! مرگ مرا به سرعت برسان که دیگر زندگانی در این دنیا برای تیره و تار گشته است. 📚بحارالانوار ج۴۳ ص۷۷ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
◾️ امام رضا علیه‌السلام در لحظات احتضار، روضه «عطش» سیدالشهداء علیه‌السلام را می‌خوانَد ... یکی از اثراتی که زهر بلافاصله می‌گذارد ، تشنگیِ فراوانی در بدن انسان به وجود می‌آورد؛ لذا در آمده است: وقتی که امام جواد علیه‌السلام بر بالین پدر حاضر شدند و سر آن حضرت را به دامن گرفتند، امام رضا علیه‌السلام به او فرمودند: بُنیَّ مُحمّد! عَلَیَّ بِشَئٍ مِنَ المٰاء ▪️پسر جانم ای محمد! اندکی آب برای بیاور فَلمّا أدنَی الماءَ مِن فَمِهِ بَکیٰ و قالَ ▪️ وقتی‌که امام جواد علیه‌السلام ظرف آب را به نزدیک لب‌های مبارک پدر آوردند، امام رضا علیه‌السلام به گریه افتادند و خطاب به «آب» فرمودند: یٰا مٰاء! أنتَ الّذی مُنعَ مِنکَ جَدّیَ الحُسین علیه‌السلام بِکربلاء؟! ▪️ای آب ! تو همانی أستی که جدّم حسین علیه‌السلام در سرزمین کربلا از تو محروم شد؟! 📚العبرة الساکتة ج۲ ص۵۱۴ 📚الطریق،کاشی، ج۳ ص۵۴۸ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
◾️غسل‌دادنِ بدن مطهّر امام رضا توسط حضرت جواد الائمه ...سلام الله علیهما مرحوم‌ شیخ صدوق نقل می‌کند: وقت غسل دادن بدن مطهر امام رضا علیه‌السلام رسید که حضرت جواد علیه‌السّلام رو‌ به اباصلت نموده و فرمودند: ابا صلت! حرکت کن از انبار تخت با آب بیاور تا پدرم را غسل دهم! عرض کردم: در انبار تخت و آب نیست! فرمود: هر چه می‌گویم بجای آور! داخل انبار شدم؛ در آنجا تخت و آب بود. آنها را بیرون آوردم و دامن به کمر زدم تا امام را غسل دهم. اما امام جواد علیه‌السلام فرمودند: تَنَحَّ یَا أَبَا الصَّلْتِ فَإِنَّ لِی مَنْ یُعِینُنِی غَیْرَکَ ▪️تو یک طرف برو. کسی هست که به من در امر، یاری برساند. 📚عیون اخبارالرضا علیه‌السلام ج۲ ص۲۴۵ لا یوم کیومک یا اباعبدالله الحسین این عبارت‌ها دلِ یک «دلسوخته» را به این‌ سو و آن سو می‌کشاند... در اینجا امام جواد علیه‌السلام فرمود: «فَإِنَّ لِی مَنْ یُعِینُنِی غَیْرَکَ» همراه من کسانی هستند غیر از تو که مرا در این امر کمک می‌کنند... 🔻مثل این عبارت هم در یک جای دیگر از تاریخ‌ آمده است: ... مردان بني اسد پیش آمدند تا امام سجاد علیه‌السلام را کمک کنند... اما امام علیه‌السلام با یک حالت خضوع و خشوعی فرمودند: أنا أكِفيكُم أمرَه. ▪️من به تنهایی کفایت می‌کنم. به امام گفتند: ای برادر! چگونه تو تنهایی می توانی این بدن را خاک کنی؟! ما همگی نتوانستیم حتی یک عضو از اعضای این پیکر را تکان بدهیم ... فَبَکٰی بُکاءً شَدیداً ▪️در این هنگام امام علیه السلام به شدت گریه کردند و فرمودند: «إنَّ مَعیَ مَنْ یُعینُنی عَلَیه» ▪️همراه من کسانی هستند که مرا در دفن پیکر مطهر پدرم کمک دهند... سپس با دست مبارکشان، بدن مطهر سیدالشهدا علیه‌السلام را بلند کردند و فرمودند: بسم اللّه و باللّه و في سبيل اللّه و علَى مِلّةِ رسول اللّه... 📚الدّمعة السّاكبة، ج۵‌‌ ص۱۱ 📚مقتل الحسين عليه‌السّلام،بحرالعلوم، ص۴۶۶ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🩸 طوری بر من گریه کنید که من صدای‌تان را بشنوم... در روایتی امام رضا علیه‌السلام فرمودند: 📋 إِنِّی حَیْثُ أَرَادُوا بِیَ الْخُرُوجَ جَمَعْتُ عِیَالِی فَأَمَرْتُهُمْ أَنْ یَبْکُوا عَلَیَّ حَتَّی أَسْمَعَ ▪️وقتی خواستند مرا از مدینه خارج کنند، اهل و عیالم را جمع کردم و به آنها گفتم برایم گریه کنند تا صدای گریه آنها را بشنوم. بعد دوازده هزار دینار به آنها دادم؛ ( گویا به امام علیه‌السلام عرضه داشتند که گریه بر پشت سر مسافر، میمنت ندارد) که حضرت به آنها فرمودند: 📋 أَمَا إِنِّی لَا أَرْجِعُ إِلَی عِیَالِی أَبَداً ▪️من مسافری هستم که دیگر از این سفر به نزد اهل و عیالم بر نمی‌گردم. 📚المناقب،ج۱۲، ص۱۶۷ 🖇 در زیارت‌نامه «جوادیه» نیز اینگونه به امام رضا علیه‌السلام، «سلام» می‌دهیم: 📜 السَّلَامُ عَلَی مَنْ أَمَرَ أَوْلَادَهُ وَ عِیَالَهُ بِالنِّیَاحَةِ عَلَیْهِ قَبْلَ وُصُولِ الْقَتْلِ إِلَیْهِ ▪️سلام و درود بر آن آقایی که فرزندان و خانواده خود را امر فرمود در گریه کردن بر او، پیش از رسیدن شهادتش. 📚 بحارالانوار، ج۹۸ ص۵۳ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🩸فرش حجره را جمع کن تا مثل جدّ غریبم بر روی خاک‌ها جان بدهم... در نقلی آمده است: 🥀 وقتی که امام جواد علیه‌السلام به بالین پدر رسیدند و سر او را به دامن گرفتند، امام رضا علیه‌السلام به پسرشان فرمودند: 📋 بُنَیَّ! إنزَعِ الفِراشَ مِن تَحتی ▪️ای پسرم! این فرش را از زیر پایم جمع کن. 🥀 امام جواد علیه‌السلام عرضه داشتند: 📋 لِمَ یا أبَه؟ ▪️چرا این پدرجانم ؟! 🥀 امام رضا علیه‌السلام فرمودند: 📋 أُحِبُّ أنْ أقضِیَ عَلَی وَجهِ التُّرابِ کمٰا قَضٰی جَدّیَ الحُسین علیه‌السلام ▪️دوست دارم همان‌گونه که جدّم حسین علیه‌السّلام بر روی خاک جان داد، من هم بر روی خاک جان دهم. 📚مرقاة الأیقان، ج۱ ص۱۵۶ 📚العبرة الساکتة، ج٢ ص۵۱۴ 📚الطریق،کاشی،ج۳ ص۵۴۹ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
4_5803154467968778832.mp3
8.94M
🔴بیان مناقب و مصائب سلام الله علیه ▪️عالم ربانی استاد حاج شیخ عبدالحسین " حفظه الله تعالی " 🔻مختصری از زندگینامه حضرتشان 🔻معجزات و کرامات حضرتشان 🔻مهربانی و رأفت حضرتشان 🔻نحوه شهادت حضرتشان کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🔴 سجده ی طولانی در سیره سلام الله علیه ▪️صولى روايت شده که گفت: مادر بزرگم[که مدّتى افختار خدمتکارى امام رضا " سلام الله علیه " نصيبش شده بود] به ما گفت: أَبَاالْحَسَنِ الرِّضا علیه‏ السلام إِذا صَلّى الْغَداةَ، وَکانَ یُصَلّیها فى أَوَّلِ وَقْتٍ ثُمَّ یَسْجُدُ فَلایَرْفَعُ رَأْسَهُ إِلى أَنْ تَرْتَفِعَ الشَّمْسُ، ثُمَّ یَقُومُ فَیَجْلِسُ لِلنّاسِ أَوْ یَرْکَبُ . امام رضا " سلام الله علیه " پس از خواندن نماز صبح در اول وقت، سر به سجده مى‏گذاشت، تا هنگامى که آفتاب بالا مى‏آمد، سپس براى رسیدگى به امور مردم [و بر طرف نمودن حوائج آنان] مى‏نشست و یا سوار شده پى‏کارهاى دیگر مى‏رفت. 📚 بحارالانوار 49: 90 ضمن ح 2 کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🔻 تعیین محل دفن " سلام الله علیه" توسط خود حضرت اباصلت هروى روایت کرده است که چون امام مظلوم به سناباد طوس رسید، داخل قبّه‏ اى شد که قبر هارون در آنجا بود، و در پیش قبر او خطّى کشید و فرمود: این تربت من است، و من در اینجا مدفون خواهم گردید، و حق تعالى این مکان را محلّ ورود شیعیان و دوستان من خواهد گردانید، به خدا سوگند که هر که از ایشان مرا در این مکان زیارت کند یا بر من سلام کند، البتّه حق تعالى مغفرت و رحمت خود را به شفاعت ما اهل بیت براى او واجب گرداند... 📚امالى شیخ صدوق ص۶۵ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
⚫️ ثوابِ زیارت " سلام الله علیه " و اشاره به مسمومیت و مظلومیتشان، از لسان مبارک آن حضرت. ▪️حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ زِيَادِ بْنِ جَعْفَرٍ الْهَمَدَانِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ يَاسِرٍ الْخَادِمِ قَالَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ مُوسَى الرِّضَا لَا تُشَدُّ الرِّحَالُ إِلَى شَيْ‌ءٍ مِنَ الْقُبُورِ إِلَّا إِلَى قُبُورِنَا أَلَا وَ إِنِّي مَقْتُولٌ بِالسَّمِّ ظُلْماً وَ مَدْفُونٌ فِي مَوْضِعِ غُرْبَةٍ فَمَنْ شَدَّ رَحْلَهُ إِلَى زِيَارَتِي اسْتُجِيبَ دُعَاؤُهُ وَ غُفِرَ لَهُ ذُنُوبُهُ‌. از ياسر خادم مروى است كه گفت حضرت رضا سلام الله علیه فرمودند: مبنديد بارهاى خود را و كوچ نكنيد براى زيارت بسوى قبرى از قبور، مگر برای قبر ما. آگاه باشيد همانا من به زهر از روى ستم شهيد شده و در غربت مدفون شوم! پس كسى بار خود را ببندد و به زيارت منِ غريب بيايد، خدا دعاى او را مستجاب كند و گناهانش را بريزد. 📚 عیون اخبار الرضا علیه السلام، ٢/٢٥٥ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
▪️ آجرک الله یا مولای یاصاحب العصر و الزمان فی مصیبت " صلوات الله علیکما " و ساعد الله قلبک و عجل الله تعالی فی فرجک الشریف کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa