هدایت شده از در محضر آیتالله میرباقری
⚡️ #تکامل_فلسفه به این است که هم #دینیتر شود و هم #کارآمدتر.
⚡️ همانطور که #استدلال به خطا میرود، #شهود هم به خطا میرود. ما بايد شهود و استدلال را در زیر چتر وحی قرار دهیم.
⚡️ تولی به نبی اکرم(ص)، بايد محور تکامل فلسفه و عرفان باشد.
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
«ما بهشدت بايد فلسفه و عرفان را، در عين اينکه بسط ميدهيم، آن را متأثر از #شهود_نبي اکرم(ص) و #عقلانيت_نبي اکرم(ص) قرار بدهيم. يعني تولي به نبي اکرم(ص)، بايد محور تکامل فلسفه و عرفان باشد. يعني خشوع و عبوديت و تسليم که حقيقت ايمان است، در قوه فاهمه ما و مکاشفات روحي ما هم جاري بشود. و الا دستگاه شيطان هم مکاشفه دارد، مکاشفات قوياي هم دارند منتها مکاشفات ظلماني است.
چه خوب بود سهروردي به جاي اينکه آيه نور را مبناي تفسير هستي قرار بدهد، يک نظريه معرفتشناسانه از آن استخراج ميکرد که رسيدن به مقام ذکر و رسيدن به مقام معرفت، جز از اين بيوت ممکن نيست؛ در مقابل، ميشود در وادي ديگر سير کرد؛ آنجا وادياي است که «ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ». آنجا هم دستگاه معرفتي و دستگاه شهود هست.
بنابراين، اگر ما يک منبع اضافه کنيم به منابع معرفتي خودمان به نام شهود، باب گسترش فلسفه را گشودهايم ولي اين براي حقانيت فلسفه کافي نيست. چون همينطوري که استدلال به خطا ميرود، شهود هم به خطا ميرود. ما بايد شهود و استدلال را تسليم به وحي کنيم.
از طرف دیگر، #حکمت معطوف به #نيازمندي_اجتماعي باشد. ما باید بتوانيم حکمت را معطوف به #عمل بکنيم ـ يعني فلسفه و عرفان بشود #حکمت... . و بعد هم #جاري_در_علوم بشود، يعني بتوانيد حکمت و فلسفه را به عمل اجتماعي تبديل کنيد.
کاري که غرب کرده اين است که فلسفههاي سکولار را تبديل کرده به #فلسفه_زندگي، از دلش #دانش در آورده. يعني نظام دانشي غرب، مبتني بر فلسفه غرب است.
اگر ما بتوانيم اين #فلسفه را #کاربردي کنيم و به #حوزه_دانش تسري بدهيم و آن را هم مبتني بر قرآن و فرهنگ اهل بيت(ع) بنا بگذاريم، آنگاه ميتوانيم دانشي داشته باشيم که دانشمندش هرچه بيشتر ميخواند، بيشتر متأله بشود. ولي اگر روش تحقيق، روش پوزيتيويستي شد و مبتني بر فلسفههاي حسي، خب، طبيعي است اين دانش، هرچه بيشتر با او آشنا ميشوي، انسان را به استغناء عالم ميرساند. طبيعي است از نظريه تکاملِ داروين، استغناء عالم پيدا ميشود. پيداست شما نميتوانيد با تکيه به نظريه داروين، اثبات توحيد بر اساس حيات بکنيد! او حيات را به ماده و تکامل ذاتي ماده برميگرداند و در يک فرايند علمي هم به اثبات ميرساند. حالا اثباتش در محل ديگری باید انجام شود.»
#حکمت
#رابطۀ_حکمت_و_دانش
📚 پروندۀ کاملِ #فلسفه را ببینید (در حال بهروزرسانی):
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
☑️ @mirbaqeri_ir
🔴 مرحوم آیت الله العظمی #مرعشی_نجفی رضوان الله علیه در تعلیقات خود بر کتاب إحقاق الحق در رابطه با جریان #تصوف مینویسد ؛
از نظر من مصیبت #صوفیان برای اسلام ، از بزرگترین مصائب است ، زیرا ارکان اسلام را #منهدم ساخت و بنیان آنرا تَرَک داد.
پس از جستجوی عمیق و گردش در میان کلمات آنان و اطلاع از مطالب مخفی آنان و یافتن رازهای پوشیده آنان در پی دیدار با سران فرقههای تصوّف ، بر من روشن شد که این درد ، از #راهبان_نصارا به دین اسلام سرایت کرده و گروهی از عامّة ( اهل تسنّن ) مانند حسن بصری و شبلی و معروف و طاووس و زهری و جنید و دیگران آن را گرفته ، سپس از آنان به شیعه سرایت کرد تا اینکه کارشان بالا گرفت و پرچمهایشان برافراشته شد ، به گونهای که از اساس دین ، سنگی را روی سنگ باقی نگذاشتند!
آنان نصوص کتاب و سنّت را تأویل کردند و با احکام فطری عقلی مخالفت نمودند و به #وحدت_وجود و حتی #موجود ملتزم شدند و در عبادت وجهه گرفتند و بر اوراد آکنده از کفر و اباطیل که رؤسای آنها میساختند ، مداومت کردند و به چیزی پایبند گردیدند که آن را ذکر خفیّ قلبی نامیدند و از سمت راست قلب شروع میشد و به سمت چپ خاتمه مییافت.
گاهی آن را #سفر_از_حقّ_به_خلق مینامیدند و گاهی نزول از قوس صعودی به قوس نزولی ، و بالکعس که از آن به عنوان #سفر_از_خلق_به_حقّ و عروج از قوس نزولی به قوس صعودی تعبیر کردهاند.
خدا به داد این شیّادان برسد ، پس چرندیات خود را به فقه سرایت دادند ، در مبحث نیّت و غیر آن.
و دیدم بعضی از مرشدان آنان را که اشعار مغربی عارف را از روی دیوانش میخواندند و گریه میکردند و به آن اعتناء میکردند همچون اعتنایی که به آیات قرآن کریم میشود.
جای تأسّف است برای قومی ، کسانی که قرآن شریف را ترک کنند و دعاهای صحیفه کامله سجادیه را که زبور آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین و سخنان موالی و سروران ، إمامان علیهم السلام را و مشغول شوند به امثال کتاب مغربی و …
و دیدم یکی از آنان را که دعوی فضل داشت و از برخی سخنان که به ائمه هدی علیهم السّلام نسبت داده شده ، برای ترویج مسلک خود استفاده میکند ، مانند لنا مع الله حالات فیها هو نحن و نحن هو ، یعنی برای ما با خدا حالاتی است که در آن حالات او ما هستیم و ما او. و این بینوا در علم و تتبع و تحقیق و ضبط نمیدانست که کتاب #مصباح_الشریعة و مانند آن که چنین سخنان منکری در آنها جمع شده ، ساخته ایادی #صوفیان اعصار گذشته است که برای ما به ارث مانده است.
شیوع تصوّف و ساختن خانقاهها در قرن چهارم بود. بعضی از مرشدین آن قرن ، وقتی تفنّن متکلّمین را در عقاید دیدند ، از فلسفه فیثاغورث و پیروان او در الهیات ، قواعدی را اقتباس نمودند و از لاهوتیات أهل کتاب و بت پرستان ، جملههایی را گرفتند و آن جملات را به لباس إسلام در آوردند و به علم خاصّی تبدیل نمودند که آن علم را #علم_تصوّف یا #حقیقت یا #باطن یا #فقر یا #فناء یا #کشف و #شهود نامیدند!.
و در این زمینه کتابها و رسالهها نوشتند و این وضع همچنان ادامه داشت تا آنکه قرن پنجم و قرنهای بعدی فرا رسید و برخی از زیرکان أهل تصوّف میدان وسیعی را آماده یافتند تا به اسم ولایت و غوثیة و قطبیة و دعوی تصرّف در ملکوت با قوّه قدسیة ، چه رسد به ناسوت ، در میان جاهلان ، مقام شامخی همچون مقام نبوّت و حتّی ألوهیت به دست آورند. آنان با مقالاتی مبنی بر تأویلات مزخرف و کشف خیالی و رؤیاها و أوهام ، فلسفه تصوّف را توسعه دادند و کتابهای بسیاری که پر از حکایتهای دروغ و قضایای کاملا بیمعناست ، نوشتند.
وقتی کالای آنان بازار پیدا کرد و نامشان مشهور شد و بازارشان گرم گردید ، به فرقهها و دستههای مختلف تقسیم شدند و عوام و سفلگان را با حدیث جعلی الطُّرُقُ اِلی اللهِ بِعَدَد أنْفاس الْخَلایق إغفال کردند و برای هر فرقهای که از دیگران متمایز گردند ، علامتهایی را قرار دادند.
خداوند ما و شما را از فریب کاریهای بافندگان #عرفان و #فلسفه و #تصوّف حفظ کند و ما و شما را از کسانی قرار دهد که به آستانه أهل بیت پیامبر خدا صلوات الله علیهم اجمعین روی میآورند و کسی را جز آنان نمیشناسند. آمینَ آمینَ .
📚إحقاق الحقّ ۱ / ۱۸۲.
کانال معرفتی "معارف الشیعه "
@maaref_shiaa