لبخند کعبه
کعبه لبخند زد که میر دلها رسیده است
ز فاطمه بنت اسد ولی والا رسیده است
شاه ولایت و وصیّ محمد مصطفی
ابو الحسنین علی مرتضی رسیده است
دو چشم ابوطالب ز این مولود روشن شد
رحمت بزرگ خدا به دنیا و عقبی رسیده است
فارس هیجا یاور پاک پیامبر
فاتح خیبر دشمن اعدا رسیده است
منزلت او نزد پیامبر چو هارون
جز در تبوت چو خاتم انبیا رسیده است
نور الهی ز درون کعبه بر آمده است
به روز مباهله جان مصطفی رسیده است
انگشتری خود در رکوع نماز می دهد به سائل
مصداق ایه (إنما ولیکم الله) رسیده است
می دهد سهم خود از غذا به مسکین و یتیم و اسیر
شأن نزول (نطعمکم لوجه الله) رسیده است
هنگام هجرت پیامبر به بستر او خوابد
فروشنده جان برای رضای خدا رسیده است
دروازه علم پیامبر به نص رسول خدا
گوینده (سلونی) به ما سواها رسیده است
جدا کننده سر عمرو به غزوه خندق
کَننده درِ خیبر قاتل مرحبها رسیده است
رهبری مهربان و رئوف به هر میدان
گذشت کننده از خطاها و لغزشها رسیده است
دیدن گونه و بردن نام او عبادت است
خورشید پر فروغ عرش اعلی رسیده است
پسر عموی پیامبر و نیز برادر او
داماد محبوب او و شوهر زهرا رسیده است
تبریک به تو ای فاطمه دختر اسد هاشمی
روشنی چشم تو و اهل تقوی رسیده است
صفها کشیده اند فرشتگان گرد خانه توحید
چونکه ولی خدا علی به دنیا رسیده است
لرزه در امدند لات و عزی و بتان حجاز
که میر بت شکنان ز آل طه رسیده است
صدّیق اکبر و فاروق اعظم آمده
حامل پرجم پیامبر به غزوه ها رسیده است
کشنده ناکثان و قاسطان و مارقان آمد
فاتح بدر و حنین و جنگها رسیده است
به روی دوش پیامبر قدم نهد به اذن خدا
شکننده بتهای خانه خدا رسیده است
زیور خلافت و سید اوصیای نبی
ماه زمین و شمس آسمانها رسیده است
دوستی او دوستی خدا و پیامبر است
دشمن او دشمن رسول و الله رسیده است
جنگ با علی جنگ با رسول خدا شده
سید مسلمین محبوب دلها رسیده است
محمد است آورنده اسلام ناب برای انسانها
مبقی اسلام، شاه لا فتی رسیده است
نخستین ولی أمر خدا پس از وفات پیامبر
امیر مؤمنان سید و مولی رسیده است
به روز غدیر خم دست او به دست پیامبر
من کنت مولاه فعلی مولا رسیده است
جدا نشوند قرآن و علی هرگز از یکدیگر
معیار حق، امام اهل تقوا رسیده است
بهر خدا سرود «ساروی» این شعر خوب را
چونکه حبیب خدا اتقی الاتقیا رسیده است
(قم اخمد باقریان ساروی 14/ 11/ 1401)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام
صبح شنبه و عید زادروز امیر المؤمنین بر شما و همه مسلمانان مبارک باد
نسیم صبح سعادت به دان نشان که تو دانی
گذر به کوی فلان کن در آن زمان که تو دانی
تو پیک خلوت رازی و دیده بر سر راهت
به مردمی نه به فرمان چنان بران که تو دانی
🗓 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: شنبه - ۱۵ بهمن ۱۴۰۱
میلادی: Saturday - 04 February 2023
قمری: السبت، 13 رجب 1444
🌹 امروز متعلق است به:
🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم
🗞 وقایع مهم شیعه:
🔹ولادت مولی الموحدین امیرالمومنین حضرت علی بن ابیطالب علیهما السلام، 23سال قبل هجرت
🔹آغاز ایام البیض (اعتکاف)
📆 روزشمار:
▪️2 روز تا وفات حضرت زینب سلام الله علیها
▪️12 روز تا شهادت امام موسی کاظم علیه السلام
▪️13 روز تا وفات حضرت ابوطالب علیه السلام
▪️14 روز تا مبعث حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم
▪️19 روز تا ولادت امام حسین علیه السلام
لبخند کعبه (قسمت ششم) (احمد باقریان ساروی)
ولادت على عليهالسلام
تاريخ عرب پيش از بعثت و هجرت پيامبر صلىاللهعليهوآله، بر اساس سالى بود كه سپاه ابرهه براى تخريب كعبه با پيلان فراوان از يمن به سوى مكه حركت كرده و نرسيده به شهر مكه به وسيله پرندگانى به نام «ابابيل» از پاى در آمده بود، آن سال را «عام الفيل» ناميده و مبدأ تاريخ خود قرار دادند، پيامبر صلىاللهعليهوآله در همان سال ديده به جهان گشود و على عليهالسلام در روز سيزدهم ماه رجب سال سى عام الفيل در مكه در داخل كعبه به دنيا آمد.( بحارالانوار، ج 35، ص 5، ح 3) سبط بن جوزى نوشته است: روايت شد كه فاطمه [دختر اسد و مادر على عليهالسلام] خانه خدا را طواف مىكرد، در حالى كه على عليهالسلام را باردار بود، درد زايمان گرفت، درب كعبه براى او گشوده شد، او داخل كعبه شد و على[ عليهالسلام] را در آن به دنيا آورد.( تذكرة الخواص، ص 10)
عبد المنعم هاشمى در كتاب «عصر الصحابه» نوشته است: «على بن ابىطالب در سال سى و دوم ميلاد پيامبر صلىاللهعليهوآله در داخل كعبه به دنيا آمد.( عصر الصحابه، ص 113)
شبلنجى نيز نوشته است: او در داخل بيت الحرام و طبق قولى در روز جمعه متولّد شد.(نور الأبصار، ص 156)
موصلى نوشته است: مولد او در كعبه بود و هيچكس جز او در كعبه به دنيا نيامد.( مناقب آل محمّد صلىاللهعليهوآلهوسلم النعيم المقيم، ص 55)
محمد بن طلحه هاشمی نیز تولد علی علیه السلام در کعبه را ذکر کرده است.(مطالب السؤول، ص 43)
چگونگى تولّد على عليهالسلام
گنجى شافعى با سندى از جابر بن عبد اللّه نقل كرده است كه گفت: من از پيامبر صلىاللهعليهوآله در باره ميلاد على بن ابىطالب[ عليهالسلام] پرسيدم، او فرمود: در باره بهترين مولودى پرسيدهاى كه به مانند مسيح زاده شد، خداوند على را از نور من و مرا از نور او آفريده است و ما هر دو تن از يك نوريم؛ سپس خداوند ما دو تن را از صلب آدم عليهالسلام به صلبهاى پاك به رحمهاى پاك منتقل كرد و من از هيچ صلبى منتقل نشدم جز اينكه على با من منتقل شد، همچنان اينگونه بوديم تا اينكه خدا مرا به بهترين رحم كه آمنه است منتقل كرد و على را در بهترين رحم كه فاطمه بنت اسد است قرار داد. در زمان ما مردى زاهد و عابد بود به نام مبرم بن دعيب بن شقبان، مدّت دويست و هفتاد سال خدا را عبادت كرد و از خدا درخواستى نكرد، خداوند ابوطالب را به سوى او فرستاد، آنگاه كه مبرم او را ديد، براى او از جاى خود بر خاست و بر سر او بوسه زد و او را در كنار خود نشاند؛ سپس به او گفت: تو كيستى؟ گفت: من مردى از تهامه هستم، مبرم گفت: از كدام تهامه؟ ابوطالب گفت: از بنى هاشم، عابد ايستاد و براى بار دوم بر سر او بوسه زد؛ سپس گفت: خداوند علىّ اعلا به من الهام كرده است. ابوطالب گفت: آن چيست؟ گفت: «فرزندى از پشت تو بيرون مىآيد كه ولىّ خداوند است». در آن شب كه على زاده شد زمين نورانى شد، ابوطالب [از خانه] بيرون آمد و مىگفت: اى مردم ولىّ خدا در كعبه زاده شد.(گ نجى، كفاية الطالب، الباب السابع، ص 405 - 406.)
ابن مغازلى با سندى از على بن حسين[ عليهماالسلام] روايت كرده است كه او گفت: در حالى كه به زيارت جدّمان عليهالسلام مشغول بوديم من و پدرم نشسته بوديم و زنان بسيارى در آنجا حضور داشتند، در آن هنگام من به يكى از آن زنان رو كردم و پرسيدم: «خدا تو را رحمت كند توكيستى؟»، گفت: «من زيده دختر قريبة بن عجلان از قبيله بنى ساعدهام». به او گفتم: «آيا حديثى به خاطر دارى براى ما نقل كنى؟»، گفت: «آرى به خدا سوگند، مادرم امّ عَمّاره دختر عبادة بن نضلة بن مالك بن عجلان ساعدى نقل كرده است كه او روزى در ميان زنانى از عرب بود، در آن هنگام ابوطالب غمناك و اندوهگين به آنان رو كرد، به او گفتم: اى ابوطالب تو را چه شده است؟ گفت: «فاطمه دختر اسد را درد زايمان دشوار گرفته است»؛ سپس دست خود را بر صورت خود گذاشت، او در آن حال بود كه محمّد صلىاللهعليهوآله به سوى او آمد و به او گفت: «اى عمو تو را چه شده است؟»، ابوطالب گفت: «فاطمه دختر اسد از درد زايمان مىنالد»، پيامبر صلىاللهعليهوآله دست او را گرفت، در حالى كه فاطمه همراه او بود، او را به كنار كعبه آورد و او را در كعبه نشاند؛ سپس [به فاطمه دختر اسد] گفت: «به نام خدا بنشين».
[مادرم امّ عماره] گفت: زمانى سپرى شد كه فاطمه كودكى شاد چهره، تميز و پاك به دنيا آورد كه به زيبايى او من نديده بودم، ابوطالب نام او را على گذاشت، پيامبر صلىاللهعليهوآله او را گرفت تا به منزل او [فاطمه بنت اسد] رسانيد.
على بن حسين عليهماالسلام [با شنيدن اين حديث] گفت: «به خدا سوگند من هرگز چيزى نشنيدم جز اينكه اين حديث از آن بهتر بود.( ابن مغازلى، مناقب على بن ابى طالب عليهالسلام، ص 6 - 8)
سيد بن طاووس پس از نقل اين حديث نوشته است: «مقصود امام على بن حسين عليهماالسلام از اين جمله اين است كه در باره ولادت على عليهالسلام از اين حديث بهتر نشنيده است».(الطرائف فى معرفة مذاهب الطوائف، ج 1، ص 27).
در پاورقى كتاب «الطرائف» كه با تحقيق سيد على عاشور انجام گرفته آمده است:
از كسانى كه ولادت او على عليهالسلام در كعبه را روايت كردهاند: تاريخ الخميس: 2/275 و 1/279؛ فرائد السمطين: 1/426؛ اسد الغابه: 4/31؛ مستدرك الصحيحين: 3/483؛ كتاب معرفة الصحابه، در ذكر مناقب حكيم بن حزام قرشى، و در آنجا گفت: «اخبار متواتر است بر اينكه فاطمه دختر اسد، امير المؤمنين على بن ابى طالب كرّماللّه وجهَه را در داخل كعبه زاده است»؛ نزهة المجالس: 2/205؛ مروج الذهب: 2/2 چاپ تهران، و در چاپ بيروت: 2/248؛ خلافة الامير و تذكرة الخواص: 20؛ نور الابصار: 156؛ الفصول المهمّه: 30.
🔴حدیث ولایت
🔷حدیث ولایت حضرت علی (علیه السلام) بر مؤمنین، از جمله احادیث نبوی «صلی الله علیه وآله» است که با عبارت «أنت ولی کل مؤمن بعدی»، و عبارت مشابه با آن در کتب فریقین ذکر شده است، و قطعی بودن صحّتش، تا جایی است که حتّی وهّابیّت نیز به آن اذعان دارد، چنانکه البانی در کتاب «سلسلة الأحاديث الصحيحة وشيء من فقهها وفوائدها»، روایت را ذکر می¬کند، و می نویسد این حدیث را «حاکم نیشابوری» و «ذهبی» ذکر کرده¬اند، و آن را صحیح دانسته¬اند. سپس البانی نیز به صحیح بودن آن تصریح می¬کند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴به من بگوئید علی/بخشی از سخنرانی شهید مطهری درباره پرهیز حضرت علی (علیه السلام ) از القاب پرطمطراق و دهان پرکن
🔸فلاَ تُکَلِّمُونِی بِمَا تُکَلَّمُ بِهِ الْجَبَابِرَهُ، وَ لاَ تَتَحَفَّظُوا مِنِّی بِمَا یُتَحَفَّظُ بِهِ عِنْدَ أَهْلِ الْبَادِرَهِ، وَ لاَ تُخَالِطُونِی بِالْمُصَانَعَهِ/با من آن گونه که با زمامداران ستمگر سخن گفته مى شود سخن نگویید و آن گونه که مردم خود را در برابر حاکمان تندخو و جبّار حفظ مى کنند محدود نسازید و به طور تصنّعى و منافقانه با من رفتار نکنید.