چند حکایت کوتاه آموزنده🗣:
🌱
روزی عده ای کودکان بازی میکردند . حضرت موسی از کنارشان گذشت . کودکی گفت : موسی ما میخواهیم مهمانی بگیریم و خدا را دعوت کنیم از خدا بخواه در مهمانی ما شرکت کند .موسی گفت من می گویم اما نمیدانم خدا قبول کند یا خیر ؟ موسی به کوه رفت ولی از تقاضای کودکان چیزی نگفت .
خداوند فرمود موسی صحبتی را از یاد نبرده ای ؟ موسی به یاد قولش با کودکان افتاد و خواسته کودکان را گفت .
خداوند فرمود فردا همه قوم را جمع کن و بگو مهمانی بگیرند . من خواهم آمد . مردم مهمانی گرفتند . غذا درست کردند و منتظر ماندند تا خدا بیاید .سر ظهر گدائی به دروازه شهر آمد و تقاضای غذائی کرد . او را راندند ...و باز منتظر ماندند تا خدا بیاید .
از خدا خبری نشد . خشمگین به موسی از این بدقولی نالیدند . موسی بسوی خدا رفت تا علت نیامدن را بپرسد . خداوند فرمود من آمدم اما کسی تحویلم نگرفت . من در تجلی همان گدای ژولیده بودم ...
🌹🍃
مردی وارد داروخانه شد وبالهجه ای ساده گفت:
کرم ضد سيمان دارين؟
متصدی داروخانه با لحنی تمسخر آميز گفت:
بله که داريم کرم ضد تيرآهن و آجرم داريم حالا خارجی ميخوای يا ايرانی؟
خارجيش گرونه ها گفته باشم!
مرد نگاهی به دستانش کرد و روبه روی فروشنده گرفت و گفت:
ازوقتی کارگر ساختمون شدم دستام زبر شده نميتونم دخترمو نوازش کنم...
اگه خارجيش بهتره، خارجيشو بده !
لبخند روي لبان متصدي يخ زد!!!
واقعا چه حقير و کوچک است آن که به خود مغرور است
چراکه نمی داند بعد از بازی شطرنج
شاه وسرباز را دريک جعبه می گذارند...
انسانيت و تقواست که سرنوشت ساز است ...
جايگاه شاه و گدا و دارا و ندار همه " قبر "است...
مواظب باشيم که «تقوا»بايک «تَق» «وا» نرود!!!!!
برای رسيدن به کبريا بايد نه "کبر"داشت نه"ريا"!
.🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
📚 #داستان_کوتاه
💐
چند سال پیش همیشه فکر می کردم شبها کسی زیر تختم پنهان شده است.
نزد پزشک اعصاب رفتم و مشکلم را گفتم.
💐
روانپزشک گفت: فقط یک سال هفتهای سه روز جلسه ای 80 دلار بده و بیا تا درمانت کنم.
شش ماه بعد اون پزشک رو تو خیابان دیدم.
پرسید چرا نیومدی؟
💐
گفتم خب جلسهای هشتاد دلار، برای یک سال خیلی زیاد بود.
یه نجّار منو مجانی معالجه کرد.
خوشحالم که اون پول رو پسانداز کردم و یه وانت نو خریدم.
💐
پزشک با تعجب گفت، عجب!
میتونم بپرسم اون نجّاره چطور تو را معالجه کرد؟
💐
گفتم: به من گفت اگه پایههای تختخواب را ببُرم؛ دیگه هیچکس نمیتونه زیر تختت قایم بشه!
🍃برای هر تصمیم گیری شتاب نکنیم و کمی بیندیشیم!🍃
حریم عشق ❣️
⭕️ این داستان رو حتما بخونید⭕️
⚛️ مردی صبح از خواب بیدار شد و با همسرش صبحانه میل کرد و لباسش را پوشید وبرای رفتن به کار آماده شد.
اما
هنگامی که وارد اتاقش شد تا کلیدهایش را بردارد گرد و غبار زیادی روی میز وصفحه تلویزیون دید.
👤به آرامی خارج شد وبه همسرش گفت:
همسرم، دلبندم، لطفا کلیدهایم را از روی میز بیاور....
🔑زن وارد شد تا کلید ها را بیاورد دید همسرش با انگشتانش وسط غبارهای روی میز نوشته
💗"همسرم دوستت دارم "💗
و خواست از اتاق خارج شود صفحه تلویزیون را دید که میان غبار نوشته شده بود
❤️" عشقم ،دوستت دارم "❤️
زن از اتاق خارج شد و کلید را به همسرش داد و به رویش لبخند زد.
انگار خبر می داد که نامه شوهرش به او رسیده است
و از این پس، بیشتر به تمیزی خانه توجه خواهد کرد...
💟 این همان همسر عاقلی است که اگر همسرش اشتباه کند با او بد رفتاری نمی کند بلکه اشتباهش را با برخورد نیکو جواب میدهد و یک جریان را از ناراحتی وعصبانیت به خوشحالی و لبخند تبدیل می کند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🌳🌹 آغاز روزمان را مزین و منور میکنیم به کلام روحبخش و دلنشین قرآن کریم..🌹🌳🌹
۴_🌹اللّهُمَّ اغْفِر ذُنُوبَنا بِالْقُرآن 🥀🤲
🌹خدايا بیامرز گناهان مارا به وسیله
قرآن 🥀🤲
🌹-خدایا وجود ما را سرشار از فضایل و معارف قرآنی قرار بده 🥀🤲
الهی امین🤲🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ســــ❄️ــــلام
صبح زمستانی تون بخیر ❄️
امروزتون پُـر برکت
برای امروزتون از خدا❄️
میخواهم هر آنچه
صلاحتون هست ❄️
براتون رقم بزند
من به دستان خـدا❄️
ایمان دارم بهترین ها سهمت
خواهدشد❄️
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز دوشنبه:
شمسی: دوشنبه - ۱۷ دی ۱۴۰۳
میلادی: Monday - 06 January 2025
قمری: الإثنين، 5 رجب 1446
❇️ وقایع مهم امروز در تاریخ اسلام:
🔹شهادت ابن سکیت رحمة الله علیه، 224ه-ق
📆 روزشمار:
🌺5 روز تا ولادت امام جواد و حضرت علی اصغر علیهما السلام
🌺8 روز تا ولادت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام
▪️10 روز تا وفات حضرت زینب سلام الله علیها
▪️20 روز تا شهادت امام موسی کاظم علیه السلام
▪️21 روز تا وفات حضرت ابوطالب علیه السلام
دنیا محل آزمایش و گرفتاری
امام هادى عليه السلام فرمود:
💎 إنَّ اللّه َجَعَلَ الدُّنيا دارَ بَلوى، و الآخِرَةَ دارَ عُقبى، و جَعَلَ بَلوَى الدُّنيا لِثَوابِ الآخِرَةِ سَبَبا، و ثَوابَ الآخِرَةِ مِن بَلوَى الدُّنيا عِوَضا،
💧خداوند دنيا را سراى آزمايش قرار داده است و آخرت را سراى فرجام ؛ آزمايش و بلاى دنيا را وسيله پاداش آخرت كرده است و پاداش آخرت را عوض بلا و آزمايش هاى دنيا.
📚 [ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ۴۸۳].
خارج فقه کتاب زکات درس 119 دوشنبه
مدار قیمت وقت اداء زکات
متن عروه: مسألة 6: (المدار في القيمة علي وقت الاداء، سواء كانت العين موجودة أو تالفة لا وقت الوجوب [2].
[2] شرح: در این مسأله احتمالاتی وجود د ارد:
(احتمال اول): مدار وقت اداء مطلقا باشد، چنانکه مصنف (ره) آن را اختیار کرد.
(احتمال دوم): مدار وقت وجوب تعلق زکات مطلقا باشد.
(احتمال سوم): تفصیل داده شود، پس اگر عين موجود باشد ملاک قیمت وقت اداء زکات است و اگر عین تلف شده باشد ملاک قیمت وقت تلف است.
(احتمال چهارم): تفصیل داده شود به اینکه اگر عین موجود باشد ملاک قیمت وقت اداء است و اگر تالف باشد أعلي القيم از وقت وجوب تا وقت تلف و یا تا وقت اداء و یا از وقت تلف تا وقت اداء.
(احتمال پنجم): تفصیل علامه حلی در کتاب تذكرة الفقهاء [5: 198] و عبارتش این است: «تذنيب انما تعتبر القيمة وقت الاخراج ان لم يقوم الزكاة علي نفسه و لو قومها و ضمن القيمة ثم زاد السوق او انخفض قبل الاخراج فالوجه وجوب ما ضمنه خاصة دون الزائد او الناقص و ان كان قد فرط بالتأخير حتي انخفض السوق او ارتفع، اما لو لم يقوم ثم ارتفع السوق او انخفض اخرج القيمة وقت الاخراج».
و سید عاملی در مدارك الأحکام [5: 93] بعد از نقل کلام تذكرة الفقهاء گفت: «وفي تعين القيمة بمجرد التقويم نظر».
و محقق همدانی در مصباح الفقیه [13: 225] بعد از نقل کلام مدارک گفت: «وهو في محله».
(احتمال ششم): تفصيل به اینکه اگر در حال وجود عين قیمت را جدا کند همان قیمت تعين پیدا میکند، چه قیمت سوقیش بالا برود و چه پایین بیاید، اما اگر قیمت را در حال وجود عین جدا نکند مدار قيمت يوم اداء زکات است.
(قول اقوی): اقوي این است که اگر ما جدا کردن عین زکات را جایز بدانیم و بگوییم معزول متعين است، از این جهت که زكات است، چنانکه از بعضی از اخبار استفاده میشود: [وسائل ج 9: الباب 39 من أبواب المستحقين للزكاة]. در این صورت اقوي احتمال ششم است، و اما اگر جدا کردن را و یا اطلاق آن را منع کنیم اقوي مختار مصنف (ره) است، زیرا آن شخص تا هنگامی که زکات را با عینش و یا بدلش نپردازد ضامن عين است، و بدل زکات حين اداء قيمت آن در این هنگام است. كما لايخفي .
در ایبن باره فرق نمیکند بين اینکه عين باقي و یا تالف باشد، زیرا تلف نصاب موجب تلف فريضه نمیشود، به دلیل آنچه دانستید که فريضه أعم از ما في النصاب است، و لذا أدای آن از غير نصاب بر وجه اصالت - نه قيمت - است. كما مر بيانه.
در المستمسک [9: 86] گفته است: «اذا لم يكن التلف مستوجبا للضمان فلاشئ عليه، و ان كان مستوجبا للضمان و كانت الفريضة قيمية تكون المسألة من صغريات مسألة الضمان بالتلف و ان القيمة المضمون بها قيمة يوم التلف او يوم الاداء او أعلي القيمة او قيمة يوم الضمان او غير ذلك و ان كانت الفريضة مثلية فالقيمة قيمة يوم الاداء لظاهر النصوص المتقدمة».
أقول: اقوي در باب ضمان در قيميات نیز قيمت يوم الاداء است، زیرا این مقتضای «ما قبضت علي اليد حتي تؤديه» است، و دليلی بر تبدل به قيمت به صرف تلف وجود ندارد، بنا براین عين در ضمان شخص باقي است تا آن را ادا کند و مفهوم ضمان غير از مفهوم اشتغال ذمه است - كما حرر في محله - و لذا ضمان به عين خارجي نیز تعلق میگیرد.
اشکال: بر فرض آن را در باب ضمان نپذیرید به این تقريب که ضمان تالف نیست مگر با اشتغال ذمه به مثلش یا به قيمتش پس لا محاله اشتغال به قيمت يوم التلف است و یا با این تقريب که تالف در حال تلف برای آن قيمتی عقلائی را معتبر نمیداند، پس لامحاله مدار قيمت آن هنگام وجودش است، چنانکه آية الله بروجردي (ره) برای رد احتمال قيمت يوم الاداء آن را استظهار میکرد.
جواب: قياس این مقام به باب ضمان بلا وجه است، زیرا در این مقام تلف نصاب موجب تلف فريضه نمیشود - كما مر – پس بعد از تلف عين نصاب به أجمعش نیز أداء فريضه از غير نصاب ممکن است، پس لامحاله انتقال به قيمت حين اداء خواهد بود، و مراد از قيمت قيمت يوم الاداء است. فتدبر.