خارج فقه کتاب زکات درس 118 یکشنبه
متن عروه: و الإحجاج قد لا يمكن الا بالقيمة و الاطلاق من النقدين أو غيرهما [1].
|1| شرح: چنانکه این قول گاهی به اصحاب و گاهی به مشهور نسبت داده شد و این ظاهر اجماع الخلاف و الانتصار و غنية النزوع است، زیرا – چنانکه قبلا نقل شد - شیخ طوسی در الخلاف گفت: «أي شئ كانت القيمة» و مورد اجماع الانتصار و غنية النزوع نیز أداء بنت مخاض به عوض خمس شياه در خمس و عشرين از ابل است. فراجع.
اطلاق عبارت شرائع نیز غير نقدين را شامل میشود، بلکه شهید اول در البيان [ص 203] گفته است: «لو أخرج في الزكاة منفعة بدلا من العين كسكني الدار فالاقرب الصحة و تسليمها بتسليم العين و يحتمل المنع هنا لانها تحصل تدريجا و لو آجر الفقير نفسه او عقاره ثم احتسب مال الاجارة جاز و ان كان معرضا للفسخ».
ولی سید عاملی در مدارك الأحکام [5: 92] گفته است: «جواز احتساب مال الاجارة جيد و كونه معرضا للفسخ لايصلح مانعا اما جواز احتساب المنفعة فمشكل بل يمكن تطرق الاشكال الي اخراج القيمة مما عدا النقدين لقصور الروايتين عن افادة العموم».
و فیض کاشانی نیز در الوافي [10: 152] بعد از نقل خبر سعيد بن عمر آتي گفته است: «هذا الحديث لا ينافي ما قبله لان التبديل انما يجوز بالدراهم و الدنانير دون غير هما».
أقول: دلیل بر جواز پرداخت زکات از غير نقدين خبر قرب الاسناد الماضي عن يونس بن يعقوب قال: قلت لابي عبدالله (ع): عيال المسلمين اعطيهم من الزكاة فاشتري لهم منها ثيابا و طعاما و أري ان ذلك خير لهم قال: فقال: لا بأس».[وسائل ج 69: 168، الباب 14 من أبواب زكاة الذهب و الفضة، الحديث 4].
و نیز دلیل بر آن أكثر ادله ای است که به آنها برای جواز أصل قيمت از مصرف زكات در مصارف ثمانيه، و احجاج غير به آن، و تجهيز ميت، و احتساب به آن از دين و مانند آن نقل شد، پس اگر فرض شود احتياج ميت به كفن، و كفن نزد مالك زکات موجود باشد آیا تكفين ميت با آن جایز نیست، بلکه باید آن را از غير با نقدين بخریم؟ و اگر دين فقير از غير نقدين باشد احتساب یا أداء آن از زكات جایز نیست؟ بلکه ممکن است مصرف عین زکات یا قیمت آن از نقدین در بعضی از مصارف هشتگانه لازم متعذر و یا متعسر باشد، در این صورت متعين میشود صرف قيمت از غير نقدین در آن مصارف، آنگاه که چنین چیزی جایز باشد به مقتضای اطلاق ادله در غير این مورد تمام میشود به دلیل عدم قول به فصل. هذا.
اشکال: ممکن است گفته شود که این کار منافات دارد با خبر سعيد بن عمر (عمرو-خ ل-) عن أبي عبدالله (ع) قال: قلت: أيشتري الرجل من الزكاة الثياب و السويق و الدقيق و البطيخ و العنب فيقسمه؟ قال: لا يعطيهم الا الدراهم كما أمر الله». [وسائل ج 9: 168، الباب 14 من أبواب زكاة الذهب و الفضة، الحديث 3].
پاسخ: از این اشکال جواب داده شد که ظاهر حدیث غير معمول به است، زیرا قطعا دراهم در قيمت متعین نمیشود، حتی در جائی که فريضه از جنس آن باشد، زیرا اخراج قيمت فریضه از دنانير طبق نص و اجماع جایز است، پس ذكر دراهم از باب مثال است، پس یا مراد از آن عين فريضه ای است که تكليف أولا و بالذات به آن تعلق گرفته است، چنانکه تأیید میکند آن را قوله (ع) «كما أمر الله» پس متعين است حمل آن بر افضليت به دلیل آنچه دانستید از جواز اخراج قيمت في الجمله، و یا حمل شود بر نقد غالبی که اموال غالبا با آن تقدیر میشوند، یعنی حمل بر دراهم و دنانير، با این حمل، خبر شاهد برای کسی میشود که قيمت را به نقدين تخصیص میزند. در اینجا احتمال سوم نیز وجود دارد، و آن اینکه مقصود از حديث منع از تصرف در ثمن بعد از این فرض که متعين شود که این زكات است، از این جهت که این از غير با این عنوان گرفته میشود تا به دست مستحقش برسد، و یا با جعل نفسش بنا بر جواز عزل زكات و تعين آن با عزل، و اذا جاء الاحتمال بطل الاستدلال، مضافا به اینکه اگر فرض شود ظهور خبر در احتمال دوم مقتضای جمع بين این خبر و بين خبر قرب الاسناد متقدم و غير آن عبارت از حمل این روايت بر افضليت و یا بر آنجا که دفع ثمن أصلح از شراء متاع باشد.
در هر حال اقوي قول مشهور و چیزی است که سید (ره) در متن عروه به آن فتوا داده است که عبارت است از: جواز دفع قيمت از غير نقدين نیز. فتدبر.
متن عروه (ادامه مساله 5): و ان كان الاخراج من العين أفضل [1].
[1] شرح: افضلیت دادن زکات از عین را شیخ طوسی در النهايه [ص 182] فتوا داد و گفت: «وان أخرج من الجنس كان أفضل». ولی بعد از جواز دفع قیمت به دلیل نص و اجماع ، دليلی بر افضلیت دادن عین وجود ندارد، بلکه شاید افضل چیزی است که برای فقرا و مصارف زکات اصلح باشد، مگر طبق احتمالی که قبلا در مورد خبر سعيد بن عمر ذکر کردیم. و اما خروج از شبهه خلاف اقتضا نمی کند که دادن عین أفضل باشد، بلکه أحوط است، و بين این دو فرق وجود دارد. كما لا يخفی.
مدار قیمت وقت اداء زکات
درباره خمس اموال
[پاسخی به برخی از روشنفکر نمایان فضای مجازی]
باسمه تعالی
(اول): اصل خمس وجوبش در آیه قران آمده است (سوره انعام آیه 41).
(دوم): قدر متیقن [شأن نزول] آیه خمس غنایم جنگی است ولی شأن نزول نمیتواند موجب اختصاص بشود و لذا از کلمه «غنمتم» توسعه را استفاده کردند.
سوم: روایات درباره خمس سرمایه و موارد دیگر از زمان صادقین علیهما السلام در حد تواتر است و جای هیچ تردید نیست. لذا از زمان امام باقر علیه السلام وکلایی برای دریافت خمس تعیین میشدند تا آنجا که بعد از شهادت امام کاظم علیه السلام یکی از وکلا برای اینکه خمسها را به امام رضا علیه السلام ندهد به او ایمان نیاورد و از آنجا فرقه واقفیه درست شد.
چهارم: روایاتی دال بر تحلیل خمس وجود دارد که نوعا موردی است مانند اینکه طرف میپرسد من از غیر مسلمان و یا غیر شیعه و یا افرادی از شیعه که مقید به خمس نیستند کالا میخرم و میدانم آنان اهل خمس نیستند و در اموالشان هم خمس وجود دارد؟ امام ع میفرمود در این مورد لازم نیست خمس آن طرف را بدهی و...
و حتی یک روایت صحیح در تحلیل خمس مطلقا وجود ندارد و جالب است در همان زمان صدور روایات امام ع خود وکیل تعیین میکرد، و اگر خمس را مطلقا برای شیعه حلال کرده بودند تعیین وکیل معنی نداشت.
پنجم: در زمان غیبت ابتدا وکلای اربعه و سپس فقها بر اساس ولایت فقیه در امور حسبیه به خود اجازه میدادند از شیعیان خمس دریافت کنند و نوعا این خمس برای گسترش فرهنگ شیعه و حوزه های علمیه مصرف میشد و به فقرا نیز داده میشد.
ششم: خمس را دو سهم می کنند 1. سهم امام، 2. سهم سادات و در مورد اول همه میگویند یا باید به دست فقیه جامع الشرائط برسد و یا با اذن او مصرف شود، ولی در مورد دوم برخی مانند مرحوم آیت الله خوئی و الآن آیت الله سیستانی فتوایشان است که خمس دهنده اجازه دارد سهم سادات را خودش به سادات فقیر بدهد.
هفتم: در حکم خمس همانند اصل تقلید هیچ اجبار و تحمیلی نیست، بلکه مؤمنان خودشان اگر متعهد و مقید باشند میپردازند و این دسته از افراد منتی هم بر کسی ندارند و نوعا مصارف آن را هم میدانند. و آنانکه اهل خمس نیستند ولی بر مصارف خمس اشکال میگیرند مهم نیست، چنین افرادی اشکالات دیگر نیز بر حوزه دارند و در سابق هم بوده است.
هشتم: از خمس برای ساختن حوزه های علمیه استفاده نمیشود و ساختمانهای حوزه را نوعا خیرین میسازند در قم اینگونه بوده و هست.
نهم: وجوهات پرداختی متدینین به مراجع در ایران خیلی ضعیف است و سابقا نیز همین مشکل وجود داشت و به بعد از انقلاب اختصاص ندارد و به اندازه ای ناچیز است که برای تامین کتابهای مورد نیاز گاهی کافی نیست در این باره داستانهایی از بززگان گذشته حوزه علمیه قم نیز وجود دارد که به خاطر نداشتن پول برای شهریه طلاب متوسل به حضرت معصومه علیها السلام شده بودند
و اکثریت مطلق طلاب چه در گذشته و چه اکنون تا چند سال تنها از سوی پدر تامین میشوند و خودم تا زمان ازدواج از سوی پدر تامین میشدم و اصلا شهریه نمیگرفتم و بعد از ازدواج ناچار شدم به استفاده از شهریه چون پدرم عیالوار بود دیگه نمیتوانست مرا تامین کند.
دهم: بسیاری از مراجع برای هزینه زندگی خود از خمس استفاده نمیکنند، مثلا از حق تالیف کتابهای خود و یا از بخشش برخی از مؤمنان استفاده می کنند و برخی هم از سرمایه پدری خود استفاده میکنند. جالب است بدانیم که آیت الله سیستانی در نجف منزلش اجاره ای است و پول اجاره اش از وجوهات نیست بلکه خیرین عرب آن را تامین میکنند و نیز دفترش در قم.
بله هزینه دفاتر از وجوهات اداره میشود و بقیه وجوهات صرف حوزه های علمیه میشود.
یازدهم: بیشتر وجوهات حوزه های قم و نجف از سوی عربهای اطراف خلیج تامین میشسود.
دوازدهم: تعدادی از مراجع به اندازه ای از سوی خیرین حمایت میشوند که برخی افزون بر مدارس: بیمارستان و درمانگاه ساخته اند.
سیزدهم: تلاش مراجع غیر حکومتی این است که حوزه های علمیه شیعه استقلال مالی داشته باشند و از سوی حکومتها اصلا تامین نشوند و اگر فعلا بودجه ای برای حوزه ها تخصیص میشود اصلا برای شهریه طلاب مصرف نمیشود.
چهاردهم: در این میان برخی بزرگواران فقط بلدند اشکال کنند.
پاسخ به این بزگوران این است: شما خمس ندهید و. اگر خدا با شما کاری نداشته باشد مراجع کاری با شما ندارند، نه تکفیرتان می کنند و نه طلب میکنند. بلکه آخوندهای محلی در هنگام وفات جمله (أللهم لا نعلم منه خیرا) را نیز میگویند.
عزت و سلالمتیتان مستدام باد.
چند حکایت کوتاه آموزنده🗣:
🌱
روزی عده ای کودکان بازی میکردند . حضرت موسی از کنارشان گذشت . کودکی گفت : موسی ما میخواهیم مهمانی بگیریم و خدا را دعوت کنیم از خدا بخواه در مهمانی ما شرکت کند .موسی گفت من می گویم اما نمیدانم خدا قبول کند یا خیر ؟ موسی به کوه رفت ولی از تقاضای کودکان چیزی نگفت .
خداوند فرمود موسی صحبتی را از یاد نبرده ای ؟ موسی به یاد قولش با کودکان افتاد و خواسته کودکان را گفت .
خداوند فرمود فردا همه قوم را جمع کن و بگو مهمانی بگیرند . من خواهم آمد . مردم مهمانی گرفتند . غذا درست کردند و منتظر ماندند تا خدا بیاید .سر ظهر گدائی به دروازه شهر آمد و تقاضای غذائی کرد . او را راندند ...و باز منتظر ماندند تا خدا بیاید .
از خدا خبری نشد . خشمگین به موسی از این بدقولی نالیدند . موسی بسوی خدا رفت تا علت نیامدن را بپرسد . خداوند فرمود من آمدم اما کسی تحویلم نگرفت . من در تجلی همان گدای ژولیده بودم ...
🌹🍃
مردی وارد داروخانه شد وبالهجه ای ساده گفت:
کرم ضد سيمان دارين؟
متصدی داروخانه با لحنی تمسخر آميز گفت:
بله که داريم کرم ضد تيرآهن و آجرم داريم حالا خارجی ميخوای يا ايرانی؟
خارجيش گرونه ها گفته باشم!
مرد نگاهی به دستانش کرد و روبه روی فروشنده گرفت و گفت:
ازوقتی کارگر ساختمون شدم دستام زبر شده نميتونم دخترمو نوازش کنم...
اگه خارجيش بهتره، خارجيشو بده !
لبخند روي لبان متصدي يخ زد!!!
واقعا چه حقير و کوچک است آن که به خود مغرور است
چراکه نمی داند بعد از بازی شطرنج
شاه وسرباز را دريک جعبه می گذارند...
انسانيت و تقواست که سرنوشت ساز است ...
جايگاه شاه و گدا و دارا و ندار همه " قبر "است...
مواظب باشيم که «تقوا»بايک «تَق» «وا» نرود!!!!!
برای رسيدن به کبريا بايد نه "کبر"داشت نه"ريا"!
.🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
📚 #داستان_کوتاه
💐
چند سال پیش همیشه فکر می کردم شبها کسی زیر تختم پنهان شده است.
نزد پزشک اعصاب رفتم و مشکلم را گفتم.
💐
روانپزشک گفت: فقط یک سال هفتهای سه روز جلسه ای 80 دلار بده و بیا تا درمانت کنم.
شش ماه بعد اون پزشک رو تو خیابان دیدم.
پرسید چرا نیومدی؟
💐
گفتم خب جلسهای هشتاد دلار، برای یک سال خیلی زیاد بود.
یه نجّار منو مجانی معالجه کرد.
خوشحالم که اون پول رو پسانداز کردم و یه وانت نو خریدم.
💐
پزشک با تعجب گفت، عجب!
میتونم بپرسم اون نجّاره چطور تو را معالجه کرد؟
💐
گفتم: به من گفت اگه پایههای تختخواب را ببُرم؛ دیگه هیچکس نمیتونه زیر تختت قایم بشه!
🍃برای هر تصمیم گیری شتاب نکنیم و کمی بیندیشیم!🍃
حریم عشق ❣️
⭕️ این داستان رو حتما بخونید⭕️
⚛️ مردی صبح از خواب بیدار شد و با همسرش صبحانه میل کرد و لباسش را پوشید وبرای رفتن به کار آماده شد.
اما
هنگامی که وارد اتاقش شد تا کلیدهایش را بردارد گرد و غبار زیادی روی میز وصفحه تلویزیون دید.
👤به آرامی خارج شد وبه همسرش گفت:
همسرم، دلبندم، لطفا کلیدهایم را از روی میز بیاور....
🔑زن وارد شد تا کلید ها را بیاورد دید همسرش با انگشتانش وسط غبارهای روی میز نوشته
💗"همسرم دوستت دارم "💗
و خواست از اتاق خارج شود صفحه تلویزیون را دید که میان غبار نوشته شده بود
❤️" عشقم ،دوستت دارم "❤️
زن از اتاق خارج شد و کلید را به همسرش داد و به رویش لبخند زد.
انگار خبر می داد که نامه شوهرش به او رسیده است
و از این پس، بیشتر به تمیزی خانه توجه خواهد کرد...
💟 این همان همسر عاقلی است که اگر همسرش اشتباه کند با او بد رفتاری نمی کند بلکه اشتباهش را با برخورد نیکو جواب میدهد و یک جریان را از ناراحتی وعصبانیت به خوشحالی و لبخند تبدیل می کند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🌳🌹 آغاز روزمان را مزین و منور میکنیم به کلام روحبخش و دلنشین قرآن کریم..🌹🌳🌹
۴_🌹اللّهُمَّ اغْفِر ذُنُوبَنا بِالْقُرآن 🥀🤲
🌹خدايا بیامرز گناهان مارا به وسیله
قرآن 🥀🤲
🌹-خدایا وجود ما را سرشار از فضایل و معارف قرآنی قرار بده 🥀🤲
الهی امین🤲🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ســــ❄️ــــلام
صبح زمستانی تون بخیر ❄️
امروزتون پُـر برکت
برای امروزتون از خدا❄️
میخواهم هر آنچه
صلاحتون هست ❄️
براتون رقم بزند
من به دستان خـدا❄️
ایمان دارم بهترین ها سهمت
خواهدشد❄️
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز دوشنبه:
شمسی: دوشنبه - ۱۷ دی ۱۴۰۳
میلادی: Monday - 06 January 2025
قمری: الإثنين، 5 رجب 1446
❇️ وقایع مهم امروز در تاریخ اسلام:
🔹شهادت ابن سکیت رحمة الله علیه، 224ه-ق
📆 روزشمار:
🌺5 روز تا ولادت امام جواد و حضرت علی اصغر علیهما السلام
🌺8 روز تا ولادت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام
▪️10 روز تا وفات حضرت زینب سلام الله علیها
▪️20 روز تا شهادت امام موسی کاظم علیه السلام
▪️21 روز تا وفات حضرت ابوطالب علیه السلام
دنیا محل آزمایش و گرفتاری
امام هادى عليه السلام فرمود:
💎 إنَّ اللّه َجَعَلَ الدُّنيا دارَ بَلوى، و الآخِرَةَ دارَ عُقبى، و جَعَلَ بَلوَى الدُّنيا لِثَوابِ الآخِرَةِ سَبَبا، و ثَوابَ الآخِرَةِ مِن بَلوَى الدُّنيا عِوَضا،
💧خداوند دنيا را سراى آزمايش قرار داده است و آخرت را سراى فرجام ؛ آزمايش و بلاى دنيا را وسيله پاداش آخرت كرده است و پاداش آخرت را عوض بلا و آزمايش هاى دنيا.
📚 [ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ۴۸۳].