eitaa logo
معارف تشیع
92 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
3.2هزار ویدیو
134 فایل
ارتباط با ادمین @ahmadbagherian
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 اخلاق پسنديده و فرمود:(حضرت امير المؤمنين عليه السّلام)شش چيز است كه بسيار نيكو است و ليكن از شش نفر نيكوتر است-1-عدالت نيكو است و از امراء(و سرپرستان هر مملكتى)نيكوتر است-2-صبر نيكو است و از فقرا نيكوتر است-3-ورع و اجتناب از هر نوع گناه و مكروهات نيكو است و از علماء نيكوتر است-4-سخاوت نيكو است و از اغنياء نيكوتر است-5-توبه از گناهان نيكو است و توبه از جوانان نيكوتر است-6- حيا و عفت نيكو است و از زنان نيكوتر است. و سلطان و فرماندار و رئيسى كه عادل نباشد همانند ابري است كه باران نداشته باشد،و فقيرى كه صابر نباشد همانند چراغي است كه نور نداشته باشد،و عالمى كه ورع و تقوى نداشته باشد مانند درختى است كه ميوه نداشته باشد،و ثروتمندى كه سخاوت نداشته باشد همانند زمين بى‌گياه است.و جوانى كه توبه نكند مانند درياچه و نهر بى‌آب است، و زنى كه بي حيا باشد مانند غذاى بى‌نمك است. سِتَّةُ أَشْيَاءَ حَسَنٌ وَ لَكِنْ مِنْ سِتَّةٍ أَحْسَنُ اَلْعَدْلُ حَسَنٌ وَ هُوَ مِنَ اَلْأُمَرَاءِ أَحْسَنُ وَ اَلصَّبْرُ حَسَنٌ وَ هُوَ مِنَ اَلْفُقَرَاءِ أَحْسَنُ وَ اَلْوَرَعُ حَسَنٌ وَ هُوَ مِنَ اَلْعُلَمَاءِ أَحْسَنُ وَ اَلسَّخَاءُ حَسَنٌ وَ هُوَ مِنَ اَلْأَغْنِيَاءِ أَحْسَنُ وَ اَلتَّوْبَةُ حَسَنَةٌ وَ هِيَ مِنَ اَلشَّابِّ أَحْسَنُ وَ اَلْحَيَاءُ حَسَنٌ وَ هُوَ مِنَ اَلنِّسَاءِ أَحْسَنُ وَ أَمِيرٌ لاَ عَدْلَ لَهُ كَغَيْمٍ لاَ غَيْثَ لَهُ وَ فَقِيرٌ لاَ صَبْرَ لَهُ كَمِصْبَاحٍ لاَ ضَوْءَ لَهُ وَ عَالِمٌ لاَ وَرَعَ لَهُ كَشَجَرَةٍ لاَ ثَمَرَةَ لَهَا وَ غَنِيٌّ لاَ سَخَاءَ لَهُ كَمَكَانٍ لاَ نَبْتَ لَهُ وَ شَابٌّ لاَ تَوْبَةَ لَهُ كَنَهَرٍ لاَ مَاءَ لَهُ وَ اِمْرَأَةٌ لاَ حَيَاءَ لَهَا كَطَعَامٍ لاَ مِلْحَ لَهُ. 📚إرشاد القلوب , جلد۱ , صفحه۱۹۳
خمس درس 39.MP3
35.11M
خارج فقه کتاب حمس درزس 39 یکشنبه 14 اسفند 1401 شمسی
خارج فقه کتاب حمس درزس 39 یکشنبه 14 اسفند 1401 شمسی دلیل قول دوم: آنان بعد از اینکه اتفاق کردند بر ثبوت خمس در عنبر و تسالم کردند بر اینکه موضوعات خمس هفت است الحاق عنبر به یکی از آنها تعین پیدا می‌کند، و الحاق آن به معدن اولي است، به دلیل شباهتش به آن، زیرا عنبر نیز مكان مخصوص دارد و هر چیزی که مکان محصص داشته باشد بر مكانی که در آن یافت می‌شود اسم معدن اطلاق می‌شود، در حالی که بنا بر اینکه منبع آن دریا باشد حقیقتا معدن است، و گرفتن آن از روی اب یا از ساحل نزدیک به معدن که عادتا از معدنش به آن انتقال پیدا می‌کند با صدق گرفتن ان از معدنش منافات ندارد. دلیل قول سوم: ادعا بشود که عنبر گرفته نمی‌شود مگز از دریا به وسیله غوص و یا اینکه ذكر آن در عداد غوص در صحيحه و در كلمات اصحاب قديما و حديثا دلالت دارد بر الحاق ان به غوص بعد از اینکه تسالم کردند بر اینکه موضوعات خمس عفت است، نه بیشتر. دلیل قول چهارم یعنی تفصيل شرايع: هر چیزی که با غوص اخراج بشود حقيقتا غوص است و غير آن شبیه معدن است چنانکه ذکر کردیم. اشکال: عطف غوص بر ان در صحيحه دلیل بر مغايرت كلي بین آن دو است. پاسخ: در عطف مغايرت اندک کافی است و - بعد از اینکه ثابت شد که بعضی از آن شبیه معدن است و حكم آن را دارد – این مقدار مغایرت اندک کافی است، اینها بعضی از چیزهایی است که در این مقام گفته شد. بررسی: در تفسیر عتبر اختلاف کردند، برخی گفته‌اند گیاهی در دریا است [ابن ادریس این قول را در السرائر: 1: 485 از مبسوط و الاقتصاد نقل کرده است]، و برخی گفته‌اند: چشمه‌ایست که از دریا می‌جوشد [ابن ادریس این قول را از ابن جزله در کتاب منهاج البیان نقل کرده است [ر.ک: السرائر 1: 486]]، و برخی گفته‌اند: پشکل حیوان دریایی است [فیروز آبادی، القاموس المحیط 4: 57]، و برخی گفته‌اند: عتبر از قعر دریا خارج می‌شود و بعضی از حیوانات دریا آن را می‌خورند، به خاطر چربیش و سپس آن را به داخل اب پرت می‌کنند و آنگاه روی اب قرار می‌گیرد و باد آن را به ساحل می‌برد [طریحی، مجمع البحرین 3: 415, حیاة الحیوان 2: 79]، و شاید قول اخير شاهد جمع بین اقوال دیگر باشد.. در هر حال ظاهر كلماتشان این است که عنبر از روی آب یا از ساحل گرفته می‌شود؛، نه از قعر دریا و با این حال در باره آن به ثبوت خمس حکم کرده‌اند، و آنان را می‌بینیم آن را در باب غوص ذکر کرده‌اند. و در صحيحه نیز در ردیف غوص ذکر شده است، و شاید در ذهن تأمل کننده منقدح شود که جواهر و اشياء ارزشمند که از آب استخراج شوند موضوع برای خمس است، چه به وسیله غوص از قعر دریا بیرون آورده شود و چه مانند عنبر از روی آب یا ساحل گرفته شود، و ذكر آن به طور خاص از این جهت است که اشياء دارای قيمت دریایی جز عنبر بقیه وزن سنگین دارند و در آب رسوب می‌کنند، و چیزی که سبک وزن است و بر روی آب قرار بگیرد غالبا منحصر به عنبر است، بنا براین اگر فرض شود خروج بعضی از جواهر از دریا به سبب موج و مانند ان نیز در این صورت محكوم به حكم عنبر است. . و بالجمله: ذكر عنبر و غوص لؤلؤ با هم در صحيحه موجب انتقال ذهن به این می‌شود که این دو در واقع یک موضوع برای خمس هستند، و جامع بين این دو عنوان مستفاد دریایی از اشياء قيمتی در مقابل مستفاد ارضي از كنوز و معادن است، بنا براین بين آنچه از قعر دریا بیرون اورده می‌شود و آنچه از سطح اب و یا از ساحل گرفته می‌شود فرقی وجود ندارد، و لا محالة نصاب در عنبر و مانند ان نیز همان نصاب غوص است. ولی با این حال احوط تخميس آن مطلقا است، به دلیل عدم ذكر نصاب برای آن در صحيحه و در كلمات اصحاب.
🔴 محتوا به مناسبت نیمه شعبان با احترام، لیست پوسترها و بروشورهای مهدوی که توسط کارشناسان مرکز تخصصی مهدویت و بنیاد حضرت مهدی موعود ع برای نیمه شعبان امسال مهیا گردیده تقدیم می شود. (با عنایت به مخاطب بین الملل) استفاده و انتشار این موارد کاملا مجاز و رایگان و انشاالله مورد رضایت امام عصر علیه السلام می باشد. 🔵 الف- پوسترها 🔹 آیات مهدوی (انگلیسی): ▶️ https://b2n.ir/k38559 🔹 احادیث امام مهدی ع (انگلیسی) ▶️ https://b2n.ir/d09695 🔹 مختصر نگین آفرینش (انگلیسی) ▶️ https://b2n.ir/q84274 🔹 آیات مهدوی (فارسی) ▶️ https://b2n.ir/y07697 🔹 احادیث امام مهدی ع (فارسی) ▶️ https://b2n.ir/x86935 🔹 مختصر نگین آفرینش (فارسی) ▶️ https://b2n.ir/e72513 🔹 آیات مهدوی (فرانسه): ▶️ https://b2n.ir/p72336 🔵 ب- بروشورها 1⃣ تولد مبارک امام مهدی علیه السلام 🔹 The Auspicious Birthday of Imam Mahdi ▶️ https://b2n.ir/t19075 2⃣ تولد امام مهدی در نگاه علمای سنی: 🔹 The Birth of Imam Mahdi from the Viewpoint of Sunni Scholars ▶️ https://b2n.ir/j05129 3⃣ امام مهدی علیه السلام در نهج البلاغه: 🔹 Imam Mahdi in Nahj al-Balaghah ▶️ https://b2n.ir/e71137
معرفی ۱۰ کتاب درباره امام زمان(عج) يکشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۰۲کد مطلب: 831100 انتشارات به نشر (آستان قدس رضوی) همزمان با فرارسیدن نیمه شعبان، بسته مطالعاتی شامل ۱۰ عنوان کتاب پیرامون مهدویت و انتظار و زندگی حضرت مهدی (عج) فراهم کرده است. معرفی ۱۰ کتاب درباره امام زمان(عج) به گزارش جهان نيوز به نقل از مهر، انتشارات به نشر (آستان قدس رضوی) همزمان با فرارسیدن نیمه شعبان، بسته مطالعاتی شامل ۱۰ عنوان کتاب را در دو رده سنی بزرگسال و کودک و نوجوان با موضوعاتی پیرامون مهدویت و انتظار و زندگی حضرت مهدی (عج) فراهم کرده است. ترجمه ۴۰ حدیث از حضرت حجت (عج) برای منتظران ظهور احادیث، گنجینه گرانبهایی از پیشوایان دین است که به دست ما رسیده است. احادیث در کنار آیات قرآن کریم سرچشمه‌های ناب و زلالی به شمار می‌روند که معارف دینی را به ما می‌آموزد. آنچه در این مجموعه آمده برگزیده کلماتی نورانی از وجود مبارک حضرت مهدی (عج) است که به کوشش جواد محدثی از لابه لای متون موثق دینی گردآوری شده است. کتاب «حکمت‌های مهدوی» پانزدهمین کتاب از سلسله کتاب‌های «راه زندگی» است. در این اثر چهل حدیث از سخنان حضرت مهدی (عج) همراه با تفسیر و ترجمه همراه با اشعاری متناسب در لابه بلای مطالب به منتظران ظهور هدیه می‌شود. بازشناسی ابعاد مختلف امامت حضرت مهدی (عج) در کتاب‌های «آینده شناسی و انتظار» مجموعه کتاب ۳ جلدی «آینده شناسی و انتظار» با موضوعات «امام مهدی و آینده زندگی» و «منتظر، چشم به راهی فریادگر» نوشته محمد حکیمی و همچنین «امام مهدی (عج) طول عمر» نوشته هادی حسینی به بازشناسی ابعاد مختلف امامت حضرت مهدی (عج)، چگونگی طول عمر، غیبت و ظهور ایشان می‌پردازند. این مجموعه کتاب با اشاره به معنای منتظر و انتظار، آینده زندگی و مباحث مربوط به طول عمر حضرت قائم (ع) ما را با آرمان‌ها، اهداف انسانی و الهی و برنامه‌های امام مهدی (عج) آشنا می‌کند. پاسخ به پرسش‌ها در باب مهدویت در کتاب «شجره طوبی» ظهور و قیام جهانی امام زمان (عج) به عنوان رخدادی مهم و مورد بشارت همه پیامبران و اولیای الهی در کانون نگاه علاقمندان به مباحث مهدویت قرار دارد. علیرضا رمضانیان، با در نظر گرفتن اهمیت موضوع ظهور، حاصل ۴ سال تحقیق و پژوهش در این زمینه را در کتابی با عنوان «شجره طوبی» منتشر کرده است. این اثر پاسخگوی پرسش‌هایی است که در مباحث مهدویت مطرح می‌شود. از همین رو در فصل‌های دوازده گانه این کتاب به معرفت، ضرورت، وظایف، روایات و فرجام زندگی امام زمان (ع) اشاره شده است. بیان مفهوم انتظار و صبر در «پرواز اسب سفید» برای مخاطب نوجوان درون مایه کتاب نوجوانانه «پرواز اسب سفید» بیان مفهوم انتظار و صبر است. این رمان روایتگر زندگی دختر نوجوانی به نام گلبرگ است که پدرش در نزاعی با یکی از همسایگان، اتفاقی او را به قتل می‌رساند و به اعدام محکوم می‌شود. گلبرگ به پیشنهاد مادرش به روستا و نزد مادربزرگش می‌رود که در آنجا ماجراهای جدیدی برای او رخ می‌دهد که با موضوعاتی از جمله انتظار و صبر پیوند دارد. درونمایه این رمان را مفهوم انتظار و صبر در برابر ناملایمات تشکیل می‌دهد و در داستان به سوالات پیرامون این مفاهیم در قالب گفت‌وگوها پاسخ داده می‌شود. سیده عذرا موسوی نویسنده در این اثر از ابتدا تا انتهای آن کوشیده در قالب رخدادهای گوناگون و مشکلات متعدد، این مفهوم را به تصویر بکشد. زبان و بیان کتاب بسیار روان است. «پرواز اسب سفید» تلاش می‌کند در فضاسازی باورپذیر، از امید، در دل نا امیدی و بخشش و توبه بگوید، در این کتاب، گلبرگ شخصیت اصلی داستان در حین مواجه با مسائل و مشکلات مختلف پخته و شکوفا می‌شود. یک داستان دنباله‌دار با موضوع زندگی حضرت مهدی (عج) با گفتن قصه‌های زندگی امامان معصوم (ع) شاید برای کودکان جای سوال باشد چرا قصه همه امامان مربوط به گذشته است؟ ممکن است خدا هیچ امامی را برای راهنمایی در زمان ما نگذاشته باشد؟ کتاب «یک داستان دنباله‌دار» به قلم خانم کلر ژوبرت از مجموعه کتاب‌های «مهربان‌ترین پدر» با یک داستان زیبا و خواندنی کودکان را با امام زمانشان آشنا می‌کند تا با شجاعت و انس بیشتر برای پیمودن مسیر یاری ایشان مهیا شوند. در این اثر سعی شده به سوالات کودکان پاسخ داده می‌شود که چرا به حضرت مهدی (عج) امام زمان می‌گویند؟ چطور امام زمان (عج) عمر طولانی داشته‌اند؟ خداوند چرا به امام زمان (عج) عمر طولانی عنایت کرده است؟ این کتاب به زبان ساده و کودکانه دارای محتوایی است که در آثار کودک و نوجوان کمتر به آن کمتر پرداخته شده است و به دور از پیچیدگی‌های ساختاری و نوشتاری، کودک را با ویژگی‌های حضرت مهدی (عج) آشنا می‌کند.
دنیا هدیه می‌خواهد ۱۲ داستان این کتاب برگرفته از دعای عهد است. کودک ابتدا با دعای عهد آشنا می‌شود و بخش‌هایی از آن را به فارسی می‌خواند. محتوای داستانی به صورت نیایش و دعای کودکانه است. این کتاب تمرین‌هایی برای خودشناسی، احساسات و نامه به امام زمان (عج) دارد که کودک می‌تواند پاسخ‌هایش را در کتاب بنویسد. کتاب یک داستان دنباله دار نوشته کلر ژوبرت است. این کتاب را انتشارات به نشر منتشر کرده است. «پرنده آرزو» برای کودکان «پرنده آرزو» کتابی است که به بیان داستان‌هایی از زندگی حضرت صاحب‌الزمان (عج) برای کودکان می‌پردازد. این اثر آخرین جلد از مجموعه کتاب‌های «قصه‌های شیرین از زندگی معصومین (ع)» است که به قلم روان مسلم ناصری نوشته شده است. این کتاب در قالب کتاب‌های پروانه به‌نشر با تصویرگری محمد حسین صلواتیان برای گروه سنی «ب» به صورت مصور تهیه شده‌است. قصه‌های زندگانی امام زمان (عج) کتاب «قصه‌های زندگانی امام زمان (عج)»، کتابچه‌ای خواندنی حاوی ۱۲ داستان کوتاه از زندگی امام حسن عسکری (ع) و نرجس بانو مادر بزرگوار امام مهدی (عج) و برخی از روایت‌های معتبر به نقل از ائمه معصوم (ع) است.
سري بن يحيى میگوید ثقفی در یک روز جمعه در حال رفتن بود که سر و صدای کمک خواهی رسید. حجاج گفت : چه خبر است؟ به حجاج گفتند : زندانیان میگویند گرما ما را کشت. حجاج گفت : به آنها بگویید: اخسؤوا فيها ولا تكلمون. «دور شوید در دوزخ، و با من سخن مگویید!» سري بن يحيى میگوید : هنوز جمعه هفته بعد نرسیده بود که خداوند درهم شکننده ی ظالمان او را درهم شکست (حجاج مرد) 📜عن السري بن يحيى، قال : مر الحجاج بن يوسف الثقفي في يوم جمعة فسمع استغاثة، فقال : ما هذا ؟ فقيل : أهل السجون يقولون : قتلنا الحر. فقال : قولوا لهم : اخسؤوا فيها ولا تكلمون. قال : فما عاش بعد ذلك إلا أقل من جمعة حتى قصمه الله قاصم كل جبار. 📚 المصدر : [البداية والنهاية]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶آیه ۱۰۷ و ۱۰۸ سوره مؤمنون ۞رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ۞ «پروردگارا! ما را از این (دوزخ) بیرون آر، اگر بار دیگر تکرار کردیم قطعاً ستمگریم (و مستحق عذاب)!»» ۞قَالَ اخْسَئُوا فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ۞ «(خداوند) می‌گوید: «دور شوید در دوزخ، و با من سخن مگویید!» 🔊 به صوت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌻درود بر شما روزتون پراز خیر و برکت🌻 🌹دوشنبه تون پُر از موفقیت 🌼دوستان مهربان 🌹امروزتون عالی 🌼آرزو دارم 🌹کوله بار امروزتون 🌼پراز آرامش، برکت 🌹سلامتی، عشق 🌼بخشش ومعرفت باشه 🌹لحظه لحظه ی 🌼زندگیتون سرشار از حال خوب
🗓 تقویم شیعه: ☀️ امروز: شمسی: دوشنبه - ۱۵ اسفند ۱۴۰۱ میلادی: Monday - 06 March 2023 قمری: الإثنين، 13 شعبان 1444 📆 روزشمار: ▪️2 روز تا ولادت حضرت صاحب الزمان (عج) ▪️18 روز تا آغاز ماه مبارک رمضان ▪️27 روز تا رحلت ام المومنین حضرت خدیجه علیها السلام ▪️32 روز تا ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام
💠 حدیث امروز ✍🏻 حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام فرمودند: بخل آن است كه آدم آنچه را بخشيده است تلف، و آنچه را نگه داشته، شرف بپندارد. یعنی باید بدانیم که ما آنچه را بخشیده ایم برای ابد جاودان و ماندگار کرده ایم و هر آنچه را نگه داشته ایم و بدان دل بستیم حقا که نابودشان کردیم. 📚تحف العقول، ص ۲۲۵
خمس درس 40.MP3
43.43M
حارج فقه کتاب خمس درس 40 دوشنبه 15 اسفند 1401 شمسی
حارج فقه کتاب خمس درس 40 دوشنبه 15 اسفند 1401 شمسی خمس مال مخلوط با حرام متن عروه: «الخامس" المال الحلال المخلوط بالحرام علي وجه لا يتميز مع الجهل بصاحبه و بمقداره فيحل باخراج خمسه |1| |1| شرح: چنانکه در «النهايه» و «غنية النزوع» و «الوسيله» و جز اینها به آن فتوی داده شد، بلکه بر آن ادعاي اجماع و شهرت شده است. [شیخ طوسی] در النهايه [صفحه 197] گفته است: «و اذا حصل مع الانسان مال قد اختلط الحلال و الحرام و لا يتميز له و اراد تطهيره اخرج منه الخمس و حل له التصرف في الباقی». و [ابن زهره] در غنية النزوع در مقام شمارش چیزهایی که خمس در آنها واجب است گفته است: «و في المال الذي لم يتميز حلاله من حرامه و في الارض التي يبتاعها الذمي بدليل الاجماع المتردد» [غنیة التزوع 1: 129] آری شیخ مفيد و ابن ابي عقيل و ابن جنيد آن را ذکر نکردند، چنانکه در «مختلف الشیعه [3: 189 مساله 145]، و [سید عاملی] در مدارك الاحکام گفته است: »المطابق للاصول وجوب عزل ما يتيقن انتفائه عنه و التفحص عن مالكه الي ان يحصل اليأس من العلم به فيتصدق به علي الفقراء كما في غيره من الاموال المجهولة المالک» [مدارک الاحکام 5: 388]. در هر حال برای وجوب خمس در این مقام به رواياتی استدلال شده است: (روایت اول): ما رواه في الخصال عن ابيه عن محمد بن يحيي عن محمد بن عيسي عن الحسن بن محبوب عن عمار بن مروان قال : سمعت ابا عبدالله (ع) يقول: فيما يخرج من المعادن و البحر و الغنيمة و الحلال المختلط بالحرام اذا لم يعرف صاحبه و الكنوز الخمس {لخصال: 290/ 51؛ وسائل الشیعه 9: 494، کتاب الخمس، ابواب ما يجب فيه الخمس، باب 3 حديث 6}. روايت ار حيث سند و از حيث دلالت بر اصل ثبوت خمس در مورد بحث و اینکه وزان آن از جهت مصرف وزان غير آن است مشکلی ندارد. آری، شاید عدم ذكر روایت در كتب اربعه موجب وهن ان شود، بلکه از «المستند» اختلاف نسخه‌های «الخصال« نیز ظاهر می‌شود، زیرا او روایت را با این عبارت در نسخه خصالش نیافت. (روایت دوم): از اخبار باب: ما رواه الحسن بن زياد عن ابي عبدالله (ع) قال: ان رجلا اتي اميرالمؤمنين (ع) فقال: يا اميرالمؤمنين اني اصبت مالا لا اعرف حلاله من حرامه؟ فقال له: «اخرج الخمس من ذلك المال فان الله (عزوجل) قد رضي من ذلك المال بالخمس و اجتنب ما كان صاحبه يعلم». {وسائل الشیعه 9: 505 – 506، کتاب الخمس، ابواب ما يجب فيه الخمس، باب 10، حديث 1}. به همین‌گونه است در وسائل الشیعه از «تهذيب الأحکام» ولی در دو موضع از تهذيب آن را روایت کرد: {التهذيب ج 4 طبع جديد، ص 124/ 358 و138/ در موضع اول از کتاب تهذیب «يعمل» ذکر شد به جای قول او: «يعلم» چنانکه در دو موضع آمده است: «قد رضي من المال» بدل قول او: «قد رضي من ذلك المال«. روایت سوم: ما رواه الكليني عن علي بن ابراهيم عن ابيه عن النوفلي عن السكوني عن ابي عبدالله (ع) قال : اتي رجل اميرالمؤمنين (ع) فقال اني كسبت مالا اغمضت في مطالبه حلالا و حراما و قد اردت التوبة و لا ادري الحلال منه و الحرام و قد اختلط علي؟ فقال اميرالمؤمنين (ع): تصدق بخمس ما لك فان الله رضي من الاشياء بالخمس و سائر المال (الاموال كا) لك حلال». و رواه الشيخ ايضا عن الكليني {الکافی 5: 125/ 5؛ وسائل الشیعه9: 506، کتاب لخمس، ابواب ما يجب فيه الخمس، باب 6، حديث 4]. شیخ نیز آن را از کلینی روایت کرد [تهذیب الاحکام 6: 368/ 1065]. صدوق نیز آن را از سكوني روایت کرد، جز اینکه در نقل او راوی گفت:: فقال علي (ع): «... اخرج خمس ما لك فان الله - عزوجل - قد رضي من الانسان بالخمس و ساير المال كله لك حلال». {الفقيه ج 2 باب الدين و القروض، ص 62؛ وسائل الشیعه18: 130، کتاب التجاره، أبواب الربا، باب 5، حدیث 5]. روایت چهارم: ما رواه الصدوق مرسلا قال: جاء رجل الي اميرالمؤمنين (ع) فقال: يا اميرالمؤمنين اصبت مالا اغمضت فيه افلي توبة قال: ايتني خمسه فاتاه بخمسه فقال: هو لك، ان الرجل اذا تاب تاب ماله معه {الفقیه 2: 22/ 83؛ وسائل الشیعه9: 506، کتاب الخمس، ابواب ما يجب فيه الخمس، باب 10، حديث3]. ظاهرا ضمير در قول او: «هو لك» به «مال» رجوع می‌کند، نه خمس مأتي به». روایت پنجم: ما رواه في المقنعة في باب زيادات الخمس مرسلا قال: و سئل ابو عبدالله (ع) عن رجل اكتسب مالا من حلال و حرام ثم اراد التوبة من ذلك و لم يتميز له الحلال بعينه من الحرام فقال: يخرج منه الخمس و قد تاب ان الله (تعالي) طهر الاموال بالخمس» [المقنعه: 283]. روایت ششم: موثقة عمار عن ابي عبدالله (ع) انه سئل عن عمل السلطان يخرج فيه الرجل قال: لا الا ان لا يقدر علي شئ يأكل و لا يشرب و لا يقدر علي حيلة فان فعل فصار في يده شئ فليبعث بخمسه الي اهل البيت {وسائل الشیعه 9» 506، کتاب الخمس، ابواب مايجب فيه الخمس، باب 10، حديث 2].
بررسی: ظاهرا ذو روايت حسن بن زياد و سكوني یک روايت باشند، به دلیل تشابه آن دو در سؤال و نقل آن دو یک قضيه را که در زمان اميرالمؤمنين (ع) اتفاق افتاده بود، از اینرو اعتماد بر خصوصیات و تعابیر مورد اختلاف دو روایت مشکل است، چنانکه ظاهر نیز رجوع دو مرسله صدوق و مفيد به آن دو است، و بر فرض عدم رجوع به ان دو حجيت ندارند، چون مرسله هستند، پس از چهار روايت آنها که در نقلشان حسن بن زياد و سكونی وجود دارند باقی می‌ماند. و اما موثقه عمار در آن موضوع مسأله ذکر نشد، آری به عنوان تأييد صلاحیت دارد. و از کتاب «مصباح الفقيه« ظاهر می‌َشود که در نسخه‌اي روايت حسن بن زياد را روایت کرد كلمه «يعمل» به جای «يعلم» قرار داشت. او پس از نقل روايت گفت – حاصل آن -: «ان في دلالتها علي المدعي تأملا اذ يظهر من ذيلها انها وردت في من اصابه مال من شخص آخر لم يكن مباليا في كسبه بالحلال و الحرام فيحتمل ان يكون المراد بالخمس هو الخمس الذي قد رضي الله (تعالي) في كل مال استفاده من حيث كونه غنيمة لا من حيث كونه لا يعرف حلاله من حرامه و يمكن تطبيقه علي القواعد بتنزيله علي الغالب من عدم اصابة مال ذلك الشخص كله اليه و احتمال كون ما وصل اليه من حلاله او كون حلاله و حرامه باعتبار اشتماله علي الربا و نحوه مما ورد العفو عنه كما في صحيحة الحلبي و غيرها هذا مع امكان ان يكون الحكم في الواقع فيما يؤخذ من مثل العامل و السارق اباحته للاخذ ما لم يعلم حرمته بالتفضيل». [مصباح الفقیه14: 150 - 151] انتهاي كلام همدانی - رفع في الخلد مقامه -.
امام مهدی (ع) در منابع اهل سنّت قسمت اول (احمد باقریان ساروی) بسم الله الرحمن الرحیم امام حسن عسکری علیه السلام در روز هشتم ربیع الاول سال دویست و شصت هجری مسموم از دنیا رفت و پس از او فرزند عزیزش حضرت مهدی حجت بن الحسن علیه السلام به امامت رسید، و از آنجا که اصل وجود مهدی علیه السلام و قیام او در آخر الزمان از موضوعات مورد اتفاق همه فرقه ها و مذاهب اسلامی است، از اینرو ارزشمند است که نگاهی به موضوع تولد امام زمان در منابع اهل سنت داشته و دیدگاه بزرگان و محققان اهل سنت را در این باره بدانیم: اهل سنّت در باره آمدن امام مهدى عليه‏السلام و اينكه او از نسل پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله و از فرزندزادگان على و فاطمه عليهماالسلام است اتفاق دارند، ليكن در باره تولّد او و اينكه او پسر امام حسن عسكرى عليه‏السلام است، و هم اكنون زنده، و در حال غيبت به سر مى‏برد اختلاف دارند، اگرچه برخى از آنان طبق روايتى كه خود نقل كرده‏اند آن را نيز باور دارند، ولى برخى از آنان كه تحت تاثير سلفيون قرار گرفته‏اند به رغم روایات و شواهد موجود در منابع اهل سنّت وجود حضرت مهدى عليه‏السلام را مورد انكار قرار داده‏اند، از اينرو شايسته است رواياتى در باره امام مهدى عليه‏السلام از منابع اهل سنّت تقديم خوانندگان گرامى گردد تا چراغ راهى براى حقجويان باشد: از پيامبر گرامى اسلام صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در باره آمدن منجى جهان بشريت حضرت مهدى عليه‏السلام روايات فراوان رسيده است، تا آنجا كه در حدّ تواتر، و موجب يقين مى‏گردد، و در اينجا تعدادى از آنها كه در منابع اهل سنّت آمده است، و نيز سخنان بعضى از پژوهشگران اهل سنّت در اين باره نقل مى‏شود: 1. ابن حجر هیثمی نوشته است: ابو القاسم... (م ح م د) حجت، او در هنگام وفات پدرش پنج سال داشت، ولى خدا به او حكمت عطا فرمود، او قاسم منتظَر خوانده مى‏شود، در باره اين نام گفته شد كه او پنهان و از ديدگان غايب شد، و معلوم نشد به كجا رفته است. [الصواعق المحرقه، ص:208I. 2. سبط بن جوزى نوشته است: او... (م ح م د) بن حسن بن على بن محمد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن حسين بن على بن ابو طالب عليه‏السلام، و كنيه او ابو عبد اللّه و أبو القاسم است، جانشين حجّت صاحب زمان، قائم و منتَظر، و تالى، و آخرين امامان است[تذكرة الخواص، چاپ تهران، ص:363]. 3. شمس الدین ذهبی نوشته است: در سال دویست و پنجاه و شش محمد بن حسن عسکری... که رافضیها او را با القابی مانند: خلف الحجه، مهدی، منتظر و صاحب الزمان یاد میکنند به دنیا امد، او آخرین امام از امامان دوازده گانه است. [العِبَر فی خیر من غبر جلد 1 ص 381]. 4. مسعودی در مروج الذهب نوشته است: در سال دویست و شصت [امام حسن عسکری] ابو محمد حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن أبی طالب (علیهم السلام) در دوران خلافت معنمد از دنیا رفت، در حالی که سنش بیست و نه سال بود، او پدر هدی منتظر بود. [مروج الذهب ج 4 ص 160]. 5. ابن صباغ نوشته است: ابو محمد حسن از خود پسر خود حجّت قائم منتظر دولت حق را بر جاى گذاشته است، و او تولدش و امر امامتش را پنهان نگاه مى‏داشت، چون زمان دشوارى بود، و از سلطان خوف داشته است، سلطان از شيعه جستجو مى‏كرد، و آنان را به زندان مى‏انداخت، و دستگير مى‏كرد، و جعفر بن على برادر او [امام حسن عسكرى عليه‏السلام] مسلط شد، و ارث او را گرفت، و در به زندان انداختن دوستان و پيروانش تلاش كرد، و نزد سلطان از اصحاب او بدگويى كرد، و اين به اين جهت بوده است كه مى‏خواست در جاى برادر خود بنشيند، ولى او را نپذيرفتند، چون اهليت آن را نداشت، او براى اين هدف مال گزافى را هزينه كرد، تا امامت را در اختيار بگيرد، ولى براى او اتفاق نيفتاد، و دو تن نيز او را نپذيرفتند. [الفصول المهمه، ص:274 – 275]. و نيز نوشته است: ابن خشاب در كتاب «مواليد الائمه» با سند خود از على بن موسى الرضا عليه‏السلام نقل كرده است كه گفت: «خلف صالح از فرزندان ابو محمد حسن بن على است، و او صاحب زمان قائم مهدى است». و اما نصّ بر امامت او از جانب پدرش پس محمد بن على بن بلال روايت كرده است ابو محمد حسن بن على عسكرى دو سال پيش از وفات خود از خانه بيرون آمد، و به من از جانشين پس از وى خبر داده است، و سپس سه روز پيش از وفات خود بيرون آمد، و به من خبر داد كه جانشين او پسر او است... ابو القاسم محمد حجت بن حسن خالص در نيمه شعبان سال دويست و پنجاه و پنج هجرى در سرّ من راى به دنيا آمد، و نسب او ابو القاسم محمد حجت بن حسن خالص بن على الهادى بن محمد الجواد... و اما مادر او را نرجس بهترين كنيز مى‏خوانند... [الفصول المهمه، ص:277].
6. در يك روايت طولانى كه پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در هنگام وفات دختر خود فاطمه عليهاالسلامرا دلدارى داده است، از جمله فرموده است: «... و دو سبط اين امت از ما [اهل بيت ]هستند، و آن دو، دو پسرت حسن و حسين‏اند، كه سرور جوانان بهشت هستند، و ـ به خداوندى كه مرا به حق به رسالت برانگيخته است سوگند ياد مى‏كنم ـ پدر آن دو از آن دو بهتر است، اى فاطمه! به خداوندى كه مرا به حق برانگيخته است از نسل آن دو [حسن و حسين] است مهدى اين امّت، آن گاه كه دنيا به سبب هرج و مرج در تنگنا قرار بگيرد، و فتنه‏ها پديدار شود، و راه‏هاى رهايى بريده شود، و برخى از آنان بر برخى ديگر شورش كند، و هيچ بزرگى بر كوچك ترحم نكند، و هيچ كوچك بر بزرگ ترحم نكند، پس خداوند عزيز و جليل در آن هنگام كسى را بر مى‏انگيزد كه درب برج و باروى گمراهى و دل‏هاى بسته شده را مى‏گشايد، و در آخر زمان به احياى دين قيام مى‏كند، آن گونه كه من در زمان نخست [صدر اسلام] به آن قيام كرده‏ام، و دنيا را پر از داد مى‏كند، پس از اين كه پر از ستم شده باشد». [تاريخ مدينة دمشق، ج:42، ص:130 با سندى از على بن على هلالى از پدرش، و فرائد المسطين، ج 2، ص 84 ـ 85، حديث 403]. 7. از ابوهريره نقل شده است كه گفت: پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: «وَ لَوْ لَمْ‏يَبْقَ مِنَ الدُّنْيا اِلاّ يَوْمٌ لَبَعَثَ فيها رَجُلٌ مِنْ اَهْلِ بَيْتى فى اُمَّتى يُوالى، اِسْمُهُ اِسْمى...» [فرائد السمطين، ج 2، ص 318، حديث 916]. «اگر از دنيا تنها يك روز باقى بماند خداوند مردى از دودمان مرا بر مى‏انگيزد كه به ولايت مى‏رسد، نام او نام من است...». 8. طبرانى با سند خود از عبد اللّه بن مسعود نقل كرده است كه پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: «لا يَذْهَبُ الدُّنْيا حَتّى يَمْلِكَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتى، يُوافِقُ اِسْمُهُ اِسْمى»[المعجم الكبير، ج:10، ص:131، ح:10208 و ص:134، ح:10217 و 10219 و 10220]. و در حديث ديگر نظير حديث پيشين در ادامه آمده است: «يَمْلَأُ الاَرْضَ عَدْلاً وَ قِسْطا كَما مُلِئَتْ ظُلْما وَ جَوْرا»[المعجم الكبير، ج:10، ص:133، ح:10215 و ص:134، ح:10218]. ابن كثير دمشقى در كتاب «النهاية فى الفتن والملاحم» فصلى را در باره حضرت مهدى عليه‏السلام گشوده است كه برخى از آنها در اينجا نقل مى‏شود: 9. احمد حنبل با سندى از على نقل كرده است كه گفت: پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: «لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنيا اِلاّ يَوْمٌ لَبَعَثَ اللّهُ رَجُلاً مِنّا يَمْلاُها عَدْلاً كَما مُلِئَتْ جَوْرا»[النهاية فى الفتن والملاحم، ص:23 و سنن ابى داود، ج:4، ص:104، ح:4283]، «اگر از دنيا باقى نماند جز يك روز خدا مردى از ما را بر مى‏انگيزد كه آن [دنيا] را پر از عدالت مى‏كند پس از اينكه از ستم پر شده باشد». 10. احمد حنبل با سندى از على نقل كرده است كه گفت: پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: «اَلْمَهْدِىُّ مِنّا اَهْلَ الْبَيْتِ، يُصْلِحُهُ اللّهُ فى لَيْلَةٍ» [النهاية فى الفتن والملاحم، ص:23، و مسند الامام احمد بن حنبل، ج:1، مسند على بن ابى طالب، ص:136، ح:646، و محمد بن سليمان در مناقب الامام امير المؤمنين عليه‏السلام، ج:2، ص:173، ح:649، و گنجى در كفاية الطالب، البيان فى اخبار صاحب الزمان، الباب الثانى، ص:487I. «مهدى از ما اهل بيت است، خدا كار او را در يك شب اصلاح مى‏كند». 11. ابو داوود با سندى از عبد اللّه [ابن مسعود] نقل كرده است كه گفت: پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آلهفرمود: «اَلْمَهْدىُّ مِنْ عِتْرَتى مِنْ وُلْدِ فاطِمَةَ»[النهاية فى الفتن والملاحم، ص:24 و سنن ابى داود، ج:4، ص:104، ح:4284]. «مهدى از من است، از فرزندان فاطمه». 12. ابن ماجه با سندى از عبد اللّه بن حارث بن جزء زبيدى نقل كرده است كه پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: «يَخْرُجُ ناسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِىِّ يَعْنى سُلْطانَهُ»[النهايه فى الفتن والملاحم، ص:25]. «مردمى از مشرق بر مى‏خيزند و زمينه را براى مهدى آماده مى‏كنند، يعنى زمينه حكومت او را
💠امیرالمؤمنین (عليه السلام) : 🔸هيهاتَ مِن نَيلِ السَّعادَةِ السُّكونُ إلى الهُوَيْنا و البَطالَةِ. 🔹چه دور است ميان آسايش و تن پرورى و رسيدن به خوشبختى. 📖 غرر الحكم، ح ۱۰۰۲۸
پيامبر صلي الله عليه و آله : هر چيزى كه با مدارا همراه شد، زيبا گرديد و هر چيزى كه با ناسازگارى همراه شد،زشت گرديد. پس هر كس اهل مدارا شد، از خير دنيا و آخرت برخوردار گرديد و هر كس از مدارا محروم ماند، از خير دنيا و آخرت بى بهره مانده است. ما وُضِعَ الرِّفْقُ عَلى شَىْ ءٍ اِلاّ زانَهُ وَ لا وُضِعَ الخُرْقُ عَلى شَىْ ءٍاِلاّ شانَهُ؛ فَمَنْ اُعْطىَ الرِّفْقَ اُعْطىَ خَيْرَ الدُّنْيا وَ الآْخِرَةِ، وَ مَنْ حُرِمَهُ حُرِمَ خَيْرَ الدُّنْيا وَالآْخِرَةِ؛ 📚بحارالأنوار، ج 72، ص 55، ح 19
رسول الله (صلى الله عليه وآله وسلم) قال : من أصغى إلى ناطق فقد عبده ، فإن كان الناطق عن الله عز وجل فقد عبد الله ، وإن كان الناطق عن إبليس فقد عبد إبليس» [بحار الانوار جلد 26 ص 239 باب 4 حدیث 1] پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: «هرکس به سخن گوینده ای گوش بدهد او را پرستیده است، پس اگر گوینده از جانب خدا سخن بکوید خدا را پرستیده است و اگر از جانب شیطان باشد شیطان را پرستیده است»