eitaa logo
نشریه معارف
2.8هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
349 ویدیو
603 فایل
ویژه استادان معارف، مبلغان و دفاتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها مطالب به‌روز آرشیو غنی (117ش) مقاله،گفتگو،اخبار علمی و صنفی،تازه‌های معارفی... امور مشترکین 02532919219- داخلی 115 ادمین: @aminalla_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ سوشيانس ✍ موعود گرايي در آئين زرتشت؛ در ديدار نشریه معارف با موبد پدرام سروش‌پور(1) 🖌 نشریه معارف در تلاش است در گفتگوهايي چند، موعودگرايي را از ديدگاه اديان آسماني و فرقه‌هاي اسلامي، بررسي کند. خيابان 30‌ تير (تهران) و ادامه آن با ميرزا كوچك خان (تقاطع جمهوري) و كوچه‌هاي اطرافش را بايد «محله گفتگوي اديان» ناميد. آدُريان، كنيسه، كليسا و مسجد، با جماعتي از پيروان آنها، نمايشگاهي جذاب از همزيستي مسالمت آميز اديان الهي را در سايه عنايت حكومت ديني، به نمايش مي‌نهند كه چشم و جان هر بيننده اي را به خود مي‌گيرد. آدُريان(آتشكده) انجمن زرتشتيان تهران، تنها ارگان رسمي اداره كننده بخش مينوي و مرجع صدور فتواهاي ديني جامعه زرتشتيان ايران، مكان گفتگوي ما بود. آتشكده اي پيشاني به پيشاني «كليساي مريم مقدس» كه بر تارك آن «گفتار نيك، پندار نيك، كردار نيك» ثبت است؛ و حوض آبي در دل آن ديده مي‌شود كه نماد يكي از آخشيج‌هاي چهارگانه (آب، هوا، آتش و خاك) مي‌باشد. ميزبان ما موبد سروش پور، مدير جوان آدريان و عضو برجسته و هموند انجمن موبدان تهران، برداشتهاي ايرانيان را از حقيقت اديان، بسيار نزديك به هم مي‌دانست و به تقدس عدد 72 در آئين زرتشت اشاره كرد كه به شماره رمزگونه شهداي كربلاست. 📚 گزیده سخنان موبد سروش پور: 🔹اعتقاد دارم درك ما از مفاهيم الهي به دليل فرهنگ مشتركمان، خيلي به هم نزديك است. پيروانِ اديان مختلف در دل يك فرهنگ خيلي بيشتر به هم نزديكند تا پيروان يك دين در فرهنگهاي مختلف. 🔹سوشيانس، از ريشۀ «سو» گرفته شده كه در فارسي به معناي «سود رسان» مي‌باشد؛ كساني كه به جهان هستي سود ميرسانند. در گاتها واژه «سوشيانس» شش بار استفاده شده است؛ سه بار به صورت مفرد و سه بار به صورت جمع. 🔹پايۀ اعتقاداتمان روي «گاتها» است و از «اوستا» كمك ميگيريم براي درك آن مفاهيم. به عبارتي اوستا تلاش پدران ما بوده براي درك همين مفاهيم گاتهايي؛ ولي اصل به خود گاتها برميگردد. البته به غير از اوستا، متون ديگري هم داريم كه به وسيله نويسندگان مشخصي نوشته شده اند، نظير «بُِندَهِش»، «دينكرد»، «زند بهمن يسن». 🔹سوشيانس از ديدگاه اشوزرتشت، انسان كامل است. از آنجايي كه رسيدن به چنين جايگاهي و طي اين مراحل هفتگانه بسيار سخت مي‌باشد، در اوستا، افراد معدودي نام برده شده اند كه مي‌توانند به جايگاه سوشيانس دست يابند. ما اعتقاد داريم هر كسي مي‌تواند به مراتبي از سوشيانس بودن برسد. 🔹اشوزرتشت خود را به عنوان يك سوشيانس معرفي كرده و آرمانش اين بوده كه سوشيانس‌هاي ديگري بيايند و راه او را ادامه دهند و جهان آرماني او را محقق نمايند. در نگاهِ گاتهايي، سوشيانس يك نفر نيست، سه نفر هم نيست، مشخص هم نيست چند نفرند و مهمتر از همه، هركسي مي‌تواند به يك جايگاهي از سوشيانس برسد. 🔹در دوره 12 هزار ساله اساطيري اوستا، سوشيانس‌ها به فاصله سه هزار سال ظهور مي‌كنند. پس از اشوزرتشت در پايان هزاره اول، نخستين سوشيانس به نام «اشيدربامي» ظهور خواهد نمود كه برخي بر اين باورند كه همان كوروش هخامنشي مي‌باشد. «اشيدر ماه» دومين سوشيانسي است كه با صفت گستراننده نماز و نيايش ظهور مي‌كند كه برخي گمان كرده اند اردشير بابكان است. سوشيانس سوم، كسي است كه در حقيقت به عنوان آخرين سوشيانس ميآيد و جهان را دوباره گاهاني مي‌كند؛ يعني همچون خودِ اشوزرتشت عمل مي‌كند. لینک متن کامل گفتگو : http://maarefmags.ir/node/953
سوشيانس ✍ موعود گرايي در آئين زرتشت؛ در ديدار نشریه معارف با موبد پدرام سروش‌پور(2) ✅ هيچ جا مدركي يا سندي نداريم كه كسي خودش را به دروغ سوشيانس معرفي كرده باشد. پيش آمده كه كساني از اديان ديگر آمدند و گفتند كه ما همان سوشيانس زرتشت هم هستيم، اما در روايات و نوشته‌هاي خودمان چنين چيزي وجود ندارد؛ حتي كوروش كبير و اردشير بابكان كه مطرح گرديد، برداشت برخي از محققين است و در متون گذشته زرتشتي نيامده است. ✅ سوشيانس از ديدگاه گاتها، يك جايگاه مينوي است. جايگاه مينوي هم نسبي است. كسي كه به اوج آن جايگاه مي‌رسد، سوشيانس است، ولي هر كسي مي‌تواند به مراتبي از اين جايگاه دست يابد. پس به عبارتي تك تك انسان‌ها مي‌توانند سوشيانس يا سودرسان باشند. ✅ كساني هم هستند كه در مقابل نيكان و راستكردان قرار گرفته و با ناآگاه كردن مردم، «آشموغي» (بدعت‌هاي ناراست)، دروغ، خشم و كينه، آز و نابودي، در مقابل تكامل و پيشرفت بشريت قرار مي‌گيرند. ايشان همان كساني هستند كه شما از آنها به عنوان موانع ظهور اسم مي‌بريد. در دين زرتشت بعضي از ايشان به صورت نماد مي‌آيند؛ مانند «ضحاك» كه نماد اهريمن‌خويي و «پشوتن» و «بهرام ورجاوند» كه نماد آزاديخواهي و نجات دهندگي نيكان و اشوان مي‌باشند. ✅ اولين ويژگي گاتها اين است كه در كلِ آن، به غير از دو مورد، هيچ رد پايي از احكام يا دستورالعمل ديني نمي‌بينيد. آن دو مورد هم يكي منع قرباني كردن همراه با آزار و اذيت حيوانات است و ديگري دستور به استفاده نكردن از سلاح مي‌باشد. ✅ زبان گاتها در عين حال كه به صورتي فلسفي و رمزگونه است كه درك حقايق آن، تلاش زيادي را مي‌طلبد، اما كاملا شفاف و صريح بوده و از روشني خاصي برخوردار است؛ در حالي كه زبان اوستا زباني اسطوره‌اي است. ✅ در گاتها، هيچ نامي از معجزات اشو زرتشت نيست؛ بلكه معجزه به آن شكلي كه بعضي از متفكرين ما بيان مي‌كنند، با انديشه‌هاي اشوزرشت مغايرت دارد. در اسطوره‌هاي ايران باستان به معجزاتي منصوب به او برمي خوريم كه يكي از آنها قدرت پيش‌گويي است كه اشو زرتشت به جاماسب، وزير خردمند شاه گشتاسب كياني، داده بود. به همين دليل، كتاب‌هايي را كه به قصد پيشگويي نوشته مي‌شد، «جاماسب نامه» مي‌ناميدند. ✅ انساني لياقت بهشت را دارد كه اين راه را با خرد و آگاهي كامل طي نمايد. به عبارتي، اديان نيامده‌اند كه بر عقول آدميان حكومت كنند؛ اديان آمده‌اند كه بر قلوب انسان‌ها حكومت كنند. ملاصدرا هم مي‌گويد آن يقيني ارزش دارد كه از بوته شك بگذرد. آن يقيني كه اين مسير را طي كند، يقين واقعي خواهد بود. ✅ من همواره از نظرات انديشمندان ساير اديان، بهره برده‌ام؛ يكي از اين انديشمندان استاد مطهري مي‌باشد. در يكي از نوشته‌هاي ايشان در مبحث فلسفه انتظار، سه پرسش بنيادي مطرح گرديده بود كه پاسخ‌هاي ايشان به اين پرسش‌ها، راهگشاي بسيار خوبي براي من در جهت درك مفهوم واقعي سوشيانس بود. 👈لینک متن کامل گفتگو http://maarefmags.ir/node/962
🌻"ماشیح"منجی موعود یهود 🌺 ✍ در گفتگوی نشریه معارف با خاخام يونس حمامي لاله زار 👈 اشاره: دکتر يونس حمامي لاله‌زار، پزشك، خاخام، محقق ديني، از صاحب‌نظران فرهنگي ـ مذهبي و رئيس اسبق انجمن كليميان ايران است؛ پزشكي كه بيش از طبابت، دغدغه تدريس «تلمود» و آموزه‌هاي دين يهود را دارد. كتاب «فرهنگ و بينش يهود» ويژه كليميان، ترجمه «نيايش‌هاي روزانه يهود»، تكميل و تدوين فرهنگ سليمان حيّم با عنوان «فرهنگ فارسي به عِبري»، مقالات متعدد در نشريات ديني کلیمیان و مسلمانان، تدریس «درس يهود» در دوره دكتري دانشگاه اديان و مذاهب و تربيت مدرس قم، نمونه‌اي از کارهای علمی پژوهشی اوست. ✂️ گزیده سخنان خاخام حمامی لاله زار: ✅ اعتقاد به وجود منجي موعود و انتظار براي ظهور آن حضرت، انديشة مشترك بين اديان توحيدي و حتي اديان غيرتوحيدي است. اعتقاد به منجي و حتي انتظار براي ظهور آن، جزء اصول اعتقادات يهوديت است. اصول پايه اعتقادي دين يهود از سيزده اصل تشكيل مي‌شود؛ يكي از آنها اعتقاد به منجي و ظهور آن است و اين اعتقاد را حتي در كنار اعتقاد به خدا در نظر مي‌گيرند؛ بر اين اساس كسي كه به ظهور منجي معتقد نباشد در واقع به نبوت حضرت موسي و ساير پيامبران هم بي‌ايمان مي‌باشد؛ چرا كه در واقع اجراي كامل و اعتلاي آن نبوتي كه از قبل وجود داشته، وابسته به ظهور منجي است كه شرايط را فراهم كند تا اصول شريعت الهي به بهترين شكل در دنيا اجرا شود. در توارت آيات مختلفي در اين‌باره وجود دارد. ✅ در متون ديني يهود، اسامي مختلفي براي منجي در نظر گرفته شده و معروف‌ترين آنها كنيه‌اي است كه براي ايشان وجود دارد و آن لقب «ماشيح» است. ماشيح در واقع به معني «محوشدن» و «تطهير شدن» مي‌باشد. اين لغت از اينجا گرفته شده كه پادشاهان يهود، مثل حضرت سليمان و داود و ديگران، با يك عطر روغني خاص تدهين و تطهير مي‌شدند و چون اعتقاد براين است كه منجي موعود، از يك طرف از فرزندان حضرت سليمان و داود و از طرفي ديگر خود پادشاه بوده و حكومت تشكيل مي‌دهد، با لقب «ماشيح» از او ياد شده است. ✅ خود كلمة ماشيح اسم خاص نيست؛ چون براي افراد ديگري مانند حضرت داود و حضرت هارون به كار رفته؛ همچنين براي كاهنين بزرگ هم كه با آن عطر روغني خاص تدهين مي‌شدند لقب ماشيح به كار رفته است؛ حتي به شكلي در «شهريار نبي» براي كوروش پادشاه ايران اين لقب ماشيح به كار مي‌رود. اما به صورت خاص زماني كه اسم ماشيح مي‌آيد اين يك كنية خاص است كه ديگر اشاره به آن منجي موعود دارد. @maarefmags_ir ✅ منجي يهود از نظر اصل و نسب به حضرت داود و سليمان برمي‌گردد. و اعتقاد بر اين است كه در هر دوره و عصري فرد يا افرادي از نسل حضرت سليمان و داود وجود دارد كه از نظر مقام روحانيت، تقوا، ايمان و علم الهي در درجه و مقامي هستند كه اگر تقدير الهي باشد و انسان‌ها لياقت داشته باشند، آن فرد به مقام ماشيح خواهد رسيد. ✅ ديدگاه يهوديت اينگونه نيست كه منجي ساليان قبل متولد شده باشد و زنده باشد. البته گفتيم در هر دوره و عصر ممكن است يك يا چندين نفر داراي اين شايستگي باشند و عبارتي كه «تلمود» بكار مي‌برد چنين است: «هميشه قبل از اينكه خورشيدي غروب كند، خورشيدي ديگر طلوع كرده.». از اين رو هر لحظه امكان ظهور وجود دارد و آن فرد لايق هم حتماً در اين دنيا وجود دارد؛ اصلاً جزء نمازهاي روزانة يهود، ارتباط با منجي است و بخشي از عبارت آن اين است كه: «ما به ظهور آن منجي اعتقاد داريم انتظار مي‌كشيم تمام روز». لینک متن کامل گفتگو : http://maarefmags.ir/node/630
🌺بازگشت مسيح 🌻 ✍ در گفتگوی اسقف رمزي گَرمو با نشریه معارف 👈 معمولاً اين مسئله به شكل كلي مطرح مي‌شود كه اعتقاد به منجي موعود جهاني، يكي از اشتراكات اديان ابراهيمي است. نشريه معارف در اين شماره و در راستاي تبيين دقيق‌تر مسئله، افتخار دارد نظرات جناب رمزي گرمو اسقف اعظم كليساهاي ايران را درباره «منجي‌ موعود در آيين مسيح» تقديم مخاطبان فرهيخته خود نمايد. رمزي داوود يوسف گرمو، اسقف اعظم كليساي آشوري، كلداني و كاتوليك ايران و مقيم تهران است. اسقف رمزي در اطاق كار خود در كليساي حضرت يوسف(ع) و در ميان انبوهي از كتب ديني با چهر‌ه‌اي گشاده در انتظار ما بود. زبان فارسي، ته لهجة عربي و چهرة غربي اسقف، خاطره‌اي به ياد ماندني برای ما به يادگار گذاشت. ✂️ گزیده سخنان اسقف رمزی گرمو: ✅ اگر پيروان اديان الهي در انتظار يك منجي هستند كه در آخرالزمان ظهور خواهد كرد، اين بدين معناست كه احساس مي‌كنند جهان امروز نمي‌تواند آرمان‌ها و آرزوهاي مردم، مخصوصاً صلح،‌ آرامش، دوستي و محبت را برآورده كند و به يك نجات‌دهنده نياز است. ✅ ابداً هيچ‌كس تاريخ و زمان ظهور را نمي‌داند. البته شايد شنيده باشيد بعضي‌ها سعي كردند وقتي كه به سال دوهزار(2000میلادی) نزديك شديم، بگويند در همين سال مسيح مي‌آيد! ولي اين گفته بر ضد تعاليم انجيل است و اين را مسيحي‌ها قبول نمي‌كنند. ✅ عيسي مي‌فرمايد: «بسياري به نام من آمده، خواهند گفت من مسيح هستم، ولي دنبال آنها نرويد» و اين اتفاق‌ها در تاريخ مسيحيت افتاده است؛ يعني مسيحيانِ دروغگو، كاذب و فريبنده. بله ما هم داريم، مسيحِ دجال، مسيحِ كاذب كه كارهايي بسيار بسيار زشت مي‌كند. خودش را جاي خدا قرار مي‌دهد به طوري كه مردم فريب مي‌خورند؛ اما مسيح با آمدنش او را از بين مي‌برد. ✅ بايد بدانيم كه براي ما ظهور آخر مسيح، زياد قابل وصف نيست و نمي‌شود توصيفش کرد. ما معتقدیم این ظهور جنبة راز دارد. کلمة «راز» را در ادبیات مسیح خیلی به کار می‌بریم؛ مثلاً می‌گوییم «خدا راز است» چون معتقدیم انسان با عقل و علم و فطرتش نمی‌تواند راز خدا را کامل بشناسد. ظهور مسیح فرا مکانی است؛ یعنی نمی‌توانیم بگوییم مثلاً‌ در بیت‌المقدس ظهور خواهد كرد، چون با ظهورش مکان دگرگون خواهد شد. حتی ما ایمان داریم با ظهور مسیح، خلقت ـ خلقتی که در آنیم ـ‌ دگرگون خواهد شد. ✅ هرگز نبايد غرب و مسيحيت را يكي دانست. در ذهن بعضي‌هاست كه غرب يعني مسيحيت؛ اما اين طور نيست. ما بر روي زمين، كشورِ مسيحي نداريم؛ من به عنوان اسقف كليسا اين را به شما مي‌گويم و تعجب نكنيد. مع‌الاسف بعضی قوانين كه مستقيماً برضد تعاليم مسيح و انجيل مي‌باشند مانند قانون هم‌جنس بازي و سقط جنين، در كشورهاي غربي تصويب و اجرا مي‌شوند. ✅ كساني كه مي‌گويند بايد هيكل سليمان بنا شود تا اينكه مسيح آنجا ظهور يابد، اين اصلاً ربطي به تعاليم انجيل و مسيح ندارد. كجا مسيح چنين گفته است؟! اينها حركات سياسي هستند و ظاهراً هم پول دارند و به خودشان اجازه هر كاري را مي‌دهند! ✅ البته شايد بعضي‌ها از آيات انجیل كه دربارة جنگ و اغتشاش آخرالزمان آمده، برداشت سياسي كنند و اين درست نيست؛ هر چند متأسفانه برخي چنين مي‌كنند، ولي ما هرگز اين طور فكر نمي‌كنيم. توجه داشته باشيد كه، آيات كتاب مقدس را نبايد تحت‌اللفظي ترجمه كرد، بلكه تفسير دارد؛ چنانچه قرآن هم تفسير دارد. كلاً تمامي آياتي كه راجع به جنگ‌، اغتشاشات، قحطي‌ها و زلزله‌ها داريم براي اين است كه انسان بيدار باشد و بداند در اين دنيا مسافر و مهاجر است، پس اين دنيا نمي‌تواند انسان را نگه دارد. منتظر زمينِ جديد و آسمانِ جديد هستيم كه براي ما مسيحيان با ظهور مسيح تحقق خواهد يافت. 👈 لینک متن کامل گفتگو : http://maarefmags.ir/node/645
موعود از نسل فاطمه(س) است 📚 گزارشی از گفتگوی شهید ماموستا شيخ‌الاسلام مفتي برجسته شافعي با ✍ از بدو ورود تا ختم گفتگو، تكّیه كلامش «وحدت» و «پرهيز از تفرقه» بود؛ ماموستا دكتر سيد محمد شيخ الاسلام كردستاني، مفتي برجسته شافعي، دبير شوراي افتاء كردستان، منتخب اول مردم استان در مجلس خبرگان رهبري و عضو شوراي عالي مجمع تقريب بين مذاهب اسلامي. وی رأس ساعت مقرر در مجمع تقريب بين مذاهب اسلامي با آغوشي باز پذيرايمان شد تا از "امید" و "آینده" بگوید؛ چه ميزبان امیدوار و شايسته‌اي! 🖌 ماموستا شيخ‌الاسلام بيش از پنجاه سال به امر تدريس و تبليغ آموزه‌هاي علمی و ديني مشغول بود؛ از جمله 6 سال در دانشگاه مذاهب اسلامی تهران، 20 سال در دانشکده الهیات دانشگاه تهران، نزدیک به 15 سال در دانشگاه‌های استان کردستان و نیم قرن تربیت طلاب علوم دینی در غرب ایران. این منادی بزرگ وحدت، که عهده‌د‌ار امامت جماعت مسجد سيدقطب سنندج نیز بود، در 27 رمضان (مهمترین شب قدر به روایت اهل سنت) سال 1388 بعد از اقامه نماز مغرب و هنگام خروج از مسجد، به‌دست عوامل گروهک تروریستی ضد وحدت اسلامی، به فیض شهادت نایل آمد. گزیده سخنان ماموستا شيخ‌الاسلام: ✅ وقتي كلمة «منجي» را مطرح مي‌فرماييد، اگر منظورتان حضرت مهدي(عج) است، بايد قيد «بعد از رسول‌الله»، را اضافه كنيد؛ چون منجي مطلق بشريت، يقيناً حضرت رسول اعظم(ص) است و كساني كه پس از ايشان مي‌آيند و ما هم به درستي ايشان را منجي مي‌دانيم، به اين خاطر است كه اين بزرگواران اعتقاداً و عملاً در خط حضرت رسول(ص) گام برمي‌دارند. ✅ من معتقدم ايمان به منجي و ايمان به اين مسئله كه در آخرالزمان كسي مي‌آيد كه مكتب اعتقادي و عملي رسول‌الله را زنده و احيا مي‌كند و با ظلم و ظالمين مبارزه مي‌نمايد، اين خود يك قوة‌القلب ايماني است در هر مقطع زماني براي مسلمانان؛ يعني آثار يأس را از زندگي مسلمين مي‌برد. از نظر ما، فلسفة ايمان به منجي اين است كه ما استمرار وجودي اسلام را اعتقاداً بپذيريم تا اسلام رو به نابودي نرود. به عقيدة من ايمان به منجي اميد را در قلب‌هاي ما مي‌پروراند تا خوب بدانيم هميشه پشت سر اسلام و قرآن كسي هست كه دوباره اسلام را زنده خواهد كرد. ✂️ در مورد تولد ايشان شما مي‌دانيد كه علماي اهل سنت معتقد نيستند كه به دنيا آمده‌ است؛ يعني معتقد نيستند كه حضرت مهدي(عج) فرزند بلافصل حضرت امام حسن عسكري(ع) باشد. شخص بنده معتقدم مسئلة‌ مهم در بحث مهدويت، ولادت نيست، بلكه مسئله مهم «ظهور» آن حضرت است؛ حال اگر عده‌اي از مسلمين معتقد باشند كه فرزند بلافصل حضرت امام حسن عسكري(ع) است، چه مشكلي پيش مي‌آيد؟! يعني اگر اين مسئلة تحقق خارجي پيدا كرده باشد نه مشكل عقلي پيش خواهد آمد و نه امر محالي است و نه اصطكاكي با اصول اعتقادي ديگر فرق اسلامي دارد. اصولاً مشكلي نيست و حتي با اصول اعتقادي اهل سنت نه تصادم دارد و نه تضارب. مسئله اصلي در احاديث ما «ظهور» آن حضرت است كه در يك مقطع زماني، شخصي به نام «محمد» از تبار حضرت فاطمة زهرا(س) قطعاً ظهور خواهد كرد. در مورد نسب آن حضرت هم باز قدري اختلاف است؛ بعضي از اين احاديث مي‌گويند مهدي موعود از نسل امام حسن مجتبي(ع) است و بعضي تصريح مي‌كنند كه از نسل امام حسين(ع) است! آن هم براي شخص بنده و براي دنياي اسلام زياد مهم نيست. اگر حضرت مهدي(ع) آمد قطعاً ايشان مي‌فرمايد كه آنچه مهم است قيام من است، بياييد پشت سر من و در قيام شركت كنيد انشاءالله. لینک متن کامل گفتگو 👈 http://maarefmags.ir/node/674
🌻 «مهدويت از منظر وهابيت» (1) ✍ در گفتگو با مستبصر دكتر عصام العماد یمنی ✅ مستبصر عصام العماد روزگاري از تئوريسين‌هاي وهابيت به شمار مي‌رفت. این فارغ‌التحصیل دكتري از دانشكده اصول الدين دانشگاه «امام محمد بن سعود» عربستان، چند سالي است كه پس از تشرف به مذهب حقه جعفري و در پي صدور فتواي تكفير ايشان توسط بزرگان وهابي، مجبور به اقامت در ايران شده است. خاندان او از پيشقراولان تبليغ وهابيت در يمن و منطقه هستند؛ پدرش «علي يحيي العماد» و عمويش «عبدالرحمن العماد» بزرگ‌ترين عالمای سلفي كشور يمن می‌باشند. عصام در دوران تحصيل در سعودي، به حلقه درس و محفل خصوصي مفتي اعظم وهابيت، شيخ «بن باز» راه يافت و از شاگردان نخبه و آينده دار او به شمار می‌رفت. وي پس از فراغت از تحصيل، به مدت چهار سال امامت جمعه و جماعات مساجد «باب القاع»، «الاسطي»، «هايل سعيد» و «الدعوه» را برعهده گرفت و در اين زمان كتب مهم وهابيت از جمله «التوحيد» محمد ابن عبدالوهاب را در مسجد جامع تدريس می‌كرد. در همين زمان كتاب ضد شيعي«الصله بين الاثني عشريه و فرق الغلاه» (همبستگي شيعه و فرق غالي) را به نگارش درآورد! هر چند خوشبختانه قبل از انتشار آن، در اثر مطالعه عميق آثار شيعي به ويژه كتب شيخ مفيد، به بطلان عقايد وهابيت پي‌برد و به تشيع دوازده امامي گرويد؛ از این رو در ابتداي اين گفتگو برایمان گفت: «از راه دشمني با امام علي (ع) به دوستي با حضرت رسيدم!». ✅ وي پس از استبصار، با برگزاري مناظرات متعدد (حضوري، ماهواره‌اي و مكتوب) با سران مكتب خلفاء و نقد بنيادهاي انديشه وهابيت، و دعوت از علماي وهابي براي تعويض نگاه تكفيري خود به نگاه تقريبي، موفق به هدايتگري شمار زيادي از جوانان جوياي حقيقت، به مكتب رهايي‌بخش تشيع گرديده است. يكي از مشهورترين مناظرات ماهواره‌اي ايشان با «شيخ عثمان الخميس»رهبر وهابيت كويت و از اعلام علماي وهابي معاصر بود كه يك سال به طول انجاميد و مجموعه آن مذاكرات در يك جلد كتاب 869 صفحه‌اي به نام «الزلزال» چاپ و منتشر شد. علت نامگذاري اين كتاب به «الزلزال» اين است كه پيرو استقبال جوانان سني، به ويژه وهابي، از اين مناظرات، بخش‌هايي از جغرافياي جهان عرب شاهد جنبشي اعتقادي در خود گرديد. از ديگر آثار دكتر عصام مي‌توان به كتاب «نقد الشيخ محمد بن عبدالوهاب من الداخل»، «المنهج الجديد و الصحيح في عرض غيبة المهدي علي الوهابيه»، «آينده در قلمرو تشيع»، «المنهج الجديد و الصحيح في الحوار مع الوهابيين» كه به نام «روشي نو و صحيح در گفتگو با وهابيت» ترجمه شد و نيز كتابي كه با عنوان «گفتگوي بي‌ستيز؛ گامي به سوي تفاهم» به فارسي ترجمه و منتشر شد، اشاره کرد. ✂️ گزیده سخنان دکتر عصام العماد: وهابي‌ها در دوره معاصر، حداقل 100 كتاب درباره تواتر روايات و اصل مهدويت نوشته‌اند. با توجه به اينکه آنها به صحاح ستّه، كتاب‌هاي نه گانه و در مجموع كل كتاب‌هاي حديثي مورد قبول اهل تسنن، اعتقاد دارند، لذا اگر مسئله مهدويت، در مذاهب اهل تسنن، يك ضرورت دانسته شود و جزء مسائل متواتره به حساب آيد، به تبعيت از آن، در وهابيت نيز چنين خواهد بود؛ چرا كه وهابیت در اين موضوع، ديدگاه منحصر به خود ندارد. 60 نفر از اعلام علماي سعودي، قبل از ورود به قرن بيست و يكم، فتوا داده‌اند كه امام مهدي(عج)، امام دوازدهم است! دليل آنها بسيار محكم است؛ چون رواياتي است از رسول اكرم(ص) مستند به منابع وهابيت. آنها تصريح كرده‌اند كه اين، ديدگاه ما نيست، بلكه ديدگاه امام ابوداود سجستاني، معاصر بخاري است كه قبل از تولد مهدي شيعيان مي‌زيسته و نيز ديدگاه ابن كثير دمشقي و ديگر بزرگان مورد اعتقاد وهابيت است! لینک متن کامل گفتگو 👈 http://maarefmags.ir/node/851
🌻 «مهدويت از منظر وهابيت»(2) ✍ در گفتگو با مستبصر دكتر عصام العماد یمنی آمار 120 تن از اعلام و منابع اهل سنت كه معترف به ولادت حضرت ولي‌عصر ارواحنا له الفداء در سال 255 هجري هستند، جمع‌آوري شده است؛ کسانی مانند: ابونصر سهل بن عبدالله از علماي قرن چهارم در كتاب «سرالسلسله العلويه»(ص 39)، امام فخر رازي صاحب «تفسير كبير» در كتاب «الشجره المباركه في انساب الطالبيه»(ص 78)، ابن خلكان در «وفيات الاعيان»(ج 4، ص 176)، ابن اثير جزري در کتاب «الكامل في‌التاريخ»(ج 7، ص 274) در حالی که ابن اثير در هنگام وفات امام عسكري (ع) در قيد حيات بود؛ نيز مي‌توان از اين بزرگان جماعت نام برد: ابن حجر هيثمي در كتاب «صواعق‌المحرقه»، امام قندوزي بزرگ حنفيان زمان خود، امام سبط ‌ابن الجوزي در كتاب «تذكرةالخواص»، ابن صباغ مالكي در كتاب «فصول المهمّه» و شماري از معاصرين همچون زركلي عالم بزرگ معاصر وهابي در كتاب «الاعلام». ✅ محمد بن عبدالوهاب علاوه بر شيعه، اهل تسنن معتدل را نيز مورد هجمه قرار مي‌داد. او هر كس را كه تابع افكارش نبود، ضد توحيد قلمداد كرده و كافر مي‌ناميد! وي در مكاتباتش با ديگران مي‌نوشت: «من محمد بن عبدالوهاب الي المشركين»! بسياري مي‌گويند ابن تيميه از شخصيت‌هاي افراطي تاريخ اسلام، از او معتدل‌تر بود. متاسفانه محمد ابن عبدالوهاب اين بدعت را براي نسل‌هاي بعد وهابيت، به ميراث نهاد. ✅شيخ يوسف قرضاوي رئيس جماعت علماي معاصر اهل تسنن مي‌گويد: «در دنياي اسلام كسي اعم از مرده و زنده وجود ندارد، مگر اينكه وهابيت كتابي در لعن او نوشته اند، چه شيعه باشد، چه سني، چه زيدي و...». شاهد اين ادعا، کتابي است که وهابيت در رد او به نام «الكلب العالي، يوسف القرضاوي»!! نوشته است. تمام نقد‌ها و رديه‌ها و تکفيرنامه‌هاي وهابيت فقط عليه مسلمانان است! من قبل از شيعه شدنم در نزد يكي از اساتيد وهابي خود، نزديك به 100 كتاب در تكفير بزرگان اسلامي اعم از شهيد سيدمحمد قطب، عالم معاصر مصري شيخ محمد غزالي، آيت الله العظمي خويي، مصلح بزرگ شيخ محمد عبده و غيره ديدم ولي هرگز در ميان اين حجم انبوه، كتابي در ردّ ماركسيسم، ليبراليسم، بودائيسم، بهائيت، صهيونيسم و ديگر نحله‌ها و فرقه‌هاي انحرافي نديدم!! شجره ‌نامه خانواده‌هايي در كشورهاي سودان و مصر وجود دارد كه نسل آنها به امام زمان(عج)مي‌رسد! بنده خود اين شجره نامه‌ها ‌را ديده‌ام و الان بيش از نيم ميليون نفر در مصر اين شجره‌نامه‌ها را در دست دارند و در وزارت انساب آن کشور نيز ثبت است كه اينها فرزندان امام مهدي، محمد بن حسن العسكري(عج) هستند! اكنون رهبر بزرگ رهيافتگان مصري به نام «الدمرداش العقالي» از آنهاست! ✅ دشمني با شيعه در درون اهل تسنن و وهابيت، كمرنگ‌تر شده است. اكنون اشخاصي مانند فرحان مالكي، نويسنده معروف سعودي حامي تشيع شده‌اند. الان ديگر بسياري از استادان دانشگاه‌هاي عربستان، مانند ما از بين رفتن بغداد توسط خواجه نصيرالدين طوسي و علقمي را يك داستان جعلي و خرافه مي‌دانند. عده‌اي ديگر از علماي عربستان مقالات و كتاب‌هايي در ردّ افسانه «عبدالله بن سبا» نوشته و صريحاً اعلام كرده‌اند كه نقش «عبدالله بن سبا» در ايجاد تشيع، يك افسانه بيش نيست. لینک متن کامل گفتگو👈 http://maarefmags.ir/node/851
✅ «مهدويت از منظر وهابيت»(3) ✍ در گفتگو با مستبصر دكتر عصام العماد یمنی ✂️اهل تسنن در كتاب‌هاي «الفتن»، «الملاحم و الفتن» و «اشراط‌الساعه»، درباره شرايط ظهور و زمان و مكان آن، بحث كرده‌اند. آنها مكان ظهور را «مكه» مي‌دانند؛ رواياتي نقل مي‌كنند كه به خروج و قتل «نفس زكيه» اشاره دارند. مسئله «يماني» را به شكل شيعه ند‌ارند؛ بلكه به شخصي اشاره مي‌كنند به نام قحطاني. در رواياتشان به «سيد خراساني» هم اشاره شده است. بنده پس از شيعه شدن، يك يهودي را ملاقات كردم كه دقيقاً همان حرف‌هاي ابن كثير را مي‌زد. اين يهودي، اول وهابي شد، بعد سني شد و در آخر هم شيعه شد! من علت را از او پرسيدم. او در جواب، سخن ابن كثير را بيان كرد كه در منابع يهوديان و مسيحيان، خبر پيامبر آخرالزمان و دوازده جانشين پس از ايشان را ديده بودم؛ پس از اسلام آوردن از وهابيان منطقه آمريكا درباره اين دوازده نفر پرسيدم. گفتند فقط رافضي‌ها ‌اين ائمه دوازده‌گانه را دارند. گفتم مركز رافضي‌ها كجاست؟ گفتند: قم. من به قم آمده و شيعه شدم! سرسختي گروه‌هايي از اهل سنت در برابر مهدويت، علي‌رغم نص صريح منابع آنها، تنها جنبه سياسي دارد؛ مثلاً وهابي‌هاي سعودي ‌فكر مي‌كنند كه اگر اين حقيقت را بيان كنند، به نفع ايران تمام خواهد شد و ايران از نظر سياسي در كشورهاي اسلامي موفق خواهد شد! پس نتيجه مي‌گيرند براي اينكه «هلال شيعي» به رهبري ايران در منطقه، پا نگيرد، بايد اعتقاد به امام زمان را خدشه‌دار كرد. بنده به اين نتيجه رسيده‌ام كه ريشه تمام ايرادهاي وهابيت به شيعه، در منابع خود آنهاست! اگر پيروان وهابيت به كتب خود مراجعه نمايند، مسئله انتظار را خواهند ديد؛ هرچند بسيار كمرنگ‌تر از شيعه. مسئله مدعيان مهدويت در جهان اهل تسنن، بسيار زياد و حاد شده و اين نشان دهندة آن است كه مسئله انتظار در ميان آنها ريشه دارد! برخي از متعصبان سني و وهابي چون مي‌بينند اسناد حقانيت شيعه، در صحاح شش‌گانه و نه‌گانه آنها ثبت است و يكي از علل عمده گرايش به تشيع را وجود همين روايات مي‌دانند، براي بي‌اثر نشان دادن اين اسناد، بحث جديدي را با عنوان «ما ادخله الشيعه في كتب السنّيه»(آنچه كه شيعه از روايات خود در كتب اهل سنت داخل كرده)!! مطرح مي‌كنند؛ چون سئوالات بسياري براي پيروان آنها پيش آمده؛ مثلاً مي‌گويند: چگونه شيعيان زيادي در سراسر جهان هستند كه تنها توسط كتب صحاح ستّه شيعه شده‌اند! ✂️ با اين اوضاع و احوال، باز معتقدم، در گذشته مشكلات مهدويت به مراتب بيشتر از اين زمان بوده است؛ چون منابع درجه اول اسلامي در دسترس عموم قرار نداشت؛ اما الان با ورود پديده CD، ورود ماهواره و اينترنت و پس از راه اندازي چاپخانه‌ها و انتشارات‌هاي بزرگ و تبديل جهان به دهكده، همه و همه، باعث شده كه حرف‌هاي بزرگان اهل سنت مانند امام فخر رازي، امام طبري، امام ابن حزم‌اندلسي و يا سخنان امام شافعي يا امام ابوداود سجستاني و حتي ابن تيميه، كه در طول حيات خود، در پنهان‌ترين زوايا و در كنج كتابخانه‌هاي شخصي و فارغ از ملاحظات سياسي اين زمان وهابيت، درباره مهدي آخرالزمان(عج) گفته و نوشته بودند، به سهولت در دسترس جهانيان قرار گيرد. لینک متن کامل گفتگو👈 http://maarefmags.ir/node/905🖌
🌻 «مهدويت از منظر وهابيت»(2) ✍ در گفتگو با مستبصر دكتر عصام العماد یمنی آمار 120 تن از اعلام و منابع اهل سنت كه معترف به ولادت حضرت ولي‌عصر ارواحنا له الفداء در سال 255 هجري هستند، جمع‌آوري شده است؛ کسانی مانند: ابونصر سهل بن عبدالله از علماي قرن چهارم در كتاب «سرالسلسله العلويه»(ص 39)، امام فخر رازي صاحب «تفسير كبير» در كتاب «الشجره المباركه في انساب الطالبيه»(ص 78)، ابن خلكان در «وفيات الاعيان»(ج 4، ص 176)، ابن اثير جزري در کتاب «الكامل في‌التاريخ»(ج 7، ص 274) در حالی که ابن اثير در هنگام وفات امام عسكري (ع) در قيد حيات بود؛ نيز مي‌توان از اين بزرگان جماعت نام برد: ابن حجر هيثمي در كتاب «صواعق‌المحرقه»، امام قندوزي بزرگ حنفيان زمان خود، امام سبط ‌ابن الجوزي در كتاب «تذكرةالخواص»، ابن صباغ مالكي در كتاب «فصول المهمّه» و شماري از معاصرين همچون زركلي عالم بزرگ معاصر وهابي در كتاب «الاعلام». ✅ محمد بن عبدالوهاب علاوه بر شيعه، اهل تسنن معتدل را نيز مورد هجمه قرار مي‌داد. او هر كس را كه تابع افكارش نبود، ضد توحيد قلمداد كرده و كافر مي‌ناميد! وي در مكاتباتش با ديگران مي‌نوشت: «من محمد بن عبدالوهاب الي المشركين»! بسياري مي‌گويند ابن تيميه از شخصيت‌هاي افراطي تاريخ اسلام، از او معتدل‌تر بود. متاسفانه محمد ابن عبدالوهاب اين بدعت را براي نسل‌هاي بعد وهابيت، به ميراث نهاد. ✅شيخ يوسف قرضاوي رئيس جماعت علماي معاصر اهل تسنن مي‌گويد: «در دنياي اسلام كسي اعم از مرده و زنده وجود ندارد، مگر اينكه وهابيت كتابي در لعن او نوشته اند، چه شيعه باشد، چه سني، چه زيدي و...». شاهد اين ادعا، کتابي است که وهابيت در رد او به نام «الكلب العالي، يوسف القرضاوي»!! نوشته است. تمام نقد‌ها و رديه‌ها و تکفيرنامه‌هاي وهابيت فقط عليه مسلمانان است! من قبل از شيعه شدنم در نزد يكي از اساتيد وهابي خود، نزديك به 100 كتاب در تكفير بزرگان اسلامي اعم از شهيد سيدمحمد قطب، عالم معاصر مصري شيخ محمد غزالي، آيت الله العظمي خويي، مصلح بزرگ شيخ محمد عبده و غيره ديدم ولي هرگز در ميان اين حجم انبوه، كتابي در ردّ ماركسيسم، ليبراليسم، بودائيسم، بهائيت، صهيونيسم و ديگر نحله‌ها و فرقه‌هاي انحرافي نديدم!! شجره ‌نامه خانواده‌هايي در كشورهاي سودان و مصر وجود دارد كه نسل آنها به امام زمان(عج)مي‌رسد! بنده خود اين شجره نامه‌ها ‌را ديده‌ام و الان بيش از نيم ميليون نفر در مصر اين شجره‌نامه‌ها را در دست دارند و در وزارت انساب آن کشور نيز ثبت است كه اينها فرزندان امام مهدي، محمد بن حسن العسكري(عج) هستند! اكنون رهبر بزرگ رهيافتگان مصري به نام «الدمرداش العقالي» از آنهاست! ✅ دشمني با شيعه در درون اهل تسنن و وهابيت، كمرنگ‌تر شده است. اكنون اشخاصي مانند فرحان مالكي، نويسنده معروف سعودي حامي تشيع شده‌اند. الان ديگر بسياري از استادان دانشگاه‌هاي عربستان، مانند ما از بين رفتن بغداد توسط خواجه نصيرالدين طوسي و علقمي را يك داستان جعلي و خرافه مي‌دانند. عده‌اي ديگر از علماي عربستان مقالات و كتاب‌هايي در ردّ افسانه «عبدالله بن سبا» نوشته و صريحاً اعلام كرده‌اند كه نقش «عبدالله بن سبا» در ايجاد تشيع، يك افسانه بيش نيست. لینک متن کامل گفتگو👈 http://maarefmags.ir/node/851
🌺 عصر ظهور(1) ✍ گفتگوی مهدوي‌پژوهانه آيت الله كوراني عاملي با نشریه معارف 👈 به حكم «خِتَامُهُ مِسْكٌ وَفِي ذَلِكَ فَلْيَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ» حُسن ختام پروژه گفتگوهاي منجي‌پژوهانه‌اي را به ديدگاه مكتب اهل بيت(ع) اختصاص می‌دهيم، تا از آنجا كه «مِزَاجُهُ مِنْ تَسْنِيمٍ» است، چون چشمه جوشاني باشد كه «يَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ». ✂️ مهدوي پژوه به نام معاصر «آيت الله شيخ علي كوراني عاملي» به سال 1944 ميلادي در جبل عامل لبنان به دنيا آمد. در نوجواني به توصيه علامه شرف‌الدين صاحب «المراجعات» به آموختن دروس حوزوي پرداخت. در نجف به حوزه خارج فقه و اصول آيت الله العظمي خويي و متفکر بزرگ اسلام شهيد آيت الله سيد محمد باقر صدر، بار يافت. در سال 1967 ميلادي، به نمايندگي از زعيم حوزه عراق، به کويت عزيمت كرد؛ از اين رو، نسلي از جوانان مذهبي و انقلابي كويت تربيت‌يافته او هستند. از همين سال‌ها، عمده‌ترين دغدغه فكري ـ ديني استاد، پاسخگويي به نيازها و پرسش‌هاي مطرح در حوزه‌هاي اعتقادي، به ويژه مهدويت بود. آيت الله كوراني، معتقد است كه ارتباط با ايران براي همه شيعيان، امري فطري است؛ زيرا دل و قلب شيعيان جهان با شنيدن نام حضرت اميرالمؤمنين(ع) در اذاني كه از صداي ايران پخش مي‌شود، به تپش مي‌افتد. وي با پيروزي انقلاب اسلامي، به حوزه علميه قم عزيمت نمود و مركز «المصطفي للدراسات الدينيه» را براي مطالعات اسلامي بنيان گذاشت. استاد با اعتقاد به اين كه انقلاب ايران، زمينه‌ساز قيام قائم آل محمد(عج) است، به ضرورت كار علمي در جهت تقويت بنيان‌هاي فكري ـ اعتقادي آن، رسيد. وی در اين راستا، با همتي مضاعف شروع به عرضه نتيجه تحقيقات خود در عرصه مهدويت‌پژوهي کرد؛ از جمله: «معجم احاديث الامام‌المهدي(عج)» در 5 جلد، «الممهدون‌للمهدي(ع)»، كتاب مشهور «عصرال‌ظهور»، «المعجم الموضوعي لاحاديث الامام المهدي(عج)»، «ملائکه الغيب قادمون»(ترجمه: فرشته‌اي از غرب)، «عصر الشيعه»، «بشارة النبي(ص) بالأئمة الإثني عشر(ع)،«الانتصار»(9 جلد). آيت الله كوراني، علاوه بر تأليف و تدريس، يكي از سرداران خط مقدم دفاع علمی از مكتب اهل بيت(عليهم السلام) در مقابل هجمه‌هاي كور و پي در پي وهابيت است؛ كه با گفتگوهاي مستدل و صريح خود در مناظرات حضوري و ماهواره‌اي و فضاي مجازي، به جهاد عقيدتي خود ادامه مي‌دهد. 📚 گزیده سخنان آیت الله کورانی: تفسير برخي از فرق صوفيه ـ‌ مانند ذهبيه ـ از مهدويت، مانند اعتقاد زرتشتيان است؛ يعني آنها نيز به «مهدي نوعي» معتقدند، نه «مهدي شخصي»! اينها اجتهادات آن فرقه‌هاست؛ چون اتفاق و اجماع عامّه مسلمين، بر شخص مهدي است. نه تنها صوفيه و زرتشتي‌ها، حتي يهودي‌ها هم در تفكرات جديدشان قائل به مهدي نوعي مي‌باشند! اين سياست جديدي است. اخيراً وهابي‌ها موج تبليغاتي منفي ديگري به راه انداخته‌، و اعلام كرده‌اند كه مهدي موعودي كه شيعيان دنبال مي‌كنند، «مهدي شيعه» است كه از ايران مي‌باشد! متأسفانه ديگر فرقه‌هاي اسلامي نيز اعم از حنبلي، شافعي، حنفي، مالكي و به ويژه صوفيه، از طرح اين موضوع، بسيار استقبال كرده و مي‌كنند! همچنين وهابي‌ها، مدت‌هاست كه سعي دارند براي خود مهدي موعودي بسازند! لذا سال‌هاست كه فردي به نام «محمد بن عبدالله» از اهالي «بُرِيده» را، در مخفي‌گاه خود براي روز موعود نگه‌داري مي‌كنند! از آنجا كه در منابع فريقين، از پيامبر(ص) ثبت است كه «المهدي يبدأ امره من المشرق»، و «بريده» شهري در نزديكي رياض است كه در مشرق نيست، آن‌ها براي رفع اين مشكل، او را به افغانستان و چچن(در شرق) بردند و سپس بازگرداندند و گفتند كه مهدي از مشرق آمده است!! لینک متن کامل گفتگو 👈 http://maarefmags.ir/node/1509
🌺 عصر ظهور(2) ✍ گفتگوی مهدوي‌پژوهانه آيت الله كوراني عاملي با نشریه معارف 🖌 بنده هميشه در مناظراتم با وهابي‌ها، به كنايه به آنها مي‌گويم: «هنوز آن جوانِ امرد ـ پسري كه هنوز موي صورتش در نيامده ـ معبودتان است؟!» چون آنها به تجسيم خدا تصريح دارند! آن هم به گونه‌اي كه ابن تيميه، به پيامبر(ص) نسبت مي‌دهد كه، خدا را ـ العياذ بالله ـ به صورت جواني امرد و 17ساله، بي‌ريش، مو فرفري، نعلين طلا به پا، و داراي دو لباس «قطيفتان: خضراء و حمراء»، ديد!!! ✂️ اختلاف مذاهب اسلامي، در مسئله مهدويت، در اين دو خلاصه مي‌شود: 1. اگر چه هر دو جماعت اعتقاد دارند كه موعود از نسل فاطمه و علي(عليهما السلام) است، اما اهل سنّت او را از نسل امام حسن(ع) و شيعه او را از نسل امام حسين(ع) مي‌دانند. 2. اختلاف در زنده بودن ايشان دارند؛ كه اكثر اهل تسنّن مي‌گويند آن حضرت هنوز به دنيا نيامده است، اما شيعه معتقد است كه ايشان در سال 255 قمري به دنيا آمده است. البته در اين مورد نيز بعضي از بزرگان مكتب جماعت هم با ما موافق هستند؛ چنان‌كه شيخ نجم الدين عسكري، تعداد بيش از صد نفر از علماي اهل سنت را برمي‌شمرد كه قائل به ولادت امام مهدي(عج) هستند. ✂️ حديث «ثقلين» مربوط به امام مهدي(عج) نيز مي‌باشد. نكته ظريف در حديث ثقلين، عبارت «لن يفترقا حتّى يردا علىّ الحوض»، است كه نصّ بر وجود امام(ع) در هر زمان، و از جمله امام مهدي(عج) مي‌باشد. اين حديث يعني اين كه در هر عصري و تا روز قيامت، هر وقت قرآن باشد، امام(ع) هم خواهد بود. حال سئوال از مكتب جماعت اين است كه آيا اكنون قرآن و عترت از هم جدا هستند؟! اگر بگويند كه از هم جدا شده‌اند، يعني پيامبر را تكذيب كرده‌اند! پس در غير اين صورت بايد مشخص كنند امامي كه همراه قرآن است، كيست؟! ✂️ بعضي‌ تمايل دارند كه هر چيز كوچك و بزرگي را علامت ظهور حضرت بشمارند! در انواع و اقسام روايات مرسله، علائم ظهور را تا هزار مورد مي‌شمارند؛ اما بر اساس احاديث صحيح و متواتر، علامت‌هايي هست كه هم نزديكند و هم قطعي مي‌باشند كه ما به آن‌ها «المحتومات الخمسه» مي‌گوييم. کليني از امام صادق(ع) روايت کرده که فرمود: براي قيام قائم(ع) پنج نشانه است: «بانگ آسماني، خروج سفياني، خسف بيدا، قتل نفس زکيّه و قيام يماني». از ديگر روايات متضمن علائم قطعي ظهور، مي‌توان از احاديث: «رايات السود»(پرچم‌هاي سياه)، «امره يبدء من المشرق» يا «قوم يخرجون من المشرق»، «قوم سلمان»، «رجل من اهل قم» و... را نام برد. ✂️ الفاظ احاديث، مانند قرآن، يك ظهور حقيقي دارند و ما به سادگي نمي‌توانيم جهت تأويلي را گرفته و آنها را به معاني مجازي تفسير كنيم. اگر چه ممكن است برخي از علائم ظهور مانند «نداي آسماني» قابل تأويل باشند، و حتي در روايت داريم كه منظور از «طلوع خورشيد از مغرب»، «ثُمَّ يَظْهَرُ بَعْدَ غَيْبَتِهِ» است؛ يعني «مغرب» به «غيبت امام» تعبير مي‌شود، ولي نوعاً تفسير علامات مربوط به ظهور حضرت(عج)، همان ظهور معمولي كلمات و الفاظ آنهاست. در صورتي مجاز به اين‌گونه تفسير و تأويل رواياتي از اين دست هستيم كه الفاظ و علامات و قرائن موجود در متن حديث، با تفسيرِ از آن، تباين نداشته باشند. لینک متن کامل گفتگو👈 http://maarefmags.ir/node/1509
🌻 عصر ظهور(3) ✍ گفتگوی مهدوي‌پژوهانه آيت الله كوراني عاملي با نشریه معارف 📚 در مجموع خروج‌هاي مقدماتي و وقايع مهم متفقٌ‌عليه پيش از ظهور، عبارتند از: 1. سفياني ـ كه دشمن سرسخت حضرت(عج) است و اعتقاد داريم روزي حاكم سوريه شده و در مقابل امام، با اسرائيل هم‌پيمان و هم‌رزم مي‌شود ـ ؛ 2. يماني در يمن؛ 3. قوم اهل مشرق؛ 4. ‌مسأله تأسيس حكومت يهود ـ‌ كه قوم بني‌اسرائيل در جايي جمع مي‌شوند و مسلمين با آنها مي‌جنگند تا امام مهدي(ع) مي‌آيد و آن قوم را نابود مي‌كند‌ ـ؛ 5. اشغال عراق توسط روم (كشورهاي غربي) و ... . ✅ پس از پيمان ده‌ساله، امام زمان(عج) در 7 سال، مملكت اسلامي خود را چنان مي‌سازد كه دانشگاه‌هاي دولت مهدوي(عج) الگوي جهانيان مي‌شود و دانشجويان دنياي غرب، آرزو مي‌كنند كه روزي به مجامع علمي دولت امام مهدي(عج) هجرت نمايند؛ چون رشد علوم در آن 25 برابر خواهد بود. از اين رو غرب پس از 7 سال نقض پيمان مي‌كند؛ و به همين دليل جامعه غرب، به دو گروه عمده تقسيم مي‌شود؛ يك قسمت همچنان به امام مهدي(عج) و حضرت عيسي(ع) وفادار مي‌مانند و گروه ديگر با دولت آشوب هم صدا مي‌گردند. ✅ امام مهدي(عج) سعه صدر و ديد خيلي وسيعي دارند. جنگ حضرت(عج) با ناصبي‌ها و كساني است كه در مقابل ايشان مي‌ايستند؛ و گرنه با مسيحيان و پيروان ديگر اديان و فرق ديني، كاري ندارد. به اين معنا كه بر كسي و يا گروهي اجبار نمي‌كند كه بايد اسلام را بپذيرند. همين كه حضرت پيمان صلح مي‌بندد، يعني به دنبال نوعي تعامل و همزيستي مسالمت‌آميز با ديگران هستند. مدعيان مهدويت در ميان شيعيان كمترند؛ چون شروط و ويژگي‌هاي امام مهدي(ع) در شيعه شفاف‌تر، دقيق‌تر و انطباق با آن، سخت‌تر است. اين دقت و شفافيت مستند به روايات، مانع از شيوع ادعاهاي كذب مي‌شود. در جهان تسنّن، تعداد ويژگي‌هاي موعود كم‌ است، و لذا درب ادعاهاي كذب باز است. الآن در صندوق نامه‌هاي الكترونيكي من، پيام‌هاي چهار، پنج مدعي مهدويت از كشورهاي يمن، فلسطين، مصر و ... موجود است! مخالفت صهيونيست‌ها با بحث موعودگرايي، به اين دليل است كه آنها اعتقاد دارند نابودي اسرائيل به دست يك رهبر بابِلي خواهد بود؛ يعني امام مهدي(عج) كه از باِبل مي‌آيد! پس از اشغال عراق، دونالد رامسفلد وزير جنگ سابق آمريكا، به صراحت گفت كه ما عراق را به خاطر اسرائيل گرفتيم! اما مخالفت وهابي‌ها، تنها از روي حسادت است؛ چرا كه مي‌گويند ما مهدي شيعه نمي‌خواهيم؛ بلكه مهدي وهابي مي‌خواهيم! پس وهابيها از روي حسادت، و يهود از روي ترس، با تفكر مهدوي مخالفت مي‌كنند. ظهور حضرت در سال فرد قمري اتفاق مي‌افتد. در اين‌باره امام باقر(ع) فرمود: «يقوم القائم في سنة وتر من السنين: تسع ، واحدة، ثلاث، خمس». قبل از اين سال، بايد اتفاقاتي رخ دهد. علامت‌هايي كه تا كنون محقق شده، در تمام طول تاريخ، محقق نشده بود. شناسی لینک متن کامل گفتگو👈 http://maarefmags.ir/node/1714