eitaa logo
معارج
74 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
457 ویدیو
48 فایل
امام خميني(ره): #تربيت انسان از #حكومت و #انقلاب هم مهمتر است. کانال اطلاع رسانی حوزه ۳۶۴ حضرت رقیّه سلام الله علیها ناحیه حیدر کرار علیه السلام شهر پرند استان تهران ارتباط با مدیر کانال 👈 @siyane_313
مشاهده در ایتا
دانلود
معارج
#تفسیر_ سورهٔ_فاتحه «آیه۶_ قسمت۳» 🎬 موضوع کلیپ: 🔰اصول_حرکت #کلام_وحی #قرآن_کریم #تفسیر_سورهٔ_فات
📖تفسیر قرآن سوره فاتحه آیه ۶- قسمت ۳ 🌺 اِهْدِنَا اَلصِّرٰاطَ اَلْمُسْتَقِيمَ﴿۶﴾🌺 👈موضوع: اصول_حرکت ❇️ اصول حرکت در هدایت چیست؟ 🔸۱- مبدأ حرکت 🔸۲- راه حرکت 🔸۳- توشه‌ی راه 🔸۴- موانع راه 🔸۵- رونده کیست؟ 🔸۶- راهنما کیست؟ 🔸۷- نوع حرکت 🔸۸- مقصد. |⇚مبدأ حرکت کجاست؟ {بسم الله} خدای متعال مبدأ آغاز حرکت در همه جاست. چرا؟ چون وجودی که: 🔹الوهیت از آن اوست یعنی ﷲ است، 🔹رحمانیت از آن اوست یعنی رحمان است، 🔹 مهربان‌ترین ذات است یعنی رحیم است، 🔹حمد تام اختصاص به او دارد یعنی الْحَمْدُ للّهِ، 🔹 پرورش دهنده تمام مخلوقات است یعنی رَبِّ الْعَالَمِين، 🔹مالکیتش مطلقۀ حقیقیه است یعنی مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ، 🔹معبودی غیر از او نیست إِيَّاكَ نَعْبُدُ، 🔹 در همه چیز هم از او کمک می‌خواهیم إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ، ✅ چنین وجودی مرکز اصلی شروع کار ما خواهد بود، ای نام تو بهترین سرآغاز بی‌نام تو نامه کِی کنم باز ای یاد تو مونس روانم جز نام تو نیست بر زبانم @salehinhoze
معارج
#تفسیر_ سورهٔ_فاتحه «آیه۶_ قسمت۷» 🎬 موضوع کلیپ: 🔰اصول_حرکت موانع_ راه رونده #کلام_وحی #قرآن_کریم
♻️تفسیر قرآن 🌷«اهْدِنَا الصِّرَ‌اطَ الْمُسْتَقِيم»🌷 سوره فاتحه آیه ۶- قسمت ۷ ❇️ اصل چهارم موانع راه مانع راه چیست؟ طبق آیات و روایات، دو مانع وجود دارد: 🔹۱: مانع داخلی که نفس انسان است، 🔹 ۲: مانع خارجی که شیطان است. 🌷 ۞ وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي ۚ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي ۚ إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَحِيمٌ (سوره یوسف آیه ۵۳)🌷 این نفس را نمی‌شود تبرئه کرد، دائما امر به سوء می کند . مانع دیگر شیطان، است که خدای متعال از انسانها تعهد گرفته است که شیطان را تبعیت نکنید، دنبال شیطان راه نیفتید چرا؟🌷 «إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ» (سوره یس آیه ۶۰) این دشمن آشکار شماست. 🌷 پس مانع حرکت در این مسیری که ما از خدای متعال درخواست ارشاد و هدایت داریم، شیطان و نفس انسان است. ❇️ اصل پنجم رونده ی راه است؛ رونده ی راه فردی است که در آن راه حرکت می‌کند. فردی که حرکت می‌کند مشخصاتی دارد. 🔸انسان یک من حیوانی دارد، یک من نفسانی و یک من ربانی دارد. اگر انسان متوجه شد که محدودۀ کار با من حیوانیش کجاست، من نفسانی و من رحمانی جایگاهش کجاست، چنین فردی می‌فهمد در این راه باید چطور حرکت کند، رونده راه تا خودش را نشناسد،حرکت را یاد نخواهد گرفت، مبدا و مقصد را دقت نخواهد داشت، توشه‌ای فراهم نخواهد کرد، پس اگر ما خود را شناختیم و فهمیدیم که هستیم می‌توانیم در مسیر حرکت کنیم. 🔸خود حیوانی، خود نفسانی، خود ربانی . خود حیوانی چیست؟ تمام ویژگی هایی که در تمام حیوانات هست در این خود حیوانی ما هست. چرا ؟ چون این نفس از معارضه بدش می‌آید.حیوان لگد می اندازد ، درگیر می شود این من در وجود انسانها هم هست، اگر این منیت خوب بکار گرفته نشود متاسفانه این انسان هیچ فرقی با حیوان ندارد، گاهی هم از حیوان پست تر می شود. اما بالاتر از این من، یک من نفسانی داریم. من نفسانی چیست؟ من نفسانی، اون منی است که می‌تواند از این مقام پایین، از این جایگاه پست اوج بگیرد، حرکت کند و به جایی برسد که به سدرة المنتهی ورود پیدا کند و به معراج برسد. 🌷يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ، ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً، فَادْخُلِي فِي عِبَادِي، وَادْخُلِي جَنَّتِي. 🌷 نفس مطمئنه یعنی انسان میتواند به جایی برسد که رشد کند و مراتبی را طی کند، بالا بیاید تا حدی که به نفس کامله برسد. مثال : نفس انسان به منزله ی یک قطره جیوه ایست که داخل دماسنج است ، گاهی نقطه صفر رو نشان می‌دهد گاهی نقطه جوش رو نشان می‌دهد. یکی گفتا به آن گم کرده فرزند که ای روشن روان پیر خردمند ز مصرش بوی پیراهن شنیدی چرا در چاه کنعانش ندیدی اشکال کردند به جناب یعقوب ، این فرزند شما وقتی که کنار شهر شما بود و در یکی ازچاه های نزدیک شهر بود، از یوسف خبری نداشتی، اما حال که رفته مصر بوی پیراهن او را حس کردی! چطور شد اون بوی پیراهن را از این فاصله زیاد حس کردی، اما آنجایی که کنارت بود متوجه حضور او در چاه نشدی. یکی گفتا بدان گم کرده فرزند که ای روشن روان پیرخردمند زمصرش بوی پیراهن شنیدی چرا در چاه کنعانش ندیدی بگفتا حال ما برق جهان است دمی پیدا و دیگر دم نهان است گهی بر طارم اعلا نشینم گهی تا پشت پای خود نبینم (گلستان سعدی باب دوم) 🌷 يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ، ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً، فَادْخُلِي فِي عِبَادِي، وَادْخُلِي جَنَّتِي؛ (سوره فجر آیات ۲۷ تا ۳۰)🌷 یعنی آخرین منزلت قرب رو می‌تواند به دست اورد. من ربانی چیست؟ ما مالک این نفس نیستیم، امانت الهی است. به عنوان یک الگو، یک اسوه، یک شاخصه در اختیارماست. از ما خواستند خود رابه این شکل من ربانی در بیاریم 🌷«تَخَلَّقوا بأخلاق الله»🌷 از این راه، یعنی همانطور که در وجود ما کمال نهفته است، این ودیعه ای است که توسط این من ربانی به ما داده شده‌است، اگر به ما رفتن مسیر کمال اموزش داده شده و ما موحد هستیم ، بندگی خدا را انجام می دهیم همه اینها لطف حضرت حق برای ما می باشد. اگر این من حیوانی و من نفسانی ما در اختیار من ربانی ما باشند، ما در این مسیر حرکت، روندۀ موفقی هستیم و هرجا که آمدیم این من رحمانی خود را تحت تاثیر من نفسانی یا حیوانی قرار دادیم، تنزل کردیم و از راه یا بیرون رفتیم یا برمیگردیم از مقصدی که حرکت میکنیم . 🌸و صلّ الله علی محمد و آل محمد. 🌸 @salehinhoze
معارج
#تفسیر_ سورهٔ_فاتحه «آیه۶_ قسمت۸» 🎬 موضوع کلیپ: 🔰اصول_حرکت اصل ششم: راهنما اصل هفتم: نوع حرکت
♻️تفسیر قرآن 🌷«اهْدِنَا الصِّرَ‌اطَ الْمُسْتَقِيم»🌷 سوره فاتحه آیه ۶- قسمت ۸ ❇️ اصل ششم:راهنما. در مسیرحرکت ، نیاز به راهنما داریم، که اگر راهنما درراه نباشد انسان به جایی نمی‌رسد. 🌷هیچ کس از پیش خود چیزی نشد هیچ آهن خنجر تیزی نشد 🌷 🔸مسیرحرکت ،الگو، مدل و راهنما می خواهد، پیامبر گرامی اسلام می‌فرماید : اگر تمسک به کتاب و سنت، نمایید در مسیر سعادت حرکت خواهید کرد و به مقصد می‌رسید. 🌷«إن تمسّکتُم بهما لَن تضلّوا ابداً» (حدیث ثقلین) 🌷 اگر از کتاب و سنت تبعیت و اطاعت کنید و اینها را به عنوان الگو و اسوۀ قرار دهید در مسیر حرکت موفق هستید و اگر این کار رو نکردید، آسیب می‌بینید. ❇️ اصل هفتم : نوع حرکت 🔹الف :انسانها در مسیری که حرکت می‌کنند گاهی از اوقات اصلا در راه قرار نمی‌گیرند . 🔹ب :گاهی در راه قرار می‌گیرند اما بعد از مدتی برمیگردند. 🔸کسانی که برمیگردند دو دسته‌اند: 🔺بعضی‌ها بر میگردند، توجه آنها به مقصد هست اما آرام به عقب بر می گردند. 🔺بعضی‌ها هم، برمیگردند و هم پشت به مقصد حرکت می‌کنند. پس انسانها در مسیر حرکت با همدیگر متفاوتند، بعضی از انسان ها موفق نیستند. پس کسی که به راه توجه نکند، نوع حرکتش ،حرکت موفقیت آمیزی نیست. 🔸در وجود انسان سه عامل حرکت وجود دارد: ۱:حرکت نفسانی ۲:حرکت قلبی ۳:حرکت روحی. این سه حرکت اگر توازن داشته باشد ، حرکت انسان، حرکت موفقیت آمیزی است. نفس انسان سیار است؛ یعنی چه؟ بالا، پایین ، چپ ، راست ، عقب ، جلو ، این نفس است. قلب انسان دوار است، حرکتش فقط دورانی است. روح انسان، طیار است. پس یک حرکت‌هایی را باید با نفس انجام بدیم، باید نفس راسیر بدهیم. سیر نفس چیست ؟ یعنی عبرت بگیریم از امور مختلف ، از اهل گناه ، ببینیم که عاقبتشان چه شد، آنهایی که درس خواندند آینده‌ شان چه شد، آنهایی که تنبلی کردند آینده‌شان چه شد، این حرکت نفسی و سیری می باشد. یک حرکت دورانی داریم، خدای متعال فرموده است در محور توحید باید بچرخیم،در اصطلاح دور خدا باید بچرخیم، این حرکت قلب است. پس نفس سیار است، قلب دوار است، روح طیار است. سه تا حرکت است، این سه حرکت را اگر مرتب کردیم در مسیر سعادت حرکت می‌کنیم. حرکت نفس چگونه باید باشد؟ اگر انسان رنگ الهی بگیرد ، اعمال انسان صبغۀ الهی گرفت،نفس انسان خواه ناخواه آموزش می‌بیند، ریاضت می کشد، تمریناتی رو انجام میدهد و به کمالاتی می رسد. قلب انسان چه حرکتی باید داشته باشد؟ به خدای خود وابسته باش . یعنی رشته‌ای را به گردنت بینداز، حول این محور توحید و ولایت دور بزن، این حرکت قلب انسان است. و یک حرکت طیرانی داریم، سمت بالا که می رویم، باید دقت کنیم، آن حرکت را اگر درست انجام دادیم، سعادتمندیم. حرکتی که ما را به معراج ببرد مارو به قرب الهی برساند. هوای نفس چیست؟ لذت‌های دنیوی که مرا از سیرِ در مسیر بندگی باز بدارد. هوی قلب هم داریم؟ بله هوی قلب هم داریم، گاهی از اوقات انسان کسی را دوست دارد به او محبت دارد، عاطفه خرج می‌ کند. اما متاسفانه صحبت از خدا و پیغمبر که می شودکم اهمیت می شود. این رفتار هوای قلب است. مثلا والدین بچه را دوست دارند اما برای نماز بیدارش نمی کنند ،! قلب هنوز حرکتش آغاز نشده است ، نمی داند چه کند. پس عواطف را اگر جایی خرج کردیم که رضای الهی نبود این حرکت قلب حرکت صحیحی نیست، دوران ما دور محوری است که آن محور رحمانی نیست. گاهی هوا، نفسانی و قلبی نیست، هوا حتی روحی است. وقتی به کمالاتی رسیدیم، پاساژ میزنیم، مغازه میزنیم، که مثلا من صاحب کرامت هستم، من می دانم اسم فلانی مثلا چیست! من می دانم فردا چه اتفاقی می افتد، پاساژ کرامت فروشی رو باز میکنیم، این پاساژ کرامت فروشی از ما برصیصای عابد درست می کند، از ما بلعم باعورا درست میکند. پس ما هوای نفس داریم، هوای قلب داریم، هوای روح هم داریم. اگر اینها رو نداشتیم حرکتِ ما، حرکت استانداردی در جهت قرب الهی خواهد بود. 🌸و صلّ الله علی محمد و آل محمد. 🌸 @salehinhoze
معارج
#تفسیر_ سورهٔ_فاتحه «آیه۶_ قسمت۱٠» 🎬 موضوع کلیپ: 🔰معنای:قَوَمَ توضیح: المُستَقیم #کلام_وحی #قرآن_
࿇࿐᪥✧🍃﷽🍃✧᪥࿐࿇ 📖 تفسیر قرآن سوره فاتحه آیه ۶- قسمت ۱٠ 🌺«اهْدِنَا الصِّرَ‌اطَ الْمُسْتَقِيم»🌺 ❓صراط المستقیم چیست؟ مادۀ «قَوَمَ» ۶۶۰ مرتبه در قرآن کریم آمده است. قَوَمَ در لغت «هو مایقابل القعود» است. این ماده کلاً دلالت می‌کند بر قیام در مقابل قعود. در واقع ضد قعود است. حالا این قیام می‌تواند جاهای مختلف واقع شده باشد. 🔹 گاهی در موضوع خارجی است. 🔹گاهی در عمل قیام را بکار می‌بریم «اقاموا الصلاة؛ نماز را به پا بدارید.» 🔹گاهی در امر معنوی بکار می‌رود «تقوم للیتمی بالقسط (سوره نساء /۱۲۷)» قیام کنید برای کسانی‌که پدر ندارند در سن صِغَر پدر را از دست دادند، با قسط؛ یعنی با عدل دقیق و حساب‌شده قیام کنید. 🔹گاهی این کلمه در قیامت بکار می‌رود « یوم تقوم الساعة؛ روزی که قیامت به پا می‌شود.». 🔹گاهی در امور مجرد بکار می‌رود. «یوم یقوم الرّوح و الملائکه؛ آن روزی که ملائک و روح قیام می‌کنند، می‌ایستند.» خودِ کلمۀ «قَوْم» چون از این واژه هست، به معنای کسانی هستند که اینها قوامشان به همدیگر است. یعنی چون با یک فرهنگ، با یک دیدگاه هستند، همدیگر را تقویت می‌کنند، به آن‌ها قوم گفته می‌شود. قیام یعنی ایستادن و راه مستقیم یعنی راهی که قیام دارد. قیامت هم به معنای ایستادن است. ❓تفاوت قیام با قیامت چیست؟ قیام یعنی بصورت عادی ایستادن. و قیامت یعنی از حالت درازکش یکدفعه بلندشدن. به همین جهت است که به قیامت رستاخیز می‌گویند. یعنی رست‌خیز؛ یعنی روی زمین بود یکدفعه ایستاد. در قیامت چنین اتفاقی می‌افتد. که یکدفعه طرف از حالت درازکشیده داخل قبر، می‌ایستد. لذا می‌گویند رستاخیز یا قیامت یا رست‌خیز. 🔸قائم؛ کسی است که ایستاده باشد؛ سرپا ایستاده است، به جایی هم تکیه نزده است. این را قائم گویند. 🔸قیِّم کسی است که احتیاجات عرفی دیگران را برآورده می‌کند و ممکن است از امکانات خودشان هم استفاده بکند؛ مثل قیّم صِغار. 🔸قوّام کسی است که با امکانت خودش، امکانات عرفی دیگران را تامین می‌کند 🔸قیّوم کسی است که احتیاجات مادی و وجودی دیگران را تامین می‌کند که این صرفاً وصف خدای متعال است و کس دیگری به این وصف توصیف نشده است، که لااله الّا هوالحیّ القیوم. ❇️ راه مستقیم یعنی: راهی که در نظام معرفتی در اولویت است و بهترین معرفت و بهترین شناخت باید خرج اینجا شود. و از جهت ارزشی اولویت اول است که حتما باید به آن توجه شود. و در نظام تربیتی موثرترین اثر برای هدایت و تربیت جامعه دارد. و از جهت غایی آن مسیری است که انسان را به آن غایت نظام خلقت که انّالله و انّا الیه راجعون باشد هدایت کامل می‌کند. @salehinhoze ࿇࿐᪥✧🍃🌺🍃✧᪥࿐࿇
معارج
#تفسیر_ سورهٔ_فاتحه «آیه۷_ قسمت۱» 🎬 موضوع کلیپ: 🔰صِرٰاطَ اَلَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ ا
♻️تفسیر قرآن سوره فاتحه آیه ۷- قسمت ۱ 🌷«صراط الّذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و الضالّین»، 🌷 در آیۀ ششم از خدای متعال درخواست می‌کنیم که ما را در راهی قرار بده که آن راه استقامت ، پایداری داشته باشد و روشن ، آشکار باشد ، رفعت داشته باشد، منزلت داشته باشد، تزاحم در آن نباشد، سختی و، چالش نداشته باشد. «اهدنا الصراط المستقیم». طبیعتا وقتی‌که می‌گوییم که ما را به راه راست و به راه مستقیم هدایت کن، پشت‌سرش باید بگوییم : راهی که این گونه صفت دارد. یعنی باید سخن از راه باشد، اما سخن از راه نیست، می‌بینیم که در ادامه درخواست می‌کنیم که 🌷«صراط الّذین انعمت علیهم»🌷 راه کسانی که به آن‌ها نعمت داده‌ای نه راهی که اینچنین صفتی دارد. که مثلاً محکم است، نورافکن دارد، پرژکتور دارد، مبدأ دارد، مقصد دارد، چاله ندارد، فلان... این را نمی‌گوییم راه کسانی که به آن‌ها نعمت داده‌ای. غیرالمغضوب علیهم و الضالّین و نه راه کسانی‌که به آن‌ها غضب شده یا گمراه شده‌اند. راه آن‌ها نه. اما نکات خیلی بلندی اینجا نهفته است. اولین بحث اینست که وقتی‌که می‌گوییم که پروردگارا ما را به راهی هدایت کن که اینگونه باشد، سیاق آیه سازگاری با این دارد که بعد باید راه معرفی بشود؟ عرض کردیم راه را معرفی نمی‌کند بلکه روندۀ راه یا راهنمای راه را معرفی می‌کند. راهنمای راه را معرفی می‌کند در واقع. صراط الّذین انعمت علیهم راه کسانی که به آن‌ها نعمت داده شده، تَنَعَّمْتَ با انعمت چه فرقی می‌کند؟ اگر می‌گفت راه کسانی‌که «تَنَعَمْتَ علیهم که نعمت به آن‌ها دادی» تمام توجه می‌رفت روی خودِ نفسِ نعمت، یعنی آن‌ها را نعمتی قرار دادی. اما وقتی می‌گوید اَنعمت نکات دیگری در آن نهفته است. از انعمت یک استفادۀ دیگر هم می‌کنیم و آن بخشش، عطا، سخاوت، اِعطا، که در آن نهفته است. پس اگر می‌فرمود: صراطَ الّذین تَنَعَّمْتَ علیهم یعنی راه کسانی که اینها را متنعم‌شان کردی، از نعمت برخوردار کردی. دیگه عنایت روی بخشش و عطا و سخاوت نبود، اما وقتی می‌گوید انعمت در انعمت دو تا نکته نهفته است. 🔺۱:هم نعمت دادن نهفته است، 🔺۲:هم نفس عطا و بخشش. بعضی از افراد از این واژۀ انعمت یک برداشت استحسانی زیبایی کردند، اشکالی هم ندارد، گفتند خودِ واژۀ انعمت مخفف امامت و نبوت و عدالت و معاد و توحید است. چرا؟ چون اولین حرف چیست؟ الف است، الف دلالت می‌کند بر امامت، نون دلالت می‌کند بر نبوت، عین دلالت می‌کند بر عدل، میم دلالت می‌کند بر معاد، تا دلالت می‌کند بر توحید.این برداشت ذوقی است. اشکالی هم ندارد. ولی نمی‌خواهیم روش بگیم که بله الّا و بالله همین است و جز این نیست، خیر برداشت ذوقیه و می‌توانیم از آن استفاده بکنیم اشکالی هم ندارد. صراط الذین انعمت علیهم راه کسانی‌که به اینها نعمت دادی. خدای متعال به چه کسانی نعمت داده؟ به کسانی که نعمت داده اینها را معرفی هم کرده است ❇️ تعریف نعمت: ما یک آلاء داریم، یک نعمت داریم، یک مَنّ داریم. «لَقَد مَنَّ اللهُ عَلَی المُومِنینَ إِذ بَعَثَ فیهِم رسولاً» (سوره آل‌عمران آیه ۱۶۴) خدای متعال یک منّتی بر ما گذاشته، یعنی چه؟ یعنی یک بهره‌مندی سنگینی را در اختیار ما قرار داده، « وَ نُریدُ أنْ نَمُنّ علی الّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِیِ الارضِ وَ نَجْعَلَهُم أئمّه و نَجْعَلَهُمُ الْوارِثین» (سوره قصص آیه ۵) اینجا صحبت از مَنّ است. مَنّ یعنی چی؟ یعنی بهره‌مندی سنگین، وزین، این را مَنّ گویند. گاهی می‌گویند نعمت، نعمت چیست؟بهره‌مندی است که, با وجود من سازگار باشد. آب، هوا، استراحت، خواب، اینها م نعمت است. پس هر چیزی که با وجود من سازگار باشد نعمت است. آنچه نعومت و سازگاری با من داشته باشد نعمت است. لذا انعام به چی می‌گوییم؟ به شتر می‌گوییم انعام، به گاو می‌گوییم انعام، به گوسفند می‌گوییم انعام. چرا؟ چون تمام وجودشان برای ما سازگار است. به گرگ که ما انعام نمی‌گوییم که. انعام موجوداتی هستند، چهارپایانی هستند که برای ما نفع دارند، با وجود ما سازگارند. مَنّ یعنی بهره‌مندی سنگین، وزین. نعمت یعنی بهره‌مندی سازگار. 🌸و صلّ الله علی محمد و آل محمد. 🌸 @salehinhoze
معارج
#تفسیر_ سورهٔ_فاتحه «آیه۷_ قسمت۲» 🎬 موضوع کلیپ: 🔰صِرٰاطَ اَلَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ ا
♻️تفسیر قرآن 🌷 سوره فاتحه آیه ۷- قسمت ۲🌷 🔹 اقسام نعمت طبق بیان شیخ بهایی در کتاب شریف اطیب البیان نعمت گاهی : 🔸الف: مربوط به دنیاست، 🔸ب: گاهی مربوط به آخرت است. 🔹 گاهی نعمت کسبی است، 🔹 گاهی نعمت موهبتی است. 🔸 پس نعمت‌ها گاهی از اوقات فقط مربوط به عالم دنیاست، این چیزی که در عالم دنیا ما می‌بینیم، آب و اکسیژن و فلان و غذا اینها امکاناتی هستند که چی؟ دنیوی‌اند، مادی‌اند ما با اینها سروکار داریم، اینها می‌شوند نعمت‌های دنیوی. 🔸گاهی نعمت‌های ما اخروی هستند، حوری، غلمان، بهشت، جنّات تجری مِن تحت الانهار اینها می‌شوند نعمت‌های اخروی. 🔹 اگر برای یک نعمتی ما کاری نکردیم و خدا آن‌را در اختیار ما قرار داده، می‌شود نعمت موهبتی، لطفی. 🔹 اگر برای نعمتی زحمت کشیدیم، تلاش کردیم، کار کردیم. آن نعمت، نعمتِ کسبی است، یعنی من به دست آوردم. ❇️ سه تقسیم دیگر: ۱: نعمت لطفی دنیوی ظاهری؛ همین اعضاء و جوارح ماست. این نعمت ها که می‌بینیم دنیوی هستند، هم لطفی وهم ظاهری هستند، دست و پا و چشم و گوش، اعضا و جوارح همه نعمتهای لطفی ظاهری هستند. ۲: گاهی نعمت، دنیوی و لطفی هست اما ظاهری نیست، معنوی است مثل عقل. عقل را به کسی نمی‌شود نشان داد. ۳: گاهی نعمت انسان دنیوی هست اما لطفی نیست، ممکن است کسبی باشد یعنی برای آن کارو تلاش کردیم. نعمت دنیوی کسبی هم دو بخش است. نعمت کسبی : ۱:ظاهری ۲: معنوی مثال قسمت ۱: این زیورآلات، لباس ها، تلاش کردیم و در این دنیا به دست آوردیم، می‌پوشیم، استفاده می‌کنیم، بدن خودمان را تزیین می‌کنیم. مثال قسمت ۲: یا نعمت کسبی که مسبوق به تلاش هست اما ظاهری نیست، معنوی است مثل علم و دانش. سراغ دانش می‌رویم، سراغ آموزش می‌رویم، سراغ کلاس‌های متعدد، مدارک مختلف به دست می‌آوریم. این ها نعمت دنیوی کسبی معنوی. 🔸ب: نعمت‌ها اخروی‌: الف: لطفی‌ ب: کسبی هر کدام از این نعمت لطفی و کسبی باز دو قسم‌اند: ۱: ظاهری ۲: معنوی مثال قسمت ۱: نعمت اخروی لطفی ظاهری؛ نهرها، میوه‌های بهشتی ، ما برای این نعمتها کاری نکردیم، در اختیارمان قرار داده شده است. قبل از اینکه تلاشی کرده باشیم. خیلی از نعمت‌های بهشتی جوری است که ما کاری برایش نکردیم مثال قسمت ۲: نعمت معنوی است مثل غفران ذنوب، خدای متعال ما کار خاصی هم انجام ندادیم، بعضی از گناهان ما را بخشیده است. لطف الهی شامل حال ما شده است. ب:نعمت‌های کسبی‌در قیامت. یعنی برای آنها کار کردیم، زحمت کشیدیم. اینها هم باز دو بخش‌اند.: ظاهری معنوی. نعمت‌های ظاهری همان نهرهای بهشتی است که ما برایشان کار کردیم، می‌گویند این نهر بهشت برای فلان نمازت است، آن حوری برای فلان روزه‌ای است که انجام دادی. نعمت های معنوی باز غفران ذنوب در قیامت که در قبال آن استغفاری است که شب انجام دادی، آن گریه‌ای که شب کردی، آن سجده‌ای که انجام دادی، آن صدقه‌ای که دادی، خدای متعال بعضی از گناهان انسان را می‌بخشد. 🌸و صلّ الله علی محمد و آل محمد. 🌸 @salehinhoze
معارج
#تفسیر_ سورهٔ_فاتحه «آیه۷_ قسمت۳» 🎬 موضوع کلیپ: 🔰صِرٰاطَ اَلَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ ا
♻️تفسیر قرآن سوره فاتحه آیه ۷ قسمت ۳ 🌷«صِرَاطَ الَّذِينَ أَنعَمتَ عَلَيهِمْ غَيرِ المَغضُوبِ عَلَيهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ»🌷 قرآن شریف کسانی که به آنها نعمت داده را صالحین و شهدا، انبیا و صدیقین می داند. این چهار گروه کسانی هستند که خدای متعال به آن ها نعمت داده. سوال؟ اگر از ما پرسیدن بهترین مصداق نعمت چیست؟ می‌گوییم که بهترین مصداق همان نعمت ولایت و توحید است، لذا وقتی که سوال می‌کنند از امام صادق علیه السلام 🌷«لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ» (سوره تکاثر آیه۸)🌷 یعنی چه؟ حضرت می‌فرمایند یعنی نعمت ولایت. اگر این نعمت رابه خوبی استفاده کردیم و کفران نعمت نکردیم خدای متعال، ما را پاداش میدهد و به کمال رسیدن ما هم زیر سایۀ قدردانی از این نعمت است. سوال؟ صِرَاطَ الَّذِينَ أَنعَمتَ عَلَيهِمْ راه کسانی که به آنها نعمت داده‌ای، اول می‌گوید: صِرَاطَ الَّذِينَ راه کسانی که به آنها نعمت داده‌ای، صِرَاطَ الَّذِينَ أَنعَمتَ عَلَيهِمْ بعد وقتی می‌خواهد نفی کند می‌فرماید غَيرِ المَغضُوبِ عَلَيهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ. سیاق آیه باید اینطوری بیان میشد صِرَاطَ الَّذِينَ أَنعَمتَ عَلَيهِمْ غیر الذین غضبوا علیهم ولَلَذین ضلّوا آیه باید این‌طور گفته میشد، اما بیان این‌طور نیست، یعنی در قسمت اول ما، الذین داریم، دردو قسمت دوم و سوم الذین نداریم! چرا به اینصورت است؟ بعضی از اهل معنا اینجا یک برداشت ذوقی زیبایی دارند، گفتند که در بخش اول خدای متعال به ما آموزش می‌دهد که شما این‌طور درخواست نما، ما را به راهی ببر که اون راه راهِ کسانی است که به آنها نعمت داده شده است. اما راه آن افرادی که مورد غضب هستند و گمراه شده‌اند آنها الذین نیستند ناکسند، چون کس نیستند، الذین نیاوردند، چون ناکسند گفت مغضوب، ضالّین، نفرمود الذین غضبوا علیهم، الذین ضلوا، درست، هیچکدوم از اینا را به کار نبرد، پس از جهت ذوقی استفاده میکنیم که خدای متعال این گروه دوم سوم رو یعنی کسانی که در واقع مورد غضب خدای متعال هستند و راه را گم کردند اصلا جزء کسان نمی‌داند لذا برای بخش اول الذین بکار می‌برد برای بخش دوم و سوم الذین استفاده نکرده است. 🌸و صلّ الله علی محمد و آل محمد. 🌸 @salehinhoze