#مطالعه
#داستانهای_شگفت
#شهید_دستغیب
71 - وفائی عجیب
مرحوم حاج شیخ سهام الدین نواب رحمة الله علیه که قریب سی سال #توفیق مصاحبت با ایشان نصیب بود، نقل فرمود از پدرش که از جدش دانشمند کبیر مرحوم حاج اکبر نواب که فرموده بود روز عید قربانی به ملاقات مرحوم حاج معتمد الدوله فرهاد میرزا (استاندار فارس) رفتم به مناسبتی نقل کرد که با سفیر انگلیس در تهران آشنائی داشتم. روزی به دیدنش رفتم او برای انس من آلبومی که در آن عکسهای بسیاری بود آورد و نشانم میداد ناگهان عکسی را برداشت که به من بدهد تا آنرا دید بی اختیار منقلب و گریان و نالان شد. من نگاه کردم دیدم عکس سگی است، تعجب کردم چگونه از دیدن آن گریه میکند. سبب گریه اش را پرسیدم گفت این سگ عادی نبود و مرا با او خاطره عجیبی است.
در اوقاتی که لندن بودم روزی برای انجام مأموریتی که در چند کیلومتری خارج شهر داشتم از خانه بیرون آمدم و کیف خود را که در آن اسناد و مدارک مهم دولتی و مقدار زیادی اسکناس بود همراه داشتم. این سگ هم همراهم آمد و هرچه او را رد کردم برنگشت تا آنکه در خارج شهر به درختی رسیدم زیر سایه آن نشسته و استراحت کردم و مقداری خوراکی که همراه داشتم خوردم و بلند شدم و حرکت کردم.
سگ جلو مرا گرفت و نمیگذاشت بروم هرچه سعی کردم مانع نشود سودی نبخشید غضبناک شدم هفت تیر همراه داشتم چند تیر به او زدم آنگاه آزادانه رفتم.
پس از طی مسافت زیادی دیدم کیفم همراهم نیست متوجه شدم که زیر درخت گذاشته ام و فراموش کرده ام. خیلی ناراحت شدم چون مسئولیت شدیدی برایم داشت، علاوه بر فقدان اسکناسها و ترسیدم که کسی آنرا برداشته باشد.
به سرعت برگشتم و دانستم که سگ زبان بسته دانسته بود که من کیف را فراموش کرده ام لذا از رفتنم جلوگیری میکرد.
چون به زیر درخت رسیدم کیف را ندیدم بیشتر ناراحت شدم بفکر افتادم به سراغ سگ بروم ببینم در چه حالست. به آنجائیکه تیرش زدم آمدم ندیدمش بعد اثر خونش را بر زمین مشاهده کردم بر اثر قطرات خون آمدم تا رسیدم به گودالی که در آن افتاده بود و از مسیر جاده کنار و دور افتاده بود در حالیکه کیف مرا به دندان گرفته و آن سگ با وفا مرده است.
دانستم پس از تیر خوردن و مأیوس شدن از من به این فکر افتاده که کیف را از دستبرد رهگذران نگهداری کند، لذا آن را از سر راه برداشته و تا توانائی داشته از جاده دور شده تا افتاده و مرده است. آیا جا ندارد که برای همچین سگی گریان شوم و از کردار ناپسند خود در برابر احسان او سخت ناراحت نباشم؟
اینجا است که باید اهل #ایمان بکوشند در وفاداری، کم از سگی نباشند! راستی جای تأسف است که بعضی، نعمتها و احسانهای بی پایان خداوند را هنگام رسیدن مصیبتی (که در آن هم حقیقتش نعمت است) نادیده میگیرند.
ولی ناگفته نماند در بین اهل ایمان افرادی با وفا و ثابت قدم در زندگی و طرفداری حق بوده اند و اسماء و حالات بعضی از ایشان هم در کتب ثبت است که نقل آنها از وضع این کتاب خارج است، لکن از همه بالاتر اصحاب #حضرت_سید الشهداء علیه السلام هستند چنانچه خود آنحضرت فرمود «من اصحابی را باوفاتر و بهتر از اصحاب خود نمیشناسم و نه بستگانی نیکوکارتر و صله کننده تر و با فضیلت تر از بستگان خودم).
و این معنی پس از تأمل در حالات آن بزرگواران و مقایسه کردن با حالات اصحاب سایر بزرگان بخوبی ظاهر است.
📖 برای مزید اطلاع به کتاب نفس المهموم و سایر کتب مقاتل مراجعه شود.
چیزیکه در این داستان موجب حیرت و مورد #عبرت است، #وفاداری آن سگ است در حفظ مال صاحبش پس از بیمهری بلکه سخت ترین دشمنیها که از او دیده و آن تیر انداختن و کشتن آن حیوان در برابر #محبت او است؛ زیرا جلوگیری کردنش از حرکت صاحب خود، تنها برای حفظ مالش بود که برگردد و کیف خود را بردارد.
الحال خواننده عزیز قیاس کن حال این سگ را با حالات و رفتار بشر که خود را اشرف مخلوقات می پندارد مثلاً فرزندی که سالها مرتباً مورد #تربیت و محبت و إنعام و #احسان والدین بوده هرگاه از طرف آنها ناراحت شود (با اینکه آن ناراحتی در اثر خیرخواهی یا تأدیب او بوده) به کلی احسانهای بیشمار گذشته را فراموش کرده و با #پدر و #مادر خود در مقام دشمنی کردن بر می آید و آنانرا می آزارد. با اینکه احسان صاحب آن سگ به او، نسبت به احسانهای پدران و مادران به فرزندان نسبت قطره به دریا و ریگ به بیابان است. آیا نباید بشر از حال خود خجل و شرمسار شود؟ و حال بشر در ناسپاسی و حق ناشناسی بطوری است که گویند اگر بخواهی دشمن برای خودت درست کنی «أحسن و اقطع» به کسی احسان کن و بعد ترک کن آن احسان را و ببین چگونه دشمنت میشود و احسانهای گذشته را نادیده میگیرد و چون توقع احسان جدید داشته و به آن نرسیده با او دشمنی میکند. اینست حال بشر در برابر بشری که به او احسان کرده است.
اما حال او در برابر مُنعم حقیقی و احسانهای بیشمار او طوریست که هر گاه مختصر ناراحتی برایش پیش آید و دچار بلائی شود مانند ضرر مالی یا صدمه بدنی یا مصیبت مرگ بستگان... در آن حال تمام نعمتهای بی حساب پروردگارش را نادیده گرفته و در دل از قضاء و قدر خداوند ناراضی بلکه خشمناک میگردد و گاه هم به زبانش آشکار میکند و کلماتی میگوید مثلا: خدایا مگر من چه کرده بودم که چنین گرفتار شدم یا به فلانی چه نعمتها دادی و مرا محروم ساختی و مانند اینها.
در حالیکه غالب گرفتاریهایش به سبب سوء تدبیر و اختیار خودش بوده و بی جهت به پروردگارش نسبت میدهد و ثانیاً بسیاری از بلاها به حسب ظاهر بلا است و در باطن راحتی است از طرف حضرت آفریدگار که اگر میفهمید خوشحالی و شکرگزاری میکرد، چه بسا بلای کوچکی جلوگیری از بلاهای سخت میکند و اگر همراه بلا صبر باشد کفاره گناهانش میباشد.
گاهی جبری و گاهی تفویضی است
مردمان بیشتر در خوشی ها تفویض و در ناراحتی ها جبری مذهب میشوند به این بیان که هرگاه نعمتی به او برسد مانند مال و صحّت بدن و #فرزند و مانند اینها همه را از خودش میبیند و میگوید به زورِ بازویم یا قدرت زبان و قلمم یا بوسیله فلان و بهمان بدست آوردم و هرگاه بلائی به او برسد تنها آنرا از خدا میبیند و میگوید خدا با من چنین و چنان کرد یا میگوید در برابر قضاء الهی کاری نمیتوان کرد، یعنی اگر میتوانستم با او مخاصمه و جنگ میکردم.
در حالیکه امر بعکس است یعنی هرچه خیر و خوبیست همه از خداست (البته نه بطور جبر) و هرچه شر و بدیست همه از ناحیه بنده است (البته نه بطور تفویض) چنانچه در قرآن مجید میفرماید:«آنچه به تو میرسد از خوبیها (یعنی چیزهائیکه انسان طبعاً آنها را خوب میشمارد مانند #عافیت، #نعمت، #امنیت، رفاه همه از طرف خداست) و آنچه به تو میرسد از بدیها (مانند بیماری و خواری، ناداری، آشوب) همه از خودت میباشد (برگشت آن بخودتست نه خداوند).
و درباره حق ناشناسی و ناسپاسی انسان در قرآن مجید زیاد #یادآوری شده و او را سخت مورد سرزنش قرار داده است از آنجمله میفرماید: «چون برسد به انسان ضرری میخواند ما را تکیه کرده یا نشسته یا ایستاده (یعنی در هر حالی که باشد از ما نجات خود را میخواهد) پس چون او را نجات دادیم بگذرد مانند اینکه ما را نخوانده بود (یعنی نعمت و نجات الهی را نادیده گرفته و نشده و نبوده قرار میدهد و برای خداوند بر خود حقی نمیبیند)» و لذا او را به نامهای کفور، کافر، کفار، ظالم، ظلوم، جهول، مُسرف و مانند اینها یاد فرموده است.
سخنی شیرین از سعدی شیرازی
خلاصه آنچه در این داستان ذکر شد از وفاداری سگی، نباید فراموش شود و انسان در برابر پروردگارش و سایر وسائط نعمت و احسان نباید از آن سگ کمتر باشد، چه خوب گفته سعدی شیرازی در گلستانش:
📖 أجلّ کائنات از روی ظاهر، آدمی است و أذلّ موجودات سگ؛ به اتفاق خردمندان سگ حق شناس به از آدمی ناسپاس.
سگی را لقمه ای هرگز فراموش
نگردد گر زنی صد نوبتش سنگ
و گر عمری نوازی سفله ای را
به کمتری چیزی آید با تو در جنگ
#استاد_الهی حفظه الله تعالی:
🏴 #ماه_محرم بهار اشک و بهار مصیبت زدگی بر آقا اباعبد الله علیه السلام است.
🏴 خدای متعال #محرم را قرار داده تا با یک قطره #اشک تمام گناهان را پاک کند.
@ostadelahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ_ویژه دهه اول محرم ۱۴۴۴
🎙 #استاد_الهی حفظه الله تعالی
▪️شب اول محرم:
▪️اگر بخواهیم یک شناخت خوب راجع به محرم پیدا کنیم...
🏴 هیئت حجت بن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف
@ostadelahi
https://zil.ink/ostadelahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ ویژه دهه اول محرم ۱۴۴۴
🎙 استاد الهی
▪️شب دوم محرم
🏴 هیئت حجت بن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف
@ostadelahi
https://zil.ink/ostadelahi
🗓 #تقویم_محرم
🏴 در کربلا چه گذشت؟
☑️ روز اول #محرم
#امام_حسین علیه السلام
#از_تبیین_تا_قیام
@fatemune
┈••✾🏴✾••┈
🚩 @Mabaheeth
منبر.سر انجام نامه های کوفیان.1.mp3
953.7K
👆🏻👆🏻
◉━━━━━────
↻ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ⇆
🎧 منبر: فصل بی وفایی
1️⃣ فصل اول: سرانجام نامه های کوفیان
🎙#امام_خامنه_ای مدظله العالی
#محرم
#امام_حسین علیه السلام
#از_تبیین_تا_قیام
┈••✾🏴✾••┈
🚩 @Mabaheeth
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◼️هیئت مجازی | شب اول
🏴 #روضه مسلم بن عقیل علیه السلام
#محرم
#امام_حسین علیه السلام
#هیئت_مجازی
@fatemune
┈••✾🏴✾••┈
🚩 @Mabaheeth
🗓 تقویم محرم
🏴 در کربلا چه گذشت...
🗓️ #دوم_محرمالحرام
▪️ورود امام به کربلا:
✍ بنا بر قول مشهور، در این روز در سال ۶۱ هجری قمری، آقا و مولایمان حضرت اباعبداللهالحسین سیّدالشّهداء علیهالسلام، به همراه اهل بیت علیهمالسلام و اصحابشان وارد کربلای معلّی شدند، در آنجا اسب حضرت حرکت نکرد...
ارشاد، ج۲، ص۸۴
•┈••✾•┈•✾••┈•
▪️امام علیهالسلام پرسیدند: نام این زمین چیست؟ گفتند: غاضریه.
ایشان نام دیگرش را پرسیدند، گفتند: شاطیالفرات
فرمودند: اسم دیگری هم دارد؟ گفتند کربلا هم میگویند.
در این هنگام حضرت آهی از دل کشیدند و گریه شدیدی نمودند و فرمودند:
"اَللّهُمَّ اِنّی اَعوذُ بِکَ مِنَالکَرب و البَلاء."
بخدا قسم زمین کربلا همین است. بخدا اینجا مردان ما را میکُشند!
بخدا قسم اینجا زنان و کودکان ما را به اسیری میبرند!
بخدا قسم اینجا حرمت ما پایمال میشود.
ای جوانمردان، فرود آئید که محل قبرهای ما اینجاست.
از مدینه تا مدینه، صفحه۳۲۶
فیضالعلام، صفحه۱۴۲
•┈••✾••✾••┈•
🚩 @Mabaheeth
بصیرت برای همه2.mp3
669.3K
👆🏻👆🏻
◉━━━━━────
↻ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ⇆
🎧 منبر: #بعثت_خون
2️⃣ فصل دوم: #بصیرت برای همه
🎙#امام_خامنه_ای مدظله العالی
#محرم
#از_تبیین_تا_قیام
#باید_اندیشید
┈••✾🏴✾••┈
🚩 @Mabaheeth
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◼️ #هیئت_مجازی | شب دوم
▪️ورود کاروان #امام_حسین علیه السلام به کربلا
#محرم
#امام_حسین علیه السلام
┈••✾🏴✾••┈
🚩 @Mabaheeth
🏴 مراسم و محافل حرم مطهر کریمه اهلبیت سلامالله علیها در هفته جاری
#اطلاع_رسانی
▪️◾️🔳◾️▪️
🕌 آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
@astanqom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا