فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یاد_شهدا
#عبدالحسین_برونسی
🎞️ #ببینید | #بیانات #امام_خامنه_ای مدظله العالی درباره #شهید_برونسی؛ فرماندهای که «بنّای ساختمان» بود.
🗓️ ۲۳ اسفند سالروز شهادت شهید #برونسی
🌷 یاد و خاطرش گرامی و راهش پر رهرو باد.
🔗 عضویت در کانال مباحث
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #ببینید | روایت #استاد_عالی از هدایت شهید برونسی توسط #حضرت_زهرا(سلام الله علیها) در حضور #امام_خامنه_ای مدظله العالی و شهید #حاج_قاسم_سلیمانی
وقتی حضرت زهرا(سلام الله علیها) راه برون رفت از میدان مین و محاصره دشمن را به #شهید_برونسی نشان میدهد...
فرماندهان جنگ نظامی در عین تلاشهای خودشون، نگاهشون به آسمان بود، نه به قدرتهای پوشالی...
✍️ شهید #برونسی:
"خدايا! اگر میدانستم با #مرگ من يک دختر در دامان #حجاب میرود، حاضر بودم هزاران بار بميرم تا هزاران دختر در دامان حجاب بروند."
🗓 به مناسبت ۲۳ اسفند، سالروز #شهادت #شهید_عبدالحسین_برونسی
📻 @Bisimchimedia
🌐 @Mabaheeth
هدایت شده از مباحث
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یاد_شهدا
#عبدالحسین_برونسی
🎞️ #ببینید | #بیانات #امام_خامنه_ای مدظله العالی درباره #شهید_برونسی؛ فرماندهای که «بنّای ساختمان» بود.
🗓️ ۲۳ اسفند سالروز شهادت شهید #برونسی
🌷 یاد و خاطرش گرامی و راهش پر رهرو باد.
🔗 عضویت در کانال مباحث
مباحث
#یاد_شهدا #عبدالحسین_برونسی 🎞️ #ببینید | #بیانات #امام_خامنه_ای مدظله العالی درباره #شهید_برونسی؛ ف
💭 خاطرات #شهید_برونسی
💬 راوی: محمدرضا رضایی
📖 یک روز، خاطره ای از کردستان برام تعریف کرد. گفت: تو سنندج، سر پست نگهبانی ایستاده بودم. هوای اطراف را درست و حسابی داشتم. یکدفعه دیدم از روبه رو سر و کله یک دختر کُرد پیدا شد. داشت راست
می آمد طرف من. روسری سرش نبود. وضع افتضاحی داشت. محلش نگذاشتم تا شاید راهش را بکشد و برود. نرفت. برعکس آمد نزدیکتر، به اش نگاه نمی کردم، شش دنگ حواسم ولی جمع بود که دست از پا خطا نکند. با تمام وجود دوست داشتم هر چی زودتر گورش را گم کند. چند لحظه گذشت. هنوز ایستاده بود. یک آن نگاش کردم. صورتش غرق آرایش بود. انگار انتظار همین لحظه را می کشید، به ام چشمک زد و بعد هم لبخند! صورتم را برگرداندم این طرف. غُرّیدم: برو دنبال کارت
نرفت! کارش را بلد بود. یک بار دیگر حرفم را تکرار کردم. باز هم نرفت! این بار سریع گلن گِدن را کشیدم. به اش چشم غُرّه رفتم، داد زدم: برو گمشو، وگرنه سوراخ سوراخت می کنم!
رنگ از صورتش پرید. یکهو برگشت و پا گذاشت به فرار.
📚 منبع: خاک های نرم کوشک
━━━━⪻✿⪼━━━━
🌐 @Mabaheeth 🌷
━━━━⪻✿⪼━━━━
#شهید_برونسی
خدايا...!
اگر میدانستم با مرگ من يک دختر در دامان حجاب میرود، حاضر بودم هزاران بار بميرم تا هزاران دختر در دامان #حجاب بروند...
#مدیون_شهدائیم
╭───
│ 🌙 @Mabaheeth
╰──────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 توسل #شهید_برونسی به حضرت زهرا سلام الله علیها
🎙 حجتالاسلام عالی
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#فاطمیه
╭────๛- - - - - ┅╮
│🥀 @Mabaheeth
╰───────────