eitaa logo
مباحث
1.7هزار دنبال‌کننده
36.2هزار عکس
31.9هزار ویدیو
1.6هزار فایل
﷽ 🗒 عناوین مباحِث ◈ قرار روزانه ❒ قرآن کریم ؛ دو صفحه (کانال تلاوت) ❒ نهج البلاغه ؛ حکمت ها(نامه ها، جمعه) ❒ صحیفه سجادیه ؛ (پنجشنبه ها) ⇦ مطالب متفرقه ⚠️ برای تقویت کانال، مطالب را با آدرس منتشر کنید. 📨 دریافت نظرات: 📩 @ali_Shamabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
مباحث
﷽؛ همنوایی آقای امجد با مفتی وهابی در شهید خواندن تروریست مفسد فی الارض #روح_اله_زم مورد استقبال رس
📣 حاج قاسم سلیمانی: والله از مهمترین شئون ، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. 📖 لتُبَلْبَلُنّ بَلْبَلةً و لَتُغربَلُنّ غَرْبَلةً حتّى يعودَ أسفلُكُم أعلاكم و أعلاكم أسفلَكُم و ليَسبقنّ سَبّاقونَ كانوا قَصَّروا و ليُقَصِّرَنَّ سبّاقونَ كانوا سَبَقوا [ بحار الأنوار : 5/218/12. ] عليه السلام : همانا به يقين شما در هم آميخته و غربال خواهيد شد تا آن كه پايين است به رو آيد و آن كه بالاست به زير رود و آنان كه واپس مانده اند، پيش برانند و آنان كه پيش افتاده اند واپس مانند. ❇️ @IslamlifeStyles 🌐 @Mabaheeth
علیه السلام 📖 از خواندن مقاصدي بلند باید طلب کرد؛ مثلا بايد ملاقات با حضرت بقية اللَّه‏ روحی له الفداء را خواست؛ بايد مقام محمود را خواست؛ را باید طلب کرد. همت بلنددار كه مردان روزگار از همت بلند به جائی رسيده ‏اند 🌐 @Mabaheeth
مباحث
🔰 هم‌اکنون؛ #تیتر_یک سایت KHAMENEI.IR 🔻 تأکید حضرت آیت الله خامنه ای بر نقش جوانان در تبیین حقایق ا
🤔 «نگفتن ها»ی پر معنا‼️ 1⃣ مغروق استخر فرح، ادعا میکرد عشق من است؛ اما آقا حاضر نشد به او گواهی دهد و کلیدی‌ترین و حساس‌ترین جمله‌ در نماز میت (اللهم إنّا لا نعلم منه الا خیرا) را حذف کرد⁉️ متعصبان، هنوز هم میگویند آقا یادش رفته اون جمله رو بگه! 2⃣ ، وزیر بهداشت سابق در اوج و تلاشهای شبانه روزی اش برای اجرای سیاستهای دیکته شده who ادعا میکرد رابطه‌ی ما با ، عاشقانه است؛ اما از طرف آقا حتی یک جمله در تأیید این ادعا شنیده نشد⁉️ متعصبان میگویند: موقعیتش پیش نیومد! 3⃣ أخیراً هم که موقعیت پیش آمد و وزیر بهداشت جدید در جمع پرستاران، مقابل آقا نشسته بود، باز هم نه تنها آقا یادش_رفت! از زحمات مجاهدانه‌ی وزیر جدید و سابق بویژه بخاطر واردات واکسن‌های و و ... حتی یک جمله‌ی تشکر آمیز بگوید که اشتباهی! فقط از پرستاران و جوانان جهادی تشکر کرد و اتفاقا از وزیر و دیگر مسؤلان وزارت بهداشت گله کردند و ترک فعلها را به رخ آقایان کشیدند و حتی از «لانه‌ی جاسوسی آمریکا» سخن به میان آوردند⁉️ ⚠️ آیا متعصبان، هنوز هم میخواهند چشمشان را ببندند و بگویند این گفتن‌ها و «نگفتن ها»، هیچ معنایی ندارد؟! 📣 آقا ۱۰ سال پیش در سفر به کردستان، فرمود : به مسؤلین میکنم به جوانها مسؤلیت بدهید که از مسن ها تواناتر هستند و استدلال کردند : لیس الأکبر هو الأفضل؛ بل الأفضل هو الأکبر. ( هرکس مسن تر باشد، أفضل نیست بلکه هرکس أفضل باشد، بزرگی بیشتری دارد) معنادار و کاملاً گویا ... اما اندک هستند کسانی که ظرایف و لطایف را بفهمند.
49 - توفیق توبه و نیز جناب آقا میرزا ابوالقاسم مزبور از مرحوم اعتمادالواعظین تهرانی - علیه الرحمه - نقل نمود که فرمود در سالی که نان در تهران به سختی دست می آمد، روزی میرغضب باشی ناصرالدین شاه به طاقِ آب انباری میرسد و صدای ناله سگهایی را می شنود؛ پس از تحقیق می بیند سگی زاییده و بچه هایش به او چسبیده و چون در اثر بی خوراکی پستانهایش شیر ندارد، بچه هایش ناله و فریاد می کنند. میرغضب باشی سخت متأثر می شود. از دکان خبازی که در نزدیکی آن محل بود ، مقداری نان می خرد و جلوش می اندازد و همانجا می ایستد تا سگ می خورد و بالاخره پستانهایش شیر می آورد و بچه هایش آرام می گیرند و سرگرم خوردن شیر از پستانهای مادر می شوند. میرغضب باشی مقدار خوراک یک ماه آن سگ را از آن نانوایی می خرد و نقداً پولش را می پردازد و می گوید هر روز باید شاگردت این مقدار نان به این سگ برساند و اگر یک روز مسامحه شود از تو انتقام می کشم. در آن اوقات با جمعی از رفقایش میهمانی دوره ای داشتند به این تفصیل که هر روز عصر، گردش می رفتند و تفرّج می کردند و برای شام در منزل یکی با هم صرف شام می نمودند تا شبی که نوبت میرغضب باشی شد، زنی داشت که تقریبا در وسط شهر تهران خانه اش بود و وسایل پذیرایی در خانه اش موجود بود و زنی هم تازه گرفته بود و نزدیک دروازه شهر منزلش بود. به زن قدیمی خود پول می هد و می گوید امشب فلان عدد میهمان دارم و برای صرف شام می آییم و باید کاملا تدارک نمایی، زن قبول می کند و طرف عصر با رفقایش بیرون شهر رفته تفرج می کردند . تصادفاً تفریح آن روز طول می کشد و مقدار زیادی از شب می گذرد ، هنگام مراجعت، رفقایش می گویند دیر شده و سخت خسته شدیم، همین در دروازه که منزل دیگر تو است می آییم. میرغضب باشی می گوید اینجا چیزی نیست و در خانه وسط شهری، کاملاً تدارک شده باید آنجا برویم. بالاخره رفقا راضی نمی شوند و می گویند ما امشب در اینجا می مانیم و به مختصری غذا می کنیم و آنچه در آن خانه تدارک کرده ای برای فردا. میرغضب باشی ناچار قبول می کند و مقداری نان و کباب می خرد و آنها می خورند و همانجا می خوابند . هنگام ، از صدای ناله و گریه بی‌اختیاری میرغضب باشی همه بیدار می شوند و از او سبب انقلاب و گریه اش را می پرسند ، می گوید در خواب ، امام چهارم علیه السلام را دیدم به من فرمود احسانی که به آن سگ کردی مورد قبول خداوند عالم شد و خداوند در مقابل آن احسان، امشب جان تو و رفقایت را از حفظ فرمود؛ زیرا زن قدیمی تو از غیظی که به تو داشت، سمّی تدارک کرده و در فلان محل از آشپزخانه گذاشته بود تا داخل خوراک شما کند، فردا می روی آن سمّ را برمی داری و مبادا زن را اذیت کنی و اگر بخواهد او را به خوشی رها کن . دیگر آنکه : خداوند تو را توبه خواهد داد و چهل روز دیگر به سر قبر پدرم حسین علیه السلام مشرف می شوی. پس صبح با رفقا می گوید برای تحقیق صدق خوابم بیایید به خانه وسط شهری برویم، با هم می آیند چون وارد می شود زن تعرّض می کند که چرا دیشب نیامدی؟ به او اعتنایی نمی کند و با رفقایش به آشپزخانه می روند و به همان نشانه ای که امام علیه السلام فرموده بود، سم را بر می دارد و به زن می گوید دیشب چه خیالی در باره ما داشتی؟ اگر امر امام علیه السلام نبود از تو تلافی می کردم لکن به امر مولایم با تو احسان خواهم کرد، اگر مایلی در همین خانه باش و من با تو مثل اینکه چنین کاری نکرده بودی رفتار خواهم کرد و اگر میل فراق داری تو را طلاق می دهم و هرچه بخواهی به تو می دهم، زن می بیند رسوا شده و دیگر نمی تواند با او زندگی کند، طلب طلاق می کند او هم با کمال خوشی طلاقش می دهد و خوشنودش کرده رهایش می کند . از شغل خودش هم استعفا می دهد و استعفایش مورد قبول واقع می شود آنگاه مشغول و ادای حقوق و مظالم گردیده و پس از چهل روز به کربلا مشرف می شود و همانجا می ماند تا به رحمت حق واصل می گردد . آثار احسان به مخلوقات خداوند عالم هرچند حیوانی مانند سگ باشد در روایات بسیار است و گاه می شود که آن احسان سبب و الهی می گردد. شواهد این مطلب بسیار است از آن جمله در جلد 14 بحار از کتاب (حیوه الحیوان) دمیری نقل کرده از رسول خدا صلی الله علیه وآله که فرمود زنی در بیابانی می رفت و سخت تشنه شده بود تا به چاهی رسید که در آن آب بود ، خود را به قعر آن رسانید و آب آشامید و سیراب شد، بیرون آمد دید سگی از شدت تشنگی خاکهایی که نمدار شده می خورد . به خود گفت این سگ بیچاره مانند من تشنه است، بر او رقّت کرد و به زحمت خود را به آب رسانید و موزه پایش را پر از آب کرد و به دندان گرفت و بالا آمد و سگ را سیراب نمود . خداوند این کارش را پذیرفت و تلافی فرمود و او را آمرزید .
‼️ فصل غربال‌شدنه، دعا کنیم برای ! ‏‎لذا : اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْرا ╭──────๛- - - - - ┅╮ │🏴 @Mabaheeth 🥀 ╰─────────────
1403-03-05-OstadFayazi.mp3
1.34M
💠 رمز مرحوم شهید آیت الله 🎙 آیت الله 🗓 1403-03-05 @farhangimoasese ____________ 🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -