eitaa logo
مباحث
1.7هزار دنبال‌کننده
36.9هزار عکس
32.7هزار ویدیو
1.6هزار فایل
﷽ 🗒 عناوین مباحِث ◈ قرار روزانه ❒ قرآن کریم ؛ دو صفحه (کانال تلاوت) ❒ نهج البلاغه ؛ حکمت ها(نامه ها، جمعه) ❒ صحیفه سجادیه ؛ (پنجشنبه ها) ⇦ مطالب متفرقه ⚠️ برای تقویت کانال، مطالب را با آدرس منتشر کنید. 📨 دریافت نظرات: 📩 @ali_Shamabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻از ادعا تا عمل 💬 توئیت خانم دکتر شیخی، سخنگوی کمیسیون بهداشت مجلس، پیرامون عدم اهتمام وزارت بهداشت به طب ایرانی، اسلامی را بخوانید. 💠 وزیر بهداشت که در جلسه ی رأی اعتماد، در پاسخی غیر واقعی به مطالبات برخی نمایندگان مجلس می گفت: ما طب سنتی را به وزارت بهداشت آوردیم!!؛ بعد از یکسال از حضور ایشان در منصب تصدی وزارت بهداشت، هیچ اتفاق خاصی در رشد و ارتقاء این مهم حاصل نشده است!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤔 دیگر از این واضح‌تر بگویند که برای حذف ۹۰٪ از جمعیت دنیا برنامه دارند؟! 🎥 جین گودال در WEF پیشنهاد می‌کند که اگر جهان را ۹۰ درصد کاهش دهیم، همه مشکلات ما حل خواهد شد. 🔹 ۲ بهمن ۱۴۰۰ | خانم Jane Goodall در نشست مجمع جهانی اقتصاد: ما نمی‌توانیم از این واقعیت صرف‌نظر کنیم که تمام مشکلات دنیای معاصر نتیجه ازدیاد جمعیت انسانها است؛ اگر جمعیت آدم‌ها در همان مقدار ۵۰۰ سال پیش ثابت می‌ماند، هیچکدام از مشکلاتی که دنیا با آن روبرو است پیش نمی‌آمدند |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صرفا جهت گرچه تکراریست؛ اما دوباره دیدنش خالی از لطف نیست. @FANUSESHAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلاوس_شواب : (رئیس مجمع جهانی اقتصاد) خانم ها و آقایان، عالیجناب ها آینده از قبل اینجاست. آینده شروع شده است. این یک سیستم جدید است. ما را تغییر میدهد؛ زیرا ادغام حوزه های فیزیکی، دیجیتالی و بیولوژیکی ما است. این یک ادغام از اینها است. 💭 فقط به حسگرهایی فکر کنید که در مغز ما کاشته می شوند. امکانات بسیار زیاد است و ما باید از هم اکنون برای آنها آماده شویم. 🌐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اصرار عجیب و مشکوک افراد خارج‌نشین به وجود و بقای سگ‌های | برشی از مستند «تِلو» 🔺چرا افراد مقیم خارج ایران از سگ‌های ولگرد به‌طور جدی حمایت می‌کنند و هزینهٔ غذای آن‌ها را می‌پردازند؟ 🔸چرا این افراد نگران جان ساکنان روستا نیستند که روزانه مورد حملهٔ سگ‌های ولگرد قرار می‌گیرند؟ 🔸دوستداران محیط‌زیست چرا علاقه‌شان را فقط با غذارسانی به سگ های ولگرد نشان می‌دهند و جنازهٔ سگ‌های تصادفی را جمع نمی‌کنند؟ @FANUSESHAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بخشی از سوالات بنیادین حجت‌الاسلام در مورد پروژه صهیونیستی و در سخنرانی محرم دانشگاه امام صادق (۱۱مرداد ۱۴۰۱) که در رسانه ملی سانسور شد...‌
مباحث
🔴 افشای اختلافات و ابعاد پشت پرده فرقه مدعی‌ يمانی توسط سيد حسن سيد پورآذر ( برای اولين بار ) 👈 جنا
📢 عزیزانی که به پیاده روی اربعین مشرف می‌شوند، دقت کنند که این پرچم نماد فرقه یمانی «احمدالحسن» می‌باشد. ⚠️ از رفتن به داخل موکب‌هایشان خودداری کنید و مراقب فرقه و گروههای صادق شیرازی ها هم باشید ... ⛔ در موکب هایشان توقف نکنید و نذری و خوراکی نخورید.
🔴 دشمنی طاووس با پاندای کونگ فو کار 🌕 در قسمت دوم انیمیشن «کونگ فو پاندا»، دشمن اصلی پاندا(که نماد منجی یهودیان است)، یک طاووس است؛ اما چرا بین اینهمه پرنده، طاووس؟!؟ 😏 شاید اتفاقی باشه و هیچ ربطی به حدیث: «المهدي (علیه السلام) طاووس أهل الجنة» نداشته باشه؛ خصوصاً اینکه لباس طاووس هم طرح ردای عربی هست و شمشیر در دست... 🌕 علیه‌السلام: وَ اَللهِ مَا لَكُم سِرٌّ إلاَّ وَ عَدوُّكُم أعلَم بِه مِنكُم؛ به خداوند سوگند كه شما هيچ سرّى نداريد جز آنكه دشمنانتان از شما بِدان آگاهترند. 📘بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۲۸۶ ✅ در حقیقت باید گفت اصحاب رسانه غربی، کاملا هوشمندانه و با اطلاع و اشراف کامل نسبت به احادیث، در زمینه مهدویت(بصورت معکوس و محرّف) دست به تولیدات پرخرج ‌می‌زند..!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 پرسش صادق زیباکلام از دخترش که عازم پیاده‌روی اربعین بود و پاسخ و مهم (ره) 🔹 چرا بعد از ۱۴۰۰ سال،‌ ۴ سال است که ناگهان به فکر افتاده‌ایم؟ ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌🔰 دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیئت دولت با رهبر انقلاب 🔻 در سالروز شهادت شهیدان رجائی و باهنر و به مناسبت هفته دولت، رئیس‌جمهور و اعضاء هیئت دولت سیزدهم صبح امروز (سه‌شنبه) با حضور در حسینیه‌ی امام خمینی(ره) با حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای (مدّظله العالی) رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند. 🗓️ ۱۴۰۱/۰۶/۰۸ 🏷 💻 Farsi.Khamenei.ir
.
.
مباحث
🏢 🏬 آپارتمان؛ مانعی جدّی بر سر راه تحقق #تمدن_اسلامی 🖥 گزارش سیما نیوز از مضرات "آپارتمان" و فوائد
🔰 رهبر انقلاب، صبح امروز: قیمت خانه و اجاره‌ی خانه سرسام‌آور است و مردم واقعاً در زحمتند / یکی از اولویتهای قطعی در مسائل اقتصادی، بخش مسکن است. 🔻 حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای مدّظله العالی ، در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت: بخش یکی از اولویتهاست. مسکن خیلی مسئله‌‌ی مهمی است. 🏡 اولاً خود حرکت در بخش مسکن ایجاد اشتغال میکند. خود ورود در قضیه‌ی مسکن برای تعداد زیادی از افرادی که کارشناس این مسائل هستند، شغل ایجاد میکند. 🏘️ ثانیاً در مسئله‌ی مسکن ما به خارج وابستگی نداریم. زمینش مال خودمان است، مصالحش مال خودمان است، طرّاحی اینها مال خودمان است. 🔺 بنابراین به مسئله‌ی مسکن باید رسید. ما در قضیه‌ی مسکن خیلی عقبیم. نتایجش را هم دارید میبینید. قیمت خانه، اجاره‌ی خانه سرسام‌آور است. خب مردم واقعاً در زحمتند. یکی از اولویتهای قطعی در مسائل اقتصادی، بخش مسکن است. 🗓️ ۱۴۰۱/۰۶/۰۸ 🏷 💻 Farsi.Khamenei.ir
👈🏻 همراه مردم باشید 🔰 نصب شده در محل سخنرانی رهبر انقلاب در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیئت دولت. ۱۴۰۱/۰۶/۰۸ 🔸 قال علیه‌السلام: «وَ الْزَمُوا السَّوَادَ الْأَعْظَمَ، فَإِنَّ يَدَ اللَّهِ مَعَ الْجَمَاعَةِ» | . خطبه ۱۲۷ 🔻 امام علی (علیه السلام): «همراه توده مردم باشید، زیرا دست خدا با جماعت است.» 💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| ۱۶۳ 🏷️ نکوهش فقر ┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄ ❁• وَ قَالَ عليه‌السلام اَلْفَقْرُ اَلْمَوْتُ اَلْأَكْبَرُ ┅───────────────┅ ☜ و درود خدا بر او، فرمود: فقر مرگ بزرگ است. ─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─ ♻️ ترجمه فیض‌الاسلام: امام عليه السّلام (در نكوهش تنگدستى) فرموده است: فقر و تنگدستى، مرگِ بسيار بزرگست (زيرا سختى يك بار است و سختى بى‌چيزى هر آن مشاهده ميشود). 🇯‌ 🇴‌ 🇮‌ 🇳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 امام عليه السلام در اين گفتار كوتاه و حكيمانه به آثار زيانبار فقر و تهیدستی اشاره كرده مى‌فرمايد: «فقر مرگ بزرگ‌تر است»؛ (الْفَقْرُ الْمَوْتُ‌ الْأَكْبَرُ) در مورد نكوهش فقر در همين كلمات قصار تعبيرات متعددى ديده مى‌شود؛ از جمله در حكمت 3 آمده بود: «وَ الْفَقْرُ يُخْرِسُ‌ الْفَطِينَ‌ عَنْ‌ حُجَّتِهِ‌ ؛ فقر، انسان هوشمند را از بيان دليل و حجت خود گنگ مى‌سازد». و در حكمت 56 آمده بود: «وَ الْفَقْرُ فِى الْوَطَنِ‌ غُرْبَةٌ‌ ؛ فقير حتى در وطنش غريب است». و در حكمت 319 مى‌خوانيم: «فَإنَّ‌ الْفَقْرَ مَنْقَصَةٌ‌ لِلدّينِ‌! مَدْهَشَةٌ‌ لِلْعَقْلِ‌، دَاعِيَةٌ‌ لِلْمَقْتِ‌ ؛ فقر سبب نقصان دين و مشوش شدن عقل و جلب كينه مى‌گردد». و در حكمت 372 آمده است: «إذا بَخِلَ‌ الْغَنِىُّ‌ بِمَعْرُوفِهِ‌ باعَ‌ الْفَقيرُ آخِرَتَهُ‌ بِدُنْياهُ‌ ؛ هرگاه اغنيا از كمك به ديگران بخل بورزند فقرا آخرت خود را به دنيايشان مى‌فروشند». از مجموع اين كلمات حكيمانه با ساير رواياتى كه از رسول خدا و ائمۀ هدى عليهم السلام به ما رسيده به خوبى استفاده مى‌شود كه براى مسئلۀ فقرزدايى اهميت بسيار قائل است. در حديث معروف رسول اكرم صلى الله عليه و آله كه در كتاب كافى آمده است مى‌خوانيم: «كادَ الْفَقْرُ أنْ‌ يَكُونَ‌ كُفْراً ؛ نزديك است كه فقر انسان را به مرحلۀ كفر برساند». 👈 دليل همه اين است كه فقر زمينۀ انواع انحرافات عقيدتى و اخلاقى را به ويژه در وجود افراد كم‌ظرفيت فراهم مى‌سازد. بسيار ديده شده است كه افراد فقير كلمات كفرآميز بر زبان جارى مى‌كنند و هنگامى كه و خود را گرسنه مى‌بينند دست به هر كارى مى‌زنند، قوانين اجتماعى را مى‌شكنند، و انسانى را به فراموشى مى‌سپارند و براى رفع فقر خود هر كارى را مجاز مى‌شمارند و اگر شخص فقير كم‌ظرفيت واقعا كافر نشود، به مرز كفر نزديك مى‌گردد و حداقل رضايت به قضاى الهى را از دست مى‌دهد. 💭 اين احتمال نيز مى‌رود كه مراد از كفر، كفر عملى باشد كه همان آلوده شدن به انواع معصيت‌هاست.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
99 - گریه شیر در عزای حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) و نیز نقل کردند از عالم بزرگوار جناب حاج سید محمد رضوی کشمیری فرزند مرحوم آقا سید مرتضی کشمیری که فرمود در کشمیر به دامنه کوهی، حسینیه ای است و اطراف آن طوری است که می توان از بیرون داخل آن را دید و پشت بام آن جهت روشنایی و هوا، مقداری باز است و هر ساله ایام در آن اقامه عزای علیه السّلام می شود و جمعی از شیعیان جمع می شوند و می کنند و از شب اول محرم از بیشه نزدیک شیری می آید می رود پشت بام حسینیه و سرش را از همان روزنه داخل می کند و عزاداران را می نگرد و قطرات اشک پشت سر هم می ریزد تا هر شب به همین کیفیت ادامه می دهد و پس از پایان مجلس می رود. و فرمود در این قریه، اول محرم هیچ وقت مشتبه و مورد اختلاف نمی شود و با آمدن شیر معلوم می شود شب اول عاشواری حسینی علیه الصلوه و السلام است . ظهور آثار حزن از بعضی حیوانات در عاشواری حسینی علیه السّلام مکرر واقع شده و از موثقین نقل گردیده و در اینجا برای زیادتی خواننده عزیز تنها یک داستان عجیب از کتاب کلمه طیبه نوری نقل می شود: عالم جلیل و کامل نبیل صاحب کرامات باهره و مقامات ظاهره، آخوند ملا زین العابدین سلماسی (اعلی اللّه مقامه) فرمود : چون از سفر علیه السّلام مراجعت کردیم، عبور ما به کوه الوند افتاد که در نزدیکی همدان واقع شده است؛ پس در آنجا فرود آمدیم و موسم بهار بود؛ پس همراهان مشغول خیمه⛺زدن شدند و من نظر می کردم به دامنه کوه 🗻 ناگاه چشمم افتاد به چیز سفیدی چون تأمل کردم پیرمرد محاسن سفیدی را دیدم که عمامه کوچکی بر سر داشت و بر سکویی نشسته که قریب به چهار ذرع ارتفاع داشت و بر دور آن سنگهای بزرگی چیده که بجز سر چیزی از او نمایان نبود؛ پس نزدیک او رفتم و سلام کردم و مهربانی نمودم؛ پس به من انس گرفت و از جای خود فرود آمد و مرا از حال خود خبر داد که از گروه ضالّه نیست که به جهت بیرون رفتن از عمده تکالیف، اسمهای مختلفه بر خود گذاشته اند و به اشکال عجیبه بیرون می آیند بلکه برای او دارای اهل و اولاد بوده و پس از تمشیت امور ایشان برای فراغت در عبادت از آنها عزلت اختیار کرده و در نزد او بود رساله های عملیه از علمای آن عصر و هیجده سال است که در آنجا بود. و از جمله عجایبی که دیده بود پس از استفسار از آنها گفت اول آمدن من به اینجا بود، چون پنج ماه و چیزی گذشت شبی مشغول مغرب بودم ناگاه صدای ولوله عظیمی آمد و آوازهای غریبی شنیدم ؛ پس ترسیدم و نماز را تخفیف دادم و نظر نمودم در این دشت. دیدم بیابان پر شده از حیوانات و روی به من می آیند، اضطراب و خوفم زیاد شد و از آن اجتماع تعجب کردم چون دیدم در ایشان حیوانات مختلفه و متضاده اند چون شیر و آهو و گاو کوهی و پلنگ و گرگ با هم مختلطند و به صداهای غریبی صیحه می زنند؛ پس در این محل دور من جمع شدند و سرهای خود را به سوی من بلند نموده فریاد می کردند! با خود گفتم دور است که سبب اجتماع این وحوش و درندگان که با هم دشمنند برای دریدن من باشد در حالی که خود را نمی درند؛ این نیست مگر برای امری بزرگ و حادثه ای عجیب . چون تأمل کردم به خاطرم آمد که امشب شب عاشوراست و این فریاد و فغان و اجتماع و نوحه گری برای حضرت است چون مطمئن شدم، عمامه از سر برداشتم و بر سر خود زدم. خود را از این مکان انداختم و می گفتم حسین حسین ، شهید حسین وامثال این کلمات . پس حیوانات در وسط خود جایی برایم خالی کردند و دور مرا حلقه گرفتند پس بعضی سر بر زمین می زدند و بعضی خود را در خاک می انداختند و به همین نحو بودیم تا فجر طالع شد؛ پس آنها که وحشی تر از همه بودند رفتند و به همین ترتیب می رفتند تا همه متفرق شدند و از آن سال تا به حال که مدت هیجده سال است این عادت ایشان است حتی اینکه گاهی عاشورا بر من مشتبه می شود پس از اجتماع آنها در این محل بر من ظاهر می گردد آنگاه عابد برخاست و خمیری کرد و آتش افروخت که دو قرص نان برای افطاری و سحری خود تدارک کند. از او خواهش کردم فردا میهمان من باشد که طبخی کنم و برایش بیاورم. گفت: روزیِ فردا را دارم اگر فردا را چیزی نرسید روز بعد مهمان تو می باشم چون شب شد به همراهان خود گفتم طعامی نیکو بسازید به جهت مهمان عزیزی که سالهاست مطبوخی نخورده. پس شب مهیا شدند و صبح از برنج طبخی نمودند و من روی سجاده ام نشسته مشغول تعقیب بودم، نزدیک طلوع آفتاب ☀️ مردی را دیدم که به شتاب بر کوه بالا می رود، ترسیدم و به خادم خود که (جعفر ) نام داشت گفتم او را نزد من آور پس او را آواز داد که بیاید، گفت تشنه ام آبی به من رسان. چون به نزد عابد رفتم آنگاه می آیم به نزد شما. چون نزد عابد رفت و چیزی به او داد و عابد از او بگرفت، برگشت به سوی ما و سلام کرد و نشست ...
پرسیدم سبب این شتاب چه بود و چه کار داشتی و به عابد چه دادی و تو کیستی و از کجا آمدی؟ گفت اصل من از شهر خوی آذربایجان است. در کوچکی مرا دزدیدند. فلان حاجی دباغ همدانی مرا خرید و نزد معلم گذاشت. خط نوشتن و مسائل دینی را به من آموخت؛ پس مرا عیال و سرمایه داد و مستقل نمود. شب گذشته در خواب حضرت علیه السّلام را دیدم. به من فرمود پیش از طلوع آفتاب یک من آرد حلال پاکیزه برسان به عابدی که در کوه الوند است، گفتم فدایت شوم ! از کجا بشناسم حلیت و پاکیزه بودن آن را؟ فرموده در نزد فلان حاجی دباغ. 😴 از خواب بیدار شدم و وقت شب بر من مشتبه شد از خانه بیرون آمدم از بیم آنکه مبادا پیش از طلوع آفتاب به عابد نرسم و خانه دباغ را درست نمی شناختم چون قدری رفتم، شب گردها مرا گرفتند و نزد داروغه بردند. گفت ای پسر ! این چه وقت بیرون آمدن است؟ گفتم مرا شغلی با فلان حاجی دباغ است با هم معاهده کردیم که در آخر شب او را ملاقات کنم. از خواب بیدار شدم وقت را نشناختم از خانه بیرون آمدم از ترس خلف وعده، شبگردان مرا گرفتند و نزد تو آوردند و آن مرد دباغ معروف بود. داروغه گفت در سیمای این جوان آثار صدق و صلاح مشاهده می کنم او را به خانه حاجی دباغ برید، اگر او را شناخت و به خانه اش برد او را رها کنید وگرنه او را بر گردانید نزد من؛ پس مرا آوردند تا درب خانه حاجی دباغ ، گفتند این خانه اوست و به کناری رفتند؛ پس درب خانه را کوبیدم خود حاجی بیرون آمد ، بر او سلام کردم ، جواب گفت: و مرا در بغل گرفت و پیشانیم را بوسید و داخل خانه کرد ، آن جماعت برگشتند. گفتم یک من آرد حلال می خواهم. گفت به چشم و رفت و انبانی آورد سربسته و گفت این همان مقدار است . گفتم قیمت آن چند است ؟ گفت آنکه تو را امر کرد به این، مرا نیز امر کرد که از تو بها نگیرم؛ پس انبان را به دوش کشیده و نماز صبح را هنگام بالا رفتن از کوه به تعجیل انجام دادم از ترس فوت وقت و این فضل خداست که به هرکَس خواست می دهد . جناب آخوند اعلی اللّه مقامه فرمود در نزدیکی دامنه آن کوه که ما منزل کرده بودیم، جماعتی از صحرانشینان گوسفند داشتند نزد ایشان فرستادیم که قدری دوغ و پنیر بگیرد آنها از فروختن امتناع کردند و او را از میان خود بیرون نمودند و او با دست خالی و حالتی پریشان برگشت. ساعتی نگذشت که جماعتی از ایشان با حالت اضطراب رو به ما کرده و گفتند چون ما از فروختن دوغ و ماست ابا کردیم و فرستاده شما را بیرون نمودیم در گوسفندان ما مرضی پیدا شده که ایستاده به خود می لرزند تا اینکه افتاده و می میرند و گمان داریم این جزای کردار ماست . پس به شما پناه آورده ایم که این بلا را از ما بگردانید پس دعایی برایشان نوشتم و گفتم این را در میان گوسفندان بر بالای چوبی نصب کنید، چون آن را بردند بعد از ساعتی تمام مردان ایشان برگشتند و با خود مقدار زیادی دوغ و پنیر آوردند که ما نتوانستیم برداریم. آنگاه نزد عابد رفتم، عابد گفت میان شما و این جماعت حادثه عجیبی روی داده؟! یک نفر از طایفه جن ساکن این مکان مرا خبر داد به رفتن بعضی از شما نزد این جماعت و امتناع ایشان از فروختن و اذیت کردن و بیرون نمودن او را و تعصب کردن جنیان این مکان برای شما و غضب آنها برایشان و تلف کردن آنها گوسفندان ایشان را و پناه آوردن ایشان به شما و گرفتن دعایی از شما که مشتمل بود بر تهدید و وعید بر جنیان و آنها چون نوشته شما را دیدند به یکدیگر گفتند حال که خودشان از ایشان راضی شدند و ما را تهدید می کنند دست از گوسفندان ایشان بدارید؛ پس عابد دست در زیر فرش خود کرد و آن دعا را به من داد و نام آن عابد( حسین زاهد) بود !
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا