eitaa logo
مباحث
1.7هزار دنبال‌کننده
38.1هزار عکس
34.2هزار ویدیو
1.7هزار فایل
﷽ 🗒 عناوین مباحِث ◈ قرار روزانه ❒ قرآن کریم ؛ دو صفحه (کانال تلاوت) ❒ نهج البلاغه ؛ حکمت ها(نامه ها، جمعه) ❒ صحیفه سجادیه ؛ (پنجشنبه ها) ⇦ مطالب متفرقه ⚠️ برای تقویت کانال، مطالب را با آدرس منتشر کنید. 📨 دریافت نظرات: 📩 @ali_Shamabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام عليه السلام در اين كلام نورانى اشاره به تفاوت اعمال خيرى كه مورد رضاى خداست و لذات و هوسرانى‌هاى ناپايدار دنيا كرده مى‌فرمايد: «اين دو عمل چقدر با هم متفاوتند: عملى كه لذتش مى‌رود و عواقب سوء آن باقى مى‌ماند و عملى كه زحمتش مى‌رود و اجر و پاداشش باقى است»؛ (شَتَّانَ‌ مَا بَيْنَ‌ عَمَلَيْنِ‌ عَمَلٍ‌ تَذْهَبُ‌ لَذَّتُهُ‌ وَ تَبْقَىٰ‌ تَبِعَتُهُ‌ وَ عَمَلٍ‌ تَذْهَبُ‌ مَؤُونَتُهُ‌ وَ يَبْقَىٰ‌ أَجْرُهُ‌) . در ميان كارهاى نيك و بد و اعمال حسنه و سيئه - با اين‌كه هر كدام جنبۀ مثبت و منفى دارند - اين تفاوت آشكار ديده مى‌شود؛ اعمال گناه‌آلود داراى لذتى موقتى و ناپايدار است كه به زودى زايل مى‌گردد ولى عواقب بد آن هم در دنيا و هم در آخرت دامان انسان را مى‌گيرد. مثلاً انسانى براى برخوردارى از لذتى آنى به شراب پناه مى‌برد. ممكن است اين مادۀ مخدر ساعتى او را از غم و اندوه ته كند و در نشئه‌اى لذت‌بخش فرو برد؛ اما به زودى پايان مى‌يابد و آثار سوء آن در تمام اعضاى بدن او تدريجاً ظاهر مى‌شود و در آخرت نيز از شراب طهور بهشتى و نوشيدن آب كوثر محروم مى‌گردد. ولى به عكس، انسانى كه به سراغ بندگى خدا مى‌رود و در ميدان جهاد با نفس و جهاد با دشمن حاضر مى‌شود، هر چند با مشكلاتى روبرو مى‌گردد؛ اما اين مشكلات تدريحا از بين مى‌رود و اجر و پاداش دنيوى و اخروى آن باقى مى‌ماند. اين همان چيزى است كه قرآن به آن اشاره كرده مى‌فرمايد: «مٰا عِنْدَكُمْ‌ يَنْفَدُ وَ مٰا عِنْدَ اَللّٰهِ‌ بٰاقٍ‌» ؛ آنچه نزد شماست از ميان مى‌رود، و آنچه نزد خداست باقى مى‌ماند». هوس‌رانى و شهوت‌رانى همچون كف‌هاى روى آب است كه «فَيَذْهَبُ‌ جُفٰاءً‌» ؛ سرانجام كف‌ها به بيرون پرتاب مى‌شوند» و اعمال نيك همچون آب زلال كه به مصداق «وَ أَمّٰا مٰا يَنْفَعُ‌ اَلنّٰاسَ‌ فَيَمْكُثُ‌ فِي اَلْأَرْضِ‌» ؛ ولى آنچه به مردم سود مى‌رساند (\آب يا فلزّ خاص) در زمين مى‌ماند» باقى و برقرار خواهد بود
59 - عاقبت به خیری عبد صالح حاج یحیی مصطفوی اقلیدی که در سفر حج و زیارت عتبات مصاحبت ایشان نصیب شده بود نقل کرد که یکی از أخیار اصفهان به نام سید محمد صَحّاف ارادت و علاقه زیادی به مرحوم سید زین العابدین اصفهانی داشت و چون یک سال از فوت مرحوم سید زین العابدین گذشت شب جمعه ای آن مرحوم را در خواب دید که در بستانی وسیع و قصری رفیع است و در آن انواع فرشهای حریر و استبرق و ریاحین و گلهای رنگارنگ و انواع خوردنیها و آشامیدنیها و جویهای آب و خلاصه انواع لذایذ و بهجتهای موجود به طوری که مبهوت می شود و می فهمد که عالم است و آرزو می کند که در آن مقام باشد . پس به جناب سید می گوید شما در چنین مقامی در کمال بهجت و آسایش هستید و ما در دنیا گرفتار هزاران ناملایم و ناراحتی می باشیم ، خوب است مرا نزد خود در این مقام جای دهید. جناب سید می فرماید اگر مایل هستی با ما باشی هفته دیگر منتظر شما هستم از خواب بیدار می شود و یقین می کند که یک هفته از عمرش بیشتر نمانده است پس سرگرم اصلاح کارهایش می شود، بدهی هایش را می پردازد و وصیتهای لازمه اش را به أهلش می نماید . بستگانش می گویند این چه حالتی است که عارضت شده ؟ می گوید خیال سفر طولانی دارم . بالجمله روز پنجشنبه آنها را با خبر می کند و می گوید روز آخر من است و امشب به منزل خود می روم. می گویند تو در کمال صحت و سلامتی هستی می گوید وعده حتمی است شب را نمی خوابد و تا صبح به و مشغول می شود و اهلش را وا می دارد استراحت کنند . پس از طلوع که به بالینش می آیند می بینند رو به قبله خوابیده و از دنیا رفته است، رحمة اللّه علیه.
... صحبت سر این بود که برای استعاذه چه لفظی بهتر است. عرض کردم لفظ استعاذه یک مساله است؛ ولی معنایش یک مساله‌ی دیگر است. آنچه مرا از شرّ شیطان نجات میدهد، پناه بردن به حق‌تعالی و اهل‌بیت علیهم‌السلام است. 🔸 ، یعنی انسان خودش را بگونه‌ای از درگیری با شیطان به ولایت رحمان و اهل‌بیت علیهم‌السلام متصل بکند و مدد بگیرد؛ چون که خودِ همین درگیری کِسل‌کننده است مگر اینکه مدد و کمک با استعاذه برسد. 🔹 استعاذه فقط گفتن یک لفظ نیست. استعاذه یک توجه باطنی به ولایت حق‌تعالی و رفتن زیر یک پرچم سفید🏳️ و امن است. حقیقت استعاذه مهم است که انسان در این درگیری زیر چتر حق تعالی برود. آن وقت که خواست مصداقاً زیر چتر☂️ حق تعالی برود می‌بیند که باید زیر چتر اهل‌بیت علیهم السلام رفت. می‌بیند که اینجا قویّ و تأمین میشود؛ بالأخره یدالله و وجه الله به همین معنی است. 🔸 انسان آنجا احساس میکند توجه به علیه‌السلام چقدر انسان را تقویت می‌کند و یا گریه بر چقدر انسان را سبک می‌کند و خودش یک نوع پناه‌بردن به ولایت حق‌تعالی است.‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
گاهی شخص کمی از خوف خدا یا برای مصائب اهل بیت علیهم السلام گریه می‌کند یا روزه می‌گیرد، در همان حال شیطانش ضعیف می‌شود. 🔸 در روایات هم این مطلب آمده است (رک: أمالي صدوق صفحه61) اما بعضی‌ها گاهی خَلط می‌کنند و فکر می‌کنند که اگر شخص روزه بگیرد آن شیطان بزرگ ضعیف می‌شود. در حالی که این طور نیست؛ بلکه اطراف انسان خیلی از شیاطین هستند [آن‌ها هستند که با روزه گرفتن او ضعیف می شوند که در نهایت نفوذ شیطان بزرگ در این انسان کم می شود.] 🔹 خوبی‌اش این است که انسان می تواند در این راه پر نشیب و فراز، برود و بیاید و با انجام اعمال صالح این شیاطین را دور کند و فضا را برای بارش باران رحمت الهی آماده کند و در نهایت یک شخصیت خدایی تعریف بشود. 🔸 روزه برای دفع شیاطین خیلی مؤثر است و شیاطین خیلی از اذیت میشوند. هم به شرط توجه خوب است؛ ولی روزه یک مُهر و مومی است. حتی انسان اگر با گرفتن روزه خوابید اشکالی ندارد و خوب است. روزه خیلی مؤثر است. همچنین یکی از موثرترین ابزار که شیاطین را دور می‌کند، است.‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ @nasery_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| ۱۲۲ 🏷️ عبرت از مرگ دیگران ┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄ ❁• وَ تَبِعَ جِنَازَةً فَسَمِعَ رَجُلاً يَضْحَكُ فَقَالَ كَأَنَّ اَلْمَوْتَ فِيهَا عَلَى غَيْرِنَا كُتِبَ وَ كَأَنَّ اَلْحَقَّ فِيهَا عَلَى غَيْرِنَا وَجَبَ وَ كَأَنَّ اَلَّذِي نَرَى مِنَ اَلْأَمْوَاتِ سَفْرٌ عَمَّا قَلِيلٍ إِلَيْنَا رَاجِعُونَ نُبَوِّئُهُمْ أَجْدَاثَهُمْ وَ نَأْكُلُ تُرَاثَهُمْ كَأَنَّا مُخَلَّدُونَ بَعْدَهُمْ ثُمَّ قَدْ نَسِينَا كُلَّ وَاعِظٍ وَ وَاعِظَةٍ وَ رُمِينَا بِكُلِّ فَادِحٍ وَ جَائِحَةٍ ┅───────────────┅ ☜ و درود خدا بر او، فرمود: (در پى جنازه‌اى مى‌رفت و شنيد كه مردى مى‌خندد.) گويى بر غير ما نوشته شده و حق جز بر ما واجب گرديد و گويا اين مُردگان مسافرانى هستند كه به زودى باز مى‌گردند، در حالى كه بدن‌هايشان را به گورها مى‌سپاريم و ميراثشان را مى‌خوريم. گويا ما پس از مرگ آنان جاودانه‌ايم! آيا چنين است، كه اندرز هر پند دهنده‌اى از زن و مرد را فراموش مى‌كنيم و خود را نشانۀ تيرهاى بلا و آفات قرار داديم. 🇯‌ 🇴‌ 🇮‌ 🇳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️ ترجمه فیض‌الاسلام: گويا مردن در دنيا بر غير ما نوشته شده و گويا حقّ‌(مرگ) در دنيا بر غير ما لازم گشته و گويا مرده‌هايى كه مى‌بينيم (هر روز مى‌روند) مسافرينى هستند كه بزودى بسوى ما برميگردند! ايشان را در قبرهاشان مى‌گذاريم، و داراييشان را مى‌خوريم، مانند آنكه ما پس از آنها جاويد خواهيم ماند كه پند دهنده‌ها (زن و مرد از مردگان) را فراموش كرديم و بهر آفت و زيانى گرفتار شديم. ─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─ 📖 امام عليه السلام اين سخن حكيمانه و تكان دهنده و بيدارگر را زمانى فرمود كه در تشييع جنازۀ يكى از مؤمنان شركت داشت، صداى خندۀ بلند كسى را شنيد و فرمود: «گويى مرگ در دنيا بر غير ما نوشته شده و گويى حق در آن بر غير ما واجب گشته و گويى اين مردگانى را كه مى‌بينيم مسافرانى هستند كه به زودى به سوى ما باز مى‌گردند»؛ (وَ تَبِعَ‌ جِنَازَةً‌ فَسَمِعَ‌ رَجُلاً يَضْحَكُ‌ فَقَالَ‌ عليه السلام: كَأَنَّ‌ الْمَوْتَ‌ فِيهَا عَلَىٰ‌ غَيْرِنَا كُتِبَ‌، وَ كَأَنَّ‌ الْحَقَّ‌ فِيهَا عَلَىٰ‌ غَيْرِنَا وَجَبَ‌، وَ كَأَنَّ‌ الَّذِي نَرَىٰ‌ مِنَ‌ الْأَمْوَاتِ‌ سَفْرٌ عَمَّا قَلِيلٍ‌ إِلَيْنَا رَاجِعُونَ‌!) به يقين خنديدن كسى در تشييع جنازه، آن هم با صداى بلند كه به گوش مولا على عليه السلام برسد نشانۀ نهايت و بى‌خبرى از سرنوشت خويش و مسئوليت‌هايى است كه در اين جهان دارد. به همين دليل اين بزرگ معلم اخلاق و بيدار كنندۀ غافلان و بى‌خبران با سه تشبيه به آن شخص و امثال او دارد: ✓ تشبيه اول: كار تو مثل اين است كه گمان مى‌كنى مرگ مال ديگران است و تو حيات جاويدان دارى. روزى جنازۀ تو را نيز بر مى‌دارند و تشييع كنندگان تو را به سوى آرامگاه ابدى‌ات مى‌برند. آيا دوست دارى آن روز دوستانت در تشييع جنازۀ تو بخندند؟ ✓ دوم: آيا «حق» - به معناى وظايف واجب و مسئوليت‌هاى الهى و وجدانى - مخصوص ديگران است و تو مستثنا هستى و يا اين‌كه تمام حقوق واجبه را ادا كرده‌اى و الان خوشحالى و مى‌خندى‌؟ ✓ سوم: آيا گمان مى‌برى تشييع جنازه مانند بدرقۀ مسافرانى است كه به زودى به سوى تو باز مى‌گردند؟ گرچه چند روزى رنج فراق را تحمل مى‌كنى ولى به هنگام بازگشت شادى زائد الوصفى جاى آن را پر مى‌كند؟ در حالى كه سفر مرگ، سفرى است كه هرگز بازگشتى در آن نبوده و نخواهد بود و رنج فراق و جدايى از عزيزانِ از دست رفته، جاويدان است.