eitaa logo
مباحث
1.8هزار دنبال‌کننده
43.1هزار عکس
39.8هزار ویدیو
1.9هزار فایل
﷽ 🗒 عناوین مباحِث ◈ قرار روزانه ــــــــــــ ❒ قرآن کریم ؛ @Nafaahat | @ye_ayeh ❒ نهج البلاغه ؛ @nahj_olbalaghe ❒ صحیفه سجادیه ؛ @ghararemotalee ⚠️ برای تقویت کانال، مطالب را با آدرس منتشر کنید. 📨 دریافت نظرات: 📩 @ali_Shamabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 اين كلام حكمت‌آميز را امام عليه السلام زمانى فرموده كه گروهى او را در مقابلش ستودند، فرمود: «خداوندا! تو به من از خودم آگاه‌ترى و من آگاه‌تر به خودم از آنها هستم»؛ (وَ مَدَحَهُ‌ قَوْمٌ‌ فِي وَجْهِهِ‌، فَقَالَ‌: اللَّهُمَّ‌ إِنَّكَ‌ أَعْلَمُ‌ بِي مِنْ‌ نَفْسِي، وَ أَنَا أَعْلَمُ‌ بِنَفْسِي مِنْهُمْ‌) سپس افزود: «خداوند! ما را بهتر از آنچه آنها گمان مى‌كنند قرار ده و آنچه را نمى‌دانند بر ما ببخش»؛ (اللَّهُمَّ‌ اجْعَلْنَا خَيْراً مِمَّا يَظُنُّونَ‌، وَ اغْفِرْ لَنَا مَا لَا يَعْلَمُونَ‌) از جمله امورى كه در روايات اسلامى از آن به شدت نهى شده، مدح و ستايش افراد در برابر خود آنهاست، از اين رو در روايات ديگرى مدح و ستايش نوعى ذبح شمرده شده است. در روايتى از پيغمبر صلى الله عليه و آله مى‌خوانيم: «إذٰا مَدَحْتَ‌ أخٰاكَ‌ فىٖ‌ وَجْهِهِ‌ فَكَأنَّمٰا أمْرَرْتَ‌ عَلىٰ‌ حِلْقِهِ‌ الْمُوسىٰ‌؛ هنگامى كه برادرت را در برابرش مدح و ستايش كنى مانند اين است كه كارد بر گلويش مى‌كشى». در حديثى از امام على بن ابى‌طالب عليه السلام مى‌خوانيم كه فرمود: «أجْهَلُ‌ النّٰاسِ‌ الْمُغْتَرُّ بِقَوْلِ‌ مٰادِحٍ‌ مُتَمَلَّقٍ‌ يُحْسِنُ‌ لَهُ‌ الْقَبيٖحُ‌ وَ يُبَغِّضُ‌ إلَيْهِ‌ النَّصيٖحُ‌؛ نادان‌ترين مردم كسى است كه به گفتۀ ستايش‌كننده‌اى كه از راه تملق زشتى‌ها را در نظرش زيبا و زيبايى‌ها را مبغوض مى‌دارد، مغرور شود». اگر در آثار زيان‌بار مدح و ستايش‌هاى افراطى و تملق‌آميز خوب بينديشيم خواهيم ديد كه اثرات آن فوق العاده مُخرّب است؛ از يك سو انسان را مغرور مى‌كند و همين مانع راه تكامل او مى‌شود و از سوى ديگر عيوب و نقايص خود را نمى‌بيند؛ بلكه گاه آنها را حُسن مى‌شمرد و در مقام اصلاح خويشتن بر نمى‌آيد و از سوى سوم، غالباً به مداحان علاقه پيدا مى‌كند در حالى كه آنان خواسته‌هاى نامشروعى دارند و او به انجام خواسته‌هاى نامشروعشان كشيده مى‌شود و عمل خود را به نوعى توجيه مى‌كند. در اينجا سؤال معروفى است كه چگونه امام عليه السلام با آن مقام عصمت اعتراف به نقص يا در خويشتن مى‌كند و از خدا آمرزش مى‌طلبد؟ بعضى در جواب اين‌گونه تعبيرات و تعابير ديگرى كه در دعاها آمده و امامان معصوم عليهم السلام با تمام وجودشان از خداوند طلب آمرزش مى‌كنند مى‌گويند، اين‌گونه سخنان همه به عنوان سرمشق براى مردم است و خودشان به آن نيازى نداشتند...
مباحث
📿 #استغفار_امیرالمومنین صلوات الله علیه ─┅•═༅ بند پنجاه و سوّم ༅═•┅─ 🤲 اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغ
📿 صلوات الله علیه ─┅•═༅ بند پنجاه و چهارم ༅═•┅─ 🤲 اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ یُعْقِبُ الْیَأْسَ مِنْ رَحْمَتِکَ وَ الْقُنُوطَ مِنْ مَغْفِرَتِکَ وَ الْحِرْمَانَ مِنْ سَعَةِ مَا عِنْدَکَ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ ┅───────────────┅ ❖ «بار خدایا از تو آمرزش می‌طلبم برای هر گناهی که یأس از رحمتت و نامیدی از مغفرتت و محروم ماندن از فروانی آنچه نزد توست را در پی دارد؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این مرا بیامرز، ای بهترین آمرزندگان» @ostadelahi
1.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ خدا آبروی تو را نمیبره...تو هم دیگه ... 🎧 شیخ ره
مباحث
📿 #استغفار_امیرالمومنین صلوات الله علیه ─┅•═༅ بند پنجاه و چهارم ༅═•┅─ 🤲 اللَّهُمَّ وَ أَسْتَ
📿 صلوات الله علیه ─┅•═༅ بند پنجاه و پنجم ༅═•┅─ 🤲 اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ مَقَتَ نَفْسِی عَلَیْهِ إِجْلَالًا لَکَ فَأَظْهَرْتُ لَکَ التَّوْبَةَ فَقَبِلْتَ وَ سَأَلْتُکَ الْعَفْوَ فَعَفَوْتَ ثُمَّ مَالَ بِیَ الْهَوَی إِلَی مُعَاوَدَتِهِ طَمَعاً فِی سَعَةِ رَحْمَتِکَ وَ کَرِیمِ عَفْوِکَ نَاسِیاً لِوَعِیدِکَ رَاجِیاً لِجَمِیلِ وَعْدِکَ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ ┅───────────────┅ ❖ «بار خدایا از تو آمرزش می‌طلبم برای هر گناهی که به خاطر تعظیم تو با نفس خویش دشمن گشته و اظهار نمودم و تو پذیرفتی و از تو درخواست عفو کردم و تو عفو نمودی؛ ولی پس از آن هوای نفس مرا به سوی آن مایل کرد تا این که به طمع رحمت وسیع تو، عفو کریمانه ات و یا فراموشی تهدیدت و آرزوی وعده جمیلت، دوباره به آن بازگشتم؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این مرا بیامرز، ای بهترین آمرزندگان» @ostadelahi
مباحث
📿 #استغفار_امیرالمومنین صلوات الله علیه ─┅•═༅ بند پنجاه و پنجم ༅═•┅─ 🤲 اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغ
📿 صلوات الله علیه ─┅•═༅ بند پنجاه و ششم ༅═•┅─ 🤲 اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ یُوجِبُ سَوَادَ الْوُجُوهِ یَوْمَ تَبْیَضُّ وُجُوهُ أَوْلِیَائِکَ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهُ أَعْدَائِکِ إِذْ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلی بَعْضٍ یَتَلاوَمُونَ فَقِیلَ لَهُمْ لا تَخْتَصِمُوا لَدَیَّ وَ قَدْ قَدَّمْتُ إِلَیْکُمْ بِالْوَعِیدِ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ. ┅───────────────┅ ❖ «بار خدایا از تو آمرزش می‌طلبم برای هر گناهی که باعث روسیاهی می‌شود، در آن روزی که چهره دوستانت سفید و چهره دشمنانت سیاه می‌گردد. آن زمانی که گروهی یکدیگر را ملامت می‌کنند، پس گفته می‌شود: «نزد من با همدیگر مخاصمه نکنید، چرا که من این وعیدم را به شما رسانده بودم»؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این مرا بیامرز، ای بهترین آمرزندگان» @ostadelahi
─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─ ♻️ ترجمه فیض‌الاسلام: و جامۀ كهنۀ وصله دارى بر تن امام (عليه السّلام) ديدند پس دربارۀ آن با آن حضرت گفتگو شد (پرسيدند چرا چنين جامه‌اى پوشيده‌اى‌؟) آن بزرگوار (در بارۀ جامۀ كهنه) فرمود: با آن، دل متواضع و نفس امّاره رام ميشود و مؤمنين از آن پيروى ميكنند (با كهنه جامه فروتنى پيشه گرفته و به خواهشهاى نفس بى‌اعتنا ميشود بخلاف جامۀ نو و نيكو كه شخص را خودبين مى‌سازد و از حقّ‌ غافل شده در مى‌افتد). امام عليه السّلام (در بارۀ دنيا و آخرت) فرموده است: دنيا و آخرت دو دشمن ناجور و دو راه جدا (راه و راه ) هستند؛ پس كسيكه دنيا را دوست داشت و بآن دل بست آخرت را دشمن داشته و بآن دشمنى نموده (از آن چشم پوشيده) است و آن دو مانند خاور و باختر مى‌باشند كه روندۀ بين آنها هر چه به يكى نزديك شود از ديگرى دور گردد (دل بستۀ بدنيا هر چه بآن دل بندد همان اندازه از آخرت غافل ماند و دل بستۀ بآخرت بدنيا بى‌رغبت باشد) و آنها پس از اين اختلافشان بدو زن مانند كه يك شوهر داشته باشند (كه هرگز با يكديگر سازگار نشوند، چون نزديكى و دوستى با هر يك مستلزم دورى و دشمنى با ديگرى است).
┅───────────────┅ ☜ و درود خدا بر او، فرمود: (از نوف بكّالى نقل شده، كه در يكى از شب‌ها، امام على عليه السّلام را ديدم براى عبادت از بستر برخاست، نگاهى به ستارگان افكند و به من فرمود: خوابى! يا بيدار؟ گفتم: بيدارم. فرمود: اى نوف! خوشا به حال آنان كه از دنياى حرام چشم پوشيدند، و دل به آخرت بستند، آنان مردمى هستند كه زمين را تخت، خاك را بستر، آب را عطر، و قرآن را پوشش زيرين، و دعا را لباس روئين خود قرار دادند، و با روش عيساى مسيح با دنيا بر خورد كردند. اى نوف! همانا داوود پيامبر (كه درود خدا بر او باد) در چنين ساعتى از شب بر مى‌خاست، و مى‌گفت: «اين ساعتى است كه دعاى هر بنده‌اى به اجابت مى‌رسد، جز باج گيران، جاسوسان، شبگردان و نيروهاى انتظامىِ حكومت ستمگر، يا نوازندۀ طنبور و طبل ─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─ ♻️ ترجمه فیض‌الاسلام: از نوف (ابن فضالۀ) بكالىّ‌ (كه از خواصّ‌ اصحاب امام عليه السّلام مى‌باشد روايت شده) است كه گفته: شبى عليه السّلام را ديدم كه از بستر خويش بيرون آمد و بسوى ستاره‌ها🌌 نگاه كرد و فرمود: اى نوف خوابيده‌اى يا بيدارى‌؟ گفتم: يا اميرالمؤمنين بيدارم، فرمود اى نوف خوشا حال پارسايان در دنيا كه بآخرت دل بسته‌اند، ايشان گروهى هستند كه زمين را فرش و خاك آنرا بستر و آب آنرا شربت گوارا قرار داده‌اند (بلوازم زندگى بى‌اعتنا هستند) و قرآن را پيراهن (زينت و آرايش دل) و دعا و درخواست را جامۀ رو (جلوگير از حوادث و پيشآمدها) گردانيده‌اند؛ پس به روش (حضرت) مسيح (كه بدنيا دلبستگى نداشت) دنيا را از خود جدا كردند. اى نوف، داوود عليه السّلام در اين ساعت از شب (نزديك ، براى راز و نياز با حقّ‌ تعالى) برخاست و گفت: اين ساعتى است كه دعا و درخواست نمى‌كند در آن بنده‌اى مگر آنكه روا مى‌گردد مگر اينكه ده يك گير (باج گير و گمركچى و راهدار) يا كسيكه مردم را به ستمكاران بشناساند و اسرارشان را نزد آنها فاش نمايد، يا گزمه و همكاران داروغه يا نوازندۀ ساز يا نقّاره‌چى و دُهل زن باشد (زيرا ايشان مانع است از اينكه در خواستشان روا گردد. 💡 سيّد رضىّ‌ «عليه الرّحمة» فرمايد:) عرطبه بمعنى طنبور (ساز) و كوبه بمعنى طبل (دهل و نقّاره) است، و نيز گفته شده: عرطبه يعنى طبل 🥁 و كوبه يعنى طنبور .
مباحث
📿 #استغفار_امیرالمومنین صلوات الله علیه ─┅•═༅ بند پنجاه و هشتم ༅═•┅─ 🤲 اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغ
📿 صلوات الله علیه ─┅•═༅ بند پنجاه و نهم ༅═•┅─ 🤲 اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ یَکُونُ فِی اجْتِرَاحِهِ قَطْعُ الرِّزْقِ وَ رَدُّ الدُّعَاءِ وَ تَوَاتُرُ الْبَلَاءِ وَ وُرُودُ الْهُمُومِ وَ تَضَاعُفُ الْغُمُومِ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ ┅───────────────┅ ❖ «بار خدایا، از تو آمرزش می‌طلبم برای هر گناهی که در ارتکاب آن قطع ، و ردّ شدن ، و پی در پی آمدن بلا، و روی آوردن ناراحتی‌ها و مضاعف شدن غم هاست؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این مرا بیامرز، ای بهترین آمرزندگان» @ostadelahi
به عبداللّه بن مبارک گفتند تا کِی تو در طلب حدیث و علم هستی ؟ گفت نمی دانم، شاید آن سخن که رستگاری من در آن است هنوز نشنیده باشم . و لذا عالم ربانی مرحوم شیخ جعفر شوشتری در منبر دعا می کرد و عرض می نمود پروردگارا ! مجلس ما را مجلس موعظه قرار ده و می فرموده هنگامی مجلس موعظه است که شنونده اگر اهل معصیت است پشیمان شود و را ترک کند و اگر اهل طاعت است، شوقش در زیادتی طاعت و سعی او در بیشتر شود . و بالجمله عالم و غیر عالم همه باید در مجلس وعظ به قصد اندرز گرفتن و متنبّه شدن و عمل به آن حاضر شوند؛ نادان برای دانستن و دانا برای یادآوری. و اخبار وارده در فضیلت مجلس موعظه بسیار است و برای شناختن اهمیت آن کافی است دانسته شود موعظه غذای روح و حیاتبخش دل است چنانچه حضرت علیه السلام به فرزندش علیه السلام می فرماید : ( اَحْیِ قَلْبَکَ بِالْمَوْعِظَهِ ) و رسوا کننده نفس و و نجات دهنده از شرّ آنهاست و موجب برطرف شدن وساوس و اضطرابات و پیدایش و آرامش خاطر است : ( اَلا بِذِکْرِاللَّهِ تَطْمئِنُّ الْقُلُوبُ )¹ چه اشخاصی که بواسطه فشار وساوس و خیالات شیطانی آماده انتحار ( خودکشی ) شدند و به وسیله برخورد بموعظه آرامش خاطری نصیبشان شده و قرار گرفتند . ناگفته نماند کسیکه بمجلس و برخورد بکسی که او را موعظه کند دسترسی نداشته باشد، باید از مراجعه بمواعظ مدوَّنه بهره مند شود که در رأس آنها است. 🔍 با دقّت و تدبّر در آیات آن و بعد ترجمه و شرح و خطبه های بلیغه حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام که شرح دهنده و بیان کننده آیات قرآن مجید است و بعد ترجمه جلد 17 بحارالانوار که مواعظ رسول خدا ( صلوات الله علیه وآله ) و ائمه هدی (علیهم‌السلام) را جمع نموده و بعد کتب اخلاقی مانند نراقی و عین الحیواه مجلسی و سایر کتابهائیکه در آنها مواعظ بزرگان دین نقل شده است . ------------------------------------------------- 1- سوره رعد، آیه 28.
هدایت شده از مباحث
علیه السلام در روز و روز (۱) خداوندا؛ این، روزی با برکت و میمون است و مسلمانان در هر جای زمین تو در آن اجتماع دارند، سؤال کننده و خواهنده و امیدوار و ترسنده حضور دارند و تو، ناظر در حوائجشان هستی، پس به جود و کَرمت و آسانی مسئلتم نزد تو، از حضرتت می‌خواهم که بر محمد و آلش درود فرستی (۲) و خداوندا‌؛ ای پروردگار ما، که پادشاهی زیبنده توست و سپاس، حضرتِ تو را سزد و خدایی جز تو نیست، بردبار و بزرگوار و مهربان و دارای عطای گسترده‌ای و خداوند جلال و اکرام و پدید آورنده آسمان‌ها و زمینی، هر چه میان بندگان مؤمنت قسمت کرده‌ای از خیر یا یا یا یا طاعت، یا خیری که بر اهل انعام می‌کنی و به سبب آن، به سوی خود هدایتشان می‌نمایی، یا در پیشگاهت، مقام آنان را به آن بلند می‌کنی، یا بدان سبب، خیر دنیا و آخرت به آنان می‌بخشی، از تو می‌خواهم که بهره و نصیب مرا از آن فراوان کنی. (۳) و بار خدایا؛ که پادشاهی و حمد توراست و معبودی جز تو نیست، از تو می‌خواهم که بر محمد (صلی الله علیه و آله) بنده و فرستاده و دوست و برگزیده و اختیار شده از خَلقت و بر آل محمد(صلوات الله علیهم)، نیکوکاران و پاکان و اخیار، درود فرستی، چنان درودی که جز تو احدی را قدرت شمردنش نباشد و ما را در دعای شایسته هریک از بندگان با ایمانت که در این روز تو را خوانده است - شریک سازی،‌ای پروردگار عالمیان و ما و ایشان را مورد قرار دهی، که تو بر هر چیز توانایی. (۴) الهی؛ نیازم را به درگاه تو آوردم و بار فقر و فاقه و تهیدستی خود را بر در خانه‌ات نهادم و من به مغفرت و رحمتت مطمئن ترم تا به عمل و کار خود و آمرزش و رحمتت از گناهان من وسیع‌تر است، پس بر محمد و آلش درود فرست و خود عهده‌دار روا کردن هر حاجتی که مرا هست باش به خاطر قدرتی که بر روا کردن آن داری و آسان بودنش بر تو و به خاطر نیازم به حضرتت و بی‌نیازیت از من، زیرا من هرگز به خیری نرسیده‌ام مگر از جانب تو و هرگز احدی از من شری را برنگردانده غیر تو و در امر آخرت و دنیایم به کسی جز تو امید ندارم. (۵) الهی هر کَس برای حرکت به سوی مخلوقی به امید صله و بخشش و جایزه او مهیا شد و بار بست و ساز و برگ فراهم آورد و آماده سفر شد و مهیا شدن امروز من - و بار بستنم و ساز و برگ فراهم آوردن و آماده شدنم به امید و صله تو و درخواست جایزه و عطایت به سوی توست. (۶) بارالها؛ پس بر محمد و آلش درود فرست و امروز این امید را از من مگیر،‌ای کسی که خواهش - هیچ درخواست کننده‌ای او را به رنج نمی‌افکند و هیچ بخششی از او کم نمی‌کند، زیرا من از باب اطمینان به عمل شایسته‌ای که از خود پیش فرستاده باشم، یا به شفاعت مخلوقی جز محمد و اهل بیت او - که صلوات و سلام تو بر او و بر آنان باد - که امید داشته باشم، به جانب تو نیامدم (۷) بلکه در حالی به سویت آمدم که به گناه و بدی در حق خود اقرار دارم، به سویت آمدم درحالی که به عفو عظیمی که شامل حال خطاکاران کرده‌ای چشم دوخته ام، که ادامه دادنشان بر بزرگ، حضرتت را از آن باز نداشت که آنان را مشمول رحمت و مغفرت قرار دهی (۸) پس ای کسی که رحمتت وسیع و عفوت عظیم است،‌ای عظیم؛ ‌ای عظیم،‌ای کریم‌؛ ای کریم، بر محمد و آلش درود فرست و به رحمتت بر من تفضل کن و به فضلت بر من شفقت نما و به مغفرتت بر من گشایش ده. (۹) الهی؛ این مقام که مخصوص خلفای تو و برگزیدگان توست و جایگاه امنای تو در درجه بلندی که ایشان را به آن اختصاص دادی، غاصبان آن را به غارت برده‌اند - و تقدیر آن به دست توست، فرمانت مغلوب نشود و از تدبیر حتمی تو هر گونه که بخواهی و هر زمان که بخواهی فراتر نتوان رفت و به خاطر آنچه تو بهتر می‌دانی و در آفریدنت و اراده‌ات متهم نیستی چنین کردی - تا آنجا که برگزیدگان و خلفای تو مغلوب و مقهور و جدای از حق خود شدند، حُکمت را مبدل و کتابت را دور انداخته و واجباتت را از مسیر شرایعت منحرف، و سنت‌های رسولت را متروک می‌بینند. (۱۰) بارالها؛ دشمنان ایشان را از اولین و آخرین و هر که به کردارشان راضی شده و دنباله روها و پیروانشان را لعنت کن. (۱۱) خداوندا؛ بر محمد و آلش درود فرست، که تو ستوده و بلندپایه‌ای، مانند درودها و برکت‌ها و تحیت‌هایی که بر برگزیدگانت ابراهیم و آل ابراهیم فرستاده‌ای، و در گشایش و آسایش و یاری و تمکین و تأیید ایشان تعجیل کن. (۱۲) بارالها؛ و مرا از اهل و به خود، و تصدیق به پیامبرت، و امامانی که طاعتشان را واجب کرده‌ای قرار ده، از جمله کسانی که توحید و ایمان به سبب آنان و بر دست آنان اجرا می‌شود، آمین رب العالمین. 👇🏼👇🏼👇🏼
📿 صلوات الله علیه ─┅•═༅ بند شصت و هفتم ༅═•┅─ 🤲 اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ حَمَلَنِی عَلَی الْخَوْفِ مِنْ غَیْرِکَ أَوْ دَعَانِی إِلَی التَّوَاضُعِ لِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ أَوِ اسْتَمَالَنِی إِلَیْهِ الطَّمَعُ فِیمَا عِنْدَهُ أَوْ زَیَّنَ لِی طَاعَتَهُ فِی مَعْصِیَتِکَ اسْتِجْرَاراً لِمَا فِی یَدِهِ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِحَاجَتِی إِلَیْکَ لَا غِنَا لِی عَنْکَ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ ┅───────────────┅ ❖ «بار خدایا، از تو آمرزش می‌طلبم برای هر گناهی که مرا واداشت که از غیر تو بترسم، یا مرا به تواضع پیش یکی از مخلوقاتت کشانید، یا به طمع آنچه نزد او بود، به سوی او مایل شدم، یا چون پیروی اش را در معصیت تو برای من زینت و جلوه داده بود مرتکب شدم، در حالی که من می‌دانم که همواره به تو محتاجم و هرگز از تو بی نیاز نیستم؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این مرا بیامرز، ای بهترین آمرزندگان» @ostadelahi
📖 مسئلۀ حُسن ظن و سوء ظن در اسلام از مسائل بسيار مهم است كه در آيات و روايات بازتاب گسترده‌اى دارد. البته أصل بر حسن ظن مسلمانان نسبت به يكديگر است؛ ولى اين اصل استثنايى هم دارد كه امام عليه السلام در جملۀ بالا به آن اشاره كرده، مى‌فرمايد: «هنگامى كه صلاح و نيكى بر زمان و اهلش ظاهر گردد اگر كسى در اين حال گمان بد به ديگرى برد كه از او گناهى ظاهر نشده به او ستم كرده است و هنگامى كه فساد بر زمان و اهلش مستولى گردد هر كَس گمان خوب به ديگرى ببرد خود را داده است»؛ (إِذَا اسْتَوْلَى الصَّلَاحُ‌ عَلَى الزَّمَانِ‌ وَ أَهْلِهِ‌، ثُمَّ‌ أَسَاءَ‌ رَجُلٌ‌ الظَّنَّ‌ بِرَجُلٍ‌ لَمْ‌ تَظْهَرْ مِنْهُ‌ حَوْبَةٌ‌ فَقَدْ ظَلَمَ‌! وَ إِذَا اسْتَوْلَى الْفَسَادُ عَلَى الزَّمَانِ‌ وَ أَهْلِهِ‌، فَأَحْسَنَ‌ رَجُلٌ‌ الظَّنَّ‌ بِرَجُلٍ‌ فَقَدْ غَرَّرَ). همان گونه كه گفتيم، اصل در جامعۀ اسلامى بر حسن ظن است، چنان كه در سورۀ «حجرات» آيۀ 12 مى‌خوانيم: ««يٰا أَيُّهَا اَلَّذِينَ‌ آمَنُوا اِجْتَنِبُوا كَثِيراً مِنَ‌ اَلظَّنِّ‌ إِنَّ‌ بَعْضَ‌ اَلظَّنِّ‌ إِثْمٌ‌»؛ اى كسانى كه آورده‌ايد از بسيارى از گمان‌ها بپرهيزيد چرا كه بعضى از آنها است». در روايات اسلامى نيز تأكيد شده كه كار برادر مسلمانت را حمل بر صحت كن و از سوء ظن بپرهيز؛ در حديثى از اميرمؤمنان عليه السلام مى‌خوانيم: «ضَعْ‌ أمْرَ أخيكَ‌ عَلىٰ‌ أحْسَنِهِ‌... مَحْمِلاً؛ عمل برادر مسلمانت را بر نيكوترين وجه ممكن حمل كن مگر اين‌كه دليلى بر خلاف آن قائم شود و هرگز نسبت به سخنى كه از برادر مسلمانت صادر شده گمان بد مبر و مادامى كه مى‌توانى مَحمِل نيكى براى آن بيابى حمل بر صحّت كن». در حديث ديگرى از عليه السلام مى‌خوانيم: «إذٰا اتَّهَمَ‌ الْمُؤمِنُ‌ أخٰاهُ‌ انْمٰاثَ‌ الْإيمٰانُ‌ مِنْ‌ قَلْبِهِ‌ كَمٰا يَنْمٰاثُ‌ الْمِلْحُ‌ فِى الْمٰاءِ‌؛ هنگامى كه شخص باايمان برادر مسلمانش را متهم كند ايمان در قلب او ذوب مى‌شود همان‌گونه كه نمك در آب»