🕊🌺🕊
🕊 خاطره ای از زندگی
🌷 #شهید_رضا_کارگر_برزی
آن روز #زینب کبری(س) پسرم را شفاداد
و امروز رضا فدائی زینب(سلام الله علیها) شد.
🌺🍃 #مدافع_حرم
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
#خاطرات_شهدا🌷
📃خاطره ای از شهید عبدالمهدی کاظمی از زبان همسرشان
✨قبل از شهادتش #خواب ديدم كه رفتم حرم حضرت #زينب(س). تمام عكس شهدا را در حرم چسبانده بودند. خانمي آنجا بود كه #روبند داشت.
🍁از آن خانم پرسيدم كه اينها عكسهاي چه كساني هستند؟ ايشان گفت: عكس #شهداي_كربلا. بعد هم گفت: اينها بسيارعزيز هستند. در ميان عكسها تصوير #عبدالمهدي من هم بود.
🍃خيلي نگران شدم تا اينكه خبر #شهادت را به من دادند. عبدالمهدي در شب تاجگذاري امام زمان(عج) همان طور كه آيتالله #بهجت فرموده بودند به شهادت رسيد.
🌹29 دي ماه سال 1394 بود. عبدالمهدي با اصابت موشك #كورنت به آرزويش رسيد.
🌾وقتي خبر را شنيدم، بال بال ميزدم كه پيكرش را ببينم. آخر خيلي دلم برايش #تنگ شده بود. گفتم عبدالمهدي به حاجتت رسيدي. بعد از شهادتش #خواب ديدم كه پشت سر #امام_زمان(عج) ميرود و از اينكه در كنار امام حسين (ع) است، بسيار خوشحال بود.
☘ ميگفت من #زندهام فكر نكنيد كه مردهام هيچ وقت ناشكري نكنيد. هر مشكلي داشتيد من برايتان #حل ميكنم.
💫من و عبدالمهدي 9 سال با هم زندگي كرديم. ريحانه هفت ساله و فاطمه دو ساله يادگاريهاي شهيدم هستند.
⚡️ريحانه خيلي وابسته به پدرش بود. خيلي با پدرش حرف ميزد.
#شهید_عبدالمهدی_کاظمی🌷
#شهید_مدافع_حرم
💟 @mabareshohada
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
🌹🍃🕊 🌹شهادت گُلـےستـــ کہ برای شڪوفا شدنش بایـد از دنیایت به خاطر رسیدن بہ محبوب گذر کنی ...🕊 #ش
#پدر_شهید_بابکنوری
🌺روزی که میخواست برود
آمد خانه بعد به #مادرش گفت که با اعزامم موافقت شده
اوهم از روی احساسات مادرانه خیلی گریه کرد که شاید بابک منصرف شود
اما بابک تصمیمش را گرفته بود:
من حضرت #زینب (س) را خواب دیدم
دیگر نمیتوانم اینجا بمانم
باید بروم سوریه
این قضیه رفتنم مال امروز و دیروز نیست .من چندماه است که تصمیمم را گرفته ام.
حتی شنیدم که به او گفته اند که چطوری میتوانی مادرت را تنها بگذاری و بروی!!
بابک هم گفته #مادرِ همه ما آنجا در سوریه هست من بروم سوریه که بی مادر نمانم.
#شهید_بابک_نوری_هریس
#سالروز_شهادت
مــــعــــبَـــر شُــــهــــداڪلیڪ ڪنید
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
#حلالم_کنید
يكي از دوستان شهيد امير سياوشي نحوه #خداحافظي امير با دوستانش را اينگونه روايت ميكند:
قبل از اربعين با كارواني از بچههاي چيذر به كربلا رفته بوديم كه در مسير، امير از بچهها #حلاليت طلبيد.
بچهها كمي سر به سرش گذاشتند و گفتند «امير نكند كه بدون پا برگردي».
امير پاسخ داد: «برگشتي ندارد. ميروم و با يك خال در پيشاني برميگردم.»
آخرين پيغامي بود كه از امير به ما رسيد.
آن لحظه تصور نميكرديم كه كمي بعد خبر شهادتش را خواهيم شنيد و بدین گونه امیر سیاوشی عاشقانه فدایی حضرت #زینب(سلام الله علیها)شد و به قافله شهدا پیوست🌹
روحش شاد وراهش پررهروباد✨🌹
#شهید_امیر_سیاوشی 🌹
#سالروز_شهادت
🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨
@mabareshohada
🍃درست سی سال پیش، در حیاط شهریور ، پلاک هشت
غنچه ای از دیار تهران شکوفا میشود که بعدها
میشود یکی از ستارگان #اربعه_حلب
میشود یکی از عاشقان #زینب همان بانویی که حیات کربلا گره خورده وجودش است ...
همان بانویی که اگر نبود #کربلا در کربلایش میماند .🌹.
.
#مسعود_عسگری متولد در خانواده ی متدین دیده به جهان گشود .
وی در دامان مادری رشد یافت که هم اکنون نیز زینب وار راه پیشوایش ، #حضرت_زهرا(س) را ادامه میدهد .
.
🍃به گمانم
مسعود عسگری ، سرباز محبوب آسمانیش، بر روی گستره ی هستی بود که آمدنش از برای ماموریتی بود که به تصویر برساندش...
او چون غنچه ای شکفته شد تا برای ما که بازیچه ی ساعت روزگار شده ایم معنی آزادگی را به تصویر برساند .❣
.
🍃گفتم #آزادگی!
میگویند #حسین (علیه السلام) فرموده اگر #دین ندارید ، لااقل آزاده باشید ... 😞
.
🍃با افتخار قهرمان قصه ما ، با تولدش هم دین را به همگان می آموزد و هم آزادگی را ..🙂
.
🍃این را میشود از آهنگ و تعبیر کلمات آشنایان شهید متوجه شد، میشود از اسمی که بر صفحه روزگار به جای گذاشته متوجه شد..
.
🍃به گمانم ساعت سرخ روزگار نیز، عاشق زندگانیش بوده ، سیره اش را دوست داشته که اینگونه آنرا در خود ماندگار نگه داشته ...
.
🍃ای کاش مادرهای زمانه فرزندانشان را بدین سان تربیت نمایند.
فرزندانی که با تولدشان دنیایی را متحول میسازد .
.
✍نویسنده : #زهرا_حسینی
.
بهمناسبت سالروز تولد : #شهید_مسعود_عسگری
.
📅تاریخ تولد : ۸ شهریور ۱۳۶۹
.
📅تاریخ شهادت : ۲۱ آبان ۱۳۹۴ .حلب سوریه
.
📅تاریخ انتشار : ۸ شهریور ۱۳۹۹
.
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
.
✿❀ @mabareshohada
🍃قلم حکایت میکند از نسیم در میان شاخ و برگ درختها، درخت هایی که سایبان قبر شهدا، قبر #زینب هستند🥀
🍃صدای نسیمی را که میان برگ های آنان می پیچد میشنوم، رازی نهفته در پس حرفی نگفته است.
🍃اوایل #میترا صدایش میکنند اما بعد ها از میان تمامی نام ها زینب را انتخاب میکند و براستی که این نام برازنده او بود♡
🍃علاقه زیادی به #شهدا داشت، هربار که برای تشیع شهیدی میرفت مقداری از خاک مزار را به عنوان تربت بر میداشت هفت میوه درخت کاج و هفت خاک تبرکی مزار شهدا همیشه در وسایلش بود.
🍃قلم حکایت میکند از بزرگی و #صبوری اش. از ندا ها و ناله های شبانه به روی سجاده، از آخرین جمله وصیت نامه، خانه ام را ساخته ام، باید بروم🕊
🍃۱۵ سال عارفانه زندگی کرد و در اولین بهار شانزدهسالگی برای همیشه زیر سایه درخت کاج آرام گرفت. رفت تا سر لوحه ایی از #ایمان باشد برای تمام دختران بعد از خود. تا بدانند #شهادت فقط در میدان و برای مرد جنگی نیست. شهید که باشی در آغوش #چادر هم میتوان تا آسمان ها پرواز کرد🌹
✍نویسنده: #فاطمه_زهرا_نقوی
🌺به مناسبت سالروز شهادت #شهیده_زینب_کمایی
📅تاریخ تولد : ۱۳۴۷
📅تاریخ شهادت : ۲ فروردین ۱۳۶۱
🥀مزار شهید : گلستان شهدای اصفهان
@mabareshohada
همین که در تنش زهر شب افتاد
امام #هادی(ع) از تاب و تب افتاد
چو وارد کردنش در بزم شادی
بیاد عمه جانش #زینب(س) افتاد
#شهادت_امام_هادی(ع)🥀
#برامامزمانعجوشیعیانجهان
#تسلیت_باد🥀
↶【به ما بپیوندید 】↷
🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃