eitaa logo
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
513 دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
943 ویدیو
30 فایل
ما اینجا جمع نشده ایم که تعداد اعضای #کانال و یا #بازدید از مطالب به هر نحوی برای ‌مان مهم شود! ما آمده ایم خود را #بسازیم؛ تا #نفس را از نَفَس در بیاوریم. از کانال #معبر_شهدا به کانال #شهدا؛ وصل شویم. ارتباط با خادم کانال @HOSSEIN_14 تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
❣﷽❣ #اینک_شوڪران ✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 1⃣5⃣ #قسمت_پنجاه_وی
✫⇠ ✫⇠ به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 2⃣5⃣ 📖مدت کوتاهی شمال زندگی کردیم، ولی همه کار و زندگیمان تهران بود. برای عمل های ایوب تهران می‌ماندیم . ایوب را برای بستری🛌 که می‌بردند من را راه نمی دادند 🚷 می‌گفتند : برو، همراه مرد بفرست. کسی نبود اگر هم بود برای چند روز بود. هر کسی زندگی خودش را داشت و زندگی من هم ایوب♥️ بود. 📖کم کم به بودنم در بخش عادت کردند. پاهایم باد کرده بود از بس سر پا ایستاده بودم. یک پایم را می‌گذاشتم روی تخت ایوب تا استراحت کند و روی پای دیگرم می ایستادم. پرستار ها عصبانی می‌شدند 😡 "بدن های شما استریل نیست. نباید اینقدر به تخت بیمار نزدیک شوید" 📖اما ایوب کار خودش را می‌کرد ، کشیک می‌داد که کسی نیاید. آنوقت به من می‌گفت روی تختش🛏 دراز بکشم. شب ها زیرتخت ایوب روزنامه پهن می‌کردم و دراز می‌کشیدم ، رد شدن سوسک ها را می‌دیدم . از دو طرف تخت ملافه آویزان بود و کسی من را نمی‌دید ✘ 📖وقتی پرزهای تی میخورد توی صورتم، میفهمیدم که صبح شده و نظافت چی دارد اتاق را تمیز می‌کند . بوی الکل و مواد شوینده و انواع داروها تا مغر استخوانم بالا میرفت. 📖درد قفسه سینه و پا و دست نمی‌گذاشت ایوب یک شب بدون قرص💊 بخوابد. گاهی قرص هم افاقه نمی‌کرد . تلویزیون📺 را روشن می‌کرد و می‌نشست روبرویش، سرش را تکیه میداد به پشتی و چشمهایش را می بست. 🖋 ... 📝 🌹🍃🌹🍃