‹ مَبـهوت ›
به زبان ریاضی :
اگه دوستت نداشته باشه
هر کاری ام بکنی بازم دوستت نداره .
جرعه به جرعه میدهم، شعر به نوشِ دلبرم
دل که نکرد اثر به او، شعر مگر اثر کند :) .
‹ مَبـهوت ›
- آقای بابا حسین؟!
مگه من بچهات نیستم؟!
مگه تو بابایمن نیستی؟
من کارم از دل گرفتن گذشته
من نفسم گرفته عزیز نفسم گرفته :)
‹ مَبـهوت ›
چجوری بهت ثابت کنم حالو روزم خرابه که
باور کنی ؟
چجوری باید التماست کنم که رام بدی تو
حرمت؟؟
ارباب تو که رام نمیدی بیام کربلات ،
لاعقل بیا نگام کن ببین چه بهروز خودم
آوردم
حداقل بیا بزن تو
گوشم موقع گناه که بفهمم حواست به
منم هست :)) .
بعضی وقتا آدم میمونه بین بودن و نبودن..
ب رفتن ک فکر میکنی اتفاقی میوفته ک منصرف میشي و وقتي میخوای بموني رفتاري میبینی ک انگار باید بري .
این بلاتکلیفي خودش کلي جهنمه.
‹ مَبـهوت ›
میخواهـمت
آنچنـــان کـه
نچرخد روزگارم بـی تـو یـک دَم 🫀.
‹ مَبـهوت ›
-باورم نمیشه سه روز دیگه عیده :))))) .
اگه بخوام امسال رو تو یه جمله توصیف
کنم میگم هرچیزی که انتظارشو نداشتم
اتفاق افتاد .
‹ مَبـهوت ›
اگه بخوام تموم تجربیات این چند سال اخیر خصوصا امسال که گذشت رو تو چند تا جمله خدمتتون بگم باید بگم:
لیاقت رو نمیشه تزریق کرد!
ذات رو نمیشه تغییر داد!
چشم رو نمیشه پاک کرد!
طبع بلند رو نمیشه خرید!
انسانیت رو نمیشه یاد داد!
و کسی رو تا خودش نخواد نمیشه تغییر داد.
از غرورم من گذشتم تا به تو دل بدهم ؛
من دگر چیزی ندارم جفتشان باهم شکست :) .
‹ مَبـهوت ›
این دل میرود، جان میدهد، ضعف میکند
جانـــا برای خنده ات 🤌🏻🤍 .
قبلا چقدر اسفند قشنگ بود .
هفته آخر میخواستیم نریم مدرسه منتظر چهارشنبه سوری میموندیم ،
پیک نوروزی و سریع حل میکردیم که ۱۳ بدر راهت باشیم ،
واسه خرید لباس چقدر شوق داشتیم و منتظر عیدی بودیم ،
و چه حیف که همه چی زودگذشت و بزرگ شدیم :)) .