‹ مَبـهوت ›
میخواهـمت
آنچنـــان کـه
نچرخد روزگارم بـی تـو یـک دَم 🫀.
‹ مَبـهوت ›
-باورم نمیشه سه روز دیگه عیده :))))) .
اگه بخوام امسال رو تو یه جمله توصیف
کنم میگم هرچیزی که انتظارشو نداشتم
اتفاق افتاد .
‹ مَبـهوت ›
حق ترین جمله یِ امسال .
1402 که برا همه بد تا کرده :) .
‹ مَبـهوت ›
اگه بخوام تموم تجربیات این چند سال اخیر خصوصا امسال که گذشت رو تو چند تا جمله خدمتتون بگم باید بگم:
لیاقت رو نمیشه تزریق کرد!
ذات رو نمیشه تغییر داد!
چشم رو نمیشه پاک کرد!
طبع بلند رو نمیشه خرید!
انسانیت رو نمیشه یاد داد!
و کسی رو تا خودش نخواد نمیشه تغییر داد.
از غرورم من گذشتم تا به تو دل بدهم ؛
من دگر چیزی ندارم جفتشان باهم شکست :) .
‹ مَبـهوت ›
این دل میرود، جان میدهد، ضعف میکند
جانـــا برای خنده ات 🤌🏻🤍 .
قبلا چقدر اسفند قشنگ بود .
هفته آخر میخواستیم نریم مدرسه منتظر چهارشنبه سوری میموندیم ،
پیک نوروزی و سریع حل میکردیم که ۱۳ بدر راهت باشیم ،
واسه خرید لباس چقدر شوق داشتیم و منتظر عیدی بودیم ،
و چه حیف که همه چی زودگذشت و بزرگ شدیم :)) .
‹ مَبـهوت ›
خواستم از خورشید بنویسم،
دیدم که ابر جلویش را گرفته است.
خواستم از ابر بنویسم، دیدم که شروع به
باریدن کردهاست.
خواستم از باران بنویسم، دیدم که بر روی
چترهای تنها میگرید.
خواستم از تنهایی خودم بنویسم، دیدم که
تو تمامِ من را ،همراه خودت بردهای
حتی قلم و کاغذم را . . .
اگه تا ابد دلم برات تنگ بمونه چی؟
آخرش میشه مثل اونجایی که نزار قبانی میگه:
اگر پایان رو میدانستم هیچ گاه آغاز نمیکردم
همونجا که شمس لنگرودی میگه:
دلم میخواهد چنان بنوشمت
که در استخوانم حل شوی .
باشه؟