به نـام خــدای مهربـــان
«به خودتان سخت نگیرید»
برای اینکه بتوانید هر روز بنویسید، لازم است نوشتن را به عادت خودتان تبدیل کنید. کاری که هر روز، در یک زمان مشخص و در جای مشخص انجام میدهید و به آن پایبند هستید. برای ساختن این عادت باید خودتان را دچار یک نظم کنید. یکجور شرطی شدن مثلا! در پست قبل گفتم که یک راه کمککننده انتخاب محل نوشتن است. این جای ثابت اگر با یک زمان مشخص همراه شود شما را در نوشتن منظم میکند و در نهایت و با مداومت، هر روز نوشتن عادتتان میشود.
این میان اما حواستان به یک چیز باشد. لازم است گاهی با خودتان راه بیایید و هوای خودتان را داشته باشید. مثلا اگر زمان نوشتن رسیده و دلتان میخواهد چیزی بخورید و بعد سراغ نوشتن بروید سخت نگیرید. یا اگر یک روز نتوانستید بنویسید خودتان را سرزنش نکنید و این روز را به عنوان یک استراحت کاری برای خودتان در نظر بگیرید. مسئله مهم در ساختن این عادت این است که نباید خیلی به خودتان سخت بگیرید. خوب است گاهی بخاطر حستان جایتان را عوض کنید. درست است که روزانه نوشتن مهم است. اما این میان باید مراقب اجبارهای بیهوده باشید.
اگر این روزها و ماهها و سالها کمتر سراغ نوشتن رفتهاید، همین حالا تصمیم بگیرید نوشتن را شروع کنید. ایدئالگرایی را کنار بگذارید و از دمدستیترین ابزار نوشتن برای دمدستیترین موضوع استفاده کنید و اولین متنتان را بنویسید...
_نجمه حسنیه_
#نوشتن
#نویسندگی
به نـام خــدای مهربـــان
«ترس های متنوع»
همهمان در زندگی ترسهایی داریم. هر کس از چیزی. یکی از سوسک و حشرات موذی، آن یکی از مکانهای بسته و دیگری از تاریکی.
ترسها به قدر آدمهای دنیا متنوعاند.
من هم ترسهایی دارم. ترسهایی گاهی مسخره و خندهدار. برای تکتک ترسهایم دلیل دارم و گاهی حتی فکر کردن بهشان مرا میترساند. یکی از ترسهای بزرگم «بیماری» است؛ هرچیزی در مقابل سلامتی. از یک سرماخوردگی ساده تا یک میخچه توی پا یا آنفولانزا و کرونا و... میتواند تن مرا بلرزاند.
بخاطر همین هم معمولا با کوچکترین علامتی از بیماری، دکتر میروم. کاملا و دقیقا هم طبق دستور پزشک رفتار میکنم و برای تکتک داروها روی گوشیام هشدار میگذارم و مقید به مصرفشان تا دانه آخر هستم. برای من دارو و واکسن چیزهای ترسناکی نیستند.
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربـــان «ترس های متنوع» همهمان در زندگی ترسهایی داریم. هر کس از چیزی. یکی ا
چند روز پیش مشغول خواندن محفل۶ (با موضوع ترس) بودم. سراغ بخش مورد علاقهام رفتم:روایتهای زیسته.
در میان روایتها به روایت فاطمهسادات موسوی به اسم «تفنگ چخوف» رسیدم. وقتی شروع به خواندن کردم، غرق در یک دنیای عجیب و متفاوت شدم. جملاتِ پشتسرهم و کوتاه، به روایت ریتم تندی داده بود. نویسنده از تجربه یک ترس متفاوت حرف زده بود. ترسی که خیلی دقیق و با جزییات روایت شده بود. متن را که خواندم دلهره گرفتم. متن پر از بیان احساسات درونی و تجربه بود. میتوانستم چهره نویسنده را وقت نوشتن از ترسش در ذهنم مجسم کنم. متن فضای سنگینی داشت. این یعنی نویسنده از پس نوشتن متن برآمده است. بوی ترس را تا کنار گوشم حس کردم. تا ته متن را نوشیدم و در تمام مدت خواندن به این فکر کردم که «حقیقتا به قدر آدمهای دنیا، ترس داریم...»
_نجمه حسنیه_
#محفل
🔰🔰🔰🔰🔰
اگر دلتان میخواهد روایتهای «ترس» را بخوانید، فقط کافی است از لینک زیر سراغ محفل۶ بروید:
🌐https://mabnaschool.ir/product/mahfel6/
+ این شماره محفل را از دست ندهید...😎
مدرسه مهارت آموزی مبنا
صاحب این عکس را میشناسید؟! بگذارید سادهتر بپرسم، کتابی از این نویسنده خواندهاید؟😉
به نـام خــدای مهربـــان
«پدر داستاننویسی»
محمدعلی جمالزاده را همهمان با داستان کباب غاز دبیرستان میشناسیم. داستانی بامزه و متفاوت که خیلیهایمان پیش از معلم خوانده بودیمش.😅
جمالزاده را پدر داستان نویسی نوین میدانند چون سبک جدیدی از داستان نویسی را در ایران رقم زد.
او کلمات سخت را از متن داستان حذف کرد، آن ها را با کلمات عامیانه و ساده پیوند زد و ماجراها و فرهنگ عامیانه را چاشنی داستانهای خودش کرد. اکثر داستانهای او گره و گره گشایی خاصی ندارند و مدل روایتگونه و ساده آنها به گونهای نوشته شده است که مخاطب را با خود همراه میکند. قلم او بیشتر سراغ نوشتن داستانهای کوتاه رفته و جز چند داستان بلند از او به جا نمانده است.
مسئله مهم در آثار او واقعگرایی آنهاست. هر خوانندهای میتواند همراه داستانهای او شود و چیزی از شخصیتها یا ماجراها را در زندگی خود پیدا کند. و این به جذاب شدن داستانهای این نویسنده بسیار کمک کرده است.
نکته جالب درباره این نویسنده تسلط او به زبانهای غیرفارسی است که سبب شد تا بتواند نسخه اصلی داستانهای جهان را بخواند و سبک آنها را دقیقتر متوجه شود و آنها را در داستان فارسی بیاورد.
آثار نامآشنای جمالزاده دارالمجانین، یکی بود یکی نبود ، سرو ته یه کرباس، کباب غاز و... هستند.
البته که آثار این نویسنده بیش از اینهاست. همچنین جمالزاده در ترجمه هم آثاری به جای گذاشته است.
_نجمه حسنیه_
#نویسندگی