مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربـــان "ردپای تاریخ" تا به حال کتابی تاریخی خواندهاید؟ هیچوقت مطالعاتی درباره
مسئله این است که فکر نکنید ماجراهای تاریخی در بیطرفترین حالت نوشته شدهاند. گمان نکنید تاریخنویسان یا کاشفان آدمهایی پاک و بیطرف بودهاند. آدمهایی که بیسوگیریهای اعتقادی تاریخ را روایت کرده و سعی کردهاند چیزی جز حقیقت وارد نوشته هایشان نکنند.
اصلا مگر میشود آدمها بیتاثیر از فکرشان بنویسند؟ یا بدون تاثیر از احساسشان حرف بزنند؟! آدمها ربات نیستند و افکار و باورهایشان همیشه همراهشان است و در قلم و رفتار و گفتارشان ظاهر میشود!
حالا آیا ممکن است یک تاریخ نویس مشهور بیسوگیری ذهنیاش تاریخ را روایت کند؟ که اگر اینطور بود چطور هیچ ردپایی از پیامبران در تاریخ نیست؟ یا اگر هم هست اینقدر کم و حاشیهای است؟
من در پی اثبات جایگاه پیامبران نیستم؛ که همه ما حتما به این حقیقت متعقدیم. بلکه لازم است به عنوان مخاطب چه در کتابها و چه در فیلمها، به این آگاه باشیم چیزی که میخوانیم یا تماشا میکنیم لزوما حقیقت نیست. بلکه میتواند جهتگیریهایی داشته باشد! میتواند بخشی از حقیقت باشد، یا حتی مخلوطی از حقیقت و خیال...
درباره اطلاعات تاریخیتان کمی بیشتر فکر کنید و حساس باشید. فیلمهایی که دیدهاید را به خاطر بیاورید و آنرا با یافتههای دینی مقایسه کنید و به این فکر کنید که چرا هیچجایی از تاریخ پیامبران نیستند؟!
_نجمه حسنیه_
#روایت_انسان
https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
به نام خدا
"لذت نادانی!"
"در حقیقت یک عده از ستارهشناسان اعتقاد دارند بعد از یک انفجار بزرگ تکههایی از جهان به هم چسبیدند و کهکشان را به وجود آوردند..."
دوخط بالا را همین امروز عصر گوينده یک برنامه تلویزیونی در شبکه نهال گفت. مطلبی که گوینده میگوید "عده ای از ستاره شناسان به آن معقدند"، رنگ و بویی از نظریه بینگ بنگ مبنی بر شکلگیری اتفاقی جهان دارد. نظریهای که به صراحت خیلی از مفاهیم اصلی و دینی را زیر سوال برده و اصل دین یعنی توحید را هدف قرار میدهد.
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نام خدا "لذت نادانی!" "در حقیقت یک عده از ستارهشناسان اعتقاد دارند بعد از یک انفجار بزرگ تکهه
از حوالی ساعت ۱۴ ظهر است که شبکه پویا تغییر اسم داده و شبکه نهال میشود. از بعد از ساعت ۱۴ مخاطبان زیر سن ۷سال کنار رفته و جای آنها را کودکان بالای ۷سال میگیرند. کودکانی که خواندن و نوشتن بلدند، کتابهای درسی روبه رویشان است، علم برایشان موضوعیت داد و تا چندسال آینده وارد اولین سالهای بلوغ میشوند.
این کودکان مخاطب برنامهای در رسانه ملی هستند که ادعای آموزش علم(!) دارد. برنامهای که یک گوینده خوش صدا آن را روایت میکند و هر قسمت موضوعی علمی را خیلی خلاصه و جمع و جور برای مخاطبان توضیح میدهد. گمان نکنید برنامهای که از آن حرف میزنم ساخته خارج از کشور است و دوبله شده است؛ خیر! این برنامه ساخته کشور خودمان است و همین وطنی بودن و نام و نشان سازنده ایرانی، احتمالا خیال خیلی از خانوادههای دغدغهمند را راحت میکند.
این یک برنامه در تلویزیون است. حتما انیمیشنهای زیادی با همین مضمون و محتوا وجود دارد.
کتابهای درسی هم چیزی متفاوت از آنچه در تلوزیون گفته شده است نیستند؛ اگر برنامههای تلوزیون را کنار بگذاریم و مانع دیدن فرزندمان شویم، با کتابهای درسی چه کنیم؟ مثلا با تاریخ تمدن کتاب علوم اجتماعی چهارم دبستان چه کنیم؟
حتما از اثرگذاری معلمان و کتابهای درسی برای کودکان سن دبستان خبر دارید...
فکر کنید کودکی که از همان اول مدام در تلویزیون، انیمیشنها و کتابهای درسی مدان چنین مفاهمی خوانده و دیده است، در سن نوجوانی چقدر پذیرای دین است؟ چقدر در مقابل شبهههای دینی ایمن است؟ چقدر تفکرات دینی دارد؟...
و مهمتر اینکه، ما پدر و مادرها چقدر متفاوت از فرزندانمان فکر میکنیم؟ یا بهتر آنکه بپرسم چقدر متفاوت از آنها دیده و شنیدهایم؟ اصلا چقدر حقیقت و درست قضیه را میدانیم؟ اگر نخواهیم فرزندمان چنین مطالبی را یادبگیرد، حقیقتا در برابر سوالهایش از حقیقت جهان و انسان چه پاسخی داریم؟...
_نجمه حسنیه_
+ البته باید اعتراف کنم برنامه از جهت ساخت و جذابیتهای بصری بسیار ضعیف بود و این جای خوشحالی دارد😐
به نـام خــدای مهربـــان
"یک فعل ارزشمند"(۱)
فکر میکنید حقیقت قربانی چیست؟ اصلا این همه سفارس به قربانی کردن چرا؟
اولین قربانی در تاریخ بشر به ماجرای حضرت آدم(ع) و تعیین جانشین او برمیگردد؛ به زمانی که خداوند امر به قربانی میکند و ماجرای هابیل و قابیل رقم میخورد.
بعد از آن اما فعل قربانی به عنوان یک عمل مهم و مقدس در رفتار انسانها باقی میماند. شیطان هم که همیشه از روی مناسک الهی نسخه بدلی میزند و در مقابل نماز شراب میآورد و در برابر ازدواج زنا، به قربانی که میرسد دست نگه میدارد و بیآنکه ماهیت فعل را تغییر دهد صرفا جهت آن را عوض میکند. به این صورت که اگر مومنین برای خدا قربانی میکنند، شیطانپرستان باید برای شیطان قربانی کنند. این قربانی در مدل شیطانی تا آنجا پیش میرود که مشرکان در برابر بتها و برای جلب رضایت آنها انسانها و کودکان را قربانی میکنند.
این مسیر در تاریخ زندگی انسان نشان میدهد که فعل قربانی کردن تا چه اندازه تاثیرگذار و ارزشمند است.
اگر به کلمه قربانی دقت کنید متوجه میشوید که ریشه آن در کلمه "قرب" به معنای "نزدیکی" است. نزدیکی به چه کسی؟
قربانی کردن ارزشمند است چون در آن یک نوع گذشتن از خود نهفته است، یک نوع رهایی از تعلقات. گذشتن از خود و قربانی کردن تعلقات خود برای نزدیکی به موجودی برتر. این است که قربانی کردن ارزشمند میشود و عیدش تبریک گفتن دارد و این منسک به عنوان یک عمل مهم الهی در مناسک حج از زمان حضرت ابراهیم(ع) تا به امروز باقی مانده است...
_نجمه حسنیه_
+ راستی، عیدتان مبارک🌺
+ منبع :صوت ۵ و ۷ فصل اولِ دوره #روایت_انسان
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربـــان "از تعلقاتت رها شو"(۲) ماجرای ذبح اسماعیل(ع) را همهمان شنیدهایم. اینکه
برای درک عظمت کاری که حضرت ابراهیم(ع) انجام داد همین بس که لحظهای به فرزندمان فکر کنیم و خودمان را جای او بگذاریم. البته که اسماعیل(ع) برای حضرت ابراهیم(ع) یک فرزند معمولی نبود؛ بلکه فرزندی بود که خداوند بعد از سالها و در سن پیری به او هدیه داده بود. حضرت ابراهیم(ع) تصمیم به ذبح چنین فرزندی گرفت. و بعد در روز موعود، بعد از آنکه چاقو گردن حضرت اسماعیل(ع) را نبرید، ابراهیم(ع) خشمگین شد و آن را پرت کرد و چاقو به سنگ اصابت کرد و از تیزی آن سنگ شکافت.
اگر خوب به ماجرای حضرت ابراهیم(ع) دقت کنیم متوجه میشویم که آزمایش حضرت ابراهیم(ع) تا لحظه خشمگین شدن و پرتاب چاقو ادامه داشته است. حضرت ابراهیم(ع) اگر قلبا و از عمق جان خودش را برای خدا خالص نکرده بود حتما برای لحظهای بخاطر نبریدن چاقو در دلش خشنود میشد. و اگر این خشنودی بود حتما او از آزمایش الهی سربلند بیرون نمیآمد. درواقع برای خداوند ذبح شدن شخص اسماعیل(ع) مهم نبود؛ که خداوند به دنبال رهایی و آزادی حضرت ابراهیم(ع) از تعلقات است. او دنبال اخلاص ابراهیم(ع) برای خودش است. این است که وقتی ابراهیم تا پای معرکه میآید و بیهیچ شکی چاقو به گردن اسماعیل میگذارد، چاقو نمیبُرد. چون مسئله خداوند ذبح اسماعیل نیست. بلکه مسئله آزادي حضرت ابراهیم(ع) است. آنجايي که حضرت ابراهیم(ع) نه تنها ذرهای از نبریدن چاقو خوشحال نمیشود که درست برعکس، خشمگین شده و از عصبانيت چاقو را پرت میکند معرکه را میبَرد و از امتحان الهی سربلند بیرون میآید.
_نجمه حسنیه_
#روایت_انسان
https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربـــان "ذبح عظیم"(۳) بعد از آنکه چاقو نبرید و اسماعیل(ع) ذبح نشد، خداوند فرمود:
از آنجا که بعد از نبریدن چاقو، خداوند گوسفندی را میفرستد و حضرت ابراهیم(ع) آن را ذبح میکند، هستند کسانی که معتقدند ذبح عظیم همان گوسفند است! اما آیا درست است که جناب اسماعیل(ع) را ذبح عظیم ندانیم و جایش گوسفندی را مصداق ذبح عظیم بدانیم؟ درواقع حالا که حضرت اسماعیل(ع) ذبح نشد، چه کسی است که شانی عظیمتر از جناب اسماعیل(ع) داشته باشد؟
اینجاست که یقین میکنیم حتما ذبح عظیمی که خداوند از آن حرف میزند گوسفندی نیست که برای ابراهیم(ع) فرستاد.
پس حقیقتا ذبح عظیم کیست؟! چه کسی است که شانی بالاتر از اسماعیل(ع) دارد؟
حضرت ابراهیم(ع) رویایی دیدهاست و میداند که آن رویا حقیقت دارد و دستور خداست و لازم الاجرا، این است که متحیر میماند که تکلیف رویایش چه میشود؟
جبرئیل نازل میشود و از صادق بودن رویای حضرت ابراهیم(ع) خبر میدهد؛ اینکه خواب او تعبیر شده و تعلقش به اسماعیل ذبح شده است...
و حضرت ابراهیم(ع) از جبرئیل درباره ذبح عظیم میپرسید؛ اینکه ذبح عظیم کیست؟
جبرائیل در پاسخ حضرت ابراهیم(ع) میگوید: صلی الله علیک یا ابا عبدالله ... و روضه اباعبدالله میخواند.
اینجاست که معنای ذبح عظیم روشن میشود...
_نجمه حسنیه_
#روایت_انسان
+منبع: صوت ۱۸ فصل دوم.
+شما هم بوی محرم را میشنوید؟!...
https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
به نـام خــدای مهربـــان
دومین حلقه کتاب مبنا را همین چندوقت پیش تمام کردیم. کتابها را باهم خواندیم، دربارهشان حرف زدیم و درنهایت نویسنده یکی از کتابها را ملاقات کردیم.
حالا ثبتنام سومین حلقه کتاب مبنا شروع شده است. روند حلقه کتاب در مبنا چیست؟
ماجرا در حلقه از این قرار است که ما کنار هم چند کتاب مشخص شده را جمعخوانی میکنیم. اینجور که هر روز محدوده مشخصی را میخوانیم و درباره آن محدوده گپ و گفت میکنیم، از ایرادات تکنیکی میگوییم، از احساسمان نسبت به آن بخش، از اینکه چه قسمتهایی را متوجه نشدهایم و... . بعد از پایان کتاب هم از تکنیکها و حرف نهایی نویسنده میگوییم و تمام گفتهها را جمعبندی میکنیم و درنهایت برای دیدار نویسنده قرار میگذاریم. تلاش حلقه این است که همه نویسندهها یا مترجمان را ببینیم، اما گاهی میشود که از سمت نویسنده یا مترجم مانعی وجود دارد و این دیدار محقق نمیشود. بعد از دیدار هم برای برخی کتابها معرفی مینویسیم و در زمان مشخصی با هشتکهای مشخصی نوشتههایمان را نشر میدهیم.
جمعخوانی کتاب برای همه کسانی که به مطالعه علاقه دارند مفید است. انگیزه زیادی ایجاد میکند و کنار همه اینها فهم و درک عمیقتری از کتاب ایجاد میکند.
ما در حلقه خودمان را محدود نمیکنیم و سراغ ژانرهای مختلف و سبکهای متفاوتی میرویم.
فکر میکنم برای هر کتابخوانی لازم است که جمعخوانی را تجربه کند...
برای ثبتنام در حلقه کتاب:
https://mabnaschool.ir/product/halghe-ketab-3/
+ بستر برگزاری حلقه تلگرام است.
#حلقه_کتابخوانی_مبنا
کتابهایی که در این حلقه جمعخوانی میکنیم:
#حلقه_کتابخوانی_مبنا