eitaa logo
🌺 مدد از شهدا 🌺
5.3هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
28 فایل
سلام وخیر مقدم به اعضا جدید ♥️دراین گروه میخایم مدد بگیریم از شهدا در زندگیمون هرچی به شهدا نزدیکتر بشی هزار قدم به خدا نزدیکتری دوستی با شهدا دوطرفه است یادشون کنید یادتون میکنن ارتباط با ادمین تبادل وتبلیغ @yazaahrah
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خاطره کمتر شنیده شده از حاج قاسم سلیمانی در عراق از زبان حجت الاسلام حسینی رئیس اتحادیه رادیو و تلویزیون‌های عراق @madadazshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) @madadazshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✋ روزت را زیبا کن! عادت سلام کردن به امام حسین علیه السلام را نشر می دهیم❤ @madadazshohada
🔴 توسل مختصر و گره گُشا به امام زمان(عج) 🔵 آیت الله نصرالله شاه آبادی (ره) از پدر خود نقل میکند: @madadazshohada 🌕 ایشان برای حلّ مشکلات به ۱۴ صلوات نذر «حضرت مولانا ولی الله باب الحوائج» خیلی سفارش داشتند و بر مجرّب بودن آن تاکید می‌کردند؛ از این رو همیشه نذرهایم به قدری مختصر است که بلافاصله بعد از برآورده شدن حاجت، نذر را عمل می‌کنم. نذر ۱۴ صلوات را نیز خودم تجربه کرده ‌ام و بسیار گره گشا است! یک بار در رودخانه‌ای گل آلود و پرسرعت، انگشترم گم شد. هرچه با دست میان گل و سنگها جستجو کردم، آن را پیدا نکردم. از یافت شدن آن ناامید شدم و خواستم علامتی در آنجا بگذاریم تا دفعه بعد که آمدیم دوباره همانجا را جستجو کنیم. در حال خروج از رودخانه به یاد این نذر افتادم. پس از نذر، برگشتم و با دست در گل و سنگها جستجو کردم که ناخواسته انگشتم به درون انگشتر رفت. 📚منبع: ذکر محبوب، ص ۴۷۶ 🔺نکته: 🔹 از آیت الله محمد شاه آبادی ره پرسیده شد: منظور از «حضرت مولانا ولی الله باب الحوائج» کیست؟ فرمودند: منظور حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می باشد. _______ @madadazshohada
❤️مشهدیای عزیز الان وقتشه شما خودتون به امام رضا نشون بدید.. 🌹همه خادم الرضاییم.. 🔷نگذارید عده ای دلال و خون آشام چهره و شخصیت مشهدیای اصیل خراب کنند.. ✅به والله اون کسیکه این مواقع خاص و حساس به زوار حضرت رضا علیه السلام خدمتی بکنه ، امام رضا برای کل عمرش تأمینش می‌کنه .. مجرب است.. 🔷نشر بدید تا ان شالله فراگیر بشه
ارسالی اعضا👇 🔷واقعا بی غیرتی مردها عجیبه تو هواپیما عازم راهپیمایی اربعین بودیم خانمی صندلی اونطرفی ما نشسته بود با ناخن کاشته و آرایش زننده و عبا بدون جوراب و پای لختش را روی پایش انداخته بود ، بهش گفتم خانم حیف نیست اینهمه راه میری و زحمت میکشی در راه خدا و امام حسین اما اینجوری؟! گفت چجوری ؟ گفتم درحالیکه حکم حجاب خدارو زیرپا گذاشتی گفت من اعتقاد خودمو دارم شما اعتقاد خودتو ، من دوست دارم زیبا باشم تو راهپیمایی.... داشتیم حرف میزدیم که شوهرش از عقب داد زد به تو مربوط نیست خانوم فضولی نکن من شوهرشم دوست دارم زنم اینطوری بیاد و با بسته غذای هواپیما زد تو دهن من😞 من نوزادم بغلم خاب بود و مرد باهام نبود بهش گفتم من داشتم آروم صحبت میکردم با چه اجازه ای زدی تو صورتم.. گفت ادامه بدی کتکتم میزنم و بلند شد داد و فریاد.. دلم سوخت اینهمه زائر مرد و زن یکی ازم حمایت نکرد😞 @madadazshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«شهید البطل» (قهرمان شهید) لقبی بود که همرزمان سوری شهید فرهاد خوشه‌ بر برای او انتخاب کرده‌ بودند. ابوحامد جبهه مقاومت اسلامی ۱۹ بهمن ۱۳۶۰ در لنگرود به دنیا آمد و ۳۳ سال بعد دهم اسفند ماه ۱۳۹۳ در تل قرین منطقه درعا به شهادت رسید. او سومین شهید گیلانی «مدافع حرم» است که برای دفاع از حرم‌های شریف حضرات معصومین (ع) در سوریه و عراق به شهادت رسیده است. پیکر این شهید بزرگوار با حضور گسترده مردم در شهرستان لنگرود گیلان تشییع و در گلزار شهدای این شهر به خاک سپرده شد. او تنها قهرمان میدان مبارزه نبود و در جهاد نفس نیز با وجود اینکه پسری خردسال داشت و همسرش دومین فرزندشان را سه ماهه بار دارد بود، عزم میدان نبرد کرد و به شهادت رسید. در حالی که دخترش فاطمه شش ماه بعد از شهادت پدر به دنیا آمد. یکی از خاطرات شهید: فرهاد در کارهای فنی استاد بود. جعبه ابزارش کامل بود. هرجا که می‌رفت کافی بود بفهمد یکی از لوازم خانه خراب است، سریع آستین‌ها را بالا می‌زد و شکی از همرزمانش تعریف می‌کرد در سروع می‌کرد به تعمیرات، هنرش هنوز هم در خانه همه فامیل قابل مشاهده است. یوریه یک روز دستشویی فرنگی مقر خراب شد، نیروها کلافه شده بودند، فرهاد دست به کار شد و سیفون فاضلاب را باز کرد و بعد از کلی تلاش، یک لیف حمام از داخل سیفون خارج کرد و لوله باز شد. رفیقش می‌گفت من را صدا زد و به شوخی گفت: فلانی حالا حال میده با این لیف بری حمام…! روحیه خاکی و بی‌آلایش فرهاد حتی نیروهای سوری را هم متعجب کرده بود. فرمانده‌ای آچار به دست که توالت نیروهایش را تعمیر می‌کرد. @madadazshohada
🌴🍀🌴🍀🌴🍀🌴 *خب دوستان* *امشب* *مهمان 💕شهید خوشه بر💕بودیم *هرکس دوست داره این شهدا دعاشون کنه _یک سوره حمد و سه توحید هدیه کند به این شهدای والا مقام* *در هیاهوی محشر* *فراموشمون نکنید* *برادر شهید*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 مدد از شهدا 🌺
@madadazshohada #کتاب‌_شهید_نوید📚 #روایت‌_دوم_‌همراه✍ بی خبر بودید که یک تکفیری پشت سنگر را چال کرد
@madadazshohada 📚 ✍ سال ۹۶ بار آخری که نوید می خواست برود سوریه من تازه از مأموریت برگشته بودم. نوید قرار بود برود آنجا جایگزین من شود. چند روز قبل از اینکه میخواست برود خیلی با هم صحبت کردیم نوید از خوابی که دیده بود گفت که رسول را دیده. توی خواب فقط رسول حرف می زده و نوید هم میگفته راست میگی حق با توئه، حق با توئه» می گفت رسول دستش را گرفته و با هم رفته اند ،بالا هی بالا و بالاتر. آنجا هم دوباره رسول هرحرفی زده او گفته: «راست میگی حق با توئه!» خوشحال بود. خودش هم میدانست خوابش معنی خوبی دارد.گفتم: نوید مواظب باش خرابش نکنی. رسول شهادت رو برات گرفته برو هرچی خرده سفارش داری بنویس، وصیتی داری بکن که رفتنی هستی نوید هم حرف من را جدی گرفت. قبل از رفتنش یک پاکت داد دستم که توی آن همه چیز را نوشته بود. گفت اگر برنگشتم بازش کن تا خبر شهادتم نیومده راضی نیستم بازش کنی.» من هم پاکت را گرفتم و گفتم باشه، چه برگردی و چه برنگردی بازش میکنم!» 💯~ادامه‌دارد...همراهمون‌باشید😉 📗 / @madadazshohada
😍🌸 ✍ من از تولد پسرم تا امسال که پنج سال دارد موهای سرش را نزده بودم نذر کرده بودم ببرم مشهد اما قسمت نمی شد دست وبالم خالی بود یک گروه داریم عکسی از شهید نوید صفری گذاشته بودند ومن توسل کردم ب شهید وگفتم من کاری ندارم باید تا سر ماه یعنی ماه خرداد برم مشهد موهای بچه مو کوتاه کنم بخدا ب جدم قسم ب کمتر از 5 روز نوید تمام کارهای مارا انجام داد معجزه ما مهمان امام رضا شدیم ب سر کار وانی شهید نوید صفری با پراید مدل 82 خودمان راهی شدیم انگار خود شهید هم با ما بود چه منزلی همه چیز رایگان چه میزبانی بود برای زائران امام رضا 🌷شما هم اگر کرامتی از شهدا دیدید برامون ارسال کنید🙂↯ @yazaahrah ‌°•^•°^•°^•°^•°^•°^•°^•°^•°^•°^•°^•°^ @madadazshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌐 تشکر رهبر انقلاب از ملت عراق برای پذیرایی از زائران اربعین @drnyazmnd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) @madadazshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✋ روزت را زیبا کن! عادت سلام کردن به امام حسین علیه السلام را نشر می دهیم❤ @madadazshohada
سـ🌸ـلام روزتون پراز خیر و برکت 🌸 🗓 امروز  سه شنبه ☀️  ٢١   شهریور   ١۴٠٢   ه. ش 🌙  ٢٦   صفر    ١۴۴۵  ه.ق  🌲 ١٢    سپتامبر   ٢٠٢٣    ميلادی @madadazshohada
سلام دوستان خوبم🌷 سه شنبه ۲۱ شهریور ماهـتون سرشاراز🍃🌷 گرمای عشق ومحبت الهی🍃🌷 قلبهایمان رامملو ازعشق و محبت🌷 فکرمان را آسوده وخیرو برکت به کار و زندگی مان ببخش🌷 @madadazshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیت الله مجتهدی تهرانی : هیچ دعایی را کوچک نشمارید، شاید استجابت در همان دعا باشد.بعد از هر نماز دست خود را بلند کن و حاجت از خدا بخواه. هر کس بعد از نماز یک دعا پیش خدا محل دارد که حاجت بگیرد، آن وقت بلند می شود و می رود. تا نماز خود را خواندی بلند نشو و برو، تعقیبات بخوان، دعا بخوان. همانطور که بادبادک بدون دنباله بالا نمی رود، نماز هم بدون تعقیب بالا نمی رود. بعد از نماز حتما تعقیبات بخوان.بنشین درِ خانه ی خدا و حاجت بخواه. شاید همین امشب دعایت گرفت. انسان باید در گدایی از خدا سماجت کند. خود خدا می فرماید:«اُدْعوُنی اَسْتَجِبْ لَکُمْ» شما بخوانید مرا، من دعایتان را مستجاب می کنم... @madadazshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید سید جمال قریشی🌷 «شهیدی که مقام معظم رهبری شالش را به عنوان تبرک نگه داشت»
@madadazshohada شهید سید جمال قریشی: قبل از یکی از عملیات ها، بچه های گردان حضرت علی اکبر (ع) می روند پیش رئیس جمهور وقت (مقام معظم رهبری) تا هم دیداری داشته باشند و هم روحیه ای بگیرند. در آن مراسم سید جمال که هم مسئول تبلیغات گردان بوده است و هم مداح اهل بیت(ع)، برنامه اجرا می کند و جلوی حضرت آقا مرثیه سرایی اهل بیت را می کند، که ایشان هم خیلی او را مورد تفقد و توجه قرار می دهد .موقع نماز وقتی حضرت آقا می خواهند نماز را شروع کنند، سید جمال که قرار بود مکبر نماز باشد، شال سبزش را می اندازد روی دوش آقا و می گوید این را گذاشتم تا تبرک بشود و بعدا می برم تا ان شا الله در جبهه به آرزویم برسم و شهید بشوم نماز که تمام می شود، سید می رود شالش را بگیرد که آقا می فرمایند: شما ساداتی و اگر مشکلی ندارد این به عنوان تبرک پیش من بماند که سید جمال قبول می کند. بعدا هم حضرت آقا به برخی از دوستان در لشگر می سپارند تا بیشتر هوای سید جمال را داشته باشند و اجازه ندهند که خط برود چون حضورش برای بقیه رزمنده ها باعث دلگرمی و قوت قلب است @madadazshohada .اتفاقا در عملیات هم تقریبا مواظب بودند که سید خط نرود و در عقبه بماند. ولی در شلوغی درگیری ها سید جلو می رود و به آرزوی دیرینه اش یعنی شهادت می رسد تعریف می کنند بعدها که مجددا گردان می رود خدمت حضرت آقا و کسی دیگر بلند می شود و مداحی می کند که آقا جویای احوال سید جمال می شود که به ایشان می گویند که سید شهید شده است » شهید سید جمال قریشی متولد روستای برغان از توابع کرج می باشد که در تیر ۱۳۶۵ و عملیات کربلای یک به شهادت رسید غیر از خودش سه برادرش و عمو و پسر عمویش هم به شهادت رسیده اند یعنی خاندان معظم قریشی شش شهید تقدیم انقلاب اسلامی کرده اند @madadazshohada
🌴🍀🌴🍀🌴🍀🌴 *خب دوستان* *امشب* *مهمان 💕شهید سید جمال قریشی💕بودیم *هرکس دوست داره این شهدا دعاشون کنه _یک سوره حمد و سه توحید هدیه کند به این شهدای والا مقام* *در هیاهوی محشر* *فراموشمون نکنید* *برادر شهید*
دوستداران شهدایی ان شالله از امشب روزی دوپارت رمان شهدایی در گروه ارسال میکنیم ان شالله تااخر همراه ما بخونید واستفاده کنید التماس دعا❤
باماهمراه باشید💕
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بسم رب الشهدا🌷 پارت یک +اگه دوباره اسمشو بیاری نمیبخشمت. وازروی مبل برخاست و به طرف آشپزخانه رفت. _مامان.... عاطفه خانم بدون توجه به آشپزخانه رفت.علی روی زمین نشست و دستهایش را روی صورتش گذاشت. (یک سالی بودکه میخواست به سوریه برود واز حرم بی بی دفاع کند.پدرش(اقا محمد)هم راضی بود،امامادرش راضی نمیشد که نمیشد.خودش علی مهدویان۲۲ساله است.یک خواهر به نام عالیه۱۷ساله و یک خواهر به نام عطیه۲۷ساله که شش هفت سالی میشود ازدواج کرده دارد.بعداز گرفتن دیپلمش درسش رادر حوزه علمیه ادامه داد،ولی بعداز سه سال به فکر رفتن به سوریه افتادو دیگر حوزه راهم ادامه نداد....) ازپله ها بالا وبه اتاقش رفت.دفترش راباز کردو روی شماره۳۰خط کشید وزیر لب گفت:تلاش سی ام هم بی نتیجه به پایان رسید. پوفی کردوبه طرف صندلی میز تحریرش رفت و روی آن نشست.موبایلش را روشن کردوشماره رفیقش حسین را گرفت. +جانم؟ _سلام. +بـــــَــه.سلام داش علی.چته باز چراپَکَری؟ _تلاش سی ام هم بی نتیجه بود. +ای بابا.اشکال نداره.ان شاالله راضی میشن. _خداازدهنت بشنوه. +پاشو میام دنبالت بریم پیش حاجی،هیئت.یکم حالت بهتر شه. _نه حوصله ندارم حسین. +حوصله ندارم چیه؟پاشو ببینم.تنبل نشو. _نه. +عه... _باشه..خب...بیا. +تانیم ساعت دیگه دم درتونم.فعلا یاعلی. _علی یارت.... به قلم🖊️: خادم الرضا 🌸🌸🌸🌸🌸