فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معجزه ای که بعد از 37 روز رخ داد. نوزادی که در روزهای اول جنگ به دنیا آمد، زنده از زیر آوار خانه بمباران شده توسط اسرائیل نجات یافت.
@madadazshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸لحظاتی از دیدار شهید عباس محمد رعد با فرزندش که به یاد حاج قاسم، او را سلیمانی نام نهادند.
@madadazshohada
«گفتم: «محسن جان! دیر میایی بچهها نگرانت هستند».
لبخندی زد و حرف از صمیم قلبش بیرون آمد؛ حرفی که زبانم را قفل زد.
غیرتمند گفت: «هر چی من بیشتر کار کنم، نتانیاهو(نخست وزیر اسرائیل) کمتر خواب راحت به چشمش میاد؛ پس اجازه بده بیشتر کار کنم».
معنای این حرفش را زمانی فهمیدم که شهید شد؛ وقتی نتانیاهو توئیت زد و برای یهودیها شنبه خوبی را آرزو کرد.
از شنبهی آرام در اسرائیل گفت؛
از شنبهی بعد از محسن فخریزاده». ...
(خاطرات همسر شهید)
🌹هفتم آذر سالگرد شهادت دانشمند هستهای شهید بزرگوار محسن فخری زاده🌹
شادی روح همه شهدای انقلاب صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🏴🏴🏴
#مرگ_بر_اسرائیل
#شهید_فخری_زاده
🌴🍀🌴🍀🌴🍀🌴
*خب دوستان*
*امشب*
*مهمان 💕شهید فخری زاده💕بودیم
*هرکس دوست داره این شهدا دعاشون کنه _یک سوره حمد و سه توحید هدیه کند به این شهدای والا مقام*
*در هیاهوی محشر*
*فراموشمون نکنید*
*برادر شهید*
🌺 مدد از شهدا 🌺
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗#نگاه_خدا 💗 قسمت6 رفتم پایین نگاه به صفحه نکردم گوشیو برداشتم: هووووییی آدم خل و دیون
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗#نگاه_خدا 💗
قسمت7
حرکت کردیم رفتیم پاتوق همیشه گیمون ،سعی میکردیم همیشه جاهایی بریم که خلوت باشه ،
- خوب حالا بگو ببینم تو هم قبول شدی؟
عاطی: معلومه که شدم حوزه علمیه جامعه الزهرا
- خیلی خوشحالم که تو هم قبول شدی
عاطی: اهوم منم ،ولی چه جوری دوریتو تحمل کنم
- مگه میخوای بری بمیری اونجا...
عاطی: لووووس
پاشو ،پاشو بریم بهشت زهرا
- هیچی باز این خانم دلش گرفت ( عاطفه هر موقع حالش خوب نبود میرفت بهشت زهرا ،گلزار شهدا ،با یه شهید دردو دل میکرد)
راه افتادم سمت بهشت زهرا ،
اول رفتیم سر خاک مامان فاطمه ،عاطفه فاتحه خوند و گفت میره گلزار شهدا
منم پیش مامان بودم
سلام مامان جونم،حتمان میدونی که قبول شدم ،ای کاش اینجا بودی و شادی توی چشماتو نگاه میکردم ،حرفام که تمام شد رفتم دم در بهشت زهرا منتظر شدم تا عاطفه بیاد...
یه ربع بعد عاطفه اومد با چشمای پف کرده و قرمز
- حاج خانم زیر پامون علف سبز شد،بیچاره اون شهید از دستت خسته شده ...
عاطی: ببخشید بریم...
عاطفه منو رسوند خونه و رفت
منم رفتم توی اتاقم لباسمو عوض کردم رفتم تو اشپز خونه که یه چیزی واسه شان درست کنم
که گوشیم زنگ خورد ،بابا رضا بود
- سلام بابا جون
بابا رضا: سلام سارا جان خوبی؟
- خیلی ممنون
بابا رضا: خواستم بگم شام درست نکن ،من غذا گرفتم دارم میام خونه
- چشم بابا جون
بابا رضا : تا ده دقیقه دیگه خونم - باشه ،خدا حافظ
( اخ جون ،غذا درست نمیکنم ).
گفتم تا بابا بیاد میزو بچینم که اومد زود شام بخوریم
ده دقیقه بعد بابا در و باز کرد
تو یه دستش دوتا پیتزا بود ،یه دستشم یه دسته گل مریم،من عاااشق گل مریم بودم
- وااایییی بابا جون دستتون درد نکنه این ماله منه
بابا رضا: تو این خونه کی عاشق گل مریمه
- من من
( داخل یه گلدون آب ریختم ،گل و گذاشتم داخلش،که بعد شام دارم میرم اتاقم ببرم همرام)
بابا رضا: سارا جان تبریک میگم که قبول شدی - شما از کجا متوجه شدین؟
بابا رضا: حاج احمد زنگ زد گفت
- بابا جون من خودمم امروز فهمیدم ،اینقدر عاطفه هولم کرده بود یادم رفت بهتون خبر بدم ببخشید
بابا رضا:اشکال نداره بابا ،خیلی خوشحال شدم شنیدم...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗 #نگاه_خدا 💗
قسمت8
شامو که خوردم رفتم تو اتاقم ،گلو گذاشتم روزی کنار عکس مامان
رو تختم دراز کشیدم
گوشیم زنگ خورد شماره خونه مادر جون بود
- سلام مادر جون خوبین؟
مادر جون: سلام عزیز دل مادر تو خوبی؟
- خیلی ممنون آقاجون خوبه؟
مادر جون: خوبه ،ولی همش بهونه تو رو میگیره ،چرا نمیای یه سری به ما بزنی ؟
- الهی قربونتون برم ، چشم فردا حتمن میام
مادر جون: الهی فدات شم باشه منتظرت هستیم ...
اینقدر خسته بودم که بعد خداحافظی از مادر جون رفتم تو کما صبح نزدیکای ساعت ۱۰ بیدار شدم رفتم دوش گرفتم ...
لباسامو پوشیدم رفتم سمت خونه مادر جون
زنگ در و زدم ،در که باز شد کل خاطراتم مرور شد مادرم چقدر عاشق این خونه بود ،یه حوض وسط حیاط دور تا دورش گل و گلدونای قشنگ ، اطراف خونه هم پر از درخت ،ده دقیقه ای به حیاط خیره شدم که با صدای مادر جون به خودمم اومدم...
رفتم داخل خونه مادر جونو بغل کردم و صورتشو بوسیدم - سلام مادر جون خوبین؟
مادر جون: سلام به روی ماهت ،خیلی خوش اومدی
- آقا جون کجاست ؟
مادر جون :بالا تو اتاقشه!
- پس من میرم پیش اقاجون
مادر جون:برو مادر ببینه تو رو خوشحال میشه
رفتم سمت اتاق آقاجون ،از لای در نگاهش میکردم و خیره شده به عکس مامان و گریه میکنه ( مامانمو اقا جون خیلی به هم وابسته بودن جونشون واسه هم در میرفت،تو فامیل همه میدونستن مامانم چقدر بابایی)
- سلام اقا جون
آقاجون : سلام سارای من
رفتم کنارش نشستم و سرمو گذاشتم روی پاهاش
اقاجونم دست میکشید رو موهامو میبوسید سرمو ( هر موقع حالم بد بود تنها جایی که ارومم میکرد پاهای اقا جونو ،دست کشیدن به موهام بود)
- آقا جون خیلی دلم براتون تنگ شده بود، شرمنده که دیر اومدم
آقا جون : اشکال نداره بابا ،تو هم حالت از ما بهتر نبود
شنیدم دانشگاه قبول شدی؟
سرمو بلند کردمو نگاهش کردم
شما از کجا خبر دارین ؟
آقا جون: دیروز حاج رضا زنگزد گفت ،بابا خیلی مبارکت باشه،موفق باشی
- الهی قربونتون برم من
صدای مادر جون اومد: اکه صحبتاتون تمام شده بیاین ناهار اماده است...
بوی قرمه سبزی کل خونه رو پیچیده بود ،منم عاشق قرمه سبزی بودم
ناهارمونو که خوردیم ،سفره رو جمع کردم ،ظرفا رو شستم ،اومدم کنار آقا جون تو پذیرایی نشستم ،مادر جون از روی طاقچه یه چیزه کادو شده رو آورد
مادر جون: سارا جان این کادوی دانشگاهته امید وارم دوستش داشته باشی...
کادو رو گرفتم بازش کردم چادر مشکی بود،
(من موقعی میخواستم چادر بزارم که مادرم سلامتیشو به دست بیاره ،وقتی خدا سر قولش نبود من چرا باشم)
- لبخند زدمو :
دستتون درد نکنه خیلی زحمت کشیدین...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️مادر شهید الداغی در دیدار با رهبر انقلاب: چند سال پیش بهعنوان دبیر نمونه خدمت شما رسیدم، امسال بهعنوان مادر شهید...
🔹حمیدرضا الداغی ۸ اردیبهشت زمانیکه میخواست مانع مزاحمت اراذل و اوباش برای ۲ دختر سبزواری شود بر اثر ضربات متعدد چاقوی اوباش شهادت رسید.
https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
@madadazshohada
💫♥️🍃♥️🍃💫
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
♥️با توسل به شهدای گمنام و۷۲ شهید کربلا♥️
🌸شهدای این چله🌸
۱🌷شهید عباس ذوالفقاری
۲🌷شهید علی اکبر شیرودی
۳🌷شهید مصطفی صدرزاده
۴🌷شهید احمد علی نیری
۵🌷شهید سعید حمیدی اصل
روز اول👈🏼 ۱ آذر🌸🌿
روز دوم👈🏼 ۲ آذر🌸🌿
روز سوم👈🏼 ۳ آذر🌸🌿
روز چهارم👈🏼 ۴ آذر🌸🌿
روز پنجم👈🏼 ۵ آذر🌸🌿
روز ششم👈🏼 ۶ آذر🌸🌿
روز هفتم👈🏼 ۷ آذر🌸🌿
روز هشتم👈🏼 ۸ آذر🌸🌿
روز نهم👈🏼 ۹ آذر
روز دهم👈🏼 ۱۰ آذر
روز یازدهم👈🏼 ۱۱ آذر
روز دوازدهم👈🏼 ۱۲ آذر
روز سیزدهم👈🏼 ۱۳ آذر
روز چهاردهم👈🏼 ۱۴ آذر
روز پانزدهم👈🏼 ۱۵ آذر
روز شانزدهم👈🏼 ۱۶ آذر
روز هفدهم👈🏼 ۱۷ آذر
روز هجدهم👈🏼 ۱۸ آذر
روز نوزدهم👈🏼 ۱۹ آذر
روز بیستم👈🏼 ۲۰ آذر
روز بیست ویکم👈🏼 ۲۱ آذر
روز بیست دوم👈🏼 ۲۲ آذر
روز بیست وسوم👈🏼 ۲۳ آذر
روز بیست وچهارم👈🏼 ۲۴ آذر
روز بیست وپنجم👈🏼 ۲۵ آذر
روز بیست وششم👈🏼 ۲۶ آذر
روز بیست وهفتم👈🏼 ۲۷ آذر
روز بیست وهشتم👈🏼 ۲۸ آذر
روز بیست ونهم👈🏼 ۲۹ آذر
روز سی ام👈🏼 ۳۰ آذر
روز سی ویکم👈🏼 ۱ دی
روز سی دوم👈🏼 ۲ دی
روز سی سوم👈🏼 ۳ دی
روز سی وچهارم👈🏼 ۴ دی
روز سی وپنجم👈🏼 ۵ دی
روز سی وششم👈🏼 ۶ دی
روز سی وهفتم👈🏼 ۷ دی
روز سی وهشتم👈🏼 ۸ دی
روز سی ونهم👈🏼 ۹ دی
روز چهلم👈🏼 ۱۰ دی
🌼روزتون شهدایی🌼
❤️هر روز ۱۰۰ صلوات ( یک دور تسبیح برای هر ۵ شهید)
🌼هر روز ، تاریخ می زنیم 🌼
🌷ثواب ختم را به نیابت از شهدا تقدیم می کنیم به آقا رسول الله صلی الله علیه وآله وخانم فاطمه زهرا سلام الله علیها🌷
❤️حاجت روا ان شالله❤️
🌷التماس دعا🌷
💫♥️🍃♥️🍃💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤بسم الله الرحمن الرحیم 🖤
امروز چهارشنبه
۸آذر ۱۴۰۲
۱۵جمادی الاول ۱۴۴۴
🖤🏴🖤🏴🖤
ای وای مادرم....
شنیده اید میگویند مادر قلب خانه است
وقتی قلب درد بگیرد بقیه اعضا به درد می آیند
حال مادرمان حال خوش ندارد.....
امان از دل مولا علی
امان از دل امام حسن
نگم از حال حسین جانم
امان از دل زینب...
امان...
امان....
امان از دل امام زمان
آجرک الله مولا جان
برگرد بیا ای منتقم فاطمه (س)
ای تنها زائر قبر بی نشان مادر
☘هر جا خداوند امتحانت کرد
و یک خورده عقب رفتی،
غصه نخور چون این امتحان لازم بود
تا به ناقص بودنِ خودت پی ببری؛
کمی تلاش کنی جبران میشود...
"حاج اسماعیل دولابی ره"
#درمسیربندگی
https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁بارالها
▪️به حرمت ایام فاطمیه
🍁و به حرمت
▪️خانم فاطمه زهرا(س)
🍁هیچ خانه ای غم دار
▪️هیچ مادری داغ دیده
🍁هیچ پدری شـرمنــده
▪️هیج فرزنـدی بی مـادر
🍁هیچ محتاجی ستم دیده
▪️هیچ بیمـاری درد دیده
🍁هیچ چشـمی اشکبـار
▪️هیچ دستـی محتـاج
🍁هیچ دلـی شکستــه
▪️و هیچ خـانـــه ای
🍁بی نعمتت نباشـــه
▪️آمین🍁
https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4
❤️ارسالی اعضای عزیزمون👇
سلام خسته نباشیداز وقتی با کانال شما اشنا شدم اکثر شبها به این امیدکه هرشب یادی از شهیدی میکنید وارد کانالتون میشم. واز همون موقع در قنوت نماز شبم این عزیزان رو یاد میکنم .شما نمیدونید با چه امتحانها و....دست و پنجه نرم میکنم😭😭😭😭همین الان که این پیام رو دارم مینویسم روی صندلی یک باشگاه ساعت ۸ شب نشسته ام .دخترم باشگاه رزمی میره زیر نظر استاد مرد با کشف حجاب 😭😭😭جز خدا کسی نمیدونه هر کاری از دستم برامدتا جلوی رفتنشو بگیرم موفق نشدم 😭😭😭متوسل به شهدا شدم ولی نشد نمیدونید چه زجری میکشم خانواده کاملا ولایی ودینی متدین هستیم فقط این دخترم این طور هست .باور کنید به این نتیجه رسیدم که شهدا فقط در مورد خونواده هاشون ودوستانشون یا کسانیکه سر مزارشون میروند توجه میکنند 😭😭😭😭😭خلاصه حالم خیلی بده این هجمه کشه حجاب رو نمیتونم تحمل کنم 😭😭😭😭😭شما دعایی برام کنید از طرف یک مادر دلشکسته🙏🙏🙏🙏انواع چله هارو برداشته ام ولی ......
دوستان اگه نظر یا پیشنهادی راجع این پیام دوستمون دارید که بشه بهشون کمک فکری کرد به آیدی ارسال کنید👇👇
@yazaahrah
در ضمن دعا برای این مادر
وهم برای جوان هامون که نا خواسته وندانسته از روی سادگی وجوانی وارد این بازی غرب شدن یادتون نره...
بقول حاج قاسم اون دختر بی حجاب هم فرزند منه....
کاش دولت این قانون حجاب رو اجرا کنه ،شده به زور ، وقتی چیزی قانون باشه نبابد فقط به تذکر بسنده کرد ،کلی خانواده ها بابد روبروی بچه هاشون قرار بگیرن ،به خدا ما هم که بیرون میربم این حجم از بی حجابی رو میبینم بهم میریزیم ،مثل دوره شاه داره میشه که زنان با حجاب به خاطر ندیدن این حجم از بی بندوباری باید بشینن خونه ،نمیدونم چرا به شوخی میگیرن و دشمن رو شاد میکنن که بالاخره به خواسته خودشون رسیدن
۰:
سلام این دختر غیراینکه یه بار به عنوان تفریح بره شلمچه اونجا متحول میشه شک نکنید ما نمونش داشتیم۰:
من دخترابجیم این قدرمخالف رهبر و شهدا بود خیلی مخالف بود بی حجابم بود مادرش خیلی اذیت میشد ولی تفریحی بردیمش اینجاها الان شده خادم الشهدا۰:
امروزم دیدار حضوری با رهبری داره۰:
خیلی تاثیر روشون داره