🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗#نگاه_خدا 💗
قسمت42
فهمیدم که اومده نجاتم بده ،باهم درگیر شدن منم از ترس فقط گریه میکردمو عقب میرفتم که افتادم زمین تمام لباسم خیس شده بود
دیدم اون اقاهه فرار کردو سوار ماشین دوستش شد و رفتن
واییی از ترس زبونم بند اومده بود و گریه میکردم اصلا نفهمیدم تو این درگیری شال سرم کجا افتادیه دفعه دیدم اون اقا ،شالمو پیدا کرد گذاشت روی سرم مانتوم چون سفید بود ،لباس زیرم مشخص شده بود ،کیفشو باز کرد یه عبا دراورد گذاشت رو دوشم ( یه دفعه شروع کرد به فارسی حرف زدن) سلام ،نترسید ،من ایرانی هستم،فامیلیم کاظمی هست ، مشخصه که اهل اینجا نیستین ، بلند شین من میرسونمتون جایی که بودین به زور بلند شدم و رفتیم سر جاده یه ماشین گرفتیم توی راه اصلا نگاه نکرد به من
منم سرمو روی شیشه گذاشتمو و گریه میکردم
کاظمی: ببخشید کجا باید بریم ،میدونین ادرستون کجاست؟
خواستم زنگ درو بزنم ،که نگاهم به عبا افتاده ،یادم رفته بود عبا رو بهش بدم
عبا رو گذاشتم داخل نایلکس وسیلع هام
زنگ و زدم ،خاله ساعده با دیدن من زد تو صورتش
خاله ساعده: خدا مرگم بده چی شده سارا جان
- چیزی نشده سر خوردم افتادم داخل جوب
( یه لبخندی هم زدم که باور کنن)
رفتم تو اتاقم درو بستم لباسامو عوض کردم ، روی تخت دراز کشیدم
برای اولین بار خدا رو شکر کردم ،شکر کردم که نگاهم کرد ،سرمو بردیم زیر پتو و گریه میکردم اینقدر گریه کردم که خوابم برد
( کیفم دستش بود ،ازش گرفتم و بازش کردم ،آدرسو بهش دادم )
منو رسوند دم در خونه،وسیله هامو گذاشت کنار در خداحافظی کرد و رفت...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
@madadazshohada
💫♥️🍃♥️🍃💫
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
♥️با توسل به شهدای گمنام و۷۲ شهید کربلا♥️
🌸شهدای این چله🌸
۱🌷شهید عباس ذوالفقاری
۲🌷شهید علی اکبر شیرودی
۳🌷شهید مصطفی صدرزاده
۴🌷شهید احمد علی نیری
۵🌷شهید سعید حمیدی اصل
روز اول👈🏼 ۱ آذر🌸🌿
روز دوم👈🏼 ۲ آذر🌸🌿
روز سوم👈🏼 ۳ آذر🌸🌿
روز چهارم👈🏼 ۴ آذر🌸🌿
روز پنجم👈🏼 ۵ آذر🌸🌿
روز ششم👈🏼 ۶ آذر🌸🌿
روز هفتم👈🏼 ۷ آذر🌸🌿
روز هشتم👈🏼 ۸ آذر🌸🌿
روز نهم👈🏼 ۹ آذر🌸🌿
روز دهم👈🏼 ۱۰ آذر🌸🌿
روز یازدهم👈🏼 ۱۱ آذر🌸🌿
روز دوازدهم👈🏼 ۱۲ آذر🌸🌿
روز سیزدهم👈🏼 ۱۳ آذر🌸🌿
روز چهاردهم👈🏼 ۱۴ آذر🌸🌿
روز پانزدهم👈🏼 ۱۵ آذر 🌸🌿
روز شانزدهم👈🏼 ۱۶ آذر🌸🌿
روز هفدهم👈🏼 ۱۷ آذر 🌸🌿
روز هجدهم👈🏼 ۱۸ آذر🌸🌿
روز نوزدهم👈🏼 ۱۹ آذر🌸🌿
روز بیستم👈🏼 ۲۰ آذر🌸🌿
روز بیست ویکم👈🏼 ۲۱ آذر🌸🌿
روز بیست دوم👈🏼 ۲۲ آذر🌸🌿
روز بیست وسوم👈🏼 ۲۳ آذر🌸🌿
روز بیست وچهارم👈🏼 ۲۴ آذر🌸🌿
روز بیست وپنجم👈🏼 ۲۵ آذر🌸🌿
روز بیست وششم👈🏼 ۲۶ آذر
روز بیست وهفتم👈🏼 ۲۷ آذر
روز بیست وهشتم👈🏼 ۲۸ آذر
روز بیست ونهم👈🏼 ۲۹ آذر
روز سی ام👈🏼 ۳۰ آذر
روز سی ویکم👈🏼 ۱ دی
روز سی دوم👈🏼 ۲ دی
روز سی سوم👈🏼 ۳ دی
روز سی وچهارم👈🏼 ۴ دی
روز سی وپنجم👈🏼 ۵ دی
روز سی وششم👈🏼 ۶ دی
روز سی وهفتم👈🏼 ۷ دی
روز سی وهشتم👈🏼 ۸ دی
روز سی ونهم👈🏼 ۹ دی
روز چهلم👈🏼 ۱۰ دی
🌼روزتون شهدایی🌼
❤️هر روز ۱۰۰ صلوات ( یک دور تسبیح برای هر ۵ شهید)
🌼هر روز ، تاریخ می زنیم 🌼
🌷ثواب ختم را به نیابت از شهدا تقدیم می کنیم به آقا رسول الله صلی الله علیه وآله وخانم فاطمه زهرا سلام الله علیها🌷
❤️حاجت روا ان شالله❤️
🌷التماس دعا🌷
💫♥️🍃♥️🍃💫
20.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤بسم الله الرحمن الرحیم 🖤
امروز شنبه
۲۵آذر ۱۴۰۲
۲جمادی الثانی ۱۴۴۵
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🌷سلام مادر مهربانم🌷
سلام بر تو و بر پسرت مهدی (عج) که انتقام پهلوی شکسته ی تو را خواهد گرفت
#امام_زمان
الهی بفاطمه عجل لولیک الفرج🤲🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙آیت الله العظمی جوادی آملی:
«رازتان را حفظ بکنيد. سری به دلتان بزنيد ببينيد که اين دلتان سر جايش هست يا نه؟ کسی آمد يا نه؟ در را باز کرد يا نه؟ ما الا و لابد هر شب مسئول هستيم که سری به دل بزنيم، ببينيم چه کسی آمده و چه کسی رفته؟ چون با او کار داريم. فرمود: اين را قلعه کنيد، دژ کنيد، کليد هم دست خودتان باشد. #صاحبدل، صاحبدل که در ادبيات ماست يعنی اين؛ يعنی مواظب قلبش است، کليد دستش است. مگر آدم هر چيزی را به دل خودش راه ميدهد؟...»
درس اخلاق
https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4
از برو بیاها معلوم بود در هواپیما خبری است. بغل دستی ام گفت: «چه خبره؟ اوضاع هواپیما عادی نیست.» گفتم: «آره، یه بنده خدا، یه آدم خوب اینجاست. برای سلامتیش صلوات بفرست.»
ــ حاجی! بگو کیه، من می خوام برم سوریه ببینم می تونه سفارشم رو بکنه؟
آرام در گوشش گفتم: «حاج قاسم سلیمانی اون جلو نشسته.»
طفلکی دست و پایش را گم کرد. بدو رفت سراغش. حاجی از روی صندلی بلند شد. بغلش کرد و بوسید. مفصل باهم صحبت کردند.
ــ حرفات رو به حاجی گفتی؟ ــ آره، اسم و شماره م رو یه جا یادداشت کرد، قرار شد بهم خبر بده. بهش گفتم: حاجی کاش یه نامه بدی.
نگاه مهربونی کرد و گفت: برادر! سوریه رفتن نامه نمی خواد، ناله می خواد.حق با حاجی بود؛ هرکه ناله زد، راه جهاد را زودتر برایش باز کردند.
راوی: حجت الاسلام محمدمهدی دیانی
__________
📚 https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4
🔹 علامه طباطبایی (ره)
🔸 تا زنده هستید دائم مشغول
صلوات فرستادن و خواندن سـوره
توحید باشید؛ زمـانی که انسان در
قبر قرار گرفت آرزو میکند شـخـصی
کنار قبرش بیاید و برایش یک فاتحه
یا صلواتی بفرتستد.
___________
@madadazshohada
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
🌿خیلی اهل عبادت بود. سالی ۵ مرتبه با حاج آقا مصطفی پیاده کربلا میرفتیم. دوشب در راه بودیم بین نجف و کربلا.
شبها اهل عبادت بود، گریه میکرد، نماز شب میخواند. در راه که میرفتیم کاری میکرد که کسی غیبت نکند.
فوری یک فرعی عنوان میکرد، بحث اطراف آن میشد.
یکی از خصوصیاتش این بود جلسهای که حاج آقا مصطفی در آنجا بود غیبت نمیشد. فقط بحث علمی بود.
آنهایی که اهل فن بودند حرف میزدند، یک عده هم مستمع بودند. این خیلی امتیاز بزرگی بود.
حالات خیلی خوبی در ایشان میدیدم.
وقتی زیارت امام حسین (علیهالسلام) میرفتیم دائم اشکش میآمد. اخلاص عجیبی داشت. فانی بود در ائمه اطهار (علیهمالسلام).
#شهید_سید_مصطفی_خمینی
#غیبت #گناه
🌴🍀🌴🍀🌴🍀🌴
*خب دوستان*
*امشب*
*مهمان 💕شهیدسیدمصطفی💕بودیم
*هرکس دوست داره این شهدا دعاشون کنه _یک سوره حمد و سه توحید هدیه کند به این شهدای والا مقام*
*در هیاهوی محشر*
*فراموشمون نکنید*
*برادر شهید*