🌺 مدد از شهدا 🌺
#مدافع_عشق #قسمت_چهلم @madadazshohada هوالعشـــق ❤️ _ مگه اسباب بازیه؟...نه آقای عزیز بزارید تو اد
#مدافع_عشق
#قسمت_چهل_و_یکم
❤️ هوالعشـــق ❤️
❣❤️❣❤️❣❤️❣
دست راستم راروی سینه میگذارم. تپش آرام قلبم ناشی از جمله آخر اوست! همانیکه در دل گفتی! و من لب خوانی کردم! نگاهم را به گنبد طلایی میدوزم و به احترام کمی خم میشوم.جایت خالیست!!اما من سلامت را به آقا میرسانم!یک ساعت پیش رسیدیم همه در هتل ماندند ولی من طاقت نیاوردم و تنها آمدم! پاهایم را روی زمین میکشم و حیاط با صفا را از زیر نگاهم عبور میدهم. احساس آرامش میکنم. حسی که یک عاشق برنده دارد. از اینکه بعداز چهل روز مقاومت...بلاخره همانی شد که روز و شب برایش دعا میکردم.نزدیک اذان مغرب است و غروب آفتاب. صحن ها را پشت سر میگذارم و میرسم مقابل پنجره فولاد. گوشه ای از یک فرش مینشینم و از شوق گریه میکنم.
مثل کسی که بلاخره ازقفس آزاد شده. یاد لحظه آخرو چهره غمگینش...
ڪاش بودی علی اکبر!!
❣❤️❣❤️❣❤️❣
❣❤️❣❤️❣❤️❣
✍ ادامه دارد ...
💖 کانال مدداز شهدا 💖
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
#مدافع_عشق
#قسمت_چهل_و_دوم
❤️ هوالعشـــق❤
❣❤️❣❤️❣❤️❣
قرار است که یک هفته در مشهد بمانیم. دو روزش بسرعت گذشت و در تمام این چهل و هشت ساعت تلفن همراهش خاموش بود و من دلواپس و نگران فقط دعایش میکردم.علـےاصغرکوچولو بخاطر مدرسه اش همسفر ما نشده و پیش سجاد مانده بود. ازینکه بخواهم به خانه شان تماس بگیرم وحالتش رابپرسم خجالت میکشیدم پس فقط منتظر ماندم تا بلاخره پدر یا مادرش دلشوره بگیرند و خبری ازاو بہ من بدهند
💞
چنگالم را درظرف سالاد فشار میدهم و مقدار زیادی کاهو با سس را یک جا میخورم.فاطمه به پهلوام میزند
_ آروم بابا!همش مال توعه!
ادای مسخره ای در می آورم و با دهان پر جواب میدهم
_ دکتر!دیرشده! میخوام برم حرم!
_ وا خب همه قراره فردا بریم دیگه!
_ نه من طاقت نمیارم! شیش روزش گذشته! دیگه فرصت خاصی نمونده!
فاطمه باکنترل تلویزیون را روشن و صدایش را صفر میکند!
_ بیا و نصفه شبی از خر شیطون بیا پایین!
چنگالم را طرفش تکان میدهم
_ اتفاقا ًاین اقا شیطون پدرسوختس که تو مخ تو رفته تا منو پشیمون کنی
_ وااا! بابا ساعت سه نصفه شبه همه خوابن!
_ من میخوام نماز صبح حرم باشم! دلم گرفته فاطمه!
یادش میفتم و سالاد را با بغض قورت میدهم.
_ باشه! حداقل به پذیرش هتل بگو برات آژانس بگیرن . پیاده نریا تو تاریکی!
سرم را تکان میدهم و از روی تخت پایین می آیم. درکمد راباز میکنم ، لباس خوابم را عوض میکنم و بجایش مانتوی بلند و شیری رنگم رامیپوشم.روسری ام را لبنانی میبندم و چادرم را سرمیکنم.فاطمه با موهای بهم ریخته خیره خیره نگاهم میکند. میخندم و با انگشت اشاره موهایش را نشان میدهم
_ مثل خلا شدی!
اخم میکند و درحالیکه بادستهایش سعی میکند وضع بهتری به پریشانی اش بدهد میگوید
_ ایشششش! تو زائری یا فوضول؟
زبانم را بیرون می آورم
_ جفتش شلمان خانوم
آهسته از اتاق خارج میشوم و پاورچین پاورچین اتاق دوم سوئیت را رد میکنم.ازداخل یخچال کوچک کنار اتاق یک بسته شکلات و بطری آب برمیدارم و بیرون میزنم. تقریباً تا اسانسور میدوم و مثل بچه ها دکمه کنترلش را هی فشار میدهم و بیخود ذوق میکنم! شاید از این خوشحالم که کسی نیست و مرا نمیبیند! اما یکدفعه یاد دوربین های مداربسته می افتم و انگشتم را از روی دکمه برمیدارم.آسانسور که میرسد سریع سوارش میشوم و در عرض یک دقیقه به لابی میرسم. در بخش پذیرش خانومی شیک پوش پشت کامپیوتر نشسته بود و خمیازه میکشید با قدمهای بلند سمتش میروم...️
❣❤️❣❤️❣❤️❣
_ سلام خانوم!شبتون بخیر...
_ سلام عزیزم بفرمایید
_ یه ماشین تا حرم میخواستم.
_ برای رفت و برگشت باهم؟
_ نه فقط ببره!
لبخند مصنوعی میزند و اشاره میکند که منتظر روی مبل های چیده شده کنار هم بنشینم...
💞
در ماشین را باز میکنم و پیاده میشوم. هوای نیمه سرد و ابری و منی که با نفس عطر خوش فضا را میبلعم. سرخم میکنم و از پنجره به راننده میگویم
_ ممنون آقا! میتونید برید.بگید هزینه رو بزنن به حساب.
راننده میانسال پنجره رابالا میدهد و حرکت میکند.
چادرم را روی سرم مرتب میکنم و تا ورودی خواهران تقریبا میدوم.نمیدانم چرا عجله دارم.ا زاینهمه اشتیاق خودم هم تعجب میکنم.هوای ابری و تیره خبر از بارش مهر میدهد. بارش نعمت و هدیه...بی اراده لبخند میزنم و نگاهم را به گنبد پرنور رضا ع میدوزم.دست راستم را اینبار نه روی سینه بلکه بالا می آورم و عرض ارادت و ادب میکنم. ممنون که دعوتنامه ام را امضا کردی.من فدای دست حیدری ات! چقدر حیاط خلوت است...گویی یک منم و تنها تویی که در مقابل ایستاده ای. هجوم گرفتگی نفس در چشمانم و لرزش لبهایم و در آخر این دلتنگی است که چهره ام را خیس میکند.یعنی اینقدر زود باید چمدان ببندم برای برگشت؟ حال غریبی دارم...آرام آرام حرکت میکنم و جلو میروم. قصد کرده ام دست خالی برنگردم. یک هدیه میخواهم..یک سوغاتی بده تا برگردم! فقط مخصوص من...! احساسی که الان در وجودم میتپد سال پیش مرده بود! مقابل پنجره فولاد مینشینم...قرارگاه عاشقی شده برایم!کبوترها از سرما پف کرده و کنارهم روی گنبد نشسته اند....تعدادی هم روی سقاخانه آســـمال_طلا روی هم وول میخورند. زانوهایم را بغل میگیرم و با نگاه جرعه جرعه ارامش این بارگاه ملکوتی را با روح مینوشم. صورتم را روبری آسمان میگیرم و چشمهایم را میبندم.یک لحظه در ذهنم چند بیت میپیچد..
_ آمده ام...
آمدم ای شاه پناهم بده!
خط امانـے ز گناهم بده...
نمیدانم این اشکها از درماندگی است یا دلتنگی...اما خوب میدانم عمق قلبم از بار اشتباهات و گناهانم میسوزد! یک قطره روی صورتم میچکد و در فاصله چند ثانیه یکی دیگر...فاصله ها کم و کم تر میشود و میبارد رئفت از آسمان بهشت هشتم!
❣❤️❣❤️❣❤️❣
✍ ادامه دارد ...
💖 کانال مدداز شهدا 💖
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
شبانه نویسی
یه چیزی در گوشی بهتون بگم خوبه:
👈🏼🔺 علت اکثر شکست های زندگی ما آدم ها اینه که به غیر خدا امیدوار میشیم... هر جایی به غیر خدا امیدوار شدید شکست خودتون رو قطعی بدونید!
💢اگه آدم به توانایی های خودش خیلی امیدوار باشه و توجهش به خدا کم بشه حتما از همون ناحیه شکست خواهد خورد...
اگه ادم به فرزند خودش خیلی امید ببنده همون فرزند مایه عذابش میشه... به هرچیزی امید داشته باشید همون ناامیدتون میکنه..
❇️ نمیدونم چرا اینجوریه ولی خداوند متعال میخواد فقط به خودش دل ببندیم... به هییییچ کسی در عالم امید نداشته باشیم....
از هر کسی توقع خوبی یا کاری یا خدمتی داشتی توی دلت بگو خدایا من به تو امیدوارم...اینی که من از فلانی میخوام یه کاری برام بکنه اون رو صرفا یه وسیله میدونم. اصل شمایی...
خدایا این شمایی که در عالم همه کاره هستید و همه هیچ کاره اند...
این طرز نگاه و این طرز زندگی رو خدا خیییییلی میپسنده برای آدم...
✅امشب یه مقدار بیشتر روی این موضوع عمیقا فکر کنیم. این بشه محاسبه نفس شبانه ما.
🌹@madadazshohada
🔴🍃☘🍃🌹🍃☘🍃
🍃
🌹
اول صبح بگویید حسین جان رخصت✋
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد🤲
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین 🚩
و علی علی بن الحسین🚩
و علی اولاد الحسین 🚩
و علی اصحاب الحسین🚩 (علیهالسلام )
🌹
🍃@madadazshohada
🔴🍃☘🍃🌹🍃☘🍃
💫♥️🍃♥️🍃💫
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
♥️با توسل به جمیع شهدا و شهدای گمنام و۷۲ شهید کربلا♥️
🍀قرار هست چهل روز بصورت ویژه با واسطه قراردادن شهدا، بریم در خانه خدا و اهلبیت و مدد بگیریم ازشون.....
🌸شهدای عزیز این چله🌸
شهدای عزیز❤️
1- 🌷سردار عزیزمون حاج قاسم سلیمانی✅
۲- 🌷شهید بهشتی و ۷۲ تن✅
۳- 🌷شهید رجایی وباهنر✅
۴- 🌷شهید صدر زاده ✅
۵- 🌷شهید صیاد شیرازی
۶_ 🌷شهید آوینی
۷- 🌷شهید سرلشکر همدانی
۸- 🌷شهید ابراهیم همت
۹- 🌷شهید حسن باقری
۱۰- 🌷شهید مجید ومهدی زین الدین
۱۱- 🌷شهید جواد الله کرم
۱۲- 🌷شهید چمران
۱۳--🌷شهید حمیدو مهدی باکری
۱۴--🌷شهید نوید صفری
۱۵-🌷شهیداحمد کاظمی
۱۶-🌷شهید خرازی
۱۷-🌷شهید امیر حاج امینی
۱۸-🌷شهید پلارک
۱۹-🌷شهید ابراهیم هادی
۲۰-🌷شهید سید مجتبی علمدار
۲۱-🌷شهید هادی ذو الفقاری
۲۲-🌷شهیداحمد علی نیری
۲۳-🌷شهید طهرانی مقدم
۲۴-🌷شهید سردار زاهدی
۲۵-🌷شهید یوسف قربانی
۲۶-🌷شهید ثابت وثاقب شهابی
۲۷-🌷شهید محمد خوانی
۲۸🌷-شهیدمحمد حسین یوسف اللهی
۲۹-🌷شهید سجاد زبر جدی
۳۰-🌷شهید محمد جواد حسن زاده
۳۱-🌷شهید رجبعلی ناطقی
۳۲-🌷شهید مرتضی عطایی
۳۳-🌷شهید محسن حججی
۳۴-🌷شهید آرمان علی وردی
۳۵-🌷شهید بابک نوری
۳۶-🌷شهید علی خلیلی
۳۷-🌷شهید محمد بلبا سی
۳۸-🌷شهید بابایی
۳۹-🌷شهید شیرودی
۴۰-🌷شهید مجید قربانخانی
روز اول👈🏼 ۱۵ اردیبهشت✅
روز دوم👈🏼 ۱۶ اردیبهشت✅
روز سوم👈🏼 ۱۷اردیبهشت✅
روز چهارم👈🏼 ۱۸ اردیبهشت✅
روز پنجم👈🏼 ۱۹ اردیبهشت
روز ششم👈🏼 ۲۰ اردیبهشت
روز هفتم👈🏼 ۲۱ اردیبهشت
روز هشتم👈🏼 ۲۲ اردیبهشت
روز نهم👈🏼 ۲۳ اردیبهشت
روز دهم👈🏼 ۲۴ اردیبهشت
روز یازدهم👈🏼 ۲۵ اردیبهشت
روز دوازدهم👈🏼 ۲۶ اردیبهشت
روز سیزدهم👈🏼 ۲۷اردیبهشت
روز چهاردهم👈🏼 ۲۸ اردیلهشت
روز پانزدهم👈🏼 ۲۹ اردیبهشت
روز شانزدهم👈🏼 ۳۰اردیبهشت
روز هفدهم👈🏼 ۳۱ اردیبهشت
روز هجدهم👈🏼 ا خرداد
روز نوزدهم👈🏼 ۲ خرداد
روز بیستم👈🏼 ۳ خرداد
روز بیست ویکم👈🏼 ۴ خرداد
روز بیست دوم👈🏼 ۵ خرداد
روز بیست وسوم👈🏼 ۶ خرداد
روز بیست وچهارم👈🏼 ۷ خرداد
روز بیست وپنجم👈🏼 ۸ خرداد
روز بیست وششم👈🏼 ۹ خرداد
روز بیست وهفتم👈🏼 ۱۰ خرداد
روز بیست وهشتم👈🏼 ۱۱ خرداد
روز بیست ونهم👈🏼 ۱۲ خرداد
روز سی ام 👈🏼 ۱۳ خرداد
روز سی ویکم👈🏼 ۱۴ خرداد
روز سی دوم👈🏼 ۱۵ خرداد
روز سی سوم👈🏼 ۱۶ خرداد
روز سی وچهارم👈🏼 ۱۷ خرداد
روز سی وپنجم👈🏼 ۱۸ خرداد
روز سی وششم👈🏼 ۱۹ خرداد
روز سی وهفتم👈🏼 ۲۰ خرداد
روز سی وهشتم👈🏼 ۲۱ خرداد
روز سی ونهم👈🏼 ۲۲ خرداد
روز چهلم👈🏼 ۲۳ خرداد
🌼روزتون شهدایی🌼
❤️هر روز ۱۰۰ صلوات ویک زیارت عاشورا هدیه به شهید همون روز ( زیارت عاشورا اختیاری هستش اجبار نیست)
🌼هر روز ، تاریخ می زنیم 🌼
🌷ثواب ختم را به نیابت از شهدا تقدیم می کنیم به آقا رسول الله صلی الله علیه وآله وخانم فاطمه زهرا سلام الله علیها🌷
❤️حاجت روا ان شالله❤️
🌷التماس دعا🌷
@madadazshohada
💫♥️🍃♥️🍃💫
💫 شهید والامقام مصطفی صدر زاده
🌷🕊🌷
#مصطفی_صدرزاده
💖 کانال مدداز شهدا💖
@madadazshohada
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
نام و نام خانوادگی: شهید مصطفی صدر زاده با نام جهادی سید ابراهیم
تاریخ تولد: ۱۹ شهریور ۱۳۶۵
محل تولد: خوزستان، شوشتر
تاریخ شهادت: ۱ آبان ۱۳۹۴
محل شهادت: حلب سوریه
وضعیت تأهل: متأهل
تعداد فرزندان: دو فرزند
🍃🌹مصطفی صدر زاده متولد ۱۹ شهریور ۱۳۶۵ در شهرستان شوشتر استان خوزستان در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. پدرش پاسدار و جانباز جنگ تحمیلی و مادرش از خاندان جلیله سادات هستند.
🍃🌹مصطفی ۱۱ ساله بود که از اهواز به همراه خانواده به استان مازندران و پس از دو سال به شهرستان شهریار استان تهران نقل مکان و در آنجا ساکن گردید.
🍃🌹ایشان دوران نوجوانی خود را با شرکت در مساجد و هیئتهای مذهبی، انجام کارهای فرهنگی و عضویت در بسیج و یادگیری فنون نظامی سپری کردند. در دوران جوانی درحوزه علمیه به فراگیری علوم دینی پرداخت، سپس در دانشگاه دانشجوی رشته ادیان و عرفان شدند، همزمان مشغول جذب نوجوانان و جوانان مناطق اطراف شهریار و برپایی کلاسها و اردوهای فرهنگی و نظامی و جلسات سخنرانی و... برای آنان بودند.
🍃🌹نتیجه ازدواج ایشان در سال ۸۶، دختری به نام فاطمه و پسری به نام محمدعلی است.
🍃🌹مصطفی صدر زاده در سال ۹۲ برای دفاع از دین و حرم بیبی زینب (س) با نام جهادی سید ابراهیم، داوطلبانه به سوریه عزیمت و به علت رشادت در جنگ با دشمنان دین، فرماندهی گردان عمار و جانشین تیپ فاطمیون شد، سرانجام پس از چندین بار زخمی شدن در درگیری با داعش، ظهر روز تاسوعا مقارن با ۱ آبان ۹۴ در عملیات محرم در حومه حلب سوریه به آرزوی خود، یعنی شهادت در راه خدا رسید و به دیدار معبود شتافت و در گلزار شهدای بهشت رضوان شهریار آرام گرفت.
💖 کانال مدداز شهدا 💖
https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
💌 فرازی از وصیت نامه شهید والامقام مدافع حرم مصطفی صدر زاده
💐 بسم الرب الشهدا و الصدیقین
درود خدا بر محمد و خاندان پاکش
دوستان با معرفت، همرزمای بسیجیم!
میدونم وقتی این نامه رو براتون میخونن از بنده دلخور میشید و به بنده تکخور و یا ... میگید چون می دونم شماها همتون عاشق جنگ با دشمنان خدا هستید، می دونم عاشق شهادتید...
@madadazshohada
💐داداشای عزیزم ببخشید که فرمانده خوبی براتون نبودم اونجوری که لیاقت داشتید نوکری نکردم... به شما قول میدم اگر دستم به دامان حسین بن علی (علیهالسلام) برسد نام شما را پیش او ببرم...
💐چند نکته را به حسب وظیفه به شما سفارش می کنم:
🔻۱- وقتی کار فرهنگی را شروع میکنید با اولین چیزی که باید بجنگیم خودمان هستیم. اولین مشکل، مشکل تنبلی و سهلانگاری است.
🔻۲- وقتی که کارتان میگیرد و دورتان شلوغ میشود تازه اول مبارزه است زیرا شیطان به سراغتان میآید اگر فکر کرده اید که شیطان میگذارد شما به راحتی برای حزب الله نیرو جذب کنید، هرگز...
🔻۳_تا جای که میتوانید از تفرقه فرار کنید. عامل تفرقه غیبت و خبرچینی [ناخوانا] است.
🔻۴_ اگر میخواهید کارتان برکت پیدا کند به خانواده شهدا سر بزنید، زندگی نامه شهدا را بخوانید سعی کنید در روحیه خود شهادت طلبی را پرورش دهید ...
🔻۵_سخنان مقام معظم رهبری را حتما گوش کنید، قلب شما را بیدار میکند و راه درست را نشانتان می دهد.
🔻۶_ دعای ندبه و هیئت چهارشنبه را محکم بچسبید.
🔻۷_ خودسازی دغدغه اصلی شما باشد.
سید مصطفی (ابراهیم) صدر زاده
💖 کانال مدداز شهدا 💖
https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
💠مادر بزرگوار شهید مصطفی صدر زاده :
🌷سال 82 که بَم زلزله آمد یک روز عصر از فرودگاه زنگ زد خانه و گفت:
"من دارم میرم بَم."
پرسیدم"باکی؟"
گفت: " با هلال احمر"
یک هفته ای برای کمک رسانی آنجا ماند. وقتی برگشت ؛تا مدت ها هروقت می خواستم کباب درست کنم ،نمی گذاشت و می گفت:
"توی بَم خیلی از خانه ها به خاطر زلزله اتصال برق پیدا کردند و آتش گرفتند.برای همین خیلی ها سوختند.
بوی گوشتِ سوخته هنوز زیر دماغمه.
بوی کباب که بِهِم می خوره،حالم بد میشه."
📚کتاب قرارِ بی قرار
@madadazshohada
حاجقاسم موقع معرفے جانشین مصطفی در تیپ درباره مصطفی صحبت میکند و میگوید:
در دیرالعدس صدای خیلی برجستهای شنیدم. میدونید سیدابراهیم صداش خیلی مردونه بود، مثل داش مشتیای تهران. پشت بیسیم نمیدونستم سیدابراهیم ڪیه. پشت بیسیم با حسین بادپا حرف میزد. پرسیدم: «این ڪیه ڪه با صدای کلفت و مردونه صحبت میکنه؟ این جوون تهرانے از ڪجا اومده و چطوری در فاطمیون جاگرفته؟» صبح ڪه بچهها از دیرالعدس برگشتن خواستم سید ابراهیم رو ببینم. جوون لاغر ونحیفی رو نشون من دادند و گفتند: «این سید ابراهیمه!» گفتم: «فڪر میڪردم بایه آدم قدبلند و چهارشونه مواجه میشم!» جوون تودل برویی بود، آدم از نگاه ڪردنش لذت می برد. من واقعاعاشقش بودم. چون به این جوون راه ندادیم بیاد سوریه، رفت مشهد و در قالب تیپ فاطمیون به اسم افغانستانی ثبتنام ڪرد و خودش رو به اینجا رسوند. زرنگ به اون میگن. زرنگ به ما و امثال ما و ڪسای دیگه نمیگن، زرنگ اون فردی نیست ڪه به دنبال جمع کردن مال و گولزدن مردمه، زرنگِ باذکاوت ڪسیه ڪه این فرصتا رو این گونه به دست میآره و بالاترین بهره رو میبره. به این میگن زرنگ و انسان باذکاوت.
إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِي سَبِیلِهِ صَفّاً کَأَنَّهُمْ بُنیَانٌ مَرْصُوصٌ 1(معنی آیه پایان مطلب)
خداوند ڪسی رو ڪه در راهش جهاد میڪنه دوست داره. اگر ڪسی رو خدا دوست داشته باشه، محبتش رو، عشقش رو و عاطفهش رو در دلها پراڪنده میڪنه. امثال سیدابراهیم، با قیافهٔ سیدابراهیم توی خیابونای تهران خیلی زیاده اما اون چیزی ڪه سید ابراهیم رو عزیز ڪرد و به این نقطه رسوند، این راهیه ڪه طے کرده!
(معنی آیه قرآن: خداوند ڪسانی را دوست میدارد که در راه او پیکار میکنند، گویی بنیانی آهنیناند: سوره صف:4)
منبع: #کتاب_قرار_بی_قرار
#شهید_مصطفی_صدرزاده
سال روزِ تَوَلُدَش: 1365/6/19
سـال روزِ آسِمانی شُدَنَش: 1394/8/1
هدیــه به شهیــد صدر زاده یــڪ صلوات هدیه ڪنــید🌸
@madadazshohada
📸فرزند بسیجی شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده در مراسم فاطمیه بیت رهبری
@madadazshohada
❌امروز روز پنجم توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها و مادر گرامیشون نجمه خاتون سلام الله علیها هست👌👌
📖 سوره یاسین
📿 251 مرتبه صلوات
روزی یکمرتبه تا روز تولد❤️🎁
✅پیام شما به همسران شهدا مخصوصا همسر شهید صدرزاده
سلام عزیزم ، سلام خدا بر شیرزنان اسلام ، عرض ادب میکنم ، ما مدیون شهامت وشجاعت وغیرت همسران وصبرواستواری وفداکاری شماییم ... من خیلی شهدا رو دوست دارم ، و حتی خانواده های محترمشان ، باشرمندگی در مقابل پدرومادر وفرزندان وهمسران صبور شهدا تعظیم میکنم ودست یکایک شمارو بوسه میزنم واز خداوند منان خاستارم شمارا به همراه حضرت زینب کبری سلام الله علیها محشور گرداند ...بااشک چشم وقلب مملو از محبت مینویسم ،یه حس خاص دارم ،خوشحالم ،ذوق دارم وحتی حسرت ...بخودتون ببالید ای فرشته های زمینی، لایق دانستی لطفا سلام من را به همسرگرامیت برسان 🌷
16.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 مادر٣شهیدکه دربیمارستان زیرتیغ جراحی دوام نیاورد وبیش از٢ساعت ازمرگش گذشته بود باصحبت هایی که درآن عالم با سه فرزند شهیدش داشت مجددروح به بدنش بازگشت🌹
🌷هدیه به ارواح مطهر شهدا صلوات
شهید مصطفی، مرتضی، محمد پالیزوانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿این شهیدعزیزمون انقدرحاجت میده
که خودم شخصا بارها بهشون متوسل
شدم وجواب گرفتم😍
💌روز سه شنبه ۳ مرتبه سوره یس نذر
شهید صالحی خوانساری میکنید
(شهیدی که بعداز شهادت کارنامه
دخترش رو امضا کردن )
دو تا سه شنبه سوره یس رو فقط
یکمرتبه میخونید تا هفته سوم اگر
صلاح خداوند باشه حاجت روا میشید🤲🏻
💢نکته: عزیزان هرکسی توانایی خوندن
نداره ما بجای شما نایب میشیم و
میخونیم
⭕️جهت سفارش به آیدی زیر پیام بدید 👇 👇
@yazaahrah
https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4