eitaa logo
🌺 مدد از شهدا 🌺
5.3هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
28 فایل
سلام وخیر مقدم به اعضا جدید ♥️دراین گروه میخایم مدد بگیریم از شهدا در زندگیمون هرچی به شهدا نزدیکتر بشی هزار قدم به خدا نزدیکتری دوستی با شهدا دوطرفه است یادشون کنید یادتون میکنن ارتباط با ادمین تبادل وتبلیغ @yazaahrah
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️@madadazshohada هوالعشـــق ❤️ ❣❤️❣❤️❣❤️❣ از اتاق بیرون میرود و تأکید میکند با چادر پشت سرش بیایم. میخواهم همه چیز هرطور که تو میخواهی باشد. از پله ها پایین میرویم. همه در راهرو جلوی در حیاط ایستاده اند و گریه میکنند. تنها کسی که بیخیال تمام عالم بنظر میرسد علی اصغر است که مات و مبهوت اشکهای همه گوشه ای ایستاده. مادرش ظرف آب را دستش گرفته و حسین اقا کنارش ایستاده فاطمه درست کنار در ایستاده و بغض کرده. زینب و همسرش هم امده اند برای بدرقه. پدر و مادر من هم قرار بود به فرودگاه بیایند. نگاهش را در جمع میچرخاند و لبخند میزند _ خب صبر کنید که یه مهمون دیگه هم داریم. همه با چشم ازش میپرسند _ کی؟....کی مهمونه؟... روی اخرین پله میشیند و به ساعت مچی اش نگاه میکند.. زینب میپرسد _ کی قراره بیاد داداش؟ _ صبرکن قربونت برم... هیچ کس حال صحبت ندارد. همه فقط ده دقیقه منتظر ماندیم که یکدفعه صدای زنگ در بلند میشود از جا میپرد و میگوید _ مهمون اومد... به حیاط میدود و بعد از چندلحظه صدای باز شدن در و سلام علیک کردنش با یک نفر بگوش میرسد _ به به سلام علیکم حاج اقا خوش اومدی _ علیکم السلام شاه دوماد !چطوری پسر؟...دیر که نکردم.؟ _ نه سر وقت اومدید همانطور صدایشان نزدیک میشود که یک دفعه خودش با مردی با عمامه مشکی و سیمایی نورانی جلوی در ظاهر میشود. مرد رو بہ همه سلام میکند و ما گیج و مبهوت جوابش را میدهیم. همه منتظر توضیح هستیم که به مرد تعارف میزند تا داخل بیاید.او هم کفش هایش را گوشه ای جفت میکند و وارد خانه میشود. راه را برایش باز میکنیم. به هال اشاره میکند که _ حاجی بفرمایید برید بشینید...مام میایم او میرود و علی اکبر سمت ما برمیگردد و میگوید _ یکی به مادرخانوم پدرخانومم زنگ بزنه بگه نرن فرودگاه بیان اینجا... مادرش ظرف آب را دستم میدهد و سمتش می آید _ نمیخوای بگی این کیه؟ باز چی تو سرته مادر... لبخند میزند و رو بمن میکند _ حاجی از رفقای حوزس...ازش خواستم بیاد قبل رفتن عقد منو ریحان رو بخونه!... حرف از دهانش کامل بیرون نیامده ظرف از دستم میفتد... همگی با دهان باز نگاهش میکنیم... ❣❤️❣❤️❣❤️❣ ❣❤️❣❤️❣❤️❣ خم میشود و ظرف را از روی زمین برمیدارد _ چیزی نشده که...گفتم شاید بعداً دیگه نشه. دستی به روسری ام میکشد _ ببخش خانوم بی خبر شد. نتونستی درست حسابی خودتو شبیه عروسا کنی...میخواستم دم رفتن غافلگیرت کنم... علاقه اش میشود بغض در سینه ام و نفسم را بشماره میندازد... چقدر دوســـت دارم علی! چقدر عجیب خواستنی هستی خدایا خودت شاهدی کسی را راهی میکنم که شڪ ندارم جز ما نیست... از اول بوده ... 💞 امن یجیب من چشمان بی همتای توست ❣❤️❣❤️❣❤️❣ ❣❤️❣❤️❣❤️❣ ✍ ادامه دارد ... @madadazshohada 💖 کانال مدداز شهدا 💖 https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯ «»
. 🌸 / ماءالورد ⬅️ گلاب مقوی و و ... ⬅️ و جرعه جرعه نوشیدن آن مفرح است و مقوی اعضای بدن 🌸 وقتی که در زمان تشنگی با آب ترکیب کرده بنوشند 🌸 بوییدن برای صرع نفع دارد و هوشیاری حواس پنج گانه را بالا می‌برد 🌸برای سوزش چشم، بخور گلاب واسپری گلاب به چشم، عالی هست. 🌸 اگر گلاب بر سر بریزند سبب کم شدن حالت خماری و تسکین سردرد می‌شود👌🏻 .