مدح و مرثیه حضرت موسی بن جعفر علیه السلام
هر کسی که رعیت موسی بن جعفر می شود
محو جاه و حشمت موسی بن جعفر می شود
هر که در دنیا به او دستِ توسل می زند
در قیامت اُمت موسی بن جعفر می شود
آن که ارزش داد با مهر علی خود را، بگو..
نوکر با قیمت موسی بن جعفر می شود
پاکی شیعه تماماً از امام کاظم است،
شیعه غرقِ عصمت موسی بن جعفر می شود
خوش به حال هرکسی که تا اَبد در دولتش
سرفراز از رایت موسی بن جعفر می شود
مطمئناً شامل الطاف زهرا و علی است
هر که وقف هیئت موسی بن جعفر می شود
یک نگاهش جان شیرین را به مُرده می دهد
این همه از شوکت موسی بن جعفر می شود
کظم غیظ و رأفت و احسان و جود و بندگی..
از صفات و عادت موسی بن جعفر می شود
بوی جنت میرسد از مرقد او بر مشام..
کاظمینش جنت موسی بن جعفر می شود
در عزایش هم رضا، هم دخترش معصومه است
روضه خوانِ غربت موسی بن جعفر می شود
رفت زندان تا که خرج ما کند خود را، بلی..
خرج دین هم ثروت موسی بن جعفر می شود
یک زن بدکاره را تبدیل مومن می کند
کار نیک از همت موسی بن جعفر می شود
بین زندان هیچ کس همصحبت او نیست که..
درد و غم همصحبت موسی بن جعفر می شود
نیمه ی شب ناله ی «خلصنی..» از دل میزند
ناله هایش حاجت موسی بن جعفر می شود
کُند و زنجیر و غُل و سیلیِ دشمن چیست که..
زیر آن خم قامت موسی بن جعفر می شود
عاقبت هم روی تخته در تنش را می برند
گریه آور حالت موسی بن جعفر می شود
حاجتش را می دهد با دست بسته، آنکه را
«ملتمس»بر حضرت موسی بن جعفر می شود
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#مدح_مرثیه_امام_کاظم_ع
#موسی_بن_جعفر_ع
#امام_کاظم_ع
اشک های ستاره ها می ریخت
کهکشان هم به گریه افتاده
از نحیفیِ پیکر خورشید
آسمان هم به گریه افتاده
جسم او ذره ذره آب شده
تازیانه چه کرده با بدنش!؟
این که افتاده گوشه ی زندان
پیرُهنخالی است یا بدنش!؟
حجم بال و پرش پُر از زخم است
جای سالم نمانده در پر او
قفسش بس که کوچک و تنگ است
هی به دیوار می خورد سرِ او
درد تا مغز استخوان می رفت
بازویش را اگر تکان می داد
می توانست شب بخوابد اگر
درد پهلو کمی امان می داد
وای از آن دم که آرزو باشد
لحظه ای آه حسرتی بکشی
غل و زنجیر فرصتی ندهند
نفسی هم به راحتی بکشی
دمِ " عجِّل وفاتی " لب او
زنده کرده است داغ زهرا را
ظاهراً عادت نگهبان هاست
بی جهت می زدند آقا را
آه!این آینه هزاران بار
زیر مُشت و لگد ترک خورده
جای یک لقمه نان و جرعه ای آب
دمِ افطارها کتک خورده
آه!با هر تنفسش می شُد
حس کنی دردِ در جِناقش را
بشکند دست سِندی کافر...
خُرد کرد استخوان ساقش را
با هزاران عذاب جان داد و
با هزاران عذاب تشییع شد
روی یک تخته پاره ای کوچک
بدن آفتاب تشییع شد
باز هم جای شکر آن باقی است
مصحف اش را بهم نریخت کسی
طرح لب های نازنینش را
با نوک پا بهم نریخت کسی
لحظه ی جان سُپردن او را
خواهرش روی تل نمی دیده
با عصا هیچ نامسلمانی
به سر و صورتش نکوبیده
احدی در پی غنیمت نیست
پیرهن از تنش کسی نَکِشید
بعد جان دادنش خدا را شُکر
مرکبی روی پیکرش ندوید
بردیا محمدی
یا امام کاظم(ع)
طاقتش نیست زدرد جگرش خم شده است
دل اودر یم خون زورقی از غم شده است
سالیانی است که محبوس به محبس باشد
در ودیوار به او مونس وهمدم شده است
روزگاریست که دلتنگ همه خویشان است
کار او بهر رضا(ع)اشک دمادم شده است
هفتمین ماه امامت شده مسموم زکین
همچو آبای خودش قاتل او سم شده است
سم اثر کرده واز بعد سه روزی که گذشت
بهر او مرگ غریبانه مسلم شده است
دوست دارد پسرش را دم آخر بیند
پیش چشمش رخ زیباش مجسم شده است
همچو زهرا(س) زخدا کرده طلب مرگش را
شادمان است که اسباب فراهم شده است
روح او شد زبدن سوی خدا راهسپار
غرق اندوه همه آدم وعالم شده است
تا سه روزی بدن اطهر او دفن نشد
گوییا موسم عاشور محرم شده است
کاظمین است مزارش، خدا قسمت کن
دل من تنگ حرمهای معظم شده است
اسماعیل تقوایی
نوحه شهادت حضرت کاظم(ع)
درگوشه ی زندانم بی یار ویاور
زهرم داده از کینه خصم ستمگر
واویلا واویلا واویلا واویلا ۲
_____
زهر هارون زد آتش بر دل وجانم
آید برون خون دلم از دهانم
واویلا....
_____
داد از غریبی من در کنج زندان
افتاده ام روی خاک ومی دهم جان
یا رب علی را رسان بالین بابا
درد مرا دیدن او بود درمان
واویلا......
________
چون مرغ بسمل زنم بر زمین پرپر
شد یا حسین ذکر من در دم آخر
واویلا.....
نوحه شهادت حضرت کاظم(ع)
در گوشه ی زندانم ودر فکر عزیزان۲
از ظلم عدو، آمده، بر لب من جان۲
وای از غریبی، وای از غریبی، وای از غریبی۲
___________________________
دور از وطن افتاده، غریب الغربایم
دیگر شده مرگم، به هر روز دعایم
عجل وفاتی، عجل وفاتی، عجل وفاتی
وای از غریبی...
__________________________
آتش زده بر پیکرمن زهر هلاهل
شادم که با زهر عدو حل شده مشکل
پاره جگرم من، پاره جگرم من، پاره جگرم من
وای از غریبی...
___________________________
ای کاش رضا آید ودر لحظه ی آخر
بر زانوی پر، مهر بگیرد، ز من سر
ای وای رضایم، ای وای رضایم، ای وای رضایم
وای از غریبی...
____________________________
چون جد غریبش تنش روی زمین است
در سوگ ولی شیعه او زار و حزین است
یا حضرت کاظم، یا حضرت کاظم، یا حضرت کاظم
وای از غریبی...
شعر:اسماعیل تقوایی
🏴زمزمه شهادت حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام و گریز به کربلا
#زمزمه_امام_کاظم_ع
#گدای_دوره_گردم_و
🏴بند اول
گدای دوره گردم و،دخیل کاظمینتم
همسایه ی قدیمیه،عزیز و نورعینتم
دستای خالیمو ببین،نذار بیفته روم زمین
کریمی و ابن الکریم،یه عمره زیر دِینتم
یه کاظمین داری آقا،منو دیوونه کرده
همون دو گنبد طلا،منو دیوونه کرده
دلم رو برده،هوای صحنت
جایی نداره،صفای صحنت
میزنه قلبم،برای صحنت
دو تا ستاره،چه میدرخشه،تو آسمون کاظمین
دو باب حاجات،پدر بزرگ و،نوه جوون کاظمین
(ای اهل عالم)۲ منم گدای کاظمین
🏴بند دوم
میونه زندون بلا،بودی چه زجرا کشیدی
حتی یه لحظه ام آقا،خوشی تو عمرت ندیدی
مثل بابات علی آقا،بودی اسیر غصه ها
خیلی از این نامردا تو،زخم زبون ها شنیدی
به زیر اون شکنجه ها،بودی میرفتی از حال
تا می شِنیدی ناسزا،زودی میرفتی از حال
فضای زندون،برید امونت
سندی ملعون،بلای جونت
با ضربه شلاق،می برد توونت
تو خسته بودی،شکسته بودی،نداشتی جون تو پیکرت
با کنده ها تا،زمین میخوردی،می بردی اسم مادرت
(آه و واویلا)۲ غریب امام کاظمین
🏴بند سوم
من بمیرم آقا جونم،با زهر کینه کشتنت
اون لحظه های آخرت،به یاد جدت افتادی
یاد لب خشک حسین،کردی و روضه خون شدی
شد پاره پاره جگرت،به یاد جدت افتادی
نبود کسی بالا سرت،تنهای تنها بودی
نبودش اونجا خواهرت،تنهای تنها بودی
کسی نیومد،دور و بر تو
نشد جسارت،به پیکر تو
نرفت رو نیزه،آقا سر تو
خدارو شکر که،خواهر نداشتی،بره اسارت ای آقا
خداروشکر که،به دختر تو،نشد جسارت ای آقا
(آه و واویلا)۲ حسین غریب کربلا
🙏التماس دعای خیر
✍♪کربلایی امیرحسین سلطانی
🏴سبک زمینه یا شور شهادت حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام
#زمینه_امام_کاظم_ع
#شور_امام_کاظم_ع
#درگیره_دست_و_پام
🏴بند اول
درگیره ، دست و پام با غل و زنجیر
میگیره ، نفسام با غل و زنجیر
میگیره ، این دعام با غل و زنجیر
خلصنی یا رب۲
میسوزه ، دلم از جور زمونه
میسوزه ، بدنم از تازیونه
میسوزه ، منو این آه شبونه
خلصنی یا رب۲
کنج سیه چالم
دلگیر و بی حالم
با خنده ی سندی
میگریم و مینالم
واویلا واویلا
🏴بند دوم
زندانبان ، توی زندان روبرومه
غمگینم ، آره بغضی تو گلومه
دیگه مرگم ، بخدا که آرزومه
خلصنی یا رب۲
معصومه ، کجایی دختر زارم
کاش بودی ، توی زندان تو کنارم
از وقتی ، دورم از تو بی قرارم
خلصنی یا رب۲
میسوزم از زَهره
کینه لبام تشنه
اما نشد راسم
بُبریده با دشنه
واویلا واویلا
🙏التماس دعای خیر
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی