eitaa logo
شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
5هزار دنبال‌کننده
430 عکس
126 ویدیو
772 فایل
این کانال فقط مخصوص سخنرانان ومداحان اهلبیت(ع)میباشدولاغیر. لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/241434681Cd30712864d نظرات،پیشنهادات و انتقادات خویش را درباره ی کانال با آیدی زیر مطرح بفرمایید. @AHSy3762
مشاهده در ایتا
دانلود
🏳سبک سرود و شور نیمه ماه رمضان میلاد کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام 🏳بند اول مژده مژده،آی گداها اومده کریم آل طاها مژده مژده،شده امشب زهرا مادر و علیَم شده بابا اومده،نیمه ی ماهه خدا،ماهه خدا اومده،حضرت شاهه کریم،مجتبی دلم براش پر میزنه،در خونش در میزنه دست خالی نمیره هر کی که گدای حسنه (مولا حسنه آقا حسنه دنیا حسنه عقبا حسنه ما مجنونیم و لیلا حسنه) یا کریم مولا یا حسن (ع) 🏳بند دوم از مدینه،خبر اومد اومده سبط اکبر محمد علی دیگه،ابالحسن شد براش اومده نماینده ی ارشد اومده،گوهر آل عبا،امام حسن اومده،ارباب ما نوکرا،امام حسن این آقا دلداره منه،این آقا سالاره منه این دل من یه عمره که اسیر مولا حسنه (سرور حسنه محشر حسنه ساغر حسنه دلبر حسنه بر ملت عشق رهبر حسنه) یا کریم مولا یا حسن (ع) 🏳بند سوم تو امیر و،من فقیرم از تو من روزی میگیرم خدا از من،تورو نگیره من اگه نداشته باشمت میمیرم این تویی،سفرداره کرمه،ماه رمضون یا حسن،ذکر افطاره منه،وقت اذون دار و ندارم حسنه،گل بهارم حسنه غم ندارم روز قیامت تا کنارم حسنه (مولا حسنه آقا حسنه دنیا حسنه عقبا حسنه ما قطره ایم و دریا حسنه) یا کریم مولا یا حسن (ع) ۱۴۰۱/۰۱/۲۵ 💥میلاد حضرت کریم ع مبارکباد 🙏التماس دعای خیر ✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
مانده بودم بدهم دل به علی یا به حسن دیدم اصلا گره خورده دل مولا به حسن با علی محکمم و با حسن آرام ، ببین کوه دل را به علی داده و دریا به حسن شانه اش خالق کوه است تعجب نکنید تکیه داده است اگر حضرت زهرا به حسن سرّ لا حول و لا قوه الا بالله هست لا حول ولا قوه الا بحسن زنده شد مرده اگر با دم قدسی ، عیسی شک ندارم که قسم داده خدا را به حسن ذکر من هر سحر این است : الهی به حسین دم افطار خرابم که خدایا به حسن شیعیان حسن از کفر تبرّی جُستند بیش از آنقدر که جستند تولّا به حسن همه از اهل بهشتیم و به محشر برود هرکه از یک در و من می روم از بابِ حسن
حُسنِ مطلع ، حُسنِ یوسف ، حُسنِ زیبای حَسن شورِ شیرین شیوه ی گُفتار شیوای حسن حا و سین و یا و نون برده دل ما را اگر حا و سین و نون آن نامِ دل آرای حسن هفت شهر عشق را عطار گشتی بی سبب آنچه را دیدی ببین در سیرِ سیمای حَسن از دوسر سودست آری با کریمان زیستن شکل میگیرد حیات ما به مبنای حسن زندگی باید نمود آری ، بگو سهراب را تا شقایق هست نه ، تا هست دنیای حسن شهر را تعطیل میکرد "راه رفتن های" او راه بندان ، بارها شد از تماشای حسن با حسن هستم پریشان و پریشان بی حسن درد و درمان است عاشق را ، مداوای حسن نذر کردم پای نذری های مادر تا روم یکصد و هجده سفر تا صحن زیبای حسن هیچ روزی غصه ی دنیا نخورد این طایفه روزی آنهاست در دستِ توانای حسن سرنوشتش را نخواهد داد دست این و آن طالعش هر کس که دارد مُهر و امضای حسن بارها گفتم نیازی نیست بر حکم کسی رتق و فتق کار ما باشد به فتوای حسن تیغ در دستان او وقت رجز پیدا نبود سر به سر ، سر بود صحرا وقت غوغای حسن لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار قطره ای از فضل اُقیانوس بابای حسن این همه گفتند از جنگاوری های عرب هیچ کس پیدا نشد در رزم ، همتای حسن صد هزاران نقطه چین در مدح او املا شود باز هم پایان نخواهد یافت معنای حسن ابتدا باید سوار کشتی ارباب شد بعد باید رفت در اعماقِ دریای حسن لحظه ای خاموش ، می آید صدای آشنا آری آری می شناسم هست آوای حسن . از کجا آمد صدا ؟ گویا رسد از کوچه‌ ها؟ روضه یعنی روزگارِ کودکی های حسن چشم جان را باز کن جانِ قیامش را ببین کربلا را سیر کن در صبرگویای حسن اِمتداد او تمام نینوا را سهم داد کربلا پر بود از شهدِ گوارای حسن دست ما و دامنت شه زاده قاسم الدخیل ای که دستت میرسد بر قدِّ رعنای حسن ما گرفتاریم و ما مجنونِ بابای توایم لطف کن ما را صدا کن نزدِ آقای حسن گرچه راه انداخته است دنیای امروز مرا دیدنی تر دستگیری های فردای حسن
تقدیم به کریم اهل البیت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام خانه ی فاطمه از عشق منور شده است عرش در گوشه ی این خانه مصور شده است آمد از سمت خدا آنچه مقدر شده است به علی گفت ملک فاطمه مادر شده است جبرئيل آمده از شوق خبردار شده حضرت حیدر کرار پسردار شده رمضان ماه رخت دید و پریشان گردید علی افطار به لبخند تو مهمان گردید حُسن تو رونق بازار کریمان گردید شمه ای از کرمت سوره ی انسان گردید حاصل جمع دو دریای کرم امده است نسخه ی اصلی اقای کرم امده است دشمن و دوست پریشان شده را می بخشید همه زندگی اش را به گدا می بخشید بهترین نعمت خود را به خدا می بخشید مهربانی دلش را به جذامی بخشید حالتش وقت کرم چون جبل الرحمت بود سفره اش ناب ترین بخشش بی منت بود لحظه ای از تو دل فاطمه دل کند نبود نقطه ضعفی به سراپای تو سوگند نبود کرم هیچ کسی با تو همانند نبود بر لبت حرف برو نیست نوشتند نبود نیمه ی ماه، خدا میل تغزل دارد چشم هر ذره به دست تو توسل دارد ذولفقار است و یا تیغ دو ابروی حسن شب قدر است و یا سلسله موی حسن قبله مایل شده در ماه خدا سوی حسن هر چه حسن است فراهم شده در روی حسن سائلت وقت کرم حال تماشایی داشت نوکر خانه تو منصب آقایی داشت تا ابد دست به دامان حسن دارم و بس نوکرم چشم به احسان حسن دارم و بس پیشکش جان به قربان حسن دارم و بس زنده ام تا به کفم نان حسن دارم و بس من و دل کندن از شغل گدایی سخت است هر که از عشق تو دیوانه نشد بدبخت است جوهر مدحیه ام در شُرُف زر شدن است با تو هر لحظه مرا روی به بهتر شدن است بنویسید مرا قابل نوکر شدن است بنویسید که آماده ي قنبر شدن است سکه ی مهر حسن نقش دل و خاطر ماست یا الهی به حسن حرف دم آخر ماست نمک سفره تو طعنه به دنیا میزد خنده هایت به گدا زود بفرما میزد دل جبرییل به نام تو به دریا میزد بر سر خوان تو خود جای گدا جا میزد دل سائل به سر خوان تو جا می اید چقدر لفظ کریمی به شما می اید پسر شیر خدا مثل علی کرار است مجتبی آمده و دشمن او فرار است کربلا دید که عبدلله او سردار است قاسمش روح اشداءُ علی الکفار است طرز جنگ آوری ات به که به حیدر رفته بنویسید که سقا به برادر رفته زیر پاهای تو میدان جمل میلرزید جنگ در قبضه شمشیر شما می چرخید آفرین های علی جان به تنت می بخشید یاد زهرا شتر فتنه گران پی گردید شتر سرخ که سر بر قدم خاک نهاد همه ی آرزوی اهل جمل رفت به باد وقت معراج حسن دوش نبی را دارد مادری طاهره چون حضرت زهرا دارد یوسف هاشمیان بس که تماشا دارد کوچه از حُسن حسن بند شود جا دارد نور پیشانی او روشنی آفاق است غم به پابوسی چشمان حسن مشتاق است صبر حیرت زده ی صبر تماشایی تو زخم خورده است غرور دل دریایی تو آسمان مرد ندیده است به تنهایی تو دشمن و دوست گذشتند ز اقایی تو غم اگر هست در عالم غم تنهایی توست کوچه و اشک فقط محرم تنهایی توست لحظه لحظه همه ی زندگی ات ماتم بود محرم خانه ات افسوس که نا محرم بود غالبأ قوت دلت سفره به سفره غم بود چشم های تو پذیرای غم عالم بود آخر این خاطره ها کشت تو را آقا جان کوچه و مادر و طوفانِ خدا نشناسان
هر قطره ای که وصلْ به دریا نمیشود هر قامتی که قامتِ رعنا نمیشود این حرفِ آخر است که اول می آورم (هر یوسفی که یوسف زهرا نمیشود) هرکس که از ولایت و مِهرش جدا بُوَد هرکس که هست ؛ در بَرِ من بی بها بود از حُسن و خُلقِ نیکْ رُخان دم مزن دگر وقتی که حرفْ از حسنِ مجتبی بود بر چشم های فاطمه نور و ضِيا شده مجموعه ی جمال و جلال خدا شده در شوکت و شهامتِ خود ، مرتضى على در هیبت و سیادتِ خود ، مصطفی شده ذکرِ خدایِ عزوجل بر لبش بُوَد صدها فرشته محوِ نمازِ شبش بود جائی نشسته است که از عرشْ برتر است او کودک است و دوش نبی مَرکبش بود (زلفش اگر نبود پریشان نمی شدیم مهرش اگر نبود مسلمان نمی شدیم) او میزبان سفره ی ماه خدا بُوَد لطفش اگر نبود که مهمان نمی شدیم در بزمِ عشق حرفِ ریا جمع میشود بی نان دوست، سفره ی ما جمع میشود بی خود شلوغ نیست در خانه ی کسی وقتی کریم هست،گدا جمع میشود لال است در بیانِ کراماتِ او زبان شرح کرامتش كه نگُنجَد در این بیان هرگز ندیده است کسی اینچنین کریم بَخْشَد سه بار زندگى اش را به این و آن روی خدایْ مَنْظَر و قلبی رحیم داشت تنها به دوستان که نه،لطفی عَمیم داشت هرکس رسید بر درِ او بی نیاز شد از بسکه پور فاطمه دستی کریم داشت درمانده را ز درگه خود رَد نمیکند راه بهشت را به کسی سَد نمیکند صدها چو مرد شامی اگر هم بدی کنند او حِلْم پیشه میکند و بَد نمیکند باید سرم به مَقدمِ او خاكِ پا شود تا اینکه قَدْر و قیمت من کیمیا شود باید امید داشت به دریای رحمتش وقتی که با گرسنه سگی هم غذا شود مردی کریم و زندگی اش صاف و ساده است هربار میرود سفر حج، پیاده است لرزه فِتَد به پیکرِ او موقع نماز یعنی که در حضور خدا ایستاده است (مهرش به كائنات برابر نمیشود) بی خود که خاکِ مَقدم او زَر نمیشود فرموده اند: هرکه بر او گریه میکند در روز حَشْر دیده ی او تَر نمیشود شمعی که بین انجمنش هم غریب بود دور از وطن-نه-در وطنش هم غریب بود یک عُمْر ناسزا به على را شنید و سوخت مولا غریب بود،حسنش هم غریب بود از بسکه داغْ بر دلِ زارش عدو بریخت خونابه جایِ اشکِ روان در سبو بريخت شعر وصال بر همه شد فاش تا که او (خونی که خورد در همه عمر از گلو بريخت) از زَهْر گرچه در بدن او توان نبود گردید سبز چهره ی او، ارغوان نبود می ریخت لخته های جگر را درون طشت اما هزار شُکر دگر خیزران نبود
🏳سبک سرود میلاد پرنور کریم اهل بیت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام 🏳بند اول ای نور ازلی،تو شیر جملی مولانا حسن بن علی،حسن بن علی تو سبط اکبری،به زهرا دلبری مولانا حسن بن علی،حسن بن علی نور تو از ازل به این دل ما تابیده ما تابیده آوازه ی کرامتت همه جا پیچیده پیچیده قدرتو هر کی گدای تو بوده فهمیده فهمیده تا که تویی،عشقه دلم،دست خداست،روی سرم دوست دارم،دوست دارم،میخوام که قربونت برم ایشالله روزی برسه،تا بسازیم،برات حرم یآ معزالمومنین،امام المسلمین،کریم عالمین یآ امام مجتبی،تو هستی رهبره،ابالفضل و حسین 🏳بند دوم تو طبیب منی،من بیماره توام مولانا حسن بن علی،حسن بن علی تو عشق منی و،من سرباره توام مولانا حسن بن علی،حسن بن علی من سر سفرت نباشم آقا کارم زاره کارم زاره غیر در خونه ی تو نوکر کجا داره کجا داره بجز تو هیچ کسی منو محل نمیذاره نمیذاره هر کی یه عشقی داره و،عشقه دل،من حسنه هیچ موقع دست خالیمو،به سینه رد،نمیزنه تا روز محشرم میگم،آقام هوا،داره منه یآ معزالمومنین،امام المسلمین،کریم عالمین یآ امام مجتبی،تو هستی رهبره،ابالفضل و حسین 🏳بند سوم تو صیاد دلی،من صید دامتم مولانا حسن بن علی،حسن بن علی افتخارم اینه،خورده به نامتم مولانا حسن بن علی،حسن بن علی من اومدم بگم که شرمندتم آقاجون آقاجون همه میدونن که تویی به درد من درمون آقا درمون رحمتتو ببار روی سرم مثه بارون مثه بارون هر چی دارم،از تو دارم،بدون تو،کم میارم چون مادرت،مادرمه،من از تو انتظار دارم که لحظه های آخرم،سرم رو روو،پات بذارم یآ معزالمومنین،امام المسلمین،کریم عالمین یآ امام مجتبی،تو هستی رهبره،ابالفضل و حسین 🙏التماس دعای خیر ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی