🏴سبک شور احساسی شهادت حضرت امام علی النقی الهادی علیه السلام #شور #شوراحساسی #شهادت_امام_هادی_ع #سلام_امام_هادی 🏴بند اول سلام امام هادی زائر سامراتم سلام امام هادی یه عمره مبتلاتم سلام امام هادی گدای بی نواتم سلام امام هادی ای دهمین امامم سلام امام هادی تو شاهی من غلامم سلام امام هادی بده جواب سلامم ذکرمه بی حد و عدد یا علی النقی مدد 🏴بند دوم مدد امام هادی تویی چراغ راهم مدد امام هادی تویی تو تکیه گاهم مدد امام هادی به من که سیاهم مدد امام هادی تویی که هستی سرور مدد امام هادی رو به تو کرده نوکر مدد امام هادی منو نرون از این در ذکرمه بی حد و عدد یا علی النقی مدد 🏴بند سوم آقام امام هادی به قلب من امیری آقام امام هادی تویی که بی نظیری آقام امام هادی دست منو میگیری آقام امام هادی از کرمت نیگام کن آقام امام هادی منو حاجت روام کن آقام امام هادی زائر سامرام کن ذکرمه بی حد و عدد یا علی النقی مدد ۱۴۰۳/۱۰/۱۲ 🙏التماس دعای خیر ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی

#زمزمه #شهادت_امام_هادی_ع میزنه آتیشم غم تو فدای اشک نم نم تو چه غصه داره ماتم تو ای وای ، ذره ای بهت نذاشتن احترام ای ای  ، روضه ی تو می بره دلارو شام ای وای ای وای ، حرمتت شکسته شد توو کوچه ها ای وای ، جا دادن تو رو توی خرابه ها ای وای -------------------- ریختن یه عده بین خونه ت شبیه شهر شامه روضه ت شد زنده روضه های عمه ت ای وای ، نانجیبا تو رو دادنت عذاب ای وای ، بردنت میون مجلس شراب ای وای ای وای ، باز خدارو شکر نبودن بچه هات ای وای ، نزدن تو رو جلوی خواهرات ای وای --------------------- به ساحتت شده اهانت ولی نشد تن تو غارت به بچه هات نشد جسارت ای وای ، چی بگم از غم روضه های شام ای وای ، روبه روی نیزه ها شد ازدهام ای وای ای وای ، بعد رفتن به محله ی یهود ای وای ، صورت رقیه شد زخم و کبود ای وای #عباس_قلعه

به این سبک خوانده میشود☝️☝️

﷽ #رجب_المرجب #واحد_سنگین #امام_زمان_عج بند اول من از کی بگیرم سراغت همه از تو ان بی خبر به فکر تو نیستش توی این زمونه آقا یک نفر دلت خونه از ما چه شب ها که با گریه کردی سحر جان جهانم ... صاحب زمانم با اینکه بی معرفتم الهی الهی دلت ازم نگیره الهی که آقا دلت رو غم نگیره جان جهانم ... صاحب زمانم با اینکه من دورم ازت الهی الهی یه روز تو رو ببینم الهی یه روزی کنار تو بشینم جان جهانم ... صاحب زمانم بند دوم برا مال دنیا چقدر غصه خوردم برای تو نه برای همه وقت اضافه آوردم برای تو نه برای غمای رفیقام می مردم برای تو نه جان جهانم ... صاحب زمانم ما بی خبر از حالتیم الهی الهی تموم بشه فراقت بگو خب عزیزم کجا بیام سراغت؟ جان جهانم ... صاحب زمانم یه اعترافی میکنم که ماها عزیزم منتظرم نبودیم همش حرف بود آقا ما نوکرم نبودیم جان جهانم ... صاحب زمانم بند سوم نمیدونم اصلا منه بی سر و پا کجا دیدمت؟ تو بودی کنارم نمیدونم اصلا آقا دیدمت؟ یعنی من عزیزم با این چشمای پر گنا(ه) دیدمت؟ جان جهانم ... صاحب زمانم حق داری از ما دلخوری الهی الهی که نوکرت بمیره اگه واسه ی من آقا دلت بگیره جان جهانم ... صاحب زمانم این روسیاهی مو ببین یه کاری کن امشب تو رو به حق زهرا قسم میدمت به دستا بریده سقا جان جهانم ... صاحب زمانم 📝 : حسین عیدی

‍ #شور #شهادت_امام_هادی_ع سلام آقا سلام ابن الجواد آقا سلام آقا   سلام باب المرادآقا سلامی من بهت از راه دور میدم سلامی من   باقلبی پرغرور میدم دلم می خواست که امشب سامرات باشم نماز صبح توی صحن وسرات باشم رسید از تو به ما سوز و نوا اقا رسید از تو   به ما حال دعا اقا رسید از تو احادیث و روایت ها پس از تو شد شیرین طعم زیارت ها جوونی ام فدات ای  حضرت هادی (ع) گداهستم گدات ای حضرت هادی(ع ببین دارم چه از عشق تو می جوشم ببین که تو عزای تو سیاه پوشم غریب آقام غریب آقام ✅زبانحال امام هادی.ع دارم میرم باقلبی مضطر از دنیا دارم میرم به نزد مادرم زهرا(س) شراره زد اتیش زهر به جون من شراره زد به گوشت و استخون من حسن جانم بیا ای نور چشمونم حسن جانم ببین حاله پریشونم میاد یادم که بستن دو تا دستامو میاد یادم بدو بیراه و دشنام و میادیادم که خیلی باعذاب رفتم مثل عمه م توی بزم شراب رفتم غریب آقام غریب آقام می افتادم یاد بزم شرابه شام یاد عمه م که سنگش میزدن ازبام میادیادم که افتادم به تاب و تب می افتادم به یاد عمه ام زینب (س) می افتادم یادکوچه یاد بازار یاد زینب یاد دشنام یاد آزار می افتادم یادلبهای خشکیده می افتادم یاد سرهای ببریده یه نامردی که چوب برکاروان میزد به لبهای حسین با خیزران میزد حسین جانم حسین جانم ✍#رضا_نصابی ✍#مجید_مرادزاده

#زمینه #شهادت_امام_هادی_ع #سبک_جـــــــدیــــــــد #هوای_سامرات ☑️بند اول هوای سامرات و دارم آقا گره افتاده باز به کارم آقا دلم میخواد شبیه اربعین باز سرم رو روو ضریت بزارم آقا دستم به دامن شما تو غریب شهر سامرّایی مملو از  غصه ها و دردایی تو رفیقمی توی تنهایی ابن الرضا جونم فدات تو به من درس محبت دادی تو برا کل جهان امدادی جد صاحب الزمان یا هادی وَ لا تَقْطَعْنِی عَنْکَ یا هادی«ع» ☑️بند دوم کوچه  مدهوشن از عطر تنه تو ندارم آرزو جز دیدنه تو جهنم اینه که دور از تو باشم بهشتم به خدا خندیدنه تو کی میشه که بیام یه روز .سامراتو ببینم من آقا کناره تو بشینم من آقا برنم هی به سینم من آقا دوست دارم خادمت بشم توی سامرا بیام کناره تو واشه اقا این چشام کناره تو بیام با روی  سیام کناره تو وَ لا تَقْطَعْنِی عَنْکَ یا هادی«ع» ✍#رضا_نصابی ✍#مجید_مرادزاده

بسم الله #زمینه #شهادت_امام_هادی_ع روضه ای که حالمو میکنه خراب اینه که بردن آقامو بزم شراب تصوری که میده نوکرو عذاب اینه که بردن آقامو بزم شراب یاد روضه های تو شام بلا قاتل اصلی مولای منه یاد اون سه ساله که با ناله گفت نزنید این سر بابای منه میخونه زیر لب هر شب ؛ ای وای از عمه جان زینب نیمه شبی تو خونت اومدن ولی میسوخت دلت به حال غربت علی میخوندی زیر لب فقط سینجلی میسوخت دلت به حال غربت علی وقتی میکشوندنت تو کوچه ها بودی یاد صورتی که شد کبود میکشه حیدر و این خاطره ها یاد دیوار و در و آتیش و دود میخونه زیر لب مولا ای وای از مادرم زهرا شعر و نغمه حسین فتحی

#معارف #ولادت_امام_باقر_علیه السلام 🔰 ای آقاجان! این عشق شماست که پایم را اینچنین کرده است... راوی گوید: 📄 نزد امام باقر علیه‌السلام بودم که مردی پیاده از خراسان به محضر امام مشرف شد. 📋 فَأَخْرَجَ رِجْلَیْهِ وَ قَدْ تَغَلَّفَتَا 🔻پاهایش را از کفش بیرون آورد و در حالی که از شدت سختی راه و پیاده‌روی طولانی، پاهایش پوست انداخته بود. 💬 پس به امام علیه‌السلام عرض کرد: قسم به خدا چیزی جز محبت شما اهل‌بیت علیهم‌السلام، مرا از جایی که آمده‌ام، پیاده به اینجا نکشانده است! 🔖 امام باقر علیه‌السلام فرمودند: 📋 وَ اَللَّهِ لَوْ أَحَبَّنَا حَجَرٌ حَشَرَهُ اَللَّهُ مَعَنَا، وَ هَلِ اَلدِّینُ إِلاَّ اَلْحُبُّ... 🔻 قسم به خدا! اگر سنگی ما را دوست بدارد خداوند او را با ما محشور می‌کند و آیا مگر دین چیزی جز محبت کا اهل‌بیت است؟! 📚 تفسیر العیاشی، ج۱ ص۱۶۷ ✍ جز محبت، هرچه بُردم سود در محشر نداشت دین و دانش عرض کردم کس به چیزی بَرنداشت هر عمل را اجر سنجیدند در میزان حشر قیمت چشم پُر آبم، چشمه کوثر نداشت از دلم در عشق سوزی ماند و از جان شعله‌ای هیزمی را کآتش ما سوخت خاکستر نداشت شکر کز غم مُردم و پیشت نگشتم شرمسار حال خود هرچند می‌گفتم دلت باور نداشت کاتب اعمال چون اجر فراقم را نوشت جز رقم بر وصل دادن چاره دیگر نداشت...