#حضرت_زهرا
#مدح_مرثیه
اصل و فرع آفرینش درخور ذاتش نبود
هیچکس شایستهی درک مقاماتش نبود
ذکر یافاطر همان آیینهی یافاطمه است
جوهر فهم بشر یارای اثباتش نبود
سورهی کوثر برابر با تمام سورههاست
فرصتی اما برای شرح آیاتش نبود
بانی عالم کجا و زندگی بر روی خاک ؟
عالم خاکی که در سطح ملاقاتش نبود
عرشلبریزِ سکوت و سرد از تسبیحبود
گوشهی خانه اگر سوز مناجاتش نبود
او دعایش شامل همسایهها هم شد ولی
در مدینه هیچ کس فکر مراعاتش نبود
زخمهایش ترجمان بیکسی مرتضاست غصههای مادر از درد جراحاتش نبود
روضهسنگینمیشود با واژههای روضهاش
کاش حرف از کوچه و میخِ در و آتش نبود
#محمدحسن_بیات_لو
#حضرت_زهرا
#مرثیه
باور نمی کنم که تو بی بال و پر شدی
خستهشدی شکستهشدی مختصرشدی
شرمنده ام بهخاطر من زخم خوردهای
روزی که در مقابل دشمن سپر شدی
افتادی از نفس – نفست بند آمده
افتاده ای به بسترِ غم ،محتضر شدی
هیزم به دست های مدینه که آمدند
مجروحِ دودِ آتش و زخمیِ در شدی
آتش زبانه می زد و در نیمه باز بود
فهمیدم از صدا زدنت؛ بی پسر شدی
این شهر چشم دیدن ما را نداشتند
از چشمهای شور مدینه نظر شدی
همسایه ها رعایت حالت نمی کنند
از دست هم محلی خود خونجگر شدی
#محمدحسن_بیات_لو
#زمینه
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
#سیدمهدی_حسینی
همه مادر دارن من ندارم
سایه سر دارند من ندارم
همه میگن زهرا سیلی خورده
همه باور دارند من ندارم
آه و واویلا واویلا واویلا واویلا ...
مگه کسی دلش میاد دست روی مادرم بلند کنه
حالا بابام با چه دلی تنهایی عشقشو کفن کنه
رو سر این خونه بارونه
دل علی خونه بارونه
چشمای خیس ما مهمون بارونه
آه و واویلا واویلا واویلا واویلا ...
همه طاقت دارن من ندارم
خواب راحت دارن من ندارم
راحت از زخمای پهلو میگن
انگار عادت دارن من ندارم
چه جور دلم میاد بگم چشما مادرم شده کبود
تو کوچه ها داد میزدم کمک کنید ولی کسی نبود
بغض گلوی من پنهونه
کی حال و روزم رو میدونه
همه اینا یادم میمونه میمونه
آه و واویلا واویلا واویلا واویلا ...
خوشی دیدن مردم ما ندیدیم
هرچی طعنه بودو ما شنیدیم
سر حالم مردم بی خیالند
همه دردا رو ما کشیدیم
چی کار کنم دلم پره هیچکی نگفت اینا گناه دارند
یکی نگفت حیا کنید یه بچه کوچیک تو راه دارند
بابام تو این شب ها حیرونه
محسنشو کشتن گریونه
با گریه لالایی میخونه
بارونه
آه و واویلا واویلا واویلا واویلا ...
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
کنار فضّه صمیمانه کار میکردی
به کار کردن خود افتخار میکردی
درختهای بهشتی به پایت افتادند
همان شبی که هوای انار میکردی
فقیر هرچه میآمد، اسیر برمیگشت
تمام عالمیان را دچار میکردی
دلیل خندۀ حیدر! چه شد که بعد پدر
مدام گریۀ بیاختیار میکردی؟
چه شد محبت همسایهها؟ دعایت را
چه مادرانه به آنها نثار میکردی!
تمام مردم اگر کور و کر، علی دیدهست
فدک فدک همه جا را بهار میکردی
و شقشقیه به نهجالبلاغه رو آورد
شبی که پشت به این روزگار میکردی
چقدر خانه مرتب شد آن شبِ آخر
اگر مریض نبودی چکار میکردی؟
🔸شاعر:
#عاطفه_جوشقانیان
#حضرت_زهرا
گر پهلویم شکست فدای سرت علی
محسن به خون نشست فدای سرت علی
یک تار موی تو به دو عالم نمی دهم
هستی هر آنچه هست فدای سرت علی
ماهِ رخم که سایه ی خورشید را ندید
حالا که نیلی است فدای سرت علی
غصه مخور اگر پی احقاق حق، عدو...
... راهم به کوچه بست فدای سرت علی
از چه نشسته ای به برم" شملةالجنین"
این جای ضرب شصت فدای سرت علی
حسین رضایی
#حضرت_زهرا
نيلى بوَد ز سيلى بيگانه، روى من
داغ پدر، سپيد نمودهست موى من!
شبهاى درد و ناله و غم، تا سپيده دم
با پهلوى شكسته بود گفتگوى من!
تابى به تن نمانده و زينب ز روى مهر
وقت نماز آورَد آب وضوى من!
بيزارم از جفاى نفاق افكنانْ پدر!
جز مرگ در جهان نبوَد آرزوى من!
دخت تو از حريم ولايت دفاع كرد
چون بود آبروى على، آبروى من
رخت از جهان به سوى جنان مىكشيم ما
از كردگار خواهشم ايناست: شوى من
تا ننگرد به بازوى آزرده و كبود
از زير پيرهن بدهد شستشوى من
روز جزا پناه دهم "تائب" حزين
گر آيد از طريق محبت به سوى من
مرحوم تائب
#زمینه
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
#سیدمهدی_حسینی
همه مادر دارن من ندارم
سایه سر دارند من ندارم
همه میگن زهرا سیلی خورده
همه باور دارند من ندارم
آه و واویلا واویلا واویلا واویلا ...
مگه کسی دلش میاد دست روی مادرم بلند کنه
حالا بابام با چه دلی تنهایی عشقشو کفن کنه
رو سر این خونه بارونه
دل علی خونه بارونه
چشمای خیس ما مهمون بارونه
آه و واویلا واویلا واویلا واویلا ...
همه طاقت دارن من ندارم
خواب راحت دارن من ندارم
راحت از زخمای پهلو میگن
انگار عادت دارن من ندارم
چه جور دلم میاد بگم چشما مادرم شده کبود
تو کوچه ها داد میزدم کمک کنید ولی کسی نبود
بغض گلوی من پنهونه
کی حال و روزم رو میدونه
همه اینا یادم میمونه میمونه
آه و واویلا واویلا واویلا واویلا ...
خوشی دیدن مردم ما ندیدیم
هرچی طعنه بودو ما شنیدیم
سر حالم مردم بی خیالند
همه دردا رو ما کشیدیم
چی کار کنم دلم پره هیچکی نگفت اینا گناه دارند
یکی نگفت حیا کنید یه بچه کوچیک تو راه دارند
بابام تو این شب ها حیرونه
محسنشو کشتن گریونه
با گریه لالایی میخونه
بارونه
آه و واویلا واویلا واویلا واویلا
#فاطمیه_۱۴۰۳
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#واحد_چکشی_یا_تند
#فارسی_عربی
#به_سبک: (زینب زینب زینب کنز حیا)
بند اول:
مادر، مادر، مادر
اُمّ النجبا، مادر
الگوی حیا، مادر
ناموس خدا، مادر
مادر، مادر، مادر
ای انسیة الحورا
ای روح و تن طاها
آرام دل مولا
جانِ جانانی
نور ایمانی
ای دردیمَه درمان
جانیم سنه گوربان
بند دوم:
نَبْضِ الْوِجدان اُمي
دَمّ الشّريان امي
نَبْعِ الرّيحان امي
يا فاطمه يا امي
نَظْرَتْکِ ضْوِه للِرُّوح
بَسْمَتْکِ شِفِه لِجْروح
شَيْلَتْکِ جنانِ اتْفُوح
يا فاطمه يا امي
اِسْمِکْ قرآنى
تسبيحِ الْسانى
اِنْتي شمسِ الْاَكوان
جانيم سنه گوربان
بند سوم:
مادر، مادر، مادر
ای دُرِّ صدف مادر
ای بحر شرف مادر
ای اصل هدف مادر
مادر، مادر، مادر
ای جوهره ی خلقت
شمس و قمره جنت
تاج شرف اُمّت
روح و ریحانی
قدرِ قرآنی
ای رحمتِ رحمان
جانسم سنه گوربان
بند چهارم:
خُبْزَة اَيدِیکْ اِلنَّه
رَحْمَةْ زِيحِ الْمِحْنَه
حينَ الْغِبْتِ ضِعْنَه
يا فاطمه يا امي
بَعدِکْ مجروحِ الْعِين
ظِلْ يَطْعَنْ بِينَ الْبِين
حُضْنِکْ يا يُمْاه وِين
يا فاطمه يا امي
هِجرِکْ آذّاني
اِنْحَبْ خَلّاني
بَعدِکْ غروبي حان
جانيم سنه گوربان
✍️به قلم: #طاها_تحقیقی
#ناصر_البوعبید(بند عربی)
#فاطمیه_۱۴۰۳
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#ام_المقاومة
#زمینه(فارسی، عربی، ترکی)
#حماسی
🚩بند اول:
مادرم یا فاطمه
اسم تو رمز قیامه
تا ابد رسالت و
راه تو داره ادامه
ای معلم شهامت و، بانوی بی تکرار
از شجاعت تو زنده شد، روح عشق و ایثار
توی روزگار قحطی مردی و همدردی
مردونه شدی، واسه امام، هم یار و هم غمخوار
ای جانم به این همه غیرت
موندی پای مرتضی تنها
حامی ولایت حیدر
یا اُمّ المقاومه زهرا
یا اُمّ المقاومه زهرا
🚩بند دوم:
اُمَّنا یا فاطمَه
اَنْتِی شمسُ النُّبَلاءِ
بَيَّنَتْ حياتُكِ
اَلْبَلاءُ لِلْوَلاءِ
يا شَهيدَةَ الْوَلايةِ وَ الدِّینیٖ وَ الْاِيمان
يا نَصيرةَ الْاِمامةِ وَ الْاِسلامْ، وَ الْقرآن
ما لَنا سِوىٰ، ضيائُكِ في عَتْمِ الْاَيّامِي
مِنْکِ سَاطِعٌ عَلَى الْوَرىٰ، بسمِ اللهِ الرّحمان
یا منظومةَ الْهُدیٰ وَ النّور
فيكِ الدُنيا قائِمَه زهرا
لَبَّیکِ سَیْدَةِ الْغَیرَه
يا اُمَّ الْمقاوِمَه زهرا
یا اُمّ المقاومه زهرا
🚩بند سوم:
مادرم یا فاطمه
اگه شد پرت شکسته
اما توو مسیر عشق
نشدی یه لحظه خسته
من فدای تو، که پشت در، با اینکه افتادی
پا به پای حق، تا پای جون، مثل کوه ایستادی
چه حماسه ای رقم زدی با پهلوی زخمی
شدی اسوه ی رشادت و الگوی آزادی
زیر خیمه ی عزای تو
این شبها شده شعار ما
کُلّنا فِداکِ مولاتی
یا اُمّ المقاومه زهرا
یا اُمّ المقاومه زهرا
🚩بند چهارم:
آنامیز یا فاطمَه
اُولْدونْ حیدرَه علمدار
اِیْلَدی، بو نهضَتین
کلِّ عالمِینی بیدار
سَنْ دِدین گَرَکْ، دِفاع اِدَم، مَن حقِّ حیدر دَن
حامی ام اگر، جانیم گِدَه، فتّاح خیبر دَن
بیزْلَرَه خانِم، شَرافَتین سَنْ درسین اُورگَدّین
رَهروِ ولا، دِفاع اِدَر، هر لحظَه رهبر دَن
تا خطبَه اُوخوموشان محکم
دوشمَنِ علی اُولوب رسوا
اهلِ آسمان اِدوب فریاد
یا اُمّ المقاومه زهرا
یا اُمّ المقاومه زهرا
شعر: #طاها_تحقیقی(بندهای فارسی)
#ناصر_آلبوعبید(بند عربی)
#حسین_نیک_بین(بند ترکی)
ملودی: #محمد_رضا_محمدی
تهیه شده در #انجمن_ادبی_تکیه_نوکری
📌نکته: متن عربی و ترکی به جهت روان ادا کردن لهجه ترکی برای دوستان فارسی زبان، به صورت فارسی نگارش شده است.
#حضرت_زهرا سلام الله علیها -زمینه
مادرم چرا پریشونه
چرا بسترش پر از خونه
پیچیده تو مدینه دیگه
فاطمه زنده نمیمونه
کاسه صبرم دیگه ، سر اومده ای خدا
مادر بیمارمو ، شفا بده ای خدا
وااُماه وااُماه
......
زخم روی سینه مادر
داره روز به روز میشه بدتر
هر نفس که میکشه صدبار
میمیره زنده میشه مادر
چه کردی ای میخ در ، مگه با پهلوی او
براش بغل کردنِ ، حسین شده آرزو
وااُماه وااُماه
.....
اومده عیادتش اونکه
مادرم رو خون جگر کرده
تا ببینه ضربه هایی که
تو کوچه زده اثر کرده
طوری زدن با غلاف ، شاخه و گلبرگشو
اگه نمرد از خدا ، خودش بخواد مرگشو
وااُماه وااُماه
#حضرت_زهرا سلام الله علیها زمینه-زمزمه
#
کَلِمینی که دارم من از سکوت تو میمیرم
کَلِمینی که با حرفای تو من آروم میگیرم
ای صدای تو تسلای دل من کلمینی
ای نگاه تو چراغ منزل من کلمینی
قسم میدم
فقط یبار این چشماتو وا کن
حال و روز من و تماشا کن
رفتن تو از خونه زوده
بمون با من
ای یک تنه لشکر من زهرا
ببین چی اومد سر من زهرا
گوشه ی چشم تو کبوده
خبر داری شدم تنها
مرو زهرا مرو زهرا
حال و روز خونمون بعد تو تعریفی نداره
باورت میشه که حیدر دست رویِ زانو بزاره
میری و با رفتنت داغ پیمبر میشه تکرار
حالا من راه میرم و دستامو میگیرم به دیوار
جوون من
تو این سه ماه از غمِ تو پیرم
دیگه از این مدینه دلگیرم
عزیزمن خدانگدار
ببین هر روز
میسوزم و تو آتیشم زهرا
میمیرم و زنده میشم زهرا
از ماجرای در و یوار
به همراهت ببر من را
مرو زهرا مرو زهرا
میثم_مومنی_نژاد
.
#فاطمیه
#دفن_شبانه
قسمتی از وصیتنامه جانسوز و مهم #حضرت_زهرا سلامالله علیها
🥀 ای اباالحسن! برای من لحظهای بیش از زندگانی نمانده است، و زمان کوچ و خداحافظی فرارسیده است. سخنان مرا بشنو؛ زیرا پس از این صدای #فاطمه را هرگز نخواهی شنید...
🥀 ای اباالحسن! تو را وصیّت میکنم که مرا #فراموش نکنی و پس از وفات من همواره مرا #زیارت کنی...
🥀 پس، وقتی وفات کردم، تو خود غسل و کفن مرا به عهده گیر، و بر من نماز بگزار، و مرا درون قبر گذاشته، دفنم کن و خاک را بر روی قبر من ریخته، سپس هموار ساز و بر بالینم رو به روی صورت من بنشین و زیاد قرآن بخوان و دعا کن؛ زیرا در چنین لحظههایی مردگان به انس گرفتن با زندگان نیاز دارند. من تو را به خدا میسپارم و درباره فرزندانم سفارش نیکوکاری دارم.
🥀 و همانا من تو را #وصیت میکنم که #غسل و #کفن کردن مرا کسی غیر از تو انجام ندهد و وقتی وفات کردم، مرا #شب دفن کن و هیچ کس را خبر نکن و ابوبکر و عمر را نیز مطّلع نساز و تو را سوگند میدهم به حق رسولخدا صلیالله علیه و آله و سلم که ابوبکر و عمر بر جنازه من نماز نخوانند!
📕 بحارالأنوار، جلد ۴۳، و جلد ۷۹ صفحه ۲۷
.#فاطمیه