#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
#متن_نوحه
حالا که به تو رسیدم، دیگه گریه بسه
حالا که بابامو دیدم، دیگه گریه بسه
آبلهیدستوپامبمونه،زخمایرویلبامبمونه
گلهندارمبشرط اینکه،دیگهکنارمبابامبمونه
من نمیگم، تو بگو که درد و دلهای تو بیشتره
من نمیگم، تو بگو چرا موهات پر از خاکستره
فدای سرت، همۀ زخمام
بمیرم برا، زخمای بابام
....................................................
شب بیکسی سر اومد، دیگه گریه بسه
بابایی که با سر اومد، دیگه گریه بسه
روضههایشهرشامبمونه،کبودیگونههامبمونه
گلهندارمبشرط اینکه،دیگهکنارمبابامبمونه
من نمیگم، تو بگو کی موهای سرت رو کشیده
من نمیگم، تو بگو چرا سرت بوی تنور میده
فدای سرت، تموم دردام
بمیرم برا، زخمای بابام
....................................................
حالا که رسیده مهمون، دیگه گریه بسه
من خوب خوبم باباجون، دیگه گریه بسه
طعنههایپشتبامبمونه، بازارا و ازدحام بمونه
گلهندارمبشرط اینکه،دیگهکنارمبابامبمونه
مننمیگم،توبگوباباکجابودیایندوسهروز
من نمیگم، تو بگو چرا لب تو خونیه هنوز
فدای سرت سفیده موهام
بمیرم برا زخمای بابام
#حمید_رمی
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
#متن_نوحه
بابا از دار دنیا، تو و عمهم رو دارم
غصههام یادم میره، تا سر رو پات میذارم
از لطف مردم شهر، این روزا خوبه حالم
با دستهی گل بابا، اومدن استقبالم
کی گفته رقیهتو زدن، خیالت راحت
کی گفته که شامیا بَدَن، خیالت راحت
کی گفته با شلاق اومدن، خیالت راحت
خوبِ خوبم
فقط یکم صورتم کبوده، چیزی نشده
اصلاً رقیه خرابه نبوده، چیزی نشده
………………………..
از کربلا تا کوفه، خیلی چیزا رو دیدم
اما توی شهر شام، کمتر از گل نشنیدم
روزای دوری از تو، سخت و سنگین بود اما
مثل من و بچهها، عمّه هم خوبه بابا
به ما و به عمه خوش گذشت، خیالت راحت
کی دیده سرت رو بین طشت، خیالت راحت
زجر به خرابه برنگشت، خیالت راحت
خوبِ خوبم
فقط شدم از زمونه خسته، چیزی نشده
سهچارتا از دندونام شکسته، چیزی نشده
……………………………
دوریتو حس میکردم، تُو شبهای ویرونه
چشمام رنگ لبهاته، از بس واسهت گریونه
با اینکه پر از نالهم، با اینکه غرق دردم
انقد این چند روزه با دخترها بازی کردم
کسی منو خارجی نخوند، خیالت راحت
کسی دلم رو نمیشکوند، خیالت راحت
سهسالهی تو غریب نموند، خیالت راحت
خوب خوبم
فقط دو گوشوارهی منو بردن، چیزی نشده
منو با سیلی خرابه آوردن، چیزی نشده
#حمید_رمی
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
#متن_نوحه
این اولین و آخرین باره
بدون من میری سفر بابا
این اولین و آخرین باره
دیگه نمیذارم بری تنها
از بیتوموندن دیگه بابا میترسم
از گمشدن تُو بیابونا میترسم
بابا میخوای بدونی چرا میترسم؟
به قصد ثواب زدنم
جلوی رباب زدنم
تُو بزم شراب زدنم، زدنم
.....................................
این اولین و آخرین باره
که غصههام همهش میشه تکرار
این اولین و آخرین باره
رفتم بدون تو سرِ بازار
از ازدحام و بروبیا میترسم
من از نگاه یهودیا میترسم
بابا میخوای بدونی چرا میترسم؟
همه از رو بام زدنم
تا گفتم سلام زدنم
جلو عمههام زدنم، زدنم
.....................................
این اولین و آخرین باره
که روزی صد دفه کتک خوردم
این اولین و آخرین باره
که همسفر شدم با نامحرم
من از سنان و خولی بابا میترسم
من از مسلمونیِ اینا میترسم
بابا میخوای بدونی چرا میترسم؟
همه با وضو زدنم
برا النگو زدنم
کجا بود عمو...زدنم، زدنم
#حمید_رمی
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
#متن_نوحه
با اینکه سنگ خوردم، سنگ تو رو به سینه زدم
با سرِ پر از خون اومدی، با یه دلِ پرخون اومدم
استقبالت
بابایی بگو خوبه حالت؟
چقده من این چندروز گشتم دنبالت
نصف جون شدم، آخه این رسمِشه
بعد رفتنت، سرم تیر میکِشه
زجر میزنه، تا که آروم بشه
دیگه بی من نرو باشه، دیگه تنهام نذار باشه
بغلم کن بازم بابا، حتی واسه یه بار باشه
........................................
خوب شد که برگشتی، دوباره روی پات میشینم
دوباره منو ناز میکنی، نکنه دارم خواب میبینم
نه؛ بیدارم
اومده کنار من یارم
دخترای شامی دیدید بابا دارم
با سر اومدی، سروسامون من
پا گذاشتی رو، چشِ پرخون من
روی خاک نَشین، پاشو مهمون من
بابا دستای من حتی، اگه زخم از طناب باشه
روی نیزه نخوابیدی، روی دستم بخواب باشه
#حمید_رمی
#مهدی_رسولی
#شور_اربعین
#متن_نوحه
به دعای خیر تو
محتاجم و دلواپسم
یعنی چی میشه، میرسم
حرم یا نه؟
تُو همین چشمای خیس
دلشورهمو آقا ببین
موندم آخرش اربعین
میرم یا نه؟
این بلاتکلیفی، میکُشه آدم رو
از تو میخوام آقا، رزقِ امسالم رو
بیشتر از هر روزی، بیشتر از هر سالی
تشنهی دیدارم، با پریشونحالی
کربلا میخوام ای آقام آقام آقام آقام
...................................
با دعای مادرت
هر ساله به لطف شما
این بیرق ماه عزا
عَلَم میشه
تو شدی ارباب من
چی بهتر از این ممکنه؟
تو روضه دلم ساکنِ
حرم میشه
من ازت ممنونم، راه نشونم دادی
من بَدَم امّا تو، پای من ایستادی
دنیا دنیا عاشق، زیر بیرق داری
خیلی خیلی آقا، گردنم حق داری
کربلا میخوام ای آقام آقام آقام آقام
...................................
بخدا دنیا همهش
تکراری و بیمقصده
حال دلم آقا بده
یه چندوقته
حالا فهمیدم حسین
دل کندنِ از کربلا
تعطیلیِ این روضهها
چقد سخته
هر بلایی باشه، روضهها داروشه
اما بیدرمونه، دوری از ششگوشه
کربلا رویامه، کربلا معراجم
یااباعبدالله، من به تو محتاجم
کربلا میخوام ای آقام آقام آقام آقام
#حمید_رمی
#یوسف_زندیه
#رحلت_رسول_اکرم_ص
◾️زمینه
"شب گریهی آسمونه رو زمین"
اجرا و شعر و ملودی #حمید_رمی
#متن_نوحه
شبِ گریهی آسمونه رو زمین
شب رفتنِ رحمه للعالمین
اشک غربت فاطمه و مرتضی رو ببین
یتیمی، درد بیدرمونیه
چشای فاطمه بارونیه
که توی دلِ باباش غم پنهونیه
دلواپس برا مدینه و، دلواپس برای کربلا
این اجرِ رسالتش شده، واویلا علی نبیِّنا
واویلا علی نبیِّنا
........................................
داره بارِ غمو رو شونهش میکِشه
نگرونِ روزای بعد از خودشه
میدونه که قراره توی مدینه چی بشه
پیمبر داره روضه میخونه
قراره علی تنها بمونه
آتیش کینهها زهرا رو میسوزونه
بابادرعزایفاطمه، زهرادرعزایمصطفی
ای وای از غمای فاطمه، واویلا علی نبیِّنا
واویلا علی نبیِّنا
........................................
داره از کجا میگه دم آخری
میگه روضهی زهرا که شد سپری
میرسه یه روزی که حسین نداره یاوری
روزی که خواهری سینهزنه
برای تنی که بیکفنه
برای اون غریبی که بیپیرهنه
میخونهیاایهاالرسول،میبینیروخاککربلا
افتاده تُو گرگا یوسفت، واویلا علی نبیِّنا
واویلا علی نبیِّنا
#حمید_رمی
#شهادت_امام_حسن_مجتبی_ع
#متن_نوحه
هرکی دل زار میخواد بسمالله
یه قلب بیدار میخواد بسمالله
برای ساختنِ بقیع آی مردم
امامحسن یار میخواد بسمالله
بنازم به شکوه نام حسن
بنازم به دم اسلام حسن
بنازم به همه عشّاق بقیع
بنازم به همه خدّام حسن
آقا هرکی حیدریه، به عشق تو سرفرازه
آقا شیعه بیقراره، بقیعو از نو بسازه
...............................................
هرکسی دلداده شده بسمالله
مسافر جاده شده بسمالله
برای نابودی وهابیها
هرکسی آماده شده بسمالله
بنازم چه سپاه و چه لشکری
بنازم چه شکوه منوّری
بنازم به فداییان حسن
بنازم به دلیران حیدری
عزادارات سربهدارن، توی راه دین و قرآن
فدایی راه عشقن، میگن لبیک یاحسنجان
#حمید_رمی
#نوحه_وفات_حضرت_زینب_س
#متن_نوحه
السلام السلام شهید کرب و بلا
یااخا یااخا کنار خواهر بیا
تشنهی بیکفن
ای حسین جان من
وای حسینم
......................................
مانده چشمم به در، به زیر نورِ هلال
بعدِ یکسال و نیم، رسیده وقت وصال
بعد تو قلبم از، غم لبالب شده
لحظهی آخرِ عمرِ زینب شده
وای حسینم
......................
زندگی کردهام با روضههایت حسین
دل من مانده است در کربلایت حسین
مرثیه خواندهام، از غم قتلگاه
قتلوکَ حسین، بالسَّنان بالرِماح
وای حسینم
......................
سرِ تو روی نی رفت و تنت روی خاک
اسبها آمدند خواهر تو شد هلاک
پیشِ چشم حرم، لِه شده پیکرت
دخترت دید وای، چه کند خواهرت
وای حسینم
#حمید_رمی
#نوحه_شهادت_موسی_بن_جعفر_ع
#متن_نوحه
سلام ای بابِ تمام حاجات
سلام ای جدِّ غریب سادات
حریمت عطر بهشتی دارد
که رحمت در این حرم میبارد
خدا میخواهد چنین
که زائر کاظمین
شود زائر رضا
شود زائر حسین
مدد یا اباالرضا ۴
........................................
شدی در زندان، اسیر زنجیر
در این غم گشتی، از این دنیا سیر
به قعر چاهی، غریب و مغموم
شدی دلتنگِ رضای مظلوم
برای معصومهات
اگرچه دلواپسی
ولی داری عاقبت
به فاطمه میرسی
مدد یا اباالرضا ۴
........................................
شده "خَلّصنی" دعایت آقا
گرفته دیگر صدایت آقا
بمیرم سیلی شده افطارت
کسی در غربت، نبوده یارت
کسی در زندان ندید
غم نالههای تو
ز تازیانه شکست
دو تا ساق پای تو
مدد یا اباالرضا ۴
#حمید_رمی
#زمینه_وفات_حضرت_خدیجه_س
#متن_نوحه
ای یاور طاها داری میری
ای سایهی دنیا داری میری
آرامشِ زهرا داری میری
خدانگهدار
میریو، دنیا عجیبترین لحظههای تاریخو میسازه
میریو، زهرا میمونه با غصههای بیحد و اندازه
میریو، میمونه رو درِ خونهی علی خونِ تازه
وسطشعلههایشهر، قرةُالعینِمصطفاست
علیبانالههاشمیگه،خدایافاطمهکجاست
...........................................
بانوی بیهمتا داری میری
دنیای خوبیها داری میری
محبوبهی طاها داری میری
خدانگهدار
میریو، چشمای فاطمه آسمونی از ابر غم میشه
میریو، با رفتنت ببین سایهت از سرِ دنیا کم میشه
میریو، دلواپسی برا داغ فاطمه قسمتم میشه
پُرِ آتیش و دود میشه، خونهی آسمونیا
صورت حوریه کجا! سیلیِ بیهوا کجا
...........................................
ای ساحل دریا داری میری
خدیجهی کبری داری میری
مادر عاشورا داری میری
خدانگهدار
میریو، تُو اوج روضهها اعظمالمصائب بپا میشه
میریو، زخمی حسین من روی خاک صحرا رها میشه
میریو، قرآنِ مصطفی قاریِ روی نیزهها میشه
شهادتِ بدون سر، زیباترین شهادته
بدنِ بیسرِ حسین، نشونهی عبادته
حمید رمی
#زمینه_شهادت_امام_صادق_ع
#متن_نوحه
بازم چهل بیمروت
با هم رسیدن شبونه
بازم بدون اجازه
ریختن سر اهل خونه
باز امام این عالمو
پابرهنه و بیعبا
با لباس خونه دارن
میکشونن پشت مرکبا
این چه وضعشه، نامسلمونا،
یک جو غیرتم خوبه بخدا
بیهوا آخه، میزنی چرا،
پیرمردو هل نده بیعصا
............................................
تُو شهر کی فکر امامه
گریه دوای آقامه
گریهش برای خودش نیست
میگه برا بچههامه
حجرهها داره میسوزه
تُو آتیش نامحرما
مشغول نماز بود ولی
سجاده پر شد از ردّ پا
بچههاش میخوان، که ودا(ع) کنن،
واسۀ باباشون دعا کنن
بیمروتا، کاش حیا کنن،
دختراش نذارید نگا کنن
............................................
هیزم... چقد واژه تلخه
آتیش... چقد روضه بازه
اما روی میخ این در،
جاری نشد خون تازه
گریههاش مگه بند میاد؟
قصه قصۀ مادره
ماجرای کوچه همش،
جلو چشاش داره میگذره
مرثیه زیاد، طاقتا کمه،
عمریه دل ما پر غمه
بدجوری غلاف، خورد به فاطمه،
ضرب دست قنفذ چه محکمه
#حمید_رمی
#واحد_محرم
#متن_نوحه
ما نباشیم بقیه هستن
کار تو لنگ نمیمونه
همه کربلا رو میبینن
هیشکی دلتنگ نمیمونه
دور و برت شلوغه، همیشه، ماشاءالله
دور و بر تو خلوت، نمیشه، ماشاءالله
ماشاءالله اباعبدالله
راه اباعبدالله
ماه اباعبدالله
شاه اباعبدالله
.................................
صد هزار سال دیگه بازم
روضههات تازهترین داغه
صد هزار جای دیگهم باشه
باز حرم وعدۀ عشاقه
قول و قرارمون با، رفیقا، انشاءالله
همدیگه رو ببینیم، کربلا، انشاءالله
انشاءالله در این خونه
نوکرت میمونه
قلب من مجنونِ
عشق آقامونه
#حمید_رمی