(اَللّٰهـْـمّ عَجـّـِـل لِوَلٖیّـكَ الْفـَــرَج)
#مدح
#میلاد
#اعیاد_شعبانیه
#میلاد_امام_زمان
(مرآت خدا)
جا دادمت به دل که دلارا کنم تو را
دلدار و همدم دل ِ شیدا کنم تو را
کی زين دلِ شكسته مُجزّا كنم تو را
"كی رفتهای ز دل كه تمنا كنم تو را
كی بودهای نهفته كه پيدا كنم تو را"
دل ، گشته از فراق جمال تو كوه نور
كز پرتوش عيان شده صدها شهاب طور
كی طلعت رخت شود از مُلک دل به دور
"غيبت نكردهای كه شوم طالب حضور
پنهان نگشتهای ، كه هويدا كنم تو را"
گه جلوه میکنی به گل و گلشن و چمن
گه عشوهگر شوی، به رخ ياس و ياسمن
گه پرتو افكنی ، به دل ِ شمع انجمن
"با صد هزار جلوه برون آمدی و من
با صد هزار ديده ، تماشا كنم تو را"
تا چشم من به ديدن روی تو باز شد
حيران ز حسن و قامت آن سرفراز شد
با يک كرشمه حسن تو ام دلنواز شد
"چشمم به صد مجاهده آيينه ساز شد
تا من به يک مشاهده پيدا كنم تو را"
آيينه گير و روی مَه خويشتن ببين
خورشيد حُسن خويش به عرش بدن ببين
بر فرق ماه ، خرمن مشک ختن ببين
"بالای خود در آينهی چشم من ببين
تا باخبر ، ز عالم بالا كنم تو را"
زآن چشم مست اگر به سوی زهره بنگری
گردد به يک نظر به جمال تو مشتری
هر جا گذر كنی ، دلی از عاشقی بری
"مستانه كاش در حرم و دیر بگذری
تا قبلهگاه مؤمن و ترسا كنم تو را"
گر پرده از جمالِ تو مَه پيكر افكنم
خصم تو را به آتش حسرت در افكنم
پيش تو بس ز مؤمن و كافر سر افكنم
"خواهم شبی نقاب ز رويت بر افكنم
خورشيد كعبه ، ماه كليسا كنم تو را"
شير دوچشم مست تو چون شد به چنگ من
مژگان جانشكار تو هم شد خدنگ من
زنجير گيسوانِ تو شد ، پالهنگ من
"گر افتد آن دو زلف چليپا به چنگ من
چندين هزار ، سلسله بر پا كنم تو را"
گر عرش و فرش با همه نعمت به من دهند
گر عالم وجود ، ز رحمت به من دهند
گر باغ خلد را ، ز كرامت به من دهند
"طوبی و سُدره گر به قيامت به من دهند
يکجا فدای قامت رعنا كنم تو را"
ای ماه من! شوی اگر از لطف ، یار من
ماه فلک ، ز مِهر شود خاكسار من
صورت نهان مكن ز من ای مهْ عِذار من
"زيبا شود به كارگه عشق ، كارِ من
هر گه نظر به صورت زيبا كنم تو را"
فرموده پير عشق چو دستور عاشقی
ره يافتم به مقصد و منظور عاشقی
شيدا شدم به كسوت مشهور عاشقی
"رسوای عالمی شدم از شور عاشقی
ترسم خدانخواسته رسوا كنم تو را"
(شمس قمی) چو خامهی عرفان به كف گرفت
با تيغ خامه قلب عدو را هدف گرفت
درّ ِ ولای حجّت حق ، از صدف گرفت
"شعرت ز نام شاه، "فروغی" شرف گرفت
زيبد كه تاج تارکِ شعرا كنم تو را" *
شادروان سید علیرضا شمس قمی
* فروغی بسطامی
اَلسّلامُ عَلَیكَ یا اَباصالحَ المَهدی (عج)
#مدح
#میلاد
#شعر_انتظار
#اعیاد_شعبانیه
#میلاد_امام_زمان
(آینهی وجه الله)
دوش هنگام سحر گفت مرا هاتف جان
تا به کِی خفتهای و بیخبری از جانان
باخبر باش که شد نیمهی ماه شعبان
خیز و بزمی ز سر شوق و شعف کن بنیان
که جهان شد و شرف همسر فردوس و جنان
خیز و گو مطرب ایمان بنوازد بر رود
ساقی عشق کند بادهی وحدت موجود
عاشقان را دهد از جام وصال معبود
زآنکه آمد ز پس پرده شه غیب و شهود
همچو خورشید که گردد ز پس ابر عیان
گو به عشاق که آن مظهر یکتا آمد
آن که صد مهر به نزدش به تماشا آمد
ماه گردون به برش چون شب یلدا آمد
بر سر خلق جهان ، ابر گهرزا آمد
تا ببارد به زمین گوهر بحر ایمان
در چنین روز ، مه برج سماوات هدا
شد ز اوج فلک دین به جهان جلوه نما
روشنیبخش جهان گشت به فرمان خدا
بانگ شادی ز زمین خاست سوی عرش علا
کآمد آن حجت حق مهدی موعود زمان
قائم آل عبا ، قائد اسلام پناه
ختم ارباب هدا ، آینهی وجه الله
وارث هشت و سه آن رهبر با حشمت و جاه
پا نهادی به جهان تا که شود هادی راه
رهنمون گشت بشر را سوی حی سبحان
آن شهنشاه قدر قدرت مُلک بطحا
قطب حساس زمین محور چرخ اعلا
شاه دجال کُش و ریشه کن خصم دغا
خاتم راهبران ، منتقم آل عبا
کهابر رحمت بوَد و سایهی فیض یزدان
منبع علم و عمل مظهر یزدان به جلال
اختر فیض کرم شمع شبستان به جمال
دُر دریای شرف، گوهر رخشان به خصال
طوطی دانش و دین بلبل دستان به کمال
نکته آموز بسی عیسی و پور عِمران
آن امامی که به فرمان خدا شد غائب
عاصیان را ز معاصی بنماید تائب
کز هزاران بشر صالح و عبد صائب
آیت الله بروجردیاش آمد نائب
تا کند رهبری اُمّت جدْش به عیان
مَحرم و مظهر اسرار و رموز ازلی
آیت درگه زی مرتبت لم یزلی
وارث مکتب احمد ، خلف پاک علی
آنکه بر عصر بوَد والی و مولای و ولی
ناشر و مجری احکام شریف قرآن
خسروا جلوه نما برفکن از چهره نقاب
چند در پردهی غیبت به ظهورت بشتاب
دل ما گشته ز هجران جمال تو کباب
تیشهی کفر جهان را بنمودهست خراب
تا به کِی غایب و از دیدهی احباب نهان؟
جلوهگر ساز به ما را حقیقت نه چنین
حلّ ابهام کن از معنی صورت نه چنین
نسخ اوهام کن از مُلک دیانت نه چنین
قلع کن فاسق و ارباب شقاوت نه چنین
قصر ویرانهی دین را کُن از اول بنیان
مُلک اسلام ز بیداد و ستم ویران شد
کاخ بیدادگران در عوض آبادان شد
ریب و تزویر و ریا دین مسلمانان شد
عدل و انصاف و کرم محو ازین دوران شد
نه نشانی بوَد از حاتم و نه نوشروان
خسروا خیز و بکَش تیغ هدایت ز نیام
سرنگون کن عَلَم کفر و سریر اوهام
زنده کن نام مسلمانی و دین اسلام
دفع کن از سرِ ما سایهی کفار ظَلام
تا ببینی همه جا بوذر و صدها سلمان
(شمس قم) گفت چنین مدح تو ای شاه زمن
بهتر از این نشود مدحت شاهانه ز من
شاعری مبتدیام پیرو ارباب کهن
آرزو دارم اگر یار شود طبع سخن
بسرایم صفت ذات تو با نظم و بیان
سید علیرضا شمس قمی
اَلسّلامُ عَلَیكَ یا اَباصالحَ المَهدی (عج)
#مدح
#میلاد
#شعر_انتظار
#اعیاد_شعبانیه
#میلاد_امام_زمان
(عشق وصال)
از روی مهوش خود، بفکن نقاب حایل
تا بوسه ای بگیرم ، از آن نکو شمایل
بی روی بی مثالت، تلخ است زندگانی
زیرا که دل نباشد ، جز بر رخ تو مایل
دور از تو ای دلارام! نبوَد مرا دل آرام
شد از فراق رویت ، عمرم تباه و زایل
عشق وصالت ای شه! دین است و مذهب من
جان میدهم به عشقت، در راه این خصایل
مهجوری تو شاها ، صبر از دلم ربوده
جز اشک دیدگانم ، نبوَد مرا دلایل
در انتظار وصلت، جان از تنم برون شد
آیا شود که روزی ، گردم به وصل، نایل؟
ای یوسف خجسته! بازآ که از فراقت
یعقوب ملک دین شد بر مرگ خویش نایل
شاها مرا عطا کن، از خوان فضل و عرفان
چون بر درِ سرایت، هستم کِهینه سایل
باز آی و رخ عیان کن، آیین خود بیان کن
مفهوم عاشقان کن، اسرار این مسایل
چون دسترس نباشد، بر دامن وصالت
دست شکسته ام بین! بر گردنم حمایل
در چرخ عشقت ای شه! افروخت (شمس قمّی)
زین سوز و ساز خوشتر، نبوَد مرا فضایل
سید علیرضا شمس قمی
(اَللّٰهْمَّ عَجّلْ لِوَلٖيِكَ الْفَرَج)
#مدح
#میلاد
#شعر_انتظار
#اعیاد_شعبانیه
#میلاد_امام_زمان
(ختم ارباب هدیٰ)
بلبل طبعم ، سخن آغاز کرد
بر جهان باب بشارت باز کرد
نغمه خوانی میکند طبع غیور
گه حجاز و گه همایون، گاه شور
گاه ، منصوری دهد سر از فِراق
گه ز شوق وصل، ماهور و عِراق
زخمه های تار طبع پاکزاد
زخمهای کهنه را مرهم نهاد
مطربا ! بر چنگ ، زن ! چنگ از شعف
دف به کف بربط به دف زن کف به کف
ساقیا ! زآن بادهی صافی بیار
بادهای کز جان کُند دفع خمار
بادهای در ساغر احباب ریز
بر شرار قلب سوزان آب ریز
ساقی جام طریقت میرسد
شاهد بزم حقیقت میرسد
بلبلان را مژده ی رحمت دهید
چون گلی نو در گلستان بشکفید
بلبلان این گلستان ، چون مناند
وصل این گل دیده و نغمه زناند
از طفیلاش ، گلسِتان آباد شد
باغبان از وصل این گل شاد شد
کیست این گل نوگل گلزار دین
زینت بستان ختم المرسلین
حجّت حق مهدی صاحبزمان
ختم ارباب ِ هدیٰ ، شاه ِ جهان
رهبر دین ، پیشوای متقین
آیت عظمای حق حقالیقین
ماه تابان سماوات شرف
گوهر دریای میر مَن عَرَف
ماه شعبان روشن از میلاد اوست
قلب ناشاد جهان دلشاد اوست
وارث دیهیم و تاج حیدری
لایق تخت و سریر جعفری
پرده دار شاهد بزم وجود
پادشاه کشور غیب و شهود
غیر احمد ، رهنمای انبیا
راهدار دین و ختمالاوصیا
پادشاها ! پرده از رخسار گیر
کن ظهور ای خسرو گردون سریر
بر فکن ، از چهر نیکویت نقاب
زنده کن از وصل رویت شیخ و شاب
پا بنهْ ، اندر رکاب ای شاه دین
دستِ حق بیرون نما از آستین
ذوالفقار حیدری بر کف بگیر
بر قِتالِ قوم گمراه و شریر
انتقام از فرقه ی بدسیرتان
ای امیر منتقم! یکسر سِتان
باغ دین شد مسکن زاغ و زغن
جغد مأوا کرده در طرف چمن
روبهان در بیشه گشته جاگزین
چون تهی شد بیشه از شیر عرین
ملک دین ، ویرانه از بیداد شد
زانکه ظلم و کین بجای داد شد
سفلگان بنشسته در صدر جلیل
بخردان را جایگه داده به ذیل
گلشن حق جایگاه خار شد
گنج دین در اختیار مار شد
خسروا ! صبر و تحمل تا به کی ؟
صبر هم آخر ز صبرت گشته طی
خیز و ما را زین مهالک وارهان
دفع فرما شرّ قوم گمرهان
جز تو ما را دادخواه و یار نیست
جز تو دیگر رهبر غمخوار نیست
کن ظهور ای شهسوار منتظر
دوستان منتظر را کن نظر
ز انتظارت بر لب آمد جان ما
نیست غیر از وصل تو درمان ما
(شمس قمّی) در مدیحت روز و شب
نغمهزن ، گردیده با وجد و طرب
سید علیرضا شمس قمی
(اَللّٰهْمّ عَجـّـِـل لِوَلٖیّكَ الْفـَــرَج)
#مدح
#میلاد
#امام_زمان
#شعر_انتظار
#مهدی_موعود
(سلالهی طاها)
بر من بتاب ، ای مَهِ زیبا ببینمت!
تا از زمین ، به عرش ثریا ببینمت
در انتظار ماه رخت روز و هفته ها
هر شب نشستهام به تماشا ببینمت
چشمم سپید شد همه شب در غیاب تو
ای ماه شب فروز...! بیا تا ببینمت
صد سلسله بشوق تو در خواب رفته است
برخیز ، ای سلاله ی طاها ببینمت
هر جمعه بیتو آمد و بیتو غروب کرد
آیا شود به جمعه ی فردا ببینمت ؟
جانم به لب رسید و نفس در گلو شکست
بر من بِدم ، نگار مسیحا...! ببینمت
بس بیتها به شوق غزال نگاه تو
گفتم که تا میان غزل ها ببینمت
دلخستهام ز خویش و ز خویشان رمیدهام
مشتاقِ دیدنم به تمنّا ببینمت
در این کویر تبزده عمرم به سر رسید
شاید به بیکرانهی دریا ببینمت
لب تشنهی وصالم و در ساغر خیال
خواهم که ای شراب گوارا ببینمت
تا چشم بد نظر نکند بر جمال تو
تنها رها نموده که تنها ببینمت
لیلای من! بیا که درین دشت پرملال
مجنون صفت به دامن صحرا ببینمت
اصلاً بگو که یوسف زهرا چهسان کجا؟
شیداتر از هزار زلیخا ببینمت
گر نیستی موافق کیش و مرام ما
گو تا به دِیر ، یا به کِلیسا ببینمت؟
هرچند شد خزان گل عمرم درین فراق
خواهم که تا همیشه شکوفا ببینمت
در انتظار روی تو مویم سپید شد
امّا نشد به دیدهی بینا ببینمت
چشمی نمانده است ببینم اگر تورا
لَختی بیا به دیدهی معنا ببینمت
شاید که نیست دیدن رویت نصیب من
پس لااقل بیا که به عقبا ببینمت
(ساقی) بریز بادهای از ساغر وصال
تا مِی کشان و مست ، به دنیا ببینمت.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
PTT-20210612-WA0221.opus
615.5K
به نام خدا
#میلاد
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#سبک:ای صفای قلب زارم،،،
بارالها کن عنایت ، زائرمعصومه باشم
باکرامتهای بانوی کریمه، آشناشم
نگین شهرقم/ به معصومه سلام
مریدخواهرعلی موسی الرضام
علی موسی الرضا(۴بار)
🌼🍃࿐ྀུ༅࿇༅══┅─
ای امام مهربانم، ای شَه مُلک خراسان
ای حریم امن تو باشد ،پناه بی پناهان
دلم پرمیزنه/بیادسمت حرم
قبولم کن آقا/که خاک این درم
علی موسی الرضا(۴بار)
🌼🍃࿐ྀུ༅࿇༅══┅─
دردلم عشق رضاو،حضرت معصومه دارم
خادمی برآستان این دو باشد افتخارم
منم خاک درِ/علی موسی الرضا
به فکر مشهد و/به یادکربلا
حسین جانم حسین(۴بار)
شعر:رقیه سعیدی(کیمیا)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شور میلاد امام هادی علیه السلام
یاعلیَّالنّقیٌالهادی مولانا ۴
گل گفته هر که گفته که مجنونِ سامراست
دین زیرِ دِیْنِ هادی و مدیونِ سامراست
در بند بندِ پیکرِ ما عشقِ حیدر است
خونِ امیرِ مُلکِ نجف خونِ سامراست
از نسلِ اسداللهی علی یاعلی
تکرار ولیُّاللهی علی یاعلی
یابنَالزّهرایی اِبنُالرّضا یاعلی
وَاللّهِه ثاراللهی علی یاعلی
یاعلیَّالنّقیٌالهادی مولانا ۴
در هشت سالگی تو علمدارِ دین شدی
حِصنِ حَصین و جلوهیِ عینالیقین شدی
با خط به خطِّ جامعه تعریفِ مذهبی
فرزندِ فاطمه حسنات آفرین شدی
آوایِ هر مسکینی علی یاعلی
تو مصحفِ مبینی علی یاعلی
مثل عمو حسنت آقا یاعلی
با سائل همنشینی علی یاعلی
یاعلیَّالنّقیٌالهادی مولانا ۴
#شور #میلاد #امام_هادی_علیه_السلام
#سامرا #کربلا
#شهید_رضا_ایمانی
#حسین_ایمانی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شور میلاد حضرت عبدالعظیم علیه السلام
اِی ثنما قبلهنما
کربوبلا صحنِ شما
چارهیِ دلتنگیامه
زیارتِ همین حریم
سلام سیّدالکریم
تو این حرم قبل از شما
سلام میدم به وَاللّه
بعدِ باءِ بسمِاللّه
به اربابِ تو وُ خودم
حسین اباعبداللّه
( اَلسّلامُ علیک علّتِ زندگیم
کربلایِ منه صحنِ عبدالعظیم ) /۴/
محدِّثِ عالیمقام
آقایِ خوب و بامرام
چارهیِ بیچارههایی
درموندهیِ نگات منم
بازم به یادِ حسنم
تو این حرم بیش از همه
سلام میدم با فاطمه
به شاهی که بیحرمه
به اون امامی که شد اسمش
رَجزِ شاهِ علقمه
اَلسّلامُ علیک ضربهیِ قلبِ من
کُلِّ این عالمه حرمت یاحسن
( اَلسّلامُ علیک علّتِ زندگیم
کربلایِ منه صحنِ عبدالعظیم ) /۴/
#شور #میلاد #شهرری #حضرت_عبدالعظیم_الحسنی_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سرود میلاد حضرت عبدالعظیم علیه السلام
سرودِ لبهایِ ملائکه
حَلَّت بِفَناٰئِکه
بانمکه نوادهیِ حسن
دوّمی نداره که
سلامُاللّه وَ صلّیاللّه علیٰ مولا سیّدالکریم
منم خادم منم نوکر تویی آقا سیّدالکریم
صاحبِ کرمِ حسن
مالکِ حرمِ حسین
پایِ این عَلمِ حسن
سایهیِ سرمِه حسین
محدّثِ عالی مقام
به فرمودهیِ امام
نجوایِ زائرته
حسین علیه السّلام
( عشق فقط یک کلام
حسین علیه السّلام ) /۴/
بال و پرِ فرشتهها پهنه
تویِ صحن و سرات
نمیذاره پاشو تو این خونه
کسی بدونِ برات
سلامُاللّه وَ صلّیاللّه علیٰ سِبطِ المجتبی اَباَالقاسم
حرم بیتِ کریمه پس میگیره مهمونو تو بغل قاسم
کریمِ ابنِ کریم
صراطَ المستقیم
کربلایِ ثانی
صحنِ عبدالعظیم
عالمِ واجبْ احترام
تو شاهی و منم غلام
رو به ضریح دم میگیرم
حسین علیه السّلام
( عشق فقط یک کلام
حسین علیه السّلام ) /۴/
#سرود #میلاد #شهرری
#حضرت_عبدالعظیم_الحسنی_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یٰا قائِمِ آلِ مُحَمّد (عج)
#مسمط
#میلاد
#اعیاد_شعبانیه
#ولادت_امام_زمان_عج
(مرآت تجلی)
ای روشنی مِهر و مَه ای حجت یزدان
ای مَظهر حق خسرو با حشمت دوران
تا چند کنیم از غم هجران تو افغان
دوری تو ما را کُشد ای یوسف کنعان
یعقوب ولاییم و طلبکار وصالت
ای شاهِ جهان! بهر چه غایب ز جهانی
ای ماه جهان! تا به کی از دیده نهانی
تو صاحب عصری و نگهدار زمانی
بخشنده و گیرندهی دیهیم شهانی
هستند شهان معتکف صفّ ِ نعالت
هستیم به دیدار رخت شایق و مایل
جانها شده از فرقت رخسار تو زایل
بِین تو و ما پردهی هجران شده حایل
برقع فکن از روی خود ای ماه شمایل
بینیم مگر چهرهی خورشید مثالت
شاها به کسی غیر تو مارا نظری نیست
جز در ره عشق تو دگر رهگذری نیست
جز وصف کمالات تو ذکر دگری نیست
افسوس که از وصف جمالت خبری نیست
ای جان جهان جمله به قربانت جمالت
ای شمع فروزندهی دین خامشیات چیست
گویا که ز پروانهی دلخون خبرت نیست
آن کس که هوای تو نباشد به سرش کیست
بی مِهر تو ای خسرو عالم! نتوان زیست
رزق دوجهان خردلی از خوان نوالت
جز مدحت ذات تو شها هیچ نخوانیم
از هجر رخت ای مه تابان به فغانیم
اندر همه جا طالب آن شاه زمانیم
در کعبه و بتخانه و میخانه چنانیم
یابیم مگر قامت بی شبه و هَمالت
هرجا که برفتیم همانجا سخن از توست
در محفل اعدا و احبّا سخن از توست
در کعبه و در دیر و کلیسا سخن از توست
آری همه جا ای شه والا ، سخن از توست
بیهوده نگویم سخن از وصف خصالت
شاهنشه مُلکِ کرم و جود تویی تو
در برج ولا ، اختر مسعود تویی تو
از خلق جهان مقصد و مقصود تویی تو
ای ماه جهان! مهدی موعود تویی تو
مخلوق دو عالم همه در قید عِقالت
شاها تو بر این ملک، امیرالاُمرایی
این میکده را پیر مغانی و سزایی
هم ساقی و هم باده و هم جام ولایی
باللَه که تو مرآت تجلّی خدایی
ظاهر بوَد این نکته ز گفتار و مقالت
نی ما شده مشتاق تو ای مظهر خلاق!
شاهان جهاناند به دیدار تو مشتاق
عشاق تو افزون بوَد از انجم نُه طاق
شد طاقت و صبر همه از هجر رخت طاق
مجنون صفتانیم به امّید وصالت
ما را نبوَد بی مَه رویت به جهان تاب
بنمای رخ انورت ای مهر جهانتاب!
باز آی ز جوف صدف ای گوهر نایاب!
اسلام فنا گشته و شیعه شده بیتاب
بفکن به سر خلق ستمدیده، ظِلالت
باز آی که کشتی جهان غرق فنا شد
باز آی که دجّال زمان، چهره نما شد
ابنای شریعت همه را عیش، عزا شد
ارکان حقیقت ، همه در بحر ریا شد
از پرده برون آی ، اگر هست مجالت
شاها کنی ار نهضت و از پرده در آیی
زنگ از دل این قوم گرفتار زدایی
اسرار خداوند ، به یاران بنمایی
ابواب سعادت به رخ ما بگشایی
باشد که شویم از دل و جان عبد مثالت
(شمس قمی) از قدر و جلال تو سراید
تا آنکه شب هجر جمال تو سر آید
جز از تو و آبای تو مدحی نسراید
گر پای، شود خسته به کویت به سر آید
تا غوطه خورد در یَم احسان و کمالت
#سیدمحمدرضا_شمس_قمی