eitaa logo
شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
5هزار دنبال‌کننده
429 عکس
126 ویدیو
772 فایل
این کانال فقط مخصوص سخنرانان ومداحان اهلبیت(ع)میباشدولاغیر. لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/241434681Cd30712864d نظرات،پیشنهادات و انتقادات خویش را درباره ی کانال با آیدی زیر مطرح بفرمایید. @AHSy3762
مشاهده در ایتا
دانلود
قله ی توحید ما آتشفشان زینب است کهکشان ها نقطه ای از آسمان زینب است قبل خلقت امتحان پس داده مثل مادرش امتحان فاطمه در امتحان زینب است آنهمه جود حسن شد باعث ایثار او روزی اجداد ما از آب و نان زینب است بانی هر کاروان در اربعین ها فاطمه است سفره های اربعینی چیدمان زینب است جان ما قابل ندارد در دفاعِ مکتبش تا قیامت جان شیعه در امان زینب است شد جسارت ها به او، بی خانمان شد بی حسین پس رقیه تا ابد بی خانمان زینب است او نمازش را نشسته خواند، اما خم نشد یاحسینِ سینه زنهایش اذان زینب است جای پوشیه گرفته آستین بر صورتش گیسوی عباس بر نی، سایه بان زینب است بی علمدارش به سوی کاخ دشمن می رود لرزه بر آن کاخ، تنها در توان زینب است آنچه دیده از جفای شمر و خولی یکطرف سر میان تشت، پیش دیدگان زینب است گفت ای که بر حسینم، چوبدستی می زنی بر لب زخمش نزن! صاحب زمان زینب است
پر از تو ام دم آخر ، ز غیر تو بری ام  دلم برای تو لک زد، مرا نمی بری ام ؟! به شوق اینکه بگیری مرا در آغوشت من از حیات گذشتم به مرگ مشتری ام به زیر تابش خورشید رنگ عوض کردم بعید باشد عزیزم به جا بیاوری ام حباب زیر قدم های من نمی شکند نمانده هیچ اثری از شکوه حیدری ام سه چهار مرتبه با شمر همکلام شدن چقدر لطمه زده بر غرور خواهری ام حسین چشم تو روشن به شام برگشتم هنوز خانه به دوش مصیبت سری ام .... که شمر آمد و از تن برید و بر نی زد بریده مثل همان ضجه های آخری ام ... مقطعه شده بودی تو را بغل کردم به قتلگاه تو گل کرد حس مادری ام ... حسین ،  کشته مرا حکمت نفس زدنت هنوز عطر تو جامانده روی پیرهنت
کشاند رأس تو بر نی، مرا به بازاری که داشت هر قدمش چشم مردم آزاری نرفته ای به سفر با سنان چه می دانی ز صبح تا به غروبی پر از گرفتاری رقیه ریخت دلش، کاش دختری دیگر به روی نیزه نبیند سر علمداری... غم اسارت زینب شراب را کم داشت قرار بود بمیریم باغمت  آری ... هزار مرتبه مردم  زغصه تا  دیدم که احترام لبت را نداشت می خواری به سمت قبله نه، زینب به سمت گودال است چه بر می آید از او غیر از این وفاداری هزار مرتبه گفتم اجل تو مدیونی مرا بدون حسینم دمی  نگهداری ....
حضرت زینب سلام الله علیها خطاب به امام عصر عج یا امام زمان سیدی سرت سلامت گریه کن در غم زینب و رنج اسارت کمر آسمان از غم خمیده همچو زینب کسی ماتم ندیده سیدی سیدی آجرک الله...... یا امام زمان قلب آسمان شکسته عمه ات رفته در شام و کوفه دست بسته تا ابد چشم ما گردیده خونبار عصمت حق کجا و کوچه بازار سیدی.....  ....... یا امام زمان الامان  از قاضریه چه کشید عمه ات روی تل زینبیه هستی اش همچو بسمل زد پرو بال فاطمه آمده میان گودال سیدی........
بین دیوار و در یک برادر دادم از دست پهلوی مادرم فاطمه دیدم شکسته است فرق شیر خدا دیدم دریده دیده ام طشت خون، سر بریده زینبم   زینبم    ام المصائب ای خدا گشته پرپر تمام گلشن من حوریان روضه خوان اسیری رفتن من غم روی غم شرر زده به جانم یک ستاره ندارد آسمانم زینبم............ کوچه های مدینه حسن ، شد تیر باران کربلا شد کفن ، بر حسینم سم اسبان ای فلک ظلم تو اندازه اش نیست گل من تاب نعل تازه اش نیست زینبم........ ای گل سرخ من غرق خون دیدم تن تو من کجا و سخن گفتن با دشمن تو دست خود را به روی سر نهادم مادرم فاطمه برس بدادم زینبم........ یاد مسمار خونین کنم از تیغ قاتل دشمنت روی سینه نشست من در مقابل ای دریغا دگر مهلت ندارم بهر یحیای خود طشتی بیارم زینبم.....  خواهر کربلا مادر اشک و عزایم ای خدا گشته پر پر تمام لاله هایم کوهی از غم روی شانه کشیدم مرگ شمع و گل و پروانه دیدم زینبم.......
4_375975772029976658.ogg
170.1K
هر دو نوحه ی بالا ☝️☝️☝️به این سبک خوانده میشوند.
کوه صبرم ای خدا    غم مکرر دیده ام پهلوی بشکسته و      جسم بی سر دیده ام آمده جان بر لبم زینبم من زینبم بین دریایی زخون    غوطه ور شد نوح من تازیانه شاهد     پیکر مجروح من آمده..... زینبم...... ای برادر دیدنی است     اشک چشم خواهرت بین خون بوسیده ام    پاره پاره حنجرت آمده..... زینبم.... دست بسته یا اخا    رفته ام شام خراب من کجا بازار شام     من کجا بزم شراب آمده....  زینبم......
ملائک ز نجوای تو نوحه خوان به صورت زنند از غمت حوریان اسیری تو داغ صاحب زمان (2) مولاتی یا زینب سلام علیک شده اشک دیده چراغ شبت به قربان چشمان پر کوکبت تو روح نمازی که گفته حسین دعا کن مرا در نماز شبت مولاتی....... فلک چه بلای عظیم آفرید خدایا چه بر روز زینب رسید رود دخت زهرا   به بازار شام رود دخت حیدر به بزم یزید مولاتی.... به اشکت بخندند اگر شامیان اگر تازیانه زند ساربان تو ای دختر عصمت این داغ توست که زینب کجا   جمع نامحرمان مولاتی.......
دختر خانه ی هل اتایم من عزادار آل کسایم بر دلم غصه های مکرر تیغ  و مسمار  و زهر  است و خنجر زینبم زینبم زینبم من چون من عصمت ندارد حجابی سایه ام را ندید آفتابی ای فلک من کجا کوچه گردی روزگارا تو با من چه کردی زینبم..... نوح کرببلا غرق خون شد پیکر یوسفم لاله گون شد پیش چشمم به غارت کفن رفت از تن یوسفم پیرهن رفت زینبم......