eitaa logo
شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
5هزار دنبال‌کننده
434 عکس
127 ویدیو
772 فایل
این کانال فقط مخصوص سخنرانان ومداحان اهلبیت(ع)میباشدولاغیر. لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/241434681Cd30712864d نظرات،پیشنهادات و انتقادات خویش را درباره ی کانال با آیدی زیر مطرح بفرمایید. @AHSy3762
مشاهده در ایتا
دانلود
نوحه واحد طلیعه محرم حی علی العزا حی علی البکا فی ماتم الحسین مظلوم کربلا مظلوم کربلا(۴) غمگینه مرتضی نالونه مصطفی حضرت فاطمه باشدصاحب عزا مظلوم کربلا(۴) آه و واویلتا شد شور وشین به پا بی بی زینب شده راهی به کربلا مظلوم کربلا(۴) دل دارد این نوا آمد مه عزا نالان است وغمین هم ارض وهم سما مظلوم کربلا(۴) . غمگینه دل ما با سرمایه بکا خاک را همه کنیم با اشک کیمیا مظلوم کربلا(۴) آمده است منا آن شاه راس جدا در ذکر عاشوری خوانیم حلت به فنا مظلوم کربلا(۴) قیامت است به پا قد قامت العزا نماز عشق و را حسینه مقتدا مظلوم کربلا(۴) باشد ذکر دعا آقا اشفع لنا در راس هر دعا میخواهم کربلا مظلوم کربلا(۴) التماس دعا شاعر: ذاکر اهل بیت مهندس حسین حاجیه نیاسری
(نوحه های ماه محرم با سبک قدیمی) ✔قسمت اول 🌹حضرت مسلم (ع) ای سرور من رهبر من قبله نمایی ولی ّ کبریایی دلم گشته پریشان میا کوفه حسین جان (2) اشکم شده خون آه فزون حاصل من شد که خون بر دل من شد من و دیده گریان میا کوفه حسین جان شد روز و شبم روی لبم ذکر ِ دعایت شود جان به فدایت بمان سرور خوبان میا کوفه حسین جان ای تاج سرم اهل حرم مَهد حیایند عزیزان خدایند همه عترت قرآن میا کوفه حسین جان ⚫⚫⚫ 🌹ورود به کربلا در وادی غم آمده ام بر سر پیمان که من بگذرم ازجان شد ایام جدایی من و کرببلایی (2) در سلسله ام قافله ام نور بصرهاست مرا پاره جگرهاست چه گلهای ولایی من و کرببلایی اینجا به قیام اصل پیام عزت دین است مرا شیوه چنین است در این دشت بلایی من و کرببلایی با اکبر خود اصغر خود لشکر احساس به سالاری عباس شهیدان خدایی من و کرببلایی ⚫⚫⚫ 🌹حضرت رقیه (س) وقت سحرم چشم ترم دیده به راهت سوی چهره ماهت بیا ای مه تابان کجایی تو پدر جان (2) ای رفته سفر بار دگر هم سفرم باش بیا دور و برم باش من و حسرت و هجران کجایی تو پدر جان این گوشه بیا حال مرا تا که ببینی کنارم بنشینی شدم زار و پریشان کجایی تو پدر جان رفتی به سفر خون جگر بر دل من شد چها حاصل من شد اسیر ِ غم و زندان کجایی تو پدر جان ⚫⚫⚫ 🌹حضرت حُرّ (ع) ای مظهر عفو کوثر عفو تشنه عفوم بیا و تو ببخشم شدم عبد خطا کار اَلا سید و سالار (2) شرمنده شدم بنده شدم چون بپذیری به قلبم تو امیری مرا قبله ابرار اَلا سید و سالار من از کرمت روح دَمت اهل نجاتم نگاه تو حیاتم شدم هم دمت ای یار اَلا سید و سالار ای سید ما بهر خطا من همه دردم بده اذن نَبردم شوم لاله گلزار اَلا سید و سالار ⚫⚫⚫ 🌹طفلان حضرت زینب (س) ای مانده غریب رفته شکیب از دل خواهر تو و این همه لشگر در این کرببلایت دو طفلم به فدایت (2) نور بصرم دو پسرم هدیه زینب برای دین و مکتب قبول کن از عنایت دو طفلم به فدایت هر دو عاشقت شقایقت به دشت دردند دو تا مرد نبردند نهاده سر به پایت دو طفلم به فدایت رخصت از شما امام ما که جان سپارند جز این غمی ندارند توحجت ولایت دو طفلم به فدایت ⚫⚫⚫ 🌹حضرت عبدالله ابن الحسن (ع) ای دُرّ ثمین روی زمین به حال خسنه به موج خون نشسته تو و لشگر عدوان عمو عمو حسین جان روی بدنت پیرهنت شکوفه دارد از اهل کوفه دارد جراحتت فراوان عمو عمو حسین جان بشکسته سرت بال و پرت از اثر سنگ وجودت شده گلرنگ رسد ضربه چو باران عمو عمو حسین جان با چشم ترم دست و سرم شد سپر تو به قربان سر تو فدای تو یتیمان عمو عمو حسین جان ⚫⚫⚫ 🌹حضرت قاسم ابن الحسن (ع) پرپر به چمن یاس ِ حسن آن گل زیبا شکسته همه اعضا یتیمی دهد آوا بیا حسین زهرا (2) از ناله او جمع عدو هلهله کردند همه هروله کردند تنش اسیر اعدا بیا حسین زهرا بر پیکر او از همه سو ضربه رسیده بلا به جان خریده نمانده قد و بالا بیا حسین زهرا بشتاب و بیا که مجتبا هم قدم توست شریک ماتم توست ببین پاره جگر را بیا حسین زهرا ⚫⚫⚫ 🌹حضرت علی اصغر (ع) با کشتن تو بر تن تو ناله مَلک زد شراره به فلک زد اَلا غنچه پرپر لالایی علی اصغر با من آمدی تو پر زدی غنچه خندان ولی با لب عطشان من و ذکر مُکرر لالایی علی اصغر میوه دلم من خِجلم کودک ماهم عزیز بی گناهم برو نزد پیمبر لالایی علی اصغر گویم چه جواب تا که رباب اسم تو گوید به غیر از تو نجوید امان از دل مادر لالایی علی اصغر ⚫⚫⚫ 🌹شهادت حضرت علی اکبر (ع) از ماذنه ها صوت عزا رسد سراسر بیاد علی اکبر موذن اربا" اربا واویلتا واویلا او هم چو نگین نقش زمین نشسته در خون بگو شکسته در خون به حلقه بلاها واویلتا واویلا آمد پدرش چشم ترش بر پسر افتاد به جانش شرر افتاد نوایش واعلیا واویلتا واویلا گفتا پسرم ای جگرم دو دیده وا کن ترحمی به ما کن رسید خواهرم اینجا واویلتا واویلا ✔ ادامه ⬇در قسمت دوم ...
⚫⚫⚫ (نوحه های ماه محرم سبک قدیمی) ✔قسمت دوم 🌹نوحه عطش گل دیده عطش چیده عطش برگ و برش را بسوزد جگرش را به داد لب عطشان بیا ساقی طفلان در حسرت آب گشته سراب آرزوی گل نظر کن به سوی گل که خشکیده گلستان بیا ساقی طفلان هر سو نگری چشم تری منتظر آب که اصغر شده بی تاب امید دل سوزان بیا ساقی طفلان یک جرعه ناب اشک رباب خون روان است بر اصغر نگران است رسیده به لبش جان بیا ساقی طفلان ⚫⚫⚫ 🌹حضرت عباس (ع) در علقمه ام زِمزمه ام نوحه به سقاست برادر تو تنهاست من و این همه لشگر اباالفضل ای برادر ای ماه رشید نور امید در حرمت نیست که بر پا عَلَمت نیست عشیره شده مضطر اباالفضل ای برادر پیچیده خبر که من دگر تو را ندارم گره خورده به کارم مرا یک تنه یاور اباالفضل ای برادر دیدم بدنت سرو تنت کنار دریاست و زائر تو زهراست خوشا دیدن مادر اباالفضل ای برادر ⚫⚫⚫ 🌹شب عاشورا از حال دعا به خیمه ها سوز و گداز است شب راز و نیاز است به کربلا نگاهی الهی یا الهی جانان حسین جان حسین شوق تو دارد که سر را بسپارد به غربتش پناهی الهی یا الهی امشب حرمش در قدمش امن و امان دید علمدارجوان دید چه خورشید و چه ماهی الهی یا الهی فردا بدنش پیروهنش رود به غارت بر او شود جسارت به پایان پگاهی الهی یا الهی ⚫⚫⚫ 🌹 وداع جان زینبی جان به لبی نور دو عینم برادرم حسینم تو مشاق خدایی من و کرببلایی ای هم دم من از غم من خبر تو داری مرا تنها گذاری چه سازم با جدایی من و کرببلایی ما جمله حزین که بعد از این بی تو اسیریم خدا کند بمیریم گرفته ام عزایی من و کرببلایی گفته مادرم که دخترم بجای مادر ببوسم از تو حنجر تو و شوق رهایی من و کرببلایی ⚫⚫⚫ 🌹 قتلگاه از عرش برین بانگ حزین رسیده برخاک عزا گرفته افلاک نوای عرش اعلا حسینم واحسینا حجت خدا به کربلا غریب و تنهاست تنش به چنگ اعداست دگر افتاده از پا حسینم وا حسینا با ذکر خدا کند دعا امام رحمت برای عفو اُمت اگر دیده جفاها حسینم وا حسینا بر سینه آن روح ِ روان عدو نشسته دل زینب شکسته بگوید با صد آوا حسینم وا حسینا ⚫⚫⚫ 🌹 شام غریبان شعله سر کشد به بر کشد خیمه طفلان شده شام غریبان ببین حال دل ما کجایی یابن الزهرا لشگر عدو از همه سو حمله بیارد ببین حیا ندارد به اهل بیت طاها کجایی یابن الزهرا ای راحت جان اَمن و امان به خیمه ها نیست کسی یاور ما نیست مدافع حرم ها کجایی یابن الزهرا هرسو نگرم در نظرم آتش کینه است تو گویی که مدینه است عزیز مادر ما کجایی یابن الزهرا ⚫⚫⚫ 🌹 حرکت از کربلا جسم بی کفن هستی من خدا نگهدار من و اول پیکار قیامت شده بر پا حسینم وا حسینا باعزت تو نهضت تو اقامه یابد چنین ادامه یابد معاند تو رسوا حسینم وا حسینا ای نیزه نشین تویی معین خواهر خود را به آیه های زیبا تلاوتی خدا را حسینم واحسینا تازیانه ها بر تن ما اثر ندارد که ما را واگذارد چه باکی از بلاها حسینم وا حسینا ⚫⚫⚫ 🌹 شهادت امام سجاد (ع) از کرببلا زهر جفا بر جگرش بود که داغ پدرش بود بلا دیده خدایا اماما وا اماما دیده چشم او تیغ عدو چها به پا کرد سری از تن جدا کرد به سر زد دست غم را اماما وا اماما دست بسته بود شکسته بود در غل و زنجیر به اشک و آه شبگیر چهل مرحله مولا اماما وا اماما با چشم پر آب بزم شراب طشت طلا دید سر خون خدا دید از او خطبه غَرّا اماما وا اماما ⚫⚫⚫ 🌹دروازه کوفه ماه نیزه ها خون خدا قاری قرآن تویی آیت ایمان بخوان به یاری ما حسینم وا حسینا شهر بی وفا خَلق جفا مست غرورند همه غرق سُرورند دو چشمم شده دریا حسینم وا حسینا پیش دیده ام شنیده ام خنده نمودند که بدتر از یهودند نمک به زخم دلها حسینم واحسینا اینجا مَرد و زن بر سر من سنگ جفا زد هزاران طعنه ها زد شده مقتلم اینجا حسینم وا حسینا ⚫⚫⚫ توسل به حضرت زهرا (س) ای فاطمه جان در دوجهان دل به تو بستیم مُحبان تو هستیم نظر کن به عنایت به فردای قیامت با یاد شما اهل ولا ناله نمایند عزادار شمایند به امید عطایت به فردای قیامت کاشانه تان خانه تان به شعله ها سوخت عدویت شرر افروخت به حق بُرده شکایت به فردای قیامت آن جور و جفا به کربلا دوباره سر شد که زینب خون جگر شد بر او تازه عزایت به فردای قیامت
اشعار شب سوم محرم الحرام (حضرت رقیه(س))بارگذاری میگردد. 👇👇👇👇
۴۲۵ تو را علقمه نینوا دوست دارد تو را خاک کرببلا دوست دارد تویی زائر مخفی قبر زهرا ( س ) بقیع حسن هم تو را دوست دارد تو را ای تمام حرم ها حریمت مدینه ، نجف ، سامرا دوست دارد تو را خوانْد زینب به بازار کوفه تو را زینبِ با وفا دوست دارد تو را خوانده بر نیزه همراه قرآن تو را رأس بر نیزه ها دوست دارد تو را خوانده با هر نوایش رقیه ( س ) که او بعد بابا تو را دوست دارد
روی پا آمده ای دیدن دختر مثلا تو بیا باش پسر من به تو مادر مثلا مثل شب های مدینه تو زمسجد برگرد منتظر باش که من باز کنم در مثلا فکر کن موی سرم شانه شده سوخته نیست نزده هیچ کسی دست به معجر مثلا من زبانم به دهانت نهم از سوز عطش تشنه تر از منی و من علی اکبر مثلا بکنم روی زمین با کف دستم قبری تو مرا دفن کنی من علی اصغر مثلا دست داری مثلا غسل بده جسم مرا عمه اسما مثلا من تن مادر مثلا تا رسیدی به رخ نیلی و بازوی کبود دست بردار ز غسلم بشو حیدر مثلا میشوم من تن بی سر به زمین میفتم همچو بسمل بزنم جای تو پر پر مثلا مثلا خوابمو تو راهی میدان هستی به رخم بوسه بزن بوسه ی آخر مثلا
اومدی توي خرابه نيمه شب فهميدم تعبير روياي مني هركي هرچي كه ميخواد بذار بگه توي تشتم باشي باباي مني توی تشتم باشی بابای منی با لباس پاره هم دخترتم؟ من میخواستم که با آغوشت بیای از سرم زیاده اما سرتم بخدا خسته شدم از اينكه هي شب بلرزم و روزا تب بكنم كاش خبر ميدادي كه داري مياي يه كم اينجا رو مرتب بكنم بگو از چی بگم از کجا بگم آخه فرصت کمه و حرفا زیاد آرزوم بود مثِ مادرت بشم فكر كنم موي سفيد بهم مياد خوب نگا کن همه چی عوض شده بدنا سیاه و مو سفید شدیم کار دنیا رو میبینی باباجون رفتی و همسایه یزید شدیم نه ميتونم بخوابم نه بشينم نه که راه برم بابایی چند قدم واسه دلخوشی عمه این شبا الکی هی خودمو به خواب زدم بين هق هقم از عمه پرسيدم تو يه جايي كه پر از آدم بود غير بابام و داداشام و عموم كس ديگه اي به ما محرم بود؟ آره اونجا بود كه ما رو ميزدن دقيقا كنار نيزه، روبروت تا كه اومدم بگم عموم كجاست يكي سيلي زد و گفت: اينم عموت از مدينه ياد گرفتن همشون اهل بيتو توي كوچه ميزنن باشه اصلا همه ي ما خارجي اينا با چه ديني بچه ميزنن؟ تو خودت ديدي به چه مصيبتي از تو بازار و تو كوچه رد شدم خيلي چيزا ياد گرفتم اين روزا وضوی جبیره هم بلد شدم وقتي كه تاولا سر وا ميكنن ديگه آب وضوم آتيشه برام خشتي كه يه ماهه بالشم شده آخرش سنگ لحد ميشه برام
آخر از راه می آید پدرم صبر کنید... می رسد نور دو چشمان ترم صبر کنید... خواب دیدم که به من گفت می آید پیشم من که از آمدنش با خبرم صبر کنید... عمه جان از تو خجالت زده هستم اما به خدا کم بشود درد سرم صبر کنید... ناقه آهسته برانید دگر خسته شدم به خدا درد گرفته کمرم صبر کنید... با طنابی که به دستم زده اید ای لشگر نَکِشیدم که شکسته است پرم صبر کنید... پیش چشمان عمو نیزه به کتفم زده اید من شکایت به عمویم ببرم صبر کنید... آنقدر ناله زنم یا ابتا می گویم تا خودِ حشر بماند اثرم صبر کنید... شب شد و ناقه زمینم زد و عمه هم رفت بی امان داد زدم در خطرم صبر کنید... کاش پاهای مرا هم به شتر می بستند تا نیفتد به بیابان گذرم صبر کنید... زجر نگذاشت بگویم که چرا جا ماندم گفتم اینقدر نکش موی سرم صبر کنید... گفتم ای زجر مزن من که خودم می آیم همه جا تار شده در نظرم صبر کنید ضربهء زجر مرا یاد مدینه انداخت یاد زخم فدک و پهلو و سینه انداخت
هیچ دانی که چه غم بر اسرا سخت تر است قد طفلی که شد از غصه دو تا سخت تر است به روی نیزه سری سمت عقب برگشته حال پیداست که این داغ چرا سخت تر است صد پسر کشته شود دخترکی گم نشود گر بوَد طفل یتیمی بخدا سخت تر است دل شب باشد و یک طفل کتک خورده و دشت گر رسد دشمن بی شرم و حیا سخت تر است جای انگشت روی صورت و گوشش اما گر به پهلوش رسد ضربه ی پا سخت تر است کربلا بود که چادر به سر دختر سوخت ولی از کرب و بلا،شام بلا سخت تر است تا سر پاک پدر دید صدا زد بابا اثر چوب که از سنگ جفا سخت تر است دیدن جسم لگد کوب شده سخت ولی زتن بی سر تو راس جدا سخت تر است من ز رگهای گلوی تو یقین دانستم سر بریده شود آنهم ز قفا سخت تر است
از بس شکستنی شدی ای شیشه بلور قدری بخواب و این بدنت را تکان مده خواهی که خارها نرود در تنت فرو آرام باش و پیرهنت را تکان مده می بینی ای عزیز که نازت نمی کشند پس این لبان خوش سخنت را تکان مده دندان شیری تو به یک بوسه بسته است با زحمت اینقدر دهنت را تکان مده با آه آه تو بدنم تیر می کشد از بس تنت شبیه تن مادرم شده می پاشد از لبان تو خون لخته هر نفس زان نیمه شب چه خاکی مگر بر سرم شده ای دخترم هنوز سرت درد می کند؟ آیینه نگاهِ تو چشم ترم شده از گیسوان سوختۀ بین مشت زجر هر آنچه گفته ای به خدا باورم شده از لحظه ای که حرف کنیز آمده وسط خوابش نمی برد ز غم و ترس خواهرت در این میانه جای ابالفضل خالی است تا پس بگیرد از عدوی پست معجرت در شهر مسلمین نشود دفن خارجی لرزه فتاده بر دل ترسان مادرت پیغام داده اند اهالی شهر شام بیرون کشند از دل هر خاک پیکرت