eitaa logo
شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
4.9هزار دنبال‌کننده
427 عکس
124 ویدیو
770 فایل
این کانال فقط مخصوص سخنرانان ومداحان اهلبیت(ع)میباشدولاغیر. لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/241434681Cd30712864d نظرات،پیشنهادات و انتقادات خویش را درباره ی کانال با آیدی زیر مطرح بفرمایید. @AHSy3762
مشاهده در ایتا
دانلود
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 💠💠 🔶🔸اللهم عجل لولیک الفرج🔸🔶 حضرت رقیه سلام الله علیها بند🌹 فخر هاشمیات ای جانا رقیه شه بانوی شامات زهرا یا رقیه عالیه/ علّیّه/ بی همتا رقیه اسم تو برام دوای هر چی درده وقتی که میخونم از تو میشم زنده مرد اونیه که میمونه پای عشقت هر کس که شده دشمن تو نامرده سه سالته امّا بزرگ همه ی دنیایی رو دوش عمو جون ابالفضل تو آسمونایی تو تاریخ نوشته رقیه تو خود زهرایی 📿 یا رقیه مدد 📿 بند🌹🌹 راه مستقیمم تا جنّت رقیه یک عمره مقیمم تو روضت رقیه رزقم رو/ میدی تو/ بی منّت رقیه یک لحظه نکن منو از این در محروم جزء خونه ی تو کجا بگیرم آروم؟ چی میشه که با دستای کوچیکت باز امضاء کنی اربعین ما رو خانوم یه گوشه نگاه تو مثل آب رو آتیشه بده اذن که نوکر دوباره پياده راهی شه بابایی‌تر از تو تو دنیا مگه پیدا میشه 📿 یا رقیه مدد 📿 «التماس دعای خیر» 🖋🎼
⏹ اللهم عجل لولیک الفرج ⏹ *⃣*⃣*⃣*⃣*⃣*⃣ *⃣*⃣*⃣*⃣*⃣*⃣ 🔘بند اول🔘 بابا خوش اومدی،به قربونه سرت بزار  برات  بگم  ،  دردای  دخترت بعده تو رقیه هیچ خوشی ندیده شبیه    فاطمه    قامتم   خمیده تمومه  موهام  بابا  دیگه سپیده دزدیده شد،توی غارت حرم گوشواره هام سیلی شمر،بابایی گرفته سوی این چشام ⏺واویلتا،آه و واویلتا⏺ »»«« 🔘بند دوم🔘 بابایی  نبودی ، از  کوفه تا به شام خیلی زدن منو،با سنگ از روی بام چی   بگم  از   کوچه ی  یهودیا خاکستر میریختن از پشت بوما حتی    ما   رو    میزدن  پیرزنا نامحرما   ،   به   دوره   ناقه ها   غرق   هلهله پیش رباب،رقص و بدمستی میکرد این حرمله ⏺واویلتا،آه و واویلتا ⏺ »»«« 🔘بند سوم🔘 بابا  خودم  دیدم ، که یزیده بی حیا به روی لبات میزد ، بمیرم چوب جفا دست و پای مارو بستن با طناب بین  انظار  شدیم  چقدر  عذاب خیلی  تحقیر  شدیم  بزم شراب تو خرابه،دخترت سرش  و  میزاش رو خاکا گریه میکرد ، بابا  از  سوزش  و  درد کف پا ⏺واویلتا،آه و واویلتا⏺ ✍: ۱۴۰۲/۰۴/۲۵
▪️ اللهم عجل لولیک الفرج ▪️ 🔳🔳🔳🔳🔳🔳🔳 🔳🔳🔳🔳🔳🔳🔳 ✔️بند اول رقیه ام سه ساله ی حسینم دردانه ی    عزیز    عالمینم شبه خیرالنسا،نور عین سقا دخته     شهید    سرجدایم حسین  حسین ذکر و نوایم ◽️سیدتی بی بی رقیه◽️ 🔲 ✔️بند دوم اسیر رنج و غصه و بلایم سفیر نهضت خون خدایم بدستم سلسله،کف پام آبله از   اثر   ضربه ی  سیلی صورت من به رنگ نیلی ◽️واویلتا،آه و واویلا ◽️ 🔲 ✔️بند سوم شاهده روضه های بین راهم شد عمه زینب سپر و پناهم دیده ام ازدحام،طعنه ها و دشنام در گذر از  کوی یهودی شد  بدنم  پر از کبودی ◽️واویلتا،آه و واویلا◽️ 🔲 ✔️بند چهارم خرابه    شد    منزل   آخره من غرق به خون گردیده پیکره من شکسته دنده هام،تار میبینه چشام فدای     رگهای     گلویت سنگ جفا که زد به رویت ◽️واویلتا آه و واویلا◽️ ✍: ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
دلِ دلداده را دلبسته‌ی دلبر تصور کن کمال عشق را عشقِ پدر _دختر تصور کن دمِ صبح از سفر برگشته‌ای..،بابای عطشانم! نمِ چشم مرا سرچشمه‌ی کوثر تصور کن بیا جای طَبَق سر رویِ پای دخترت بُگذار لباسِ پاره ام را بالِشی از پَر تصور کن شبیه پیرزن ها خَم شدم..،از بس لگد خوردم بیا این دردِ پهلو دیده را مادر تصور کن رسیده هر که دستش تاری از زُلف مرا کَنده خودت این مختصر را جایِ موی سر تصور کن ببین ردِّ کبودِ گونه ام را !..،زجر بَد می زد شب و روز مرا اینگونه زجرآور تصور کن سنان از خنده غش می کرد ، تا خولی هُلَم می داد مرا بازیچه ی دستانِ مُشتی شَر تصور کن نگو آن گوشواری که خریدی کو؟!..،کشید و بُرد همین خون‌لخته‌ی گوش مرا زیور تصور کن ادای لکنتم را دختر شامی درآورده... زبانم را زمان ترس از این بدتر تصور کن شرارِ پشت بام خانه ای روی سرم می ریخت... کبوتر را درون دود و خاکستر تصور کن میان ازدحام کوچه صدها بار افتادم... گُلی را زیرِ دست و پای یک لشگر تصور کن حجاب عمّه‌ام زینب،عمو عباسِ من را کُشت... برایش آستین پاره را معجر تصور کن! چه‌ها دیدند در بزمِ شرابِ شام،دخترهات... میان مست ها بابا..،خودت دیگر تصور کن! ▪️ من از دنیای بی بابایِ فردا سخت می ترسم همین شب را برای من شبِ آخر تصور کن
دستی که زد بر روی زهرا عمه را زد خلخال ها را بُرد و با حرصش مرا زد سیلی به من میزد ولی بر عمه میخورد هر ضربه ای را که به من زد جابجا زد بابا غرورم بدتر از پایم شکسته آن مرد شامی بارها تهمت به ما زد دارد سیاهی می رود چشمم هنوزم نفرین به آنکه مُشت های بی هوا زد سوغات برد اما مچاله سوی شهرش آن چارقد را که عمو با گریه تا زد بیخود نشد مویم سفید آن چند ساعت نامحرمی صدبار اسمم را صدا زد شیرین زبان بودم ولی لکنت گرفتم وقتی سرت را دشمنت بر نیزه ها زد
〰〰〰〰〰〰〰 بند اول رمق ندارم خسته ی خستم اروم نداره دل شکستم عمه کمک کرد که من نشستم نمیبینه چشمام از روزی که سیلی خوردم بسکه عذابم دادن روزی هزار بار مردم از درد پهلو بابا خدایی کم اوردم نبودی تا ببینی که دستامو بستن ادمای حقیری که دنیا پرستن همونا که تو گودال رو سینت نشستن 〰〰〰〰〰〰〰 بند دوم دلم گرفته از این زمونه از مادر تو دارم نشونه موهام سفیده قدم کمونه کاشکی می شد بابایی منو بغل میکردی تلخی این روزا رو مثل عسل میکردی سختی این شب ها رو با خنده حل میکردی یادته ناز من رو چقدر میخریدی دست پر مهر تو رو سرم میکشیدی چی آوردن سر من چی خوب شد ندیدی 〰〰〰〰〰〰〰 بند سوم خدا میدونه که چی کشیدم وقتی سرت رو رو نیزه دیدم شکر خدا که به تو رسیدم تا که لباتو دیدم دلم کباب شد بابا انگار که دنیا روی سرم خراب شد بابا آرزوهام بعد از این نقش بر آب شد بابا منو بردن اسیری و گفتن ثوابه اگه دستام کبوده برای طنابه بیا بابا بریم با هم از این خرابه شعر و سبک:
┅‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅ :به سمت گودال از خیمه دویدم من،،، ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ خـــوش اومـدی بابا به کنـــج ویرونه خــــرابه از نــورِ ســرت چــراغــــونه شــــدی تو تعــبیــر خـواب شبــم بابا! مــرهـــــمِ دردا و تـــاب و تبـــــم بابا! خـوش اومـدی بابا (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ منتـظـرت بــودم تا کـه تــو بـرگــردی بــدونِ مـــن بابا چــرا سفـــر کــردی؟ فــــدای زخمــــای روی ســـرت بابا قــربـون این رگـهــای حنـجــرت بابا بابای خوبــم وای (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ رقیــه قــربونِ صـــورت پـر خـــونت چـه کــرده ان بابا  با لب و دنــدونت وقتی رو لبهای تو خیزران می خورد عمــه هزار دفعـه به جای تو می مُرد بابای مظلومــم (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ نصیبـــم از بابا ســری به دامــــانم خسته شدم بی تو بی سر و سـامانم دنیــا بــرام بـی تـو شـبیـه زنـدونــه بعـــدِ تو چشمـای رقیــه پر خــونــه بابای مظلومـــم (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ بابا منـــم با تــو عـــزم سفـــر دارم بــدونِ تو بابا خــون به جگــــر دارم بــس که جسـارت تو شــام بلا دیدم سیلـــیِ نامـــردا   تــو کــربلا دیــدم به غیـــر ویـرونه که آشیــانم نیست اینجا نمی مونـم دیگــه توانم نیست بابا غــــریبـم من(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ رقیـــه با حـرفـاش آتیــش به دلها زد شبــونه با غـربت ، دل و به دریــا زد وقتی سر از دستش روی زمـین افتاد پیــشِ ســرِ بابا رقیــه هم جــون داد امان از این ماتم (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ خـــــرابه گریــونه هنــوز ایـن مــاتم شعلــه کشید آهِ اهـلِ حــرم از غــــم رقیـــه شــد یــاسِ کبــود ویـــرونـه عمـــه براش داره لالایــی می خونـه بخواب گل یاســم(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ سه ساله ، زهـرا هم شبیـه مادر شـد غنـچـــهٔ زیبـایِ حسـیــن ، پرپر شـد یاس کبـــودم وای(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ ✍رقیه سعیدی (کیمیا)
بسم رب الحسین (ع) بند۱: خوابن همه اما من بیدارم بازم ستاره ها رو می‌شمارم با اینکه رو نیزه از من دوری از همین راه دور دوست دارم درده که تو دوری ولی نا محرما نزدیکَمَن محکم بستم روسریمو بیزارم از دیده شدن دوری ولی با تو صحبت دارم حیف که نمی‌تونم لکنت دارم گم شده بودم و عمه دق کرد خیلی واسه همه زحمت دارم بند۲: دلتنگِ صداتم بابا جونم حرفی بزن باهام مهربونم قرآن می‌خونی از روی نیزه خیلی خیلی بابایی ممنونم از نیزه‌ت دورم می‌کنن با گریه اصرار می‌کنم پای نیزه زار می‌زنم دنیا رو بیدار می‌کنم سخته ولی بابا حالم خوبه غصه نخوریا حالم خوبه اگه تو بغلت باشم حتی با این کبودیا حالم خوبه بند۳: خوش برگشتی پیشم ای محبوبم حالا که اینجایی خوبِ خوبم با اشکام زخماتو وقتی شستم خاکسترِ موهاتو می‌روبم ای سر زخمی تو هنوز بابای زیبای منی این ویرونه قصرِ منه وقتی روی پای منی درد نداره دیگه زخم ابروم درد نداره دیگه دست و بازوم پیش تو بابایی من خوشبختم غم ندارم اگه باشی پهلوم
❁﷽❁ :به تماشابیا ای پسر فاطمه... یا امام زمان شیعه ده احساسه باخ... ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ :👇 السلام علیک سه ساله ، بنت الحسین نور چشـــم همـــه ، تاج ســر عالمین دختر شاه عشق ای نگین دمشق یا رقیه (۴) باب حاجاتی و گره گشا دست تو عاشقانت شدن یکسره پابست تو حرمت باصفاست مقصد عاشقاست یا رقیه (۴) چه جفـــاها به تو از غـم دوران رسید در همین عمر کم ، غصه ، فراوان رسید شدی از دنیا ، سیر از غم و غصه ، پیر یا رقیه (۴) عمه قربان آن دو چشم گریان تو من بمیــرم برای دســت لرزان تو ای گــــل پرپرم عشق اهل حرم یا رقیه (۴) صورت ماهت از هالهٔ نیلی گرفت دلم از دیدن ضربت سیلی گرفت یاس نیلوفری مادر دیگــری یا رقیه (۴) آخـــرش همســـفر بــا ســـرِ بابا شدی راحت از این همه جور و جفاها شدی جان به لبها رسید روح تو پر کشید یا رقیه (۴) ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ :👇 سنی اکبر جانی ناله چکیب آغلاما قلبیمی یاندیران سؤزلرینن داغلاما نازلی جیران بالام ئؤرگی قــان بالام یا رقیه (۴) دل ویـــرانه ده اوخشـــیار عمّـــون سـنه بِئلَه جان وئرمگون نیسگیل اولوبدور منه نیه صُولدون گؤلؤم سنــــه تِزدی ئولؤم یا رقیه (۴) نِئجَه دفن ایلیوم سن کیمی نیلوفری تاپشوروم تُپــراقا بو یاره لی پیکـری یارالی یاسمــن ای غریب وطن یا رقیه (۴) ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ ✍رقیه سعیدی(کیمیا)
(بسم رب الحسین) :خوش اومدی تو از سفر بابا... ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ خوش اومدی گوشهٔ ویرونه خــرابه هـــم با تو چراغونه دلم از این غربتــمون خـونه بابای مظلوم بابای مظلوم و غریبم وای(۳) بابای مظلوم دیدنم آخر اومـــدی بابا چرا تو با سر اومدی بابا بدون پیـــکر اومدی بابا چرا بابایی؟ بابای مظلوم و غریبم وای(۳) بابای مظلوم بس که کشیدم انتظار ، بابا پیشم بمون همین یه بار بابا آروم شـــه قلب بیقرار ، بابا بابا بابایی بابای مظلوم و غریبم وای(۳) بابای مظلوم یه دشت خون و تن بی سر رو لای عبــــا پیـــکر اکبـــــر رو زخــم گلـــوی علــی اصغــر رو نبردم از یاد بابای مظلوم و غریبم وای(۳) بابای مظلوم هرجا که اسم تو رو می بردم کتــک با تازیـونه مـی خوردم به خــاطر تــو طاقــت آوردم بابا بابایی بابای مظلوم و غریبم وای(۳) بابای مظلوم عمـــه برام شده سپـــر بابا خسته شدم از این سفر بابا دیگه منــو با خود ببــر بابا بابا بابایی بابای مظلوم و غریبم وای(۳) بابای مظلوم ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ ✍رقیه سعیدی(کیمیا)