eitaa logo
شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
5هزار دنبال‌کننده
430 عکس
126 ویدیو
772 فایل
این کانال فقط مخصوص سخنرانان ومداحان اهلبیت(ع)میباشدولاغیر. لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/241434681Cd30712864d نظرات،پیشنهادات و انتقادات خویش را درباره ی کانال با آیدی زیر مطرح بفرمایید. @AHSy3762
مشاهده در ایتا
دانلود
مدح امام حسین ع▪مناجات با امام حسین (ع) پرچمت را هر کجا دیدم دویدم یا حسین زیر این پرچم همیشه خیر دیدم یا حسین من زمین گیرم ولی تو دستگیرم بوده ای غیر خوبی از شما چیزی ندیدم یا حسین هر کسی که ذکرتان را گفت ، آقای من است از کسی که دور بود از تو بُریدم یا حسین کودکی ام خوب یادم هست که بارِ نخست از لب بابای خود نامت شنیدم یا حسین خاطرات کربلا هر لحظه همراه من است یاد لحظه لحظه اش آهی کشیدم یا حسین یاد باد آن روزگاری که میان صحنتان  چون کبوتر دور گنبد می پریدم یا حسین بهترین ایام عمرم در حرم بود و گذشت  حال ، اما از فراقش من خمیدم یا حسین🌴🍃🌴🍃🌴🍃🌴🍃🌺🌺
مناجات امام حسین(ع) من فقیری بینوایم دوستت دارم حسین سائل کرببلایم دوستت دارم حسین رند عالم سوزم اما تا به اسمت می رسم نوکری بی دست و پایم دوستت دارم حسین هر که هستم خوب یا بد، دوزخی، اهل بهشت بی خدایم، با خدایم دوستت دارم حسین من بهشت بی تو را پس دادم آقا سال هاست ساکن بزم عزایم دوستت دارم حسین تربت تو جای خود‌دارد غبار زائرت بارها داده شفایم دوستت دارم حسین این که در داغ تو اشکی دارم و سینه زنم مادرت کرده دعایم دوستت دارم حسین لطف زینب شاملم شد اکبرت دستم گرفت با غم تو آشنایم دوستت دارم حسین در میان هروله بر سینه می کوبم اگر با رقیه همنوایم دوستت دارم حسین لنگ لنگان خویش را تا پای نیزه می رساند ای پدر بشنو صدایم دوستت دارم حسین امیر عظیمی
💠امام باقر علیه‌السلام: شیطان ۴ روز ناله ڪرده است: *روزی ڪه مورد لعنِ خدا قرار گرفت؛ *روزے ڪه از درگاه خدا رانده شد؛ *روز عید مبعث؛ *و روز عید غدیر. 📚قرب الإسناد، ص۱۰ «اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلٰے مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم»🌴🌴🌴🌴
زمینه شهادت امام محمد باقر (ع)🔳 🌴شعر و سبک :علی صمدی-قم🌴 بند اول: میشود چشم من ( پر ز اشک از غمت)2 یا باقر گشته هفت آسمان ( سیه از ماتمت ) 2 یا باقر میزند زهر شرر ( بر تن و جان تو) 2 یا باقر میروی سوی حق (ای به قربان تو ) 2 یا باقر عالم علمی پور سجادی قال باقر شد بهر ما هادی صد هزار عابد عبدتان آقا ما همه قطره تا تویی دریا یا محمد باقر (2) یا مولا بند دوم: میرسد بر مشام (عطر و بوی بقیع) 2 یا باقر مرغ دل میزند (پر به سوی بقیع) 2 یا باقر غربتت محرز است ( در جوار نبی) 2 یا باقر از این آل سعود (گله داره نبی ) 2 یا باقر میشود روزی قبرتان آباد گریه و روضه در بقیع آزاد میکنیم صحن و گنبدی احداث ما غلامان حضرت عباس یا محمد باقر (2) یا مولا بند سوم: خاطره داری از ( داغ دشت بلا ) 2 یا باقر ما شنیدیم ولی (دیده ای روضه ها) 2 یا باقر دیده ای قتلگاه (رقص سرنیزه ها) 2 یا باقر دیده ای آتش و (غارت خیمه ها) 2 یا باقر پیکری بر خاک ناله ی افلاک شد تن جدت بی سر و صد چاک راس پاکش را یک حرامی برد زیر سم اسب سینه میشد خرد یا ابا عبدالله(2) ثارالله
یک عمر داغ کربلا یادش نمیرفت دلشوره هایِ عمّه را یادش نمیرفت درس و حدیثش مانعِ روضه نمیشد برپاییِ بزم عزا یادش نمیرفت بر دوش ِ دل، بار مصیبت داشت عمری جان دادن خون خدا یادش نمیرفت بالاسرِ هر پیکر بر خاک خفته لبخندِ شمرِ(لع) بی حیا یادش نمیرفت بردند بی صبرانه بعد از گوشواره- گهواره را بینِ عبا... یادش نمیرفت تب داشت بابا! سوخت خیمه! زجر(لع) آمد! زد تازیانه بیهوا! یادش نمیرفت هنگام غارت بود و در بین شلوغی... افتاد زیر دست و پا یادش نمیرفت لعنت بر آن دستی که هجده نیزه آورد سرهای روی نیزه ها یادش نمیرفت کنج خرابه...زیر نور ماه...آرام... شب-گریه هایِ بیصدا یادش نمیرفت در کنج حجره، داشت جان میداد امّا کهنه حصیر و بوریا یادش نمیرفت! مرضیه عاطفی
روضه می خوانم از زبان کسی که خودش داغ کربلا دیده در حوالیِ قتلگاه حسین خولی و شمر بی حیا دیده باقرالعلم اینچنین فرمود جدّ ما را به پنج حربه زدند لشگری با تمام بی رحمی به غریبی هزار ضربه زدند یک نفر با هجوم شمشیرش عده ای با هزار سر نیزه بر تنش زخم بی شماره نشست تیر بر تیر نیزه در نیزه یوسف افتاد بین صدها گرگ پنجه هایی پلید چنگش زد آنکه بی تیر بود و بی نیزه از همان راه دور سنگش زد یوسف افتاد بی رمق در خاک پیش چشم اله و محبوبش بی حیایی رسید و با کینه زد به زخم حسین با چوبش دادِ زینب بلند شد اینجا: پسر مادر مرا نزنید تن صد چاک و بی دفاعش را دیگر اینگونه با عصا نزنید مجتبی شکریان
🏴🏴 داغِ تو روشن می کند شمعِ محرم را در شعله ی غم می کشاند جانِ عالم را مثلِ پدر میراث دارِ کربلایی تو چون از مسیرِ کربلا آوردی این غم را قلبی شکسته داری و لبریزِ از آهی بر گونه ات داری کماکان اشکِ نم نم را درد است طفلِ چار ساله از سرِ بغضی در قلبِ کوچک جا دهد این حزنِ اعظم را کاری که با گل کرده دردِ کربلا، دیگر آسوده دیده بر تنش هر جرعه ی سَم را آقا! زیاد از کربلایِ تو نوشتتد و اما دریغا درد و غمهای مجسّم را آن چشم هایت راویِ تصویرِ گودال است در سینه ات جا داده ای این دردِ مبهم را پیش از تو بر جدت ملائک روضه ها خواندند در عرش بر پا کرده اند این بزمِ ماتم را با خاطراتِ درد می آیی ولی ای عشق با محنتِ باران نشُستی آهِ زمزم را دلتنگیِ پاییز در جانِ تو جاری بود غیرِ تو کس باور ندارد بغضِ شبنم را صحنِ خرابت در نگاهِ حسرتم آقا! از خونِ دشتِ کربلا آورده مرهم را گلدسته های صحنِ تو در چشمِ ما روشن گل کرده شعرِ کربلایت رنگِ پرچم را امشب سلامم می رسد خاکِ بقیعِ تو تا از تو گیرد روضه و اشکِ محرم را!
راوی کرببلایم ، جگرم میسوزد سوز زهرست که پا تا به سرم میسوزد زهر تسکین شده بر آتش جان و جگرم از جفا سوخته مادر همه ى بالو پرم در جگر آتشی از آتش صحرا مانده جای زنجیر اسارت به برم جامانده بوی سیبست که از خون لبم می آید بوی دودست که از سوز تبم می آید راوی خیمه ی افروخته و نیزارم خاطرات بدی از آتش و صحرا دارم من که جامانده ی ویرانه و آن بازارم بر غم طفل سه سالست چنین میبارم دامنش در شرر آتش صحرا میسوخت پیش چشمان ترم چادر زهرا میسوخت آه ، هم بازی من با لگد از پا افتاد با تنی سوخته از دوری بابا افتاد من که جا مانده ی آن خار و خسم میدانم من که از دود گرفته نفسم میدانم که چه دردیست به صحرا غم بی بابایی غم گهواره ی خالی و غم لالایی زهر میسوزد و خون جگرم میریزد خاک صحراست که از موی سرم میریزد دستو پا میزنمو گاه زمین میافتم یاد آن سوخته ی نیزه نشین میافتم آتش این جگر از فاجعه ی آن صحراست از همان روز نفیر لب من یا زهراست باقر علممو در سایه ی إنا لله مادرم آمده با ناله و با واویلا تا ابد هست به لب ، ناله ی هل من ناصر شیعه حاصل شده از ، مکتب قال الباقر نرگس غریبی
چه تفاوت بکند ناله کند یا نکند که دل سوخته را ناله مداوا نکند چه تفاوت بکند پا بکشد یا نکشد کاش می‌شد خودش اینقدر تقلا نکند زهر اینبار چه دارد متورم شده است زهر با این تنِ بیمار مدارا نکند این جوانی که کنار پدر اُفتاده زمین چه کند گریه اگر بر سر بابا نکند اینهمه جای جراحات برای شام است زهر هرچند که سخت است چنین تا نکند نفس آخر و با روضه‌ی ویرانه گریست نشد او یادِ غمِ عمه‌ی خود را نکند یادش اُفتاد که هم بازی او می‌اُفتاد سنگ رحمی به سر دختر نوپا نکند گفت دستم...سر زنجیر به دستش بستند کاشکی صحبتی از آبله‌ی پا نکند کاش می‌شد که سرِ بام کسی ننشیند کاش می‌شد که کسی سنگ مهیا نکند چادر عمه پناهش شد و نالید : سرم.... چه کنم تا که مرا زجر تماشا نکند .... زن غساله چه فهمید که می‌گفت به خود بهتر این است که این مقنعه را وا نکند حسن لطفی
🎼 🔘🔘🔘🔘 ✅بنداول مدحی سلام آقا سلام آقای بی زائر سلام آقا سلام یا ایهاالباقر(ع) سلام آقا سلام هردل عاشق به قبرتو یا مولا یا ابالصادق(ع) سلام ما به اون قبر رفیع تو سلام ما به خاکای بقیع تو خدا رو شکر سایه روی سرم داری توی قلبم یه عمریه حرم داری 🔘➖➖➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم غریب اقا. تو دیدی ازدحام اقا غریب اقا دیدی بازار شام اقا غریب اقا غروب کربلا دیدی غریب اقا تنی رو زیر پا دیدی غریب اقا تو دیدی قحطیه اب و غریب اقا دیدی اشکای رباب و غریب اقا تو دیدی غصه و غم ها غریب اقا تو دیدی قامت خم ها غریب اقا تو دیدی قوم صد رنگ و غریب اقا تو دیدی بارونه سنگ و غریب اقا. تو دیدی کوچه و باز ار غریب اقا. تو دیدی طعنه و ازار غریب اقام غریب اقام 🔘➖➖➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم منم باقر منم هم نام پیغمبر(ص) که جدم بود علی و فاطمه مادر میادیادم که تو دشت بلا بودیم میاد یادم اسیر غصه ها بودیم میاد یادم که عمه م میکشید هی آه تو کربلا توی گودی قتلگاه میاد یادم دیدم خنجر روی حنجر میادیادم که دیدم روی نیزه سر میاد یادم غروب قافله دیدم میاد یادم نگاه حرمله دیدم میاد یادم دیدم بی سر شیر خوار میاد یادم که دیدم غارت گهوار میاد یادم که دیدم گریه ی دختر میادیادم که دیدم غارت معجر میادیادم لگد از اون و این خوردم هزاربار با رقیه هی زمین خوردم حسین جانم حسین جانم 💠💠4⃣3⃣8⃣💠💠 🔘➖➖➖➖➖➖🔘