#اشهد_ان_علیا_ولی_الله گفتند مظلوم‌ و علی در یادم آمد قومی زنی را پیش چشم شوهرش زد... با چشم‌ گریان بین کوچه دید مولا قنفذ غلافش را به دست همسرش زد بیتی که پیغمبر به پایش سجده میکرد دشمن ز کینه ظلم و آتش بر درش زد زهرا که جان حیدر و دُخت رسول است قومی حرامی با لگد بر پیکرش زد پهلو شکست و صورت زهرا سیاه است دیده مغیره تازیانه بر سرش زد مرگِ پسر وقتی است که مادر بیفتد با دست سنگینی به روی مادرش زد کشتند مادر را میان خاک‌ و خون‌ ها آهی پر از غم ، از غریبی دخترش زد اینجا اساس و‌ پایه ی ظلمت بنا شد در کوچه امضا شد که پرپر اصغرش زد جان داد ارباب دو عالم‌ تا علی دید صورت به روی ماه و پاکِ اکبرش زد ای منتفم‌ ،  ای وارث حیدر کجایی ؟ بس ناله زینب از نوای مضطرش زد /عبدِ کریم/

#اشهد_ان_علیا_ولی_الله هر دل نپذیرد که علی بود اول عبدی که بُود یگانه معبود اول جز ذات علی ، خدا ندارد جلوه حیدر بُود آن ساجد و مسجود اول /عبدِ کریم/

#زمزمه #مناجات با دست خالی اومدم / با خسته حالی اومدم بعدِ یه سال دربدری / توو این لیالی اومدم توو چَنته چیزی جز خجالت ندارم روم نمیشه سرم رو بالا بیارم جز در این خونه کجا سر بذارم گناهای من قدِ هفت آسمونه آخ - بخشش از بزرگونه ۲ رفته به یغما هستم و / مثل یه ورشکستَم و دوباره می‌خورم زمین / اگه نگیری دستمو آواره بودم و پناهم دادی باز وِجهه به این روی سیاهم دادی باز توبه شکستم ولی راهم دادی باز داد می‌زنم تا همه عالم بدونه آخ - بخشش از بزرگونه ۲ می‌شنوی سوز و آه من / ای همه ی پناه من واسطه آوردم تا که / بگذری از گناه من تو رو به اون پیکر غرقابه ی خون تو رو به خواهری اسیر و نیمه جون منو ببخش خدای خوب و مهربون باقیِ روضه توی قلبم بمونه آخ - بخشش از بزرگونه ۲ ✍ بهمن عظیمی سبک ایمان کریمی

#شور_حضرت_علی(ع) #رمضان ای امیر بی گَزَند خدمتگزار تو منم تا همیشه نوکرِ ایل و تبار تو منم چه نیازی به توضیحه حرف من خودِ تلمیحه! فکر و ذکر تو تسبیحه ، یاحیدر یاحیدر یاحیدر یاحیدر یاحیدر یاحیدر قلب من همیشه هست در انحصار تو علی شاکرم همیشه از پروردگار تو علی ای رحیم و رحمن حیدر مرز کفر و ایمان حیدر اولین مسلمان حیدر ، یاحیدر یاحیدر یاحیدر یاحیدر یاحیدر یاحیدر شاه عالَمه کسی که باشه سائلت علی خارج از شمارشه ذکر فضائلت علی مَدحِ تو خدای مَنّان... گفته توو تمام قرآن یاعلی‌مدد مولا جان ، یاحیدر یاحیدر یاحیدر یاحیدر یاحیدر یاحیدر ای تموم کائنات مخلوقِ نیم نگاه تو از ازل اِلی الاَبَد دوعالم در پناه تو ای به رَبُّ العَرش آیینه! حُبِّ تو اصول دینه با تو زندگیم تأمینه ، یاحیدر یاحیدر یاحیدر یاحیدر یاحیدر یاحیدر مرز دوزخ و بهشت تنها ولایت توئه که رضایت خدا هم به رضایت توئه ای قَسیمِ نار و جنّت ای به خلقِ خاتم علّت! شیعه باتو شد باعزّت ، یاحیدر یاحیدر یاحیدر یاحیدر یاحیدر یاحیدر گفت نبی یه ضربه ی شمشیر تو محک شده! برتر از عبادتِ جنُّ و انس و مَلَک شده اعظم و عظیم یاحیدر اعلم و علیم یاحیدر راهِ مستقیم یاحیدر ، یاحیدر یاحیدر یاحیدر یاحیدر یاحیدر یاحیدر ✍ بهمن عظیمی

به این سبک خوانده میشود👆👆👆

یا لطیف بِعَلیِّ الٰهی اَلْعَفو باز کن در به روی سائل هجران‌دیده این منم..،بنده‌ی آلوده‌ی خُسران‌دیده پاک کن اشک مرا وُ بغلم کن یا رب عبد سرخورده‌ محبت ز کریمان دیده! دستم از دست تو وا شد که چنین گم شده ام آن‌قَدَر حادثه این کودک گریان دیده نَفس‌ِ سرکش چه بلایی که نیاوَرد سرم چه‌کسی مثل من اینگونه پشیمان دیده؟! چشم‌پوشی ز خطا،مسلک اهل کرم است هرچه بد کرده گدا باز هم احسان دیده غرق عصیان شده بودیم..،که زهرا آمد شیعه از چادر او خِیر، فراوان دیده گرچه گیریم..،رضا ضامن ما خواهد شد لطف ها نوکر از آقای خراسان دیده زیر و رو کن دل آلوده ی ما را..،به علی ذکر او را لب ما آیه ی قرآن دیده پای ما را بکشانید به درگاهِ نجف این گدا بندگی اش را دمِ ایوان دیده لحد آخر ما دست امیر نجف است دفن ما را خودِ شاهنشهِ خوبان دیده بیقراریم..،به ما رزق حرم را بدهید نوکرش هرچه که دیده است ز هجران دیده ▪️ ▪️ آب می خواست..،که شمر آمد و او را چرخاند خنجری را لبِ پاخورده ی عطشان دیده کهنه پیراهن او دست حرامی افتاد... خواهری جسم پُر از نیزه یِ عریان دیده #ماه_مبارک #شب_قدر #یا_حسین #بردیامحمدی

#مناجات #ماه_رمضان #لیلة_القدر گدایی بی سَر وُ پایم، که رانده از همه جایم فقط ماندی برایم تو، تو هم من را نمیخواهی؟ چُنان کوهی زِ آوارم، دِگَر از خویش بیزارم به جز تو من که را دارم، خودت که خوب آگاهي تو مُچ گیری نکردی دستگیری کرده ای یارب گرفتی دستِ این گُمگشته را دَر اُوجِ گمراهی همیشه بوده ای از خود گذشته، میگذشتی، آه ولی من بوده ام دَر اوج غفلت، اوجِ خودخواهی مَنَم آن رو سیاهی که ندارد در کَفَش چیزی به جُز یک قلبِ پُر خون وُ دو قطره اشک وُ یک آهی گناهی هم اگر کردم گَمانَم بوده میبخشی طَمَعْ بَر بَخشِشَت کردم، اگر کج رفته ام راهی بیا دنبال من یا رب، که بی عُرضه تر از آنم چو از چاله بُرون گشتم، فِتادم باز در چاهی تو را گم کرده ام یارم، در این آشفته بازارم دلم را غرق غم کردم به عشق و لذّتی واهی به تو اُمّیدْوارَم من، تو خیلی مهربان هستی پناهم می‌دهی حتما، پناه بی کَسان هستی من آن عبد گُنَهکارم، که رنجاندم تو را یارم بله من عَبدِ نامردم، بدی کردم، غلط کردم بله من آن تَبَهکارم، همان مجرم که بیمارم وَ عبدی بی وفا هستم،بله من عَبدِ ولگَردَم ولی حالا که برگشتم، به آغوش تو محتاجم مرا محکم بغل کن که پر از زخمَم پُر از دردم ندارم پایِ رفتن را، مران من را، مران من را زِ درگاهِ کریم خود شَهَنشاها نَکُن طَردَم شکسته بال وُ محزونم، پشیمانم وَ دلخونم نگو من را نمیخواهی، کمک کن باز برگردم خیانت کرده ام آری، جهالت کرده ام آری بله من نیستم لایق، بِبَخشی اَم که نامردم اگر چه غرق تقصیرم، ولیکن دستِ پُر هستم علی را با سَری زخمی به درگاه تو آوَردَم به این امّیدوارم که، مرا یا رَب ببخشایی علی را واسطه کردم مَرا امشب ببخشایی ندارم آبرو أمّا، علی بَس آبِرو دار است برایِ خاطرِ حیدر ببخشایم، خطا کردم سَرَم افتاده پایین وُ خجالت میکشم یارب دِلَم گَرمِ علی بوده که نامت را صدا کردم به جز عشق علی دیگر ندارم در کَفَم چیزی فقط امشب تَوَسُّل بَر، أمیرِ لافتی کردم خدایا خوب میدانم که هستی عاشق حیدر که من هم هِی علی گفتم، علی گفتم، دعا گردم خودم را کرده ام پنهان به زیرِ سایه ی مولا به پشتیبانیِ او نغمه ی ((أغفِر لَنا)) کردم چقدر از من گذشتی وُ به تو قُولِ شَرَف دادم کریمانه عَمَل کردی، ولی من إدّعا کردم خدایا مثلِ تو من هم علی را دوست میدارَم هوایِ یک زیارت پایِ ایوان طلا کردم سخاوتمندِ بی منّت،زِ تو کَم خواستن کُفر است نجف جای خودش خیلی هوای کربلا کردم تو دریای کَرَم هستی، تمامِ باوَرَم هستی خودت هم خوبْ میدانی پناه آخرم هستی 💠💠💠💠💠 #سید_مرتضی_پیرانیان

#شور بند1⃣ بنویسین منو آواره و مجنون نجف تشنه ی وصل علی، خومار و حیرون نجف من دلم تنگه برا نَمْ نَمِ بارون ِ نجف نگین دردونه نجف عرشِ مُعَلّا، فرشِ حَریمش عالم گدایِ، خاکِ کریمش شاهای عالم، هستن غبارِ درگاه جود وُ، لُطفِ عظیمِش گشته فَلَک زمین، از نور پیکرش تابانده نورِ حق، منشور پیکرش جانم چه محشری، گشته شرابِ سرخ در کوزه ی نجف انگور پیکرش لایُمکِنُ الفِرار مِنْ حِلاوتِ حُبِّکْ،علی علی.. بند2⃣ کعبه ی حقیقیِ عالمه ایوونه نجف من مریض عشقمو دوا وُ درمونه نجف جایی که تو خاطره م همیشه میمونه نجف أذونِ محزونِ نجف جنّت برا من، یعنی کنارش یعنی هوایِ، پاکِ مزارش کاشکی میشُد که، اونجا مقیم شم باشم غلامش، خدمتگزارش با دست او گِلِ آدم سرشته شد با دست او أزل قرآن نوشته شد صبح أزل که شد، اوَّل که جبرئيل شد عاشق علی، بعدش فرشته شد لایُمکِنُ الفِرار مِن،حِلاوتِ حُبِّکْ، علی علی.. بند3⃣ دلِ من تنها یه جارو قبله میدونه نجف خوش ب حال اون کسی که میشه مهمونِ نجف میره وُ یه مدتی با مستی میمونه نجف کعبه و میخونه نجف داره چه سِرّی، وقتی نشستی تو صحن حیدر، انگاری مستی اونقد که گفتم، از عشق حیدر میگن بهم که، حیدر پرستی توحیدِ با علی، دارای قیمت است توحیدِ بی علی، شِرک و جهالت است بی او نمیرَوَد راهی به سوی حق چون دینِ بی علی، راهِ ضلالت است لایُمکِنُ الفِرار، مِن حِلاوتِ حُبِّکْ علی علی.. 💠💠💠💠💠 #سید_مرتضی_پیرانیان