#مبعث
به نام محبوب خدا،محمد
گل تموم باغچه ها،محمد
همونی که بهش ملائک میگن
پدر بزرگ کربلا،محمد
هرجا که پا میذاشت بارون می بارید
از سر و روش برگ امون می بارید
اونقده لیلا شده بود که خدا
براش از آسمون جنون می بارید
کوه پیش ابهتش حقیر بود
تو جنگ با کافرا مثل شیر بود
اختیار آسمونارو داشت و
زمین تو مشتش مثه یه خمیر بود
آقا همیشه نیمه شب میومد
با کیسه ی نون و رطب میومد
کاشکی ما جای اون یتیما بودیم
کاشکی که زمونه به عقب میومد
صدای جبرئیل تو غاره،اقرأ
برو بخون از رو مناره اقرأ
می دید تو هفت آسمون نبوت
حک شده رو قلب ستاره اقرأ
اونکه قدم قدم تا آخرش رفت
ادامه ی راه پیمبرارو
با خلق مهربونش از مد انداخت
زنده به گور کردن دخترارو
نبی همون علی،علی نبی بود
اینو چشای با بصیرت می دید
تا که علی لب به سخن وا می کرد
بوی خوش محمدی می پیچید...
#محمد_نجاری
#مبعث
#پیامبر_اعظم_ص_بعثت
عصر جهانگير نبوّت رسيد
عيد بزرگ بشريّت رسيد
عيد خدا، عيد جهان وجود
عيد قيام است و ركوع و سجود
عيد رسول دوسرا آمده
منجي عالم ز حرا آمده
سيّد افلاك! سلامٌ عليك
خواجۀ لولاك! سلامٌ عليك
اي شده لبريزِ پيام خدا
بخوان، بخوان، بخوان به نام خدا
بخوان، بخوان اي به دو عالم علَم
به نام آنكه آفريده قلم
بخوان كه "هستی" به تو دارد نياز
بخوان كه "خلقت" به تو آرد نماز
بخوان كه آغاز پيامآوريست
بخوان كه پايان ستمگستريست
بخوان كه نابودي نااهلهاست
بخوان كه ناكامي بوجهلهاست
بخوان كه توحيد كشد ناز تو
بخوان كه عدل است سرافراز تو
بخوان و خود را سپرِ سنگ كن
بخوان و رخساره ز خون رنگ كن
زمين و آسمان پر از نور توست
غار حرا نه! همه جا، طور توست
نكتهبهنكته روبهرو موبهمو
آنچه كه بايست بگويي بگو
بگو هو الحيّ و هو الهو، بگو
بگو خدا نيست به جز او، بگو
بگو همه خداپرستي كنيد
ترك گناه و جهل و پستي كنيد
بگو بتان دم از خدا ميزنند
خدا، خدا، خدا صدا ميزنند
بگو نداي من نداي خداست
بگو كه اين صدا صداي خداست
بگو كه توحيد، نجات شماست
بگو كه اسلام، حيات شماست
ما به تو حكم ازلي دادهايم
ما به تو قرآن و علي دادهايم
قلب تو از تابش ما منجليست
پيش تو ما، پشت سر تو عليست
حبيب ما تو اول و آخري
تو بر پيمبران پيامآوري
بعد تو پيغامبري نيست نيست
حكم و كتاب دگري نيست نيست
اي ز تو انبيا همه سربلند
كيست كه بعد از تو كند سر، بلند؟
اگرچه بر پيمبران خاتمي
پيشتر از عالمي و آدمي
تو از تمام انبيا برتري
تو يك پيمبرِ عليپروري
طلعت تو شمع ره انبياست
وزير تو پادشه انبياست
كيست علي؟ روح در آغوش تو
كيست علي؟ بتشكن دوش تو
كيست علي؟ عليست، ما را ولي
كيست علي؟ عليست تو، تو علي
علي بُوَد تمام تفسير تو
عليست شير ما و شمشير تو
جسم تو و جان تو يعني علي
تمام قرآن تو يعني علي
ساقۀ پيكان تو در شَست اوست
دست يداللهي ما دست اوست
خيل ملك محو جلال تواَند
شيفتۀ صوت بلال تواَند
مهر به درگاه تو باشد مقيم
ماه به انگشت تو گردد دو نيم
هر نفس پاک تو تكبير ماست
حيدر خيبرشكنت شير ماست
روح بشر تشنۀ تعليم توست
خلقت ما يكسره تسليم توست
خيز و به جان و تن عالم بدم
در نفس خستۀ «ميثم» بدم
#غلامرضا_سازگار
#مبعث
#پیامبر_اعظم_ص_بعثت
دوباره در نفس خاک، جانِ تازه رسید
به روح عالم هستی، روان تازه رسید
قیامتی شده برپا ز صُور اسرافیل
به خفتگان زمین باز جان تازه رسید
زمان جهل بشر گوئیا سر آمده است
برای دانش و بینش، زمان تازه رسید
معلّم بشریت خدا فرستادهست
دوباره بهر بشر امتحان تازه رسید
فضای گلشن هستی اگر بهاری شد
به بوستان جهان، باغبان تازه رسید
جهان ز بعثت او نور ایزدی دارد
شمیم ناب ز عطر محمّدی دارد
چه رسخیز بزرگی دوباره برپا شد
قیامتی به زمین و به آسمانها شد
میان اهل زمین ولوله زشوق افتاد
میان اهل سماوات شور و غوغا شد
پُلی به وسعت توحید بسته شد تا عرش
به روی اهل زمین، راه آسمان وا شد
صدای خواندن قرآن بلند شد، آن گاه
زمین به وسعت باغ بهشت زیبا شد
ردای سبز رسالت به دوش او افکند
امین وحی به غار حرا، در آوا شد
جهان ز بعثت او نور ایزدی دارد
شمیم ناب ز عطر محمّدی دارد
بهار رویش گلهای ناب آمده است
شمیم ناب گل انقلاب آمده است
ز غار سبز حرا، جبرئیل زد فریاد
سپیده سرزده و آفتاب آمده است
برای رُشد کمال و سعادت بشری
کلام وحی رسیده، کتاب آمده است
به پاس عزّت و قدر و مقام زن با او
ز دوست آیهی نور و حجاب آمده است
صدا زدند که این عطر ناب و نور از چیست؟
ز جنّ و انس و ملائک جواب آمده است:
جهان ز بعثت او نور ایزدی دارد
شمیم ناب ز عطر محمّدی دارد
رسید تا به زمین جلوه و صفا بخشد
به زخم و درد بشر مرهم و دوا بخشد
رسید تا که بت آدمی شکسته شود
به خلق جلوهای از رحمت خدا بخشد
برای عدل و مساوات شد نبی مبعوث
که بندگان خدا را شرف، بها بخشد
بشیرِ نور خبر میدهد ز ختم رُسل
بشارتی به تمامی انبیا بخشد
پیمبران اوالعزم یک صدا گفتند
اگر به خلق خداوند، رو نما بخشد
جهان ز بعثت او نور ایزدی دارد
شمیم ناب ز عطر محمّدی دارد
مسیر سبز غدیر از حرا هویدا شد
همین مسیر، طریق ولایت ما شد
رسول آینهها با علی برادر بود
برادر نبی آئینهی تولّا شد
قسم به نص «یَدالله فَوقَ ایدیهِم»
علی به راه نبی دست حقتعالا شد
هزار بار اگر بسته شد ره توحید
به ذوالفقار علی، راه معرفت وا شد
به ذکر یاعلی و یاعلی «وفایی» گفت
دراین خجسته شبی که جهان در آوا شد
جهان ز بعثت او نور ایزدی دارد
شمیم ناب ز عطر محمّدی دارد
#سیدهاشم_وفایی
#مبعث
#پیامبر_اعظم_ص_بعثت
دمید ماه رجب رؤیتش مبارک باد
به دوستان خدا نعمتش مبارک باد
نزول بارقۀ رحمتش مبارک باد
محمد آمده و بعثتش مبارک باد
که بعثتش حرکت داد چرخ هستی را
که هجرتش برکت بود حقپرستی را
سپیده دم ز حَرا آفتاب برخیزد
فروغ رحمت حق بیحجاب برخیزد
ز صخره صخرۀ آن، عطر ناب برخیزد
سحر که شهر خدایان ز خواب برخیزد
امین مکه رهایی ز مستیاش بدهد
نوید مذهب یکتاپرستیاش بدهد...
بزرگ مرد چهل ساله با رُخی چون ماه
رسیده است و به راز پیمبری آگاه
دهند تهنیتش ز آنچه بگذرد در راه
به این ندا که محمد! تویی رسول الله
بشارتی که عمو زادۀ خدیجه دهد
امید بر دل آزادۀ خدیجه دهد
نفس کشیدن او نکهت خدایی داشت
برای خستهدلان مژده رهایی داشت
به درد مردم محروم آشنایی داشت
که در جهان عرب این همه فدایی داشت
خلوص و صبر و رضا را ز بس به کار گرفت
به نیم قرن جهان را در اختیار گرفت
خلیل نیست ولی بر خلیل ناز کند
به روی عالم، درهای علم باز کند
کلیم پیش رخش سجدۀ نیاز کند
مسیح پشت سر مهدیاش نماز کند
نظر ز آمدن انبیاء والا اوست
بزرگ معجزۀ نون والقلم با اوست
کسی که عالم ایجاد بیقرارش بود
جوامع بشریت در انتظارش بود
رسید و وحدت و آزادگی شعارش بود
چو حُسن خلق سلاحی دراختیارش بود
محمد آمد و آورد هرچه خوبی بود
کتاب او در حکمت به روی خلق گشود
کجاست غیرت عمار و عزم سلمانش
که زنده گشت مدائن ز عدل و ایمانش
کجاست منطق بوذر علیه عثمانش
که کُشت دشمن دین را به تیغ بُرهانش
اگر به راه بزرگان دین برآمدهایم
به کاخهای مجلل چرا در آمدهایم
مدینه از تو به بیتالحرام مینازد
حرم ز فیض تو بر هر مقام مینازد
خدا ز بندگیات بر اَنام مینازد
عرب ز نام تو بر خاص و عام مینازد
ولی دریغ که این افتخار پوشالیست
تمام دعوی اهل حجاز تُو خالیست
از این قبیله که بر خاص و عام حمله کند
گهی به کوفه و گاهی به شام حمله کند
به مسلمین یمن صبح و شام حمله کند
بعید نیست به بیت الحرام حمله کند
خدای قدرت خود را کشیده بر رُخشان
مدافعان حرم میدهند پاسخشان
مدافعان حرم باور علی دارند
به پیش دیدۀ خود خیبر علی دارند
جهاد نامهای از دختر علی دارند
امید مرحمت از همسر علی دارند
قسم به فاطمه محبوب قلب فاطمهاند
مدافعان حرم زینبیتر از همهاند
#سیدرضا_مؤید
#مبعث
#پیامبر_اعظم_ص_بعثت
زمین به جهل مرکب اسیر بود و گرفتار
زمان نهان شده در شب، شبی مخوف و شبی تار
تن زمانه پر از تب، ولی نبود پرستار
خلاصه شهرِ معذب از این سیاهی بسیار،
به سوی نور گریزان، به فکر چارهی خود بود
در آن سیاهی مطلق، پیِ ستارهی خود بود
ستارهای که درخشید و ماه مجلسمان شد
درخششی که سرآغاز راه یک جرَیان شد
زمین به لرزه درآمد، زمان پر از هیجان شد
ستاره نور خدا بود در رسول عیان شد
خدا تشعشعی از نور خود نشان جهان داد
گلِ محمدیاش را برای خلق فرستاد
چه منّتی به سر اهل دین گذاشته اینک
برای خاتم هستی نگین گذاشته اینک
خدا ارادهی خود را بر این گذاشته اینک
و آخرین عَلمش را زمین گذاشته اینک
خدا نوشت: محمد! بخوان به نام خدایت
بخوان و سجده کن آندم به احترام خدایت
به کام خشک بنوشان، ز جرعه جرعهی قرآن
لباس نور بپوشان، به جسم اینهمه عریان
بشر درست کن آسان، به دست سورهی انسان
به دست عشق مسلمان بساز از دل سلمان
بخوان به "نون و قلم" دست جهل را تو قلم کن
محمدم! به تمام جهان معرفیام کن
بگو خدای خطاپوش و چارهساز جهانم
بگو که خالق جودم، بگو که خالق جانم
قسم به عشق! بگو که همیشه عاشقشانم
اگر از عالم و آدم، کسی گرفت نشانم
علیست آینهی من، نشانشان بده اورا
در او ودیعه نهادم، تمام راز مگو را
بگو خلاصهی قرآن، ملاک سنجش ایمان
بگو تجسم رضوان و رَوح و رحمت و ریحان
بگو نمونهی انسان، بگو عیار مسلمان
بگو هرآنچه که گفتیم و گفتهاند رسولان
خلاصه کرد خدا و علی از آب درآمد
و دین ز گوشهی چشم ابوتراب درآمد
بدان که هیچ پیمبر نمیرسد به نبوت
مگر به اذن علی، با قبول اصل ولایت
ولایت علوی بوده شرط اول بعثت
اگر نگویی از او، ناتمام مانده رسالت
برای اهل زمین از علی بخوان و صفاتش
بگو که خلق بداند علیست راه نجاتش
رسول، غرق خدا بود و مات و واله و مضطر
علی رسید هماندم، نشست پیش پیمبر
علیست خیره به احمد، رسول خیره به حیدر
علی دو دست نبی را گرفت و گفت برادر!
بگیر دست مرا یاعلی بگو نبیالله
حساب کن روی من، از شروع تا تهِ این راه
#داود_رحیمی
#پیامبر_اعظم_ص_بعثت
#محاوره
#مبعث
داغ تاریخ رو کی حس کرده
داغ روزای تا ابد مبهم
غصهی دخترای زنده به گور
ماتم بردههای زیر ستم
فکر کن ابر اگه نمیبارید
تا همیشه کویر میموندیم
فکر کن بی پیامبر باید
همه جا سر به زیر میموندیم
آسمون خدا یه شب خندید
ماه گل کرد و شب چراغون شد
گفت إقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَم
دل سنگ حرا مسلمون شد
شده مبعوث اونکه دنیا رو
زیر چتر محبتش برده
من مسلمونم از همون اول
که دلم مُهر عاشقی خورده
قلبایی که به عشق اون بزنه
خالی از کینه و بدی میشن
کافیه رد بشه یه بار از باغ
همه گلها محمدی میشن
#محسن_ناصحی
#مبعث
#پیامبر_اعظم_ص_بعثت
نور «اِقرَأ»، تابد از آیینهام
کیست در غار حرای سینهام؟!
رگ رگم، پیغام احمد میدهد
سینهام، بوی محمّد میدهد
گل دمد از آتش تاب و تبم
معجز روحالقُدُس دارد لبم
من سخن گویم، ولی من نیستم
این منم یا او؟! ندانم کیستم؟!
جبرئیل امشب دمد در نای من
قدسیان، خوانند با آوای من
ای بتان کعبه! در هم بشکنید
با من امشب از محمّد دم زنید
دم زنید از دوست، خاموشی چرا؟
ای فراموشان! فراموشی چرا؟
از حرا، گلبانگ تهلیل آمده
دیده بگشایید، جبریل آمده
اینک از بیدادها، یاد آورید
با امین وحی، فریاد آورید
بردگانِ برده بار ظلم و زور!
دخترانِ رفته زنده زیر گور!
مکه، تا کی مرکز نااهلها؟
پایمال چکمۀ بوجهلها؟
کارون نور را، بانگ دَراست
یک جهان خورشید در غار حَراست
دوست میخواند شما را، بشنوید!
بشنوید اینک خدا را، بشنوید!
یا محمّد! منجی عالم تویی
این مبارک نامه را، خاتم تویی
مردگان را گو که: صبح زندگیست
بردگان را گو که: روز بندگیست
ای به شام جهل و ظلمت، آفتاب
از حرا بر قلۀ هستی بتاب
جسم بیجان بشر را، جان تویی
این پریشان گلّه را، چوپان تویی
کعبه را، زآلایش بت پاک کن
بتگران را، همنشین خاک کن
بر همه اعلام کن: زن، برده نیست
بردۀ مردانِ تن پرورده نیست
باغ زیبایی کجا و زاغ زشت؟
دیو شهوت را برون کن از بهشت
ای تو را هم مهر و هم قهر خدا
تا به کی ابلیس درشهر خدا؟!
با علی، بتهای چوبین را بکش
وین خدایان دروغین را بکش
مکتب تو، مکتب عمّارهاست
این کلاس میثم تمّارهاست
ای زمام آسمان، در مشت تو
مَه دو نیمه از سرِ انگشت تو
جای تو، دیگر نه در غار حراست
در دل امواج توفان بلاست
دست رحمت از سر عالم، مدار!
گر تو را خوانند ساحر، غم مدار!
یا محمّد! ای خرد پابست تو
ای چراغ مهر و مه در دست تو
ابر رحمت! رحمتی بر ما ببار
بار دیگر! از حرا بانگی برآر
ما کویر تشنه، تو آب حیات
ما غریقیم و تو کشتی نجات
ما به قرآن، دست بیعت دادهایم
از ازل، با مهر عزّت زادهایم
عترت و قرآن، چراغ راه ماست
روشنی بخش دل آگاه ماست
#غلامرضا_سازگار