eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.6هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
13.6هزار ویدیو
1.2هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ☘🍃متن روضه و توسل جانسوز _شهادت امام علیه السلام_ حاج محمد رضا طاهری ⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖ قسم به غربت خاکی که فوق تفسیر است فضای روضه برای بقیع دلگیر است *امشب اومدی غریب نوازی كنی،آفرین،خوش به سعادتت،اومدی برا رئیس مذهبت عزاداری كنی،شكرانه به جا بیار....*   نفس كشیدنِ بین غبارها سخت است سرودن از حرمِ بی مزارها سخت است *یه سَفرِ دل كن،با هم بریم پشت بقیع،پشت پنجره های های بقیع،چرا كه الان دَرِ بقیع به روی همه بسته است،یه موقعی چند ساعتی باز می كردن،میون هم زائرها یه عده شیعه بودن كه میومدن،همچین كه وارد میشدن كفشارو در می آوردن،فرقی نداره،حرمِ،حالا اینا بی ادبن با چكمه می ایستن تو حرم امام،ولی كسی نمیتونه بلند گریه كنه،اینجا باید تلافی كنی،ای خدا كی میشه ما تو حرم امام صادق بایستیم...* چگونه شعر بگوید دلی که میگیرد اَلا بقیع چرا شاعرت نمیمیرد قرار نیست تو  را بی سبب بهانه كنم ولی بگو دلم را كجا روانه كنم كبوتری كه در این خانه لانه داشته است در آستانِ رضا آشیانه داشته است چگونه با خبر از آن سرای درد و غم است دلش خوش است كه نامش كبوتر است بقیع سامره و کربلا و مشهد نیست در این سرا خبری از رواق و گنبد نیست بقیع مثل نجف نیست تا که مهمانش به راحتی بنشیند میان ایوانش ولی بقیع بهشتیست با چهار مزار بقیع مژده سالیست با چهار بهار چهار مظهر غربت چهار تن مظلوم چهار قبر غریب از چهارده معصوم فقط میان بقیع است این قرارُ تمام به یک سلام شوی زائر چهار امام   *دست روی سینه ات میذاری میگی: "السلام علیكَ یا اهل بیت النبوه"هم امام حسن رو زیارت میكنی،هم زین العابدین،هم امام باقر،هم امام صادق...*  ولی نه آه دلم نا تمام مانده هنوز به سینه حسرت ارض سلام مانده هنوز سلام از عمق دل دیده ای که پر ابر است به مادری که بدون حرم، نه! بی قبر است اگر سلام تو  آتش به سینه ات افروخت از آن دریست که روزی میان آتش سوخت مرا ببخش نمی خواهم آتشت بزنم چگونه گویم از آن روز خاك بر دهنم ز هُرم شعله ی دَر یاس را که پژمردند در آن هجوم علی را به ریسمان بردند میان تلخیِ آن صحنه غبار آلود شکست قامت آن مرد و مدینه شاهد بود از آن غروب غم انگیز چند سال گذشت که باز خاطره ی کوچه از خیال گذشت مدینه همدم اندوه دودمان علیست و باز شاهد مردی ز خاندان علیست که باز آمده آتش در آستانه ی او هزار شکر که محسن نداشت خانه ی او   *یعنی خدا رو شكر زن بارداری بین این در قرار نگرفت،نانجیب نوشت:معاویه! وقتی اومدم پشت در ایستادم،صدای نفس كشیدن های فاطمه رو میشنیدم... برای كسی داری روضه میخونی كه حضرت فرمود:گویا می بینم تو كوچه نا نجیب چنان سیلی زد،هر دو گوشواره رو زمین افتاد... معاویه! وقتی صدای نفس كشیدنا رو شنیدم،چنان با لگد به در زدم،صدای شكستن استخونارو شنیدم...*   بر جبینش خصم بار ننگ زد دید بار شیشه دارد سنگ زد .👇
بگو برای من ای شعر از زمانهٔ او کدام بیت مرا می‌برد به خانهٔ او شبی دلم به هوای زیارت آمده است مگر قرار بگیرد در آستانهٔ او ... از او بپرس به عقلم نمی‌رسد اصلاً که چیست فلسفهٔ عشق بی‌کرانهٔ او خوشا به حال عبایی که در کشاکش باد گذاشته‌ست سرش را فقط به شانهٔ او گذشته‌ها نگذشته‌ست باقی است هنوز زبانه می‌کشد آتش از آشیانهٔ او بگو چگونه از این شهر صبح صادق رفت بگو برای من از رفتن شبانهٔ او نه از غم است که من گریه می‌کنم امشب فقط به خاطر لبخند صادقانهٔ او... . در مطلع شعر تو نچرخانده زبان را لطف تو گرفت از من بیچاره امان را شد دشمن تو معترف، انگار خداوند، در گوش تو گفته همه اسرار جهان را با رایحهٔ خِطّهٔ سرسبز عبایت کوتاه کن از باغ دلم دست خزان را با امر تو هر چند در آتش ندویدم هر چند فدای تو نکردم سر و جان را هر چند مرید تو شدن شأن زراره‌ست ای کاش که این عاشق بی‌نام و نشان را... بگذار که تا ظل بنی‌ساعده یکبار من جای تو بر دوش کشم کیسهٔ نان را ماندم که در خانه‌ات آن روز چرا سوخت آتش که نسوزاند تن خادمتان را با لحن حجازی شبی از حضرت موعود خواهیم شنید از حرمت صوت اذان را . به منبر می‌رود دریا، به سویش گام بردارید هلا! اسلام را از چشمهٔ اسلام بردارید مبادا از قلم‌ها جابیفتد واژه‌ای اینک که بر منبر قدح کج کرده ساقی، جام بردارید «سَلونی» را هدر کردند روزی مردمان، امروز بپرسیدش! از اسرار جهان ابهام بردارید الا ای شاعران! چشمان او آرایهٔ وحی است برای ما از آن باران کمی الهام بردارید نسیم صبح صادق می‌وزد از گیسوی صادق از آن مضمون پیچیده جناس تام بردارید به فرزندان، به اهل خانه جز ایشان که می‌گوید غلام خسته‌ام خفته، قدم آرام بردارید اگر فرمان او باشد، نباید پلک برهم زد به سوی شعله چون هارون مکّی گام بردارید «رُویَّ عَن امامِ جعفر الصّادق لَه الرّحمَه...» به جز احکام او چشم از همه احکام بردارید به جای حج به سوی کربلا رفتن خداجویی‌ست کفن باید به جای جامهٔ احرام بردارید اگر در گوش نوزادی اذان می‌خواند، می‌فرمود که با آب فرات و تربت از او کام بردارید میان شعله‌ها آیات ابراهیم می‌سوزد میان گریه ختم سورهٔ انعام بردارید . . پایان ندارد بی قـراری هایِ زهـرا تکرار خواهد شد غریبی های مولا کوچه... مدینه... تازیانه... بندِ کینه پایِ برهـنه... طعـنه و زخم زبانها هر قدر می خواهی بزن اما نَکن باز در محـضرم دیگـر زبان ناسزا را ای بی حیا من مادرم را دوست دارم حُرمت نگهدار و نکن توهین به طاها هر چنـد بالای سرم شمشیر دیدم هر چند افتاد از سرم عمّامه ... امّا... پیش دو چشم خواهران و دخترانم غارت نشد پیراهـن و انگـشترم یا... خنجـر نبرّیده سـرم را تا ببیند بر روی نیزه دخـترِ من رأس بابا پای برهنه پشت مَرکب می دویدم مثـل رقـیّه گـفته ام برگـرد آقا . .............. هوای بال و پرم میل کربلا دارد دویدنم عقب ناقه ماجرا دارد دلیل اشک مرا اهل اشک می‌فهمد نمی‌شود بنویسم قلم حیا دارد حکایتی جگرم را به درد آورده حکایتی که اشاره به روضه‌ها دارد میان سجده لگد خورد غیرت سحرم کسی‌که می‌زندم بغض مرتضی دارد بریده شد نفسم بارها پیِ ناقه کجا سه ساله چنین طاقت مرا دارد دلم شکست و روی خاک با سر افتادم که پای خسته‌ی من آبله کجا دارد رضا_ .
. مطالب مرتبط با شهادت رئیس مذهب شیخ الائمه امام صادق علیه السلام با هشتک👈 در دسترس می باشد. . هشتگ یا کلمه آبی رنگ فوق را لمس و در پایینِ صفحه ،سمت چپ، علامت ۸ بالا را بزنین و از روضه و نوحه بهرمند شوید.
. ❖﷽❖ 🔆جلسه دوازدهم وعَناصِرَ الْاَبْرارِ وَدَعائِمَ الْاَخْیارِ،وَساسَةَ الْعِبادِ وَاَرْکانَ الْبِلاد ِ 💠"سلام برشما...که اصول نیکان و استوانه های خوبان و زمامداران بندگان و پایه و ارکان شهرها هستید." ✅معنوی لغوی وَساسَةَ الْعِبادِ ساسة جمع سائس است و سائس یعنی مدیر و عهده دارِ سرپرستی امّت.«ساسة العبادِ»یعنی مدیران و سرپرستگان خدا در تمام شؤون زندگی،به طوری که حقوق همه ی طبقات و اصناف جامعه تعدیل شود و حقّ احدی ضایع نشود و سعادت دنیوی و اخروی آدمیان تأمین گردد و این جز امام معصوم(ع)از عهده ی کسی برنمی آید. ✴️نقش ائمه ی هدی(ع)در تأمین سعادت بشر درضمن حدیث الاربعماة،از امیرالمؤمنین امام علی(ع) نقل شده است که فرموده اند: "خداوند به وسیله ی ما(زندگی سعادتمندانه را)افتتاح کرده و هم به وسیله ی ما ختم می کند و به وسیله ی ما دشوار ی های زمانه را برطرف می سازد.آنگاه که قائم ما قیام کند،آسمان باران خود را فرو می ریزد و زمین نباتات خود را بیرون می دهد،کینه ها از دل بندگان خدا زایل می شود و درّندگان و حیوانات(اهلی)باهم سازش می کنند(حیوانات اهلی از درّندگان نمی گریزند)تاجایی که زنی می خواهد راه بین عراق و شام بپیماید،همه جا قدم روی سبزه و گیاه می گذارد درحالی که زیورآلات خود را برسر دارد(و کسی طمع به آن نمی کند)نه درّنده ای به او حمله می کند نه او از درّندگان ترسی به خود راه می دهد.(1) ✅امن و امان مطلق و عدالت همه جانبه،حاکم برزندگی می شود تاآنجا که: "شاهراه بزرگ را توسعه می دهد و هرگوشه ای را که مانع راه های عمومی شود(و در مسیر های عمومی باشد)خراب می کند.ایوان ها و ناودان هایی را که درگذرگاه های عمومی ساخته شده اند ویران می کند و از بین می برد.(2) ✅عمران و آبادانی در زمان حکومت صاحب الزّمان درآن دوران پربرکت،آن چنان عمران و آبادانی به وجود می آیدکه بانیاز های واقعی بشر مطابقت می کند و حقوق واقعی احدی نادیده نمی ماند.از حضرت امام باقرالعلوم(ع) منقول است:"دولت ما آخرین دولت هاست؛هیچ خاندانی باقی نمی ماند که برای آنان دولت و سلطنتی باشد،مگر این که پیش از ما به سلطنت می رسند،تا هنگامی که ما به سرکار آمدیم و آن ها روش دولت ما را دیدند،نگوینداگر ما به سلطنت می رسیدیم،مانند همینان عمل می کردیم و این است معنای گفتار خدا که فرمود: فرجام کار ازآن تقوا پیشگان است(3) 📚منابع 1-بحارالانوار جلد 52 صفحه 316 2- بحارالانوار جلد 52 صفحه 339 3-همان صفحه ی 332 .
@Maddahionlinمداحی آنلاین - برای غربتش بخون ای روضه خون - بنی فاطمه.mp3
زمان: حجم: 9.57M
💥سبک: 🎤مداح: 🏴 (ع) 🏴 (ع) برای غربتش بخون ای روضه خون بگو فصل بهار شده حالا خزون بمیرم من برات شیخ الائمه بگو از بقیع که یه سنگ مزارم نداره بگو آسمون باید اینجا براش خون بباره دنیا تقاصش و پس میدی دنیا تو بی وفایی کردی ای کاش من یار آقا بودم دنیا کاش به عقب برگردی نوحه ی رو لب های این دل های عاشق الهی بمیرم برات امام صادق امون از بی کسی امون از روزگار سپیده دم شده سیاه و شام تار الهی من فدات شیخ الائمه بمیرم براش که رو خاکه دمای آخرش داره زیر لب روضه میخونه برا مادرش مادر گناه تو چی بوده، مادر تو کوچه ها افتادی مادر چهل تا نامرد بودن، مادر تو پشت در جون دادی نفس تو بند اومد و محسن فدا شد مدینه شب رفتن کرب و بلا شد نوحه ی رو لب های این دل های عاشق الهی بمیرم برات امام صادق تویی تو روضه خون برا جدت آقا یه عمری گفتی از غمهای کربلا بازم روضه بخون شیخ الائمه بخون از عطش بخون از تب و تاب خیمه ها بخون از حسین که میزد جلو خواهر دست و پا ارباب محرمت نزدیکه ای کاش زنده بمونم آقا ارباب یه کاری کن تا امسال ارباب فدات بشم عاشورا منی که یه عمری برات نوکری کردم بزار که بیام اربعین دورت بگردم نوحه ی رو لب های این دل های عاشق الهی بمیرم برات امام صادق