eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
8.6هزار ویدیو
993 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
آنانکه عاشقند به دنبال دلبرند هر جا که می روند تعلق نمی برند از آنچه که وبال ببینند خالی اند عشاق روزگار ، سبکبال می پرند پرواز می کنند به هر جا که جلوه ای ست گاهی ملائک اند و گاهی کبوترند دل را به دست هر کس و ناکس نمی دهند دلداده ی قدیمی آل پیمبرند آنان که عاشق علی و فاطمه شدند مدیون خانواده موسی بن جعفرند! ما عاشقیم عاشق و حیدریم ما شیعیان کشور موسی بن جعفریم آدم بدون مهر تو انسان نمی شود سلمان بدون عشق مسلمان نمی شود آن گردنی که تیغ تو را بوسه می زند سوگند می خوریم، پشیمان نمی شود وقتی کبوتران حریمت، گرسنه اند گندم برای سفره ما، نان نمی شود باید هزار قرن، حکومت کنی مرا سلطان چند روزه، که سلطان نمی شود تو خوب جایی آمده ای سروری کنی هر رعیتی که رعیت ایران نمی شود تو هشتمین پیمبر قرآنی منی حق خدا و حق مسلمانی منی تو آسمان عشقی و خورشید گنبدی خورشید هشتمی و به ایران خوش آمدی تو سجده ای و ساجد و مسجود و مسجدی تو عابدی و معبود و معبدی تو کربلایی و نجفی و مدینه ای یعنی شهید و شاهد و مشهود و مشهدی نه چشمه از علوم، به قلب تو جاری است با این حساب، عالم آل محمدی تو آمدی و آمدنت رفتنی نداشت مانند آفتاب تو در رفت و آمدی ای آبروی جن و ملک خاکبوسی ات عالم فدای جلوه شمس الشموسی ات زائر شدم نسیم، صدای مرا گرفت از دستم التماس دعای مرا گرفت یک شب کنار پنجره فولاد، مادرم آن قدر گریه کرد، شفای مرا گرفت یک پارچه گره زد و تا سالهای سال « سهمیه امام رضا » ی مرا گرفت صحن تو ، آسمان تو ، گنبد طلای تو حتی مجال کرب و بلای مرا گرفت ایمان نداشتم که ضمانت کنی مرا تا اینکه آهو آمد و جای مرا گرفت ای دستگیر صبح قیامت سرم فدات هم خانواده هم پدر و مادرم فدات ای مهربان ترین کرم سفره ی گدا یا ایها الرئوفی و یا ایها الرضا امشب خدا کند که تو را ای حضور سبز این قوم اشتباه نگیرند با خدا ای لطف بی نهایت شب های زائران یکبار ما، سه بار شما، پیش ما بیا با گریه های توست اگر گریه می کنیم ای روضه خوان گریه ی ابن شبیب ها یابن شبیب گریه فقط بر غم حسین یابن شبیب گریه فقط بهر کربلا یابن شبیب جد مرا سر بریده اند پیش نگاه عمه ما سر بریده اند .   ذهنم پر است چون حرمت از مثال‌ها از باید و نباید و از احتمال‌ها آقا قبول می‌کندَم یا نه؟ می‌روم بس که برآمده‌ست از آقا محال‌ها ایران ز لطف، کشور محراب‌ها شده چون سوی توست سجده این خط و خال‌ها آهو به چشم مست، پناهنده می‌شود تضمین نموده‌اند غزل را غزال‌ها مانند کورها به شما تکیه کرده‌ام من با اشاره حرف زدم مثل لال‌ها رویم سیاه! اشهد من عرض لکنت است شوری بریز بر سر و سور بلال‌ها قربان تو! به پاسخ در راه مانده‌ات بند آمده زبان تمام سوال‌ها واکن گره گره، قفس این کبوتران بسته شده به پنجره‌ فولاد، بال‌ها هم مِهر رو زده به مزار تو قرن‌ها هم ماه رو نهاده به قبر تو سال‌ها وقتی خیال‌ها همه در بند مشهد‌اند باید نماز خواند به پشت خیال‌ها زائر بهشت می‌رود از روضة رضا حتی کسی که برده دلش را مدال‌ها گفتند خوب و بد همه در هم خریدنی‌است خود را فکنده‌ام به دل قیل و قال‌ها گفتم که خوش به حال حرم رفته‌ها و کاش من هم شوم یکی ز همین خوش‌ بحال‌ها پیش از دعا اجابتِ آقا مثل شده‌ست ذهنم پر است چون حرمت از مثال‌ها احمد بابایی .
. سرودهای مدح امیدالمومنین رو باید در همه ی ولادت ها خوند .ذکر علی عباده 📋 به آوای علی ولی‌الله / (ع) / سید رضا نریمانی ________________________ به آوای علی ولی‌الله به امضای علی ولی‌الله همه عالمو میلرزونه فقط با یه علی ولی‌الله بگو با پیغمبر ، ولی‌الله حیدر رو لبای مادر ، ولی‌الله حیدر علی علی علی صوت جلی علی اول ولی علی خوردی زمین بگو بی‌معطلی علی حیدر علی مولا ، صفدر علی مولا جانم به فاتح خیبر علی مولا «جانم علی علی ، جانم علی علی» عَلِیٌ حُبُهُ جُنَّه عَلِی إمَامَ الإنسَ وَ الْجِنَّ عَلِی وَصِیَ الْمُصطَفَیٰ حَقَّ عَلِی قَسِیمَ النَّارَ وَ الْجَنَّه، عَلِی کیه اول و آخر ، ولی‌الله حیدر کیه مسجد و منبر ، ولی‌الله حیدر علی علی علی علی معبود علی علی تا بود علی علی کعبه بهانه و مقصود علی علی محور علی مولا ، یکسر علی مولا الگوی اکبر و اصغر علی مولا «جانم علی علی ، جانم علی علی» ‌ به شمشیر علی ولی‌الله به تکبیر علی ولی‌الله تو همراه خدا و پیمبر بگو شیره علی ولی‌الله شده دشمن مضطر ، اسدالله حیدر یه تنه یک لشکر ، اسدالله حیدر علی علی علی علی سالار علی علی معیار علی علی در خلقت بشر معمار علی علی محشر علی مولا ، نوبر علی مولا سربند مالکِ ، اشتر علی مولا «جانم علی علی ، جانم علی علی» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇
چقدر خوبه به عنوان یک مسلمان معانی سوره های قرآن رو بدانیم.. 1- فاتحه👈گشاينده 2- بقره👈گاو ماده 3- آل عمران👈خانواده حضرت عمران علیه السلام 4- نساء👈زنان 5- مائده👈سفره و خوان غذا 6- انعام👈احشام و چهار پايان 7- اعراف👈جائى است ميان بهشت و جهنم 8- انفال👈منابع و ثروت هاى عمومى در طبيعت 9- توبه👈بازگشت 10- يونس👈نام يكى از پيامبران 11- هود👈نام يكى از پيامبران 12- يوسف👈نام يكى از پيامبران 13- رعد👈غرش آسمان و ابر 14- ابراهيم👈نام يكى از انبياء 15- حجر👈نام سرزمين قوم ثمود 16- نحل👈زنبور عسل 17- اسراء👈حركت شبانه 18- كهف👈غار 19- مريم👈مادر حضرت عيسى 20- طه👈رمزى است خطاب به پيامبر اسلام صلی الله علیه وسلم 21- انبياء👈پيامبران 22- حجّ👈قصد و آهنگ و نام يكى از عبادات اسلامى كه از فروع دين است 23- مؤمنون👈ايمان آوردگان 24- نور👈روشنایی و روشنی 25- فرقان👈جدا كننده 26- شعراء👈شاعران 27- نمل👈مورچه 28- قصص👈قصّه 29- عنكبوت👈نوعی حشره 30- روم👈نام كشورى است 31- لقمان👈نام مردی حکیم که اصلش حبشی بوده و در روزگار داود می زیسته است 32- سجده👈سجده كردن 33- احزاب👈حزب ها و گروه ها 34- سبا👈نام شهری که بلقیس دختر هدهاد در کشور یمن، پادشاه آن بود. او به عقد حضرت سلیمان علیه السلام در آمد 35- فاطر👈شكافنده، پديد آورنده 36- يس👈از حروف رمز قرآن و خطاب به پيامبر 37- صافّات👈به صفّ كشيده ها 38- ص👈از حروف مقطع رمز 39- زمر👈جمع زمره: گروه ها و دسته ها 40- مؤمن👈ايمان آورنده 41- فصّلت👈بخش بخش و فصل فصل شده 42- شورى👈مشورت و هم فكرى و نظر خواهى 43- زخرف👈زينت و زيور 44- دُخان👈دود 45- جاثيه👈به زانو افتاده 46- احقاف👈نام سرزمين قوم عاد در نزديكى يمن 47- محمّد👈صلی الله عیله وسلم[نام پيامبر بزرگ اسلام 48- فتح👈پيروزى 49- حجرات👈حجره ها و اطاق ها 50- ق👈از حروف رمز اوائل سوره ها 51- ذاريات👈پراكنده كنندگان 52- طور👈نام کوهی که حضرت موسی برای مناجات با خدا به آنجا رفت 53- نجم👈ستاره 54- قمر👈ماه 55- رحمن👈بخشنده 56- واقعه👈پيش آمد، حادثه 57- حديد👈آهن 58- مجادله👈گفت و گو و جَدَل 59- حشر👈بيرون آمدن، بر انگيخته شدن 60- ممتحنه👈زن امتحان شده 61- صفّ👈رديف و صفّ 62- جمعه👈یکی ازایام هفته 63- منافقون👈دو چهره ها 64- تغابن👈گول خوردگى و حسرت و خسران 65- طلاق👈رها ساختن و طلاق دادن زن 66- تحريم👈حرام و ممنوع ساختن 67- ملك👈فرمانروائى 68- قلم👈وسیله نوشتن 69- حاقّه👈آن چه سزاوار و مسلم و حقّ است 70- معارج 👈نردبان ها، رتبه هاى بالا برنده 71- نوح👈از پيامبران بزرگ 72- جن👈موجودى نامرئى با ويژگيهائى عجيب 73- مزمّل👈گليم به خود پيچيده 74- مدثّر👈جامه به خود پيچيده 75- قيامت👈برخاستن 76- دهر👈روزگار، دوران 77- مرسلات👈فرستاده شده ها 78- نبا👈خبر 79- نازعات👈آنها كه از روى قوت مى كشند 80- عبس👈چهره در هم كشيد 81- تكوير👈 هم پيچيده شدن 82- انفطار👈شكافته شدن 83- مطففين👈كم فروشان 84- انشقاق👈دو شقه شدن و شكاف برداشتن 85- بروج👈برج ها 86- طارق👈ستاره ظاهر شونده 87- اعلى👈برتر 88- غاشيه👈فرا گيرنده 89- فجر👈سپيده دم 90- بلد👈شهر 91- شمس👈خورشيد 92- ليل👈شب 93- ضحى👈نور و روشنائى 94- انشراح👈گشاده شدن، وسيع شدن 95- تين👈انجير 96- علق👈خون بسته، زالو، كرم 97- قدر👈اندازه، سنجش، ارزش 98- بيّنه👈دليل روشن و حجت آشكار 99- زلزال👈لرزش و زلزله 100- العاديات 👈دوندگان 101- قارعه👈كوبنده 102- تكاثر👈افتخار به زيادى ثروت و عزّت 103- عصر👈زمان، بعد از ظهر، فشار و ... 104- همزه👈عيب جو و طعنه زن 105- فيل👈نوعی حیوان 106- ايلاف👈الفت دادن 107- ماعون👈ظرف غذا 108- كوثر👈خير فراوان 109- كافرون👈كافرها 110- نصر👈يارى 111- تبّت👈شكسته باد 112- اخلاص 👈خالص كردن 113- فلق 👈صبح 114- ناس👈مردم 💚💚💚💚💚@valyamr_pirbakran
. سرودهای مدح امیدالمومنین رو باید در همه ی ولادت ها خوند .ذکر علی عباده 📋 به آوای علی ولی‌الله / (ع) / سید رضا نریمانی ________________________ به آوای علی ولی‌الله به امضای علی ولی‌الله همه عالمو میلرزونه فقط با یه علی ولی‌الله بگو با پیغمبر ، ولی‌الله حیدر رو لبای مادر ، ولی‌الله حیدر علی علی علی صوت جلی علی اول ولی علی خوردی زمین بگو بی‌معطلی علی حیدر علی مولا ، صفدر علی مولا جانم به فاتح خیبر علی مولا «جانم علی علی ، جانم علی علی» عَلِیٌ حُبُهُ جُنَّه عَلِی إمَامَ الإنسَ وَ الْجِنَّ عَلِی وَصِیَ الْمُصطَفَیٰ حَقَّ عَلِی قَسِیمَ النَّارَ وَ الْجَنَّه، عَلِی کیه اول و آخر ، ولی‌الله حیدر کیه مسجد و منبر ، ولی‌الله حیدر علی علی علی علی معبود علی علی تا بود علی علی کعبه بهانه و مقصود علی علی محور علی مولا ، یکسر علی مولا الگوی اکبر و اصغر علی مولا «جانم علی علی ، جانم علی علی» ‌ به شمشیر علی ولی‌الله به تکبیر علی ولی‌الله تو همراه خدا و پیمبر بگو شیره علی ولی‌الله شده دشمن مضطر ، اسدالله حیدر یه تنه یک لشکر ، اسدالله حیدر علی علی علی علی سالار علی علی معیار علی علی در خلقت بشر معمار علی علی محشر علی مولا ، نوبر علی مولا سربند مالکِ ، اشتر علی مولا «جانم علی علی ، جانم علی علی» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇
سلام الله علیهم اجمعین 🔻عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : أَنَّهُمْ قَالُوا حِينَ دَخَلُوا عَلَيْهِ إِنَّمَا أَحْبَبْنَاكُمْ لِقَرَابَتِكُمْ مِنْ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ لِمَا أَوْجَبَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ حَقِّكُمْ مَا أَحْبَبْنَاكُمْ لِلدُّنْيَا نُصِيبُهَا مِنْكُمْ إِلاَّ لِوَجْهِ اَللَّهِ وَ اَلدَّارِ اَلْآخِرَةِ وَ لِيَصْلُحَ لاِمْرِئٍ مِنَّا دِينُهُ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ صَدَقْتُمْ صَدَقْتُمْ ثُمَّ قَالَ مَنْ أَحَبَّنَا كَانَ مَعَنَا أَوْ جَاءَ مَعَنَا يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ هَكَذَا ثُمَّ جَمَعَ بَيْنَ اَلسَّبَّابَتَيْنِ ثُمَّ قَالَ وَ اَللَّهِ لَوْ أَنَّ رَجُلاً صَامَ اَلنَّهَارَ وَ قَامَ اَللَّيْلَ ثُمَّ لَقِيَ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِغَيْرِ وَلاَيَتِنَا أَهْلَ اَلْبَيْتِ لَلَقِيَهُ وَ هُوَ عَنْهُ غَيْرُ رَاضٍ أَوْ سَاخِطٌ عَلَيْه. خدمت امام صادق سلام الله علیه رسيدند و عرض كردند كه: ما شما را دوست داريم به خاطر قرابت شما به رسول خدا صلی الله علیه و آله و از آن جا كه خداوند عز و جل حق شما را بر ما واجب گردانيده. ما شما را براى دنيا دوست نداريم، و همانا ما براى خشنودى خدا و سراى آخرت به شما علاقه داريم و نيز براى آنكه دين هر يك از ما سامان يابد. امام صادق سلام الله علیه فرمود: راست گفتید، راست گفتید، سپس فرمود: هر كه ما را بخواهد همراه ما می باشد يا در روز قيامت همراه ما مي آيد اين چنين -سپس حضرت دو انگشت سبابۀ خود را به هم چسبانيد- سپس فرمود: به خدا قسم اگر شخصی روزها را روزه بگيرد و شب ها را به عبادت برخيزد و با نداشتن ولايت ما اهل بيت خدا را ملاقات كند ، خداوند او را ملاقات خواهد كرد در حالى كه از او غیر خشنود است و يا بر او خشمگين است. 📚الکافي ج ۸، ص ۱۰۶
نوشته اند دلم را برای خون جگری بدون گریه زمانه نمی شود سپری نیازمند تکامل به گریه محتاج است درخت آب ندیده نمی دهد ثمری دو فیض، توشۀ راه سلوک عاشق هست توسل سحری و عنایت سحری هزار نافله خواندن چه فایده دارد اگر نداشته باشد به عاشقان نظری به هر دری که زدم باز پشت در ماندم بس است در زدن من، بس است در به دری برای بنده خریدن بیا سر بازار چه خوب می شود این مرتبه مرا بخری بدون تو چه بلاها که بر سرم آمد چه حاجت است به گفتن، خودت که با خبری همیشه خیر قنوت تو می رسد به همه اگر چه نام مرا در نوافلت نبری خودت برای ظهورت دعا کن و برگرد ((دعای من به خودم هم نمی کند اثری)) ://
1355685632_-210058.mp3
15.67M
بهترین آهنگم یاحیدر یاحیدر... سید رضا نریمانی یا علی بن ابی طالب..🌺🌱🌸🌺🌱🌸
. صدای میانی پلی است بین صدای معمولی صحبت کردن ( که صدای سینه نامیده می شود ) و صدایی که مقداری بالاتر از صدای صحبت ( که صدای سر نامیده می شود ) است. این بخش تقریبا ناشناخته باورنکردنی صدا، باعث و بانی یک نوع توانایی و آرامش جدید ، هم برای سخنران ها و هم خوانندگان است. وقتی ان را پیدا کردید می توانید بدون خستگی صدا بخوانید و فشاری که بر گلو و چانه می اید از بین رفته و همانطور که خواهید دید تقریبا بطور معجزه آسایی به تمام حدود صدای خود به راحتی دسترسی پیدا می کنید. در خوانندگان بهبود صدای میانی باعث می شود که به طنین های جدید دست پیدا کنند. برای بدست آوردن این تکنیک شما باید فشر و تنش را از صدایتان حذف کنید. وقتی قادر باشید صدای میانی را پیدا کنید، می توانید مطمئن باشد که طوری تنفس می کنید که صدایتان را قوی و محکم نگه می دارد و شما یاد گرفته اید که عضلاتی را که باعث گرفتگی، محدودیت یا بی اطمینانی صدایتان می شود را رها سازید. صدای میانی به شیوه صحبت کردن شما لحن باشکوهی می دهد و تازگی و رنگ جدیدی نیز در انتظار صدایتان است. برای اینکه دلیل احساس راحتی در صدای میانی را بفهمید، لازم است کمی با طرز کار صدا آشنا شوید. یادتان باشد یه قسمت متفاوت در صدا وجود دارد- صدا از سینه ، صدای وسط و صدا از سر – و هر کدام به طور متفاوتی عمل می کنند. اگر دستتان را در زیر ناحیه ای که گردن به سینه می چسبد بگذارید و بگویید: من می توانم از سینه صحبت کنم، یک ارتعاش خفیف زیر دستتان احساس می کنید. وقتی به سمت بالاتر می روید نوعی اثر مانند زیپ شروع به بسته انتهای تارهای صوتی می کند تا جائیکه فقط پنجاه درصد طول تارهای صوتب مرتعش می شوند، در اینجا باید بگویم که شما به صدای میانی رسیده اید... در صدای میانی شما احساس می کنید که بخشی از ارتعاش سینه رها می شود و به نزدیک محلی درست پشت بینی و چشم ها منتقل می شود. این محل به اسم های مختلف نامگذاری شده اما بیشتر ماسک نامیده می شود.هوا و لحنی که در ناحیه سینوس می پیچید خیلی ظریف و مانند صدای بال پرندگان یا وزوز ملایم است. دهانتان را ببندید و بگویید: م م م م م م م ... وقتی صدا از داخل دهان به لب هایتان می خورد احساس لرزش در انها می کنید. این بسیار شبیه به ارتعاشی ایت که در صدای میانی احساس خواهید کرد، هرچند که در صدای میانی این ارتعاش به بینی نزدیک تر است. منبع : صدای خود را آزاد کنید نویسنده : راجر لاو ترجمه سیروس نویداد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. متن : مداح: **** برکات نفس تو واسه ما آب حیاته ارزش بهشت به اینه زیر پاته خدا آفرید بهشتو که مال فاطمه باشه مادری که نگرون بچه هاشه تو همون آبی دریا تو همون کوثر جاری خدایی تو همونی که خدا گفت تو دلیل خلقت ارض و سمایی خوبه سید بودن آخه تو همون مادر بچه سیدایی تو که لطفت بی کرونه تو بخوای برات میمیرم بی بهونه مادرم یا زهرا مادرم یازهرا **** اگه رخصت بدی من هم مثل سلمان تو باشم فدای ذکر حسین جان تو باشم تو بهم آبرو دادی تا سرم پایین نباشه تو همونی که نباشی دنیا میپاشه میشه دستامو بگیری بذاری تو دست سلمانو ابوذر اگه سنگم بزنی هم به خدا که نمیرم هیچ جا از این در نمیدم ارض و سما رو به یه تار موی نوکرای حیدر همه حرف دلم اینه که بهشت مال امیر المومنینه مادرم یازهرا مادرم یازهرا **** من با انتخاب چشمت توی دربار حسینم عاشق صحن علمدار حسینم سینه زن بودن من رو تو قبول کنی تمومه سینه زن بودنم اخه آبرومه زیر سایه تو بی بی عمریه روضه میام و روضه میرم با همین دستای خالی برای حسین تو روضه میگیرم به دلم برات شده که یه روزم توی همین روضه میمیرم یه عنایت به گدا کن روزی هر سال من کرب و بلا کن *
. بگیر بالِ مرا باز در هوای خودت مرا بِبَر به کنارت،به کربلایِ خودت من آشنایِ توام خانه زادِ مادرتان نصیب در به درت کن شبی دعایِ خودت نفس بزن که مذابم کنی در این شب‌ها نفس بده که بسوزم فقط برایِ خودت دلم کتیبه‌یِ اشعار محتشم شده است بزن به سینه‌ام آتش،به روضه‌هایِ خودت ببین که نذرِ درِ زینبیه‌ات شده‌ام بکش به دیده‌ام از گرد و خاک پایِ خودت از آن زمان که مرا نوکرت خدا خوانده نشسته بر جگرم داغِ بوریای خودت وصیتم شده آقا!مرا کفن نکنند مگر به پیرهن مشکی عزای خودت حسن لطفی .
. دويده ام ز حرم تا که زنده ات نگرم مبند ديده کمی دست و پا بزن پسرم ز مصحف تنت اين آيه های ريخته را چگونه جمع کنم سوی خيمه ها ببرم به فصل کودکی و در سنين پيری خود دو بار داغ پيمبر نشست بر جگرم ميان دشمن از آن گريه می کنم که مگر به کام خشک تو آبی رسد ز چشم ترم من آن شکسته درختم که با هزار تبر جدا ز شاخه شد افتاد بر زمين ثمرم اگر چه خود ز عطش پای تا سرم ميسوخت زبان خشک تو زد بيشتر به دل شررم مگر نه آب بُوَد مهر مادرم زهرا روا نبود تو لب تشنه جان دهی به برم جوان ز دل نرود گر چه از نظر برود تو نِی برون ز دلم ميروی نه از نظرم به پيش ديده ی من پاره پاره ات کردند دلی به رحم نيامد نگفت من پدرم مصيبتی که به من می رسد محبت اوست هزارها چو تو تقديم حيی دادگرم به روز حشر نگريد دو ديده اش "ميثم" کسی که گريه کند بر ستاره ی سحرم استاد حاج غلامرضا سازگار .
پسرم... بگو هنوز برایت کمی توان مانده بگو هنوز برای حسین جان مانده ؟ فقط برای نمازی کنار بابا باش هنوز نیمه ای از روز تا اذان مانده چه میشود کمی این پلک را تکان بدهی چرا که چشم تو خیره به آسمان مانده کمر شکسته ام از حال و روز من پیداست عجیب برجگرم داغ این جوان مانده بیا به گریه ی این پیرمرد رحمی کن عصای من نشکن ،قامتی کمان مانده نسیم هم بدنت را به دست می گیرد شبیه مشت پری که در آشیان مانده شدی شبیه اناری که دانه دانه شده کمی به خاک و کمی دست باغبان مانده شبیه مادر من جمع میکنی خود را که بین پهلوی تو درد بی امان مانده چنان به روی سرت ریختند،ترسیدم هزار شکر که از تو کمی نشان مانده حساب آنچه که مانده است از تو مشکل نیست دوباره میشِمرم چند استخوان مانده تو را به روی عبا تکه تکه می چینم بقیه ی تو ولی دست این و آن مانده چقدر روی دو چشمت هلال ابرو هست برای بدر شدن ماه من زمان مانده چقدر تیغه لب پر ،میان دنده ی توست چقدر نیزه شکسته در این میان مانده تو را از این همه غم میکنم سوا اما هنوز داغی یک نیزه در دهان مانده قرار نیست پدر جان دهد کنار پسر هنوز قصه ی گودال و ساربان مانده قرار نیست فقط عمه ات بماند و من ببینی اش که میان حرامیان مانده کمی به روی سرم باشد و میان حرم که چند دختر نوپا به کاروان مانده بدون تو بدَود چند بار تا گودال ببیندم که نگاهم به آسمان مانده کمان حرمله تیری به سینه ام زده است به چند جا اثر نیزه ی سنان مانده نشسته شمر و عرق می چکد ز پیشانیش برای ضربه ی آخر نفس زنان مانده حسن لطفی .
آنقدر ناله زدم تا که پناهم دادی بی‌رمق بودم و تو قدرت آهم دادی کور بودم که مرا روضه‌تان داد شفا با همین اشک چه نوری به نگاهم دادی همه‌جا رفتم و خوردم به در بسته حسین فقط آخر که رسیدم به تو راهم دادی خیر دنیای منی آخرتم هم با توست به همه خیر رساندی و به ما هم دادی من زمین خورده‌ام اما تو بلندم کردی روی خوش باز به این روی سیاهم دادی آنقدر پیش خدا دست تو باز است حسین لب اگر باز کنم هر چه بخواهم دادی مجتبی شکریان
به خودش آمد و فهمید که چشمش تر بود دو قدم مانده به بالای سر اکبر بود تازه فهمید چه روزی به سرش آمده است یا که بهتر چه به روز پسرش آمده است پسر دسته گلش را چو گل پرپر دید هر طرف را که نظر کرد علی اکبر دید مثل مه پاره ی افتاده به خاک است تنش در هم آمیخته خون و بدن و پیرهنش نه توانست بغل گیرد و نه بوسه زند نه توانست بماند نه از او دل بکند زخم قلب پدر از جسم پسر بدتر بود اربا اربا دل بابای علی اکبر بود دشت مانده است وسواری که زمین گیر شده تن صدچاک پسر دیده ،پدر پیر شده ناله اش بین کف و هلهله ها گم شده بود گریه اش مایه ی خندیدن مردم شده بود ارتفاع بدنش تا به زمین کم شده بود همه گفتند رکوع است ز بس خم شده بود پسری مانده به خاک و پدری می نگرد مانده حیران که چگونه بدنش را ببرد چون که این چاک ترین جسم میان شهداست مدد از کل جوانان بنی هاشم خواست خوب شد بار دگر بوسه بر آن لب نگذاشت ور نه می مرد از آن بوسه....که زینب نگذاشت نويد اسماعيل زاده
به بی‌آبرو اعتنا می‌کنند همان‌ها که مس را طلا می‌کنند زمین‌گیر را آسمان می‌دهند و با باخته خوب تا می‌کنند گنه‌کار شرمنده را می‌خرند سرسفره‌ی خود گدا می‌کنند اگرچه دعاگویشان نیستیم ولی باز ما را دعا می‌کنند مریض گناهی خجالت نکش بیایی به اینجا دوا می‌کنند به یمن کمیل و به یمن علی مرا با خدا آشنا می‌کنند چه آسان به بند خدا می‌کشند چه آسان ز دنیا جدا می‌کنند شب جمعه از لطف ری جمع را همه راهی کربلا می‌کنند خودش دید زینب که سرنیزه‌ها تن شاه را جابجا می‌کنند سیدپوریا هاشمی
از دست مهربان شما هر که نان گرفت بالای دست حاتم طایی مکان گرفت عرض نیاز پیش کریمان درست نیست باید همیشه دست به روی دهان گرفت در روضه‌ی تو دعوت‌مان کرده مادرت شکر خدا که فاطمه تحویل‌مان گرفت دیشب سه‌دفعه نام مسیحایی تورا بر مرده‌ای دمیدم و دیدم که جان گرفت با ذکر و نغمه فاطمه خوشحال می‌شود باید که نام حضرت‌تان را زبان گرفت تو زنده بودی و دم گودال قتلگاه از دست شمر رخت تنت را سنان گرفت با دست خالی از ته گودال برنگشت انگشتر عقیق تو را ساربان گرفت قرآن نخوان که من نگران لب توام مست است و باز دست خودش خیزران گرفت رضا قربانی
34 روز تا عید ولایت حضرت باقر علیه السلام از جابربن عبدالله انصاری (رضوان الله علیه ) روایت میکند که وی گفت از پیغمبر صلی الله علیه وآله شنیدم که میفرمود : ای علی میل داری تو را خوشحال کنم و مژده دهم ، عرض کرد آری دوست دارم هرچه میخواهید بفرمایید ، حضرت فرمود : من و شما از یک اصل آفریده شده ایم و سرشت ما یکی است ، از طینت ما مقداری زائد آمد و خداوند شیعیان ما را از آن خلق فرمود ، روز قیامت مردم را به نام مادرانشان خطاب خواهند کرد جز شیعیان ما که آنان را به نام پدرانشان فریاد میزنند. روایت کرده اند که جابر بن عبدالله انصاری در کوچه های مدینه گردش میکرد و میگفت : علی بهترین آدمیان است و هرکس مخالف این باشد وی کافر است ، ای گروه انصار فرزندان خود را به دوستی علی بن ابیطالب علیهماالسلام آزمایش کنید ، هر کدام امتناع کردند درباره مادرش تحقیق کنید.  ( اعلام الوری با علام الهدی صفحه 236) از ازل خدا به هر کسی بها نداده عشق مرتضی را به دل شیعه نهاده شیعه بِنِما به پاکی مادر خود فخر شد محبّ مرتضی فقط حلال زاده ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) 35 روز تا عید ولایت حضرت فاطمه بنت اسد علیهاالسلام در روز چهارم از خانه کعبه خارج شد ، در حالی که امیرالمومنین علیه السلام در دست او بود ، گفت من در بیت الله الحرام رفتم و از میوه ها و غذاهای بهشت خوردم و چون خواستم بیرون آیم ، هاتفی ندا داد ای فاطمه فرزندت را علی نام بگذار ، او علی است و خداوند ِ علی اعلی' می فرماید : من اسم او را ز اسم خود مشتق گردانیدم و او را به آداب خود تأدیب نمودم و بر مشکلات علم خود واقف ساختم ، اوست که بتها را در خانه من خواهد شکست و بالای خانه من اذان خواهد گفت و مرا تقدیس و تمجید خواهد نمود ، خوشا به حال کسی که او را دوست میدارد و پیروی او کند و وای بر کسی که او را دشمن دارد و نافرمانی او کند. (انوار البهیه صفحه 49 الی 50 ) علی کیست؟همان فاتح نهروان وخندق که از نام خدا، نام جلیلش شده مشتق علی کیست؟همان بت شکن خانه ی ایزد که راه شیعیان او همیشه بوده برحق ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)