eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
8.6هزار ویدیو
993 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦• و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شب تاسوعا به نفس حاج حسن شالبافان •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ انا فتحنای خدا یعنی اباالفضل بی دست ما فوق دستها یعنی اباالفضل هرکس گرفتار آمده آسوده باشد دارالادای قرضِ ما یعنی اباالفضل *هرکی گرفتاری داره ، ذکر اباالفضل میگیره نداره هیچ راه چاره ، ذکر اباالفضل میگیره* یا کاشف الکرب الحسین ما کلید است رمز قبولی دعا یعنی اباالفضل نیم دلش وقف حسن نیمی حسین است جمع شجاعت با سخا یعنی اباالفضل دست ردش را ارمنی ها هم ندیدن باهر غریبه آشنا یعنی اباالفضل هرجا که شد حرف از کرم یعنی حسن جان هرجا که شد حرف از سخا یعنی اباالفضل بر شان او کل شهیدان غبطه دارند بالانشین اولیا یعنی اباالفضل اصلا علی را در وجودش جمع کردن آیینۀ حیدر نما یعنی اباالفضل یاد قدیمی ها دوباره دم گرفتیم سقای دشت کربلا اباالفضل حاجات این جمع کن روا اباالفضل آبی رسان بر خیمه ها اباالفضل روی لبم واویلا کسی ندیده توی دنیا که با لبای تشنه سقا بمیره در کنار دریا یار و علمدار من منو نزاری تنها ای کاش به فکر غصه هایِ من باش یه کاری کن غریبم داداش پاشو ببین ای سقا که حرمله سه شعبه داره میشه رباب دیگه بیچاره تلظی میکنه شیرخواره داداش ببین این لشکر چه نقشه های شومی دارن همه میان به سمتِ خیمه به شوقِ غارت گوشوارم بعد تو عباسِ من ، تنم میمونه زیر مرکب دیگه میره اسیری زینب نداره محرمی از امشب از سر نی میبینی داره میره خرابه زینب به دستُپاش تنابه زینب تو مجلس شرابه زینب *گفت داداش دیگه طاقت ندارم همه رفتن عباس مونده .. عاشورا اون موقعی که حضرت ابوالفضل میخواست بره یه ابی عبدالله بود یه حضرت ابوالفضل یه عبدالله ابن حسن امام سجادم که تو خیمه افتاده تو تب داره میسوزه .. وقتی گفت من برم ، گفت داداش تو بری همه لشکرم از هم میپاشه .. گفت دیگه سینه م طاقت نداره حسین .. قربون این آقا برم ارباب یه نگاه بهش کرد گفت عباسم میشه بری آب بیاری برا بچه ها .. تا عباس این امر رو قبول کرد اول از همه خانوم سکینه تو خیمه ی بچه ها گفت عمو عباسم قراره آب بیاره .. یه نفر دوید تو خیمه ی رباب گفت رباب غصه نخور عباس داره میره آب بیاره.. زدبه دلِ شریعه وقتی صدای تکبیر آخر عباس بلند شد یعنی من رسیدم به شریعه ابی عبدالله وسط لشکر ایستاده بود یه وقت یه نامردی داد زد به خیمه های حسین حمله کنن .. ارباب ما سراسیمه برگشت از صبح عاشورا وقتی ابی عبدالله میرفته به سمت میدان و بر میگشت هشت بار ابی عبدالله وداع کرده هرباری که بر میگشت صدای حسین بلند میشد به تکبیر .. زینب کبرا میگفت الحمدالله حسین برگشت حواست هست چی گفتم؟ الحمدالله داداشم اومد .. اینجا ارباب اومد دید نههیچکسی به خیمه ها حمله نکرده اینا دروغ گفتن .. عباس سراسیمه مشکُ بر از آب کرد از جا که بلند شد گفت مسیرمو عوض میکنم زودتر آبُ به لبای اصغر برسونم از وسط نخلستونا اومد یه نامردی رفت پشت یک نخلی اول از همه دست راستشو زدن .. (روضه شروع شده ها ) عباس داره میاد دست چپشو زدن مشکو به دندان گرفت شروع کردن به تیر زدن یه تیر به مشک آب زدن دیگه نرفت سمت خیمه ها اینجا دیگه نوشتن ایستاد مسیرشُ عوض کرد .. (الهی بفهمیم چی دارم..) میگم رفت تو دل دشمن همه فرار کردن شمر یه وقت گفت کجا میرید؟ کجا فرار میکنید؟ گفتن مگه نمیبینی عباس داره میادگفت برگرد اون که دست نداره گفتن یه طوری نگاه میکنه همه از ترس دارن فرار میکنن .. ای وای .. ــــــــــــــــــ 👇۲
|⇦• و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شب تاسوعا به نفس حاج حسن شالبافان •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ خدا لعنتش کنه گفت صبر کنید الان درستش میکنم .. حرمله ! چیه امیر؟ گفت چشماشو بزن ..‌ نامرد نشست تیرُ تو کمانش گذاشت یه تیر زد تو چشم آقا .. گفت سید ابراهیم هر چی سرمو تکون دادم تیر بیرون نیومد خم شدم تیرُ بین دو تا زانوهام گذاشتم کلاه خود از سرم افتاد یه نامردی چنان با عمود زد ... خورد با صورت زمین .. تا خورد زمین همۀ جوهرۀ صداشو جمع کرد فرمود یا اخی .. یه وقت بندِ دل حسین پاره شد .. چرا؟ تا حالا منو اینطوری صدا نزده بود ... ابی عبداله اومد دورشُ گرفته بودن یه وقت یه نامرد داد زد گفت حسین داره میاد همه فرار کردن .. ابی عبدالله صدا زد کجا فرار میکنید؟ پاشو علمدار حرم ... دید انقدر تیر به این بدن زدن زخم هایی که بر بدن ابی عبدالله هست همه جای تیر و مخصوصا شمشیر و بعدم نیزه ست اما بر بدن حضرت عباس هرچی زخم بود فقط جای تیر بود.. (میدونی یعنی چی؟ یعنی جرات نمیکردن به عباس نزدیک بشن..) لذا تا افتاد بعضیا شیر شدن اومد بالاسرش گفت ها .. چیه .. پاشو آب که نتونستی ببری لاقل پاشو بجنگ .. ابی عبدالله نشست کنارش اول از همه سرشُ برداشت گذاشت رو زانوش گفت داداش اومدی ؟..بگم یاد کجا افتادم؟ بگم حسین یاد کجا افتاد؟ یاد اون لحظه ای که باباش سر مادرُ از رو زمین برداشت ... گفت علی جان اومدی منتظرت بودم.. حضرت سه تا خواسته داشت .. گفت داداش میتونم یه خواهش کنم؟گفت اگه میشه منو بر نگردون گفت چرا؟ گفت آخه خجالت میکشم از رباب .. یه خواستۀ دیگه شم این بود گفت تیرو از چشمم در بیار خون هارو از چشمم پاک کن بزار یه بار دیگه ببینمت .. بعد یهو میدونید حضرت چی گفت؟ گفت داداش پاشو برو .. اینا فهمیدن من افتادم الان به خیمه هات حمله میکنن ... ابی عبدالله بلند شد (این روضه م به قصد فرج باشه..) دیگه وقتی بابا از خیمه اومد همه زن و بچه منتظر بودن یه وقت یکی گفت بابا داره میاد .. نزدیک که شد دیدن ای وای .. یه دست به کمر گرفته با یه دست داره اسبُ میاره .. دیگه کسی جرات نکرد بره جلو .. دیدن رقیه رو صدا کردن یا خانوم سکینه ... نمیدونم خانوم زینب گفت برو از بابا سوال کن .. (اول از همه اونایی که دختر دارن میفهمن .. دختر خیلی عاطفیِ اومد جلو بابا .. آروم صدا زد عموم کجاست .. یه وقت دیدن رفت سمتِ خیمه عباس عمود خیمه رو خوابوند .. یعنی برید آماده اسارت بشید .. از سر نی میبینی داره میره خرابه زینب به دستُپاش تنابه زینب تو مجلس شرابه زینب دستایِ نامحرم هابلند میشه به رویِ زینب یه بغضی تو گلوی زینب آتیش میگره موی زینب .. ــــــــــــــــــ ۳👇
. ای كه به خشكی لبات دریا توسل می‌كنه موندم چه جوری داغتو دنیا تحمل می‌كنه سروی كه تنها شاهد این برگ‌ریزونه منم كوهی كه می‌خواد پاشه و دیگه نمی‌تونه منم گرم طوافن تا غروب سرنیزه‌ها دور سرت وقت نمازِ تیرها سجاده می‌شه پیكرت این موج كه روی تنت با گریه می‌ریزه منم زخمات لب وا می‌كنه هر بار بوسه می‌زنم تو كشته‌ی اشكی و من یک‌چشمه بارونم برات دیدم كه گریه می‌كنه گرگ بیابونم برات دیده میون موج خون دریای احساسم تو رو ای آشناتر از همه حق می‌دی نشناسم تو رو؟ زخمت بهم می‌گه بمون چشمت بهم می‌گه برو سنگم بیاد از آسمون تنها نمی‌ذارم تو رو با آه شونه می‌كنم زلف پریشون تو رو با اشک روشن می‌كنم شام غریبون تو رو 🔸شاعر: ___________________________ 👇
🏴 🏴 السلام علی الشیب الخضیب 🏴 دلم به یاد حرم تا کربلا راهی میخونه تو قتلگاه زیارت ناحیه فرقةٌ بالسیوف فرقةٌ بالرماح جدم و میزدن گوشه قتلگاه وای حسین وای حسین زمان خون گریه هات درست دم مغربه روضه ی برگشتن یه اسب بی صاحبه فرقةٌ بالسنان فرقةٌ بالحجر جدم و میزدن بی کس و بی سپر با پرچم انتقام فاطمه العجل مرور میشه روضه ها دوباره از روی تل فرقةٌ بالسِهام فرقةٌ بالعصا جدم و میزدن کوفیا بی حیا _____________ 🔊 👇
.🏴 🏴 السلام علی الراس المرفوع 🏴 با هرم مشعل ها حرم گر میگیره شرر های آتیش به چادر میگیره میره زینب تنها به دنبال زنها تو این غوغا آتیش گرفته دامنها اشقیا خیمه رو آتیش زدن اولیا تو بیابون میدون السلام علی الشیب الخضیب السلام علی الخد التریب پر ناموسش تو هرم آتیشه حریم آل الله داره غارت میشه هجوم گرگا و فرار آهوها شراره افتاده به جان گیسو ها ناله ها میزنن اهل حرم وای خدا وای سرم وای معجرم السلام علی الشیب الخضیب السلام علی الخد التریب السلام علی الراس المرفوع خواهر میره ولی دست خالی تو زخمی و عریان رو خاک گودالی با دستام خاکا رو رو جسمت میریزم پاشو ای خوش غیرت کمک کن برخیزم با چی خون گلوت و پاک کنم کاش میشد پیکرت رو خاک کنم السلام علی الشیب الخضیب السلام علی الخد التریب _________ 🔊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عرض تسلیت به مناسبت عاشورای حسینی/ نماهنگ زیبای " عمو عباس " کاری از گروه سرود بچه های مسجد ، ضبط در کربلای معلی / التماس دعا...
4_5938009212633221183.mp3
1.52M
ميون همه دلها، امون از دل زينب میون همه دلها ، امون از دل زینب میون همه دلها ، امون از دل زینب غم کوچه و سیلی ، غم صورت نیلی غم یاس خزونی ، غم قد کمونی غم غربت حاکی ، غم چادر خاکی شده قاتل زینب ، امون از دل زینب میون همه دلها ، امون از دل زینب غم فرق شکسته ، غم حیدر خسته غم تشت پر از خون ، غم صورت گلگون شده قاتل زینب ، امون از دل زینب غم دست بریده ، غم فرق دریده غم شبه پیمبر ، غم غربت اکبر غم محسن دیگر ، غم غربت اصغر غم نیزه سواری ، غم ضربه و قاری غم ناقه سواری ، غم طعنه و دشنام غم سنگ لب بام ، غم و محنت و ناله غم و محنت و ناله ، غم مرگ سه ساله شده قاتل زینب ، امون از دل زینب میون همه دلها ، امون از دل زینب   ميون همه دلها، امون از دل زينب غم كوچه و سيلى، غم صورت نيلى، غم قدكمونى، غم ياس خزونى شده قاتل زينب غم غربت خاكى، غم چادر خاكى، غم غسل شبانه، غم بازوشانه شده قاتل زينب غم ‏حيدر خسته، غم فرق شكسته، غم‏ سينه گلگون، غم‏ تشت پراز خون شده قاتل زينب غم شبه پيمبر، موى خونى اكبر، غم محسن ديگر، غم غربت اصغر شده قاتل زينب غم دست بريده، غم فرق دريد، غم قد خميده، غم رأس بريده شده قاتل زينب غم موى پريشان، غم پيكر عريان، غم نا له و زارى، غم ناقه سوارى شده قاتل زينب غم طعنه و دشنام، غم‏سنگ لب‏بام، غم محنت و ناله، غم مرگ سه‏ ساله +
📚 نوای عاشقان 📚 زمزمه/زمینه/شور به سبک (منویکم ببین) دلم گرفته از:حال وهوای این روزا ازاین سیاهی و:تیرگی خیابونا ۲ دلم پرازغمه :بارون اشک وشبنمه اقام غریبه و :انگاری که نامحرمه۲ ...... داره بارون میاد:خیسه چشای دلبرم دعای هرشبش:به حق جد بی سرم به راه راست ببر:سینه زنای مادرم ۲ (یاین الحسن بیا یابن الحسن بیابیا) به حق لاله ها : بیا معز الاولیا دل زمین گرفت:بیا مذل الاشقیا ۲ دعاکن ای اقا :تا عاقبت بخیربشم توعصرغیبتت:برای تو زهیر بشم۲ ...... داره بارون میاد:خیسه چشای نوکرت به زیر لب میگه:تورو به حق مادرت بذارشهید بشم:به راه عمه زینبت ۲ (یابن الحسن بیا یابن الحسن بیابیا) من افتخارمه:جداجدابشه تنم برای حفظ دین:بره سرم زپیکرم ۲ من ارزومه که:فدای رهبرم بشم بااذن رهبرم :مدافع حرم بشم ۲ ..... داره بارون میاد:خیسه چشای نوکرت به زیرلب میگه:تورو به حق مادرت بذار شهید بشم :به راه عمه زینبت (یابن الحسن بیایابن الحسن بیابیا)
امام سجاد(ع)-شهادت ای مقتدای اهل بکا و دعا، علی ای بانی ارادت ما بر خدا، علی ای گریه هات، روضه ی بی انتها، علی ای مقتل مجسّم کرببلا، علی زخمی که مانده روی پرت فرق می کند داغی که مانده بر جگرت فرق می کند اصلا دلیل درد سرت فرق می کند از کربلای خون، خبرت فرق می کند داغ اسارت و غم هجران چشیده ای از کربلا به شام به چشمت چه دیده ای بر شانه بار شام غریبان کشیده ای پس بی دلیل نیست چنین قد - خمیده ای با نیزه پای نیزه ی دلدار بردنت بر روی ناقه با تن تب دار بردنت با دست بسته مجلس اغیار بردنت با دختران فاطمه بازار بردنت غم با حساب گریه ی تو بی حساب شد با روضه های آب تنت آبِ آب شد تا ذبح دیدی و دل زارت کباب شد هر شب گریز روضه ی آبت رباب شد
هدیه به امام سجاد صلوات واحد شلاقی امام سجاد تا صبح بیدارم از غم می بارم هنوز عزادار لبه عطشان هستم طاقت ندارم غمگین و زارم هنوز عزادار تنه عریان هستم واویلا چهل ساله عذاب کشیدم واویلا از زندگی دل بریدم وا ویلا من شام بلا رو دیدم بند دوم یادم نمی ره با دسته بسته بردن مارو به مجلس بزمه شراب با چوب می زد بر لبهای بابام جلوی چشمه زینب و چشمه رباب وا ویلا دنیا به سرم خراب شد وا ویلا هر لحظه برام عذاب شد وا ویلا خواهرم کنیز خطاب شد بند سوم چهل ساله هر شب روضه می خونم روضه برای پیکری پاره پاره چهل ساله هرروز روضه می خونم روضه برای کودکی بی گهواره وا ویلا دنیا رو سرم شد اوار وا ویلا دادن مارو خیلی ازار وا ویلا دیدم پای خواهرم خار یادم نمی ره بر حنجر تو بوسه زدم شبیه عمه زینب من یادم نمی ره بر پیکر تو بوسه زدم شبیه عمه زینب من واویلا عریان بدنت رو دیدم واویلا خونین دهنت رو دیدم واویلا رو خاکاتنت رو دیدم رضا نصابی
امام سجاد(ع)-شهادت من سلاحم گریه و با گریه طوفان می کنم سنگ را حتی به وقت گریه ، گریان می کنم مثل زهرا مادرم ، مثل رقیه خواهرم دودمان ظلم را با اشک ویران می کنم زندگانی مرگ تدریجی است بعد از کربلا کنج غربت درد را با درد درمان می کنم بی اراده ذکر لب عجل وفاتی می شود هر زمان که یاد از شام غریبان می کنم گاه یاد قاسم و گاهی به یاد اکبرم هر زمان که قصد رفتن بر گلستان می کنم حرمله داد مرا بدجور در آورده است تا توانم لعن بر آن نامسلمان می کنم هر کجا که حرف "کفن و دفن" آید در میان بی اراده یادی از آن جسم عریان می کنم تا صدای قاری قرآن به گوشم می رسد یاد از آن مجلس و آن چوب و دندان می کنم خواهرم آن شب جلوی چشم من دق مرگ شد
۱ بنی اسد ببینید،پیکر بی سر او زنم به سینه و سر،کنار پیکر او ای وای حسین مظلوم۴ بنی اسد ندیدید،پیکر چاک اکبر با تیر حرمله شد،حنجر بریده اصغر ای وای حسین مظلوم۴ بنی اسد غریبی،کردم آن دم احساس در علقمه جدا شد،از کینه دست عباس ای وای حسین مظلوم۴ بنی اسد ندیدید،حرمت او دریدند سر عزیز زهرا،را از قفا بریدند ای وای حسین مظلوم۴ بنی اسد ندیدید،آتش زدند به خیمه تنش روی زمین و،سرش به روی نیزه ای وای حسین مظلوم۴ بنی اسد ببینید،حسین کفن ندارد جز زخم تیغ و شمشیر،بر این بدن ندارد ای وای حسین مظلوم۴ بنی اسد از این غم،ز دیده خون ببارید بهر عزیز زهرا،یک بوریا بیارید ای وای حسین مظلوم۴ .
۸ تو زین العابدینی،امام چارمینی عزیز اهل بیتی،گل عرش و زمینی مصیبت وا مصیبت۲ الا ای بی قرینه،گل باغ مدینه شدی با دست دشمن،شهید زهر کینه مصیبت وا مصیبت۲ بریزم در عزایت،ز دیده اشک غربت شکسته دشمن پست،مدینه از تو حرمت مصیبت وا مصیبت۲ کسی نشناخت هرگز،شها قدر رفیعت شفای درد عالم،بود خاک بقیعت مصیبت وا مصیبت۲ تو دیدی کربلا را،همه رنج و بلا را سر پاک شهیدان،به روی نیزه ها را مصیبت وا مصیبت۲ تو دیدی بین گودال،حسین را دست و پا زد به زیر خنجر کین،چو مادر را صدا زد مصیبت وا مصیبت۲ تو دیدی آتش در،میان خیمه ها را سر عباس و اکبر،به روی نیزه ها را مصیبت وا مصیبت۲ بدیدی بر روی خاک،گلان پرپرش را به خون خویش غلتان،تو دیدی پیکرش را مصیبت وا مصیبت۲ .
۶ بنی اسد داغ پدر زده شرر بر این دلم سوز غم گل زهرا بنی اسد شد قاتلم آمده ام به پا کنم در کربلا بزم عزا واویلتا واویلتا۲ بنی اسد از دیده ها در غم او خون ببارید یک تکه بوریا بهر حسین زهرا بیارید از ماتم داغ پدر گردیده ام غم مبتلا واویلتا واویلتا۲ بنی اسد بهر حسین خون از دیده جاری کنید بهر غسل و کفن او امروز مرا یاری کنید تا گریه و با اشک و آه دارم به لب شور و نوا واویلتا واویلتا۲ بنی اسد در این زمین تنها گل ام لیلا با ظلم و کین دشمن شد اکبر تنش اربا اربا از داغ علی اکبرش خون شد دل خون خدا واویلتا واویلتا۲ بنی اسد در این زمین غنچه گلی گشته پرپر با تیر حرمله شد پاره گلوی علی اصغر قنداقه اش غرقه خون شد بر روی دستان بابا واویلتا واویلتا۲ بنی اسد غریبی و تنهایی را کردم احساس آن لحظه ای که جدا شد از پیکرش دست عباس با عمود آهنین شد فرق عمو از کین دو تا واویلتا واویلتا۲ بنی اسد حرمت بابای مظلومم دریدند در میان گودال خون سر از بدنش بریدند شمر ملعون از کین برید سر پاکش را از قفا واویلتا واویلتا۲ بنی اسد بعد از حسین آتش به خیمه ها زدند سر پاک پدرم را بر روی نیزه ها زدند در گودی قتلگه زده مادرش زهرا را صدا واویلتا واویلتا۲ .