.
#فاطمیه
#روضه و توسل به ساحت مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها تقدیم به ارواح طیبۀ شهدا خصوصاً سردار دلها #حاج_قاسم_سلیمانی با نوای کربلایی حسین سیب سرخی•✠•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
گذشته آب در این روزگار از سرِ من
حلال کن که رسیده ست روزِ آخرِ من
مرا ببخش ، که افتاده ام در این بستر
نمانده است توانی به جسم لاغرِ من
قدِ خمیده و مویِ سفیدِ زهرایت
برایِ خانه نشینی توست همسرِ من
به جانِ دخترِ شیرین زبانمان زینب
نپرس از چه شده غرقِ خاک معجرِ من
زِ شرم بستنِ دستِ تو هنوز میلرزم
چه کرده با تو مدینه ، امیرِ خیبرِ من
بس است گریه و شیون برایِ عمرِ کمم
بقایِ عمرِ تو باشد غریب رهبرِ من
لگدی خورد به در؛ در که نه!دیوار شکست
خانه لرزیده و تمام تنِ تب دار شکست
سمتِ دیوار و در آنقدر هجوم آوردند
عاقبت پهلویِ آن مادرِ بیمار شکست
تویِ آتش نگران بود و به خود میپیچید
استخوان هایِ ضعیفِ تنش انگار شکست
کاش درهایِ مدینه وسطش میخ نداشت
سینه ی زخمیِ او با نوک مسمار شکست
فضه دل خون شد و بابغض صدا زد ثانی
پایِ خود را به تنِ فاطمه نگذار شکست
چه کند با غم نامردیه این شهر علی
سینه اش پر شده از غصه تلمبار شکست
عذرِ مرا ببخش ، دوایی نداشتم
تا مرهم کبودیِ چشم ترت کنی
امشب خودم برایِ تو نان میپزم ولی
با شرط اینکه نذرِ تب پیکرت کنی
مجبور نیستی ، که برایِ دل علی
یک گوشه ای نشینی و چادر سرت کنی
زحمت مکش خودم به حسین آب می دهم
تو بهتر است ، فکر برای پرت کنی
ای کاش از بقیه ی پیراهن حسین
معجر ببافی و به سرِ دخترت کنی
علی اکبر لطیفیان
صلی الله علیک یا مظلوم ..
همسایه ای داغِ دلم را تازه می کرد
چادر نمازم را سرش اندازه می کرد
تا شهرِ شام رفتم و معجر نداشتم
تقصیرِ من چه بود! برادر نداشتم
#کربلایی_حسین_سیب_سرخی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
👇
۲۰ آذر ۱۳۹۹
4_5949266674103355367.mp3
3.78M
|⇦•لگدی خورد به در؛..
#روضه و توسل به ساحت مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها تقدیم به ارواح طیبۀ شهدا خصوصاً سردار دلها #حاج_قاسم_سلیمانی با نوای کربلایی حسین سیب سرخی
۲۰ آذر ۱۳۹۹
AUDIO12.mp3
2.37M
#حاج_حسین_سیب_سرخی
#هفتگی
#شور
#رویای_منی
رویای منی ، دنیای منی
من مال توام ، تو مال منی
یوم علی فوق السرا
یا امیر،عزیزالله
تنت به روی خاکا ، به زیر سم اسبا
به ظلم و جور اعدا
ای بی سر
رویای منی ، دنیای منی و ...
.................
هون ما نزل بی انه به عین الله
هر چی که دارم میدم اصغر و اکبر میدم
من به ره معشوقم ، سر میدم
رویای منی و ...
ــــــــــــــــــــــ
۲۰ آذر ۱۳۹۹
۲۰ آذر ۱۳۹۹
.
#شور
#امام_حسین
#جواد_مقدم
سیدالشباب نفس من بندته نفس بوتراب
سیدالشباب همه کسم شدی همه کس بوتراب
تک ستارمی وسط کهکشون چشامو دوختم به تو
تک ستارمی همه ی آسمونمو فروختم به تو
هر جا قلم بزنم هر جا قدم بزنم همونجا مِیخونته
اِنقده دیوونم توی خیابون هم زیر لبم نوحته
حتی راهم میرم دم تو دارم
جان بطلب واست سرو میذارم
چون دوسِت دارم ، دوسِت دارم
سایه سرم داری ، یه حرم داری
فدای عشقم من چه کرم داری
من دوسِت دارم ، دوسِت دارم
... جان حسین ، سنه قوربان حسین ...
شاه مهجبین بین خاطرخواهات منه گدارم ببین
شاه مهجبین دو دقیقه هم پا حرف دل زارم بشین
سیدالکرم همه ی آرزوم حرمه با مادرم
سیدالکرم جون رقیه سایتو نگیر از سرم
وسط هیئتت چقده نوکرت بگه که دیوونته
بس که بیچارتم حتی تو خلوتم زیر لبم نوحته
زیر لبم شور و تک و واحدهام
هستن همه دوستام همه شاهدهام
من دائم مستم ، دائم مستم
چایِ تو تو دستم ، همینه بَسَم
برای مستی پا ثابتت هستم
من دائم مستم ، دائم مستم
... جان حسین ، سنه قوربان حسین ...
خوبه حال من با تو محول الحول و الاحوال من
خوبه حال من نمک گیرتم شاه بی مثال من
کاشف الکروب باز خمارتم دم دمای غروب
کاشف الکروب دل دیوونته یا مقلب القلوب
بحث یکی دو سال نیست آخه این وصال عمریه دل مستته
چقده من بگم آخه فدات بشم دل ما پا بستته
دلبر و دلدارم ، عشقِ تو دارم
از ته دل میگم که دوسِت دارم
پس چی کم دارم ، چی کم دارم
محضرتون خیلی ارادت دارم
وقتی که من با تو رفاقت دارم
پس چی کم دارم ، چی کم دارم
... جان حسین ، سنه قوربان حسین ...
شاعر : #محمدرضا_محمد_زاده
#امام_حسین
#جلسه_هفتگی_1398
#شور
.👇
۲۰ آذر ۱۳۹۹
۲۰ آذر ۱۳۹۹
9.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آثار شگفت قرائت سوره واقعه
👤 #حجت_الاسلام_عابدینی
☀️ عزیزان حتما گوش کنید و به دوستانتان ارسال کنید.
💐 در نشر معارف دین سهیم باشید.
@madahanpirbakran
۲۱ آذر ۱۳۹۹
۲۱ آذر ۱۳۹۹
.
بیتو در بازار شد طفلِ یتیمت ، گُم ؛ بیا
#امام_زمان
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَفِينَةَ النَّجَاةِ
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ الْحَيَاةِ
#جمعه
#درد_دل
بر ظهورت مُلک و دولتداشتن ، کافی نبود
گر چه کم گفتیم ازت ؛ امّا سخن ، کافی نبود
رحمتِ حق بر شهیدان - جاننثارانِ رهت -
ظاهراََ صِرفاََ رشادتداشتن ، کافی نبود!
ماچه مذبوحانه ،دست و پا زدیم و این تلاش
بر رهایی از بلایا و فِتَن ، کافی نبود
از منِ گوینده تا ... ، آلودهی دنیا شدیم
تو عمل میخواستی ؛ حرف از دَهَن ، کافی نبود
عاقبت باید چه گردد تا که مُضطرّت شویم؟!
این مریضیّ ِ جهانی ، واقعاََ کافی نبود؟!
رفعِ تکلیفانه، سردادیم که: " عَجِّل " ؛ " بیا "
مُعترف هستیم که یابن الحسن! کافی نبود
بیتو در بازار شد طفلِ یتیمت ، گُم ؛ بیا
کشتیِ خوشبختی و آرامش ِ مردم! بیا
آسمان چندیست بر عالَم نمیبارد دگر
از تو بد ، غافل شدیم و کرده او از ما حَذَر
حالِ ما گردیده چون بیتابیِ آن یخفروش
آب شد سرمایهی ما لطف کُن ما را بخر!
ظلمت و تلخیّ ِ دوری از تو را حِس میکنیم
از درونِ ما بُرون ریزد شرر پُشت ِ شرر
از بقیّه ، بیشتر ، زَخم ِ فراقت کاری اَست
حجّت بنِ الْعسکری! پایان بده بر این سفر
عنقریب از پرتگاهی ، میکنیم آخر ، سقوط
تو کُنی ما را خلاص از این شقاوتها مگر...
روز شد ؛ " اَینَ الشُّموسُ الطّالعه؟ " آوای ما
شب شد و شد بامداد و شد سحر ؛ اَینَ الْقَمَر؟
بیتو در بازار شد طفلِ یتیمت ، گُم ؛ بیا
کشتیِ خوشبختی و آرامش ِ مردم! بیا
اضطرار ِ از فراقت ، روحِ ایمان میشود
ندبههای واقعی ، هم رزقِ خوبان میشود
نیستی مخفی ؛ فقط از چشم ِ مردم ، غایبی
حاضری ؛ امرِ خلائق با تو سامان میشود
کی میآیی؟! هیچکس وقّاتِ این اِظهار نیست
دَفعَتاََ میآیی و عالَم ، گلستان میشود
هست قرآن در معیّت با تو ؛ با تو غایب است
تو بیایی ؛ تازه وقت ِ حفظ ِ قرآن میشود
ای بهارِ مردمان! ما را خزان با خویش بُرد
کی میآیی؟ روزها با تو بهاران میشود
پیشوازِ روضهی تو کعبه ، پوشیده سیاه
" با اَلا یا اَهل... " بِیتُ الله ، گریان میشود...
بیتو در بازار شد طفلِ یتیمت ، گُم ؛ بیا
کشتیِ خوشبختی و آرامش ِ مردم! بیا
#ندبه
اللهم_عجل_لولیک_الفرج
انتظار #مهدویت
#محمد_علی_نوری
#جمعه ۲۱ آذر ۹۹
.
۲۱ آذر ۱۳۹۹
.
بیتو در بازار شد طفلِ یتیمت ، گُم ؛ بیا
#امام_زمان
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَفِينَةَ النَّجَاةِ
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ الْحَيَاةِ
#جمعه
#درد_دل
بر ظهورت مُلک و دولتداشتن ، کافی نبود
گر چه کم گفتیم ازت ؛ امّا سخن ، کافی نبود
رحمتِ حق بر شهیدان - جاننثارانِ رهت -
ظاهراََ صِرفاََ رشادتداشتن ، کافی نبود!
ماچه مذبوحانه ،دست و پا زدیم و این تلاش
بر رهایی از بلایا و فِتَن ، کافی نبود
از منِ گوینده تا ... ، آلودهی دنیا شدیم
تو عمل میخواستی ؛ حرف از دَهَن ، کافی نبود
عاقبت باید چه گردد تا که مُضطرّت شویم؟!
این مریضیّ ِ جهانی ، واقعاََ کافی نبود؟!
رفعِ تکلیفانه، سردادیم که: " عَجِّل " ؛ " بیا "
مُعترف هستیم که یابن الحسن! کافی نبود
بیتو در بازار شد طفلِ یتیمت ، گُم ؛ بیا
کشتیِ خوشبختی و آرامش ِ مردم! بیا
آسمان چندیست بر عالَم نمیبارد دگر
از تو بد ، غافل شدیم و کرده او از ما حَذَر
حالِ ما گردیده چون بیتابیِ آن یخفروش
آب شد سرمایهی ما لطف کُن ما را بخر!
ظلمت و تلخیّ ِ دوری از تو را حِس میکنیم
از درونِ ما بُرون ریزد شرر پُشت ِ شرر
از بقیّه ، بیشتر ، زَخم ِ فراقت کاری اَست
حجّت بنِ الْعسکری! پایان بده بر این سفر
عنقریب از پرتگاهی ، میکنیم آخر ، سقوط
تو کُنی ما را خلاص از این شقاوتها مگر...
روز شد ؛ " اَینَ الشُّموسُ الطّالعه؟ " آوای ما
شب شد و شد بامداد و شد سحر ؛ اَینَ الْقَمَر؟
بیتو در بازار شد طفلِ یتیمت ، گُم ؛ بیا
کشتیِ خوشبختی و آرامش ِ مردم! بیا
اضطرار ِ از فراقت ، روحِ ایمان میشود
ندبههای واقعی ، هم رزقِ خوبان میشود
نیستی مخفی ؛ فقط از چشم ِ مردم ، غایبی
حاضری ؛ امرِ خلائق با تو سامان میشود
کی میآیی؟! هیچکس وقّاتِ این اِظهار نیست
دَفعَتاََ میآیی و عالَم ، گلستان میشود
هست قرآن در معیّت با تو ؛ با تو غایب است
تو بیایی ؛ تازه وقت ِ حفظ ِ قرآن میشود
ای بهارِ مردمان! ما را خزان با خویش بُرد
کی میآیی؟ روزها با تو بهاران میشود
پیشوازِ روضهی تو کعبه ، پوشیده سیاه
" با اَلا یا اَهل... " بِیتُ الله ، گریان میشود...
بیتو در بازار شد طفلِ یتیمت ، گُم ؛ بیا
کشتیِ خوشبختی و آرامش ِ مردم! بیا
#ندبه
اللهم_عجل_لولیک_الفرج
انتظار #مهدویت
#محمد_علی_نوری
#جمعه ۲۱ آذر ۹۹
.
۲۱ آذر ۱۳۹۹
.
#جمعه ها رفت ولی #جمعه موعود نشد
خبر آمدنت آمده از راه , بیا
سربزن از دل یک #جمعه ی ناگاه بیا
ماه کامل نشود تا تو نیایی آقا
تاکه کامل بشود نیمه ی این ماه بیا
عهدکردیم و شکستیم و گذشتی صد بار
بازهم با دل آلوده ی ما راه بیا
نفس آلوده زمین گیر گناهیم ولی
دیگر از دست همه خسته شدیم , آه بیا
راه گم کرده ی این جاده ی پرپیچ وخمیم
ای هدایت گر هر بنده ی گمراه بیا
چاه غفلت شده سهم همه ی ما بی تو
یوسف قافله یک سر به لب چاه بیا
#جمعه ها رفت ولی #جمعه موعود نشد
#جمعه ها می رود ای #جمعه ی دلخواه بیا
گفت شاعر : خبر آمد , خبری در راه است
خبر آمدنت آمده از راه , بیا…
مجتبی خرسندی
#امام_زمان #مهدویت
.
۲۱ آذر ۱۳۹۹
.
(۷)
یا وَلی اللّه...
خیری ندیدم هرگز از روزگارِ بی تو
آرامش حقیقی دل بیقرارِ بی تو
قرآن که باز کردم یعقوب بود و هجران...
بد می شود جوابم در استخاره بی تو
بوی فراق و غربت دارد چهار فصلم
رنگ خزان گرفته اینجا بهار بی تو
حتی غزل نکرده از بار غصه ها کم
دل گیرم از کنایه... از استعاره... بی تو
آب خوشی نرفته پایین از این گلوها
طعم عطش بریزد از چشمه سار بی تو
این محض یار بودن شرط بقای عشق است
نامی به جا نماند از مهزیار بی تو
از غفلت زیادم بوده که دردمندم
هی درد روی دردم شد بی شماره بی تو
خورشید من کجایی ؟ خیره به آسمانم
چشم مرا نگیرد ماه و ستاره بی تو
آتش گرفته جانِ ،هرکس شنیده آهم
مانده به سینه ی من هرم شراره بی تو
شد آبرو برایم ، اینکه غلامت هستم
بیزارم از مقام و از اعتبار بی تو
رنج بشر زیاد و ، دنبال راه درمان
سرگشته مانده عالم ... کو راه چاره بی تو
**
در ماه فاطمیه اصلا نشد میسر
توفیق روضه خواندن یا یک اشاره بی تو
ایکاش می شد امشب ، روضه بخوانم آقا
از کوچه از قباله از گوشواره بی تو
#حسین_رحمانی
#مناجات_با_امام_زمان_عج
#غزل #مهدویت
#فاطمیه #امام_زمان
.
۲۱ آذر ۱۳۹۹