eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
8.6هزار ویدیو
993 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. بی‌تو در بازار شد طفلِ یتیمت ، گُم ؛ بیا السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَفِينَةَ النَّجَاةِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ الْحَيَاةِ بر ظهورت مُلک و دولت‌داشتن ، کافی نبود گر چه کم گفتیم ازت ؛ امّا سخن ، کافی نبود رحمتِ حق بر شهیدان - جان‌نثارانِ رهت - ظاهراََ صِرفاََ رشادت‌داشتن ، کافی نبود! ماچه مذبوحانه ،دست و پا زدیم و این تلاش بر رهایی از بلایا و فِتَن ، کافی نبود از منِ گوینده تا ... ، آلوده‌ی دنیا شدیم تو عمل می‌خواستی ؛ حرف از دَهَن ، کافی نبود عاقبت باید چه گردد تا که مُضطرّت شویم؟! این مریضیّ ِ جهانی ، واقعاََ کافی نبود؟! رفعِ تکلیفانه، سردادیم که: " عَجِّل " ؛ " بیا " مُعترف هستیم که یابن الحسن! کافی نبود بی‌تو در بازار شد طفلِ یتیمت ، گُم ؛ بیا کشتیِ خوشبختی و آرامش ِ مردم! بیا آسمان چندیست بر عالَم نمی‌بارد دگر از تو بد ، غافل شدیم و کرده او از ما حَذَر حالِ ما گردیده چون بی‌تابیِ آن یخ‌فروش آب شد سرمایه‌ی ما لطف کُن ما را بخر! ظلمت و تلخیّ ِ دوری از تو را حِس می‌کنیم از درونِ ما بُرون ریزد شرر پُشت ِ شرر از بقیّه ، بیشتر ، زَخم ِ فراقت کاری اَست حجّت بنِ الْعسکری! پایان بده بر این سفر عنقریب از پرتگاهی ، می‌کنیم آخر ، سقوط تو کُنی ما را خلاص از این شقاوت‌ها مگر... روز شد ؛ " اَینَ الشُّموسُ الطّالعه؟ " آوای ما شب شد و شد بامداد و شد سحر ؛ اَینَ الْقَمَر؟ بی‌تو در بازار شد طفلِ یتیمت ، گُم ؛ بیا کشتیِ خوشبختی و آرامش ِ مردم! بیا اضطرار ِ از فراقت ، روحِ ایمان می‌شود ندبه‌های واقعی ، هم رزقِ خوبان می‌شود نیستی مخفی ؛ فقط از چشم ِ مردم ، غایبی حاضری ؛ امرِ خلائق با تو سامان می‌شود کی می‌آیی؟! هیچ‌کس وقّاتِ این اِظهار نیست دَفعَتاََ می‌آیی و عالَم ، گلستان می‌شود هست قرآن در معیّت با تو ؛ با تو غایب است تو بیایی ؛ تازه وقت ِ حفظ ِ قرآن می‌شود ای بهارِ مردمان! ما را خزان با خویش بُرد کی می‌آیی؟ روزها با تو بهاران می‌شود پیشوازِ روضه‌ی تو کعبه ، پوشیده سیاه " با اَلا یا اَهل... " بِیتُ الله ، گریان می‌شود... بی‌تو در بازار شد طفلِ یتیمت ، گُم ؛ بیا کشتیِ خوشبختی و آرامش ِ مردم! بیا اللهم_عجل_لولیک_الفرج انتظار ۲۱ آذر ۹۹ .
. بی‌تو در بازار شد طفلِ یتیمت ، گُم ؛ بیا السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَفِينَةَ النَّجَاةِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ الْحَيَاةِ بر ظهورت مُلک و دولت‌داشتن ، کافی نبود گر چه کم گفتیم ازت ؛ امّا سخن ، کافی نبود رحمتِ حق بر شهیدان - جان‌نثارانِ رهت - ظاهراََ صِرفاََ رشادت‌داشتن ، کافی نبود! ماچه مذبوحانه ،دست و پا زدیم و این تلاش بر رهایی از بلایا و فِتَن ، کافی نبود از منِ گوینده تا ... ، آلوده‌ی دنیا شدیم تو عمل می‌خواستی ؛ حرف از دَهَن ، کافی نبود عاقبت باید چه گردد تا که مُضطرّت شویم؟! این مریضیّ ِ جهانی ، واقعاََ کافی نبود؟! رفعِ تکلیفانه، سردادیم که: " عَجِّل " ؛ " بیا " مُعترف هستیم که یابن الحسن! کافی نبود بی‌تو در بازار شد طفلِ یتیمت ، گُم ؛ بیا کشتیِ خوشبختی و آرامش ِ مردم! بیا آسمان چندیست بر عالَم نمی‌بارد دگر از تو بد ، غافل شدیم و کرده او از ما حَذَر حالِ ما گردیده چون بی‌تابیِ آن یخ‌فروش آب شد سرمایه‌ی ما لطف کُن ما را بخر! ظلمت و تلخیّ ِ دوری از تو را حِس می‌کنیم از درونِ ما بُرون ریزد شرر پُشت ِ شرر از بقیّه ، بیشتر ، زَخم ِ فراقت کاری اَست حجّت بنِ الْعسکری! پایان بده بر این سفر عنقریب از پرتگاهی ، می‌کنیم آخر ، سقوط تو کُنی ما را خلاص از این شقاوت‌ها مگر... روز شد ؛ " اَینَ الشُّموسُ الطّالعه؟ " آوای ما شب شد و شد بامداد و شد سحر ؛ اَینَ الْقَمَر؟ بی‌تو در بازار شد طفلِ یتیمت ، گُم ؛ بیا کشتیِ خوشبختی و آرامش ِ مردم! بیا اضطرار ِ از فراقت ، روحِ ایمان می‌شود ندبه‌های واقعی ، هم رزقِ خوبان می‌شود نیستی مخفی ؛ فقط از چشم ِ مردم ، غایبی حاضری ؛ امرِ خلائق با تو سامان می‌شود کی می‌آیی؟! هیچ‌کس وقّاتِ این اِظهار نیست دَفعَتاََ می‌آیی و عالَم ، گلستان می‌شود هست قرآن در معیّت با تو ؛ با تو غایب است تو بیایی ؛ تازه وقت ِ حفظ ِ قرآن می‌شود ای بهارِ مردمان! ما را خزان با خویش بُرد کی می‌آیی؟ روزها با تو بهاران می‌شود پیشوازِ روضه‌ی تو کعبه ، پوشیده سیاه " با اَلا یا اَهل... " بِیتُ الله ، گریان می‌شود... بی‌تو در بازار شد طفلِ یتیمت ، گُم ؛ بیا کشتیِ خوشبختی و آرامش ِ مردم! بیا اللهم_عجل_لولیک_الفرج انتظار ۲۱ آذر ۹۹ .
. . السّلامُ علیک یا عَینَ اللهِ فی خَلقِه یا نورَ اللهِ الّذی یَهتَدی بِهِ المُهتَدون... با امام عصر ارواحنا فداه ما کجا دلداده و یار و خریدار توئیم؟ واقعاََ ما شیعه‌ی ناب و سزاوار توئیم؟ بیشتر ، از هر چه و هر که ، تو گشتی یارِ ما کمتر از هر چیز و هر کس ، لیک ، ما یار توئیم در زبان ، آری ؛ به " اللّهُمَّ عَجّل ... " قائلیم لیک ، در اعمال ، هم آیا هوادار توئیم؟ در زبان ، آری ؛ به " اَللّهمَّ اَصلِح ... " ذاکریم تا چه اندازه ، شبیه ِ طرز رفتار توئیم؟ بگذر از ما ؛ جای خدمت‌ ، غافلیم از بودنت از زمین‌ ، بردار ما را ، یار ، نه ؛ بار توئیم کرده عادت ، چشم ِ ما بر چشم و ابروهای پست چون که محروم از نظر بر نَجم ِ رُخسار توئیم حُجّت ِ بنِ العَسکری! بس نیست آیا این فراق؟ ای طبیب ِ حاذِق و دَوّار! بیمار توئیم معصیت ، ما را سیاهه‌ لشکرِ حُزنِ تو کرد! وای ، بر ما که دلیلِ اَشک و آزار توئیم ما " دُعای عهد " را با آرزوی نُصرتت..‌. بر زبان می‌آوریم ؛ از عُمقِ جان ، زارِ توئیم ای حسینِ ما! زهیرِ نَفْس ِ ما را صید کُن دیر یا زود ، آخرش ما هم گرفتار توئیم @emame3vom دوشنبه ۶ بهمن ۹۹ .
. ...و افتح لی یا ربّ بابَ الفرجِ ... " راهِ حل " امام صادق(ع) فرمودند: « فَلَمّا طالَ عَلى بَنی إسرائیلَ العَذابُ، ضَجّوا و بَکَوا إلَى اللهِ أربَعینَ صَباحاً، فَأَوحَى اللهُ إلى موسى و هارونَ أن یُخَلِّصَهم مِن فِرعَونَ، فَحَطَّ عَنهُم سَبعینَ و مِئَةَ سَنَةٍ. قالَ: و قالَ أبو عَبدِ اللهِ(ع): هکَذا أنتُم لَو فَعَلتُم لَفَرَّجَ اللهُ عَنّا، فَأَمّا إذا لَم تَکونوا فَإِنَّ الأَمرَ یَنتَهی إلى مُنتَهاهُ ». هنگامى که سختى بنى اسرائیل به درازا کشید، آنان چهل روز به گریه و ناله پرداختند که به دنبال آن، خداوند به موسى وحى کرد که آنان را از چنگ فرعون برهاند و اینگونه بود که صد و هفتاد سال از عذابشان کاسته شد. شما شیعیان نیز اگر این‌گونه رفتار کنید، خداوند گره از کارتان می‌گشاید؛ امّا اگر بی‌تفاوت باشید، از مقدار زمانی که باید درگیر این مشکل باشید کاسته نخواهد شد و کار به انتهای خودش خواهد رسید!» اختیارِ لُغات با مهدیست... طعم ِ ناب ِ حیات با مهدیست ای دلِ! آخر ، نجات با مهدیست همه‌ی معجزات با مهدیست انبیا در پَسَند و اوست جلو از تهِ دل، نخواستیم او را کم برایش نموده‌ایم دعا چه بُوَد علّت ِ تَغافُلِ ما؟ که کم او را صدا زدیم: " بیا " کاش بودیم در پی‌اَش رهرو در فراقِ مهِ دوازدهُم رفته بر باد، شادیِ مردم گشته در سوق، طفلِ عالَم ، گُم روز و شب گو: " و عَجّلِ اللهُم... " ای دل از این دعا، ملول مشو سال تحویل، حاجت ِ دلِ کیست؟ اذنِ امرِ فرج، معطّلِ چیست؟ باید از این جفا، شکست و گریست... هیچ کس، آه، زارِ هجرش نیست کاش ، آید ز راه ، سالِ نو حال، دیگر ، زمانِ زاری‌هاست ای خدا! حجّتِ زمانه کجاست؟ " راهِ حل "، اربعینِ اشک و دعاست این کلام امام ِ صادق‌‌ ِ ماست: " ...لَو فَعَلتُم لَفَرَّجَ اللهُ... " منبع حدیث: عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، محقق: رسولی محلاتی، هاشم، ج 2 ،ص 154، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، 1380ق. ۱۵ اسفند ۹۹ ۲۱ رجب ۱۴۴۲ .
. اللّٰهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبِيحَةِ يَوْمِي... دل‌نوشته... صَباحَ الخَیر یا مولا! صَباحَ الخیر ای سلطان! شروع هفته را با تو کنم آغاز... مهدی‌جان! سلامُ الله، یا مهدی! عَلَیک... آقای بی‌همتا! زیارت‌نامه می‌خوانم، صباحاََ حضرتِ جانان! ببین آشفته ام بی‌تو؛ ببین پژمرده ام بی‌تو نگاهی کن رحیمانه به من هم، مظهر رحمان! تمام آفرینش را بدونِ تو نمی‌خواهم نباشی تو اگر؛ هرگز نمی باشند جانداران فقط می‌خواهم آقا! آب در جوی شما ریزم نمی خواهم سِوایت را تو را هستم هواخواهان فدایت می‌کنم هر چه بُوَد محبوبِ اَدنىٰ را تویی محبوبِ اعلایم؛ دلیلِ بودنم هر آن! خودم را می‌کِشم سویت، به تیرِ چلّه‌ها ارباب! صَباحَ الخَیر یا مهدی! صَباحَ النّور آقاجان! شنبه ۶ شهریور ۱۴۰۰ .
. یا اباصالح! دَمَت، محشر بُوَد از تَبِ تو قلبِ من، اَحمر بُوَد چون معادم هست پیدا از معاش... نوکریّ ام تا دَم ِ آخر بُوَد نیستم غالى، ولیکن قالی ام زیر پاهایت مرا بستر بُوَد پایِ دار ثابتِ الطاف تو... تار و پودم بر دَمَت مَظهَر بُوَد از تو و فيض ِ دَمَت دارم حیات زیر پاهایت مرا سنگر بُوَد من تُرَنجِ نقشه‌‌اَم عهدِ شماست قبله‌اَم اولاد پیغمبر بُوَد طُرّه‌ام باشد قرینِ مهرتان ریشه‌اَم در پاکیِ مادر بُوَد عشق تو در حاشيه، در متنِ من... واضح و زیباترین مَنظَر بُوَد بیشتر بر خاطرم بگذار پا فرش، پاخورده ترش بهتر بُوَد جمعه ۵ فروردین ۱۴۰۱ .
. " ذِکرُ علیِِ عِبادَة " یگانه دار و ندارم بُوَد امام علی کسی که کرده شکارم بُوَد امام علی میان لشکر ابلیس اگر محاصره ام یگانه راه فرارم بُوَد امام علی اگر چه کور شدم از نظر به غیر علی دوای دیده‌ی تارم بُوَد امام علی گذاشت بر سرِ دوش پیامبر ، پا را و کعبه گفت : " قرارم بُوَد امام علی " کسی که خاک قدمهای او بُوَد برکت دلیل حال خمارم بُوَد امام علی من از غدیر ، گشودم نگاه بر دنیا بُوَد همیشه شعارم : بُوَد ، امام ، علی از آن اذان که شنفتم به ضبط صوت سرم تمام حرف نوارم بُوَد امام علی بهار و غیره ندارد برای من ، فرقی همیشه ، فصل بهارم بُوَد امام علی به سائلیّ درش مبتلا بُوَد عالَم کسی که کرده دچارم بُوَد امام علی به زهرهای کشنده ، به زخمهای عمیق یگانه مرهم و یارم بُوَد امام علی اگر چه خطّه‌ی ما را فراگرفته بلا خوشم که یار دیارم بُوَد امام علی چه زود و دیر در آخر ، مسافر قبرم نجات درد مزارم بُوَد امام علی یقین ،اگر که بپرسیم، از امام زمان(عج) بیان کنند : " نگارم بُوَد امام علی " .
. اللهم العن ظالمي ائمّتنا به عشق امام رضا علیه‌السلام و با بغض اعدایشان یک عدّه، خودفروش، ميانِ حراميان آهنگ قلبشان، ضربانِ حراميان تحسین شده ز زهرِ زبان حرامیان مدفوع از حَرَم به جهانِ حراميان لعنت به خَبطشان بُوَدَم ذکرِ در قُنوت هستند سُست تر همه از تار عنکبوت لب‌تشنه‌های شهرت و بازیگرانِ دون سرمشق‌های دَدمنشی، جملگی زبون گر ایستاده اند به سوت و به کف، کنون... یک روز می‌رسد همه‌ گردند سرنگون لعنت به جشنواره‌ی کن با اهالی اش بر ظاهر دروغی و بر بَطن خالی اش نانِ حرام، باعث فعل حرامشان پُر گشته از پلیدی و نیرنگ، کامشان لعنت به فیلم ها و خیالات خامشان بازیگران موذی و بی ریشه، نامشان ابلیس، خود، مدیر و تهیّه کننده است این جشنواره نیست که قابی، زننده است عالَم، ذلیلِ مرقد ربّانیِ رضاست چون پاسبانِ خاک درش، غیرت خداست والا تر از بزرگیِ اين آستان كجاست؟! جز سجده‌ی ادب به درش، کار نارواست لعنت به فيلمنامه‌ی هتّاكِ ناكسان عجّل عَلىَ ظُهورِكَ يا صاحبَ الزّمان دوشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۱ .
. یابن الحسن! یابن الحسن! چراغ هدایت! نیامدی بود و نبود ما به فدایت نیامدی جمعه به جمعه چشم به در خوابمان نبرد خواندیم بینِ ندبه، رثایت نیامدی خونِ جگر ز هجر تو گریید چشممان شد پَهن، فرش سرخ به پایت نیامدی بیش از همه زدیم به پای غمت نَفَس روزانه داشتیم ثنایت نیامدی به عشق تو گناه نکردیم سیّدی! آیینه ای شدیم برایت نیامدی مِشکی به تن به رنگ تو در آمدیم ما در فصل روضه‌ها و عزایت نیامدی در کربلا به یاد تو بودیم دم به دم کردیم زیر قُبّه، صدایت نیامدی انفاق ها به نیّت وصل تو داشتیم خوردیم غصّه، بهر بلایت نیامدی شب های قدر، موقعِ قرآن به سر شدن بودیم یاد درد هایت نیامدی ای کاش راست بود... نکردیم ما چنین دیدی که کرده ایم رهایت نیامدی چون که نکرده ایم چنان، ما چنین شدیم از خویش کرده ایم جدایت نیامدی دیدی که در امور، در امواجِ فتنه ها از تو نکرده ایم حمایت، نیامدی باید خودت دعا به ظهور خودت کنی داریم التماس ِ دعایت... نیامدی دوشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۱.
. یَابْنَ الزّهرا! نَسئَلُكَ الْعَفو... بِمَحَبّةِ فاطمة المعصومه سلام‌الله‌علیها بالاتر از این درد نباشد دردی! تو بینِ مُحبّینِ خودت هم طردی در امر دعا بر تو نکردیم " اِکثار " اما تو دعا کثیر بر ما کردی وَ رانده شدی، غریب هستی، داری... تو کوچه به کوچه پیِ ما می‌گردی ما بهر تو غفلت ِ زیاد آوردیم ما را تو ولی، عفو کثیر آوردی بر جرم کثیرمان همه معترفیم ای کاش نگویی که ز ما دلسردی یا سَیّدنَا الطّرید! یَابْنَ الزّهرا! یا مولانا الشّرید! یَابْنَ الزّهرا! غافل ز تو بودیم که درمانده شدیم با اینکه همه به تو فراخوانده شدیم از بس که نکردیم برایت کاری... سرخوش ز دَم ِ " سلام فرمانده " شدیم حالا که به هر طریق کردیمت یاد سوی تو و استغاثه، چرخانده شدیم... اصلاح نما، مُصلحِ کل! ما را که... در کوره‌ی درد جهل، جوشانده شدیم تو نیستی آنکه بین ما رانده شدی ماییم که با گناهمان رانده شدیم یا سَیّدنَا الطّرید! یَابْنَ الزّهرا! یا مولانا الشّرید! یَابْنَ الزّهرا! بُگذار ببینیم تو را حَدّ ِ اَقَل ما را برسد از تو صدا حَدّ ِ اَقَل بگذار به حقّ حضرت معصومه گردیم برای تو فدا حَدّ ِ اَقَل تو غیب شدی، ما همه آواره شدیم یک دم، برِ ما رویْ نما حَدّ ِ اَقَل خرج تو نکردیم دعاهامان را افسوس نکردیم دعا حَدّ ِ اَقَل داریم در این در به دری می‌میریم بگذار ببینیم تو را حَدّ ِ اَقَل یا سَیّدنَا الطّرید! یَابْنَ الزّهرا! یا مولانا الشّرید! یَابْنَ الزّهرا! چهارشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۱ .
. رب... رَبّنا آتِنا امام ِ زمان کاش باشیم با امام ِ زمان پرگشاییم تا امام ِ زمان درد ما را دوا امام زمان... أعطِنا مِنْ عِنایَةِ الْمَهدي وَ أقِمنا بِخِدمَةِ الْمَهدي رَبّنَا اکْشِفْ عذابَ هِجْرانِهْ پُشتِ عالَم ز هِجر او شد لِه هست خورشیدِ صورتش در مِه به ظهورش بشر بُوَد واله... هَبْ لَنا رِزقَ رُؤيَةِ الْمَهدي وَ أقِمنا بِخِدمَةِ الْمَهدي فضلِ او فضلِ حیدر کرّار نورِ انوار و چشمه‌ی اسرار هست تا او، جهان در استقرار در تبش هست كاممان، تب‌دار... اسقِنا مِن مَحَبّةِ الْمَهدي وَ أقِمنا بِخِدمَةِ الْمَهدي رَبّ ِ يَسّر وَلا تُعَسّرنا برسان روزگارِ مهدى را روسیاهست بی‌رخش، دنیا مدح او هست بهترینْ آوا... وَ أعِنّا لِمِدحَةِ الْمَهدي وَ أقِمنا بِخِدمَةِ الْمَهدي با ظهورش بهشت می‌آید یارِ زهرا سرشت می‌آید قول داد و نوشت: می‌آید بهترین‌ْ سرنوشت می‌آید... اَرِنا عِزَّ دولَةِ المَهدي وَ أقِمنا بِخِدمَةِ الْمَهدي هست الیاس، محوِ لبخندش خضر و عیسامسیح، پابندش جبرئيل و بهشت، دربندش همه‌ی دهر، آرزومندش... أعلِنا في مَوَدّةِ الْمَهدي وَ أقِمنا بِخِدمَةِ الْمَهدي پنجشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۱ .
. یابن الحسن! ای منتهای منتهای دلربایی! ای پادشاه مُلک عقل و پارسایی! ای مُنجیِ لب تشنگانِ بر رهايی! یابن الحسن! ای حُجّت اعظم! كجایی؟ شاید نشد بعد از همین دَم، دَم برآرم یابن الحسن! من هیچ‌کس جز تو ندارم می‌دانم این را که دگر وقتم تمام است من بهره اَم از عُمر، قدرِ اين سلام است عرض سلام ِ من به تو ختم کلام است دنیا بدون تو ظَلام اندر ظَلام است عرض گدایی به تو صبح و شام، کارم یابن الحسن! من هیچ کس جز تو ندارم شاید نشد دیگر که با تو راز گویم مدح تو را ای برترین اعجاز! گویم شاید نشد قسمت که شعری باز گویم بگذار تا یک مرتبه با ناز گویم: خواهم زمامم را به دستت واگذارم یابن الحسن! من هیچ‌کس جز تو ندارم اصلاً مشخص نیست باشد وقت، دیگر اصلاً مشخص نیست مانَم پشتِ این در شاید نشد دیگر نمایم ندبه، آخر بگذار تا یک مرتبه با دیده‌ی تر... مات تماشای تو گردد چشم تارم یابن الحسن! من هیچ‌کس جز تو ندارم هرگز نی ام بر نَفْس خود، خوش‌بین و دانا بسیار نامعلوم باشد وضع فردا شاید نشد قسمت کنم مدحِ تو آقا من را بخر ای مهربان‌‌ْارباب! حالا... حالا که با لطفت برت خدمت‌گزارم یابن الحسن! من هیچ‌کس جز تو ندارم وقتی که با هر باد، ممکن هست مرگم... زخمی ز سیل و آتش و باد و تگرگم احساسی اَم با شعر و قلب و ساز و برگم با وصف تو مولای من! ایمن به اَرگم هستم پناهنده به تو با حال زارم یابن الحسن! من هیچ‌کس جز تو ندارم سه شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۱ .
. یا صاحب الزمان! بازنده بُوَد کسی که در فکر تو نیست مُرده بُوَد آنکه در هوای تو نزیست تجدید شود کسی که در صبح جزا... جز درس تو اَش ثبت شده نمره ی بيست تو شمعی و پروانه ی تو تک‌تکِ ما تکلیف، به جز چرخشِ بر گِرد تو چیست؟ عالَم شود از نغمه‌ی " یا اهلِ.. " تو مات پیروز نهایی! به بَرِ کعبه بِایست " خَيرٌ لَكُم... " اَت گفته خدا در قرآن فهمنده ی ژرفای تو جز ربّ تو كيست؟ با خنده دَوَد به سوی تو در محشر هر کس که به دنیا غم تو خورْد و گریست بازنده کسی بُوَد که در لیله‌ی قدر... در لحظه به لحظه اَش دعا خوان تو نیست ✍ یک شنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۲ .
. اَلسّلامُ عليكَ يا ناصِرَ الْحُسَين " التماس به علیه‌السلام برای فرج " برای حضرت مهدی، مرا فدایی کن و بهرِ مرثیه اش لایق رثایی کن نیابتاً ز تو کردم دعا برای فرج مرا ز دستِ زمین‌خورده‌ات عطایی کن چو پای حجّت حق، ایستادگی کردی تو ظرف قلب مرا پر ز با وفایی کن بده ز ظرف دلت غیرتی برای دعا برای خدمت مهدی، مرا هوایی کن تویی معلم یاریّ ِ بر امام زمان در این مسیر، به فُلکم تو ناخدایی کن دعای من، خودِ من را دهد نجات، ولی بر آر دست و تو بهر فرج، دعایی کن تو دست های زمین‌خورده را بلند نما ز کار یوسف زهرا گره گشایی کن شنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۲ .