.
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#زمزمه
۱۲۱
ای یاورم ز دوری ات روزم شده شب
بهدیدن زینب بیا سالار زینب
پیرُهنت داداش توو آغوشِ منه
این پیرهن پاره آتیش به سینه میزنه
ببین که جانِ من رسیده بر لبم
هنوز به یاد پیکر به زیر مرکبم
به نعلِ چند تا مرکب دیدم تن تو چسبید
به پاره پاره های تنت سنان میخندید
****
ز یاد من نمیره ای عزیز زهرا
که سر تو دیدم توو طشت آه و واویلا
ابن زیاد با چوب روی لبات میزد
گاهی دیدم پیش چشام روی چشات میزد
خبر داری که داشت سکینه جون میداد
اون بی حیا داشت ضرب دستشو نشون میداد
رباب همونجا چون گُل از دیدن تو پژمرد
سر تورو تا برداشت از حرمله سیلی خورد
#محمود_اسدی_شائق✍
👇
.
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#زمزمه
۱۲۲
نگاه من به در مانده بیا ای نور عین من
بیا که خیلی دلتنگم کجایی ای حسین من
بیا یار تماشایی تو حالم را تماشا کن
بیا با دیدنت ای یار گره از کار من وا کن
ببین پیراهن پارهت توی آغوشمه داداش
صدای آب آبِ تو هنوز توو گوشمه داداش
هنوزم جای کعب نی روو کتف و دوشمه داداش
حسین من حسین من حسین من حسین من
****
پس از یکسال ونیم ایگُل شبیه لاله دلخونم
رسیده جون من برلب دیگه زنده نمیمونم
نخواهد رفت از یادم که چی دیدم توی گودال
لگد خوردی ولی ایکاش نمیشد پیکرت پامال
خودم دیدم که توو گودال پیمبر روضتو میخوند
خودم دیدم که شمر دون دل مادرمو سوزوند
حرامی با نوک نیزه تن پاکتو برگردوند
حسین من حسین من حسین من حسین من
****
پس ازیکسال ونیم داداش که یا هجر تو سر کردم
اگه بیای به بالینم بازم دور تو میگردم
پس از یکسال ونیم دوری به سختی طاقت آوُردم
خبر داری که تو رفتی از این و اون کتک خوردم
خبر داری که مثل تو منم دیدم بسی آزار
من و تو هر دو سنگخوردیم تو درگودال ومن بازار
ولی از سنگها بدتر نگاه هرزهی انظار
حسین من حسین من حسین من حسین من
#محمود_اسدی_شائق✍
.👇
.
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#غزل_مرثیه
از همان کودکی ام رنج و بلایا دیدم
چه بگویم که به یکباره چه غمها دیدم
طفل بودم که چو جوجه بدنم می لرزید
بین آن کوچه عجب محشر کبرا دیدم
می کشیدند علی را وسط کوچه به زور
ریسمان سیهی بر سر بابا دیدم
مادرم روی زمین و لگدی محکم خورد
به روی خاک تن محسن زهرا دیدم
سخت تر بوداز این کوچه،خدایا گودال
بدنی را به سر نیزه ی اعدا دیدم
وای از نحر گلویش چقدر طول کشید
نرود از نظرم آنچه در آنجا دیدم
من به یک روز شدم پیر و قدم گشت دوتا
مرگ خود را دل شب در دل صحرا دیدم
کاشکی طفل یتیمی پس از این گم نشود
من خودم گم شدن لالهٔ طاها دیدم
در پی طفل روانه شدم و یک تن گفت
زیر مرکب بخدا له شدنش را دیدم
نفس آخر زینب شده ای هم نفسم
خوب شد آمدی و روی تو حالا دیدم
#محمود_اسدی_شائق✍
.................
.
#حضرت_زینب سلام_الله_علیها
#غزل_مرثیه
از غم دوری ات ای یار به هم ریخته ام
ای مرا دلبر و دلدار به هم ریخته ام
کاش این لحظه ی آخر به کنارم آیی
بی تو ای شمع شب تار به هم ریخته ام
این به هم ریختنم گشت شروع از کوچه
مادرم خورد به دیوار به هم ریخته ام
بعد پرپر شدنت ای گل زهرا و علی(صلوات الله علیهما)
آتش افتاد به گلزار به هم ریخته ام
زخم پهلوت مرا یاد مدینه انداخت
من از آن نیزه و مسمار به هم ریخته ام
تو به گودال و سه ساله به خرابه،من هم
از شلوغی سر بازار به هم ریخته ام
بود برگرد نوامیس خدا نامحرم
آه از دیده ی انظار به هم ریخته ام
#محمود_اسدی_شائق
.
.
#امام_حسین
#مناجات_با_امام_حسین
در روضه ها کلیدِ اجابت گرفته ایم
یک یاحسین(ع) گفته و حاجت گرفته ایم
چلّه نشینِ چادر مشکیِ زینبیم(س)
از این طریق، درس نجابت گرفته ایم
از دست های حضرت عباس ِ(ع) با جنم
مُهر و مدالِ شور و شجاعت گرفته ایم
شد پاسبانِ خیمه علی اکبر(ع) و چه خوب؛
از سیره اش صلابت و غیرت گرفته ایم
این اشک را برای دم ِ احتضارمان
از حضرت رقیه(س) امانت گرفته ایم
با إذن شیرخوارۂ لب تشنۂ رباب(س)
در کشتی نجات سکونت گرفته ایم
عاصی و دردمند و گرفتار آمدیم
پیش از شفا، براتِ شفاعت گرفته ایم
این مرگِ بی هدف نمی آید به کارمان
ما از حسین(ع) قول شهادت گرفته ایم
شاعر : #مرضیه_عاطفی
#نـوكــر_نـوشـت:
#یا_زیـنـبـــ
قدری از کـرببلا روضه بخوان دلتنگم
تو خودت جای همه روضه و منبر داری
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج 🏴
.
.
مراسم جشن #میلاد_امیرالمؤمنین
📆 سه شنبه ۴ بهمن ماه ۱۴۰۲
🔷 حاج #سید_رضا_نریمانی
🔊 #سخنرانی حجت الاسلام قاسمیان
🔊 بخش اول #مدح | جبریل شنید از تو برای خبر آمد
🔊 بخش دوم #سرود | نه فقط خلیل به تبرک است
🔊 بخش سوم #سرود | اول ممنون خدا و دوم مدیون شما
🔊 بخش چهارم #سرود | مولانا یا امیر النحل باب الحطه
🔊 بخش پنجم #سرود | میدونی هرکی حلال زاده است
🔊 بخش ششم #سرود | ای دنیا شاهدم حسین ای دنیا حجتم حسن
🔊 بخش هفتم #سرود | من که از جام شراب علوی مستم
🔊 بخش هشتم #سرود | عشقت جاری توی سینه ام
👇👇👇👇👇👇