eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.4هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ همه   آدما     مثلِ   یکدیگرند بود مرگ حق و بر این باورند همه   نوبتیم   و نداریم  خبر به  اِذنِ  خدا  بندیم  بارِ  سفر چه   ارباب  باشیم  و یا کارگر من و تو   میهمانیم   و رهگذر همه  در تلاش  از  پی ثروتیم عمل ناپسند باشد،در دوزخیم غرور، خودپسندی بُوَد  ناپسند به  همنوع  مدارا   نما  و بخند بیا خاکی باش با خلایق بساز بُوَد  عمر   کوتاه  نباشد  دراز باهم مهربان باشیم 🤝 🤝 🍀 🍀
✅امام علی علیه السلام میفرمایند: اوج نادانی این است که آدمی به نادانی خود ببالد... 📚میزان الحکمه ج۲ص۳۵۴
. گرد یتیمی بر رخ مولا نشسته / آه و واویلا بابای مظلومش ز دنیا دیده بسته / آه و واویلا یا اسدالله آجرک الله ...... دیگر امیر المومنین بابا ندارد / آه و واویلا بر روی خاک قبر او سر میگذارد / آه و واویلا یا اسدالله آجرک الله ..... برای مظلومی او عالم بگرید /آه و واویلا کعبه بخواند نوحه و زمزم بگرید /آه و واویلا یا اسدالله آجرک الله ...... مکه بگوید تسلیت یا رسول الله/آه و واویلا رفته زدنیا حامیت یا رسول الله / آه و واویلا یا اسدالله آجرک الله ....... برای ختم الانبیا شد سال ماتم /آه و واویلا انداخته بر گردن خود شال ماتم / آه و واویلا یا اسدالله آجرک الله ..... از غصه رنگ از صورت مولا پریده /آه و واویلا شوید تن بابای خود با اشک دیده / آه و واویلا یا اسدالله آجرک الله ........ امشب کفن کردی تن بابای خود را/آه و واویلا اما حسینت بی کفن ماند به صحرا/آه و واویلا یا اسدالله آجرک الله ...... پیکر پاک پدرت نشد جسارت / آه و واویلا پیکر پاک پسرت پر از جراحت / آه و واویلا یا اسدالله آجرک الله .👇
. تو والدِ مُرشدِ جبرئیلی بزرگ‌ِیک سلسله‌ی‌جلیلی تویی‌که‌درحقّ‌رسول‌اکرم هم‌پدری‌کردی‌وهم‌کفیلی عشق‌ تو از‌ ازل/بر دلم غالبه ذکر‌ پرواز من/یا ابوطالبه سیّد و سرور یاابوطالب یااباالحیدر یاابوطالب حامی قرآن یاابوطالب جان‌سنه‌قربان یاابوطالب ........ مایه‌ی‌دل‌گرمی‌‌ِمصطفایی کلید دار خونه‌ی خدایی وقتی‌بابای شیعه‌ها عَلیّه پس‌توپدربزرگ‌شیعه‌هایی ای‌که‌شخصیّتت/دوره‌از شائبه ذکر پرواز من/یا ابوطالبه حضرت والا یاابوطالب سیّد بطحا یاابوطالب روح باایمان یاابوطالب جان‌سنه‌قربان یاابوطالب ........ روح الامین فقیر آستانت ابراهیمه جزو شیعیانت وقتی‌بهت‌رطب‌میده‌پیمبر خدا‌خودش‌میگه‌که‌نوش‌جانت هم‌صلات‌من‌و هم‌صیام‌منی من‌غلام توام تو امام منی نفس پیغمبر حضرت حیدر اوّل و آخر حضرت حیدر قدرت یزدان حضرت حیدر جان‌سنه‌قربان‌ حضرت‌حیدر ........ کور بشه منکرت از حسادت اَنَا عُبَیدُکُ مِنَ الوِلادَة مرید‌اون‌پیمبرم‌که‌گفته ((النّظرُ اِلی‌عَلی‌عِبادة)) گفتن‌یاعلی یکدل و یکصدا نوش‌جان‌شما آی‌حلال‌زاده‌ها نعمتُ الله و قدرت‌ُ اللّهی آیتُ الله و حُجّتُ اللهی باطن قرآن حضرت حیدر جان سنه قربان حضرت حیدر ✍ 👇
. تسلیت تسلیت یا مظهر العجائب   از داغ ابوطالب چشم فلک از غصه تر شد بابای امت بی پدر شد واویلتا آه و واویلا واحزنا  واحزنا شد سال غم و محن میگرید ابالحسن علی شده تنها چه سخت است غسل تن بابا چه سخت است واویلتا آه و واویلا میگرید  میگرید خورشید دین با ماه اش قرآن و بسم الله اش میگرید پیغمبر اکرم کفن شده سقای حرم واویلتا آه و واویلا .👇
. فدای چشمان ترت آجرک الله یاعلی رفته زدنیا پدرت آجرک الله یاعلی سوختی از داغ پدر آه کشیدی ازجگر گریه کنان زدی به سر آجرک الله یاعلی امشب با سوزجگر با زهرا و پیامبر گریه کنید برپدر آجرک الله یاعلی تشییع باچه عزتی... فاطمه با چه حرمتی... دادت سرسلامتی آجرک الله یاعلی حرمت داشت این بدن نموده ای  غسل و کفن رخت عزا کنی به تن آجرک الله یاعلی علیِ کـــربلا مگــر ندیده بود داغ پدر؟ چرا نگفت یک نفر آجرک الله یاعلی گذرکن ازدشت بلا ببین علی کربلا نداره مهلتِ عزا آجرک الله یاعلی علی کربلا چرا نشدعزاکندبپا؟ بهر ذبیح بالقفا آجرک الله یاعلی گریه کن ای شاه نجف به روضه ی قتیل طف به قتل او زدند کف آجرک الله یاعلی تنش به خاک کربلا سرش بروی نیزه ها حرم میان شعله ها آجرک الله یاعلی .👇
. سیه پوش از محن شد بیت الحرام ایمان شد غریب و تنها شد اسلام با اشک حیدر     سوزند کواکب صلی الله علیک یا ابو طالب خون می بارد چشم کوثر و زمزم کفن شد پیکر ،  سقای حرم علی مانده و     کوه مصائب صلی الله علیک یا ابو طالب پیغمبر گشته زائر تربتش چشم ملائک گرید بر غربتش شد سال حزن و     سال نوائب صلی الله علیک یا ابوطالب 👇
. جواب یار پیمبر...بابای حیدر... بند اول پدرِ بابای خاک است و به عالم مقتدا بعد عبد المطلب از اولیا از اوصیا... قالَ مولانا امیرُالمومنین فی وصفِه‌ی: «إنَّ نورَه قبلَ آدم یُخلَقُ من نورِنا» منصبم...سگ اولاد او منم که...خانه آباد او بند دوم کافل پیغمبر خاتم شما هستی شما حجت الله عَلی الارضِ علیٰ مَن فی السَما حضرت کاظم -که جان عالمی که قربان او- گفت: «یُحشَر فی القیامه وَجهُه‌و کَالاَنْبیا» خانه ام...تا ابد آبادت... بر سرم...سایه ی اولادت... بند سوم تا میان معرکه غوغا و طوفان میشود... غرق خاک و ولوله تا چرخ گردان میشود جبرئیل آهسته میگوید به عزرائیل که مثل اینکه مرتضی عازم به میدان میشود... رسید و... آسمان طوفان شد الفرار...بانگ در میدان شد مولانا حیدر...مولانا حیدر... 👇
. هستم از مُحبّان حضرت ابوطالب جان‌من به‌قربان حضرت ابوطالب از تمام خلق الله در دو کفّه‌ی میزان سنگین‌تره ایمان حضرت ابوطالب محبوب داوره  یار پیغمبره سعادت‌روببین بابای‌حیدره ابوطالب‌پدرکسیه‌که  پدرِاُمّت‌اسلامه‌خودش اَجرِشو خدا میخواست چجور بده؟ اگه بابای علی نمی‌شُدِش؟ یاابوطالب یاابوعلی ........ مؤمن‌ِ‌ قریشی‌هاست حضرت ابوطالب بلکه سیّد بَطحاست  حضرت ابوطالب قدر طُرفةُ‌العینی    او بُت نَپَرستیده زیرا وصیِ‌عیساست حضرت ابوطالب فرموده اونی که سُلطان عالمه شک در ایمان او  مُزدش جهنّمه همه‌ی گنهکارای رو زمین او بخواد نصیبشون شفاعته محاله به‌غیر از این باشه آخه پسرش قسیم نار و جنّته یاابوطالب یاابوعلی ........ دائم از اَحَد گفته حضرت ابوطالب اللهُ صمد گفته  حضرت ابوطالب وقت نُصرت دین و  وقت یاری احمد یاعلی مدد گفته حضرت ابوطالب قدر و شرافتش برتر از انبیاست مولا فرموده که نورش از نورِ ماست ابوذر گفته‌که این آقا بوده سبب روشنی چشم رسول وَ چه افتخاری بالاتر از این که‌عروسش‌‌شده زهرای‌بتول یاابوطالب یاابوعلی 👇
. پیغمبر عزادار و حیدر عزادار شهر مکه گردیده یکسر عزادار واویلتا واویلا یا ابوطالب ......... خون جاری از چشم ابالحسن گردید تا پیکر ابوطالب کفن گردید واویلتا واویلا یا ابوطالب ......... میرود یاور تو یا ابالقاسم تابوت او بر شانه ی بنی هاشم واویلتا واویلا یا ابوطالب ........ جهاد او بوده با شعر توحیدش شد رو سپید ایمان از موی سپیدش واویلتا واویلا یا ابوطالب .👇
. آجرک الله حیدر شکسته قامت پیغمبر دیگه شده بدون یاور سرت سلامت آقا ز دیده خون میباری به تن لباس مشکی داری سر روی زانوهات میزاری سرت سلامت آقا عزا گرفته عالم گرفته آسمون از ماتم پر از غمه رسولِ خاتم میریزه اشک چشماش زبون گرفته زهرا نشسته غم‌زده رو خاکا سر مزار خاکی تنها میریزه اشک چشماش : غمت مثه شمشیره جون منُ داره میگیره پسر عموم داره میمیره ببین عمو غریبه پشت و پناه بابام جونی نداره دیگه پاهام نگاهی کن به اشک چشمام فاطمه بی شکیبه ناحلة الجسم میشم عمو اگه نباشی پیشم چجور تو کوچه‌ها یاری شم؟ بدون تو‌ عموجان حرامیا نامردن دستای حیدرُ میبندن به اشکای علی میخندن بدون تو عموجان کوچه پر از دود میشه دورِ عروسِ تو آتیشه زمین میوفته بار شیشه الهی که بمیرم در با لگد وا میشه میون خونه غوغا میشه فاطمه‌ی تو تنها میشه الهی که بمیرم .👇
. کعبه پریشان ابوطالب است مکه گریان ابوطالب است هجر و حجر ناله زند از جگر که شب هجران ابوطالب است واویلا واویلا واویلا ...... گریه کن ای دیده برای علی فدای آن شال عزای علی آتش بر قلب همه میزند زمزمه یاابتای علی واویلا واویلا واویلا ...... سید انبیا عزادار شد بعد عمو بی کس و بی یار شد بهر پسر غسل پدر چه سخت است کار امیرمومنان زار شد واویلا واویلا واویلا ....... تن پدر خسته که دیگر ندید چشم به خون نشسته دیگر ندید موقع غسل تن بابای خود پهلوی بشکسته که دیگر ندید واویلا واویلا واویلا .👇
. چرا قهری مگر تقصیر دارم بِجایت بر کَفَم زنجیر دارم کفِ آبی فقط خوردم عزیزم بیا از نیزه پایین   شیر دارم 🔹🔹 دلم مِیلِ دو اَبروی تو دارد ببین که شانه‌ام مویِ تو دارد در آغوشم فقط پیراهنِ توست لباس تازه‌ات بویِ تو دارد 🔹🔹  نمی‌آید پس از توخواب ، ای کاش... که می‌مُردم منِ بی تاب ای کاش دوباره شیر آوردم ولی حیف... نمی‌خوردم پس از تو آب ای کاش 🔹🔹  مرا آزار با زنجیر می‌داد به من نان‌خشک با تحقیر می‌داد زنِ شامی مرا سوزاند وقتی کنارم طفل خود را شیر می‌داد 🔹🔹  دوباره روضه می‌گیرم عزیزم در این ویرانه می‌میرم عزیزم دوباره حرمله رد شد از اینجا دوباره خشک شد شیرم عزیزم 🔹🔹  نگفتند آه داغِ بچه دیده‌است نگفتند از بلا پُشتش خمیده است ولی گفتند این تازه عروسان عروسِ فاطمه مویش سفید است 🔹🔹  گُلِ یاسِ مرا از ساقه بستند مرا با ریسمان بر ناقه بستند نمی‌ماندی به نیزه چاره کردند سَرَت را با نخِ قنداقه بستند 🔹🔹 چه حسرت‌ها چشیدم بچه‌ام را چه سختی‌ها کشیدم بچه‌ام را کنارِ بچه‌های  نیزه دارش به رویِ نیزه دیدم بچه ام را .
چهل سال است می‌گریم، چهل سال است می‌خندم کتاب خاطرات تلخ و شیرین پر از پندم من از آغاز دل بستم، به استقلال و آزادی ز هرچه زرق و برق آورد شرق و غرب دل کندم من آن باغم که دستانی خدایی کاشت بذرم را سپس ساقه به ساقه زد به ساق عرش پیوندم نهال کوچکی بودم که از طوفان گذر کردم تعجب می‌کند عالم، اگر سروی تنومندم مرا فکه، طلائیه، شلمچه، فاو می‌فهمد چنان‌که لحظه‌های داغ سُرخاخون اروندم در این عالم که دنیا از زر و سیم آبرومند است من از خون جوانان برومند آبرومندم کبوترهای خونین‌پر ز دوشم می‌پرند و من به پای بال‌ و پرهاشان هزاران بوسه می‌بندم شعار «می‌روم تا انتقام سیلی زهرا، بگیرم» را زدم با سربلندی روی سربندم زمین مات ثباتم شد، زمان حیران جریانم سرود رود کارونم، شکوه کوه الوندم درون پیکرم روح جوانی می‌دود امروز که پر شور است چشمانم، که پر شوق است لبخندم جهان زیباتر از این روزگاران می‌شود روزی ومن چشم انتظار وعدۀ حق خداوندم بهارا! بی‌تو فروردین فقط تکرار تقویم است از این تکرار می‌سوزد همیشه جان اسفندم ✍️