.
#مبعث_سرود
برکات حق به ما نازل شد
نقشه خصم خدا باطل شد
شب بعثت نبی خاتم
آرزوهای علی حاصل شد
یا محمد مددی یا احمد
تو که نور بصری یا احمد
تو امید بشری یا احمد
صاحب خلق عظیمت گویند
توز انبیا سری یا احمد
یا محمد مددی یا احمد
شب شب بعثت احمد باشد
آنکه از خلق سرآمد باشد
چه شود طلوع فجر فردا
فرج آلمحمد باشد
یا محمد مددی یا احمد
چه مقامی حق به احمد داده
زوجودش دو جهان آباده
شب عید است و شب شور و شعف
دل حیدر و خدیجه شاده
یا محمد مددی یا احمد
شب بعثت ز ولی میگویم
مدح آن نور جلی می گویم
تا شود شاد دل پیغمبر
یا علی و یا علی می گویم
یا محمد مددی یا حیدر
این دو تن که ناظر و منظورند
نبری گمان که از هم دورند
جانشین است علی بعد نبی
روشنی دل و از یک نورند
یا محمد مددی یا حیدر
#محمد_خرمفر ✍
#عید_مبعث #بعثت #مبعث
.👇
.
ایام #شهادت_امام_کاظم
#سامرا
از غم آزاد است هرکس شد اسیر سامرا
خوشبهحال زائران گوشهگیر سامرا
شک ندارم تا قیامت پادشاهی میکند
هرکسی کرده گدایی از امیر سامرا
درحقیقت سرزمین عشق «سُرَّمَنرای»ست
کن نظر بر جلوههای بینظیر سامرا
حضرت خورشید در اوج بزرگی میشود
مثل شمع خانهی ماه منیر سامرا
مستجارِ کعبه در حسرت، که باشد زائرش
کعبه از آغاز بوده مستجیر سامرا
هر زمان در گوشهی سرداب خلوت میکنم
فرش جنت میشود کهنهحصیر سامرا
گرچه دراینشهر هرروز خدا روزی خوش است
فرقها دارد ولی روز غدیر سامرا
در حرم ذکر علی موسی رضا را هم بخوان
یاد او کن پیش سلطان سریر سامرا
ثروتی بالاتر از عشق امام عصر نیست
بینیاز از هردوعالم شد فقیر سامرا
از نفسهای امام عصر لذت بردن است
علت آبوهوای دلپذیر سامرا
چشمها گریان و «اللهم عجِّل..» روی لب
عصر شنبه، زیر باران، در مسیر سامرا...
#زائر_سامرا
انجمن ادبی-مهدوی #الغوث✍
.
.
#امیرالمؤمنین
#یکشنبه_های_علوی
آن دلاور که به هر معرکه ای غالب بود
چه کسی بود؟علی ابن ابی طالب بود
#مرتضی_عابدینی✍
.
هدایت شده از دکتر رسول میرباقری
🔷 استوری زیبا و قابل تامل مداح معروف و انقلابی کشور
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
دکتر رسول میرباقری
https://eitaa.com/rmirbagheri
.
#قسمت_پایانی #روضه و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۱به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
اگر کشتن چرا آبت ندادن
چرا زان دُرِّ نایابت ندادن
اگر کشتن چرا خاکت نکردن
کفن بر جسم صد چاک نکردن
*بعد از چهارده سال اگه زن و بچه اش میدیدن میشناختنش، آقا رو کلی شکنجه دادن اذیت کردن اما بدن بابا رو میدید امام رضا میشناخت، دختراش میدیدن میشناختن، اما حسین جان با تو چیکار کردن؟ دخترت تو رو دید نشناخت، گفت عمه بلند شو، عمه این بدن کیه داری براش اینجور گریه میکنی؟ صدا زد.. عزیزم! این بدن بابای مظلومت حسینه، حسین...
«حسین آرام جانم حسین روح و روانم»
صَلی الله عَلیکَ یا مظلوم... یا غریب ..یا اباعبدالله...
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#امام_کاظم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
.
|⇦•ترسی از فقر ندارند....
#قسمت_اول #روضه و توسل ویژۀ شهادت حضرت موسی ابن جعفر علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۱به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
●━━━━━━───────
ترسی از فقر ندارند گدایانِ کریم
دست خالی نروند از درِ احسانِ کریم
حاجتِ خواسته را چند برابر داده ست
طَیِّبَ الله به این لطفِ دو چندانِ کریم
کاظمینی نشدیم و دلمان هم پُر بود
بار بستیم سوی شاهِ خراسانِ کریم
بی نیاز از همه ام تا که رضا را دارم
به قَسَم های خداوند به قرآنِ کریم
طلب رزق نکردیم ز دربارِ کسی
نانِ هر سفره حرام است مگر نانِ کریم
هر کسی وقتِ مناجات، ضریح دارد
دستِ ما هم که رسیده است به دامانِ کریم
ناامیدم مکنید از کرمش فرض کنید
باز بدکاره ای امشب شده مهمانِ کریم
سپر درد و بلایش نشدیم و دیدیم
سپر درد و بلای همه شد جان کریم
ظاهرش فقر ولی ظاهر او عین غِنا
ترسی از فقر ندارند گدایان کریم
*چهارده سال از این زندان به اون زندان، بچه هاش چشم انتظار بودن، هی میگفتن انشاءالله بابامون از زندان آزاد میشه...*
مثلِ یک تکّه عبا روی زمین است تنش
انقَدَر حال ندارد که نیفتد بدنش
جا به جا گر نشود سلسله بد میچسبد
آنچنانی که محال است دگر وا شدنش
نَفسش وقت مناجات چه اعجازی داشت
زن بدکاره به یکباره عوض شد سخنش
آه! مانند گلیمی چقَدَر پا خورده
بی سبب نیست اگر پاره شده پیروهنش
*آقا رو از این زندان به آن زندان میبردن، اما زندان آخری موسي بن جعفرو زمینگیر کرد.. زینب هم خیلی سفر با حسین رفت، اما سفر آخری زینبو آواره کرد.به علم امامت شب و روزو تشخیص میداد، حضرت رو تو سیاهچالی انداخته بودن ، زندانبان آخری سِندی بن شاهک ملعون،یهودی بود... حضرت روزا روزه میگرفت، دم دمای غروب موقع افطار برا حضرت یه مقدار نون و آب میبرد، دیشب هم گفتم با یه دستش برا آقا نون میبرد، با یه دستش تازیانه، انقد موسي بن جعفرو با تازیانه میزد، وقتی کسی تازیانه میخوره یه حرفی میزنه میگه نزن، اما موسي بن جعفر میگفت بزن، هر چی دوست داری بزن اما اسم مادرمو نیار...*
از آتش دلِ من صحبتی نکن نامرد
سکوتِ صبرِ مرا غیرتی نکن نامرد
بزن تمامِ تنم را کبود کن امًا
به نام فاطمه بی حرمتی نکن نامرد
*به مردم خبردادن گفتن هر کی آقاشو میخواد ببینه فردا از زندان آزاد میشه.. همه ی شیعیان اومدن جلو زندانِ بغداد، بعضیا به هم مژده میدادن، میگفتن فردا بعد از چهارده سال آقا رو از زندان آزاد میکنن. یه عده ای گریه میکردن میگفتن اگه آقا رو ببینم دستشو میبوسم. یکی میگفت اگه آقا رو ببینم میگم آقا بچه بودم مادرم دعا میکرد میگفت: انشاءالله آقا آزاد بشه. بعضیا گریه میکردن میگفتن کاش کس و کارمون زنده بودن، دوست داشتن همچین روزی رو ببینن. همه ی مردم جلو زندان جمع بودن، چشما خیره شده به در زندان، الان آقا میاد، همه هزار آرزو داشتن، همچین که دیدن آروم آروم در وا شد مردم بلند شدن، گفتن الان آقا میاد میگه یه وقت دیدن چهار تا غلام زیر لنگه ی دری رو گرفتن، هی صدا میزنن.. "هذا امامُ الرَّفَضَه"، گفت سلام من بر اون بدنی که سرش از لنگه ی در آویزان شد، شیعیان به سر و صورت زدن، وا اماما..صدای ناله ی مردم بلند شد.. اما اونایی که رفتن زیر بدن آقا رو گرفتن بیشتر داد زدن، گفتن مگه نمیگفتن آقا بدنش ضعیف شده، چرا بدنش انقد سنگین شده؟ همچین که عبا رو کنار زدن، دیدن هنوز غل و زنجیر به دست و پای موسي بن جعفره، میدونی چه خبر شد؟ اگه بخوام خودمونی بگم، میخوام اینجور حرف بزنم، دعوا بود سر اینکه برا آقا کفن بیارن، همه جور کفن آوردن، بعضیا کفنای قیمتی برا آقا آوردن، نمیخوام بگم حسین بی کفنه نه! آخه کفن برای بدنیه که سالمه، من بمیرم برا اون بدنی که پاره پاره، زین العابدین فرمود: برا بابام حصیر بیارید، حسین....*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#شهادت_امام_کاظم
#روضه_امام_کاظم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
.
|⇦•یا سیدی نجّنی...
#روضه و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۱به نفسِ حاج میثممطیعی
●━━━━━━───────
وقتی آقا به شهادت رسید. این باب الحوائج را روی تخته پاره گذاشتند. یه وقت در زندان باز شد چهار غلام سیاه اطراف این تخته پاره رو گرفتند.. شیخ صدوق نقل کرده.. یه وقت صدا زدند:"هذا اِمامُ الرّافِضَهِ" گفتند این امام رافضیاست. بی احترامی کردند. جنازه رو گذاشتند رو زمین گفتندهرکی میخواد امامش رو ببینه، بیاد ببینه. این جنازه که ازش چیزی نمونده.
تو زیارتنامه حضرت میخونیم.."السَّلام عَلَی ذی السّاقِ الْمَرْضُوض بِحِلَقِ الْقُیُودِ،"....یعنی سلام خدا بر اون آقایی که از شدّت غل و زنجیرِ جامعه ساق پاش له شده بود. آقای ما رو با این وضع از زندان بیرون آوردند به آقا خیلی سخت گذشته بود...
اینقدر این زندان سخت گذشت شیخ صدوق نوشته در زندان دعا میکرد، نماز میخوند، رو به قبله "يا سيّدي نجّني من حبس هارون و خلّصني من يده " خدامنو خلاص کن... حالا امام کاظم رو آوردن با این وضعیت از زندان بیرون خبر به گوش سلیمان عموی هارون الرشید رسید. دید سر و صدا شده، غوغا شده، خیابونا شلوغ شده، چه خبر شده؟ موسی ابن جعفر رو آوردند. به غلاما و اطرافیانش دستور داد برید جنازه رو از دستشون بگیرید. حتی اگر شده با زور،جنازه رو گرفتند، بی احترامی اونا رو مقابله کرد و جواب داد بلند صدا زدند. هر کی میخواد این آقای پاکیزه ومطهر رو ببینه بیاد بیرون شهر شلوغ شد تشییع جنازه شد. همه دنبال جنازه ی موسی ابن جعفر راه افتادند.. راوی میگه خودِ سلیمان گریبان پاره کرد پشت سرِ جنازه به سرو سینه می زد...
ابی عبدالله کربلا تشیع جنازه شد؟نه... زینب از خیمه ها بیرون آمد. راوی میگه زینب اومد کنار قتلگاه با یه صدای پر از حزنی، با یه قلب پر از دردی صدا زد... وامحمدا... آی حسین
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
#حاج_میثم_مطیعی
#روضه_امام_کاظم
#شهادت_امام_کاظم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
.
|⇦•ناگهانخلوتِ من...
#روضه و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۱به نفسِ حاج محمدرضا #بذری
●━━━━━━───────
ناگهان خلوت من با زدنی ریخت به هم
سفره ی ذکر مرا بد دهنی ریخت به هم
*حضرت رو وقتی به زندان بردن میگفت خدایا ممنونم ازت، یه جای خلوتی پیدا شده باهات مناجات کنم، درد دل کنم، اما این زندان آخر این یهودی چه بر سر آقا آورد، هر زندانی که حضرت میرفت زندانبانو تحت تأثیر قرار میداد، گفتن یه حرامزاده رو بفرستن یه یهودی رو بفرستن، آقا رو اذیت کنه، من نمیدونم چه بلایی سر آقا آورد، که سر به سجده میذاشت میگفت: "یا مُخَلِّصَ الشَّجَر مِن بَینِ الرَّمل و ماء و تین" ای خدایی که گیاه رو از دل زمین خلاص میکنی."یا مُخَلِّصَ الوَلَد مِن بَین مَشیمَةِ و رَحِم"، ای خدایی که طفل رو از رحم مادر خلاص میکنی، "خَلِّصنی مِن یَدِ هارونُ الرَّشید" خدایا! منم از این زندان خلاصم کن....*
ناگهان خلوت من با زدنی ریخت به هم
سفره ی ذکر مرا بد دهنی ریخت به هم
روی این ساق ترک خورده بلندم کردن
استخوانم پسِ هر پا شدنی ریخت به هم
*"المُعَذَّبِ فی قَعرِ السُّجون فی ظُلَمِ المَطامیر ذِی السّاقِ المَرضوض فی حَلَقِ القُیود"، یعنی این زنجیر کاری با زانوی حضرت کرد با ساق پای حضرت کرد له شد دیگه.... وای وای*
کار من از همه مجذوبِ خدا ساختن است
نظری کرده ام و قلبِ زنی ریخت به هم
*زن بدکاره و رقاصه آوردن توزندان یک لحظه ذهن امام رو منحرف کنه، بعد یه مدت اومدن ببینن، دیدن این زن بدکاره هم سر به سجده گذاشته هی میگه الهی العفو.... یا موسی بن جعفر زن بدکاره رو نگاه کردی آدمش کردی، منِ گریه کنِ مادرت رو هم نگاه کن...*
دید حساس شدم آمد و دشنامم داد
پسر فاطمه را با سخنی ریخت به هم
کار تشییع مرا لنگه دری عهده گرفت
از غمِ من دلِ هر سینه زنی ریخت به هم
*دم در همه مردم منتظر بودن آقامون میاد، آخه خبر دادن بناست زندانی از زندان بعد چهارده سال آزاد بشه، اما درِ زندان وا شد. یکی میگفت: من آقا رو منزل خودم میبرم، خودم نوکریشو میکنم خودم خدمتشو میکنم. یکی میگفت: آقا رو ببینم به پاش میفتم با گریه.اما دیدن در وا شد، چهار نفر یه تخته ی درو به دوش گرفتن، آی زیر این تخته رو گرفتن، خبر دارین جنازه رو، رو جِسرِ بغداد بردن، سه شبانه روز جنازه رو رو پُلِ بغداد گذاشتن، بعد سه شبانه روز دفن کردن... هفت تا کفن آوردن هفت تا کفنِ قیمتی به تنِ موسی بن جعفر کردن، جنازه رو با احترام دفن کردن، اما تا محلِ دفن حضرت، هر کی زیر تابوتو میگرفت با گریه برمیگشت، میگفتن چرا گریه میکنید؟ میگفتن تابوت آوردن، هفت تا کفن به تنِ حضرت کردن اما هنوز صدای زنجیر میاد.. آخه وصیت کرد منو با غل و زنجیر دفنم کنید....
دیدین یکی از دنیا میره میگن زودتر دفنش کنید، جنازه رو زمین نمونه خوبیت نداره... وای وای.. امامِ ما سه شبانه روز جنازه ش رو پل بغداد بود. جنازه ی امام جواد هم رو پشت بام خانه سه شبانه روز بود. ارباب من و شما حسین هم سه شبانه روز رو خاکِ داغ کربلا بود. اما من یه آقایی رو سراغ دارم برا دفنش عجله کردن.یه وقت دیدن از پشت خیمه صدا میاد، میگه حسین جان صبر کن، دارم مادر اصغر رو میارم، حسین...*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
#حاج_محمد_بذری
#روضه_امام_کاظم
#شهادت_امام_کاظم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
مداحی_آنلاین_ترسی_از_فقر_ندارند_گدایان_کریم_بنی_فاطمه.mp3
9.3M
|⇦•ترسی از فقر ندارند...
#روضه و توسل ویژهٔ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام شده ۱۴۰۱به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
مداحی آنلاین - روضه موسی بن جعفر - مطیعی.mp3
5.68M
|⇦•یا سیدی نجّنی...
#روضه و توسل ویژهٔ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام شده ۱۴۰۱به نفسِ حاج میثم مطیعی
651017fc5d4d1a4265198dc2_6501509285458564537.mp3
4.89M
|⇦•ناگهان خلوت من...
#روضه و توسل ویژهٔ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری
.
#زمینه
#امام_زمان
گریه نکن به خاطر گناهام، ای غریب آقام
یابن الحسن خسته نشو زکارام،ای غریب آقام
منه بی معرفتو رها نکردی
بین نوکرهات منو سوا نکردی
به خودم همش میگم چرا تو خلوت
از امام حاضرت حیا نکردی
منو ببخش به احترام روضه هات
منو ببخش به حق شاه کربلا
منو ببخش، بدم ولی هنوز نوکرم
منو ببخش برا دعاهای مادرم
اُنظرعلینا اُنظرعلینا، اُنظرعلینا اُنظر علینا
درسته که کسی ندیدچه کاره ام
توکه میبینی
خونه ی من جای شما نبوده
صحرا نشینی
بین نوکرهات نگفتی من زیادم
تو نماز شبهات همیشه کردی یادم
من به خاطر گناههائی که کردم
نشنیدم جواب سلام هائی که دادم
منو ببخش به احترام روضه ها
منو ببخش به حق شاه کربلا
منو ببخش بدم ولی هنوز نوکرم
منو ببخش برا دعاهای مادرم
منو ببخش به خاطر پیرهن سیاه
منو ببخش به حرمت اشک چشام
منو ببخش به خاطر طفل رباب
منو ببخش به خاطر این گریه هام
اُنظرعلینا اُنظرعلینا، اُنظرعلینا اُنظرعلینا
شعروسبک کربلائی محسن داداشی
.👇
.
#زمینه
#شهادت_امام_کاظم علیه السلام
بند اول: کارگروه جواز نوکری
بند دوم و سوم: خانم فاطمه معصومه شریف
➖➖➖
می سوزه روز به روز
آب میشه سال به سال
روضه یعنی اینکه بگن
صارَ کالخیال
روی شونه هاش ردّ خونه و
بازم زیر لب روضه خونه و
دیگه انگاری نمی مونه و ، آه
آه که معلوم نمیشه، روز و شبش
شد درو دیوار شاهد، تاب وتبش
دعای خلصنی یارب، روی لبش۲
می گفت لحظه های آخر
مادر مادر مادر
بگو با موسی بن جعفر
مادر مادر مادر 4
---
از فکر غصههاش
میشم آشفته حال
روضه یعنی اینکه بگن
صار کالخیال
زخمیِ تنش مثل مادر و
روز به روز داره میشه پرپر و
می سوزوندش میخِ رو در و ،آه
آه که قلب رئوفش، پره غمه
خیلی گریه کرده واسش، ولی کمه
فاصله ش دیگه با مادر، یه قدمه
می گفت لحظه های آخر
مادر مادر مادر
بگو با موسی بن جعفر
مادر مادر مادر
---
ماهِ زندان ... شده
کم کم قامتْ هلال
روضه یعنی اینکه بگن
صار کالخیال
تشنه میشه و یاد کربلاس
غرق غربت و غصه و بلاس
یاد زنجیر پای بچه هاس آه
زیر لب آروم صدا زد، پسرشو
غربت و غم آخر سوزوند، جگرشو
رفت و ندید روز آخر، دخترشو
می گفت لحظه های آخر مادر مادر مادر
بگو با موسی بن جعفر مادر مادر مادر
➖➖➖
.👇
.
#امام_کاظم علیه السلام
#شهادت_امام_کاظم
#زمینه
بند اول:
کنجِ زندانِ بلا
شد اسیر اَبَ الرِضا
سِندیِ نامردِ پست
میزد او را بی هوا
میزد او را بی حیا با تازیانه و لگد
روز و شب او میشِنید زخمِ زبان و حرفِ بد
آه و واویلا
از جسارت ها
قلبِ او میسوخت
از اهانت ها
آه و واویلا حضرت کاظم
🏴🏴🏴🏴
بند دوم:
غصه و ماتم کشید
از غم و مِحنت خمید
همچو زهرا مادرش
از زمانه دل برید
درغل و زنجیرِ زندان، یاد داغ کربلا
گریه میکرد بر غم زینب، بر آن شامِ بلا
از اسارت شد
عاقبت آزاد
کربلا گشته
وادیِ بغداد
آه و واویلا حضرت کاظم
🏴🏴🏴🏴
بند سوم: (زبان حال)
زخمیه بال و پرم
غرق خون، پا تا سرم
صبح و شب گریه کنِ
شاه عریان پیکرم
میزند آتش به جانم آن دمی که بی پناه
دست و پا میزد به روی خاک داغ قتلگاه
نامرتب شد
پیکرش ای وای
ناله سر میداد
مادرش ای وای
آه و واویلا حضرت کاظم
✍️به قلم: #طاها_تحقیقی(یاحسین)
#ابوذر_رئیس_میرزایی
#علیرضا_پناهیان
.👇
.
#امام_کاظم علیه السلام
#شهادت_امام_کاظم
#زمینه
بند اول:
غریبمو توی زندونم
رسیده به لب هام جونم
از درد و غمام روز و شب
خَلِّصنی یا رب میخونم
این شده عمریه تقدیرم
اسیره غل و زنجیرم
اینقده شکنجم دادن
دیگه میدونم میمیرم
دیگه خدایا نا ندارم
جایی توی دنیا ندارم
دل تنگم برا خونوادم
ساحلمو دریا ندارم
وای دلم، میسوزه تمومه بدنم
وای دلم، جاری شده سم توی تنم
مظلوممو موسی بن جعفرم من
مظلوممو غریب مادرم من
🏴🏴🏴🏴
بند دوم:
رسیده لحظه های آخر
افتادم به روی بستر
از شرره زهر میخونم
کجایی مادر وای مادر
خیلی خرابه حال و روزم
نگامو به در میدوزم
میگم رضا جانم بابا
کجایی دارم میسوزم
از بس که تو زندون زدنم
درد میکنه کلِّ بدنم
شکسته همه استخونام
هِی خون میاد از تو دهنم
وای دلم، خون میباره این چشمِ ترم
وای دلم، آه ای خدایا وای جیگرم
مظلوممو موسی بن جعفرم من
مظلوممو غریب مادرم من
🏴🏴🏴🏴🏴
بند سوم:
این دمِ آخری میبارم
یه غمی تو سینه دارم
با گریه میگم یا حسین
روضشو به یاد میارم
یه سری بالای نیزه ها
یه پیکری توی صحرا
جلو چشای خواهرش
ذره ذره شد واویلا
ندادن امون به پیرَنِش
با هر چی که بود میزدنش
یکی با سنگ و یکی عصا
یکی با نیزه تو دهنش
وای دلم، میده یاده جدم عذابم
وای دلم، میسوزمو خیلی بی تابم
وای حسین
ای غریب هر دو عالمین
✍️به قلم: #طاها_تحقیقی(یاحسین)
#مجید_مراد_زاده
#مهدی_منصوری
👇
.
#زمینه_امام_کاظم
#زمینه
#شهادت_امام_کاظم علیه السلام
یا حضرت مشکل گشا موسی بن جعفر
عشق علی موسی الرضا، موسی بن جعفر
دستم به دامان تو یا باب الحوائج
من کوه درد و تو دوا ،موسی بن جعفر
میشه معجزه، توو روضه هات
محشره گره گشاییات
ای غریب کاظمین
اون که می میره برات منم
زیر دین سفره هات منم
ای غریب کاظمین
ای غریب کاظمین.....
...........
با تو چه کرده کینه ها ، موسی بن جعفر
خوردی کشیده بی هوا ،موسی بن جعفر
آقای مهربون من ،چیا کشیدی
کنج سیه چال بلا ، موسی بن جعفر
چه قَدَر میون سلسله
خوندی نیمه شب تو نافله
ای غریب کاظمین
کشتنت یه عده بی حیا
شنیدی چه قد تو ناسزا
ای غریب کاظمین
ای غریب کاظمین...
............
کشتن تو رو بد کینه ها ،موسی بن جعفر
زهرا گرفت واست عزا ،موسی بن جعفر
جسمت سه روز موند روو زمین ، اما نبودش
شکر خدا به زیر پا ،موسی بن جعفر
روی نیزه ها نرفت سرت
ندیده اسیری دخترت
بمیرم برا حسین
تو نموندی بی کفن آقا
زیر لب می گه امام رضا
بمیرم برا حسین
بمیرم برا حسین.....
#محمد_حسین_رحیمیان ✍️
👇👇👇
1.23M
🔳 #زمینه #شهادت_امام_کاظم علیه السلام
📜 میسوزه روز به روز
🖊به قلم #کارگروه_جواز_نوکری
بند دوم و سوم: خانم #فاطمه_معصومه_شریف
4_5792111660374169257.mp3
10.14M
#کربلایی_محسن_داداشی
گریه نکن به خاطر گناهام