eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
10.9هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🏴مطالب فاطمیه ۹۸ ◾️ای مغیره! تو مادرم را مجروح کردی امام مجتبی علیه‌السلام در مجلس معاویه، ضمن رسوا نمودن اصحاب معاویه و احتجاج با آن‌ها به مغیره رو نموده و فرمودند: اَما اَنتَ یا مُغَیرَةُ بنُ شُعبَةِ فَاِنَّکَ لِلهِ عَدُوٌّ وَ لِکِتابِهِ نابِذٌ وَ لِنَبیِّهِ مُکذِبٌ وَ اَنتَ الزّانی وَ قَد وَجَبَ عَلیکَ اَلرّجمُ و شَهِدَ عَلَیکَ العُدُوُلُ البَرَرَةُ اَلاَتقیاءُ فَاَخّرَ رَجمَکَ وَ دَفَعَ الحَقَ بِالباطِلِ وَ الصِّدقَ بِالاَغالیطَ وَ ذلِکَ لِما اَعَدَ اللهُ لَکَ مِنَ العَذابِ الاَلیمِ وَ الخِزیِ فِی الحَیاةِ الدُنیا وَ الآخِرَةِ اَخزی. وَ أنتَ ضَرَبتَ فاطِمَةَ بِنتَ رَسولِ اللهِ حَتّی أدمَیتَها وَ ألقَت ما فی بَطنِها اِستِذلالاً مِنکَ لِرَسولِ اللهِ وَ مُخالِفَةً مِنکَ لِاَمرِه وَ اِنتِهاکاً لِحُرمَتِهِ وَ قَد قالَ لَها رَسولُ اللهِ اَنتِ سَیِّدَةُ نِساءِ اَهلِ الجَنَّةِ وَ اللهِ مَصیرُکَ اِلی النارِ ای مغیره بن شعبه! تو دشمن و افکننده کتاب و تکذیب کننده رسول خدائی و تو آن کسی هستی که به جرم ارتکاب زنا، سنگسار تو واجب گشت و بر زنای تو عادلان نیکوکار پارسا گواهی دادند. آنگاه سنگسارت را به تأخیر افکندند و حق را به باطل و صدق را با غلط و نادرستی دفع کردند و خداوند تو را در دنیا و آخرت به رنج و عذاب و خواری کیفر خواهد داد. و تو آن کسی هستی که فاطمه عليهاسلام را آزردی و مجروح کردی؛ چندان که طفلی را که در شکم داشت انداخت و این همه را به خاطر اهانت به رسول خدا و مخالفت امر او و هتک حرمت او کردی و فاطمه آن کسی است که رسول خدا او را سیده زنان بهشت خوانده و همانا خداوند تو را به دوزخ می افکند. 📚منابع: ناسخ التواریخ در احوالات امام حسن، جلد یک، صفحه ۲۷۸ به نقل از خواص الامه فی معرفه الائمة ابوالفرج ابن جوزی 👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۳۳ .
. 🏴مطالب فاطمیه ۹۸ ◾️مصائب بعد از شهادت قالَ عمّارُ: مَضَیْتُ إلی دارِ سَیّدی وَ مولای أمیرِ المُؤمنین عَلیهِ السلامُ فاسْتَأْذَنْتُ الدُّخُولَ علیه ؟ فَأَذَّنَ لی... فَدَخَلْتُ عَلیهِ، فَوَجَدْتُه جالساً جلسةَ الحَزینِ الکَئیبِ و الحَسَنُ علیه‌السلام عَنْ یمینه و الحُسَیْنُ عَلیه السلام عَنْ شِمالِه وَ هُوَ تارةً یَلْتَفِتُ إلیَ الحُسَینِ علیه‌السلام و یَبْکی ... فلَمّا نَظَرتُ إلی حالِه وَ حالِ وُلدِه ، لَمْ أَمْلِکْ نَفْسی دُونَ أَنْ أَخَذَتنی العبرةُ وَ بَکیْتُ بُکاءً شدیداً ، فَلَمّا سَکَنَ نَشیجی قلتُ : سَیّدی! أَتأْذَنُ لی بِالکَلامِ ؟ قال: « تَکَلَّمْ یا أَبَا الیَقْظان» قُلتُ : سَیّدی! إِنَّکُم تَأمُرونَ بِالصَّبرِ عَلی الْمُصیبَهِ، فَما هذا الحُزنُ الطّویلُ؟ وَ إنَّ شیعَتَک لا یَقِرُّ لَهُم قَرارً بِاحْتِجابِکَ عَنْهُم ، وَقَدْ شَقَّ ذلک عَلیهم. قال: فَالتَفَتَ إِلیَّ، وَقالَ: یا عَمَّارُ! إنَّ العَزاءَ عَن مِثلِ مَنْ فَقَدْتُهُ لَعزیزٌ ، إِنیٌ فَقَدْتُ رَسُولَ اللهِ صَلّی اللهُ علیه وآله بَفَقْدِ فاطمةَ سَلامُ اللهِ علیها، وَ إذا مَشَتْ لَمْ تَخْرُمْ مَشْیَتُه ، و إنّی ما أحَسَسْتُ تألّمَ الفِراقِ إلاّ بِفِراقِها، وإنَّ أَعْظَمَ ما لَقیتْ مِنْ مُصیبَتِها ... إنّی لَمّا وَضَعَتُها علی المُغتَسِلِ وَجَدَتُ ضِلْعاً مِن أَضلاعِها مَکسوراً ، وَجَنْبُها قَد إِسْوَدَّ مِنْ ضَربِ السِّیاطِ ... وَ کانَتْ تَخْفی ذلک عَلی مخافةِ أن یَشْتَدَّ حُزْنی، و ما نَظرتُ عینایَ إلی الحسنِ و الحسینِ الاّو خَنَقَتْنی العبرةُ، و ما نَظَرتُ إلی زینبٍ باکیةً الا و أخَذَتْنی الرِّقَة علیها. ثم خَرَج علیه‌السلام مَع عَمّار فَاسْتَبْشَرَ الشیعةُ بِذلک. عمّار می‌گوید: به خانه آقا و مولایم امیرالمومنین رفتم و از ایشان اجازه‌ ورود گرفتم. به من اجازه فرمودند و داخل شدم. ایشان را در حالی که محزون و اندوهگین نشسته بودند، یافتم و حسن در سمت راست و حسین در سمت چپ ایشان نشسته بودند. گاهی به حسین علیه‌السلام نگاه می‌کرد و می‌گریست و گاهی به حسن علیه‌السلام. هنگامی‌که به حال او و فرزندانش نظاره کردم از خود بیخود شده، اشک‌هایم جاری شد و به شدت گریستم. هنگامی‌که آرام شدم عرضه داشتم: اجازه سخن به من می دهید فرمود: بگو ای ابا الیقظان! عرضه داشتم: شما امر بر صبر کردن در مصیبت می نمایید. پس این اندوه طولانی (در این مصیبت) چیست؟ در حالی که شیعیان شما به خاطر خانه‌نشینی و غیبت شما آرام ندارند و این امر بر آن‌ها سخت است. می‌گوید حضرت به من نگاه کرده و فرمود: ای عمّار! همانا مصیبت کسی که من از دست داده ام بسیار سخت است. من رسول خدا را با از دست دادن فاطمه از دست دادم. او برای من موجب آرامش و تسلیت بود. هنگامی‌که سخن می‌گفت در گوش من صدای رسول خدا می پیچید و هنگامی‌که راه می رفت مثل رسول خدا راه می‌رفت و من درد فراق را جز با دوری او احساس نکردم و چه بزرگ است مصیبتی که به من رسیده است. هنگامی‌که او را در جایگاه غسل قرار دادم، فهمیدم که استخوانی از پهلوی او شکسته است و پهلویش از ضربه تازیانه ها سیاه شده و او آن را از من مخفی می نمود که می ترسید مبادا اندوه من بیشتر شود و به حسن و حسین نمی نگرم مگر اینکه اشک راه گلویم می گیرد و به زینب گریان نگاه نمی‌کنم مگر اینکه دلم به حال او به رقّت در می آید. سپس حضرت با عمار از منزل خارج شدند و شیعیان به یکدیگر بشارت آن را دادند. 📚منابع: انوار العلومة، ص ۲۱۴ 👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۳۰ . ‌
. 💠 اجرای شعر کلاسیک در قالب نوحه 🔹یکی از معیارهایی که می‌توان اشعار کلاسیک را بر اساس آن تقسیم‌بندی کرد، وزن عروضی شعر است. اشعاری که در قالب‌های مختلفی نظیر غزل، قصیده، مثنوی و... سروده می‌شوند، دارای وزن‌های عروضی متنوعی هستند که تعداد آن‌ها به بیش از ۶۰۰ وزن می‌رسد؛ هرچند همه آن‌ها جزو اوزان پرکاربرد شعر فارسی محسوب نمی‌شوند. 🔸بعضی از این وزن‌ها با توجه به نوع چینش هجاهای کوتاه و بلند در آن‌ها، در القاء حس خاصی مثل حماسه، شادی یا غم و اندوه برای انتقال بهتر مفاهیم، به کمک کلمات می‌آیند. برخی از همین اوزان، در کنار القاء حالت خاص به مخاطب، دارای ضرب‌آهنگ خوبی هم هستند که با محوریت آن‌ها می‌توان اشعاری را انتخاب کرد که قابلیت اجرا در قالب‌های سینه‌زنی داشته باشد و دقت در همین امر سبب شده است تا ستایشگران بتوانند از شعر کلاسیک در نوحه‌خوانی بهره ببرند. 🔹انتخاب یک نغمۀ مناسب برای چنین اشعاری باعث می‌شود، یک شعر کلاسیک به راحتی تبدیل به یک نوحۀ ریتمیک شود. با این کار ستایشگر از دایره نوحه‌های مصطلح پا را فراتر گذاشته و از شعر، برای نوحه‌خوانی بهره می‌برد و این اتفاق به اجرای او تنوع ویژه‌ای می‌بخشد. مزیت دیگر استفاده از شعر در نوحه‌خوانی این است که ستایشگر می‌تواند با ساخت یک نغمۀ متناسب با وزن و محتوای شعر، تمام اشعار ولایی که در آن وزن شعری سروده شده است را با همان نغمه اجرا کند و با همین ترفند ساده اما هوشمندانه، به تعداد زیادی نوحه دست پیدا کند. 🔸از سوی دیگر در سال‌های اخیر شاهد رشد چشمگیر نوحه‌هایی بوده‌ایم که با زبان محاوره سروده شده‌اند که به خاطر زبان سست و بیان ضعیف بسیاری از آن‌ها، آسیب‌هایی جدی به عرصۀ مداحی وارد شده است. انتخاب نوحۀ شعرمحور موجب می‌شود دوباره ذائقۀ مخاطب به سمت شعر معیار سوق پیدا کند و از محاوره‌سرایی افراطی در عرصۀ نوحه اجتناب شود. 🔹علاوه بر مزایای فوق، رو آوردن به شعر در نوحه‌خوانی، باعث غنای محتوایی جلسه نیز می‌شود چرا که شاعر در سرودن شعر، فراغ بال بیشتری نسبت به نوحه دارد و بهتر می‌تواند مضمون‌پردازی کند. به این علت که در نوحه، هر صنف دارای یک وزن عروضی متفاوت است و گاهی به خاطر نوع ملودی، شاعر در به‌کار بردن کلمات مختلف بسیار محدود می‌شود و چه بسا نتواند در این محدودیت، مفاهیم مورد نظر خود را به درستی بیان کند و یا خلاقیت خود را به‌طور کامل بروز دهد. @emame3vom 🚩نمونه و مثال 👇
. علیهاالسلام 🔹مادر هستی🔹 دستی به پهلو دارد و دستی به دیوار داده‌ست تکیه مادر هستی به دیوار هر لحظه دردی تازه داغی تازه دارد در چشم خود غم‌های بی‌اندازه دارد مثل شبی تیره‌ست دنیای مقابل تنها هلالی مانده از آن ماه کامل گاهی که بر دیوار و در دارد نگاهی آهی به لب می‌آورد از درد آهی لبریز از دردست اما غرق احساس دستی به پهلو دارد و دستی به دستاس آه این نسیم با محبت، مادرانه دستی کشیده بر سر و بر روی خانه شرمندۀ احساس او شد خانه‌داری با هر نفس آه از در و دیوار جاری شب، نیمه‌شب، خسته شکسته، مات، مبهوت دستی به سر می‌گیرد و دستی به تابوت از خانه بیرون می‌رود ناباورانه جان خودش را می‌برد بر روی شانه خورده گره با گرد غربت سرنوشتش در خاک پنهان می‌شود پنهان بهشتش «نفسی علی...» آه از دل پر درد او آه «یا لیتها...» آه از دل پر درد او آه این روزها دستی به سمت ذوالفقار است... 📝 Join → @emame3vom |🏴 .👇👇
مادر هستی؛ نوحه.mp3
2.43M
🎙 نغمه پیشنهادی در قالب وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع Join → @emame3vom |🏴
🍂 👆 شعر روضه حضرت زهرا(س) برای ایام بی مادری -( حالا میان خانه اش کوثر ندارد) حالا میان خانه اش کوثر ندارد تنهاست مولایم علی، یاور ندارد بی بال و پر مانده است حیدر، پر ندارد زهرا که رفته، زینبش مادر ندارد مولاست با طفلان بی حال و پریشان مولاست با یک قبر مخفی، چشم گریان دائم کنار بستر خالی نشسته چشمان بارانی خود را باز بسته هی روضه می خواند به یاد دست بسته با خاطرات کوچه پهلویش شکسته با چادر خاکی که بر روی سرش داشت زینب دوباره رنگ و بوی مادرش داشت حق علی را هیچ کس باور ندارد مولای عالم مانده و لشکر ندارد این خانه دیگر دست نان آور ندارد «دیگر حسین بن علی مادر ندارد» پروانه ای که پهلویش را در گرفته حالا از این خانه شبانه پر گرفته شب ها کنار قبر زهرای جوانش می سوخت از داغ جوان قد کمانش وقتی رمق می رفت او از زانوانش سر باز می کرد او تمام سوزِ جانش: زهرا چرا از حیدر خود رو گرفتی دیدم که دستت را روی پهلو گرفتی با من نگفتی غصه ی غصب فدک را با من نگفتی ضربه ی سخت کتک را شب ها حسن می خوابد اما با تب آخر در خواب می گوید: نزن سیلی به مادر بر خیز زهرا، بهر زینب مادری کن زهرا، حسین تشنه لب را یاوری کن برخیز تا این خانه را از نو بسازم برگرد تا کاشانه را نو بسازم کج می کنم بانو سرِ مسمارها را خود در میارم سنگِ این دیوارها را دیگر توان دیدنِ ماتم ندارم لولای در را رو به کوچه می گذارم انگار وقت رفتنم نزدیک گشته دنیا دوباره تیره و تاریک گشته نه سال بودی بهر تو کاری نکردم زهرا حلالم کن که باید بازگردم زهرا گمانم غرق تب بیدار گشته حالا حسینم تشنه لب بیدار گشته @emame3vom .
🔹دیر آمدم...🔹 دیر آمدم... دیر آمدم... در داشت می‌سوخت هیأت، میان «وای مادر» داشت می‌سوخت دیوار دم می‌داد؛ در بر سینه می‌زد محراب می‌نالید؛ منبر داشت می‌سوخت جانکاه: قرآنی که زیر دست و پا بود جانکاه‌تر: آیات کوثر داشت می‌سوخت آتش قیامت کرد؛ هیأت کربلا شد باغ خدا یک بار دیگر داشت می‌سوخت یاد حسین افتادم آن شب آب می‌خواست ناصر که آب آورد سنگر داشت می‌سوخت آمد صدای سوت؛ آب از دستش افتاد عباس زخمی بود اصغر داشت می‌سوخت سربند یا زهرای محسن غرق خون بود سجاد از سجده که سر برداشت، می‌سوخت باید به یاران شهیدم می‌رسیدم خط زیر آتش بود؛ معبر داشت می‌سوخت برگشتم و دیدم میان روضه غوغاست در عشق، سر تا پای اکبر داشت می‌سوخت دیدم که زخم و تشنگی اینجا حقیرند گودال، گل می‌داد و خنجر داشت می‌سوخت شب بود و بعد از شام برگشتم به خانه دیدم که بعد از قرن‌ها در داشت می‌سوخت ما عشق را پشت در این خانه دیدیم زهرا در آتش بود؛ حیدر داشت می‌سوخت 📝 .
. زبانحال حضرت زینب (س) در فراق مادر مدینه اهلی گلون اوخشیاخ جوان ننه می قاپی دالندا تهاجم گونی قالان ننه می گورون فلک من زاری نه تیز یتیم ایلدی نقدرآختارورام تاپمورام جوان ننه می جنازه سین گجه وقتی بابام مزاره قویوب بقیع چولی آلوب آغوشه مهربان ننه می اگرچه یتدی نفرظاهرا ایدوب تشعیع آپاردی گوگلره باطنده قدسیان ننه می بقیعده یاتسادا روحی ملائکیله گزور یقین زیارت ایدور اهل آسمان ننه می یرینی بوش گوروب ای بیوفالر آغلورسوز گورنمه سوز داخی اول قبربی نشان ننه می ریایی آغلاماقوز روحیمه شکنجه ویرور که غصه مرگ ایلدوز قامتی کمان ننه می نواسی قویمازیدی استراحت ایلیه سوز اودورکه زحمته سالدوز اوجانفشان ننه می بس اعتراض ایلدوز گیتدی بیت الاحزانه بابا داغی دیمه دوز یاندیرور یانان ننه می اوقدری یاندی بیاباندا شمع تک اریدی جوانلیقیندا قوجاتدی غم گران ننه می داخی یانان قاپینون حیف اولا محافظی یوخ سالوب ایاقدان اوهنگامه قهرمان ننه می حکومت اولماسا مانع مدینه دن گیده روق بوشهریده هانی بیریادینه سالان ننه می باتاندا میخ درسینه سینه هایاندیدوز که فضه داده گلینجه آپاردی قان ننه می  نه بیرعیادته گلدوز نه حالینی بولدوز قویون اوزوم دانیشیم دویدولر هاچان ننه می اوغملی کوچه ده فریادینه گیدیدوز کاش که ثانی ظلیله قورخوتدی خسته جان ننه می اوکوچه ده نلر اولموشدی منده بولموردوم که بیرگونی دیله دوتدوم دانشمیان ننه می دیدیم ننه نیه مندن یوزووی گیزلدیسن سئوالیم ایتدی پریشان شیرین زبان ننه می بویوردی گوزله بابان بولمسین یوزوم گوروب بوسوزده باغریما باسدیم گوزی دولان ننه می دیدی قوجاقلاما پهلولریمده صدمه گوروب دوروب دعا ایلدیم گل کیمی صولان ننه می .
. زبانحال حضرت علی (ع) در شهادت حضرت زهرا (س) حاج ولی الله کلامی زنجانی سبک: ای قلبیمون قراری... زهرا گیدوب الیمدن غمخواریم ئولدی یارب درمان دالنجا گَزدیم بیماریم ئولدی یارب مندن بیری سوروشمور گول تک ندن سارالدون آیا سنه نه گَلدی اوچ دورت گونه قوجالدون حکمت سنوندی الله باشیم بلایه سالدون سن ویرمیشیدون آخِر، سنده الیمدن آلدون دشمنلریم سویوندی چون یاریم ئولدی یارب بیر دردیدور بو هجران الده دواسی یوخدی بو غملی روزگارین حُسن و صفاسی یوخدی وار دورت بالام ایویمده عشرت اساسی یوخدی ناز اورگنوبدی زینب افسوس آناسی یوخدی دل داغلیام بو غمده دلداریم ئولدی یارب غسلین ویرنده لوح آمالی پاره گوردوم تردیده دوشدوم اوّل باخدوم دوباره گوردوم پوشیده ساخلاموشدی من آشکاره گوردوم ایکاش گورمییدیم جسمینده یاره گوردوم ای وای آشنای اسراریم ئولدی یارب اولموشدی بسکه زهرا طاها غمینده مضطر روح الامین گَلردی دیدارینه مکرّر دای فاطمه ئولندن گَلمور او پیک داور گَلسه گورر قالوبدی منزلده خالی بستر دردانه ی رسول مختاریم ئولدی یارب با اینکه قونشولار چوخ ووردی اونا کنایه همسایه لردن امّا هیچ ایتمدی گلایه دوزدی به جای نفرین آچدی دلین دعایه سکناسی بیت الاحزان اولدی بدون سایه جاندان دویوب انیس اذکاریم ئولدی یارب یارب نولوردی زهرا اوچ آیدا ساق قالِیدی راحت دوروب حسینین قول بوینونا سالِیدی محسن صود ایستینده آغوشینه آلِیدی گهواریه یالِیدی بیر لای لای چالِیدی گول سولدی، باغبان گلزاریم ئولدی یارب یاندی قاپوم او گونکه اود چخدی آسمانه قولّاری مرتضانون باغلاندی ریسمانه زهرا او حالدا ایتدی جانین سپر بو جانه گول پیکرین گویتدی آثار تازیانه گول سولدی پاسدار درباریم ئولدی یارب سولدی گولیم، باغمدا دورت نازلی بلبل آغلار بلبللره بقیعده مدفون اولان گول آغلار گول عاشقی گولنمز هر نه دیسن گول، آغلار بو غصّه دن کلامی باشه سَپر کول آغلار شیرن زبان و شیرین گفتاریم ئولدی یارب .
. 🍀🕊🍀🕊🍀🕊 از من مپرس در شب جمعه کجاست دل بی خانه است ، زائر شهرِ خداست دل «هرگز وجودِ حاضرِ غائب شنیده ای؟» درشهرِخویش هستم و درکربلاست دل 🍁 شب جمعه -شب_زیارتی_ارباب ❤️اللهم_الرزقنـــا_حــــــرم ❤️ 🌷دلتنگ_کربلا🌷 .