eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
10.7هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. __ ای علمدار حسین /شیر کرار حسین غم نداره تو دلش/تاکه تورو داره حسین ای کس و کار حسین/ همه جا یار حسین تا علمگیر تویی/ رهبر احرار حسین ذکر هرلب اباالفضل قمر شب اباالفضل ۶۹ دفعه توخطبش میگه زینب اباالفضل شه مردان اباالفضل یل دوران اباالفضل دومین حیدر کراره تو میدان اباالفضل (ای باوفا اباالفضل/مشکل گشا اباالفضل) ===== قمر آل حسین/ زندگیت مال حسین مادرت گفته بری/ فقط به دنبال حسین نورت تمثال حسین/ شهپر بال حسین تاتوتکیه‌گاهشی/همیشه خوشحال حسین دل و دلبر ابالفضل یابن حیدر ابالفضل با یه لشکر توی میدونی برابر ابالفضل باب حاجات اباالفضل با کرامات اباالفضل کعبه سینش روشکافته برابابات اباالفضل (ای باوفا اباالفضل/مشکل گشا اباالفضل) ===== ای نفس‌های حسین/ماه شب‌های حسین دلت آروم می‌گیره/ آقا فقط با یه حسین تویی مأوای حسین/موندی به پای حسین دلشون گرمه به تو / دل بچه‌های حسین مهربونی اباالفضل پهلوونی اباالفضل تو فقط واسه رقیه عموجونی اباالفضل تو پناهی اباالفضل تکیه گاهی اباالفضل چه علمدار رشیدی چه نگاهی اباالفضل (ای باوفا اباالفضل/مشکل گشا اباالفضل) __ شعر: .👇
. .. علیه_السلام سربند مهدوی: دوباره وقت ماتم شد              بیا صاحب عزای ما کجای مجلسی آقا            بخوان روضه برای ما فدای اشک خونینت              وَ آن قلب صبور تو میان روضه ها داریم                 دعا بهر ظهور تو به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... 🌸 بیا یابن الحسن آقا به روضه ی علی اصغر تو را خوانده عموجانت با زخم مانده بر حنجر بیا آبی رسان تا که نبیند داغ او بابا نبیند مادرش دیگر سرش بر نیزه ی اعدا به حقّ حضرت زینب بده اذن فرج یا رب... 🌸 لالالایی، بخواب اصغر که در خیمه نمانده آب تلظّی و لب خشکت نموده قلب من بی تاب با تیر حرمله آخر شوی سیراب بمیرم من شود بابای تو مضطر میان خنده ی دشمن شود شرمنده در میدان کند در خاک تو را پنهان لالالایی، علی اصغر.... 🌸 سرت را روبه روی من به روی نیزه ها بستند کنارم نیزه دار توست چقدر این شامیان پستند به پای نیزه ات اصغر همین که اشک من دیدند نشان دادند کمان خود به من با کینه خندیدند حواسم هست که از بالا نیفتی زیر دست و پا لالالایی، علی اصغر.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇👇👇👇
. __ خراب شده آسمون/ خورده گره کارم بعدتو عباس من/بی کس و بی یارم قیامته تو حرم / پاشو علمدارم هرجوری می‌تونی،با خیمه بمون پاشو خودت روبه ،خیمه برسون به چه کنم افتادم عباس اینا من و بیچارم کردن جز توکیو داره این خیمه من و بی علمدارم کردن به حرم برگرد // حرم پناهی نداره به حرم برگرد//که تکیه‌گاهی نداره به حرم برگرد//بی تو سپاهی نداره ===== توخیمه چشم براهت/نشسته خواهرمن جز تو کسی نمونده / میون لشکر من پاشو امید خیمه / پاشو برادر من نمیشه تنهایی ، برگردم حرم تورو چه جوری تا،خیمه نبرم ریشهء وجودم خشکیده غم تو منو پیرم کرده اینقده نکش پا رو خاکا که منو زمینگیرم کرده به حرم برگرد // به آه و افسوسه خیمه به حرم برگرد//دستاتو میبوسه خیمه به حرم برگرد//برای ناموسه خیمه به حرم برگرد // حرم پناهی نداره به حرم برگرد//که تکیه‌گاهی نداره به حرم برگرد// بی تو سپاهی نداره ===== می‌شنوی از تو خیمه/ صدای دخترم رو می بینی دلشوره وو/اشکای خواهرم رو به دست کی بسپرم/بعد تو این حرم رو به خنده میگیرن،چشم ترم و گرفتن از الان ، دور حرم و تو که بری بعداز تو میشه قسمت حرم زجر و آزار سهم منو تو نیزه نیزه ست سهم خواهرم کوچه ،بازار به حرم برگرد//تادخترامون عزیزن به حرم برگرد// اینا به فکر کنیزن به حرم برگرد// آبرومون و نریزن به حرم برگرد // حرم پناهی نداره به حرم برگرد//که تکیه‌گاهی نداره به حرم برگرد// بی تو سپاهی نداره . شعرونغمه: ✍ 👇
. ____ شاید این آخرین باره/که تو رو بغل می‌گیرم غم توچه سخته ای مادر/توکه بری من میمیرم شایداین آخرین باره/لالایی برات می‌خونم داری می‌سوزی رو دستم/برای لبات گریونم آخه قرار بود شیرین زبون شی یه روز جوون شی بزرگ شی و عصای دستمون شی حالا قراره بری با بابات تموم شه دردات برو عزیز من خدا به همرات آخه قرار بود مادر فدات شم گرم نگات شم مادربزرگ بچه‌هات شم حالا قراره غم بی حساب شه خونم خراب شه حلقوم تو سهم رباب شه انگار قرار نیست ،برگردی پیشم با این صدای هلهله بیچاره می‌شم قربون شکل ،ماهت عزیزم تومیری وپشت سرت هی اشک میریزم «« لای لای علی جان لای لای علی لای لای علی لای لای علی جان »» ====== شایداصلاً ایناخوابه/الهی تموم شه این رویا الهی دروغه حرفاشون/که تورو زدن جلوبابا شایداصلاً ایناخوابه/که تشنه تورو رهاکردن آخه چجوری عزیز من/سرتو باتیرجدا کردن کاش این دروغ بود بلوا به پا شد سر و صدا شد دوباره اون وسط پای حرمله وا شد اما دروغ نیست ای رنگ پریده گلوت بریده بابات برا یه قطره آب منت کشیده کاش این دروغ بود از خیمه رفتی با گریه رفتی مقابل چشام رو نیزه رفتی امادروغ نیست قلبم رو کندن دارن می‌خندن از بس سرت کوچیکه روی نی می‌بندن هر لحظه بی تو،واسم عذابه دیدن تو رو ،روو نیزه ها مرگ ربابه گریم گرفت با،اشکای نیزه ترسم اینه آخر بیافتی پای نیزه «« لای لای علی جان لای لای علی لای لای علی لای لای علی جان »» . ___ شعرونغمه: ✍ .👇
____ شیربی باک حسین میدان آمده علی اکبر همچُنان طوفان آمده نوهءشیر عرب، قمره شب شکن قاتــــله آل ابـــوســــفیان آمــــــده عقاب را هی کرد و به سمت لشکر رفت شبیه بــــــــازه شــــــــکاری تحــــیر آور رفت دوباره عالم امــــــکان نــــــــظاره گر میشد که ذوالفقارْقبضه اش بدست حیدررفت بی کلاه خود و ســــــــپر می‌جنگد همچنان یــــــــل قــــــــدر می‌جنگد ضربه‌اش صف شکنان ست علی با غــــــــضب، چو شیر نر می‌جنگد در عــــــــجب مانده ســـــپاه دشمن کسی اینــــــگونه مگـــــــر می‌جنگد؟ ((علی اکبر علی اکبر)) ====== نوهء شیره خدا مــــــردِ کــــــارو زار به نگاه نافــــــذش چرخـــــد روزگار تابه میدان می‌زند،یل حیدرنسب شده تکبــــــیر همه لشکر الفرار چنان علی به میــــــان سپاه خیـبر رفت خطــــــیب منبر کعبه به روی منبر رفت عتــــــاب کرد به دشمن عتاب جانــــــانه که روحِ لشکرِدشمن زجسم او در رفت او اگـــــر عـــــازم میدان می‌شد با دمش قائله طوفان می‌شد همهْ لشـــــکر متحـــــیر بــــودند آن زمانی که رجزخوان می شد آنچـــــنان بـــــردل میـــــدان میزد عمر سعـــــد هراســـــان می‌شد ((علی اکبر علی اکبر)) . . ____ شعرونغمه:مجتبی نامور .👇